فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
132 - 158
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: صنعت گردشگری در سال های اخیر رشد شایان توجهی داشته و از سنتی بودن، به سمت ساختاریافتگی، حرفه ای و جهانی شدن گام برداشته است. این پژوهش با هدف شناسایی و سطح بندی ریسک های منابع انسانی و همچنین، ترسیم روابط بین آن ها اجرا شده است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از نوع پژوهش های اکتشافی به شمار می رود و از نظر روش، در دسته پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. به این منظور در بخش کیفی با استفاده از تحلیل تم، ریسک های منابع انسانی از پژوهش های انجام شده استخراج شد؛ سپس ریسک های منابع انسانی شناسایی شده، در اختیار خبرگان دانشگاهی و متخصصان فعال در صنعت گردشگری قرار گرفت و با استفاده از تکنیک دلفی فازی، عوامل نهایی انتخاب و بر اساس تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری ساختارمند شد. در نهایت، این ریسک ها با استفاده از تحلیل MICMAC بررسی شدند.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، ریسک های «نداشتن ساختار آموزشی مناسب»، «پایبندنبودن به قانون کار و مشکلات قوانین برای کارکنان» و «نداشتن سیستم جبران خدمات مناسب (حقوق و مزایا)»، ریسک های منابع انسانی مهمی شناخته شد که روی صنعت گردشگری تأثیرگذار است و بایستی در وهله نخست به آن ها توجه شود.
نتیجه گیری: با توجه به ماهیت خدمات محور بودن صنعت گردشگری، منابع انسانی و ریسک های مرتبط با آن، همواره دغدغه متولیان و صاحبان کسب وکار در این حوزه بوده است؛ از این رو نتایج به دست آمده، در تعیین مسیر مناسب تر و توسعه صنعت گردشگری، به سیاست گذاران کمک می کند.
شوک ها، استراتژی های مدیریت فردی و تصمیم های مرتبط با مسیر شغلی در دوران همه گیری کووید 19: پژوهشی داده بنیاد مبتنی بر رویکرد جیوئیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی شوک های مسیر شغلی حاصل از همه گیری کووید 19، استراتژی های فردی مدیریت مسیر شغلی و تصمیمات اتخاذشده صورت گرفته است. جامعه مورد بررسی ورزشکاران حرفه ای بودند که ورزش برای آن ها نه یک سرگرمی و تفریح، بلکه یک شغل و حرفه محسوب می شود. جهت انتخاب اعضای نمونه برای انجام مصاحبه های عمیق، از روش نمونه گیری هدف مند و تکنیک گلوله برفی استفاده، در مجموع 14 مصاحبه انجام و جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش جیوئیا استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها حکایت از 57 کد اولیه، 16 مضمون و سه بُعدِ شوک های مسیر شغلی، استراتژی های مدیریت فردی مسیر شغلی و تصمیم های استراتژیک مسیر شغلی داشت. یافته ها نشان می دهد که همه گیری کووید 19 منجر به ایجاد هفت دسته شوک مسیر شغلی مشتمل بر ازدست رفتن فرصت توسعه حرفه ای، ایجاد محدودیت در منابع فیزیکی، ایجاد محدودیت در منابع مالی، تنش روانی، تنش فیزیکی، عدم قطعیت شغلی و محدودشدن فرصت اندوختن تجربه برای ورزشکاران حرفه ای شده است. ورزشکاران حرفه ای در قبال شوک های ایجادشده، هفت دسته استراتژی فردی مشتمل بر اجتناب، پذیرش، فرافکنی، بازنگری مثبت، کسب حمایت اجتماعی، توجه به امور متداول روزانه و حل مسئله را اتخاذ کرده اند. برآیند شوک های حاصله و استراتژی های فردی اتخاذشده، منجر به اتخاذ دو دسته تصمیم ترک مسیر شغلی ورزشی و تداوم مسیر شغلی ورزشی شده است.
تحلیل تاریخی نهادی تغییرات ساختاری وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات ساختاری در دولت به طورمعمول در دولت های مختلف به صورت مقطعی با رویکردی جزئی و بدون نگاهی کلان رخ می دهد. اصلاحات ساختاری دولت نیازمند درک روند کلی این تغییرات از دیدگاهی کلان و در بازه زمانی بلندمدت است. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات ساختاری وزارت آموزش و پرورش پس از انقلاب اسلامی تا زمان حال و تحلیل نهادی تاریخی این تغییرات است. شرط اصلاحات ساختاری مطلوب در دولت، شناخت زمینه تاریخی- نهادی شکل گیری و تغییر ساختارهاست. راهبرد این پژوهش تفسیری است. در پژوهش تفسیری توصیف ها و تفسیرهای چندلایه از پدیده ها و رویدادهای اجتماعی آنگونه که اتفاق می افتند، انجام می شود نه آنگونه که برنامه ریزی می شوند. بنابراین به منظور درک عمیق و یا شناخت یک سازمان باید به شناخت، درک ریشه و زمینه های تاریخی آن پرداخت. در این مطالعه با بررسی تغییرات ساختاری وزارت آموزش و پرورش با نگاه تاریخی– نهادی دریافت شد که تعدد مراجع تصمیم گیرنده در خصوص ساختار وزارت آموزش و پرورش سبب بی نظمی و انسجام نداشتن در خط مشی های کلان این وزارتخانه شده است، به طوری که اغلب در تعارض با یکدیگر و خنثی کننده تصمیم های پیشین یکدیگر بوده اند. با وجود آنکه از لحاظ قانونی صلاحیت شورای عالی انقلاب فرهنگی از نظر جایگاه قانونی برای ایجاد تغییر در ساختار دولت محل ابهام است، اما همچنان این مرجع در حاشیه ای به نسبت امن و نقدناپذیر به گسترش بی رویه و گاهی وقت ها موازی سازی در ساختار وزارت آموزش و پرورش ادامه می دهد و ضروری است اصلاحات نهادی در مورد به رسمیت شناختن مسیری واحد و قانونی برای ایجاد تغییرات ساختاری در وزارت آموزش و پرورش انجام شود.
طراحی چارچوب تصمیم گیری اشتغال پل با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 23
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به افزایش سن و روند سال خوردگی جمعیت، بهبود امید به زندگی، کاهش زادوولدها و وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه، تمایل کارکنان بازنشسته به بازگشت به بازار کار افزایش یافته و ضروری است تا به شرایط و انتظارات این گروه کاری در جامعه پرداخته شود. اشتغال به کار پس از بازنشستگی از مشاغل عادی تمام وقت و قبل از خروج کامل از فعالیت های درآمدزا، اشتغال پل شناخته می شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب اشتغال پل و همچنین ارائه الگوی تصمیم به اشتغال پل اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعات استفاده شده در پژوهش را مقاله های منتشر شده در پایگاه های داده ای الزویر و تامسون روترز تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از دو پایگاه اطلاعاتی بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شد.
یافته ها: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب مرور شده، سه دسته عوامل شخصی (سطح خرد)، سازمانی (سطح متوسط) و زمینه ای (سطح کلان)، به عنوان عوامل مؤثر بر اشتغال پل شناخته شد. هر یک از عوامل مطرح شده خود ابعاد دیگری دارد. این عوامل در کنار متغیرهای دیگری همچون نگرش سازمانی، کارکردهای آشکار و پنهان کار و... چارچوب تصمیم گیری اشتغال پل را می سازند.
نتیجه گیری: این چارچوب می تواند مبنایی برای برنامه ریزی سازمان ها باشد تا به طور مجدد از تجربه ها، دانش، تخصص و مهارت های بازنشستگان در مشاغل حرفه ای و غیرحرفه ای استفاده شود. گفتنی است که پیش نیاز پیاده سازی صحیح اشتغال پل در سازمان های دولتی و غیردولتی کشور، تدوین و اجرای سیاست ها و استراتژی منابع انسانی متناسب با آن است.
الگوی توسعه قابلیت هیجانی در نظام مدیریت منابع انسانی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیجانات جزء جدایی ناپذیر زندگی کاری می باشند که بر اثربخشی اقدامات سازمانی از جمله فرایندهای منابع انسانی تأثیر گذار است. سازمانی که دارای قابلیت هیجانی باشد می تواند هیجانات را به نحو مؤثری درک و مدیریت نماید. هدف از این پژوهش، ارایه الگوی توسعه قابلیت هیجانی در نظام مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی است. راهبرد تحقیق، از لحاظ جهت گیری و نتیجه، توسعه ای-کاربردی و به لحاظ هدف، از نوع توصیفی- اکتشافی و از لحاظ روش تحقیق از نوع کیفی می باشد. گردآوری داده ها به روش مصاحبه های گروهی با 14 نفر از متولیان منابع انسانی شرکت های منتخب در صنعت نفت و گاز و مصاحبه های فردی با 12 نفر از خبرگان سازمانی و دانشگاهی به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. اطلاعات گردآوری شده به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نهایتاً الگوی نهایی توسعه قابلیت هیجانی شامل 9 پویایی هیجانی شامل در قالب 3 دسته استراتژی تقویت هیجانات مثبت، شامل تقویت فضای همکاری و مشارکت و حفظ احترام و کرامت انسانی، استراتژی تضعیف هیجانات منفی شامل رعایت اصل تنوع در روش و رعایت انصاف و عدالت، و استراتژی هدایت هیجانات، شامل ایجاد آگاهی و شفافیت، ایجاد فضای گفتمان و آزادی بیان هیجانی، ایجاد هماهنگی و انسجام هیجانی، تنظیم سرایت هیجانی و مهارت افزایی و توانمندسازی ارایه گردید. همچنین در الگوی ارایه شده 31 راهکار منحصر برای تحقق هریک از پویایی ها به تفکیک چهار فرایند اصلی جذب و جامعه پذیری، آموزش و توانمندسازی، مدیریت عملکرد و جبران خدمات ارایه شده است.
توسعه الگوی شایستگی منابع انسانی پروژه ها در حوزه مدل سازی اطلاعات ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
103 - 73
حوزه های تخصصی:
پیدایش فناوری های نوین، سبب ظهور نقش های جدید شد و از طرفی نیز بحران کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه بیم را حائز اهمیت نمود. به تعبیری، متخصصان جهت رویارویی با حوزه بیم، نیازمند چارچوبی مدون از نقش ها و مسئولیت ها بودند. بعلاوه، یکی از چالش های اصلی، توجه به میزان شایستگی مطلوب متخصصان بیم بود که این امر، نیاز به الگویی جهت سنجش شایستگی را مطرح کرد. فقدان توجه به این دو موضوع، سبب تدوین این تحقیق توسعه ای گردید. در این تحقیق، به کمک روش تحلیل محتوای کیفی و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه با 13 نفر از متخصصان، به توصیف نقش ها و مسئولیت های منابع انسانی بیم پرداخته شده و سپس، تدوین الگوی شایستگی نقش های بیم، مورد بررسی قرار گرفت. این تحلیل، با استفاده از نتایج مصاحبه ها، در قالب سه دسته کدگزاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. در بخش اول، تعداد 61 مفهوم (کد) جدید شناسایی شد که در نهایت، به چارچوبی از نقش ها و مسئولیت های متخصصان که متشکل از 3 نقش و 10 مسئولیت بود، منتج شد. در بخش دوم نیز تعداد 172 مفهوم جدید شناسایی شد که در نهایت به چارچوبی از شایستگی نقش های بیم که شامل ۲۰ عنوان موضوع شایستگی در ۸ مجموعه و ۳ مؤلفه شایستگی است، منتج شد. در نهایت، نتایج در دو بخش، به 2 عنوان مسئولیت متمایز: «برنامه ریزی» و «توسعه فردی» از مجموعه نقش های بیم و نیز به 4 عنوان شایستگی منحصربه فرد: «ارزیابی و بهبود مستمر»، «تمایل به یادگیری»، «صلاحیت» و «صداقت و احترام متقابل» به دست آمدند.
بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس از ابتلا به کووید 19 با میانجی گری اعتماد سازمانی و نقش تعدیل گر ادراک از قدرت همه گیری کووید 19 (مورد مطالعه: بیمارستان های شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
217 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس از ابتلا به کووید 19 با میانجی گری اعتماد سازمانی و نقش تعدیل گر ادراک از قدرت همه گیری کووید 19 بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و در دسته تحقیق های توصیفی- همبستگی و رگرسیون قرار دارد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کادر درمان در بیمارستان های شهر اراک (ولی عصر،امیر المومنین و امیر کبیر) که شامل 900 نفر بودند که با توجه به فرمول کوکران 270 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که از پرسشنامه استاندارد هی و همکاران(2021) استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از قضاوت اساتید و خبرگان در این حوزه استفاده گردید. برای آزمون اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده گردید که عدد 787/0 به دست آمد. در این تحقیق برای بررسی روابط بین اجزا از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاکی از آن بوده است که مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر اعتماد سازمانی تاثیر مثبت دارد و اعتماد سازمانی بر ترس از ابتلا به همه گیری کووید 19 تاثیر منفی دارد همچنین مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس کارکنان از ابتلا به همه گیری کووید 19 از طریق اعتماد سازمانی تاثیر دارد و نیز قدرت همه گیری کووید 19 تاثیر مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس کارکنان از ابتلا به همه گیری کووید 19 را تعدیل می کند.
جهت دهی به آینده: پیوند توسعه منابع انسانی و مسئولیت اجتماعی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکنون دیگر بسیاری از نظریه پردازان اقتصادی و اجتماعی، این قاعده را نمی پذیرند که هدف کسب و کار، صرفاً کسب و کار است. فرضیه آن ها ساده است: سازمان ها علاوه بر پرداختن به مسئولیت های اقتصادی، باید به مسئولیت های اجتماعی و زیست-محیطی نیز بپردازند. پژوهشگران نشان داده اند که «توسعه منابع انسانی» یکی از حوزه هایی است که می تواند در شکل گیری این مسئولیت ها کمک کند. بنابراین هدف پژوهش حاضر یافتن پیوندی میان توسعه منابع انسانی و مسئولیت اجتماعی است، چرا که با وجود ارتباط نزدیک با یکدیگر، پژوهش های اندکی درباره چگونگی این پیوند صورت گرفته است. بدین منظور از طریق مرور سیستماتیک و تحلیل اسناد به بررسی پژوهش های داخلی پرداختیم. بر اساس سوال اصلی پژوهش، محتوا در دو حوزه دسته بندی شده است: حوزه اول: طبقه بندی موضوعی پژوهش ها و حوزه دوم: شیوه پیوند بین توسعه منابع انسانی و مسئولیت اجتماعی سازمان. در حوزه اول، منابع در سه طبقه دسته بندی شده است: الف) نقش توسعه منابع انسانی در شکل گیری مسئولیت اجتماعی سازمان، ب) نقش مدیریت منابع انسانی در ارتقا مسئولیت اجتماعی سازمان و ج) عوامل موثر بر مسئولیت اجتماعی سازمان. در حوزه دوم، دو نوع پیوند مشخص شده است که هر کدام در دو سطح در نظر گرفته شده اند. پیوند نوع اول (توسعه منابع انسانی به مثابه بخشی از مسئولیت اجتماعی سازمان) و پیوند نوع دوم (مسئولیت اجتماعی سازمان به مثابه بخشی از توسعه منابع انسانی).
تبیین نقش مثلث تاریک شخصیت در رفتار خرابکارانه دانش سازمانی: یک مطالعه تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
133 - 160
حوزه های تخصصی:
ترکیب سه خصلت رفتاری منفی "ماکیاولیسم، خودشیفتگی و روان پریشی" مثلث تاریک شخصیت گفته می شود، که نشان از بروز رفتارهای نامتعارف در محیط کاری است. از آنجایی که به نقش نیمه تاریک شخصیت در تحقیقات مدیریت دانش کمتر پرداخته شده، لذا محقق در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ابعاد تاریک شخصیت بر رفتار خرابکارانه دانش سازمانی پرداخته است. استراتژی این پژوهش، همبستگی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری آن شامل کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان مازندران و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور برابر با 300 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد، ابزار تحلیل داده های به دست آمده با اس تفاده از روش مع ادلات س اختاری از طریق نرم افزار ایموس انجام شد. با توجه به یافته های پژوهش؛ سازه مثلث تاریک شخصیت فردی و همکاران بر رفتار خرابکارانه دانش سازمانی تأثیر معناداری داشته است، به طوری که رفتار خرابکارانه دانش سازمانی در سازمان تأمین اجتماعی، پایین تر از حد متوسط؛ ابعاد سه گانه تاریک شخصیت (فردی) در سازمان تأمین اجتماعی پایین تر از حد متوسط و ابعاد سه گانه تاریک شخصیت (همکاران) در سازمان تأمین اجتماعی بالاتر از حد متوسط می باشد.
مدل توسعه قابلیت تجاری سازی و انتقال تکنولوژی در صنعت نفت و گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تجاری سازی تکنولوژی در صنایع نفت و گاز جهت انتقال تکنولوژی به دیگر بنگاه ها است. با وجود اسناد بالادستی متعدد در صنعت نفت و علی رغم وجود قابلیت های بالقوه تکنولوژیکی در این صنعت، درآمدزایی حاصل از تجاری سازی تکنولوژی و خلق ثروت ناشی از انتقال آن به دیگر سازمان ها، موضوعی مغفول بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و رویکرد آن نیز کیفی است. اجرای پژهش حاضر بر اساس مراحل تئوری داده بنیاد شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است. به این منظور، علاوه بر استخراج مفاهیم پایه بر اساس مطالعه مقالات، کتب و پایان نامه ها، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 نفر از مدیران ارشد وزارت نفت، بیش از 200 کد باز در 46 طبقه بندی احصاء شد. در نهایت، 10 مؤلفه اصلی در قالب مدل کیفی تجاری سازی تکنولوژی شناسایی شد.
نقش فناوری در رهبری با رویکرد ترکیبی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فناوری در رهبری از دیدگاه رهبران و پیروان است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی به روش آمیخته اکتشافی- متوالی (کیفی-کمی) انجام شد. جامعه این پژوهش، مدیران و خبرگان آموزشی مدارس دخترانه ابتدایی دولتی شهر تهران بود و روش نمونه گیری کیفی، هدفمند ملاک مدار بود که 9 نفر انتخاب گردید و در مرحله کمی حجم نمونه بر اساس فرمول «کوکران» ۳۶۹ نفر برآورد شد که تعداد ۳۴۰ نفر به عنوان نمونه نهایی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و طبقه ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که پایایی آن با ضریب توافق (75%) مورد تایید قرار گرفت. داده ها در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ، 95/0 برآورد شد. در بخش تحلیل داده های کیفی این پژوهش از روش کدگذاری داده بنیاد بر مبنای رویکرد استرواس و کوربین و در مرحله کمی از تکنیک های آماری t تک نمونه ای، t گروه های مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فناوری توانسته است در فعالیت های رهبران تأثیر مثبت بگذارد و با شناسایی مهم ترین چالش های آن ها در زمان استفاده ازفناوری و عوامل اثربخش تیم های مجازی، رهبران و پیروان می توانند خیلی بهتر از فناوری ها استفاده کنند و کارایی آن ها در زمان فعالیت های روزمره بالاتر برود.
الگویی جهت تحلیل عملکرد سازمانی با تأکید برغیبت گرایی در شرایط چند موجی کرونا در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه یک مدل کیفی برخواسته از تئوری داده بنیاد جهت تحلیل عملکرد سازمانی با تاکید بر غیبت گرایی در شرایط چندموجی کرونا در سازمان های دولتی، با مشارکت خبرگان، اساتید و کارشناسان سازمان های دولتی انجام گرفته است. روش نمونه گیری، نمونه گیر ی نظری(روش کیفی) می باشد.در مرحله ابتدایی به تحلیل داده های حاصل از بررسی پیشینه و ادبیات موضوع و همچنین مصاحبه با 11 نفر از خبرگان و اعضاء هیئت علمی آگاه به حوزه منابع انسانی پرداخته شده است.سپس بر اساس رویکرد داده بنیاد، مدل کیفی تحلیل عملکرد سازمانی با تاکید برغیبت گرایی در شرایط چندموجی کرونا در سازمان های دولتی طراحی گردید. نتایج نشان داد پدیده اصلی غیبت گرایی به دو مقوله اجتنابی و نگرشی،پدیدآورندگان غیبت گرایی به دو دسته عوامل سازمانی و فردی، شرایط زمینه ای غیبت گرایی به سه دسته عوامل شغلی،سازمانی و محیطی،مداخله گرهای غیبت گرایی به پنج دسته عوامل خدمات اجتماعی،توانمندسازی کارکنان،کسب شایستگی استخدامی،فضای اعتماد و احترام و عدالت سازمانی،راهبردهای کاهش غیبت گرایی بهداشت محیط کاری و فردی،تعادل بین کار و زندگی،بهبود و شفاف سازی فرایندهای سازمانی،نیازسنجی آموزشی شغل،آسیب شناسی شغل و بهبود ارتباطات کارمند/مدیر و پیامدهای پدیده غیبت گرایی شامل آسیبهای شغلی، نارضایتی ارباب رجوع، بیگانگی شغلی،افسردگی و افزایش هزینه های سازمان و پیامدهای مثبت شامل بهداشت فردی و محیط کار،کاهش هزینه های مادی سازمان،کمک به محیط زیست،افزایش رضایت فردی غائب،انعطاف پذیری کار روزانه می باشد و نتایج این تحقیق نشان می دهد عملکرد سازمانی در دوران پاندمی ها با حضور پدیده غیبت گرایی کاهش می یابد.
بهبود تجربه مشتری از طریق پیاده سازی رویکرد هم آفرینی با مشتری با روش اقدام پژوهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
33 - 51
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شرکت تجهیزات آب و برق کشور در حال حاضر در پی طرح ریزی و استقرار رویکردی به منظور بهبود تجربه مشتری می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بهبود تجربه مشتری از طریق طراحی و پیاده سازی رویکرد هم آفرینی با مشتری با روش اقدام پژوهی در این شرکت می باشد.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کیفی انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از روش بررسی اسناد کتابخانه ای و آرشیوی، مشاهده و مصاحبه استفاده شد. استراتژی اصلی پژوهش، اقدام پژوهی بود که در فرآیند تحقیق حاضر با هدف تثبیت یادگیری حاصل از پژوهش، چرخه اقدام پژوهی دوبار تکرار شد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و مدیران مرتبط با حوزه مشتری در شرکت بودند. برای نمونه گیری، روش نمونه گیری قضاوتی مورد استفاده قرار گرفت. نمونه آماری شامل 12 نفر از مدیران و کارشناسان درگیر در حوزه مرتبط با موضوع پژوهش بودند.
یافته ها: یافته ها نشان داد طرح ریزی و استقرار رویکرد هم آفرینی ارزش، باعث ترغیب مشتریان در ارائه بازخورد به موقع و اثربخش به اقدامات تأمین کنندگان می شود، تا از این رهگذر بتوانند با ارتقای چابکی سازمانی، با تسریع در شناسایی و پاسخ بهنگام به مشکلات و مسائل مرتبط، عملکرد کل شرکت را بهبود بخشند.
نتیجه گیری: پیاده سازی رویکرد خلق مشترک با مشتریان در جهت بهبود مدیریت تجربه مشتری باید برای مدیران سازمان حائز اهمیت باشد و در راستای عملیاتی کردن آن تلاش کنند.
تأثیر راهبردهای مدیریت منابع انسانی در محیط های ناپایدار بر عملکرد شرکت با میانجیگری گرایش کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
127-101
حوزه های تخصصی:
هدف: سطح بالای عدم قطعیت برای عملکرد شرکت های دانش بنیان نامطلوب است. ازاین رو مطالعه حاضر به بررسی نقشی که راهبردهای مدیریت منابع انسانی و گرایش کارآفرینانه می توانند در بهبود عملکرد شرکت های دانش بنیان در محیط های ناپایدار ایفا کنند، می پردازد. روش: در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است که پایایی آن از راه ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن از راه روایی محتوا، تحلیل عاملی تأییدی، روایی واگرا و همگرا مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. پرسش نامه مذکور در بین 227 شرکت دانش بنیان در پارک علم و فناوری استان تهران مستقر در 9 پارک مختلف متناسب با سهم آنها از جامعه آماری با روش طبقه ای توزیع و به وسیله یک نفر از مدیران ارشد هر شرکت پاسخ داده شده است. داده های گردآوری شده نیز به روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای مدیریت منابع انسانی تأثیر معناداری بر عملکرد شرکت با نقش میانجی گرایش کارآفرینانه دارد. همچنین نتایج نشان داد که جذب منابع انسانی، توسعه منابع انسانی و نگهداشت منابع انسانی بر عملکرد شرکت و نیز گرایش کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری دارند و راهبرد خروج منابع انسانی بر عملکرد شرکت و بر گرایش کارآفرینانه تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین مشخص شد گرایش کارآفرینانه بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد و در نهایت نتایج نشان داد محیط ناپایدار، تأثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد شرکت را کاهش می دهد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، بهبود عملکرد شرکت های دانش بنیان به میزان پذیرش و استقرار راهبردهای مدیریت منابع انسانی از جمله جذب، توسعه و نگهداشت دارد و گرایش کارآفرینانه در محیط ناپایدار برای عملکرد شرکت ها تأثیر منفی دارد.
احصای شایستگی های مدیران جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر سازمان و اداره ای، مدیریت به عنوان عاملی کلیدی در بهبود عملکرد و ارتقای کیفیت خدمات ارائه شده از طریق آن اداره بسیار مهم است. برای این منظور، داشتن مدیران با شایستگی های لازم و توانایی های مدیریتی قوی اساسی است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل شایستگی مدیران با رویکرد عقلانیت در بخش آموزش وزارت جهاد کشاورزی با رویکرد کیفی صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع کیفی است که مورد تحلیل قرار گرفته است. در مرحله اول جهت شناسایی مؤلفه های الگو، از روش کیفی و مصاحبه های عمیق استفاده شد. در بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان که شامل اعضای هیئت علمی رشته مدیریت دولتی و مدیران ارشد وزارت جهاد کشاورزی است که به روش هدفمند انتخاب شدند. جهت تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. نتایج بخش کیفی نشان 219 مضمون اولیه، 91 مضمون سازمان یافته و 38 مضمون فراگیر و 5 مضمون اصلی شامل شایستگی اقتصادی، شایستگی حرفه ای- مدیریتی، شایستگی اخلاقی- دینی شایستگی سیاسی، شایستگی فرهنگی- اجتماعی شناسایی شد. با توجه به اهمیت وزارت جهاد کشاورزی در توسعه کشورمان، داشتن مدیران با شایستگی های لازم و توانایی های مدیریتی قوی بسیار مهم است. همچنین با توجه به این شایستگی ها، مدیران جهاد کشاورزی می توانند نقش مهمی در توسعه پایدار و افزایش بهره وری در کشاورزی و منابع طبیعی کشور ایفا کنند. این شایستگی ها به عنوان یک راهنمای مهم برای انتخاب و توسعه مدیران جهاد کشاورزی موردنیاز است.
بررسی نقش های مدیران شرکت های دولتی و خصوصی با تاکید بر بهبود عملکرد: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
150 - 125
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش های مدیران شرکت های دولتی و خصوصی با تاکید بر بهبود عملکرد انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای است که بصورت آمیخته انجام شده است. در این راستا، برای شناسایی نقش ها، از روشی کیفی از نوع اکتشافی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده و برای تحلیل داده ها، از روش تئوری داده بنیاد و جهت کدگذاری اولیه از نرم افزار MaxQDA استفاده شده است. جامعه آماری مصاحبه شامل مدیران شاغل در شرکت های خصوصی و دولتی در شهر تهران بوده است. نمونه گیری از نوع گلوله برفی می باشد و حجم نمونه نیز، بررسی تا حد اشباع نظری بوده است؛ لذا، پس از مصاحبه با 26 نفر، پاسخ ها به اشباع نظری رسید. در بخش کمی پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است که با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام و با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل و SPSS تحلیل شده است. نمونه آماری در این بخش، 200 نفر برای هریک از شرکت های دولتی و خصوصی می باشد، که با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ها انتخاب گردیدند و داده ها در تابستان 1401 جمع آوری گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدیران در شرکت های خصوصی دارای 16 نقش اصلی و در شرکت های دولتی دارای 15 نقش اصلی مانند ارائه نوآوری بهره بردارانه، ارائه نوآوری اکتشافی و... هستند که این نقش ها تنها در یک مورد شامل ائتلاف پذیری که مخصوص مدیران شرکت های خصوصی است، با یکدیگر متفاوت هستند. همچنین تاثیر تمامی نقش های تعیین شده، بر عملکرد، معنادار و مستقیم بوده است.
تأثیر مالکیت روان شناختی بر حفظ کارکنان با نقش میانجی تعهد و مشارکت کارکنان شرکت مهندسی و توسعۀ نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مالکیت روان شناختی بر حفظ کارکنان با نقش میانجی تعهد و مشارکت کارکنان شرکت مهندسی و توسعه نفت است. پژوهش حاضر از نظر هدف؛ توصیفی، از نظر مخاطب؛ کاربردی و از نظر بُعد زمان؛ مقطعی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه کارمندان و کارکنان شرکت مهندسی و توسعه نفت به تعداد 804 نفر است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 260 نفر و به شیوه تصادفی ساده مدنظر قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل 40 سؤال استاندارد است که روایی آن به شیوه صوری و سازه ای تأییدشده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به مقدار 85/0 مورد تأیید واقع شده است. داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل مسیر معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که مالکیت روان شناختی بر تعهد کارکنان با ضریب تأثیر 0.86، مالکیت روان شناختی بر مشارکت کارکنان با ضریب تأثیر 0.78، مالکیت روان شناختی بر حفظ کارکنان با ضریب تأثیر 0.35، تعهد کارکنان بر حفظ کارکنان با ضریب تأثیر 0.43 و مشارکت کارکنان بر حفظ کارکنان با ضریب تأثیر 0.29 تأثیر داشته است؛ بنابراین مالکیت روان شناختی بر تعهد کارکنان با ضریب تأثیر 0.86، بیشترین اثرگذاری و مشارکت کارکنان بر حفظ کارکنان با ضریب تأثیر 0.29 کمترین تأثیر را داشته است. همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد که مالکیت روان شناختی بر حفظ کارکنان با نقش میانجی تعهد کارکنان شرکت مهندسی و توسعه نفت با مقدار بحرانی 9.17 و مالکیت روان شناختی بر حفظ کارکنان با نقش میانجی مشارکت کارکنان شرکت مهندسی و توسعه نفت با مقدار بحرانی 6.90 تأثیر مثبت و معناداری داشته است.
اگر دوباره جوان می شدم: پدیدارشناسی تجارب شغلی اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه های اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
103 - 131
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از دغدغه های سازمان های دانش محور، بَعد از بازنشستگی کارمندان ماهرشان، اطمینان از این موضوع است که دانش آن ها در سازمان حفظ شود. به ویژه این موضوع در خصوص اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه که کوله باری از تجربیات مفید و دانش آشکار و ضمنی فراوانی دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در همین راستا، یکی از سؤال های کلیدی این است که چگونه می توان از ذخیره گرانبهای دانش و سواد این فرهیختگان که با سختی فراوان، در طول سال های فعالیت آن ها اندوخته شده است، بهره مند شد؟ هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی تجربه زیسته اعضای هیئت علمی بازنشسته در طول سال های اشتغال آن هاست.
روش: در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی هوسرل، ۱۷ نفر از اعضای هیئت علمی بازنشسته دانشگاه های اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. تعداد نهایی شرکت کنندگان از طریق اشباع نظری تعیین شد. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به تجربیات شرکت کنندگان، از مصاحبه های عمیق استفاده شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها نیز به کمک روش کلایزی انجام گرفت.
یافته ها: یافته ها به شناسایی پنج مضمون اصلی انجامید که عبارت اند از: پایبندی به هنجارها و خطوط قرمز دانشگاه؛ تعادل فرد، کار و زندگی؛ تغییر نوع نگاه از کمیت به کیفیت؛ آمادگی برای زندگی بَعد از بازنشستگی؛ توسعه مهارت های ارتباطی. همچنین با تحلیل نتایج، ۱۶ مضمون فرعی به دست آمد.
نتیجه گیری: از بُعد نظری، نتایج این پژوهش به توسعه مفاهیم مرتبط با مدیریت دانش و به طور خاص، به اشتراک گذاری دانش اعضای هیئت علمی بازنشسته کمک می کند. از بُعد کاربردی، نتایج به دست آمده این قابلیت را دارد که هم در سطح فردی (برای اعضای هیئت علمی جوان تر)، هم در سطح دانشگاه (برای مدیران عالی دانشگاه) و هم در سطح ملی (برای سیاست گذاری های کلان وزارت علوم) استفاده شود.
ارایۀ الگوی پارادیمی بی حسی سازمانی در بین معلمان ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف ارایه الگوی پارادیمی بی حسی سازمانی در بین معلمان ورزش طراحی و اجرا گردید. این مطالعه به روش ترکیبی و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع تحقیق بود. جامعه آماری در بخش کمی ﺷﺎﻣﻞ کلیه معلمان تربیت بدنی کرمانشاه می باشد. نمونه آماری این پژوهش با توجه به فراوانی جامعه آماری، حجم نمونه و احتمال خطای نمونه گیری، 150 نفر در نظر گرفته شد. در این تحقیق با توجه به اهداف و نوع تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های تحقیق حاضر از کدگذاری در بخش کیفی و از روش معادلات ساختاری در بخش کمی با استفاده از نرم افزار PLS استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پژوهش، شامل 14 مقوله و 58 کد مفهومی می باشد که در دل ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی به صورت موجبات علی (3 مقوله)، مقوله اصلی: بی حسی سازمانی در بین معلمان تربیت بدنی (1 مقوله)، راهبردها (3 مقوله)، شرایط زمینه ای (2 مقوله)، شرایط مداخله گر (4 مقوله) و پیامدها (1 مقوله) جای گرفتند. در بخش کمی نیز مشخص گردید که هر 6 مؤلفه ی اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است بنابراین مدل پژوهش از برازش کافی برخوردار می باشد. با توجه به آنکه معلمین تربیت بدنی نقش پررنگی در توسعه ورزش دانش آموزی دارند، توصیه می شود که مدیران و متولیان آموزش وپرورش، از نتایج پژوهش حاضر به منظور افزایش کیفیت زندگی این قشر استفاده نمایند.
شناسایی پیامدهای رفتار مربیگری مدیران از منظر کارکنان شهرداری شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مربیگری به عنوان یک رویکرد هدایت سیستماتیک و یک فرایند راه حل محور است که به مدیران در تقویت یادگیری و تغییر کمک می کند با توجه به اینکه مربیگری یکی از مؤثرترین شیوه های یادگیری و توسعه مهارت ها می باشد. هدف این مقاله شناسایی پیامدهای رفتار مربیگری مدیران از منظر کارکنان شهرداری شهر قم است. این تحقیق از نظر هدف، اکتشافی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی و از تکنیک تحلیل تم است. روش گردآوری اطلاعات میدانی وکتابخانه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. جامعه آماری کارکنان شهرداری شهر قم می باشد. نمونه برداری در این تحقیق از نوع نمونه برداری غیراحتمالی و هدفمند است. جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی در این پژوهش از روش کدگذاری و تحلیل تم استفاده شده است. پس از بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته، پیامدهای شناسایی شده برای رفتار مربیگری مدیران به دو دسته ی کلی پیامدهای فردی و سازمانی تقسیم شد. پیامدهای فردی شامل نشاط کارکنان، هوش عاطفی، رضایت شغلی، سرمایه روان شناختی و مدیریت دانش می باشد. همچنین پیامدهای سازمانی شامل رفتار شهروندی سازمانی، بهره وری، رضایت مشتری و آوای سازمانی می باشد.