فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
134 - 115
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر مدیریت استعداد بر مدیریت دانش با نقش میانجی انگیزه شغلی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-همبستگی و از نظر جمع آوری داده ها میدانی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان مجتمع پتروشیمی پردیس عسلویه (2100 نفر) بودند که از بین آنها که با توجه به متغیرهای پژوهش(سه متغیر اصلی با 14 مولفه) به ازاء هر متغیر و مولفه های آن(19 نفر) یعنی جمعا 270 نفر به عنوان نمونه تعیین و به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی مدیریت استعداد اوهلی(2007)، پرسشنامه مدیریت دانش فونگ و چی (2009) و پرسشنامه انگیزش شغلی هاکمن و اولدهام(1980) بودند. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تایید و ضریب پایایی، با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت استعداد0.926، پرسشنامه مدیریت دانش 0.967 و پرسشنامه انگیزش شغلی 0.716 برآورد شد. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج به دست آمد نشان داده است که مدیریت استعداد بر مدیریت دانش تأثیر داشته است. همچنین مدیریت استعداد بر انگیزش شغلی نیز تاثیر داشته و تاثیر انگیزش شغلی بر مدیریت دانش نیز معنادار بوده است. نقش میانجی انگیزش شغلی نیز تایید می گردد یعنی انگیزش شغلی تاثیر مدیریت استعداد بر مدیریت دانش را تسهیل می نماید.
طراحی سنجه اندازه گیری ابعاد نرم پایایی سازمانی: پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۴۶-۲۰۷
حوزه های تخصصی:
نرخ بالای تغییرات گسترده محیط معاصر شرایط سخت تری را برای سازمان ها ایجاد و عملکرد آنها را مختل می کند. بنابراین، توانایی سازمان ها برای حفظ عملکرد مناسب علیرغم بحران های پیش آمده، در سال های اخیر اهمیت یافته است. یکی از موضوعات مهم در این شرایط این است که چگونه می توان پایایی سازمان ها یا همان توان حفظ عملکرد مناسب آنها در شرایط بحران را ارتقا داد. پایایی سازمانی دو ساحت سخت و نرم دارد که ابعاد ساحت سخت آن چندین دهه است موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است ولی به ابعاد ساحت نرم آن کمتر پرداخته شده است. بدین ترتیب به رغم دامنه کاربرد گسترده و توجهات نظری اخیر معطوف به ابعاد ساحت نرم پایایی سازمانی، کماکان ابعاد و مولفه های این نوع پایایی به صورتی که بتواند به پیاده سازی آن در سازمان ها کمک کند شناسایی و تدوین نشده است. بنابراین این پژوهش کوشیده است با استفاده از طرح پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی و براساس مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مرور مقالات منتشرشده و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین اصلی و فرعی و کدها استخراج شوند که به ابعاد، مولفه ها و شاخص های نرم پایایی سازمانی تغییر نام داده شدند (پژوهش کیفی) و در مرحله دوم برای تعیین روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده کند. نتیجه حاصل شده نوعی سنجه روا برای اندازه گیری پایایی در سازمان هاست.
طراحی مدل ساختاردهی به بحران مالی سازمان تأمین اجتماعی با به کارگیری روش شناسی سیستم های نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور شناسایی و ساختاردهی به بحران مالی سازمان تأمین اجتماعی با استفاده از روش SSM انجام شده است. نتایج این پژوهش برای تعیین تغییرات در این سازمان استفاده می شود. روش شناسی: برای شناسایی و ساختاردهی مسئله از تلفیق CATWOE و روش شناسی سیستم های نرم استفاده شده است. از این رو پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی با منطق استقرایی-قیاسی است که نمونه یک روش آمیخته کیفی است. داده های پژوهش نظر خبرگان است. تعداد آنها 28 نفر است و به صورت هدفمند قضاوتی انتخاب شده اند. انجام پژوهش در دو مرحله اصلی انجام شده است که عبارت است از استخراج ساختار مسئله و شناسایی راهکارها. یافته ها: در این پژوهش، ساختار مسئله بحران مالی سازمان تأمین اجتماعی (تصویر غنی) و همچنین عوامل مرتبط با آن مشخص شد. همچنین مشخص شد که برای حل بحران باید چه اصلاحاتی در اقدام های حاکمیت و سازمان در سه زمینه سیاست گذاری، اقتصادی و نظارتی انجام شود.
شناسایی حلقه های علّی و معلولی مدیریت استعداد در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک عصر حاضر، عصر سازمان هاست و متولیان این سازمان ها، انسان ها هستند، انسان هایی که خود به واسطه در اختیار داشتن عظیم ترین منبع قدرت، یعنی تفکر، می توانند موجبات تعالی، حرکت و رشد سازمان ها را پدید آورند. سازمان ها می توانند با تلفیق استراتژی های مؤثر مدیریت استعداد در برنامه های نیروی کار خود، از روش ها و سیستم های اثبات شده برای بهینه سازی مناسب منابع سرمایه انسانی برای افزایش مزیت رقابتی آن ها و حفظ سهم بازار خود باشند. در این مقاله از روش پویایی سیستم برای شناسایی حلقه های علّی و معلولی سیستم مدیریت استعداد استفاده شده است. در این پژوهش از مقالات، منابع کتابخانه ای و با بهره گیری از نظرات خبرگان و کارشناسان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی و همچنین خبرگان دانشگاهی در عرصه مدیریت استعداد به ترسیم نمودارهای علت و معلولی پرداخته شده است. برای ترسیم این حلقه ها از نرم افزار Vensim استفاده شده است نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیستم مدیریت استعداد دارای زیرسیستم های اصلی راهبرد سازمانی، توانمندسازی منابع انسانی، همسوسازی استعدادها، ارزیابی استعدادها و توسعه استعداد است. همچنین حلقه های علّی معلولی به دست آمده از زیرسیستم های 15 گانه این الگو، متغیرهای اثرگذار و نحوه تعاملات آن ها بر روی یکدیگر را ترسیم و به عنوان مبنایی جهت ارائه راهکار عرضه شد. درنهایت عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در صورت کنترل، باز موجب بهبود مدیریت استعداد را موجب می شود.
ارائه مدلی برای توسعه منابع انسانی بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
106-125
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی عامل مهم و تاثیر گذار در موفیقت و توسعه سازمان ها و جوامع است و توسعه منابع انسانی فرایندی است که این سرمایه مهم را به روز نموده و مجهز به شایستگی های مورد نیاز نگه می دارد. از طرفی دیگر هماهنگی و سازگاری سیاست های توسعه منابع انسانی و سیاست های کلی کشور یک ضرورت انکار ناشدنی است. هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای توسعه منابع انسانی بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب است. برای این منظور از رویکر پژوهش کیفی و روش تحلیل محتوای مصاحبه ها و متن بیانیه گام دوم استفاده شده است. بر اساس یافته های در محور ابعاد، 3 بعد اساسی (فرد، سازمان، جامعه) ، در بعد مولفه ها 16 مولفه اصلی (توانمندسازی، برنامه ریزی شغلی، نیازها، انگیزها، نیازسنجی، هدف گذاری، طراحی آموزش، نظام اطلاعات و ارتباطات، حفظ و نگهداری، گزینش و بکار گیری، محتوای آموزش ها، اجرای برنامه ها، ارزشیابی، فرهنگ، ارزش ها و الزامات جامعه/ سازمان) و در بعد شاخص ها نیز 9 شاخص اساسی (رشد همه جانبه، مدیریت صحیح ظرفیت های مادی معنوی کشور، تاکید بر آرمان های انقلاب، عدالت محوری، فساد ستیزی، پژوهش محوری و علم محوری، هماهنگی و انسجام اقدامات و سیاست ها، مشارکت و همکاری و واقع بینی) برای مدل توسعه منابع انسانی مبتنی بر بیانیه گام دوم مورد شناسایی قرار گرفت.
واکاوی تاثیر مولفه های مدل شبکه ای مدیریت دانش مدیران فدراسیون کشتی بر آموزش اثربخش ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مطالعات جدید و گسترده دانشی در حوزه ورزش و اهمیت مدیریتِ دانشِ این دستاوردها در خط مشی گذاری های مدیران ورزشی جهت آموزش بهینه و اثربخش ورزشکاران به منظور رسیدن به عملکرد بالاتر و جلوگیری از صدمات ورزشکاران، این مقاله با استفاده از روش معادلات ساختاری، تاثیر مولفه های مدیریت دانش در مدیران فدراسیون کشتی را بر آموزش اثربخش ورزشکاران بررسی کرده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده ها توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش ورزشکاران کشتی در سال 1401 بوده است که تعداد 50 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از فرمول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات، شامل پرسشنامه مدیریت دانش نیومن و کنراد (2000) 21 آیتمی، پرسشنامه آموزش یاوری (1396) شامل 32 آیتم، و پرسشنامه اثربخشی پارسونز شامل 28 آیتم بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه به تایید جمعی از صاحب نظران رسیده است. سنجش پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بیش تر از 7/0 محاسبه گردید. نتایج حاصل از پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری نرم افزار PLS نشان می دهد که مولفه ایجاد دانش در مدیران فدراسیون کشتی با عدد 8522/43 بیشترین وزن از بارهای عاملی و مولفه انتقال دانش با 7366/21 کمترین وزن را به خود اختصاص داده است. در این میان مولفه کاربرد دانش با عدد 154/30 و مولفه حفظ و نگهداری دانش با 6228/26 به ترتیب بعد از مولفه ایجاد دانش قرار می گیرند. همچنین چهار مولفه مدل شبکه ای مدیریت دانشِ مدیران ورزشی رابطه مثبت و معناداری با اثربخشی آموزش های ورزشکاران دارد.
مطالعه عوامل موثر بر بد اخلاقی بازیکنان فوتبال با استفاده از رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ورزش امروزه از مقوله های مهم در هر جامعه ای محسوب می شود و افراد زیادی را تحت تاثیر خود قرار داده است. فوتبال یکی از محبوب ترین رشته های ورزشی و البته یکی از پر برخوردترین رشته ها لحاظ می شود که خصوصا اخلاق و رفتار بازیکنان را نشانه گرفته است. اولین گام برای سامان بخشیدن به این مسئله پیداکردن عوامل موثر بر بداخلاقی در بازیکنان فوتبال می باشد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه عوامل موثر بر بداخلاقی بازیکنان لیگ برتر فوتبال انجام شده است. مواد و روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد براساس الگوی اشتراوس-کوربین استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را اساتید تربیت بدنی، مربیان فوتبال و دانشجویان تربیت بدنی تشکیل داده اند و با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه-های نیمه ساختار یافته با 18 نفر از اساتید و صاحب نظران تا حصول اشباع نظری ادامه پیدا کرد. به منظور اطمینان از روایی ابزار از نظرات خبرگان و برای اطمینان از پایایی داده ها از روش بازبینی نخبگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده شد. یافته ها: پس از طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، نتایج تحلیل داده ها حول الگوی پارادایمی، شش مقوله کلی استخراج شدند که ناظر بر مهم ترین عوامل پیش روی پرخاشگری در بازیکنان در فوتبال می باشند. این عوامل عبارتند از : عوامل مدیریتی، عوامل فردی و روانی، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و اجتماعی و عوامل امکاناتی می باشد. نتیجه : طبق یافته های پژوهش به این نتیجه رسیده شد که عوامل درونی و بیرونی از مهم ترین عوامل و تاثیرگذار بر روند بداخلاقی بازیکنان فوتبال می باشد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر نگهداشت منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی (مورد مطالعه: واحد تهران شمال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
70 - 84
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تلاش هر سازمان موفق، حفظ و نگهداشت منابع انسانی کارآمد است و شناخت عوامل اثربخشی که سبب این مهم می شود، برای هر سازمان حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی واولویت بندی عوامل موثر بر نگهداشت منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1401 می باشد.روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه آمیخته اکتشافی بود. ابتدا با استفاده از تحلیل مضمون و مصاحبه با 9 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی تا اشباع نظری، مقوله ها شناسایی شدند. در بخش کمی، 144 نفر از کارکنان دانشگاه به عنوان حجم نمونه به پرسشنامه ها پاسخ دادند و برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: بعد از شناسایی 181 کد باز، با مقوله بندی و محور بندی حول مقوله مهم تر، 53 عامل فرعی و 5 عامل اصلی شناسایی شدند. 5 عامل موثر بر نگهداشت نیروی انسانی شامل رضایت شغلی، مدیریت بهینه نیروی انسانی، حمایت سازمانی، جو سازمانی وگزینش کارآمد بودند.نتیجه گیری: برای حفظ و نگهداشت منابع انسانی لازم است عوامل اثرگذار آن مورد توجه مدیران دانشگاه ها قرار بگیرد و در جهت نهادینه کردن آنها تلاش شود.
ظرفیت شبکه های اجتماعی در بازاریابی گردشگری مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۹
190 - 163
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری از ظرفیت های بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. یکی از عوامل بسیار مؤثر در توسعه گردشگری، تبلیغ و اطلاع رسانی از طریق فضای مجازی است، از این رو، شبکه های اجتماعی، در فرهنگ سازی، آموزش، اطلاع رسانی و ایجاد مشارکت اجتماعی در توسعه صنعت گردشگری، نقشی تعیین کننده دارند. از آن جا که ایران به عنوان کشوری در حال توسعه از ظرفیت کافی برای توسعه گردشگری مجازی برخوردار است، در این مقاله در پی بررسی این موضوع هستیم. هدف اصلی این پژوهش، بررسی ظرفیت شبکه های اجتماعی در بازاریابی گردشگری مجازی است. پژوهش از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی و از حیث شیوه اجرا، در زمره پژوهش های آمیخته اکتشافی (کمی-کیفی) است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه و مصاحبه تخصصی است. جامعه آماری این تحقیق را استادان ارتباطات آگاه و فعال در حوزه گردشگری فضای مجازی، فعالان حوزه گردشگری فضای مجازی، دست اندرکاران تبلیغات گردشگری فضای مجازی، مدیران دفاتر خدمات گردشگری فعال در یکی از شبکه های اجتماعی و کارشناسان فناوری اطلاعات (IT)و بازاریابی تشکیل می دهند. روش نمونه گیری هدفمند است. براساس نتایج، استفاده از محتوای فیلم و عکس در شبکه های اجتماعی در موفقیت بازاریابی گردشگری مجازی نقش بسزایی دارد. شبکه های اجتماعی می توانند برای رونق گردشگری مجازی با به تصویرکشیدن مکان ها و ظرفیت های گردشگری ایران به وسیله عکس ها و فیلم های مستند و با اولویت دهی و برجسته سازی آن، توجه مخاطبان را به خود معطوف کنند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهند بین قیمت خدمات گردشگری و استفاده از چهره های مشهور در موفقیت بازاریابی گردشگری مجازی، نقشی معنادار وجود دارد.
طراحی مدلی به منظور شناسایی شاخص های استرس شغلی در دوره پاندومی کووید 19 با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (مورد مطالعه: کارکنان صنعت حمل و نقل هوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، یافتن شاخص های پراهمیت در ایجاد استرس شغلی کارکنان صنعت حمل و نقل هوایی کشور در دوران کرونا بوده است. این تحقیق از لحاظ هدف، توسعه ای-کاربردی، از حیث نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی به شیوه پیمایشی و از نظر نوع داده های گردآوری شده، کمی است. جامعه آماری پژوهش را 1420 نفر از کارکنان شاغل در بخش ستاد صنعت حمل و نقل هوایی ایران تشکیل دادند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 312 نفر از آنها برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های این پژوهش، پرسشنامه محقق-ساخته و مشتمل بر 126 سوال تخصصی در راستای متغیرهای پژوهش بوده است که براساس طیف پنج گزینه ای لیکرت طراحی شده اند. نتایج پژوهش نشان داد ابعاد محیط کاری، سن و تجربه عامل های مهم در ایجاد استرس شغلی کارکنان صنعت حمل و نقل هوایی در دوره پاندومی کووید 19 هستند و از تعداد 126 شاخص معرفی شده، تعداد 43 شاخص مستقل فعال در پیش بینی رفتار استرس شغلی موفق عمل کرده و مهم می باشند. لذا به مدیران صنعت حمل و نقل هوایی پیشنهاد می گردد با تقویت زمینه آموزش و آمادگی تخصصی اقدام موثری برای کاهش فشار روانی کارکنان داشته باشند و با حمایت سازمانی تلاش کنند شرایط کاری ایمنی را برای کارکنان فراهم نمایند.
سیاست های مدیریت منابع انسانی در مواجهه با فرصتها و تهدیدهای استفاده از شبکه های اجتماعی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مسئله ظهور شبکه های اجتماعی و تأثیرات چشمگیر آن بر جوانب گوناگون جامعه بشری اوج گرفته و در این میان سازمان ها نیز از تأثیر این پدیده نوین بی نصیب نمانده اند. مدیریت منابع انسانی در جایگاه تنظیم گر سازمان، بر خود لازم می داند تا در مواجهه با این گونه تغییرات رویکردی دوراندیشانه اتخاذ کند. پژوهش حاضر با هدف ارائه چهارچوبی به مدیران منابع انسانی به تدوین سیاست هایی برای مواجهه با فرصتها و تهدیدهای استفاده از شبکه های اجتماعی در سازمان های دولتی ایران پرداخته است. روش پژوهش از نوع کیفی بوده و برای استخراج مفاهیم از روش تحلیل مضمون بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش، سازمان های دولتی ایران می باشد و نمونه آماری آن شامل مدیران فعلی و سابق بخش منابع انسانی سازمان های دولتی، کارشناسان خبره حوزه فضای مجازی و اعضای هیئت علمی گروه های مدیریت و ارتباطات دانشگاه های استان های تهران و البرز است. برای جمع آوری داده ها علاوه بر مرور گسترده آثار علمی، از ابزار مصاحبه ی نیمه ساختاریافته استفاده شده و با به کارگیری روش نمونه گیری گلوله برفی، با 10 نفر از افراد مصاحبه انجام گرفته است. مجموعا تلاش گردیده با تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، فرصت ها و تهدیدهای استفاده از شبکه های اجتماعی در سازمان های دولتی شناسایی شود و سیاست هایی در شش محور قانونی، امنیتی، آموزشی، اخلاقی، شغلی و اجرایی برای مواجهه با چالش های شبکه های اجتماعی در سازمان های دولتی تدوین گردد
بررسی تمایل به رفتار اشتراک دانش و اشتیاق شغلی کارکنان از طریق رهبری متنوع گرا در شرایط کرونایی (مورد مطالعه: دانشگاه علوم پزشکی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
131 - 150
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر رهبری متنوع گرا بر رفتار اشتراک دانش و اشتیاق شغلی کارکنان با تبیین نقش میانجی ارتباطات شفاف و ارضای نیاز درونی (نظریه خودتعیین گری) اجرا شده است. پژوهش حاضر یکی از پژوهش های تجربی است که کاربرد تئوری خودتعیینی را در شرایط بحرانی کووید 19 نشان می دهد.
روش: این پژوهش بر اساس معیار هدف، در گروه پژوهش های کاربردی و بر اساس استراتژی پژوهش، هم بستگی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مازندران است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور 220 نفر به دست آمد. شیوه نمونه گیری، تصادفی ساده بود. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده با اس تفاده از روش مع ادلات س اختاری، از طریق نرم افزار ایموس انجام شد.
یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، نقش متغیرهای «ارتباطات شفاف و ارضای نیاز درونی» میانجی، در تأثیر رهبری تنوع گرا بر اشتیاق شغلی و اشتراک دانش، جزئی است.
نتیجه گیری: برای درک اثربخشی ارتباطات بحرانی درونی و رفتارهای رهبری و افزایش نتایج و خروجی کارکنان، باید نیازهای اساسی روان شناختی آن ها در نظر گرفته شود، تا حدی که احساس کنند در شغل خود شایستگی دارند، بر محدوده شغلی خود کنترل دارند و با سایر همکاران در محل کار، ارتباط مؤثر برقرار می کنند.
رابطه هوش فرهنگی و هوش معنوی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش فرهنگی و هوش معنوی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی بود. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، جامعه آماری کلیه معلمان نهضت سواد آموزی شهر مریوان در سال تحصیلی 1400-1401 به تعداد حدود 290 نفر می باشد. نمونه آماری 200 نفر از معلمان مذکور بر اساس نمونه گیری تصادفی و از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ وهمکارانش (2007)، هوش معنوی عبداله زاده (1398) و رفتار کارآفرینانه در سازمان مقیمی (1390) می باشد. یافته ها با استفاده ار روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه نشان داده شد که بین هوش فرهنگی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (032/0p= و 41/0= r). بین هوش معنوی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده می شود (0001/0p= و 63/0 = r). متغیرهای هوش معنوی و هوش فرهنگی به ترتیب پیش بینی کننده کارآفرینی معلمان می باشند.
تأثیر آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان با تأکید بر نقش میانجیگری توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی (مطالعه موردی شرکت فولاد امیر کبیر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۸
182-207
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین رویکردهای توانمندسازی کارکنان به منظور ایجاد قابلیت های دانشی، مهارتی و رفتاری؛ سرمایه گذاری در دوره های آموزش ضمن خدمت است. سازمان ها با توجه به اهمیت آموزش تلاش می کنند، فرصت هایی را برای رشد و بالندگی کارکنان خود فراهم آورند تا بدینوسیله بتوانند به رسالت و اهداف خویش نائل گردند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان با تأکید بر نقش میانجیگری توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی در شرکت فولاد امیرکبیر کاشان و طراحی مدل مفهومی در این رابطه می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری 380 نفر از کارکنان شرکت فولاد امیرکبیر کاشان بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری در دسترس، 191 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه ساخته محقق استفاده شد که روایی آن پس از اعمال نظرات استاد راهنما، نهایی گردید و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ (82/0) به دست آمد. جهت تحلیل داده های جمع آوری شده و بررسی فرضیات تحقیق از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان داد آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهره وری کارکنان تأثیرگذار است. آموزش و بهسازی منابع انسانی بر توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی کارکنان تأثیرگذار است. توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی بر بهره وری کارکنان تأثیرگذار است.
ارائه الگوی جلب مشارکت کارکنان در سازمان با تأکید بر رویکرد رفتار سازمانی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
213 - 246
حوزه های تخصصی:
مشارکت کارکنان بعنوان یک موضوع مهم و تأثیر گذار در سازمان ها جهت بکارگیری توان فکری و اندیشه های کارکنان، تبدیل به یک مزیت رقابتی شده است و با توجه به دستاوردهای قابل توجه رویکرد مثبت گرایی از جمله رفتار سازمانی مثبت گرا در سازمان ، هدف از این پژوهش طراحی مدل جلب مشارکت کارکنان در سازمان با تأکید بر رفتار سازمانی مثبت گرا می باشد.داده ها در مرحله اول از طریق مصاحبه با 18 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزه مدیریت (دانشگاهی) که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش دلفی و در مرحله دوم از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری این پژوهش 305 نفراز کارکنان معاونت توسعه مدیریت و برنامه ریزی منابع دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می باشند که نمونه آماری با فرمول کوکران 170 نفر محاسبه شد. برازش مدل پژوهش با استفاده از نرم افزارSmart PLS3 و آزمون تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری انجام پذیرفت.نتایج نشان داد که بین عوامل ساختاری، عوامل رفتاری ، عوامل رفتار سازمانی مثبت گرا، عوامل محیطی و جلب مشارکت کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مشارکت کارکنان بر رضایت شغلی، تعهد سازمانی و توانمندسازی آنان موثر است. با توجه به نتایج این پژوهش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می تواند مواردی نظیر، ایجاد نظام پیشنهادها، کاهش تمرکز گرایی در سازمان ، تعدیل رسمیت سازمان، اشتراک گذاری اطلاعات، ایجاد انگیزش در کارکنان، ایجاد جو سازمانی حمایتگر، تقویت نگرش مثبت مدیران نسبت به مشارکت، توسعه خودکارآمدی کارکنان ، افزایش امیدواری و توسعه سبک خوش بینی در محیط کار را برای جلب مشارکت کارکنان بکارگیرد.
سخن سردبیر: واکاوی پدیده «مسئولیت نپذیری و پاسخگویی گریزی» در کشورداری: پردازش مفهومی، پیشآیندها، پسآیندها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخن سردبیر
دستیابی به اهداف عالیه هر جامعه در گرو کیفیت انسجام سطوح کشورداری نهفته است زیرا حل مسائل عمومی هر جامعه ای ذیل خط مشی ها، راهبردها و رویه هایی معنا پیدا می کند که از قبلِ انجام کارویژه های اصلی حکمرانی، مدیریت و عملیات به عنوان سه سطح کشورداری تدوین و اجرای می شوند. مسئولیت همه این کنش ها بر عهده افرادی است که از آنها به عنوان زمامدار، سیاستمدار، خط مشی گذار، مدیر، کارشناس یا مستخدم کشوری یاد می شود. رکن رکین موفقیت در فرآیند کشورداری «تقبل مسئولیت ها و اتخاذ بهنگام تصمیم ها، خط مشی ها، مقررات، راهبردها و رویه های و پاسخگو بودن در قبال تبعات آنها» است. گاهی اوقات رفتار نادرستی در میان صاحبان مسئولیت و حاملان پاسخگویی در فرایند کشورداری ساطع می شود که این فرایند حیاتی اداره جامعه را مخدوش می سازد. در ادبیات کشورداری از این رفتار به عنوان «نپذیرفتن مسئولیت و پاسخگو نبودن» یاد می شود که با درجات مختلفی در همه کشورها وجود دارد. پردازش مفهومی این پدیده، پیشآیندهای شکل گیری و پسآیندهای رخ دادن این پدیده هدف غایی این نوشته است.
طراحی الگوی پارادایمی توسعه استعدادهای دیجیتال؛ با محوریت صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش جدیدی که در حوزه منابع انسانی به ویژه در دهه گذشته رخ داده است، موضوع استعداد دیجیتال است. این رخداد به طور مسلم تحت تأثیر تحول در اقتصاد دیجیتال و آثاری است که فناوری های دیجیتالی مانند هوش مصنوعی بر فضای کسب و کارها بر جای نهاده است. ازآنجایی که مطالعات اندکی در زمینه استعداد دیجیتال انجام شده است، هنوز آگاهی کافی دراین باره که استعداد دیجیتال چیست و باید چه اقداماتی در این زمینه انجام داد، وجود ندارد. بنابراین، این پژوهش به عنوان یکی از ابتدایی ترین مطالعات در زمینه استعداد دیجیتال به بررسی این موضوع در صنعت بانکداری پرداخته است. رهیافت پژوهشی در این مطالعه نظریه داده بنیاد است. داده ها از راه مصاحبه به دست آمدند. در پایان یافته های پژوهش ناظر بر استخراج 326 کد باز مرتبه اول مشترک (از میان 434 کد مرتبه اول)، 72 کد باز مرتبه دوم (حاصل از کدگذاری کدهای باز مشترک)، 24 مقوله محوری و 5 مقوله گزینشی شامل جهت گیری های فلسفی و سازمانی کسب و کار دیجیتال گرا؛ نگاشت شناختی استعداد دیجیتال مبتنی بر ابتکارات دیجیتالی سازی؛ شناخت الگوهای موقعیتی و چشم اندازی با هدف درک رویدادهای محیطی؛ جهت گیری های اقدامات راهبردی در توسعه DTs و ارتقای سطح عملکرد فردی و سازمانی، شدند.
حکمرانی رفتار مصرف انرژی برق در ایران: از شکاف در سیاست های فنی و رفتاری تا ادراک سیاست گذار از مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۵۴-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
در سال های پیشین بخش خانگی حدود یک سوم کل مصرف برق را به خود اختصاص داده و این مسئله، تمرکز بر رفتار مصرفی افراد را در سیاست گذاری انرژی کشور برجسته ساخته است. هرچند تاکنون ابزارهای متنوعی برای مداخله بر رفتار طراحی شده است، بااین حال وجود مشکلات فراوان در بخش انرژی نشان می دهد که درک رفتارها، چگونگی تغییر و مدیریت آن در سطح سیاست گذاری ملی، به شکلی نادقیق و ناقص دنبال شده است. این پژوهش، با درگرفتن رویکرد کیفی و با چرخش از تمرکز بر شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار مصرف کننده، به سمت حکمرانی رفتار، سیاست گذاران این حوزه را هدف گرفته تا به بررسی نحوه مدیریت و هدایت رفتار مصرف انرژی در کشور بپردازد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه با مدیران صنعت برق و تجزیه و تحلیل آنها با تحلیل مضمون انجام شد. از مهم ترین یافته های پژوهش وجود دو نوع شکاف درون بخشی و بین بخشی در سیاست های فنی و رفتاری بود که نیاز به تغییر رویکرد و قالب بندی دوباره سیاست ها را در جهت ایجاد یکپارچگی و توازن در حکمرانی رفتار مصرف انرژی هشدار می دهد. این مقاله تأکید می کند بهره گیری از بینش های رفتاری در حکمرانی، تنها محدود به استفاده از ابزارهای رفتاری برای کمک به حل مسائل این حوزه نیست بلکه نیازمند ارتقای ادراک سیاست گذاران از مسائل سیاستی بر اساس بینش های رفتاری است.
طراحی مدل سازمان پاسخگو در بخش دولتی به روش آمیخته، مورد مطالعه: سازمان های دولتی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ضرورت های اصلی دولت های دموکراتیک، وجود سیستم پاسخگویی جامع در بخش مدیریت دولتی است و بدون وجود این سیستم، احتمال بروز فساد اداری و نارضایتی در سازمان های بخش دولتی وجود دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و آزمون ابعاد و مؤلفه های پاسخگویی سازمانی و طراحی مدل سازمان پاسخگو برای سازمان های بخش دولتی است. این پژوهش با توجه به هدف انجام آن بنیادی و روش تحقیق آن آمیخته با رویکرد متوالی-اکتشافی است و در ۲ فاز کیفی و کمی انجام شده است بدین صورت که ابتدا داده های کیفی با استفاده از مصاحبه با ۱۹ نفر از خبرگان که به روش هدفمند انتخاب شده بودند، جمع آوری گردیده و به روش داده بنیاد و استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه پیمایش در محیط آزمون آغاز و جمع آوری داده های کمی انجام شده است داده های بخش کمی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفتند و در نهایت مدل سازمان پاسخگو طراحی گردید. در فاز کیفی پژوهش ۱۶۷ زیرمقوله در قالب ۵۴ مقوله فرعی و ۶ مقوله اصلی دولت پاسخگو، مدیران پاسخگو، ساختار پاسخگو، کارکنان پاسخگو، فرهنگ پاسخگو و ارباب رجوع پاسخگویی طلب دسته بندی شدند. براساس نتایج به دست آمده ساختارشکنی در قوانین و ترویج فرهنگ پاسخگویی به دلیل تکرار مکرر در فرایند مصاحبه ها به عنوان مقوله های محوری پژوهش انتخاب شدند. همچنین در بین ابعاد سازمان پاسخگو، مقوله ایجاد ساختار پاسخگو با آماره تی برابر با ۳۲/۴ و اندازه اثر ۷۷/۰، دارای بالاترین تأثیر و مقوله فرهنگ پاسخگو با آماره تی برابر با ۹۶/۲ و اندازه اثر ۵۱/۰ کمترین تأثیر را بر ایجاد سازمان پاسخگو دارا است.
بررسی و تبیین الگوی بهینه خط مشی گذاری سیستم مدیریتی در تصمیم گیری سازمانی جمعیت هلال احمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سازمان ها و نهادهای مختلف که مأموریت ها و وظایف اجتماعی دارند؛ مقوله خط مشی گذاری و تصمیم گیری سازمانی حساسیت و اهمیت ملی و در برخی مواقع بین المللی خواهد داشت. برای اتخاذ تصمیم های معقول و بهینه، باید الگوهای خط مشی گذاری ارزیابی و در نهایت بهترین و مناسب ترین آن انتخاب و پیاده شود. از آنجا که جمعیت هلال احمر در شرایط مختلف عادی تا بحرانی مأموریت های مختلفی بر عهده دارد و بسیاری از مأموریت های آن در شرایط اضطراری و بحرانی است، مسئله تصمیمگیری از حساسیت زیادی برخوردار است و این حساسیت به خاطر تبعات و پیامدهای تصمیم است. به همین منظور در این تحقیق الگوهای مختلف خط مشی گذاری در سیستم مدیریتی سازمانی جمعیت هلال احمر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل نخبگان شاغل در جمعیت هلال احمر می باشند. اطلاعات موردنیاز با بهره گیری از دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شدند که در نتیجه آن، 11 الگوی خط مشی گذاری و 13 شاخص و معیار برای ارزیابی این الگوها شناسایی شد. پرسشنامه بین بیست وسه نفر از صاحب نظران با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی توزیع شد. فرایند تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار TOPSIS انجام شد. براساس یافته ها مشخص شد که مدنظر قرار دادن امکانات و منابع موجود (عقلانیت اقتصادی) و توجه به مبانی علمی و منطقی در مراحل مختلف (عقلانیت حرفه ای) بالاترین وزن را در بین معیارهای ارزیابی الگوها دارند. همچنین براساس نتایج پژوهش الگوی درخت اخذ تصمیم به عنوان بهینه ترین راهبرد در بین راهبردهای خط مشی گذاری سیستم مدیریتی برای جمعیت هلال احمر معرفی شد.