مقالات
حوزه های تخصصی:
کسب و کارها با دو چالش پایداری و تحولات دیجیتال مواجه هستند. یکی از بخش های مهم کسب و کارها، حوزه مهم منابع انسانی بوده، چرا که انسان هم عامل توسعه و هم هدف توسعه می باشد. از طرفی دیگر سازمان ها علاوه بر چالش اقتصادی با چالش های دیگری همچون چالش زیست محیطی و چالش اجتماعی نیز درگیر می باشند و موضوع توسعه پایدار بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. لذا یکی از مهمترین عوامل تحقق استراتژی پایداری در کسب و کار ها، موضوع مدیریت منابع انسانی پایدار در عصر تحول دیجیتال می باشد. در این تحقیق تاثیری گذاری تکنولوژی های دیجیتال در مدیریت منابع انسانی پایدار در شرکت فناپ زیرساخت مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش بصورت آمیخته کیفی و کمی بوده، که ابتدا به کمک روش فراترکیب و با بررسی سیستماتیک مقالات منتخب معتبر فارسی و انگلیسی بوده و ابعاد نهایی آن در سه حوزه تکنولوژی های دیجیتال، مدیریت منابع انسانی دیجیتال و مدیریت منابع انسانی پایدار استخراج گردیده و سپس به کمک روش کمی سکا و با نظر خبرگان شرکت فناپ زیرساخت در دو مرحله شامل بررسی تاثیر تکنولوژی های دیجیتال بر مدیریت منابع انسانی با رویکردی پایداری، وزن دهی شده و سپس تاثیر نتیجه حاصل از این مرحله را بر پایداری کسب و کار وزن دهی نموده است. نتایج نشان می دهد که توجه به سلامت کارکنان و مدیریت استعدادها مهمترین موضوعات حوزه مدیریت منابع انسانی پایدار در شرکت فناپ زیرساخت بوده و نقش مهمی در تحقق چشم انداز آن دارد. همچنین بیشتری تاثیر پذیری آن در بعد پایداری زیست محیطی سازمان می باشد.
بررسی رابطه یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی، مطالعه موردی: سازمان صنعت معدن و تجارت استان البرز
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این تحقیق بررسی این دو موضوع برای یافتن ارتباط بین آن ها می باشد که در سازمان صنعت معدن و تجارت استان البرز انجام گرفته است. روش شناسی: این تحقیق از نظر روش پژوهش از نوع همبستگی می باشد. جامعه و نمونه ی آماری شامل کارکنان و مدیران (سرپرستان و مدیران میانی) است که با استفاده از جدول مورگان و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، تعداد 90 نفر انتخاب گردیده اند. مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به عنوان یک تکنیک قدرتمند و چند متغیره برای تجزیه و تحلیل روابط علی بین متغیرها و ابعاد آنها استفاده می شود. یافته ها: در این تحقیق ارتباط مثبت و معنی دار بین دو متغیر یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی مورد تأیید قرار گرفت. هم چنین رابطه ی بین ابعاد اعتماد سازمانی (اعتماد افقی، عمودی و مؤسسه ای) با ابعاد یادگیری سازمانی (چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، کار و یادگیری گروهی و تفکر سیستمی، رهبری مشارکتی، تسهیم دانش و توسعه ی شایستگی های کارکنان) مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به تأیید فرضیه اصلی تحقیق (وجود رابطه معنی داری بین یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی)، افزایش اعتماد در محیط سازمان منجر به بالا رفتن سطح یادگیری سازمانی می شود.
مروری بر عوامل حیاتی موفقیت (CSF) در پروژه های ساختمانی
حوزه های تخصصی:
این مقاله مروری جامع و نقادانه بر ادبیات موضوع در زمینه عوامل حیاتی موفقیت (CSF) در پروژه های ساختمانی دارد . عوامل کلیدی و معیارهای ارزیابی موفقیت پروژه دو مفهوم اساسی در زمینه موفقیت پروژه بشمار می آیند . اگرچه اهمیّت آن ها بطور فزاینده ای مورد تحقیق قرار گرفته است ، اما مرور یکپارچه و منسجمی که شامل عوامل حیاتی موفقیت ، معیارهای ارزیابی و سنجش عملکرد پروژه باشد انجام نگرفته است . نتایج این تحقیق نشان می دهد پشتیبانی مدیریت ارشد و مدیر پروژه با تجربه مهم ترین عوامل کلیدی موفقیت و زمان ، هزینه ، کیفیت و رضایت ذینفعان مهم ترین معیارهای موفقیت پروژه هستند . در نهایت برای روشن شدن ابهامات موضوع و حصول موفقیت در پروژه های آتی ، توصیه هایی عنوان گردیده است که می تواند مثمر ثمر واقع گردد . واژگان کلیدی : عوامل حیاتی موفقیت ، پروژه های ساختمانی ، مدیریت پروژه ، موفقیت پروژه .
مروری بر کاربرد واقعیت مجازی در مدیریت ایمنی پروژه های ساختمانی (با تأکید بر آموزش)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مروری جامع و نقادانه بر ادبیات موضوع در زمینه کاربرد واقعیت مجازی در مدیریت ایمنی پروژه های ساختمانی (با تأکید بر آموزش) دارد. واقعیت مجازی و معیارهای ارزیابی مدیریت ایمنی پروژه دو مفهوم اساسی در زمینه موفقیت پروژه بشمار می آیند. اگرچه اهمیّت آن ها بطور فزاینده ای مورد تحقیق قرار گرفته است، اما مرور یکپارچه و منسجمی که شامل عوامل حیاتی ایمنی، معیارهای ارزیابی و سنجش عملکرد پروژه باشد انجام نگرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد کیفیت و اثربخشی سیستم مدیریت ایمنی، یکی از عوامل حیاتی در تحقق اهداف پروژه ها است. توجه به مسائل ایمنی، علاوه بر پیشگیری از حوادث محیط کار، باعث کاهش خطرپذیری، تأمین آسایش خاطر، افزایش بهره وری، بالا بردن کیفیت شده و می بایست در یک قالب نظام مند و تحت کنترل مراجع و سازمان های ذیربط صنعت ساخت وساز قرار گیرد. علی رغم مزایای پیاده سازی مدیریت ایمنی در پروژه های ساخت وساز، به دلیل فقدان آگاهی طراحان نسبت به پیش نیازها و عدم ملاحظات ایجاد سیستم مدیریت ایمنی و همچنین نبود ابزارها و تکنولوژی های نوین در مرحله طراحی پروژه های ساخت، بخصوص در کشورهای در حال توسعه همچون ایران، این سیستم هنوز آنچنان که باید مورد ارزیابی قرار نگرفته است. واقعیت مجازی یکی از آن دسته پیشرفت هایی است که به تازگی در میان مدیران پروژه ها محبوبیت و کاربرد بسیاری کسب نموده و با ورود به حیطه های مختلف مهندسی، باعث افزایش کارایی و توانمندی مهندسان گردیده است.
مروری بر کاربرد واقعیت مجازی در پروژه های ساخت و ساز
حوزه های تخصصی:
این مقاله ، مروری جامع و نقادانه بر ادبیات موضوع در زمینه کاربرد واقعیت مجازی در پروژه های ساخت وساز دارد. امروزه صنعت ساخت دچار تحولات گسترده ای شده است و با ورود تکنولوژی های جدید از روش های انجام پروژه به صورت سنتی در فازهای مختلف فاصله گرفته است. یکی از این فنّاوری ها، تکنولوژی واقعیت مجازی می باشد که روز به روز کاربردهای بیشتری از آن در مراحل مختلف چرخه عمر پروژه های عمرانی از طراحی تا تحویل نمایان می شود. یکی از قابلیت هایی که این تکنولوژی فرآهم می کند این است که افراد می توانند قبل از تکمیل پروژه جزئیات ساخت آن را به صورت مجازی مشاهده کنند، به ارزیابی مشخصه های پروژه در زمان تکمیل بپردازند و درکی نزدیک به واقعیت از محصول نهایی داشته باشند. در این میان ظهور و گسترش مدلسازی اطلاعات ساختمان در سال های اخیر و در دسترس قرارگرفتن مدل های سه بُعدی از پروژه های عمرانی کمک شایانی به توسعه هرچه بیش تر تکنولوژی های مبتنی بر واقعیت مجازی داشته است. علاوه بر این فنّاوری اطلاعات و ارتباطات با استفاده از فضاهای ابری و اینترنتی راه تعامل افراد و به اشتراک گذاری اطلاعات را هموارتر ساخته است.
بررسی رابطه صفات شخصیتی و سبک های مقابله ای با اضطراب اجتماعی در افراد نابینای شهر قزوین
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه صفات شخصیت و سبک های مقابله ای با اضطراب اجتماعی در افراد نابینا انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کلیه افراد نابینا شهر قزوین بین سنین 18 تا 50 سال بودند که از میان آن ها 170 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های صفات شخصیت neo (کاستا و مک کرا،1992)، پرسش نامه مقابله با موقعیت های استرسزا(اندلر و پارکر،1990) و مقیاس اضطراب اجتماعی(واتسون و فرند1969) را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج این پژوهش در سطح معناداری 05/0نشان داد که بین صفات شخصیتی روان نژندگرایی با اضطراب اجتماعی افراد نابینا رابطه مثبت و معنادار و بین صفات انعطاف پذیری، وجدانی بودن، توافق پذیری و برون گرایی با اضطراب اجتماعی این افراد رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک مقابله ای مسئله مدار با اضطراب اجتماعی افراد نابینا رابطه منفی و معنادار؛ و بین سبک های مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی با اضطراب اجتماعی آن ها همبستگی مثبت و معنادار برقرار است. نتیجه آن که بر اساس یافته های این پژوهش می توان استنباط کرد که صفات شخصیتی و سبک های مقابله ای توان پیش بینی اضطراب اجتماعی را در افراد نابینا دارند.
تاثیر تجربه برند بر تمایل به پرداخت و طرفداری مشتری از برند
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر تجربه برند برتمایل به پرداخت و طرفداری مشتری از برند پرداخته شده است، پژوهش از لحاظ هدف جزو پژوهش های کاربردی است و از لحاظ روش پیمایشی و به لحاظ ماهیت نیز پژوهش توصیفی است، در این پژوهش که در بین مصرف کنندگان محصولات رشته ای و ماکارونی پرداخته شده است، با توجه به نامعلوم و نامتناهی بودن این مشتریان، بر اساس فرمول کوکران خطای 5% تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، برای این پژوهش از چند پرسشنامه استفاده شده است که برای بررسی تجربه برند و تمایل به پرداخت از پرسشنامه ویویدی و نایم و مرششد(2018) استفاده شده است و همچنین برای بررسی طرفداری مشتری از برند نیز از پرسشنامه شیمول و فا(2018) استفاده شده است. در ادامه با استفاده از نرم افزار smartpls و با استفاده از آزمون آماری معادلات ساختاری به بررسی این روابط پرداخته شد که نتایج نشان دهنده این بود که تجربه برند دارای یک رابطه مثبت معنادار با تمایل به پرداخت و طرفداری مشتری از برند است.
بررسی عوامل مؤثر در سیاست راهبردیِ برون سپاری خدمات دولتی بر اساس مدل کرمیک (مطالعه موردی: سازمان ثبت اسناد و املاک کشور)
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمان ها دریافته اند که حضور در بازارهای جهانی نیازمند کسب و حفظ راهبرد شایستگی های اصلی مهارت و دانش تخصصی است که موجب ایجاد مزایای رقابتی برای سازمان می شود. برون سپاری به عنوان یک تصمیم راهبردی و حساس، با توسعه سازمان و ارتقاء بهره وری در قالب کوچک سازی، موجب گسترش توانایی سازمان ها و دستیابی به راهبرد شایستگی های اصلی در محیط کسب و کار جهانی شده است. برون سپاری در صورتی که به درستی صورت پذیرد، منافع بی شماری را برای سازمان به همراه دارد. در این راستا، تحقیق حاضر به بررسی عوامل موثر بر تصمیم به اتخاذ سیاست راهبردی برون سپاری خدمات دولتی در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور انجام گرفت. جامعه آماری شامل 100 نفر از کارکنان و مدیران این سازمان می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است. ابزار جمع آوری داده ها به دو روش اولیه و ثانویه انجام گرفت. در روش اولیه پرسشنامه با طیف لیکرت 5 گزینه ای است و 4 فرضیه بر مبنای متغیرهای مدل یعنی عامل راهبرد، هزینه، عامل فعالیت و عامل محیطی تدوین شده است. فرضیات تحقیق با توجه به آمارهای توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. آزمون روایی پرسشنامه با روش محتوایی یعنی دیدگاه خبرگان و تست پایایی نیز توسط نرم افزار SPSS انجام شد و 50 پرسشنامه مورد پیش آزمون قرار گرفت. نتیجه تحلیل پایایی بیش از 80 درصد بود و تحلیل کلی تحقیق توسط نرم افزار Lisrel انجام و هر 4 فرضیه تایید شدند.
تاثیر بازار یابی اینترنتی بر اعتماد مصرف کنندگان با بررسی نقش میانجی ریسک کیفیت درک شده از محصول
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تاثیر گذاری بازاریابی اینترنتی بر روی میزان اعتماد مصرف کنندگان پرداخته شده است که در این میان نقش میانجی ریسک درک شده از کیفیت محصول را نیز سنجیده شده است. روش این تحقیق بر اساس هدف کاربردی می باشد. برای انجام این پژوهش پنج شرکت در این خصوص انتخاب شدند که معیارهای انتخاب میزان فعالیت این شرکت ها در فضای مجازی و همچنین فضای واقعی بوده است به طوری که در هر دو حوزه حضوری فعال داشته باشند، که در این حوزه پنج شرکت انتخاب شدند، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از بین مشتریان حضوری و آنلاین این شرکت ها در حدود 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، برای بررسی تاثیر بازار یابی اینترنتی از پرسشنامه بازاریابی اینترنتی محقق ساخته با 8 گویه استفاده شده است، سپس برای بررسی اعتماد مشتری از پرسشنامه پاپاس (2016) با 8 گویه و برای بررسی نقش ریسک احساس شده از نظر کیفیت نیز از پرسشنامه محقق ساخته با 7 گویه استفاده شد. برای تحلیل و بررسی نتایج به دست آمده از نرم افزار smdrtpls22 استفاده شده است. نتایج نشان دهنده تاثیر معکوس تبلیغات بازار یابی بر ریسک حاصل از کیفیت درک شده محصول است که همین امر سبب شده است که بر رابطه بین میزان ریسک درک شده و همچنین میزان اعتماد مردم برای خرید نیز رابطه معکوس باشد یعنی با کاهش ریسک درک شده از کیفیت میزان اعتماد به محصولات که در فضای آنلاین تبلیغ میشوند اعتماد بیشتر میشود.
پدیدارشناسی تجربه کارکنان در لحظات مواجهه با حقیقت
حوزه های تخصصی:
در شرکتهای تولید نرم افزار، با توجه به نیاز بالا به متخصصان و انتظارات نسل های متفاوت از سازمان، مدیریت منابع انسانی به یک چالش تبدیل شده است. بعد از کرونا، مرزهای فیزیکی حذف شده و امکان کار در شرکت هایی از سراسر دنیا فراهم شد. در این محیط رقابتی، ایجاد تعلق خاطر در کارکنان، برای شرکت ها اهمیت بسیار یافت، زیرا کارکنان دارای تعلق خاطر بالاتر، کمتر به ترک سازمان می اندیشند. محققان به منظور بهبود تعلق خاطر کارکنان، توصیه به مدیریت تجربه کارکنان نموده اند. تجربه کارکنان، در لحظات مواجهه با حقیقت، شکل می یابد. برای مدیریت تجربه کارکنان، باید مفهوم تجربه کارکنان را شناخت. هدف از پژوهش جاری شناخت معنایی است که کارکنان در لحظات مواجهه با حقیقت به تجربه همکاری با سازمان می دهند. برای فهم تجربه زیسته کارکنان از همکاری با دو شرکت نرم افزاری داتین و همکاران سیستم از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. بیست و یک فرد مشارکت کننده در تحقیق، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و گروه کانونی جمع آوری و با رویه موستاکاس تحلیل گردید. برای اطمینان از پایایی و روایی تحقیق از درگیری طولانی مدت و مشاهده دیرپا در محل مطالعه، مثلث سازی، بررسی اعضا، باز آزمون و ارزیاب بیرونی استفاده شد. در مجموع، بیست عامل اثرگذار بر تجربه کارکنان در شش لحظه مواجهه با حقیقت شناسایی و ارائه شد. این عوامل، متاثر از واکنش سازمان در لحظات حقیقت است. برآورده شدن انتظارات کارکنان در این لحظات، تجربه همکاریشان را تحت تاثیر قرار داده و بعد از ترک سازمان نیز بر این رویکرد موثر است.
سرمایه روان شناختی مثبت: شناسایی و ارائه چارچوب عوامل مؤثر بر احساس خودکارآمدی کارکنان در محیط کار (مورد مطالعه: دانشگاه تهران)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکارآمدی به عنوان یکی از مولفه های رفتار سازمانی مثبت گرا نقش مهمی را در بهبود و توسعه ی عملکرد کارکنان ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثرگذار بر احساس خودکارآمدی در میان کارکنان دانشگاه تهران می باشد. روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر در پارادایم تفسیری قرار گرفته و بر اساس نوع هدف کاربردی، و از نظر ماهیت داده ها کیفی بوده و دارای رویکرد استقرایی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر را کارکنان آموزشی و پژوهشی دانشگاه تهران تشکیل داده و روش نمونه گیری در تحقیق حاضر در دسترس است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته ها: پس از انجام مصاحبه با 12 نفر از کارکنان و رسیدن به اشباع نظری، محقق به 12 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی دست یافت. مضامین اصلی و فرعی پژوهش حاضر شامل: عوامل سازمانی(بازخورد مثبت مدیران، بی عدالتی در سازمان، فرهنگ سازمانی انعطاف ناپذیر و نحوه ی سرپرستی و مدیریت)، عوامل شغلی(انگیزه در شغل، عدم تناسب شغل و شاغل و ویژگی ها و خصوصیات شغلی)، عوامل فردی(تجربه موفق شخصی، یادگیری خودکارامدی و ویژگی های شخصیتی و روانی) و عوامل اجتماعی(بازخورد مثبت همکاران و موفقیت ها و پیروزی های همکاران) می باشد. نتیجه گیری: توجه به عوامل سازمانی، شغلی، فردی و اجتماعی می تواند زمینه لازم برای افزایش خودکارآمدی کارکنان را فراهم آورد.
ارتباط نگرش کارکنان به مدیریت دانش و انتقال مهارت های مدیریتی به منظور افزایش عملکرد سازمانی شرکت پترو نیرو صبا
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مدیریت دانش و انتقال مهارت های مدیریتی به منظور افزایش عملکرد سازمانی شرکت پترو نیرو صبا صورت گرفت. روش بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآور ی داده ها توصیفی – پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شرکت پترو نیرو صبا بود که از میان آنها 200 نفر با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد 100 نفر انتخاب شدند . روش جمع آوری داده ها بر اساس دو پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش صورت گرفت. پایایی این پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه ها بیش از 7/0 بدست آمد که نشان از پایایی مناسب ابزار پژوهش داشت. برای محاسبه روایی از روایی ظاهری و محتوایی استفاده شد که نتاج بیانگر روا بودن ابزار تحقیق بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، داده هایی که از اجرای پرسشنامه ها به دست آمد، با استفاده از نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش توصیفی عملیات مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی افراد نمونه آماری با استفاده از فرامین نرم افزار SPSS صورت گرفت. هم چنین از نمودارها و جداولی که حاو ی میانگین ،فراوانی و درصد تجمعی است در این بخش استفاده شد و تست نرمال بودن نیز توسط آزمون کالموگراف اسمیرنوف انجام گرفت در بخش استنباطی نیز از روش پیرسون استفاده شد که نتایج نشان دهنده تاثیر مثبت و معنادار مدیریت دانش بر انتقال مهارت های مدیریتی بر عملکر سازمانی کارکنان بوده است.
ارتباط هوش هیجانی و تفکر انتقادی با خودکارآمدی حرفه ای کارکنان شرکت پترو نیرو صبا
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه خودکارآمدی نیروی انسانی مهمترین منب ع کس ب مزیت رقابتی در هر سازمانی به شمار م ی آی د، م دیران هم واره م یکوش ند عملک رد کارکنان سازمان خود را ارتقا بخشند تا از این راه به اهداف خود برسند.هدف از انجام این مطالعه رابطه بین هوش هیجانی و تفکر انتقادی به منظور افزایش خودکارآمدی حرفه ای کارکنان شرکت پترو نیرو صبا است. در این مطالعه متغیرهای هوش هیجانی، تفکر انتقادی بعنوان متغیرهای پیش بین و خودکارآمدی بعنوان متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفتند در یک طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، از روی جدول کرجسی و مور گان با در نظرگرفتن حجم جامعه تعداد 150 کارکنان شرکت پترو نیرو صبا با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در بررسی نتایج از روش آزمون همبستگی پیرسون ورگرسیون چند متغیره با روش گام به گام استفاده شد. یافته ها بین مولفه هوش هیجانی و تفکر انتقادی با خودکارآمدی حرفه ای کارکنان رابطه مثبت و معنادار دیده شد (p<0.05). تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای تحقیق تفکر انتقادی بیشترین تاثیر رو بر روی متغیر ملاک یعنی خود کارآمدی دارد. با توجه به وجود رابطه معنادار هوش هیجانی و تفکر انتقادی با خود کارآمدی حرفه ای در کارکنان افزایش توانایی کارکنان برای کنترل هیجانات و داشتن تفکر انتقادی ، امکان مقابله سازگارانه با مقتضیات و کشمکش های زندگی را فراهم نموده و سبب خواهد شد عملکرد مثبت و منعطف و خودکارآمدی را در ارتباط با جامعه برای کارکنان تأمین شود و از بروز هیجانات منفی ممانعت کند.
مطالعه مدیریت برنامه ریزی آموزشی و ارتباط با توانمندی کارکنان
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی عبارت است از هماهنگ سازی مجموعه تلاشهای فردی و گروهی برای تحقق اهداف مورد نظر. برنامه ریزی شامل پاسخ به این موارد است: چه کاری2؟ چگونه و چرا3؟ چه زمانی4؟ چه کسانی5؟ چه هزینه ای؟ درعلم مدیرت برنامه ریزی به عنوان یک نگرش ویک راه زندگی است که متضمن تعهدبه مبنای اندیشه ،تفکر آینده نگروعزم راسخ به برنامه ریزی منظم ومداوم می باشد .درهرکاری بدون برنامه ریزی تحقق اهداف ناممکن و یا با مشکلات متعددی روبرو خواهد شد.برنامه ریزی و گره خوردن آن با محقق شدن نتایج آموزشی عبارت است ازفراگرد تعیین و تالیف اهداف سازمانی و تدارک دقیق و پیشاپیش اقدامات و وسایلی که تحقق اهداف را میسر می سازد.برنامه ریزی آموزشی در حقیقت نگاهی به آنچه که هستیم و آنچه که می خواهیم باشیم. و همچنین تدابیر و طرح هایی هست جهت رسیدن به اهدافی که قبلا مشخص شده است.برنامه ریزی در سازمان ها سبب می شودکه هر یک از عملیات های مورد نیاز در سازمان پیش بینی گردد و بر اهداف سازمان متمرکز گردد.
آیا توسعه سرمایه انسانی می تواند متاثّر از آموزش باشد؟
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی، سرمایه انسانی و نیروی کار شاید در لغت بتوان آنها را مترادف اما در کارکرد متمایز هستند. با توجه به گسترش روزافزون علم و فناوری و همچنین ضرورت به روز شدن عوامل سازمانی، آگاهی ها و مهارت های نیروی انسانی شاغل در سازمان ها، توجه به آموزش به معنی تمام فرایندهایی که باعث توسعه فردی و صلاحیت های لازم در رابطه با شغل مورد نظر در کارکنان می شود، ضروری می نماید که البته این آموزش ها بایستی با توجه به یک سیستم منظم و معتبر نیازسنجی آموزشی، برنامه ریزی و به اجرا درآید. بسیاری از سازمان ها آموزش را هزینه تلقی می نمایند و به همین منظور بودجه اندکی را به امر آموزش نیروی انسانی اختصاص می دهند که این طرز تفکر اشتباه باعث عقب ماندگی سازمان از فناوری و دانش روز شده است. آموزش هزینه نیست، بلکه سرمایه گذاری در زمینه تحقق اهداف سازمانی می باشد. در حرکت به سوی عصر آموزش و دان ش و هجرت از دوره صنعتی به دوره دانش محوری، بسیاری از جنبه های مختلف زن دگی انسانی در ابعاد مختلف( ذهنی، اجتماعی، ارتباطی، توسعه ای و...) نی ز در ح ال تغییر و تحول است. سازمانها که محل استقرار و کنش و واکنش کارکنان میباشد نیز از این امر مستثنی نبوده و تغییرات خواسته یا ناخواسته بسیاری دامنگیر خواهند شد. فرهنگ، ساختار، جو فرهنگی، تعاملات فردی و بین فردی و راهکارها و راهبردها و راهبری های سازمانی نیز تغییر خواهد کرد و تفاوتهای زیادی در تمام سطوح سازمانه ا در دوره ه ای ص نعتی و دان شی م شاهده خواهد شد.
روش های تدریس خلاقانه و توانمندسازی سرمایه های انسانی دانش آموز
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق این مقاله به مطالعه روش های تدریس خلاقانه و توانمند سازی دانش آموزان می پردازد به طوری که دانش آموزان را سرمایه انسانی می بیند. در این مقاله خلاقیت و روش های تدریس خلاقانه تعریف و تشریح شده است. همچنین ضرورت پرورش خلاقیت در دانش آموزان ، عوامل موثر در خلاقیت، و موانع خلاقیت و ویژگی های دانش آموز خلاق بیان شده است. آموزش خلاقیت یادگیرندگان یکی از مهمترین اهداف دست اندرکاران آموزش و پرورش است. آموزگار به عنوان خالق شرایط و تسهیل گر یادگیری دانش آموزان می توانند از طریق همگرایی، نوگرایی، انعطاف پذیری ، عدم اجبار دانش آموزان به حفظ و انباشت ذهنی، شوخ طبعی، پرهیز از راهبردها و روشهای قالبی آموزش ایجاد شرایط بروز آگاهی دانش آموزان و افزایش اعتماد به نفس در آنان ،تحریک حس کنجکاوی فراگیران و بلاخره توام ساختن آموزش و پرورش به آموزش خلاق و پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان بپردازد.
بررسی نقش منابع انسانی خانواده و ارتباط آن با بروز اختالالت یادگیری در کودک
حوزه های تخصصی:
خانواده در زمره ی عمومی ترین سازمان های اجتماعی است و نشان یا نماد اجتماعی شمرده می شود و برآیند یا انعکاس از کل جامعه هر کشوری است. در یک جامعه ی منحط، خانواده نیز خود به خود منحط خواهد بود و بالعکس. بنابراین خانواده را می توان معیاری برای شناخت آسیب های اجتماعی دانست و برای پی بردن به علل این انحرافات، به خانواده مراجعه کرد. از طرفی؛ یادگیری تداخل جدی در پیشرفت آموزش با فعالیت های روزمره دارد. همچنین تأکید می کند که اختالالت یادگیری باید از اختالفات بهنجار در پیشرفت فرهنگی و نیز مشکالت تحصیلی ناشی از کمبود فرصت، ضعف تدریس، عامل فرهنگی، و مسائل دیداری و شنیداری تفکیک شود. اختالالت یادگیری شامل اختالالت خواندن، حساب کردن، بیان نوشتاری ویادگیری های تصریح نشده است. این پژوهش در نیمه اول سال 1401 و با هدف بررسی نقش خانوده در بروز اختالالت یادگیری و نقش آن در فرآیند یادگیری کودکان نگارش شده است. روش پژوهش مورد استفاده، توصیفی -کاربردی بوده است. ضمن بررسی منابع اختالالت یادگیری، سؤاالت پژوهش تحلیل شده و نتایج تحلیل بیانگر این بود که با آگاهی پیدا کردن نسبت به اختالالت یادگیری کودکان، می توان آن را تا حدی در دوران کودکی برطرف کرد و از حاد شدن آن در بزرگسالی جلوگیری به عمل آورد.
تحلیل اثربخشی برنامه های دوره های آموزشی در بهره وری کارکنان و افزایش کارایی (مجتمع فولاد میانه)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر "تحلیل اثربخشی برنامه های دوره های آموزشی در بهره وری کارکنان و افزایش کارایی مجتمع فولاد میانه است که روش این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و از لحاظ گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی است.قلمرو موضوعی تحقیق آموزش و نقش آن در عملکرد مدیران و کارکنان، قلمرو مکانی؛ مجتمع فولاد میانه است که قلمرو زمانی آن در اسفند 1400 می باشد.جامعه آماری این پژوهش 50 نفر از مدیران (در سطوح مدیران عالی، مدیران میانی و سرپرستان) و 380 نفر ازکارکنان مجتمع فولاد میانه می باشد. تعداد نمونه کلیه مدیران 46 و کارکنان 152 نفر می باشد. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان داد که بین مولفه های عملکرد در دو گروه مدیران و کارشناسان تفاوت معنی داری وجود دارد. بر اساس نتایج بدست آمده ترتیب اولویت بندی مولفه های عملکرد از دیدگاه مدیران و کارشناسان به تفکیک به شرح ذیل می باشد: دیدگاه مدیران: اولویت اول: دانش شغلی، اولویت دوم : کارایی، اولویت سوم: مهارت شغلی، اولویت چهارم: رفتار سازمانی ؛ از دیدگاه کارشناسان: اولویت اول: دانش شغلی، اولویت دوم : رفتار سازمانی، اولویت سوم: مهارت شغلی می باشد.