شعله امیری

شعله امیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۹۷ مورد.
۶۱.

مقایسه سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس مقطع متوسطه دخترانه اصفهان: دارای آزمون ورودی - بدون آزمون ورودی

کلید واژه ها: عملکرد تحصیلی سلامت روانی دانش آموزان مدارس دارای آزمون ورودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۸ تعداد دانلود : ۵۵۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه دارای آزمون ورودی و بدون آزمون ورودی طراحی و اجرا گردید. نمونه آماری شامل240 دانش آموز دختر (120 نفر از مدارس دارای آزمون ورودی و 120 نفر از مدارس بدون آزمون ورودی) مقطع متوسطه (پایه های اول، دوم و سوم) بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه سلامت عمومی (28-GHQ) و معدل پایان نیمسال تحصیلی دانش آموزان بود. یافته ها نشان داد که میزان علائم «اضطراب و بیخوابی» دانش آموزان مدارس دارای آزمون ورودی، به طور معنی داری بیش از دانش آموزان مدارس بدون آزمون ورودی بود. علاوه بر این، میزان علائم «افسردگی» دانش آموزان پایه اول مدارس بدون آزمون ورودی، به طور معنی داری کمتر از دانش آموزان پایه اول مدارس دارای آزمون بود. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس دارای آزمون ورودی، بالاتر از دانش آموزان مدارس عادی بود (05/0>P). همچنین تفاوت معنی داری بین سلامت روانی دانش آموزان پایه اول مدارس دارای آزمون ورودی و مدارس بدون آزمون وجود داشت و بین سایر پایه ها تفاوت معنی داری وجود نداشت
۶۳.

هنجاریابی و بررسی ویژگی های روان سنجی ""مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی"" در کودکان 7 تا 11 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجاریابی ویژگی های روان سنجی مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی پایایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۱ تعداد دانلود : ۳۹۳
هدف پژوهش حاضر، هنجاریابی و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی است. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. 340 نفر از دانش آموزان 7 تا 12 ساله مدارس شهر اصفهان به عنوان نمونه انتخاب شدند و والدین آنها به مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی پاسخ دادند. با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی هر یک از عوامل مقیاس مطلوب گزارش شد (83/0 برای عامل اول، 83/0 برای عامل دوم، 77/0 برای عامل سوم و 58/0 برای عامل چهارم). روایی مقیاس با استفاده از روش های روایی سازه و روایی صوری تأیید شد. تحلیل عاملی اکتشافی، وجود چهار عامل مجزا در سؤال های مقیاس را با نام های اجتناب مراقبت کننده، اجتناب همگنان، اضطراب مراقبت کننده و اضطراب همگنان مشخص نمود. با استفاده از محاسبه نقاط درصدی، بهترین نقطه برش معادل با نقطه درصدی 90 برای هر عامل پیشنهاد شد (به ترتیب 56 و 72 ، 73 و49). در پایان، به دلیل تعداد زیاد مؤلفه های مقیاس، مؤلفه های دارای بیشترین بار عاملی به منظور استفاده در فرم کوتاه مقیاس معرفی گردید. با توجه به نتایج حاصل از روایی و پایایی مقیاس دلبستگی دوره نهفتگی، می توان گفت این مقیاس ابزاری پایا و روا برای بررسی اختلال دلبستگی است و قابلیت استفاده در جامعه ایرانی را داراست.
۶۴.

مقایسه تأثیر آموزش گفتار شخصی بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با نارسایی توجه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموزان کارکرد اجرایی آموزش گفتار شخصی گفتار شخصی با نارسایی توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۷ تعداد دانلود : ۴۵۹
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش گفتار شخصی بر کارکرد اجرایی دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله با نارسایی توجه و عادی ، در شهر اصفهان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه های کنترل بود. روش نمونه گیری دو مرحله ای بود. نمونه نهایی شامل 20 پسر با نارسایی توجه (10 کودک گروه آزمایش و 10 کودک گروه کنترل اول) و 9 کودک عادی در گروه کنترل دوم بود. ابزارهای به کار رفته عبارت بودند از مقیاس خزانه لغات تصویری بریتانیا[1]، فرم کوتاه آزمون هوش وکسلر برای کودکان(ویسک-آر[2]) و خرده آزمون برج از آزمون عصب روانشناختی نپسی[3] . به منظور بررسی گفتار شخصی کودکان، از آن ها حین حل خرده آزمون برج فیلمبرداری شد و فیلم ها توسط سه کدگذار مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که کودکان با نارسایی توجه به طور معناداری خطاهای بیشتری را نسبت به گروه کنترل اول و دوم داشتند؛ در حالیکه هم در گروه آزمایش و هم در گروه کنترل دوم (که هر دو آموزش دریافت کرده بودند) میزان گفتار شخصی به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل اول که آموزش دریافت نکرده بود، افزایش یافت. با توجه به یافته پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که گرچه آموزش گفتار شخصی ، میزان گفتار شخصی کودکان با نارسایی توجه را افزایش می دهد اما این افزایش لزوما باعث افزایش کارکرد کودکان نمی شود، بلکه امکان دارد در مورد تکالیف دشوار نتیجه معکوس بدهد.
۶۵.

شناسایی مؤلفه های پیشگیری از قلدری کودکان در نظریه روان شناسی فردی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قلدری روان شناسی فردی پیشگیری اصلاح رفتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۴ تعداد دانلود : ۳۸۳
زمینه و هدف: قلدری پدیده ای بسیار شایع است که عواقب روان شناختی زیادی را به دنبال دارد. قلدری ممکن است آغاز اختلال شخصیت ضد اجتماعی و رفتارهای خشن در نوجوانی و بزرگسالی باشد. یکی از روی آوردها و برنامه های درمانی برای پدیده قلدری، برنامه پیشگیری و اصلاح این رفتار منفی در کودکان و نوجوانان است. مطابق با این برنامه، آموزش کودکان و نوجوانان موجب افزایش شناخت آنان از ماهیت اختلال شده و به آنها کمک می کند تا رفتارهای نا مناسب خود را مهار کرده و کاهش دهند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های پیشگیری از رفتار قلدری در چارچوب نظریه روان شناسی فردی انجام شد. روش: روش این پژوهش، کیفی و نمونه مورد مطالعه شامل 5 کتاب از آثار ترجمه شده از آلفرد آدلر و درایکورس درباره شیوه های مقابله با قلدری در کودکان بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استقرایی؛ و به منظور تعیین اعتبار، از روش کدگذاری همزمان استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، 7 مؤلفه اصلی استخراج شد که عبارت اند از: جلب مشارکت خانواده و مدرسه؛ استفاده از گروه و ارتباط دوستانه؛ برقراری ارتباط برابر؛ جایگاه و مسئولیت؛ شناخت کودک، اصلاح باورها و رفتار؛ و امید، دلگرمی، و توانمندسازی. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که آثار کلاسیک نظریه پردازان روان شناسی فردی، منبع سودمندی برای یافتن رهنمودهای پیشگیرانه و مداخله ای برای قلدری هستند و شاید بتوان گفت روان شناسی فردی به دلیل تأکید بر بافت اجتماعی، پیشگیری، و تأکید بر نقاط قوت کودکان و نوجوانان، چارچوب مناسبی را برای درک و پیشگیری از قلدری و همچنین کار با کودکان قلدر، فراهم می کند. از یافته های این مطالعه می توان در طراحی برنامه های انفرادی و گروهی پیشگیری یا اصلاح قلدری استفاده کرد.
۶۶.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران بی اشتهای عصبی با پیوند ضعیف مادری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۷ تعداد دانلود : ۴۴۱
هدف: مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران بی اشتهای عصبی با توجه به پیوند ضعیف مادری روش: روش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ، پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز روانپزشکی و کلینیک های روان درمانی شهر تهران در رده سنی 16 تا 23 سال می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده است. در غربالگری صورت گرفته 21 بیمار بی اشتهای عصبی دارای پیوند ضعیف مادری تشخیص داده شد، سپس بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل همتا سازی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روان پزشک است. از دو پرسشنامه 1- پیوند والدینی 2- طرحواره های یانگ استفاده شد. یافته ها: بیماران در حوزه بریدگی و طرد، خود گردانی و عملکرد مختل و سپس گوش به زنگی دارای بیشترین مشکل بوده اند.، اما در حوزه دیگر جهت مندی و محدودیت های مختل آسیب پذیری کمتری داشتند.همچنین نتایج بیانگر این بود که درمان طرحواره نسبت به درمان شناختی رفتاری در بهبود طرحواره های ناسازگار بیماران دارای اثربخشی و ماندگاری بیشتری بوده است.
۶۷.

مقایسه اثربخشی آموزش اصلاح سبک زندگی و درمان با فراورده حاصل از طب سنتی (اطریفل گشنیزی) بر کاهش علایم افراد مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سبک زندگی طب سنتی علایم میگرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۳ تعداد دانلود : ۵۷۶
زمینه و هدف :اختلال سردرد میگرن از جمله اختلالات روان تنی است که به عنوان یکی از رایج ترین اختلالات ناتوان کننده در میان تمام بیماری های غیر مسری در جهان به شمار می رود. پژوهش حاضر به مقایسه و تعیین اثربخشی آموزش سبک زندگی و طب سنتی بر کاهش علایم میگرن افراد مبتلا پرداخت. مواد و روش ها:پژوهش از نوع نیمه تجربی دارای پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد و پیگیری بود. 45 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه نورولوژی بیمارستان الزهرا (س) طی زمستان سال 1392 و بهار سال 1393 وارد مطالعه گردیدند که توسط پزشک متخصص عصب شناسی مبتلا به میگرن تشخیص داده شدند. انتخاب افراد به صورت در دسترس بود و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه شاهد و در هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول در 8 جلسه آموزش اصلاح سبک زندگی شرکت نمودند. گروه آزمایش دوم توسط متخصص طب سنتی ویزیت و درمان دریافت کردند. علایم میگرن مشارکت کنندگان و سردرد ناشی از آن با پرسش نامه سردرد میگرن نجاریان طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (40 روز پس از پس آزمون) ارزیابی شد. یافته ها:آموزش اصلاح سبک زندگی، تأثیر معنی داری بر نمرات میگرن در مرحله پس آزمون داشت (001/0 > P). درمان طب سنتی بر روی کاهش نمرات میگرن تأثیر معنی داری نشان نداد و در مرحله پیگیری نیز معنی دار نبود. سن از بین متغیرهای جمعیت شناختی همبستگی منفی با علایم میگرن داشت؛ به طوری که با افزایش سن، علایم میگرن کاهش می یافت. نتیجه گیری:نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که می توان از آموزش اصلاح سبک زندگی به عنوان یک درمان مکمل بر روی افراد مبتلا به میگرن جهت کاهش علایم آن ها استفاده کرد. برای پژوهش های آینده پیشنهاد می گردد که بر سایر رویکردهای طب سنتی متمرکز شوند و اثربخشی آن ها را بر کاهش علایم میگرن بررسی نمایند.
۶۸.

بررسی روند تحولی تعالی معنوی از نوجوانی تا پیری: مطالعه مقطعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعالی معنوی تحول نوجوانی پیری مطالعه مقطعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۶ تعداد دانلود : ۳۵۶
هدف این پژوهش، بررسی روند تحولی تعالی معنوی از دوره نوجوانی تا پیری در شهر اصفهان در سال 90-91 بود. حجم نمونه 409 نفر را شامل می شد. پژوهش با توجه به هدف، مطالعه مقطعی بود؛ بنابراین افراد بر حسب سن در 4 گروه سنی شامل 77 نفر نوجوان (18-14 ساله)، 202 نفر جوان (39-19ساله)، 113 نفر میان سال (65-40 ساله) و 23 نفر پیر (88-66 ساله) و بر طبق جنسیت در دو گروه جنسی (213 زن و 196 مرد) در پژوهش شرکت کردند. روش نمونه گیری در گروه سنی نوجوان به صورت چندمرحله ای تصادفی و در سایر گروه ها به صورت در دسترس بود. به منظور بررسی سازه تعالی معنوی از مقیاس ارزیابی احساسات مذهبی و معنوی (پیدمونت،2010) استفاده شد. این مقیاس پیش از انجام پژوهش تجزیه و تحلیل و روایی و پایایی آن تأیید شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که میان گروه های سنی از نظر روند تحولی تعالی معنوی، تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). مقایسه های زوجی نیز بیانگر وجود تفاوت معنی دار میان گروه سنی اول (18-14) با گروه های سنی سوم (65-40) و چهارم (88-66) و هم چنین میان گروه سنی دوم (39-19) با گروه های سنی سوم (65-40) و چهارم (88-66) بودند (05/0>P). نتایج نشان داد روند تحولی تعالی معنوی از نوجوانی تا پیری به صورت سیر صعودی است و در پیری به بالاترین حد خود می رسد، ولی تفاوت معنی داری بین دو جنس مشاهده نشد.
۶۹.

تحول تفکر فراانتزاعی از دوره نوجوانی تا بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملیات انتزاعی تفکر فرا انتزاعی تحول نوجوانی بزرگسالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۹ تعداد دانلود : ۳۴۰
هدف این پژوهش، شناخت روند تحول تفکر فرا انتزاعی از دوره نوجوانی تا بزرگسالی در شهر اصفهان بود. 345 شرکت کننده در چهار گروه سنی 15 تا 18 سال (108 نفر)، 19 تا 29 سال (104 نفر)، 30 تا 45 سال (44 نفر) و 46 سال به بالا (51 نفر) به روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند و به سیاهه باورهای پارادایم اجتماعی (SPBI؛ کرامر، کالباف و گلدستون، 1992) پاسخ دادند. یافته های حاصل از تحلیل واریانس نشان دادند اثر گروه بر نمره های سیاهه باورهای پارادایم اجتماعی معنادار نیست. مقایسه های زوجی فقط بین گرو ه های سنی 15 تا 18 سال و 19 تا 29 سال در مرحله تفکر مطلق گرا تفاوت معنادار نشان دادند. به طور کلی در مرحله مطلق گرای سیاهه باورهای پارادایم اجتماعی روند کاهشی و در دو مرحله نسبی گرا و دیالکتیک روندی یکنواخت حاکم بود. نتایج این پژوهش بر پایه نظریه های تحول شناختی در دوره بزرگسالی مورد بحث قرار گرفت.
۷۰.

تحول شناختی از دوره نوجوانی تا بزرگسالی: عملیات انتزاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحول طراز شناختی عملیات انتزاعی نوجوانی بزرگسالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۹ تعداد دانلود : ۴۱۷
هدف از این پژوهش تعیین طراز تحول شناختی از دوره نوجوانی تا بزرگسالی بود. نمونه از 345 شرکت کننده در 4 گروه سنی 15 تا 18 سال (108 نفر)، 19 تا 29 سال (104 نفر)، 30 تا 45 سال (44 نفر) و 46 سال به بالا (51 نفر) تشکیل شده بود که در گروه 15 تا 18 سال از مدارس، و در گروه های دیگر با توجه به تقسیم بندی های نواحی شهرداری شهر اصفهان به صورت تصادفی انتخاب شدند. طرح پژوهش علّی مقایسه ای و ابزار استفاده شده آزمون قلم و کاغذی استدلال منطقی برنی (1974) بود. یافته های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس و آزمون خی دو نشان داد که به طور کلی گروه های سنی اثر معناداری بر نمره طراز شناختی ندارد. نتایج مقایسه های زوجی در نمره کل گروه های سنی 15 تا 18 سال و 19 تا 29 سال تفاوت معنادار نشان داد. بین گروه های سنی از لحاظ فراوانی های افرادی که در مراحل عینی، انتقالی و انتزاعی قرار دارند تفاوتی وجود نداشت. نتیجه گیری کلی اینکه تغییری در طراز تحول شناختی با افزایش سن بعد از نوجوانی به صورت منظم مشاهده نشد. نتایج این پژوهش بر پایه نظریه تحول شناختی پیاژه و نوپیاژه ای بررسی شده است.
۷۱.

اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس برنگرانی بیمارگون، شدت علائم و عوامل علت شناختی اختلال اضطراب در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی داگاس نگرانی بیمارگون شدت علائم عوامل علت شناختی اختلال اضطراب تعمیم یافته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۴ تعداد دانلود : ۳۹۷
زمینه : پژوهش های اندکی برای مطالعه اثربخشی مدل داگاس و مطالعه اثر متغیرهای سبب ساز اختلالات اضطرابی انجام شده اند و بیشتر پژوهشگران بر عوامل نگهدارنده و تداوم بخش اختلالات اضطرابی تمرکز داشته اند. اما پیرامون اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر نگرانی بیمارگون، شدت علائم و عوامل علت شناختی اختلال اضطراب تعمیم یافته در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف : بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر نگرانی بیمارگون، شدت علائم و عوامل علت شناختی اختلال اضطراب تعمیم یافته در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته بود. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان از اردیبهشت ماه تا مهرماه سال 1396 بودند. 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفری) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های نگرانی ایالت پنسیلوانیا (مایر و همکاران، ۱۹۹۰)، مقیاس کوتاه سنجش اختلال اضطراب تعمیم یافته (اشپتزر و همکاران، ۲۰۰۶)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، ۱۹۹۴)، پرسشنامه اجتناب شناختی (سکستون و همکاران، ۲۰۰۹)، پرسشنامه چرا نگرانی (هولوکا و همکاران، ۲۰۰)، پرسشنامه جهت گیری منفی نسبت به مشکل (گوزلین و همکاران، ۲۰۰۵) و دوازده جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس (داگاس و روبیچاود، ۲۰۱۲). تحلیل داده ها با آزمون کواریانس و آزمون کرویت ماچلی انجام شد. یافته ها : درمان شناختی داگاس بر نگرانی بیمارگون، شدت علائم GAD ، و عوامل علت شناختی GAD (جهت گیری منفی به مشکل، عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت نسبت به نگرانی) تأثیر معناداری داشت 0/05 > P ). نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات شناخت درمانی داگاس شرکت کردند، نگرانی بیمارگون، شدت علائم و عوامل علت شناختی GAD آنان کمتر شد.
۷۲.

بررسی اثربخشی مداخلات تربیتی بر هویت اخلاقی دختران 14-18 سال؛ با تأکید بر چالش ها و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخلات تربیتی هویت اخلاقی هویت معوق نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۴۶۳
یکی از چالش های اخلاقی مهم که بهزیستی فردی و اجتماعی را با مخاطراتی روبه رو کرده است، عدم تناسب شناخت اخلاقی با رفتار اخلاقی است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخلات تربیتی بر هویت اخلاق دختران نوجوان، به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر دانش آموزان دبیرستان های دخترانه ناحیه یک شهر قم بود که یک دبیرستان به روش دردسترس (با توجه به موافقت اولیای دبیرستان برای اجرای پژوهش) برای گروه نمونه انتخاب شد. از میان کلاس های این دبیرستان، پنج کلاس به صورت تصادفی انتخاب شد و تمامی دانش آموزان این کلاس ها پرسش نامه هویت خویشتن را تکمیل نمودند. پس از بررسی نتایج پرسش نامه تعداد سی نفر از دانش آموزان که در طبقه هویت معوق قرار گرفتند برای دریافت مداخله پژوهش در دو گروه آزمایش و گروه گواه (پانزده نفردر گروه آزمایش و پانزده نفر در گروه گواه) گمارده شدند. یافته ها به روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد که نشان دهنده تأثیر مثبت معنادار مداخله تربیتی بر هویت اخلاقی نوجوانان مبتلا به هویت معوق در پس آزمون و پیگیری بود.
۷۳.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر علائم اختلال خوردن در بیماران 16-23 سال مبتلا به پر اشتهای روانی با توجه به پیوند والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی درمان شناختی رفتاری پراشتهایی روانی پیوند والدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۴۲۱
اختلالات خوردن از بیماری های روانی مزمن و رو به رشد است. یکی از انواع فرعی اختلال خوردن پر اشتهای روانی است که به موجب آن، فرد بین رژیم گرفتن افراطی و پرخوری شدید در نوسان است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی و رفتاری بر علائم اختلال خوردن در بیماران پر اشتهای روانی با توجه به پیوند والدینی بوده است. روش کار و مواد این پژوهش بدین شرحند: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روان درمانی درمانی شهر تهران است که در رده سنی 16 الی 23 سال قرار دارند. تعداد بیماران دارای پرونده پزشکی 72 نفر بوده است. بعد از غربالگری، تعداد 39 بیمار با توجه به تشخیص روانپزشک و ملاک های تشخیصی و آماری اختلالات روانی به روش در دسترس انتخاب شدند. بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل با توجّه به سن و تعداد رفتار جبرانی نامناسب در هفته همتاسازی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه (1- پیوند والدینی 2- سیاهه اختلال خوردن و 3- طرحواره های یانگ) و مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روان پزشک بود. یافته های این پژوهش از این قرارند: طرحواره درمانی نسبت به درمان شناختی رفتاری در کاهش علائم اختلال خوردن در بیماران دارای پیوند بیش حمایت گر نسبت به مراقبت کم در مؤلّفه نارضایتی از بدن دارای اثربخشی و ماندگاری بیشتری بوده است. (05/0 > 001/0: p ; 430/0= f ) . نتیجه این پژوهش این است که بیمارانی با پیوند والدینی بیش حمایت گر به طرحواره درمانی بهتر پاسخ داده- اند، از این رو به درمانگران توصیه می شود که رویکرد طرحواره را با رویکرد های سیستمی و روابط شیء به صورت تلفیقی به کار گیرند .
۷۴.

اثربخشی روش تصحیح نارساخوانی دیویس بر عملکرد خواندن کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش دیویس عملکرد خواندن کودکان نارساخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۸ تعداد دانلود : ۶۹۵
این پژوهش، به منظور تعیین اثربخشی روش تصحیح نارساخوانی دیویس بر عملکرد خواندن دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی نارساخوان انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد کل جامعه آماری پژوهش 55 هزار و 824 دانش آموز عادی سوم دبستان بود که از بین آن ها 20 دانش آموز نارساخوان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب، و به روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شد. ابزارها عبارت از فهرست وارسی شناسایی کودکان نارساخوان انجمن روان پزشکی آمریکا (1384)، مقیاس هوش وکسلر کودکان 1969، و آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (1384) بود. گروه آزمایش برنامه مداخله دیویس 1994 را در 16 جلسه نیم ساعتی به صورت انفرادی دریافت کرد. پس از پایان مداخله، از هر دو گروه، آزمون خواندن و نارساخوانی به اجرا درآمد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، روش دیویس بر عملکرد خواندن کودکان نارساخوان مؤثر است. این نتایج در پیگیری یک سال و سه ماهه نیز تأیید شد. نتیجه گیری: روش دیویس روش مؤثری برای بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان به نظر می رسد. با این روش حیطه های مختلف خواندن این دانش آموزان را می توان تقویت کرد. بنابران معلمان و درمانگران می توانند، روش دیویس را به عنوان یک مداخله اثربخش برای دانش آموزان نارساخوان به کار گیرند، و مشکلاتی مانند عدم توجه و تعادل آنها را نیز برطرف سازند.
۷۵.

الگوی ساختاری رابطه دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری: بررسی نقش واسطه ای بهوشیاری مادر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی تنیدگی والدگری بهوشیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۳۹۲
زمینه: دلبستگی مادران از عواملی است که می تواند تنیدگی را در مادران به وجود بیاورد. اما مسأله اصلی اینست، آیا بین دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری با نقش واسطه ای بهوشیاری مادر رابطه وجود دارد؟ هدف: بررسی رابطه دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری با نقش واسطه ای بهوشیاری مادر بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری، شامل مادرانِ کودکان 3 تا 6 ساله ای بود که از بهمن ماه 95 تا خرداد 96 در مهد های کودک تحت نظارت بهزیستی شهر جیرفت حضور داشتند. 290 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. بزار عبارتند از: مقیاس تنیدگی والدینی - فرم کوتاه (آبیدین، 1995)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1996) و پرسشنامه پنج وجهی بهوشیاری (بائر و همکاران، 2006). تحلیل داده ها با استفاده از روش بوت استراپ انجام شد. یافته ها: بهوشیاری در رابطه بین دلبستگی نا ایمن و تنیدگی والدگری نقش واسطه ای داشت. نتایج نشان داد، رابطه دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با تنیدگی معنی دار بود (0/0001> p ). در مدل واسطه ای، دلبستگی اضطرابی بصورت مستقیم و غیر مستقیم بر تنیدگی والدگری اثر داشت ( 0/0001 > p ) و دلبستگی اجتنابی اثر مستقیمِی بر تنیدگی نداشت، اما بصورت غیر مستقیم (با واسطه گری بهوشیاری) بر تنیدگی اثر گذار بود ( 0/0001 > p ). نتیجه گیری: می توان با استفاده از بهوشیاری مادر دلبستگی مادرانه و تنیدگی والدگری را کاهش داد
۷۶.

اثربخشی درمان دلبستگی مادران بر علائم فزون اضطرابی دختران دارای مشکلات دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان دلبستگی فزون اضطرابی مادران مشکلات دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷ تعداد دانلود : ۲۹۹
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی درمان دلبستگی مادران بر علائم فزون اضطرابی دختران دارای مشکلات دلبستگی آنها بود.روش: روش پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری و نمونه هدف 32 دانش آموز از جامعه 388 نفری دانش آموزان مقطع دوم و چهارم ابتدایی شهر اصفهان در سال 1389 بود که نمره را در مشکلات دلبستگی و علائم فزون اضطرابی بدست آوردند و مادران آنها نیز در پژوهش شرکت داده شدند. از پرسشنامه مشکلات دلبستگی راندولف1997 و سلامت روان کودکان انتاریو 1987 استفاده شد. جلسات درمانی به صورت 10 جلسه گروهی در مورد مادران انجام و تأثیر آن بر میزان فزون اضطرابی دخترانشان بررسی شد.یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بردلبستگی مادران باعث کاهش علائم فزون اضطرابی و در نتیجه بهبود دخترانشان در پس آزمون و در پیگیری یک ماهه شد. این میزان از کاهش علائم در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه نیز معنادار بود. نتیجه گیری: درمان دلبستگی مادران راهبردهای کارامد و سودمندی را برای درمان اختلال فزون اضظرابی که از مشکلات دلبستگی رنج میبرند، در اختیار والدین و مراکز روان درمانی کودکان قرار میدهد.
۷۷.

اثربخشی آموزش کنترل افکار مزاحم بر مدیریت زمان و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افکار مزاحم ناخواسته کنترل افکار مزاحم مدیریت زمان خودکارآمدی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۳۵۷
نقش افکار مزاحم در اختلالات گوناکون، انحراف توجه از فعالیت های شناختی، گسیختن تمرکز و توقف در عملکرد شناختی و رفتاری یکی از موضوع های مطرح در ادبیات روانشناسی است. این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی آموزش کنترل افکار مزاحم بر مهارتهای مدیریت زمان و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. پژوهش از نوع کمی و به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری با گروه شاهد بود. جامعه مورد مطالعه، کلیه دانش آموزان دختر (سال 96-95) دبیرستان های اراک بود. 30 دانش آموز از طریق نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه مدیریت زمان و خودکارآمدی بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد، آموزش کنترل افکار مزاحم بر بهبود مهارت مدیریت زمان و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان اثر معنی دار دارد. آموزش مدیریت و کنترل صحیح افکار مزاحم می تواند از پیامدهای ناشی از این افکار کاسته و مهارت مدیریت زمان و خودکارآمدی دانش آموزان را بهبود بخشد.
۷۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد با تمرکز بر شفقت، بر اضطراب اجتماعی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش وتعهد با تمرکز بر شفقت اضطراب اجتماعی دختران نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۹۶۵
پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد با تمرکز بر شفقت، بر اضطراب اجتماعی دختران نوجوان 14 تا 18 ساله انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران نوجوان 14 تا 18 ساله شهر اصفهان در سال 1394 بود. به منظور انجام این پژوهش32 نفر دختر به شیوه هدفمند، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 16 نفر). روش پژوهش نیمه تجربی بود. مداخله درمانی به مدت 8 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان  (SAS-A)و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته  بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (3 ماهه) تکمیل شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان  از وجود تفاوت معنادار در گروه آزمایش و  گواه، در مرحله پس آزمون (01/0P≤) و پیگیری (02/0P≤) بود، لذا با اطمینان 98 درصد می توان نتیجه گرفت که اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش وتعهد با تمرکز بر شفقت، بر اضطراب اجتماعی دختران نوجوان موثر است.
۷۹.

تدوین الگو رابطه مادر – کودک با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رابطه مادر - کودک اختلال دلبستگی واکنشی بازی درمانی دلبستگی محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۴۷۱
هدف پژوهش حاضر، تدوین الگو رابطه مادر – کودک در اختلال دلبستگی واکنشی وبررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر دلبستگی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در کودکان 2 تا 5 سال بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه پژوهش شامل تمامی زوج مادر و کودک (2 تا 5 ساله) با نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی در شهر تهران است. در بخش اول 150 مادر و کودک به روش نمونه گیری در دسترس از مهد کودک ها انتخاب شدند. نمونه ی پژوهشی در بخش دوم جهت سنجش اثربخشی بازی درمانی بر کاهش نشانگان اختلال دلبستگی واکنشی شامل دو گروه 15 نفر که در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات ارتباطی RPQ ، مقیاس ارزیابی بازی تعاملی مادر و کودک و مصاحبه بالینی بود. همچنین در بخش دوم جهت پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه مشکلات ارتباطی استفاده شد.تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی جهت شناسایی روابط بین متغیرهای پژوهش استفاده شد و جهت مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل، از تحلیل کواریانس داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با هدف شناسایی عوامل مرتبط با الگوی ارتباطی مادر-کودک در کودکان 2-5 سال دارای اختلال دلبستگی واکنشی نشان داد که دو عامل، عاطفه و دخالت مادر به ترتیب 861/15 و 736/9 و در مجموع 259/25 درصد از واریانس پرسشنامه را تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغییره نشان داد بازی درمانی باعث کاهش علایم اختلال دلبستگی واکنشی گروه آزمایشی شد. تعامل مادر -کودک به عنوان نخستین معرف دنیای ارتباطات کودک و پیش بین قوی در سبک دلبستگی کودک است. همچنین از بین بردن موانع ارتباطی در روابط کودک و مادر در فرآیند بازی درمانی برای کودکان مبتلا به اختلال دلبستگی واکنشی، دلیل عمده به کارگیری این رویکرد درمانی برای این کودکان است.
۸۰.

تدوین مدل رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی شناختی رفتاری و روان-درمانی مثبت در کاهش علائم افسردگی بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر درمان شناختی رفتاری رواندرمانی مثبت افسردگی نگرش ناکارآمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۳۲۳
یکپارچه سازی نظری و تکنیکی می توان افزایش داد. هدف این پژوهش تدوین مدل درمانی یکپارچه نگر و مقایسه آن با رواندرمانی مثبت و درمان شناختی رفتاری در درمان افسردگی می باشد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه ی افراد مبتلا به افسردگی اساسی در شهر مشهد بود. صد و چهل و پنج فرد مبتلا به افسردگی اساسی به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. شرکت کنندگان در سه گروه رواندرمانی مثبت یکپارچه، رواندرمانی مثبت، و رواندرمانی شناختی رفتاری و گروه گواه قرار گرفتند و پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس نگرشهای ناکارآمد (بک و وایسمن ، 1978)، و سیاهه افسردگی بک (بک، استیر و براون ، 1996)، و مقیاس هیجان های اساسی (پاور ، 2006) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تفاوت معناداری در اثربخشی سه گروه مداخله در پس آزمون وجود نداشت اما هر سه گروه مداخله از گروه گواه اثربخشی بیشتری داشتند (001/0> p ). در پیگیری شش ماهه رواندرمانی مثبت یکپارچه نگر نسبت به سایر روشهای درمانی در کاهش عود مجدد اثربخشی بیشتری داشت (001/0> p ). نتایج این پژوهش نشان دادند که کاربست بالینی برخی توانمندیهای شخصیت موجب بهبود اثربخشی درمان در عود مجدد افسردگی می شو د.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان