آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴

چکیده

اختلالات خوردن از بیماری های روانی مزمن و رو به رشد است. یکی از انواع فرعی اختلال خوردن پر اشتهای روانی است که به موجب آن، فرد بین رژیم گرفتن افراطی و پرخوری شدید در نوسان است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی و رفتاری بر علائم اختلال خوردن در بیماران پر اشتهای روانی با توجه به پیوند والدینی بوده است. روش کار و مواد این پژوهش بدین شرحند: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روان درمانی درمانی شهر تهران است که در رده سنی 16 الی 23 سال قرار دارند. تعداد بیماران دارای پرونده پزشکی 72 نفر بوده است. بعد از غربالگری، تعداد 39 بیمار با توجه به تشخیص روانپزشک و ملاک های تشخیصی و آماری اختلالات روانی به روش در دسترس انتخاب شدند. بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل با توجّه به سن و تعداد رفتار جبرانی نامناسب در هفته همتاسازی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه (1- پیوند والدینی 2- سیاهه اختلال خوردن و 3- طرحواره های یانگ) و مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روان پزشک بود. یافته های این پژوهش از این قرارند: طرحواره درمانی نسبت به درمان شناختی رفتاری در کاهش علائم اختلال خوردن در بیماران دارای پیوند بیش حمایت گر نسبت به مراقبت کم در مؤلّفه نارضایتی از بدن دارای اثربخشی و ماندگاری بیشتری بوده است. (05/0 > 001/0: p ; 430/0= f ) . نتیجه این پژوهش این است که بیمارانی با پیوند والدینی بیش حمایت گر به طرحواره درمانی بهتر پاسخ داده- اند، از این رو به درمانگران توصیه می شود که رویکرد طرحواره را با رویکرد های سیستمی و روابط شیء به صورت تلفیقی به کار گیرند .

تبلیغات