مطالعات روان شناسی بالینی
مطالعات روان شناسی بالینی سال هشتم بهار 1397 شماره 30 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
والدگری ذهن آگاهانه، کاربردی جدید از ذهن آگاهی است که هدف آن بهبود بخشیدن به والدگری از طریق ارتقای کیفیت توجه والدینی و افزایش آگاهی هیجانی است. آموزش مدیریت والدین نیز بر افزایش کیفیت روابط بین والدین و فرزندان تأکید دارد و مستلزم یادگیری مهارت های جدید جهت اصلاح رفتار کودکان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی برنامه ی ترکیبی والدگری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین و آموزش مدیریت والدین به تنهایی بر بهزیستی روان شناختی و شادکامی کودکانصورت گرفت. روش پژوهش از نوع آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون- پس آزمون دوگروهی بود. جامعه ی پژوهش حاضر را کلیه ی کودکان پایه چهارم تا ششم دبستان های واقع در منطقه 8 شهر قم در سال تحصیلی 96-95 به همراه مادرانشان، تشکیل می دادند. نمونه ی این پژوهش شامل 41 تن از کودکان پایه های چهارم تا ششم دبستان به همراه مادرانشان بود که به شیوه ی در دسترس از بین دبستان های منطقه 8 انتخاب شده و به طریق تصادفی در دو گروه جای داده شدند. ابزارهای پژوهش در جمعیت مادران شامل برنامه ی ترکیبی والدگری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین، پرسشنامه ی چهار سوالی شادی و مقیاس ذهن آگاهی بین فردی در والدگری بود. مقیاس دایره ای خلق و مقیاس بهزیستی روان شناختی نیز ابزارهایی بودند که در گروه کودکان اجرا شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. یکی از گروه ها، برنامه ی ترکیبی والدگری ذهن آگاهانه و آموزش مدیریت والدین، و گروه دیگر فقط برنامه ی آموزش مدیریت والدین را در 8 جلسه ی 2 ساعته و به صورت یک جلسه در هر هفته دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که برنامه ی ترکیبی نسبت به برنامه آموزش مدیریت والدین در افزایش نمره ی بهزیستی روانشناختی کودکان (01/0/P
واکاوی پدیدارشناختی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زناشویی اسرای جنگی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسارت از جمله پدیده های استرس زای جنگ است که آسیب های قابل توجهی را بر ساختارهای درون فردی و بین فردی اسیر و نهایتا میزان کیفیت زندگی زناشویی وی تحمیل می کند. هدف از پژوهش حاضر واکاوی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زناشویی زوجین آزاده با استفاده از روش پژوهش پدیدار شناسی بود. 65 زوج مشارکت کننده با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت تنوع و همگونی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از تحلیل موضوعی استفاده شد. یافته ها در زمینه عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زناشویی آزادگان، دربرگیرنده ی 25 موضوع فرعی بود که در 5 موضوع اصلی طبقه بندی شدند که عبارتند از: تعاملات آسیب زای بین فردی ؛ اختلالات روانشناختی فردی؛ عوامل اقتصادی-اجتماعی؛ عوامل معنوی-اعتقادی؛ و عوامل آسیب زای جسمانی. واکاوی ساختار تجارب زیسته ی زوجین آزاده نشان داد که مفهوم کیفیت زندگی زناشویی در این جامعه، یک ساختار چند علیتی هم افزا می باشد که در سطوح پیشگیری و درمان نیازمند رویکردی بین رشته ای و جامع در مداخله های کاربردی و پژوهش های نظری است.
اثربخشی طرحواره درمانی ذهنیت مدار بر عزت نفس افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی طرحواره درمانی ذهنیت مدار بر عزت نفس آشکار و ناآشکار مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته انجام شد. در این پژوهش از طرح تجربی مورد منفرد از نوع خط پایه چندگانه استفاده گردید. نمونه این مطالعه شامل 3 مورد از مراجعه کنندگان به کلینیک مشاوره در شهر قزوین در سال 1395بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به این صورت که پس از پاسخگویی به سومین نسخه پرسش نامه بالینی چندمحوری میلون (MMPI-III)، توسط روانپزشک مورد مصاحبه تشخیصی قرار گرفته و مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) تشخیص داده شدند. ابتدا آزمودنی ها (2 زن و 1مرد) در مرحل ه خط پایه به پرسش نامه عزت نفس آشکار روزنبرگ (RSES) و مقیاس عزت نفس ناآشکار حرف-نام (NLT) پاسخ دادند. پس از ترسیم خط پایه داده ها، روند درمان طبق اصول طرح های تجربی تک آزمودنی دنبال شد و هر سه آزمودنی یکی پس از دیگری وارد طرح درمان شدند. طرحواره درمانی در 20 جلسه انفرادی 60 دقیقه ای به صورت هفته ای 2 جلسه اجرا شد و دوره پیگیری درمان، 1 ماه پس از پایان مداخله دنبال گردید. در پایان داده های بدست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، تحلیل دیداری نمودارها با شاخص های روند، ثبات، درصد داده های غیرهمپوش (PND) و همپوش (POD) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که طرحواره درمانی درافزایش عزت نفس آشکار افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته موثر نبود ولی در افزایش عزت نفس ناآشکار آنها موثر واقع شد.بر اساس یافته های پژوهش حاضر، طرحواره درمانی ذهنیت مدار در بهبود و افزایش عزت نفس ناآشکار افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار است و می تواند در درمان علائم ناشی از عزت نفس پایین بیماران خودشیفته مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی معنادرمانی به شیوه هوتزل بر حالات شخصیتی، ضربه عشق و دوسوگرایی به جنس مقابل در دانشجویان دختر با شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حد والایی از روابط انسانی که جنبه های شناختی، هیجانی و انگیزشی را در خود جای می دهد، می تواند بازنمایی از عشق باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی معنادرمانی به شیوه هوتزل بر حالات شخصیتی، ضربه عشق و دوسوگرایی به جنس مقابل در دانشجویان دختر با شکست عاطفی بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر با شکست عاطفی دانشگاه مازندران بود. 28 نفر از دانشجویان (14 نفر گروه آزمایش و 14 نفر گروه کنترل) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه، ضربه عشق (LTI)، دوسوگرایی نسبت به جنس مقابل (ASI)، تحلیل رفتار متقابل (حالات شخصیتی) و پروتکل معنادرمانی هوتزل (2002) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره نشان داد که معنادرمانی بر حالات شخصیتی، ضربه عشق و دوسوگرایی به جنس مقابل در دانشجویان دختر با شکست عاطفی اثربخش است. بر این اساس، استفاده از مبانی معنادرمانی در جهت بهبود وضعیت روانشناختی افراد با تجربه شکست عاطفی قابل توصیه است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد با تمرکز بر شفقت، بر اضطراب اجتماعی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد با تمرکز بر شفقت، بر اضطراب اجتماعی دختران نوجوان 14 تا 18 ساله انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران نوجوان 14 تا 18 ساله شهر اصفهان در سال 1394 بود. به منظور انجام این پژوهش32 نفر دختر به شیوه هدفمند، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 16 نفر). روش پژوهش نیمه تجربی بود. مداخله درمانی به مدت 8 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان (SAS-A)و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (3 ماهه) تکمیل شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان از وجود تفاوت معنادار در گروه آزمایش و گواه، در مرحله پس آزمون (01/0P≤) و پیگیری (02/0P≤) بود، لذا با اطمینان 98 درصد می توان نتیجه گرفت که اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش وتعهد با تمرکز بر شفقت، بر اضطراب اجتماعی دختران نوجوان موثر است.
اثربخشی روان درمانی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت (ISTDP) بر بهبود رابطه متعارض مادر- فرزندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه با والدین نقش مهمی در زندگی نوجوانان دارد. بروز تعارض در این رابطه باعث آسیب های بلند مدت و جدی در نوجوانان می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت بر بهبود رابطه متعارض مادر- فرزندی می باشد. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با پیگیری 2 ماهه صورت گرفت. 16 نفر از مادران به همراه فرزندانشان که ملاک ورود به تحقیق را داشتند به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای بررسی متغیر آزمایشی از پرسشنامه تعارض والد- فرزند (م روف) استفاده شد. مداخله به مدت 8 جلسه بر روی مادران انجام شد. پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری 2 ماهه بر روی فرزندان اجرا گردید. تحلیل واریانس چند متغیره – آمیخته (درون گروهی- بین گروهی) و تحلیل واریانس چند متغیره آمیخته دو راهه نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد ولی در پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل تفاوتی وجود نداشت. این تفاوت در پیگیری دو ماهه ماندگار بود. نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله روان پویشی فشرده و کوتاه مدت در بهبود کیفیت رابطه متعارض مادر- فرزندی تأثیر مثبت دارد و این تأثیر در سه مقیاس پرسشنامه معنی دار بود. همچنین یافته ها نشان داد که اثربخشی درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت بر روی هر دو جنس معنی دار بود و تفاوت معنی داری بین دختران و پسران در پیامدهای درمانی مشاهده نشد.
تاثیر نوروفیدبک با امواج آلفای بالا بر کارکرد های اجرایی دانشجویان دختر دانشگاه کردستان با نشانگان فرسودگی تحصیلی و علایم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر نوروفیدبک با امواج آلفای بالا بر کارکرد های اجرایی دانشجویان دختر دانشگاه کردستان با نشانگان فرسودگی تحصیلی و علایم افسردگی بود. روش مطالعه نیمه تجربی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه کردستان در نیم سال دوم تحصیلی 1395-1394 و روش نمونه گیری از نوع داوطلبانه بود. بدین صورت که ابتدا آزمون غربال گری افسردگی بک و فرسودگی تحصیلی ماسلاش در بین دانشجویان دختر 25- 19 ساله توزیع شد و سپس بر اساس نمره ی پرسشنامه ها دانشجویانی که از متوسط نمرات در هر دو پرسشنامه برخوردار بودند انتخاب گردیده و از بین افرادی که شرایط ورود به پژوهش حاضر را داشتند 34 نفر برای مشارکت در پژوهش حاضر داوطلب شدند که به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش( 17 نفر) و کنترل(17 نفر) قرار گرفتند و به آزمون های رایانه ای دسته بندی کارت های ویسکانسین و استروپ رنگ- واژه و آزمون فراخنای حروف ارقام پاسخ دادند. جلسات نوروفیدبک برای گروه آزمایش در آزمایشگاه روانشناسی دانشگاه کردستان و برای هر فرد طی یک دوره ی آموزشی 10 جلسه ای( هفته ای 2 بار و به مدت 45 دقیقه) انجام شد. پروتکل نوروفیدبک با استفاده از امواج آلفای بالا در ناحیه ی پاریتال- اکسیپیتال)نقاطP3, PZ, P4, O1, 02) و به ویژه نقطه ی PZانجام گرفت که پس از گذشت 3 جلسه دو نفر از اعضای گروه آزمایش از ادامه ی همکاری انصراف دادند. پس از اتمام جلسات از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار spss 18 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که روش نوروفیدبک با امواج آلفای بالا بر کارکرد های اجرایی دانشجویان با نشانگان فرسودگی تحصیلی و علایم افسردگی موثر بوده است ( 001/0> p). یافته های این پژوهش نشان داد که نوروفیدبک با امواج آلفای بالا بر کارکرد های اجرایی دانشجویان با نشانگان فرسودگی تحصیلی و علایم افسردگی اثر گذار است و از طریق تغییراتی که در سطوح سلولی مغز ایجاد می کند منجر به بهبود عملکرد شناختی افراد می شود.
پیش بینی استرس ادراک شده براساس تنظیم هیجان، اجتناب تجربی و حساسیت اضطرابی افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس یکی از عوامل مهم در شروع و تداوم اعتیاد است. هدف این پژوهش پیش بینی استرس ادراک شده بر اساس تنظیم هیجان، اجتناب تجربی و حساسیت اضطرابی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که در مقوله طرح های توصیفی قرار دارد. جامعه ی پژوهش حاضر تمامی افراد وابسته به موادمراکز ترک اعتیاد عادل و نصوح شهر تهران در سال 1394 بود. از جامعه آماری 230 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس، پرسشنامه های مربوط به پژوهش را کامل کردند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003)، اجتناب تجربی (بوند و همکاران، 2007) و حساسیت اضطرابی (ریس و همکاران، 1986) بود. نتایجتحلیل همبستگی بین متغیرها نشان داد بین استرس ادراک شده با مؤلفه های تنظیم هیجان، اجتناب تجربی و حساسیت اضطرابی افراد وابسته به موادرابطه وجود دارد(p