ادبیات توسعه در ایران در سال های اخیر شاهد ظهور مفاهیمی از قبیل محلی گرایی، بومی گزینی و غیره بوده که دارای بار مثبت برای توسعه پایدار ایران پنداشته شده است. اگرچه نمی توان از برخی وجوه و پیامدهای مثبت رویکردهای بومی سازی و محلی گرایی جهت مدیریت و توسعه کشورها چشم پوشی کرد، اما اجرای سیاست هایی از این دست برای جوامعی چون ایران بدون در نظر گرفتن برخی الزامات سیاست داخلی می تواند تبعات ناخوشایندی را در بلندمدت به دنبال داشته باشد. از جمله طرح هایی که در سال های اخیر در راستای تسهیل تحصیلات عالیه و برخی اهداف اجتماعی در ایران به مورد اجرا گذاشته شده است، طرح بومی گزینی دانشگاه ها است. این طرح در مرداد ماه سال 1387 به پیشنهاد وزارت علوم، به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید.
مسؤولان ذیربط از جمله وزارت علوم و سازمان سنجش کشور دلایل مختلفی را در دفاع از این طرح ارائه می کنند که محور آنها عبارتند از: کاهش آسیب های اجتماعی و فرهنگی در محیط های خوابگاهی، کاهش هزینه های دانشگاه ها و دانشجویان، برقراری نوعی عدالت آموزشی و غیره. این که استدلال متولیان امر در دفاع از بومی گزینی تا چه حد قابل دفاع است، موضوع بحث این مقاله نیست، بلکه این نوشتار در پی آن است تا نشان دهد آنچه در طرح بومی گزینی مورد غفلت واقع شده، آثار و پیامدهای آن در حوزه انسجام اجتماعی و وحدت و هویت ملی ایرانیان است.