هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین میزان آگاهی و گرایش به عرفان اسلامی و عرفان های کاذب با هویت یافتگی در دانشجویان است. روش این پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1390-1391در دانشگاه های اصفهان، صنعتی و پیام نور استان اصفهان هستند. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 200 نفردانشجوی دختر و پسر است. ابزار جمع آوری اطلاعات چهار پرسشنامه و واحد تحلیل فرد است. تحلیل نتایج نشان داد که بین سن، گرایش به عرفان حقیقی و آگاهی از عرفان با نمره هویت یافتگی؛ همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. میزان گرایش دانشجویان به عرفان حقیقی بیشتر از عرفان های کاذب بوده و میزان شناخت دانشجویان پسر از کتاب های عرفان حقیقی و کاذب بیشتر از دختران بود. بین میزان گرایش دانشجویان دختر و پسر نسبت به عرفان حقیقی تفاوت معناداری وجود نداشت.