آموزش و پرورش علاوه بر محتوای برنامه درسی، از راه شبکه های مستحکم و پایدار اجتماعی، جوّ و فضای تربیتی در محیط های آموزشی و مشارکت در فعالیت های فوق برنامه در ایجادِ دیگرفهمی و بسط جهت گیری های شناختی، عاطفی و کنشی دانش آموزان اثرگذار است. تحقیق حاضر با بهره گیری از ادبیات نظری و تجربی مرتبط به بررسی تجربی تأثیر و نقش آموزش و پرورش بر هویت دینی و ملی دانش آموزان مقطع متوسطه پرداخته است. برای بررسی رابطه مذکور از یک نمونه353 نفره از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر بانه استفاده شده است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که جهت گیری دینی و ملی معلمان، عضویت در تشکل های دانش آموزی، مشارکت در فعالیت های فوق برنامه، تعامل با اولیای مدرسه، یادگیری تعاملی، سنوات تحصیل، رشد هویت های دینی و ملی را در جهت مثبت پیش بینی می کند. در میان متغیرهای مستقل، متغیر «جهت گیری دینی و ملی معلمان» از بیش ترین قدرت پیش بینی معنادار و مثبتِ هویت های دینی و ملی برخوردار است و در مجموع بیش از 60/0 از تغییرات هویت های دینی و ملی دانش آموزان با متغیرهای یاد شده قابل فهم و پیش بینی است.