گرچه اغلب مدیران ایرانی کارکنان را مهم ترین دارایی سازمان می دانند، در عمل منابع انسانی، بدهی سازمانی نه به منزله دارایی سازمانی به شمار می رود. در واقع کارکرد منابع انسانی در سازمان های ایرانی بیشتر به صورت کارکرد هزینه ای اداری است و کارکردی با ارزش افزوده دیده نمی شود و دلیل آن بی توجهی به مسئله اندازه گیری منابع انسانی است. هدف این پژوهش بررسی میزان اهمیت و توجه به اندازه گیری زنجیره ارزش منابع انسانی در گروه سایپا بر اساس مدل مفهومی جامع به دست آمده از روش نظریه برخاسته داده است. در این مقاله با بهره مندی از راهبرد مطالعه چندموردی و به کمک مصاحبه های ساختاریافته و اسناد سازمانی، وضعیت سه شرکت از شرکت های گروه سایپا بررسی شده و بر اساس تحلیل محتوای مصاحبه ها و با روش امتیاز منطق رادار و تحلیل درون موردی و بین موردی، شباهت ها و تفاوت های این سه شرکت تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد شرکت سایپایدک بر اساس مدل اندازه گیری زنجیره ارزش منابع انسانی تدوین شده در مرحله اول پژوهش، نسبت به دو شرکت مگاموتور و زامیاد وضعیت بهتری دارد. در پایان برای هر یک از شرکت ها پیشنهادهایی مطرح شده است.