هوش به عنوان مفهومی جذاب و شیفته کننده توجه زیادی را در بسیاری از رشته ها، حتی رشته ای بیرون از روانشناسی فردی و شناختی به خود معطوف کرده است. یکی از حوزه هایی که علاقه وافری به هوش نشان داده، مدیریت و سازمان است. با این حال این مفهوم برای پژوهشگران سازمان و مدیریت در هاله ای از ابهام قرار دارد. یکی از دلایل این موضوع فقدان چارچوب های تئوریک قوی و منسجم در این زمینه است. از سوی دیگر با وجود گذشت بیش از یک دهه از معرفی مفهوم هوش سازمانی پژوهش های چندانی در این حوزه انجام نگرفته است. از این رو در این مقاله تلاش شده ضمن اشاره ای به ادبیات موجود در زمینه هوش سازمانی، در قالب یک پژوهش توصیفی کاربردی تفاوت هوش سازمانی در بانک های دولتی و خصوصی مورد مطالعه قرار گیرد. بر این اساس در قالب یک پژوهش توصیفی-کاربردی، با بهره گیری از پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی که مشتمل بر 49 گویه در قالب هفت بعد است از 429 نفر از کارکنان دو بانک دولتی و دو بانک خصوصی نظرخواهی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، در مجموع هوش سازمانی بانک های خصوصی به صورت معناداری از هوش سازمانی بانک های دولتی بیشتر است.