هدف: سینمای ایران با وجود موفقیت های چشمگیر در جشنواره های بین المللی، در کسب سهم از بازارهای جهانی ناموفق بوده است. این تحقیق بین رشته ای، ضمن بررسی عوامل موثر بر ورود سینمای ایران به بازارهای بین المللی، تلاش می کند دریابد محصول سینمای ایران در چه بستری تبلور یافته، چه گام هایی را برای کسب سهم از بازارهای بین المللی پیموده و برای این منظور چه اقدامات برنامه ریزی شده ای باید صورت گیرد تا بتوان فاصله آن را با کشورهای صاحب سهم در بازارهای جهانی مشخص کرده و در جهت پیشبرد هدف بین المللی شدن، راهکارهای لازم را ارائه داد. عوامل کلان اثرگذار بر کلیه کسب و کارها به طور عام و عوامل خاص این کسب و کار مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت، پیامدهای چنین راهکارهایی روشن می شود. از این رو، هدف از انجام این تحقیق، ارائه الگویی جامع برای ورود محصولات تصویری و سینمایی ایران به بازارهای بین المللی است. روش: این تحقیق کیفی-اکتشافی با اتکا به الگوی نظام مند اشتراوس و کوربین درباره نظریه پردازی داده بنیاد با استفاده از 23 مصاحبه با متخصصان شامل مدیران و عوامل سینمایی، فعالان عرصه پخش بین المللی محصولات تصویری و اساتید رشته های مدیریت رسانه و مدیریت بازاریابی انجام شده است. یافته ها: : : الگوی ارائه شده، نقشه ای فراگیر از شرایط حال حاضر محصولات تصویری و سینمای ایران از منظر امکان ورود به بازارهای بین المللی فراهم کرده و جوانب مختلف آن را بررسی کرده است. نتیجه گیری : یک جانبه نگری، عدم وجود روح جمعی و عدم تخصص گرایی مانع از اقدامی صحیح برای ورود سینمای ایران به بازارهای بین المللی بوده است. نادیده گرفتن لزوم صنعتی شدن سینما و عدم توجه به قدرت رسانه ای آن، و صرف اتکا به بازاریابی و بازرگانی که آن هم به درستی انجام نمی شود، مانع از آن شده تا سینمای ایران بتواند سهمی از بازارهای جهانی را از آن خود کند. اما ورود فیلم های ایرانی به بازارهای بین المللی به عنوان پرچمدار فرهنگ و هنر می تواند هویت ملی کشور را بازنمایی کرده و به حفظ اعتبار کشور در عرصه دیپلماسی عمومی کمک کند. همچنین، کارکرد تجاری سینما به شرط تکمیل شدن چرخه صنعتی آن، منبع مهمی برای رشد صادرات غیرنفتی و کمک به استقلال اقتصاد کشور از نیاز به ارز حاصل از صادرات نفت خواهد بود.