آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

زمینه و هدف: علوم مدیریتی را باید به لحاظ محتوا و ماهیت، علومی هنجاری دانست. نسبت الگوهای غربی مدیریت با ارزش های بومی کشورهای دیگر، از جمله موضوعاتی است که برای مدّت زیادی ذهن اندیشمندان و مصلحان اجتماعی را به خود مشغول کرده است. در این میان کاربست برخی تجربیات مدیریتی همزمان با شکل گیری انقلاب اسلامی و مشاهده دستاوردهای ملموس و چشم گیر این تجربیات، مؤید وجود الگوهای بومی مدیریت در کشور بوده است. پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این پرسش که الگوی مدیریت جهادی دارای چه ابعاد و مؤلفه هایی است؟ انجام شد. روش: این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع اکتشافی و مبتنی بر روش نظریه پردازی داده بنیاد (مدل اشتراوس و کوربین) صورت گرفت. در این پژوهش در مجموع 23 رویداد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمونه برداری نظری شامل 13 مصاحبه با صاحب نظران و مدیران اجرایی، 4 مورد سبک مدیریت فرماندهان دفاع مقدّس، 3 مورد سبک مدیریت فرماندهان جهادی حزب الله لبنان و افغانستان و 3 مورد بررسی تجربه جهاد سازندگی و کمیته انقلاب اسلامی تا مرز کفایت نظری صورت گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش مبتنی بر داده های بدست آمده از خبرگان و برخی داده های مکتوب در قالب 856 نکته کلیدی، 77 «مفهوم» و 33 «مقوله» انتزاعی، دسته بندی شده و هرکدام از مقولات با استناد به اظهارات مصاحبه شوندگان تشریح شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از شکل گیری الگوی مفهومی مدیریت جهادی تحت عنوان نظریه مدیریت اسلامی و برخوردار از شش بعد «شرایط علّی» (3 مقوله نظیر عمل صالح مشارکتی)، «مقوله محوری» (7 مقوله نظیر ماهیت نهادی سازمان)، «راهبردهای کنش متقابل» (12 مقوله نظیر ایستادگی به پای رهبر)، «خروجی ها و پیامدها» (5 مقوله نظیر تعهّد و پاسخگویی نهادی)، «شرایط زمینه ای» (4 مقوله نظیر حاکمیت قطعی سنن الهی)، «شرایط مداخله گر» (2 مقوله نظیر اعتماد به نفس نهادی) و 6 قضیه نظری بوده است.

تبلیغات