آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

در این مطالعه روند تغییرات نقش متغیرهای خودپنداره، نگرش و علاقه به علوم بر پیش بینی عملکرد دانش آموزان پایه هشتم کشور در مطالعات تیمز در سال های 2003، 2007، 2011 و 2015 بررسی شده است. برای بررسی داده های 21434 دانش آموز پایه هشتم که در چهار مطالعه ادواری تیمز شرکت داشتند، از تحلیل عاملی تأییدی، اندازه های اثر و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که در فاصله سال های 2003 تا 2007 همراه با افزایش متوسط نمره علوم، متوسط خودپنداره علوم و نگرش نسبت به علوم نیز افزایش یافته است. تغییرات نگرش در این دوره بسیار جزئی است. در فاصله سال های 2007 تا 2011 همراه با افزایش متوسط نمره پیشرفت، متوسط خودپنداره علوم، نگرش و علاقه نسبت به علوم نیز افزایش یافته اند. در فاصله سال های 2011 تا 2015 همراه با کاهش متوسط نمره علوم، متوسط خودپنداره علوم و متوسط علاقه به علوم نیز کاهش یافته است، ولی متوسط نگرش نسبت به علوم افزایش یافته است. نتایج SEM نشان می دهد که خودپنداره علوم به صورت مستقیم و غیرمستقیم عملکرد علوم دانش آموزان را پیش بینی می کند. همچنین، یافته ها نشان داد که نگرش و علاقه به علوم اثر منفی بر عملکرد علوم دارند. بررسی دلایل اثر منفی نگرش و علاقه به علوم بر عملکرد علوم به مطالعات چندجانبه روان شناختی و جامعه شناختی نیاز دارد. از طرفی، ازآنجاکه نگرش متغیر مهمی در یادگیری است، علل همسو نبودن نگرش نسبت به علوم با نمره پیشرفت به ویژه در آزمون 2015 باید موردتوجه و شناسایی قرار گیرد.

تبلیغات