این پژوهش به منظور بررسی ارتباط اهداف پیشرفت با راهبردهای یادگیری، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر سال دوم مقطع دبیرستان انجام شد. 323 دانش آموز (178دختر و 145 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه: 1) جهت گیری انگیزشی ،2) خرده مقیاس های درگیری شناختی پرسشنامه راهبردهای یادگیری و انگیزشی (MSLQ) ، 3) مقیاس خودکارآمدی عمومی (GS) و هم چنین معدل ترم قبل دانش آموزان استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که: بین هدف تکلیف درگیری و راهبردهای یادگیری سطحی و عمیق و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، بین هدف خوددرگیری و راهبردهای یادگیری سطحی و عمیق و خودکارآمدی رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد؛ بین هدف اجتناب از کار و خودکارآمدی رابطه منفی وجود دارد . آزمون t مستقل نشان داد که میان دانش آموزان دختر و پسر در اهداف خود درگیر و اجتناب از کار تفاوتی معنادار وجود ندارد، ولی به لحاظ تکلیف درگیری میان دانش آموزان دختر و پسر تفاوتی معنا دار وجود دارد.