نتایج پژوهش های گوناگون نشان داده است، سازمان های جهان تراز در مواجه با چالش های قرن بیست و یکم عملکرد بهتری داشته و احتمال بقای آن ها بیشتر است. از این رو سازمان های ایرانی نیز باید این ویژگی را در خود پرورش دهند. بسیاری از صاحبنظران معتقدند برای رسیدن به جهان ترازی، مهم ترین مسئله بازاریابی بوده و هر سازمانی ناگزیر است خود را در رابطه با بازاریابی جهان ترازمورد ارزیابی قرارداده و جایگاه خود را مشخص کند. بر این اساس پژوهش حاضر سعی در ارایه پاسخ به این سؤال دارد که الگوی مناسب بازاریابی جهان تراز برای سازمان های ایرانی چیست؟ پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی بوده و با هدف تبیینی (تبیین الگوی بازاریابی جهان تراز مناسب سازمان های ایرانی و تعیین روابط همبستگی میان عناصر الگو) انجام شده است. بدین منظور ابتدا اقدام به مطالعهی تطبیقی مبانی نظری جهان ترازی و شناسایی زمینه های محیطی در کشورهای دارنده و فاقد سازمان جهان تراز شده است.
در مرحله دوم با استفاده از پژوهش کیفی، به صورت میدانی، پیمایشی در زمینه اجزای الگوی اولیه بر روی 52 نفر از خبرگان جامعهی ایران صورت گرفت و از طریق مصاحبه، روش دلفی و آزمون های آماری t استیودنت، U من ویتنی و فای کرامر الگوی نهایی بازاریابی جهان تراز مناسب سازمان های ایرانی تبیین شده است.