آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶

چکیده

شکل گیری ذهنیت عقب ماندگی در ایران و پاسخ بدان، از زمان انقلاب مشروطه و حتی قبل از آن، از زمان شکست ایرانیان در جنگ با روس ها، به یکی از دغدغه های بزرگ جامعه و نیروهای فکری و سیاسی آن بدل گردید. پاسخ های متفاوت و متعارض هر یک به این مساله که برای نخستین بار در تدوین قانون اساسی و استقرار نهادهای مدرن چون پارلمان، پس از انقلاب 1285، سرباز نمود، به آشفتگی های بسیاری دامن زد و مانع پیشرفت کشور گردید. روشنفکران که برای نخستین بار از طریق آشنایی با دنیای جدید، سبب شکل گیری ذهنیت عقب ماندگی ایران در مقایسه با غرب شدند، با طرح و اجرای مسایل جدید پس از مشروطیت، جامعه ایران را به قطب های مختلف فکری بدل ساختند که به رویارویی هایی چون سنت و تجدد و حتی میان تجددخواهان انجامید. روشنفکران ایرانی قبل از انقلاب مشروطه، از طریق رهبری فکری جامعه و نیروهای سیاسی، وارد عرصه عمل شده و سپس با انقلاب مشروطه، رهبری سیاسی جامعه را به دست گرفتند و بعدها با تشکیل دولت پهلوی درصدد مدرن سازی کشور برآمدند. آنها در سه دسته عمده مطابق با الگوهای غربی روشنفکری قابل تشخیص می باشند: لیبرال دموکراسی، سوسیال دموکراسی و مارکسیسم. سوال مهم در این مقاله در خصوص نحوه ظهور رهبری فکری و عملی روشنفکران در قبل و بعد از انقلاب مشروطه و تفاوت میان هر سه گرایش یاد شده در باب پاسخ به مساله عقب ماندگی است که به چالش های هویتی بزرگی در جامعه ایران منجر گردیده است.

تبلیغات