"یکی از مسایلی که همواره در جهت تحلیل هویت در ایران مورد توجه قرار گرفته است، نحوه مواجهه روشنفکران، فعالان و کنش گران اجتماعی دوره مشروطه با «مدرنیته» است. فهم این مساله از آنجایی ضروری به نظر می رسد که فرهنگ سنتی و «شیوه زیست» مبتنی بر آن، به واسطه تاثیرات روزافزون نفوذ فرهنگ مدرن، با چالش های فراوانی روبرو شده است. پژوهش حاضر، درصدد است با تحلیل گفتمان هویتی شکل گرفته در انقلاب مشروطیت، به فهم این مساله یاری رساند که حرکت ها و جنبش های اجتماعی چه واکنشی در رویارویی با مدرنیته (غرب) از خود نشان دادند؟
هدف بحث ما تبیین و تحلیل گفتمان هویتی مشروطه است. بنابراین با نگاهی نیت مند، در این مقاله تلاش خواهد شد تا از چشم انداز هویتی به بررسی نحوه مواجهه جامعه ایرانی با دنیای مدرن پرداخته شود. اینکه چگونه در این مقطع، با ایجاد نوعی دگرگونی سیاسی- اجتماعی متمایز از ادوار پیشین، شاهد شکل گیری فرایندهای جدیدی هستیم که عناصر درون گفتمانی آن دارای نوعی «ناهم سنخی» و «ناهم زمانی» و «عدم انطباق» با گفتمان سنتی می باشد و انقلاب مشروطه را واجد صفات و خصایلی می کند که آن را بتوان «مرز ایران قدیم و جدید» تلقی نمود."