" عشایر، یکی از جوامع سهگانه ایران میباشند که برای هویت ملی ایران افتخار آفرین بودهاند. سر سلسلههای بسیاری از حکومتهای ایران، ازجمله قاجاریه، زندیه، افشاریه و ... از ایلات بودند، که قرنها بر ایران حکومت کردند. در اینجا ضمن تفکیک دو جامعهی روستایی و عشایری، به بررسی ساخت اجتماعی ـ سنتی و ردههای قدرت در آنها پرداخته و با تعریف ردهبندی سنتی آنها، شیوه انطباق ردههای قدرت براین ردههای ساختی را مورد بحث قرار میدهیم.
از درون این ردهها، جنگجویان ویژهای گزینش میشدند که وظایف نبرد مسلحانه را عهدهدار بودند. شیوهی ساخت اجتماعی آنها و انطباق با ردههای قدرت بهگونهای بوده است که در مدت سه روز میتوانستند تمامی نیروهای جنگی خود را وارد کارزار نمایند. در روش سنتی، مالکیت شخصی بر مرتع عشایری حاکم نبوده، بلکه مرتع متعلق به کلیه اعضای دامدار طایفه بود. در سال 1342 که نظام اصلاحات ارضی بدون مطالعه و آگاهی از نظام سنتی ـ عشایری، به ملی کردن منابع طبیعی پرداخت، عشایر که دام خود را در معرض نابودی میدیدند به مخالفت با آن برخاستند و جنگ تمام عیاری بین حکومت مرکزی و بسیاری از ایلها درگرفت که به شکست عشایر انجامید. سرپرستان و فرماندهان عشایری، یا کشته شدند یا از قدرت خلع گردیدند و سرانجام به فروپاشی نظام سنتی منجر شد، که به اختصار در این مقاله آمده است. "