رهیافتی نو در مدیریت آموزشی
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دوازدهم آذر و دی 1400 شماره 5 (پیاپی 51) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های توانمندسازی مدارس با تاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش شناسی پژوهش : جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره های تحصیلی (ابتدایی،متوسطه اول و دوم)، والدین و کارکنان مدارس شهر ساری و نکا بود. روش نمونه گیری خوشه ای به صورت چند مرحله ای است که تعداد 386 نفر به عنوان نمونه آماری جهت بررسی انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر از فرمول کوکران استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید متخصصان و استادان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی بر روی 40 نفر92/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در نرم افزار SPSS21 و lisrel8.8 انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد که سه مولفه کلیدی توانمندسازی مدارس در نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان مولفه های شناختی، هیجانی و رفتاری است. بارهای عاملی (برآوردهای استاندارد) متغیرهای اندازه گیری برای متغیر مکنون توانمندسازی مدارس در بعد شناختی(69/0)، بعد هیجانی(84/0) و بعد رفتاری (87/0) بود، این امر نشان دهنده روایی همگرایی نشانگرها است. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد توجه به توانمندسازی مدارس باتاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان می تواند در کاهش آسیب های اجتماعی دانش آموزان موثر باشد.
ارائه مدلی برای ارزیابی خط مشی های آموزش و پرورش با رویکرد حکمرانی شبکه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : ارزیابی خط مشی ها از ابزار های خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد است که با فراهم کردن شواهد مناسب به اتخاذ خط مشی هایی که بیشترین اثربخشی و کمترین هزینه رادارد کمک می کند و خط مشی گذاری به صورت آگاهانه تر شکل می گیرد . هدف پژوهش حاضر ارزیابی خط مشی های آموزش و پرورش با رویکرد حکمرانی شبکه ای در ایران است. روش شناسی پژوهش : این پژوهش به لحاظ روش شناسی جزء پژوهش های کیفی از نوع پدیدار شناسی بوده و مطالعه حاضر مصاحبه نیمه ساختار یافته به شیوه پدیدارشناسانه است. مشارکت کننده گان در این پژوهش، هسته های ذی نفع درارزیابی خط مشی های آموزش وپرورش هستند. اشباع اطلاعات در هسته های شش گانه با 32 مصاحبه به دست آمد که وارد مرحله تحلیل شدند.پژوهشگر با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها نمود یافته ها : نتایج نشان داد که ارزیابی خط مشی های آموزش و پرورش با رویکرد حکمرانی شبکه ای در ایران و نوع روابط بین هسته ها (رابطه مستقیم و غیر مستقیم) ونیز نوع مکانیزم ارزیابی ( ارزیابی قبل از اجراء، ارزیابی حین اجراء و ارزیابی پس از اجراء)در این مدل به بهبود خط مشی های آموزش و پرورش منجرگردید بحث و نتیجه گیری: عوامل متعددی در ارزیابی خط مشی های آموزش و پرورش تاُثیر دارند. این عوامل به طور کلی در سه بعد ارزیابی قبل از اجرا ، ارزیابی حین اجرا وارزیابی پس از اجرا، دسته بندی شده اند.
شناسایی شایستگی های راهبردی مدیران آموزش و پرورش مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های راهبردی مدیران آموزش و پرورش مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی انجام شده است. این پژوهش از منظر هدف یک پژوهش اکتشافی است که با روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی-استقرایی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاهی و مدیران باسابقه آموزش و پرورش گیلان است. نمونه گیری به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش تحلیل کیفی محتوا به کار گرفته شده است. در ادامه شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار MaxQDA و در فاز کمی با نرم افزار Matlab انجام شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش با تحلیل مصاحبه با خبرگان، مجموعه ای از شاخص های کاربردی شایستگی های راهبردی مدیران آموزش و پرورش مبتنی بر ارزش آفرینی منابع انسانی شناسایی شدند. براساس نتایج به دست آمده، مقوله های فراگیر عبارتند از: مقوله های راهبردی، زمینه ای و ارزش آفرین. مقوله فراگیر راهبردی خود شامل مقوله های سازمان دهنده «رهبری و مدیریت آموزش و پرورش»، «شایستگی های استراتژیک مدیران آموزش و پرورش» و «سیاست گذاری و خط مشی در آموزش و پرورش» می باشد. مقوله های زمینه ای نیز شامل سه مقوله سازمان دهنده است که عبارتند از: «ساختار سازمانی آموزش و پرورش»، «استقرار مدیریت دانش در آموزش و پرورش» و «آموزش و توانمندسازی مدیران آموزش و پرورش». در نهایت نیز مقوله فراگیر ارزش آفرینی از سه مقوله سازمان دهنده «مدیریت عملکرد در آموزش و پرورش»، «فرهنگ سازی در آموزش و پرورش» و «ارزش آفرینی منابع انسانی» تشکیل شده است.
شناسایی ابعاد و مولفه های مدیریت جانشین پروری در سازمان های فرهنگی (مطالعه موردی: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های مدیریت جانشین پروری درسازمان های فرهنگی بوده است که مطالعه موردی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام گرفت. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش کیفی و مشارکت کنندگان در این بخش شامل خبرگان و متخصصان دانشگاهی حوزه مدیریت، مدیران ستادی و اجرایی این سازمان بوده است. روش نمونه گیری به صورت هدف مند و براساس اشباع نظری انجام شد؛ بر همین اساس با افراد مطلع مصاحبه انجام گرفت و تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت. بعد از مصاحبه با 11 نفر حجم نمونه، اطلاعات حالت اشباع به خود گرفت؛ اما برای اطمینان بیشتر مصاحبه تا 16نفر ادامه یافت. روش تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون(مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) بر مبنای روش براون و کلارک انجام و تمامی مولفه های کلیدی بیرون کشیده و با به کارگیری نرم افزار maxqda ، در شبکه مضامین طبقه بندی شده اند. روایی و اعتبار مولفه های بدست آمده با مشارکت10 نفر از صاحبن ظران و مدیران مجموعه مورد مطالعه و بر اساس مقادیر به دست آمده CVR برای هر یک از شاخص ها، روایی آن ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها : طبق نتایج به دست آمده، مضامین مربوط به مدیریت جانشین پروری شامل تحلیل نیازها و فرصت ها (آینده پژوهی، هم سوسازی استراتژیک، الزامات مدیریتی و سبک رهبری)، بسترسازی ارزشی (فرهنگ سازمانی، سلامت سازمانی، فضیلت اخلاقی مدیر)، پیاده سازی راهبردها (شناسایی استعدادها، توسعه و آموزش، پایش و ارزیابی) شناسایی شدند. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد جهت اجرای جانشین پروری در یک سازمان فرهنگی؛ نیاز به بستر سازی همه جانبه در سطح کلان است تا بتوان به طور کامل شاهد آماده بودن سازمان در برابر تغییراتی شد که اگر بدان توجه نشود؛ سازمان را از مسیر رسیدن به هدف منحرف می کند. بر همین اساس ضمن تحلیل نیازها و فرصت های پیش روی سازمان؛ می بایست بسترسازی ارزشی انجام شود تا با پیاده سازی راهبردها بتوان به مدییتی جانشین پرور در سطوح مختلف سازمان دست یافت.
طراحی مدل تعامل استاد و دانشجو مبتنی بر نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت فزاینده دانشگاه ها به عنوان یکی از مهم ترین مراکز تحصیل علم و اخلاق در سطح جامعه و تأثیر مثبت گسترش تعاملات میان استاد و دانشجو در تمام حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل تعامل استاد و دانشجو مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی کاربردی و به لحاظ هدف از نوع تحلیلی و از نظر فرآیند و روش جمع آوری و تحلیل داده ها جزو تحقیقات کیفی بود.جامعه ی آماری تحقیق را استادان و دانشجویان دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی و هم چنین دانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز دانشگاه شیراز تشکیل می دادند. بنابراین روش نمونه گیری تحقیق، روش هدفمند و گلوله برفی با 14 نفر از افراد مذکور بود. نتایج حاصل از انجام مصاحبه و استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، 6 مؤلفه را در طراحی مدل تعامل استاد و دانشجو نشان داد که شامل 1-عوامل علی تعامل استاد و دانشجو (شامل علل فرافردی بروز رفتارهای متعامل: عوامل ترغیب کننده؛ عوامل الزام آور و علل فردی بروز رفتارهای متعامل: عوامل نگرشی؛ عوامل شخصیتی)2- شرایط زمینه ایی مدل (عوامل تسهیل کننده-عوامل محدودکننده) 3- ابعاد اصلی مدل (شامل شکل برقرای تعامل: تعاملات حضوری؛ تعاملات غیرحضوری و نوع رسمیت: رسمیت بالا؛ رسمیت پایین) 4- شرایط مداخله گر (ویژگی های انسانی-ویژگی های جامعه) 5- مکانیزم های تعامل استاد و دانشجو(مکانیزم های مربوط به استاد-مکانیزم های مربوط به دانشجو) و در نهایت6- پیامدهای تعامل استاد و دانشجو(پیامدهای مربوط به استاد-پیامدهای مربوط به دانشجو-پیامدهای مربوط به دانشگاه) بود.
ارائه یک مدل مفهومی دینامیکی برای تبیین الگوی سبک زندگی با رویکرد مصرف (با تاکید بر مصرف آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : انتخاب» مهم ترین ویژگی زندگی در دوره مدرن است و انسان ها با انتخاب های خود زندگی خود را می سازند و این انتخاب ها تفاوت های آن ها و شیوه های زندگی شان را ایجاد می کند. انسان ها با انتخاب های خود، سبک زندگی خود را می سازند و هر فرد با سبک زندگی خود، روایت منحصر به فردی را که از هویت برای خود برگزیده است، به دیگران نشان می دهد. یکی از عوامل مهمی که نمایان گر سبک زندگی هر فرد و یا هر خانواده است، «مصرف» است. امروزه مصرف به جز بقا، انگیزه های مختلف دیگری نیز دارد. از لذت و تفریح تا تمایز و تظاهر و... و نیز اهمیت مورد مصرف. امروزه با ظهور جوامع مصرفی و نیز بر اساس نظرات صاحب نظران برجسته سبک زندگی، مصرف مهم ترین بعد و مولفه سبک زندگی است. این مقاله می کوشد تا با مدل سازی مفهومی سبک زندگی مصرفی خانوار و جامعه به شناخت مکانیسم پویای آن دست یابد. روش شناسی پژوهش : بدین منظور با دسته بندی مصارف خانوارهای ایرانی به چهار نوع مصرف؛ مصرف آموزشی، مصرف زیستی، مصرف رسانه ای و مصرف فرهنگی، مکانیستم پویای عمل هر یک از این چهار نوع مصرف (با تاکید بر مصرف آموزشی) را به عنوان زیرسیستم های الگوی سبک زندگی مصرفی خانوار، بیان کرده و در نهایت مدل مفهومی دنیامیکی آن را ارائه می کند و با استفاده از رویکرد سیستم های پویا، مکانیسم عمل آن را تبیین می کند. یافته ها : مصرف خانوار از یک مکانیسم دینامیکی پیروی می کند و چهارنوع مصرف یاد شده در تعادل با یکدیگر در سطوح مختلف درآمدی، سطوح مختلف را به خود اختصاص می دهند. از آنجا که بودجه (درآمد) محدود است، افزایش یکی از انواع مصرف، موجب کاهش انواع دیگر می شود و ترکیب جدیدی را شکل می دهد. ترکیب و جایگاه انواع مصارف در آن، رویکرد غالب و اهمیت و گرایش خانوار به آن زمینه را نمایان می کند. بحث و نتیجه گیری: این مدل می تواند در امور سیاست گذاری فرهنگی در جهت ایجاد جامعه آموزش محور و فرهنگی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین عوامل مؤثر بر تجاری سازی تحقیقات در حوزه علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: تجاری سازی تحقیق در چند دهه اخیر به عنوان رویکردی جدید در تحقیقات دانشگاهی و علوم طبیعی گسترش فراوان یافته است. هدف پژوهش حاضر، تبیین عوامل موثر بر تجاری سازی تحقیقات در حوزه علوم تربیتی است. روش شناسی: پژوهش حاضر به روش کیفی با استفاده از تحلیل محتوا انجام شد. مشارکت کننده گان، پژوهشگران حوزه علوم تربیتی بودند. روش نمونه گیری، از نوع هدفمند بود و با استفاده از شاخص اشباع نظری تعداد 16 نفر به عنوان نمونه مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آن ها در خصوص چالش ها و مشکلات فرا روی تجاری سازی تحقیقات علوم تربیتی مورد بررسی قرار گرفت. مصاحبه ها با استفاده ارتباط مفهومی و ویژگی های مشترک بین کدهای باز، مفاهیم و مقولات یا مفاهیم ترکیبی مشخص شدند. یافته ها: برای تحلیل داده ها و نتیجه گیری از یافته های تحقیق از روش تحلیل محتوا استفاده شد؛ نظرات صاحب نظران و افراد با تحصیلات، سوابق کاری و تجارب مرتبط با موضوع پژوهش را از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته دریافت شد که حاصل این کار منجر به یافتن مؤلفه های جدیدی برای تجاری سازی در حوزه علوم تربیتی گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، به فقدان سیاست ها و بسترهای لازم برای تجاری سازی که به نوعی به نبود قوانین حمایتی، آیین نامه و دستور العمل های اجرایی و نقصان زیرساخت های آیین نامه های قانونی موجود اشاره دارد. بر همین اساس، دولت و هیات ناظر بر مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی باید ضمن تدوین آیین نامه های مربوط به بسترسازی و اعمال سیاست های تشویقی موثر، در مورد ایجاد مهارت های لازم و به وجود آوردن انگیزش و فرهنگ تجاری سازی در پژوهشگران عرصه علوم تربیتی و سوق دادن آن ها به سمت تجاری سازی تحقیقات اقدام کنند. علمی کردن تجاری سازی و دستیابی به قوانین مستحکم همچون سایر علوم، تا حد زیادی به کاربرد نتایج علوم تربیتی در موقعیت های واقعی زندگی بستگی دارد. همین امر باعث تقویت و توجه کاربردی کردن و تجاری سازی تحقیقات علوم تربیتی می شود و در نتیجه تجاری سازی تحقیقات است که باعث ارتقای آکادمیک هر چه بیشتر علوم تربیتی می شود، و باعث کارکرد، کاربرد و اثرگذاری آن در جامعه می شود.
ارائه مدل اخلاق کاری با تأکید بر معنویت گرایی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : در نظام ارزشی اجتماعی، هنجارها ی جامعه، اخلاق کاری با نظامی از ارزش های شخصی، باورهای دینی و تجارب گذشته و سطح آموزش همراه است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر معنویت گرایی بر اخلاق کاری کارکنان آموزش و پرورش استان گلستان جهت ارائه مدل انجام شده است بود. روش شناسی پژوهش : در این پژوهش به منظور ارائه مدل از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. در مرحله کیفی پژوهش ، ابتدا 26 نفر از خبرگان به روش هدفمند انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. سپس تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش کد گذاری بازو محوری انجام شد. برای کدگذاری محوری در این پژوهش از الگوی پارادایمی استراوس و کوربین استفاده شد. یافته ها :دریافته ها معنویت گرایی به عنوان مقوله محوری شناسایی شد. حاکمیت اخلاق، گرایش روانی و مدرن شدگی به عنوان شرایط علّی، همنوایی اخلاق با سازمان، شناخت و فضای معنوی به عنوان شرایط زمینه ای، ابعاد وجودی اخلاق به عنوان شرایط مداخله گر، جامعه پذیری اخلاقیات و مقبولیت معنویت به عنوان راهبردها در نظر گرفته شدند و در نهایت پیامدها در قالب دو پیامد فردی و پیامد سازمانی دسته بندی شدند. بحث و نتیجه گیری: معنویت گرایی در سازمان قاعده ی نوپایی است که می تواند نیرویی قدرتمند و ژرف را برای زندگی افراد به ارمغان آورد.
طراحی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه براساس الگوی اکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش به منظور طراحی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش : تحقیق از نوع هدف کاربردی بوده و بارویکرد کیفی به روش سنتز پژوهی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی که تعداد آنها 20 نفر و نخبگان و صاحب نظران برنامه درسی است. نمونه آماری شامل 20 نفر از دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی و 10 نفر از نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند ، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند.در این تحقیق،ابتدا با در نظر گرفتن الگوی اکر، عناصر برنامه درسی پژوهشگری مشخص و سپس برای پاسخ به سوالات تحقیق، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های دبیران پژوهشگر نمونه و نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخ های مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن الگوی نهایی تدوین شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس الگوی اکر ، مهم ترین مولفه ها یا مقولات الگوی نهایی برنامه درسی پژوهشگری دبیران عبارتند از: 1- عنصر منطق و دلیل برنامه درسی پژوهشگری دبیران: آموزش مهارت پژوهشگری - شکل گیری روحیه پژوهشگری و مشارکتی، 2- عنصر اهداف: آموزش مهارت تحقیق- ایجاد روحیه پژوهش-تدریس مبتنی بر پژوهش- ایجاد مهارت حل مساله در دانش آموزان ، 3- عنصر محتوا: آشنایی و به کارگیری همه فرایند تحقیق،4- عنصر فعالیت های یادگیری: توانایی تدوین طرح تحقیق- انجام تحقیق آزمایشی، 5- عنصر نقش دبیران: بستر سازی و راهنمایی دانش آموزان در انجام تحقیق، 6- عنصر مواد و منابع: کتب تحقیق – بررسی تحقیقات انجام شده،7- عنصر گروه بندی: طراحی تمرین های انفرادی و گروهی، 8- عنصر مکان: کلاس درس برای بحث گروهی – ایجاد فرصت برای یادگیری الکترونیکی، 9- عنصر زمان: انعطاف در زمان، 10- عنصر ارزشیابی: خود ارزیابی – انجام کارهای عملی تحقیق.
واکاوی تاریخچه آموزش و توسعه منابع انسانی درایران: از عصر سنت تا دوره ثبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف اصلی این پژوهش بررسی سیر تاریخی آموزش و توسعه منابع انسانی در ایران است. نگارندگان معتقدند این حوزه از فقر آگاهی تاریخی در کشور رنج برده و همین ناآگاهی تاریخی می تواند منجر به دوباره کاری و تکرار شکست هایی شود که در گذشته اتفاق افتاده اند. از سوی دیگر آگاهی تاریخی می تواند باعث درس آموزی از موفقیت های گذشته شده و ما را از اتخاذ تصمیمات هزینه بر باز دارد. روش شناسی پژوهش : در این مطالعه تلاش شده است تا از طریق بررسی کتاب ها، مقالات، اسناد و مصاحبه با خبرگان، داده های لازم جمع آوری شده و پس از نقد درونی و بیرونی اسناد مذکور سیر تحول آموزش و توسعه منابع انسانی در ایران به تصویر کشیده شود. یافته ها : بر اساس یافته ها ، تاریخ توسعه منابع انسانی در ایران را می توان در سه مرحله طبقه بندی کرد ، یعنی دوره های سنتی (از سلسله ماد تا تأسیس دارالفنون) ، عصر تأسیس (از تأسیس دارالفنون تا 2010) ، و دوران ثبات (از تأسیس انجمن آموزش و توسعه ایران تا کنون). علاوه بر این ، هر نقطه عطفی در دوران ذکر شده است. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که کشور از دوران شکوفایی فاصله زیادی دارد زیرا شرکت ها (اعم از دولتی یا خصوصی) اعتماد چندانی به این موضوع ندارند که بخش آموزش چگونه می تواند برای آن ها ارزش افزوده ایجاد کند. در حقیقت ، بخش های آموزشی موفق نشده اند که خود را به عنوان شرکای استراتژیک برای شرکت های خود ثابت کنند. از سوی دیگر ، دانشگاهیان قادر به تولید دانش متنی برای کشوری که عمدتاً توسط بخش دولتی اداره می شود ، نیستند.
شناسایی عوامل برنامه درسی چند فرهنگی دوره متوسطه دوم آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل برنامه درسی چندفرهنگی دوره متوسطه دوم آموزش و پرورش ایران بوده است. که از نظر هدف کاربردی، روش اجرا توصیفی از نوع آمیخته اکتشافی و پیمایشی است. مشارکت کنندگان اول، شامل 9 نفر ازخبرگان و صاحب نظران (استادان عضو هیات علمی دانشگاه با تحصیلات دکتری در رشته برنامه ریزی درسی) حداقل دارای 15 سال سابقه بودند که به صورت هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و با همان تعداد به اشباع رسیده و تحت مصاحبه های نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برای اطمینان از روایی مصاحبه از روش مثلث سازی (سه سویه سازی) استفاده گردید. مشارکت کنندگان دوم پژوهش، شامل مدیران و دبیران دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال 1399 حدود 2000 نفر هستند. که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 400 پرسشنامه بین این افراد توزیع و تعداد 386 پرسشنامه دریافت و مورد تحلیل قرار گرفت. برای بررسی روایی واگرا، از مقایسه ی جذر AVE هر سازه (متغیر) با مقادیر ضرایب همبستگی بین سازه ها استفاده شد و ضریب پایایی ترکیبی به دست آمده برای همه مؤلفه های تحقیق بزرگ تر از 70/0 هستند و این موضوع نشان دهنده همبستگی درونی مناسب بین متغیرها برای سنجش مفاهیم مورد نظر بود. روش گردآوری داده ها در جامعه اول بصورت مطالعه کتابخانه ای است. کدگذاری داده ها در سه مرحله (باز، محوری و انتخابی) انجام شد و پنج تن از مشارکت کنندگان با تأیید یافته های پژوهش، روایی و پایایی کدگذاری ها را تأیید کردند. و در جامعه دوم پزوهش، تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Smart PLSو SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه درسی چندفرهنگی به مؤلفه های «مبانی؛ شرایط علی، «برنامه درسی چندفرهنگی؛ مقوله محوری»، «فعالیت ها به عنوان عوامل زمینه ای»، «اهداف به عنوان راهبردها»، «روش های ارزیابی به عنوان شرایط مداخله گر» و در نهایت «محتوی به عنوان پیامدها» وابسته است. در نهایت نتایج نشان داد که روایی و فرضیات مدل مورد تأئید قرار گرفته است.
ارائه الگوی مدیریت اجرای آموزش مهارت های زندگی دانش اموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این مقاله به ارائه الگوی اجرایی آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی بر اساس مدل 4H با استفاده از پژوهش ترکیبی پرداخته است. با مطالعه ادبیات پژوهش، ابعاد، مولفه ها و شاخص ها شناسایی شده و نتیجه در قالب الگوی اجرایی ارائه شده است. روش شناسی پژوهش : جامعه آماری در بخش کمی معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در شهرستان رفسنجان شامل 1457 نفر هستند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه حداقل 304 نفر برآورد شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور تبیین بهتر نتایج و آشکار شدن موارد مغفول در فاز کمّی، 13 مصاحبه عمیق در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها در خصوص مولفه های آموزش مهارت های زندگی و عوامل سه شاخگی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به وسیله تحلیل عاملی تاییدی و هم چنین روایی صوری و پایایی توسط محاسبه آلفای کرونباخ بترتیب با مقادیر 830/0 و 81/0 سنجیده و الگوی اجرایی تحقیق با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه و هم چنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : الگوی پژوهش با 15 مولفه مهارت زندگی و 10 مولفه از عوامل سه شاخگی ارائه گردید. بحث و نتیجه گیری: یکی از مهم ترین مولفه های تاثیرگذار بر مهارت های زندگی، کتاب درسی یکی از عوامل زمینه ای است که میتواند 6 مولفه از مهارت های زندگی را شامل: ارتباطات، مهارت های قابل عرضه، خود مسوولیتی، اخلاق کاری، مدیریت، مهارت های زندگی سالم را پیش بینی کندو مهم ترین مولفه تاثیرگذار بعدی بر مهارت های زندگی، جامعه از عوامل رفتاری است که قابلیت پیش بینی 5 مولفه از مهارت های زندگی از جمله: تصمیم گیری، تفکر خلاق، هدف گذاری، حل مساله و خودآگاهی را دارد و مولفه های تاثیرگذار بعدی از عوامل سه شاخگی خانواده، تلویزیون و مدرسه هر کدام با قابلیت پیش بینی 3 مولفه از مهارت های زندگی هستند.