مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تحلیل انتقادی گفتمان
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
227 - 254
حوزه های تخصصی:
فرافیلم آن دسته از فیلم هایی است که موضوع آن ماهیت سینما و امر فیلم سازی است، فیلم سازان این آثار با نگاه انتقادی به شیوه تولید معنا، تخیلی یا تصنعی بودن فیلم را برجسته کرده و به رویارویی با توهم موجود در فیلم های متعارف و واقع گرا می پردازند. تقابل و کشمکش شخصیت ها در آثار سینمایی به عنوان یک اصل، اهمیت مطالعه نسبت «خود» و «دیگری» را در آن ها به خوبی نمایان می کند. نسبت خود و دیگری در بخش زیادی از تاریخ فلسفه طبق رابطه سوژه ابژه صورت بندی شده است. از نظر سارتر انسان تحت «نگاه» دیگری تبدیل به شی ء شده و آزادی خود را از دست می دهد. در مقابل، لویناس فرض کردن «دیگری» را به عنوان یک ابژه شناخت، خشونت علیه «دیگری» می داند. بر اساس تحلیل روابط شخصیت های آثار کیارستمی می توان به این سؤال پاسخ داد که نسبت «خود» و «دیگری» در فیلم ها و فرافیلم های او چگونه است. در بررسی فیلم های «خانه دوست کجاست» و «طعم گیلاس» و فرافیلم های «کلوزآپ»، «زیر درختان زیتون» و «باد ما را خواهد برد»، از روش توصیفی تحلیلی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف استفاده شده است تا بتوان تأثیر تفاوت ساختاری فرافیلم ها در نوع بازنمایی «دیگری» را در آثار این کارگردان نشان داد. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که به رغم اشتراک خالق و پس زمینه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خلق این آثار، برخلاف فیلم ها، در فرافیلم های کیارستمی به سبب ویژگی های خود بازتابی و خود انتقادی، نسبت خود و دیگری، لویناسی و دیگر آئین است که این امر حاکی از ساختاربندی مجدد نظم گفتمانی مستقر جامعه در نسبت با «دیگری» است.
بررسی کلان گفتمان مشروطیت در خاطرات حاج سیاح (دوران خوف و وحشت) بر اساس نظریه تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر اثر، متناسب با موضوع خود حاوی کلان گفتمان ها و خرده گفتمان هایی است که عناصر زبانی و معنایی در خدمت تبیین و تفسیر آنها به کار گرفته می شود. خاطرات حاج سیاح محلاتی ، از جمله آثار برجسته در دوره قاجار است که در بخش قابل ملاحظه ای از آن به یکی از رویدادهای سیاسی-اجتماعی زمان، یعنی مشروطیت پرداخته شده و قرار داشتن مؤلف در جبهه مشروطه طلبان، این صبغه را پررنگ تر ساخته است. بررسی کلان گفتمان مشروطیت در این اثر بر اساس الگوی نسبتاً جامع فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، نماینده نگرش مثبت نویسنده به مسئله مشروطیت و به کارگیری عناصر زبانی و واژگانی، دستوری و بیانی و... در موافقت با این رویداد است. در جبهه مخالف مشروطه خواهان، مخالفان آن قرار دارند که دقیقاً روی دیگر سکه را می نمایانند و برخورد انتقادی نویسنده در سه ساحت توصیف، تفسیر و تبیین با آن ها این امر را برجسته تر می کند.
کارکرد جبر در گفتمان فکری حافظ (تحلیلی مبتنی بر نظریه لاکلو و موف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
109-136
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان موضوع جبر در شعر حافظ را بسیار مورد بررسی قرار داده و آرای مختلفی را در این زمینه مطرح کرده اند. برخی این اصطلاح را، مانند بسیاری از اصطلاحات موجود در شعر او، وسیله ای برای آفرینش ادبی پنداشته اند؛ بعضی آن را ابزاری برای توجیه گفتارهای رندانه تلقی کرده اند؛ بسیاری دیگر نیز آن را معلول جبرگرا بودن حافظ دانسته اند. با توجه به شیوه آفرینش ادبی، جهان بینی و روح حاکم بر شعر حافظ که نشان از نوعی آزاد اندیشی دارد و همچنین تناقضی که میان اصلاح طلبی و باور به جبر حاکم است، اگرچه قائل شدن به دو مورد نخست به خصوص استفاده از این اصطلاحات برای آفرینش ادبی صحیح به نظر می رسد، برقراری رابطه میان جبر گرایی و جهان بینی حافظ بسیار دشوار است. یکی از شیوه هایی که می تواند ضمن به رسمیت شناختن تفاوت برداشت ها، از گزاره های جبرگرایانه فهمی نزدیک به جهان بینی حافظ ارائه دهد، خودداری از مبنا قرار دادن مفاهیم برآمده از ظاهر تک بیت ها و سعی در به دست آوردن فهمی عمیق تر از شعر حافظ براساس روشی علمی است. از این رو در مقاله حاضر سعی شده است با استفاده از رویکرد ارنستو لاکلو و شانتال موف، لایه های زیرین گزاره های جبرگرایانه شعر حافظ بررسی شود و طبق پیش فرض های تحلیل انتقادی گفتمان، مبنی بر غیرشفاف بودن زبان در انتقال مفاهیم و تأثیر زبان در فهم واقعیت ها، نشان داده شود که هدف غایی حافظ از به کار بردن مفاهیم جبرگرایانه، نه بیان باور به جبر، بلکه ایجاد فضای لازم برای بسط ایدئولوژی گفتمان رندی و سست کردن هژمونی گفتمان زاهدانه است که از قرن ها قبل، بر فضای فرهنگی ایران تسلط داشته است.
تحلیل انتقادی گفتمان برنامه تلویزیونی نود (90) در باب خشونت فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
139 - 171
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف گفتمان کاوی مفهوم خشونت در برنامه نود و درک عملکرد این برنامه در نقد خشونت و بازتولید گفتمان نقد در مسائل فوتبال کشور صورت گرفته و با استفاده از روش تحلیل انتقادی گفتمان و تلفیق رویکردهای لاکلا و موفه با فرکلاف و ون دایک، با روش نمونه گیری هدفمند، به تحلیل سه برنامه با موضوع خشونت پرداخته شده است تا ضمن شناخت نظام گفتمانی این برنامه، دال های مرکزی، وقته ها و همچنین اپیزودهای معنایی آن مشخص گردد. بر این اساس، نتایج پژوهش حاکی از آن است که سوء مدیریت، بی هنجاری اخلاقی، فقر فرهنگی و نبود مشارکت مردمی، دال های مرکزی گفتما ن های مختلف این برنامه هستند. علاوه بر این، تنها نشانه تثبیت شده و انسداد یافته گفتمان ها نیز، «فرهنگ» است. افراط، بی قانونی، دخالت مردم، نبود مسئولیت رسانه ای، نتیجه گرایی، قانون گریزی، نبود آموزش، زیرساخت نامطلوب، تبعیض، عمل گرا نبودن و اهمیت ندادن به مردم به عنوان وقته های گفتمانی مشارکت کنندگان در نظر گرفته شده اند که در یک زنجیره هم ارزی، گفتمان های مدنظر آنان و نظام گفتمانی برنامه را شکل می دهند. در نهایت بوروکراسی ضعیف، روشن نبودن دلایل، بی توجهی به مردم و جان آنها ، سهل انگاشتن اتفاق، نبود برخورد جدی و نگاه تک عاملی نیز وقته های گفتمانی عادل فردوسی پور بوده اند. علاوه بر این در باب خشونت نمادین، این برنامه در همان حال که به نقد خشونت و تبعیض علیه زنان و گفتمان مردانه مسلط می پردازد، ناخواسته به صورت ضد گفتمانی عمل می کند و به دلیل استفاده از واژه «فوتبال بانوان» خود نیز به ابزاری برای بازتولید سلطه مردانه در فوتبال تبدیل می شود.
قضاوت، فوتبال و رسانه: گفتمان کاوی انتقادی برنامه تلویزیونی نود (90)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف گفتمان کاوی مفهوم قضاوت در برنامه نود و درک چگونگی این برنامه در برساخت معنای قضاوت (داوری) مطلوب در فوتبال صورت گرفت. در این مقاله نویسندگان در تلاشند تا با استفاده از روش تحلیل انتقادی گفتمان و تلفیق رویکردهای لاکلا و موفه با فرکلاف و ون دایک و نمونه گیری هدفمند به تحلیل دو برنامه با موضوع قضاوت در تاریخ 18 آبان 1394 و 11 اسفند 1392 دست زده تا ضمن شناخت نظام گفتمانی این برنامه، دال های اصلی و وقته های آن مشخص گردد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که در این برنامه، دال اصلی گفتمان مدنظر عادل فردوسی پور مدیریت است که تعامل و قانون گذاری صحیح وقته های آن را تشکیل می دهند. همچنین دال مدیریت و سیاست گذاری ایجابی، دال مطلوبیت عملکرد و دال مطلوبیت قضاوت، دال های اصلی فاعلان این برنامه بوده که با استفاده از دال های شناور وقته های آموزش، مدیریتی، فناوری محور و نظم گرایی، آینده نگری، اجتماع محوری، مردم محوری، صداقت، خبره گرایی و دال آمادگی جسمانی در یک زنجیره هم ارزی، گفتمان قضاوت و نظام گفتمانی برنامه را شکل می دهند. در واقع برپایه یافته های تحقیق، مطلوبیت قضاوت تا حدی مرهون نوع سیاست گذاری، نحوه عملکرد مدیران ورزشی و سازمانی کشور، آموزش حرفه ای داوران، توجه به ابعاد فنی و حرفه ای قضاوت از جمله فناوری محوری، نظم گرایی، امادگی جسمانی و همچنین قانون گذاری صحیح نهادهای تصمیم گیر در حوزه ورزش است.
سیاست بازنمایی در بازی های رایانه ای: تحلیل انتقادی گفتمان سیاسی استثناگرایی آمریکایی در بازی «فرمان و تسخیر: ژنرال ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
گفتمان های میدان سیاسی همواره میل به انتشار در میدان های گفتمانی دیگر دارند. یکی از مهم ترین محصولات میدان فرهنگ در جهان رسانه ای کنونی که گفتمان های سیاسی از طریق آن منتشر می شود بازی های رایانه ای است. مسئله این مقاله سیاست بازنمایی بازی های رایانه ای و نسبت بینامتنی آن با گفتمان میدان سیاسی است. در این مقاله با شیوه نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، گفتمان بازی «فرمان و تسخیر: ژنرال ها» و نسبت آن با گفتمان سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بررسی می شود که پرسش اصلی مقاله است. ازاین رو با استفاده از روش تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف، این بازی رایانه ای در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی و تحلیل می شود که نشان می دهد در چارچوب نظم گفتمانی مسلط رسانه های غربی نسبت به اسلام و خاورمیانه یعنی گفتمان «اسلام هراسی»، اسلام را به عنوان «دیگری» به تصویر می کشد. گفتمان مزبور نیز در کنش اجتماعی گسترده تری قرار دارد که با مضامین موجود در منطق شرق شناسی جدید، برخورد تمدنی و به ویژه استثناگرایی آمریکایی سازگار است و با قدرت نرم زبان محصولات فرهنگی بازتولید و منتشر می شود.
تحلیل گفتمان اصلاح معرفت دینی در مواعظ سید جمال الدین واعظ اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازتولید کشمکش های گفتمانی نیروهای سنت گرا، تجددخواه و اصلاح گرایان دینی عصر مشروطه در جامعه معاصر ایران، بازاندیشی میراث فکری این گفتمان ها را ضروری کرده است. تحلیل گفتمان اصلاح معرفت دینی در عصر مشروطه پاسخی بدین نیاز است. از این رو به منظور بازشناسی شاخصه های گفتمان اصلاح معرفت دینی روزنامه الجمال مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی بر اساس تحلیل انتقادی گفتمان به تحلیل شاخصه های گفتمان اصلاح معرفت دینی پرداخته شد. بر اساس این چارچوب نظری هر متنی برساخته بافتار تاریخی است و از طریق کنش بیناگفتمانی و جذب میراث اندیشگی سایر گفتمان ها صورت بندی می شود. با کاربست تحلیل انتقادی گفتمان بر روزنامه الجمال نشان داده شد که بحران های بافتار تاریخی عصر مشروطه همچون استبداد داخلی، استعمار خارجی و موضع گیری نسبت به عناصر فرهنگی مدرنیته از دشواره های گفتمان اصلاح معرفت دینی بوده است. روزنامه الجمال به مثابه یکی از کاربران این گفتمان کوشید تا با جذب عناصر مطلوب از گفتمان های سنت گرا و تجددخواه و تولید کنش بینا گفتمانی، پاسخ درخوری به دشواره های مزبور بدهد.
تحلیل گفتمان منطقه ای- جغرافیایی توسعه سیاسی در دولت اصلاحات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه درایران معاصر همزمان با انقلاب مشروطه به یکی از مسایل مهم و اساسی جامعه ایران تبدیل شد. برخی از اندیشمندان، عدم توسعه یافتگی ایران را با متغیرهای داخلی و برخی نیز با متغیرهای بیرونی تجزیه وتحلیل می نمایند. گفتمان توسعه انسانی به عنوان یکی از گفتمان کلان در امر توسعه جامعه ایران بعد از انقلاب اسلامی مطرح و متکفل امر برنامه ریزی توسعه بوده و تلاش کرده تا هم عقب ماندگی سنتی و تاریخی را در جامعه ایران و هم مشکلات ناشی از دوران جنگ تحمیلی و سازندگی و هم بحران های ناشی از آنها را جبران نمایند. گفتمان توسعه انسانی بر اهمیت آزادی ها در توسعه کشور تاکید می کند. وسایر نشانه ها مانند جامعه مدنی، قانون گرایی و ... حول آن سازمان یافته اند. دال مرکزی این گفتمان آزادی است و به این خاطر موجب ایجاد تضاد ها و بحران های ناشی از کسب قدرت در عرصه سیاسی کشور شد. گفتمان توسعه سیاسی خصلت متکثر بودن جامعه ایران را آشکارتر کرد و هویتهای گوناگون را به رسمیت شناخت چرا که جامعه ایران از حیث ساختاری دارای تمایلات کثرت گرایانه است. برخی شکاف های فعال اجتماعی -سیاسی مانند شکاف سنت گرایی و تجددگرایی، اسلام و سکولاریسم، مشروطه گرایی و مطلق گرایی چنین تمایل ساختاری برای شکل-گیری ضرورت پلورالیسم سیاسی را در جامعه ایران تشکیل می دهند.
بازخوانی باب اول بوستان سعدی با رویکرد مشروعیت بخشی در گفتمان حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۹شماره ۸۳
193 - 222
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، دست یافتن به ابعادی از معنا و درونمایه اشعار باب اول بوستان است که برای فهم آن باید رابطه متن را با بسترهای اجتماعی و فرهنگی که در آن تولید شده است، دریافت. روش این مطالعه، تحلیل انتقادی گفتمان است. در این رویکرد، یکی از نکات مورد تأکید این است که متن، یک کنش اجتماعی است که نابرابری های اجتماعی را در زبان بازتاب می دهد. شیوه های مشروعیت بخشی به یک امر یا مشروعیت زدایی از آن مورد توجه تئو ون لیوون یکی از نظریه پردازان تحلیل انتقادی گفتمان است. در این الگو، منتقد می کوشد تا نشان دهد متن مورد مطالعه چگونه توانسته است با قدرت اقناعی زبان، یک گفتمان را مشروع یا غیرمشروع جلوه دهد. چهار راهکار اصلی مشروعیت بخشی به گفتمان عبارت است از: 1- اعتباربخشی، 2- ارزش گذاری اخلاقی، 3- عقلانی کردن و 4- اسطوره سازی. هریک از این چهار شیوه، اشکال متنوعی دارند و در این پژوهش، باب اول بوستان که به طور مستقیم با گفتمان حکومت مرتبط است از دید شیوه های مشروعیت بخشی به این گفتمان بررسی شده است. نتیجه نهایی پژوهش این است که در باب اول بوستان، روش سعدی برای مشروعیت بخشیدن به امری در گفتمان حکومت یا مشروعیت زدایی از آن، عقلانی کردن است و البته با توجه به مخاطب متن که عمدتاً دربار است، این شیوه طبیعی می نماید. نمونه گزاره هایی که سعدی در پردازش زبانی و ادبی خود، مشروعیت آن ها را در گفتمان حکومت تثبیت می کند، عبارتند از: رسیدگی به رعیت، توجه به مسافران و بازرگانان برای رونق مُلک، رازداری در امور حکمرانی، همراهی با خردمندان و فرزانگان و مانند آن. اما فانی بودن دنیا و بعد، توجه و رسیدگی به رعیت از بیشترین بسامد برخوردار است. در میان گزاره هایی که از آن ها مشروعیت زدایی شده است نیز ظلم به رعیت بیشتر از همه مورد تأکید قرار گرفته است.
الگویی برای بررسی مفاهیم کلیدی سیاسی اجتماعی در تاریخ ایران معاصر؛ مسئله روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انبوه و شتاب رخدادهای صد سال اخیر ایران، زمانِ ایرانی را دچار فشردگی و مفاهیمِ زبان فارسی را دچار آشوب کرده است. این آشوب معنایی در میدان واژگانیِ یک مفهوم و رقابت واژه های هم خانواده به خوبی نمایان می شود. «رنجبر»، «مستضعف»، «زحمتکش»، «تهی دست» و «قشر آسیب پذیر» را می توان متعلق به میدان واژگانی «فرودستان» دانست و این پرسش ها را مطرح ساخت که دلایل پدیدآیی هر کدام از آنها چه بوده است و چه طور در دوره ای خاص به واژگانی کلیدی در رویدادها و دوره های تاریخ معاصر بدل شده اند؟ روابط قدرت و ایدئولوژی پنهان در پسِ گفتمان های مولّد و مبلّغ این واژه ها کدام اند؟ چه بینامتنیتی در این میان وجود دارد؟ هر واژه چه طور هژمون شده است؛ چه مدلول هایی داشته و در طول زمان چه چرخش های معنایی ای را از سر گذرانده و این چرخش ها و اوج و افول ها در چه شرایطی ممکن شده است؟ در این موضوع مطالعاتی، که هم سویه های تاریخی دارد و هم زبانی، پیش از همه، روش و الگوی پژوهش است که خود بدل به مسئله می شود تا از خود بپرسیم کدام رویکردهای تاریخی و زبانی می توانند به پژوهشگر در یافتن پاسخی دقیق تر به این پرسش ها یاری رسانند؟ از این رو، پیشنهاد پژوهش نظری حاضر ساخت الگویی ترکیبی از رشته های زبان شناسی و تاریخ است که در آن تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف در مرکز قرار می گیرد و تلاش می شود با کمک گرفتن از دو رویکرد دیگر از حوزه های تاریخ و معناشناسی، یعنی تاریخ مفهوم های رینهارت کوزلک و میدان واژگانی یوست تریر، یک الگوی نظری فراهم شود که هم به کارِ مورخانی بیاید که دغدغه های زبانی دارند و هم یاریگرِ زبان شناسانی باشد که تاریخی فکر می کنند
بررسی مفهوم قدرت در شعر عرفانی عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد تحلیل گران گفتمان انتقادی، متون، منعکس کننده تاریخ، روابط و ساختارهای اجتماعی، ایدئولوژی و کارکرد قدرت هستند و ازاین رو می توانند زمینه ای مناسب در مطالعات تحلیل گفتمان و نقد زبان شناختی باشند. اشعار عرفانی عصر صفوی، از چنین منظری، دلالت های ضمنی مهمی دارند و بخشی از واقعیات آن عصر را آینگی می کنند. بسامد بالای عناصر شیعی (نشانه ای از التقاط تشیع و تصوف)، حضور بالای نهاد در جملات (نشانه ای از بی پروایی شاعران در بیان ما فی الضمیرشان که خود معلول پیوند ایشان با مرکز قدرت است)، فراوانی جملات معلوم و بلند (نشانه ای از اطمینان گویندگان به گزاره های طرح شده) و... بخشی از این دلالت های ضمنی است. از سوی دیگر حواله دادن برخی کاستی ها به مردم عصر و زهاد و واعظان یا قضای ایزدی، نشان می دهد که این گویندگان یا هم چنان زیر سیطره نگاه غالب و سنت های ادبی و عرفانی هستند یا به اقتضای روابطی که با مرکز حکومت دارند نمی توانند انتقادات را مستقیماً به سران حکومت و بدنه اصلی آن متوجه بکنند.
واکاوی بحران مطالعه در ایران با تکیه بر چهارچوب تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش قصد دارد نشان دهد متون مختلف چگونه در قالب گفتمانِ «بحران مطالعه» در دهه های چهل و پنجاه شمسی، زمینه ای برای گفت وگو درباره خواندن ایجاد کرده و توزیع نیروها پیرامون آن را سامان داده اند. روش : روش این پژوهش تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف است. متون مرتبط با خواندن از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی گردآوری شد (425 متن). در مرحله نخست، هر متن پس از تمام خوانی، در یک یا چند گفتمان کدگذاری شد. از میان آن ها متن هایی ذیلِ کد «گفتمان بحران مطالعه»، جدا شده و طی دو مرحله بعد کدگذاری شدند. در مرحله دوم، بر اساس چهارچوب تحلیل گفتمان فرکلاف، هر پاره متن در یک یا چند عنصر گفتمانی (محور) قرار گرفت (433 پاره متن). در مرحله سوم، مفاهیم مشابهی که در یک محور گنجانده شده بودند، دسته بندی و نام گذاری شدند. کدگذاری تا جایی پیش رفت که برای توصیف تمام مؤلفه های گفتمانی منتخب، داده کافی گردآوری شد و پژوهشگر توانست به رابطه ای منطقی میان داده ها دست پیدا کند. یافته ها: گفتمان بحران مطالعه از مشروطه آغاز می شود و در دهه های چهل و پنجاه شمسی به اوج می رسد. سخن گویان اصلی آن ناشران هستند و با تکیه بر آمار میزان نشر و میزان مطالعه، وضعیت خواندن را بحرانی نشان می دهند و تلاش می کنند بازار کتاب را رونق بخشند. در این گفتمان، خواننده بیش از هرچیز با صفت خریدار بازنمایی می شود و عمل خواندن و خریدن هم سان تلقی می شود. کتاب در معنای خواندنی های علمی معطوف به عمل، خواندنی های تاریخی و ادبیات کلاسیک به کار می رود. این گفتمان دو نوع نهاد را توجیه می کند: نهادهای سلبی، برای کنترل ورود کتاب بد به بازار و نهادهای ایجابی، مسئول پشتیبانی از تولید کتاب های خوب در بازار. سامان گفتمان به گونه ای است که هم سود ناشران تضمین شود و هم از الگوی توسعه پهلوی حمایت شود. این گفتمان محل تفاهم دولت و ناشران است و هرچیز که برهم زننده این تفاهم باشد نوعی اخلال در نظم تلقی می شود که با عناوین مختلف و با تکیه بر مکانیسم های مختلف طرد می شود. اصالت/ارزش: این پژوهش با بررسی نحوه سخن گفتن درباره خواندن، نحوه سامان دادن نیروهای مختلف پیرامون آن را نشان می دهد و از این منظر می تواند در سیاست گذاری خواندن و فعالیت های ترویجی مفید باشد.
مناظرات پروین اعتصامی از منظر سیاسی – اجتماعی بر اساس الگوی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
343 - 367
حوزه های تخصصی:
تحلیلِ گفتمان - که با بررسی و پیوندِ میانِ متن و عوامل اجتماعی و بیرونیِ آن سر و کار دارد- به واسطه زبان، دستور و بافتِ متن، می تواند شرایط اجتماعی و فرهنگی را نمایان سازد. با تلفیقِ الگوی فرکلاف و زبان شناسی نقش گرای هلیدی، به خوبی می توان، ایدئولوژی، قدرت و بافتِ اجتماعیِ روزگارِ پروینِ اعتصامی را بازنمایی کرد. به همین منظور، در پژوهشِ حاضر، برای تبیینِ بهتر ِشرایط فرهنگی و اجتماعیِ روزگارِ پروینِ اعتصامی، هفت مناظره وی، با تمرکز بر فرآیندِ افعال و ویژگی های دستوری مورد بررسی قرار گرفته است. مسأله اصلی پژوهش آن است که چگونه ساختارِ اجتماعیِ روزگارِ پروین اعتصامی در مناظره های وی بازتاب یافته است. همچنین، گفتمانِ غالب، قدرت های موجود و ایدئولوژی حاکم بر مناظره ها کدام اند. این پژوهش بر آن است پیوند میانِ ساختارِ متنِ مناظره ها، ایدئولوژی ها و قدرت های حاکم آن زمان را شناسایی کند تا بتواند تأثیر و پیوندِ دوسویه متن و شرایطِ اجتماعی مربوط به آن را تبیین کند. با واکاوی این هفت مناظره، یافته هایی به دست آمد؛ نظام سیاسی- اجتماعی دو پایه اصلی دارد که حکومت و عوامل وابسته به حکومت در رأس آن قرار می گیرند و رعیت در مرتبه فرودست و زیرِ سلطه حکام قرار دارد. از دیدگاه پروین اعتصامی، ایدئولوژی که سبب به وجود آمدن این سلطه نابرابر شده است، ایدئولوژی های مذهبی است. همچنین، مشارک رعیت به دلیل نبودِ آگاهی، زیرِ سلطه مشارکین حکومتی قرار می گیرد. این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و به روش کتابخانه ای نگاشته شده است.
تحلیل انتقادی گفتمان غالب در داستان زن زیادی (اثر جلال آل احمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
103 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل انتقادی گفتمان غالب در داستان زیادی اثر جلال آل احمد با استفاده از رویکرد نورمن فرکلاف می باشد. جامعه مورد بررسی داستان «زن زیادی» از مجموعه داستان هایی به همین نام از جلال آل احمد است. نمونه پژوهش نشانه های قدرت و مسائل اجتماعی و تاریخی داستان زن زیادی است. طرح پژوهش کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی در سه سطح توصیف، تبیین و تحلیل مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش در این اثر جلال آل احمد نشان از حضور قدرتمند گفتمان سلطه و مردسالارانه در داستان و هم زمان در جامعه زمان وی و حتی در اندیشه خود نویسنده دارد. در نتیجه وجود فرهنگ برتری جنیستی مردان و حیات گفتمان سلطه گری و سلطه پذیری، به حاشیه رانی و منفعل نگه داشتن زنان به دست داده است. نکته مهمی که با تحلیل انتقادی گفتمان داستان به دست آمد آن است که ذهنیت استبدادی بیش از قدرت استبدادی در نهادینه ساختن این فرهنگ نقش دارد. از این رو است که شخصیت اصلی داستان در چنین نظامی بیش از آن که مغلوب قدرت و تصمیم مردان خانواده خود باشد، قربانی اندیشه تکامل نیافته و انفعال خود و پذیرش گفتمان سلطه و نهادینه ساختن آن در خود است.
واکاوی گفتمان تبلیغات تلویزیونی مؤسّسات آمادگی کنکور: بررسی موردی سه تبلیغ تلویزیونی مؤسسه مدرسان شریف، پارسه و ماهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
301 - 326
حوزه های تخصصی:
«صنعت کنکور» در ایران مایه ایجاد رقابتی تنگاتنگ میانِ مؤسّسه های آموزشیِ آمادگیِ آزمون ورودیِ دانشگاه ها شده که با تبلیغات رسانه ای گسترده می کوشد تا گویِ سبقت را از دیگر مؤسّسه های رقیب بربایند. با وجودِ این حضور پررنگ، گفتمانِ این تبلیغات رسانه ای و ارزش ها و ایدئولوژی های موجود در لایه های پنهان آن ها -به عنوان نمونه ای از بازاری سازیِ گفتمانِ آموزشِ عالی- موردِ بازنمایی قرار نگرفته است. در پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش گفتمانیِ فرکلاف، نُه تبلیغِ تلویزیونی دوره های آمادگی آزمون کارشناسی ارشد و دکتری به وسیله سه مؤسّسه نام آشنا (هر مؤسّسه سه تبلیغ) -که به صورت هدفمند انتخاب شده اند- واکاوی و تحلیل شدند. بررسی ویژگی های زبانی و غیرِ زبانی این تبلیغ ها نشان می دهد که سازندگان این تبلیغ ها با بهره گیری از شگرد های گوناگون، همگام با خلقِ رویای دانش اندوزی در دانشگاه به تلقین «احساس نیاز» به مؤسّسه ها برای دست یابی به موفقیت پرداخته اند. همچنین، این تبلیغ سازها با ارائه خدمات مشتری پسند به بازتولید و عادی سازی نگرشِ تجاری به علم و مشروعیت بخشی به آن می پردازند؛ ایدئولوژی که با ماهیت متعالی علم و دانش اندوزی در تضاد است.
بررسی تأثیر جنسیت و ایدئولوژی مترجم در ترجمه حکمت ها، خطبه ها و نامه های مرتبط با زنان در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در نهج البلاغه موردتوجه و بحث قرارگرفته است، زنان هستند. جایگاه زنان در کلام حضرت علی (ع) بعضاً محل اختلاف بین مترجمان بوده و بحث های فراوانی را در پی داشته است. در پژوهش حاضر سعی برآن است تا به این دو پرسش پاسخ دهیم که آیا جنسیت و ایدئولوژی مترجم می تواند تفاوتی در ترجمه متن کتابی مذهبی همچون نهج البلاغه ایجاد کند و مترجمان زن و مرد از چه دسته بندی هایی بر اساس مدل تحلیل انتقادی گفتمان فرحزاد و چه راهکارهایی بر اساس مدل زوبرگا در جهت اعمال ایدئولوژی خود استفاده کرده اند. مقاله حاضر، با هدف بررسی تأثیر جنسیت و ایدئولوژی مترجم در ترجمه حکمت ها، خطبه ها و نامه های مربوط به زنان در نهج البلاغه با توجه به ترجمه محمد دشتی و ناهید آقا میرزایی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در ترجمه این سخنان، ایدئولوژی مترجمان نقش بسزایی داشته است و منجر به تفاوت های چشمگیری در ترجمه های آن ها شده است. همچنین بررسی تأثیر جنسیت مترجم، نشان داد میان ترجمه مترجم مرد از موضوعات مربوط به زنان و اعمال بار منفی در انتقال معنا رابطه مستقیمی وجود ندارد و مترجم مرد در بسیاری از موارد برخلاف مترجم زن با نگرشی مثبت نسبت به زنان به ترجمه پرداخته است.
صاحبان قدرت سیاسی به مثابه دیگری در نامه های امام محمّد غزّالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۱۲
65-83
حوزه های تخصصی:
نویسندگان این مقاله، با هدف روشن کردن عقیده حقیقی امام محمّد غزّالی در مورد صاحبان قدرت سیاسی، با استفاده از مدل تئون ون دایک به بررسی حضور آنان به مثابه دیگری در متن نامه های غزّالی می پردازند. پس از تعیین بخش هایی از متن مکاتیب غزّالی که در آنها با صاحبان قدرت سیاسی به منزله دیگری برخورد شده است، ابزارهای مورد استفاده غزّالی در جهت بازنمایی منفی آنان را معرّفی می کنیم. با بررسی شیوه استفاده از این ابزارها، روشن می شود که نگاه غزّالی به صاحبان قدرت سیاسی به مثابه دیگری بیشتر معطوف به ویژگی «گمراه بودن» و حاکی از ترحّم است. در نتیجه، غالب استراتژی های وی به جای سرکوب دیگری و مقابله با او در جهت ترغیب دیگری به تغییر به کار می رود. غزّالی در میان دو دسته «شاهان» و «وزرا»، غالباً به وزرا می پردازد و در برخورد با شاه، احتیاط و ملاحظه کاری موجب کاربرد شیوه های بالا بردن تفسیرپذیری متن می شود. تأثیر مطالعات فلسفی غزّالی در عدم قطعی نگری، در نظر گرفتن احتمال تغییر دیگری، کاربرد قیود تردید و صراحت بالای متن نمایان است.
نشانه های زبانی در خاطرات حاج سیاح بر اساس الگوی فر کلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۰
87 - 111
حوزه های تخصصی:
الگوی سه بُعدی تحلیل انتقادی گفتمان، این امکان را فراهم می آورد که تحلیلگر با توصیف درون متنی نشانه های زبانی و تفسیر و تبیین اجتماعی آن ها بازتاب ایدئولوژی و سلطه نظام قدرت را بررسی کند. هدف از این پژوهش، بررسی ایدئولوژی و سلطه نظام قدرت در لایه های مختلف درون متنی و برون متنی خاطرات حاج سیاح است. یافته ها نشان می دهد در سطح توصیف، شیوه و بسامد کاربرد واژگان، شاخص ها، افعال کنشی، افعال مثبت و معلوم، جملات ساده و فرایند اسم سازی، در سه سطح واژگانی، نحوی و متن، ارتباطی برجسته با نظام قدرت دارد. در بخش ارزش های رابطه ای نیز کاربرد نقل قول ها، غلبه وجه خبری، کاربرد ضمیر متناسب با شأن اجتماعی مرجع و جنبه های سازمانی گفتگو از عوامل بازنماینده روابط کنشگران، متناسب با جایگاه قدرت ایشان است و رابطه قدرت و ایدئولوژی و زبان را نشان می دهد در سطح ارزش های بیانی نیز استعاری نبودن زبان و کاربرد نمونه های اندکی از آن، مواجهه صریح و بی پروای نویسنده با نظام قدرت را نشان می دهد. در سطح متن نیز، دو ساخت متفاوت در این اثر به کاررفته است. نتیجه آنکه در اثر موردبررسی، نظام قدرت و جایگاه نویسنده نسبت به آن، تأثیری برجسته در استفاده از نشانه های زبانی در سطوح مختلف واژگانی و نحوی دارد.
برنامه ریزی منطقه ای در تحلیل گفتمان توسعه ای دولت سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی و توسعه منطقه ای و جایگاه آن در نظام برنامه ریزی کشور، همچنان چالشی در خور تلاش های بیشتر و گسترده تر به شمار می آید. چرا که نابرابری منطقه ای با مسایلی که به دنبال خود دارد به عنوان مانعی بر سر راه توسعه متوازن و پایدار عمل می کند. دولت هاشمی رفسنجانی درایران بعد از انقلاب اسلامی گفتمان تعدیل اقتصادی (سازندگی) را به عنوان گفتمان کلان در امر توسعه جامعه ایران مطرح و متکفل امر برنامه ریزی توسعه بودند تا هم عقب ماندگی سنتی و تاریخی را در جامعه ایران و هم مشکلات ناشی از جنگ هشت ساله و هم بحران های ناشی از آن را جبران نمایند . گفتمان سازندگی ،گفتمانی لیبرال و فرد گرایانه بود و گفتمان خود را بر مبنای غیریت و تمایز آشکار با اقتصاد دولتی جنگ هشت ساله مفصل بندی کرد . دال مرکزی این گفتمان توسعه اقتصادی بود و به این خاطر موجب ایجاد تضاد ها و بحران های ناشی از کسب قدرت در عرصه سیاسی کشور شد . گفتمان سازندگی تنها راه نجات کشور را توجه به اقتصاد مدرن و اجرای سیاست های مالی و پولی ذیل استراتژی تعدیل اقتصادی عنوان می داشت .
قدرت و منفعت عمومی: تحلیلی انتقادی از صورت بندی منفعت عمومی در طرح ساماندهی خیابان قیام یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
71 - 92
حوزه های تخصصی:
شیوه اثرگذاری مناسبات قدرت بر ابعاد گوناگون فرایند برنامه ریزی و طرح های توسعه ی شهری در دهه های گذشته همواره موضوعی پرابهام و مناقشه برانگیز بوده است. همچنین پیوند ناگسستنی مفهوم منفعت عمومی با برنامه ریزی، ناگزیر منفعت عمومی را تحت تأثیر روابط قدرت قرار داده است. با این که تلاش های بسیاری برای تبیین مفهوم منفعت عمومی در برنامه ریزی صورت گرفته، اما همچنان چگونگی اثرگذاری روابط قدرت بر صورت بندی منفعت عمومی در طرح های توسعه شهری چندان روشن نیست. در این راستا پژوهش حاضر کوشیده است با ارائه رویکردی گفتمانی به برداشت رادیکال از قدرت، شیوه اثرگذاری روابط قدرت بر صورت بندی منفعت عمومی را تبیین کند. در این رویکرد، گفتمان به مثابه قدرت نامرئی به صورت ایدئولوژیک خواسته ها و تمایلات افراد و گروه ها را شکل می بخشد. برای فهم این موضوع از روش تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر چارچوب فرکلاف بهره گرفته شده است؛ روشی که ماهیت روابط دیالکتیک قدرت و گفتمان را در چارچوبی انتقادی بیان می کند و آن را در بستر اجتماعی کنش گفتمانی تفسیر می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در طرح ساماندهی خیابان قیام یزد، مناسبات قدرت رادیکال به برساختن برداشتی فایده باور و محدود از منفعت عمومی انجامیده که در جریان گفتمانیِ غالب توسط گفتمان رقیب به چالش کشیده شده است. این چالش اگرچه جایگاه هژمونیک برداشت فایده باوری را چندان تغییر نداده است اما توانسته به گسترده تر شدن مفهوم عموم و دموکراتیزه شدن نسبی فرایند اجرای طرح بیانجامد.