مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ادبیات عرفانی
حوزه های تخصصی:
پارادوکس «نور سیاه» در آثار عارفانی همچون نوشته های عینالقضات و احمد غزالی، رمزی عارفانه برای اموری چون ذات حق تعالی یا دیدنی نادیدنی، حجاب ذات، بالاترین نورها و جامع انوار حتی نمادی از ذات ابلیسدر مقابل نور سفیدکه تمثیل نور محمدی(ص) است، کاربرد دارد. در عالیترین مصادیقش افزون بر ذات الهی، در بسیاری موارد تجسم انسان کامل و عارف واصلی است که همچون آهن گداخته، صفات آن مثل سیاهی، سردی و سختی را در اثر مجاورت آتش از دست داده سرخ، نرم و داغ شده است؛ در حالی که مثل آتش است، عین آتش هم نیست؛ از طرفی دیگر آهن هم نیست. با اینکه سر تا پا الهی شده ولی خدا نیست گرچه همان انسان قبل نیز نیست. او به مرحله ی «انسان خدایی» رسیده است و همانند خورشیدی که در نیمه شب جهان مادی می درخشد باعث روشنی و هدایت میگردد. او مظهر «کنت کنزا مخفیا» و «نور علی نور» است که تمام رنگها را با ریاضت در خُم وحدت یکرنگ کرده به رنگ سیاه یا نور ذات رسیده است.
«مایه های عرفانی در قصاید سعدی و مقایسه آن با مصیبت نامه عطّار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عرصه های شعری که شیخ سعدی در آن همچون بوستان، اثری ادبی تعلیمی خلق کرده، قصیده است. اگرچه قصاید سعدی چونان غزلیات او گسترده نیست و با ستایش شاهان زمانه آمیخته است، می توان روح تعالیم و آموزه های اخلاقی را در آن دید و با تأمل در بیت ها، حتی به مفاهیمی عرفانی دست یافت که اتفاقاً مورد ستایش و تأکید خود شاعر هم است. سعدی در ضمن مدح، گاه مستقیم و گاه غیرمستقیم، به مضامین و لوازم عرفان اشاره می کند و در بیشتر قصایدش، یک یا چند مفهوم عرفانی را بیان می دارد. او همانند شاعران عارف مَسلک، اصالت حقیقی را از آنِ معنی، و عزت را «در طریق حق بودن» می خواند. نیز، به مضامین و مفاهیمی توجه کرده است که در اثر عرفانی مصیبت نامه جزء عوامل محوری طریقت محسوب می شوند، مانند: جهد و عنایت، اصالت معنا دربرابر صورت، لزوم دردمندی کل کائنات در طلب معشوق الهی، پایداری بر سختی های راه عشق در مقام صبر، بی قراری در فراق معشوق در مقام بی صبری، تقابل عقل و دل، و نیز توجه به بار معنایی واژه «جان» به عنوان کلمه ای کلیدی در آثار عرفانی. در این مقاله، سعی شده است که جنبه های عرفانی قصاید سعدی در نگاهی تطبیقی با مصیبت نامه، به عنوان اثری سترگ در ادبیات عرفانی، تبیین و بررسی شود.
مسئلة عرفان حافظ
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و دامنه دارِ عرصة حافظ پژوهی در دوران معاصر، مسئلة عرفان حافظ است. عده ای از روشن فکران با استناد به برخی واژه های به کار رفته در غزلیات خواجه مانند ِمی، شاهد، ساقی و صراحی وی را نه تنها از ساکنان آرمان شهر عرفان به شمار نیاورده اند، بلکه او را شخصی اباحی خو و لذت ران و اهل عیش و نوش می دانند. درمقابل، برخی دیگر هم صدا با قاطبة پیشینیان بر عرفان خواجه پافشاری می کنند، عده ای نیز خواجه را صرفاً شاعر می شناسند و معتقدند که او به هیچ طبقة اجتماعی دیگر تعلق ندارد. ما در این پژوهش برآنیم که با استناد به شواهد تاریخی یا برون متنی ازیک سو و شواهد درون متنی از سوی دیگر و تأکید بر غلبة رمزگرایی یا سمبلیسم به عنوان ویژگی بارز ادبیات عرفانی بر شعر حافظ، نظریة عرفان حافظ را بر کشیده و تقویت نماییم.
طنز؛ زبان تبلیغ و اعتراض در متون عرفانی و سوررئالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز عکس العملی ناشی از ناخرسندی یا عدم تعادل و تناسب است که می تواند بستری هنری و به تبع آن تأثیرگذار برای اعتراض و اصلاح فراهم کند. ادبیّات طنز در پس ظاهر سرگرم کننده اش با زبانی کم خطر، از کاستی های عمیق اجتماعی انتقاد می کند. ورود ادبیّات طنز به حیطه انواع ادبی بهترین شاهد این مدعا است. زبان طنزآمیز برخی از متون عرفانی که منعکس کنندة اوضاع اجتماعی و فرهنگی حاکم بر روزگار آفرینش خود هستند، ابزاری ادبی برای عصیان در برابر جامعه و تبلیغ باورهای درست از طریق نقد باورهای نادرست است. کنایه های طنزآمیز سوررئالیست ها در سال های قبل و بعد از جنگ جهانی اوّل، جامعه مسیحی اروپا، انسان اروپایی، اندیشه غربی و متعلّقات آن را هدف ریشخند قرار می دهد. با توجّه به تأثیرپذیری سوررئالیسم از عرفان اسلامی، تشابهاتی بین این دو مکتب پدید می آید که «زبان طنزآمیز» یکی از آنها است. در این مقاله، با اذعان به تفاوت های اساسی دو مکتب از نظر فکری و هنری و صرف نظر از آنها، زبان طنزآمیز آنها با رویکرد تطبیقی بررسی شده است.
نمود وحدت وجود و وحدت شهود در لمعات فخرالدین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود و وحدت شهود از مفاهیم معروف در عرفان اند که بحث های گوناگونی دربارة آنها صورت گرفته است و دانشمندان و عارفان مختلف، نظرات و تعاریف گوناگونی در رابطه با آنها ارائه کرده اند. برخی وحدت وجود را مقامی عرفانی دانسته اند که از مقام وحدت شهود برتری دارد و برخی دیگر به اصالت وحدت شهود رأی داده اند و عارفانی نیز در آثارشان این دو را یک مفهوم با تعاریفی متفاوت دانسته اند. از آنجا که فیلسوفان و عارفان مختلف، این دو مفهوم عرفانی یا فلسفی را به گونه های مختلفی تعریف کرده -اند، لازم است که تعاریف عارفان در این زمینه در کتاب هایشان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. لمعات فخرالدین عراقی که به نوعی آینة تمام نمای عرفان وحدت وجودی ابن عربی است و همچنین از مبانی عرفان عملی عارفان پیشین بهره گرفته است، می تواند به عنوان یکی از کتاب های مهم در تعریف این دو مفهوم در نظر گرفته شود. در این پژوهش، ابتدا به تعاریف مربوط به این دو مفهوم پرداخته شده و سپس نوع بیان فخرالدین عراقی دربارة این دو مفهوم در کتاب لمعات، مورد بررسی و تدقیق قرار گرفته است. سخنان عراقی در این کتاب به گونه ای است که می توان گفت، او این دو مفهوم را از یک جنس می داند و تفاوتی بین آنها قائل نیست و یا آنکه معتقد است که یکی مقدمة به وجود آمدن دیگری است.
درآمدی بر تعامل میان ادبیات کلاسیک عرفانی با سینمای معناگرا (با تأکید بر تحلیل ظرفیت های نمایشی رساله ی حی بن یقظان ابن سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بررسی بهتر تعامل میان ادبیات و سینما، می توان با توجه به یک طبقه بندی کلی و با در نظر گرفتن انواع ادبی (حماسی، تعلیمی، غنایی، عرفانی و شاخه های آنها) و ژانرهای مختلف سینمایی، این رابطه را به طور تخصصی تر مورد توجه قرار داد. بر این اساس، در پژوهش حاضر تلاش شده به روش توصیفی - تحلیلی چگونگی تعامل میان ادبیات عرفانی با سینمای معناگرا بررسی شده و نشان داده شود که این آثار چگونه می توانند در سینمای هنری و معناگرا، به نسخه های تصویری تبدیل شوند. به این منظور، رساله ی حی بن یقظان ابن سینا نیز به عنوان نمونه بررسی شده و نتایج تحلیل در قالب اشارات کلی به آثار مشابه تعمیم داده شده است. به این ترتیب باید گفت برجستگی، تنوع و تکثر تصاویر حاصل از توصیفات نویسنده در این نوع آثار باعث خلق فضا، شخصیت ها و موقعیت هایی می شود که به نوعی با سینمای ناب و غیر روایی همخوانی دارد. در این متون معانی با ایجاد تصاویر و موقعیت های متنوع، قابل درک می شوند و همین شیوه ی بیان ادبی، نقطه ی اشتراک با زبان سینمای هنری است؛ و این امکان را ایجاد می کند که بتوان با استفاده از آثاری از این نوع، سینمای اقتباسی با رویکرد معناگرا را رشد و توسعه داد.
مطالعه مشکلات ترجمة متون عرفانی با تأکید بر ترجمه کتاب عبهرالعاشقین اثر روزبهان بقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات عرفانی (ادب صوفیه) از حیث تنوع و غنا در فارسی و عربی اهمیت خاص دارد و همواره ترجمه آن مورد توجه بسیاری از مترجمان غربی بوده است. این نوع ادبی وجوه متعدد و مهمی دارد که شامل نظم، نثر، فلسفه، اخلاق، تاریخ، تفسیر، دعا، مناجات، حدیث و موسیقی است. لذا ترجمه آن نسبت به سایر متون سخت تر و دارای ریزش های بیشتری است. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است، مشکلات پدید آمده به هنگام ترجمه متون عرفانی در بررسی کتاب «عبهرالعاشقین» اثر روزبهان بقلی شیرازی است. درست است که تعریف ترجمه برگردان متنی از زبان مبدأ به زبان مقصد بدون کوچکترین افزایش یا کاهشی در صورت و معنی آن متن می باشد، لیکن این تعریف فقط جنبه نظری دارد؛ زیرا هیچ پیامی را بدون تغییر در صورت و معنی آن نمی توان از زبانی به زبان دیگر منتقل کرد به خصوص آثار عرفانی روزبهان بقلی که دربردارنده جهانی پر رمز و راز است و خیال انگیز. آنچه تأثیر بسیار عمیقی بر خواننده آثار روزبهان می گذارد، سبک اوست که برخی مواقع ترجمه آن به اندازه ترجمه آثار امام محمد غزالی دشوار است، از آن روی که آرایش و جمله بندیِ قوی تر و ژرف تری دارد.
گل در آیینه تأویلات ادب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گل در طول تاریخ بشر اهمیت بسیاری در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها داشته است. گل تجلی زیبایی است و در باور تأویلی عارفان و صوفیان، مظهر خداشناسی و توحید است؛ همچنین نمادی از معارف باطنی اهل معرفت و حقایق مکشوف روحانی آنان است. در این مقاله معانی تأویلی گل از دیدگاه عارفان و صوفیان بررسی می شود. مبانی معناگرایانه و تأویلی عارفان با عنصر خیال و رویکرد زیباآفرینی می آمیزد و همواره در آیینه ادبیات عرفانی انعکاس می یابد. این مقاله با تمرکز بر تأویل گل ها می کوشد مبانی متون ادبیات عرفانی را تبیین کند و به زوایای تفکر در ادبیات عرفانی دست یابد. در این جستار می توان دریافت، گل در باور عارفان یکی از بهترین لطایف عالم عرفان است که همواره به آن نظر داشته اند و برای اظهار اسرار و باورهای پنهان خود در تبیین تجلیات نزولی ظهوری و تجلیات صعودی شهودی، از آن بهره برده اند؛ بنابراین عارفان از گل و انواع آن، تأویل های عرفانی مختلفی برداشت می کنند.
زمان فراتاریخی در تجربه عرفانی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربة عرفانی حافظ از زمان قدسی و فراتاریخی، در قدرت شاعرانگی وی و خلق تصاویر خیال انگیز در غزل های او نقش اساسی دارد. حضور زمان انفسی در برابر زمان آفاقی و گاه شمارانه در شعر حافظ موجب التفات وی به ساحت های مختلف زمان و تصرف شاعرانة او در قلمروهای گسترده زمانی شده است. با واکاوی معانی زمان ازل در شعر حافظ که حتی شعر خود را نیز میراثی از عهد الست یا زمان ازل می داند، می توان بن مایه های اندیشة عرفانی وی را از زاویة اسطوره شناختی بازخوانی کرد. تصاویر رازآلود و اساطیری از زمان ازل که بیانگر وجهی زیباشناختی از رخدادهای شگفت انگیز اسطوره ای همانند آغاز آفرینش آدم است، نشانگر حضور فراتاریخی شاعر در زمان بدایت ها است. حافظ در شعر خود شخصیت های شعرش را از مرز تاریخ و زمان ناسوتی فرا می گذراند و رنگ اسطوره به آنها می زند. زمان در شعر حافظ نه به عنوان پدیده ای آفاقی، بلکه ادراکی است که به تجربة درونی و روحی شاعر در ساحت اسطوره مرتبط می شود. در این نگرش اسطوره ای، زمان تاریخی و فراتاریخی درهم می آمیزد و شاعر همچون واسطه ای میان جهان غیب و جهان شهادت، از اعماق تجربههای درونی خود خبر می دهد
زبان عشق در ادب فارسی
منبع:
هنر زبان دوره ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ (۲۰۱۸) شماره ۲
7-28
حوزه های تخصصی:
عشق ودیعه ای ازلی و بی منتهاست که حق تعالی در وجود همه ی کائنات و پدیده ها قرار داده است. بقا و هستی موجودات به واسطه ی عشق ممکن می شود و بدون وجود آن، جهانِ کائنات را آب و رونقی نیست. آثار نگاشته شده درباره ی عشق، از گذشته ای بسیار طولانی برخوردار است تاجایی که نخستین نشانه های اشعار عاشقانه ی ادب پارسی در آثار شعرا و عرفای قرن سوم و چهارم هجری ازجمله رودکی و با یزید بسطامی ملاحظه می شود. باتوجه به گستردگی و وسعت معنایی واژه ی عشق و عمومیت آن درمیان همه ی ملل جهان، اقوام مختلف با فرهنگ های گوناگون، هرکدام به تعریف و توصیف این کلمه پرداخته اند و آن را مقدّس شمرده یا ستوده اند. در عرفان و تصوّف اسلامی نیز این واژه رنگ وبویی خاص یافته است، همه جا و همه وقت، قدر دیده و برصدر نشسته و همواره مقدس شمرده شده است. در این مقال، به تعریف و توصیف این واژه ی گسترده و ناخویشتن دار پرداخته شده، زوایای مختلف آن کاویده، و به سؤالاتی چند درمورد آن پاسخ داده شده است؛ ازجمله چیستی عشق، پیدایش آن در ادبیّات فارسی و ظهور آن به صورت خاص در ادبیات عرفانی. همچنین نظر برخی از بزرگان عرفان اسلامی هم در این زمینه بیان شده است.
تطبیق مفاهیم نمادین شیر در آثار حماسی، غنایی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمادها بخشی از فرهنگ یک ملّت هستند که برای درک بهتر اسطوره های آن ملّت باید به مفاهیم آن ها پی برد. نماد، ع ﻼمت، اشاره یا کلمه ای است که پیامی گاه متناسب با ظاهر و گاه ورای معنی ظاهری خود دارد. جانوران، گیاهان، آدمیان، اشیا و... مصادیقی هستند که با نمادها در پیوندند. این پژوهش با روش کتاب خانه ای و شیوه تحلیلی تطبیقی ب ه بررسی مفاهیم نمادین شیر در آثار حماسی، غنایی و عرفانی (با تکیه بر شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و مثنوی مولوی) می پردازد. ابتدا نگرش حاکم بر اوستا و متون پهلوی در مورد شیر خواهد آمد؛ آن گاه مفاهیم نمادین این چارپا در حیطه های حماسه، غنا و عرفان بیان خواهدشد. نیز در پایان هر قسمت درصد تطبیق مفاهیم نمادین در دو یا هر سه اثر، بسامد نام جانور و درصد کاربرد مفاهیم نمادین شیر در هر اثر تعیین می گردد. نتیجه ای که از این مقاله بدست آمده، این است که شیر پرکاربردترین جانور از نظر تکرار نام (با 1487 بار کاربرد) و بعد از اسب، دومین جانور پرکاربرد از نظر شمار مفاهیم نمادین (با 19 مفهوم) است. چهار مفهوم نمادین آن (دلیری، قدرت مندی، شکارکنندگی و خشمگینی) در هر سه اثر (21 درصد) و شش مفهوم (تنومندی، چالاکی، ظالم بودن، کینه توزی، بزرگان و وفاداری) در دو اثر (5/31 درصد) مطابقت دارد؛ نه مفهوم (5/47 درصد) نیز فقط در یکی از سه اثر بکار رفته است. نیز 5/47 درصد مفاهیم در حیطه حماسی، 5/10 درصد مفاهیم در حیطه غنایی و 5/42 درصد مفاهیم در حوزه عرفانی می گنجند.
کاوشی در تطابق آرای کلامی ِشمس تبریزی و محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مباحث کلامی معمولاً مواردی که در آن دیدگاه یک متکلم با یک عارفِ شناخته شده و صاحب نظر کاملاً مطابقت داشته باشد، تقریباً بسیار اندک است. در این میان، شباهتهای چشمگیری میان آرای کلامی شمس تبریزی، عارف نامدار قرن هفتم و امام محمد غزالی، متکلم مشهور سده پنجم هجری دیده می شود که تا کنون از دید محققان پنهان مانده و به آن پرداخته نشده است. در این پژوهش با مطالعه آثار شمس و غزالی، دیدگاههای کلامی آنها را احصاء نموده و سپس به بررسی میزان تطابق این دیدگاهها پرداخته ایم. به اعتقاد هر دو آنها، رابطه ای مستقیم بین ایمان و معجزه وجود ندارد؛ بلکه ایمان حقیقی را منوط به داشتن معیارهای خاصی می دانند. در مبحث «جبر و اختیار» در پی عرضه راهی میانه، برای بر پا سازی شالوده نظام فکری خود هستند. و در مبحث «حدوث و قدم» ذات و صفات الهی، قائل به بینونیت ذاتی میان ذات و صفات الهی نیستند. همچنین هر دو ایشان در پی اثبات این مدعا هستند که رؤیت الهی مستلزم قبول تجسیم و جسمانیت و پذیرش کمیت و مقدار برای ذات اقدس اله نیست و با ترسیم دقیق ماهیتِ رؤیت، راهی میانه دو حوزه افراط گرایانه حشویه و تفریط گونه معتزله را تبیین کرده اند.
بررسی تطبیقی طرح واره های حجمی در مثنوی های عطار و مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
5-34
حوزه های تخصصی:
طبق نظر لیکاف، انسان ها از طریق تجربه های مادی و روزمره خود، ساخت هایی مفهومی و بنیادینی را ایجاد می کنند که برای اندیشیدن در مورد امور انتزاعی به کار می روند. این ساخت ها همان طرح واره تصویری هستند که به سه دسته طرح واره حجمی، قدرتی و حرکتی تقسیم می شوند. طرح واره حجمی یکی از اصلی ترین طرح واره های تصویری است که در متون عرفانی کاربرد زیادی دارد. طبق این طرح واره، انسان ها با تجربه ای که از مکان های حجم دار دارند و با توجه به قرار گرفتن خود در مکان یا ظرف حجم دار، برای مفاهیم انتزاعی حجم قائل می شوند. هدف از این پژوهش، بررسی و مقایسه طرح واره های حجمی در مثنوی های عطار و مثنوی مولاناست که در قالب سه زیرشاخه عمده یعنی دل، تن، و دنیا انجام شده است. ابتدا ابیات مورد نظر استخراج و سپس دسته بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد با وجود انفسی بودن عرفان هر دو شاعر، عرفان مولانا نسبت به عطار انفسی تر است. از سوی دیگر، نگاه مولانا به تن/جسم و دنیا تلطیف شده نگاه عطار است؛ این امر، حاکی از آن است که نگاه عطار نسبت به مولانا بیشتر تحت تأثیر عرفان صوفیانه است.
مصادیق ریاضت حقیقی (مشروع) در جهان بینی عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
119 - 151
حوزه های تخصصی:
ریاضت شرعی، اهتمام ورزیدن بیشتر به ورع، پرهیزکاری و رسیدن به عبودیّت واقعی است. ریاضت در عرفان اسلامی هرگز از چهارچوب شریعت خارج نمی شود. بررسی ریاضت از دیدگاه عطار به عنوان یکی از سه قلّه بلند ادبیات عرفانی، برای مشخص کردن چهارچوب و حدود ریاضت شرعی در عرفان، حائز اهمیت است. هدف پژوهش این است که به روش تحلیلی، نمایه های ریاضت حقیقی و مشروع را در مثنوی های عطار نیشابوری بیان کند. عطار در مثنوی های خود به چله نشینی، شب زنده داری، سکوت، چالاکی، صبر و اسیر کردن شهوت به عنوان جلوه های مهم ریاضت تأکید می کند و آن ها را بهترین راه برای پیوستن به حقّ می داند. یادکرد بسیار از طرق مختلف ریاضت در مثنوی های عطار، نتیجه مستقیم پریشانی اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار وی است. بسامد ریاضت های جسمانی در مثنوی های عطار بیشتر است؛ زیرا این نوع ریاضت ها مقدمه و ابزاری برای تزکیه نفس به شمار می رود. ریاضت حقیقی یا جهاد اکبر از نظر او غلبه بر خواسته های نفس امّاره است. به عقیده شیخ، آن زمان که سالک به کمک ریاضت، وجود خود را شکست، نور ذات احدیّت تمامی اجزای وجودش را فرا می گیرد و قوت های نفسانی وی در نور حقّ، مستهلک و ناچیز می گردد .
بررسی تطبیقی تمثیل پردازی در منطق الطیر عطار نیشابوری و سار سفید اثر آلفرد دو موسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
89 - 111
حوزه های تخصصی:
نمادهای تشکیل دهنده در داستانهای تمثیلی ملل مختلف از بسیاری جهات به هم شباهت دارند و همواره دنیای واقعی را به تصویر می کشند. وجود اشتراکات و تشابهات در داستانهای استعاری، تمثیلی و اسطوره ای در ادبیات جهان، راه را برای علاقه مندان و محققان در بررسی و کشف شباهتها با رویکرد تطبیقی هموار می کند و این نوع تحقیق را ضروری می نماید. در این مقاله ما کوشش خواهیم کرد به پژوهش تطبیقی اثر برجسته عطار نیشابوری، شاعر و صوفی سده هفت هجری ایران یعنی منطق الطیر و سار سفید داستانی از نویسنده و شاعر شهیر فرانسوی مکتب رمانتیسم در قرن نوزده آلفرد دو موسه بپردازیم. انواع پرندگان شخصیت ها و ساختار اصلی دو اثر مذکور را تشکیل داده اند. در این مقاله سعی داریم با ارائه تعاریفی از تمثیل و تمثیل پردازی در ادبیات و نماد پرنده، به مطالعه تطبیقی و شناخت وجوه اشتراکات و شباهتهای موجود در تمثیل پردازی و دلایل استفاده از آن در مکتب رمانتیسم فرانسه و در ادبیات عرفانی فارسی بپردازیم.
تأثیر تحولات سیاسی اجتماعی بر شکل گیری تصویر "آرمان شهر" در شعر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱ (پیاپی ۸۶)
215-233
حوزه های تخصصی:
از آنجا که روح انسان تعالی طلب است، پیوسته درصدد کشف نادانسته ها برمی آید؛ بنابراین، ابزارهایی را جست وجو می کند تا به زندگی بهتر دست یابد و در پی ایجاد شهر آرمانی یا مدینه فاضله، ناکجاآباد، جهان مطلوب و... است. صوفیه به نسبت دیگر اقشار جامعه با واقعیت های اجتماعی و بومی خود مأنوس تر بودند و جامعه را پر از کاستی می دیدند و بر آن بودند که با شناخت جامعه موجود و درک کاستی ها و نارسایی های آن، انسان را به جهان مطلوب رهنمون شوند. تلقی عارفانی چون سنایی، عطار و مولوی از آرمان شهر، با برداشت فلاسفه و متشرعان از آن تفاوت های بنیادین دارد. در پی این مهم، همواره اندیشمندان، شاعران و نویسندگان ویژگی هایی را برای آرمان شهر برشمرده اند که اگرچه اشتراک هایی با هم دارند، در برخی مختصات متفاوت اند. در این جستار سعی شده است با روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر بررسی مهم ترین آثار ادبی قرن های ششم و هفتم هجری، سیر تحول مفهوم آرمان شهر در آثار بزرگان شعر عرفانی فارسی بررسی شود تا ازیک سو ویژگی های هر یک از آرمان شهرها مشخص شود و از جانبی دیگر، تفاوت و تمایز هر یک از آنها با توجه به ویژگی های سیاسی اجتماعی آن دوران نمایانده شود.
بررسی و تحلیل مقایسه ای مفهوم فرزانگی در نگاه مولوی و لائودزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
137-174
حوزه های تخصصی:
تیپ فرزانه (پیر خردمند/ حکیم/ قدیس/ فیلسوف شاه) با توجه به جایگاه آن در نظام اندیشگانی کارل گوستاو یونگ، کارل پیرسون و هیو- مار، مایرز- بریگز، جرجیوف و...، یکی از تیپ های شخصیتی است که از ادوار پیشین نیز محل توجه بوده است. فرزانگی نیز در مقام نظر و عمل به عنوان یک تیپ متمایز همواره مورد توجه ادیان و مذاهب از یک سو و نگره های عرفانی از سوی دیگر بوده است. با توجه به تحدید و تعریف فرزانه در متون عرفانی، باید گفت «فرزانه» درکنار پیامبران و اولیای الهی در مقام طبیبان دردهای معنوی انسان ها آمده و البته دارای کارکرد و اهمیت ویژه ای است. فرزانه که در قاموس دینی با عنوان انسان کامل، حکیم و پیر برنامیده شده، در متون گذشته دارای اهمیت و جایگاه خاصی بوده است؛ به گونه ای که یکی از دلایل و عوامل اصلی بحران های انسان معاصر را عدم حضور تأثیرگذار این تیپ شخصیتی برشمرده اند. در این مقاله، با توجه به احصای ویژگی های این دسته از تیپ های شخصیتی، دیدگاه دو شخصیت فرزانه و تأثیرگذار ایران و چین به صورت تطبیقی بررسی شده است؛ دو شخصیتی که با وجود مبانی، جهان بینی و نظام اندیشگانی متفاوت، نقش و کارکردهای مشترکی دارند و هریک نیز با توجه به دو اثر بزرگ و تأثیرگذار خویش، یعنی دائو دِ جینگ و مثنوی جهانی شده اند و هر دو بر نقش و اهمیت فرزانگی در قالب واژه/ مفهوم «شنگ ژن/ انسان مقدس» و «حکیم/ فرزانه» تأکید کرده اند. توجه به ساحت های پنج گانه مدنظر مولوی و لائودزه در تببین مقام فرزانگی نشان می دهد که این دو ضمن تشریح اوصاف و احوال این تیپ، با توجه به مبانی و جهان بینی متفاوت به ضرورت حضور و نمود آن در تبیین و تشریح درد و رنج انسان ها توجه کرده اند. مقاله در صدد است ضمن تأکید بر وجود تفاوت در نگره لائودزه و مولوی، نقش و کارکرد فرزانگان را در مهم ترین آثار این دو بررسی و تحلیل کند.
بررسی و نقد صلح کل در ادبیات عرفانی با مطالعه تطبیقی در سیره و اندیشه امیرمؤمنان علی(ع)
در این مقاله بر آن هستیم که به بررسی و نقد صلح کل در ادبیات عرفانی با مطالعه تطبیقی در سیره و اندیشه امیرالمومنین علی(ع) بپردازیم. ناگفته پیداست که امیرالمومنین(ع) در نهجالبلاغه با توجه به جایگاه والای انسانها اصالت را به صلح داده است، و جنگ را امری عرضی و فرعی دانسته است که با پایبندی به چارچوب اخلاقی و انسانی صدمات ناشی از جنگ به حداقل میرسد. در اسلام تاکید بر این اصل است که هرآنچه را برای خود میپسندید برای دیگران نیز بپسندید. طبق بررسیهای به عمل آمده در هیچ نبردی نیز امیرالمومنین(ع) خواستار اولیهای نبرد نبوده است، در واقع ایشان بیش از هرکسی از صلح کل و مصالحه استقبال کردهاند. اما صلح و دوستی از اصول اولیه تصوف وعرفان نیز است و از پایههای مهم ادبیات عرفانی محسوب میشود. در دورههای ابتدایی عرفان و در میان فرقههای ابتدایی این اصل کمتر وجود دارد اما در سدههای بعدی در تصوف عاشقانه این اندیشه بیشتر آشکار است. بنابراین طبق گزارش ارائه شده، بر آن هستیم که به روش کتابخانهای و کیفی به بررسی صلح کل در ادبیات عرفانی و آراء امیرالمومنین(ع) بپردازیم.
تحلیل روان شناختی داستان سیمرغ از منطق الطیر عطار نیشابوری براساس نظریه آبراهام مازلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی ادبیات عرفانی فرهنگ مان و تطبیق آن با نظریات نوین روان شناسی از موضوعات جالبی است که اخیراً بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این موضوعات شباهت عرفان و مراحل آن با نظریه های روان شناسان انسان گرا است. از این روی هدف این مقاله بررسی داستان سیمرغ از منطق الطیر عطار نیشابوری به عنوان یکی از نمونه های ادبیات عرفانی با نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مازلو است. سلسله مراتب نیازهای مازلو به ترتیب شامل پنج نیاز فیزیولوژیک، نیاز به ایمنی، نیاز به محبت و تعلق پذیری، نیاز به احترام و نیاز به خودشکوفایی می شود. روش مطالعه به صورت تحلیل مفهومی و معنای مکالمات موجود بر اساس نظریه ذکر شده، است. بنابراین مجموعه استدلال های موجود در داستان تمثیلی سیمرغ با مراحل نیازهای مازلو تطبیق یافته و به صورت مفهومی و محتوایی مورد بررسی قرار گرفتند. از نتایج تطبیق های به عمل آمده می توان نتیجه گرفت که استدلال های تمثیلی پرندگان در هر طبقه به تدریج و با پیشروی در طی داستان با نیازهای مطرح شده در نظریه مازلو تاحدودی همخوانی دارند. علاوه براین به موازات پیش رفتن در داستان نیازهای سطح بالاتری مطرح شده است. اگرچه محتوا متفاوت است اما فرایندها مشابه به نظر می آیند. علاوه بر کلیات، موارد متعددی از جزئیات آنها نیز با همدیگر همخوانی دارند. بنایراین می توان گفت که نظریه مازلو می تواند قالب مفهومی مناسبی برای درک داستان سیمرغ در نظر گرفت.
بررسی مضامین معمارانه در رساله عرفانی مرصاد العباد
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
147 - 169
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، خوانشی است از مضامین معمارانه در فصل آفرینش انسان از رساله مرصادالعباد من المبدأ و المعاد اثر نجم الدین رازی عارف قرن هفتم هجری، به تعبیر دیگر؛ این رساله جریانِ گذر آدمی است در سفر از مبدأ و آفرینش گاه بهشت و سپس هبوط و حضور در عالم ناسوت و باز در ادامه؛ سیر و رسیدن به مقصد أعلی و زندگانی باقی. خلقت آدمی و سلوک روح او و مسکون شدنش در منزلگاه جسم و تن و... جای پای انواع تشبیهات و تمثیلات در حوزه سکنی گزیدن و منزل و مأوی گرفتن را در این نوشتار عرفانی باز کرده است. بدین ترتیب این تمثیلات و استعارات و ایماژهایی زیبا و منحصر بفرد که با استفاده از عناصر و سازه های معماری (خانه، عمارت، کوشک و...) ساخته و پرداخته شده اند، توانسته علاوه بر بیان زیباترین مفاهیم عارفانه پیوندی دلنشین از ادبیات و معماری را نیز به تصویر بکشد