مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
شعر
حوزه های تخصصی:
شاعران معاصر برای بیان افکار فلسفی و اجتماعی خویش، از ابزارهای مختلفی بهره گرفتند. از مهم ترین و بارزترین آنها استفاده از نمادها است؛ یکی از نمادهای طبیعی، باران است که در شعر معاصر فارسی و عربی جلوه ی ویژه ای یافته است؛ و در شعر شفیعی کدکنی و بدر شاکرالسیاب، کارکرد نماد شناختی پر رنگی دارد. هر دو شاعر با استفاده از این نماد، سروده های سمبولیستی قابل توجهی خلق کرده اند و در قالب آن افکار سیاسی فلسفی خود را به خوبی به تصویر کشیده اند. نگارندگان در این مقاله با رویکردی تطبیقی، متأثر از مکتب آمریکایی به کارکرد نمادین و متناقضِ باران، در اشعار شفیعی کدکنی و بدرشاکرالسیاب می پردازند و این نتایج حاصل شده است که هر دو شاعر به برداشتی مشترک درباره مفهوم باران رسیده اند؛ یعنی برای بیان مفاهیم سیاسی و اجتماعی خویش، با بکارگیری ابعاد متضاد واژه « باران» بر عمق و تأثیر سمبولیک این کلمه افزوده اند و سیلاب هایی از مفاهیم مثبت(شادی، حیات بخشی و باروری، رستاخیز و... ) و منفی (مرگ، ویران گری، یأس و ناامیدی و...) را بر سر خوانندگان فرود آورده اند. البته مفاهیم مثبت و زندگی بخش «باران» در اشعار هر دو شاعر در مقایسه با مفاهیم منفی آن بسامد بالاتری دارد.
کارکرد عناصر فرهنگ عامه در اشعار اخوان ثالث
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، کارکردهای گوناگون عناصر فرهنگ عامه در اشعار اخوان ثالث بررسی شده است. اخوان که شاعری است ملی گرا و شیفته ی فرهنگ اصیل کشورش، اشکال متنوع فولکلور را از ادبیات شفاهی گرفته تا آداب و رسوم، باورهای عامیانه و خرافی، دانش عامیانه، بازی ها و... به طرزی گسترده، به انحاء مختلف و با مهارتی بی نظیر در سروده هایش به کار گرفته است. مطالعه ی دقیق اشعار او بیانگر آن است که علاوه بر استفاده ی تفنّنی شاعر از این عناصر در مضمون پردازی، اشکال مختلف فولکلور در شعر او کارکردهای مخصوصی یافته است که مهم ترین آنها عبارت است از بیان حسب حال، انتقادات اجتماعی و سیاسی، پند و اندرز، نفوذ در دل ها ، گسترش حوزه ی تخیل و پدیدآوردن ایجاز هنری. این کارکردها در این نوشتار به شیوه ی توصیفی- تحلیلی بررسی می گردد.
ایهام ترادف ویژگی سبکی منحصر به فرد حافظ
حوزه های تخصصی:
یکی از صناعات ادبی در زبان هنری فارسی که بیشتر مربوط به شعر می شود ایهام (توریه) است. ایهام به جهت داشتن دو معنی دور و نزدیک و اراده شدن معنی دور و گاه هر دو معنی دور و نزدیک از طرف گوینده در خواننده گمان افکنی می کند و او را وامی دارد که درنگ بیشتری بر واژگان داشته باشد. ایهام به گونه های متفاوت تقسیم می شود. یکی از انواع ایهامات، ایهام ترادف است. ایهام ترادف شگرد هنری زبان حافظ در غزل هایش می باشد و سرایندگان بزرگ ادب فارسی به ندرت برای یکبار از آن استفاده کرده باشند ولی در حافظ بسامد فراوان دارد و به ویژگی سبکی او تبدیل گردیده است.
تحلیل و بررسی آرایه ی «تقابل فعل» در سروده های سعدی و حافظ
حوزه های تخصصی:
یکی از آرایه های هنری در ادبیات فارسی «تقابل یا تنافی فعل» است که در ساحت زبان رخ می نماید و صنعتی بدیعی به شمار می آید. آرایه ی تقابل فعل اگر هنرمندانه و به صورت پیوسته همراه با آرایه هایی همچون لفّ و نشر و جناس، شکل بگیرد بر بلاغت و زیبایی سخن می افزاید. این آرایه از نظر بسامد و فراوانی که بتواند ویژگی سبکی محسوب شود یعنی از فراوانی برخوردار باشد فقط در شعر و نثر جناب سعدی و حضرت حافظ، دیده می شود و منحصر به این دو قلّه شعر و ادب فارسی دری است. نگارنده در این گفتار می کوشد با نیم نگاهی به هنر شعر و ساحت زبان به ضرورت آرایه ی بدیعی «تقابل فعل» به بررسی و تحلیل آن در شعر سعدی و حافظ بپردازد.
بررسی و تحلیل گونه های ادب غنایی در شعر هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی گونه های ادب غنایی و چگونگی کاربرد آن ها در شعر معاصر می تواند ما را با جنبه های تازه ای از شعر دراین مقطع آشنا سازد در این مقاله گونه های ادب غنایی در دو مجموعه شعر سیاه مشق (کلاسیک) و تاسیان (شامل اشعار نیمایی و سپید) از هوشنگ ابتهاج بررسی می شود و هر کدام از این شاهدهای شعری از منظر زیبایی شناسی و دیدگاه های غنایی تحلیل می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد بیشتر گونه های ادب غنایی در شعر هوشنگ ابتهاج وجود دارد. به ویژه گونه هایی که موضوع هایی چون: عشق، سیاست و اجتماع را به تصویر می کشد که همین نشانگر سبک و سیاق رمانتیسم شاعر است. بیشترین میزان استفاده او از گونه های غنایی تصویری است تا گونه های توصیفی یعنی شاعر به جای آن که به توصیف ابنیه و البسه و اطعمه بپردازد به تصویرسازی وضعیت شخصی و اجتماعی سیاسی دوران مشغول است. این مقاله می کوشد تا ابعاد غنایی شعر ابتهاج را واکاوی و بررسی نماید.
کاربرد ادبی و هنری حرف الف در پهنه ادب پارسی (با تکیه بر اشعار جامی و شاعران سبک عراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آ، الف، ا، (همزه)، اولین حرف الفبای زبان فارسی و عربی است و نیز نخستین حرف از حروف جمّل و ابجد بوده و به حساب جمّل نماینده عدد یک است. الف، رمز برج ثور است. الف در ادبیات عرفانی و کلامی و فلسفی کنایه از ذات یکتای احدیت، روح اعظم، عالم تجرید و تفرید و سرّ بیچون ... است. حرف الف به واسطه شکل و جایگاه خاص و برخی از ویژگیهای منحصر به فرد، یکی از پرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی بویژه در اشعار شعرای سبک عراقی است. در اکثر اشعار این شاعران، الف؛ سابق، پیشوا، صدرنشین، نامور است. الف؛ نمادِ قد موزون، استوار، مستقیم و رعنا است. الف؛ مظهرِ سرافرازی، سربلندی، لاغری، ضعف، قیام، استقامت، قائم بودن است. الف، عاشق بالای خود است. الف چون سرکش دارد، پس سرکش است. الفِ زبان دار و دوزبان، در عین داشتن زبان، خاموش است. الف، فقیرترین به حساب می آید. الف؛ نماد بی چیزی، فقر، گدایی، عدم و ترک اوصاف است. الف؛ عریانی، شادابی، بی سری، میان بستگی و آراستگی را به ذهن متبادر می کند. الف؛ مظهرِ تنهایی، تجرد، تفرد، صداقت، درستی و پاکی است. الف، بی حرکت و ساکن است. آفرینش الف با نقطه آغاز می شود. جمله حروف و اعداد بر محور حرف الف می گردند. الف، اولین حرف آفرینش است. الف، نمادِ خُردی و کوچکی و ریزی هم است. الف یکی از مشبه به های پرکاربرد ادب پارسی است و شعرا در تصاویر و مضامین شعری، خار، هلال ماه، عصا، قلم، انگشت، سرو، ماه نو، کمر باریک و... را به الف مانند می کنند. در این مقاله سعی شده است به کاربرد ادبی و هنری الف در اشعار شاعران سبک عراقی با تکیه بر اشعار جامی پرداخته شود.
بررسی و تحلیل شکواییه در شعر ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی گونه شکواییه که یکی از گونه های اصلی ادبیات غنایی می باشد،موضوع اصلی مقاله حاضر است.شکوائیه در وجود انسان به صورت فطری وجود دارد و انسان ها درمواقعی که از موضوعی نارضایتی پیدا می کنند به شکواییه روی می آورند. شاعران نیز با زبانی عالی تر از مردم عامه، به بیان مشکلات خود در قالب شکوه می پردازند. شکوائیه از زمان های گذشته درشعر شاعران وجود داشته است اما در شعر معاصر به علت تغییرات اجتماعی و سیاسی این دوره و سبک نیمایی جدید برای مخاطبان این نسل ملموس تر می باشد. به لحاظ حساسیت موضوع و زمان مورد بحث ، این مسأله نیاز به تشخیص و تمایز ویژه ای از سایر مباحث شعر معاصر می یابد. این مقاله به بررسی مقوله شکواییه در شعر ملک الشعرای بهار می پردازد.بهار نماینده شاعران کلاسیک پرداز معاصر است و از این جهت شعر او دارای اهمیت است.جایگاه سیاسی و اجتماعی او وجه متمایزی به شکواییه هایش نسبت به دیگر شاعران کلاسیک معاصر می دهد.مقاله حاضر تحلیل و بررسی دیوان اشعار بهار با روش توصیفی و تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای است که در سه قسمت اصلی نگارش شده،قسمت اول مقدمه ای گذرا بر ادبیات غنایی و گونه شکواییه است و در قسمت دوم که تنه اصلی مقاله است به بررسی و تحلیل اشعار شکوایی بهار بر اساس تقسیم بندی پنج گانه شکواییه و به ترتیب بسامد این دسته ها پرداخته شده است.شکواییه های بهار از نظر بسامد و فرم بیرونی و موضوع مورد بررسی هستند.شکواییه های او بیشتر زبانی سیاسی دارند و میزان ناسازگاری اندیشه پیشرو شاعر با دوران سیاسی خویش را نشان می دهند.پیوند ادبیات با اوضاع سیاسی جامعه در این شکواییه ها از جمله نشانه های معاصر شعر اوست.انسان و اجتماع هم به عنوان دو مولفه معاصر در شکواییه های کلاسیک او مورد توجه هستند.پس از واکاوی گونه شکواییه در شعر بهار به عنوان شاخص شعر کلاسیک معاصردر قسمت نهایی میزان تاثیرات سیاسی و اجتمای بر تفکرات فردی شاعر و همچنین میزان نوآوری و عدم خلاقیت او در تقسیمات شکواییه مشخص می شود.
تحلیل محتوای احادیث شعری امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
55 - 98
حوزه های تخصصی:
مروری بر سیره معصومان(ع) نشان می دهد که ایشان نیز از اشعار حکمت آمیز دیگران در کلام خود بهره برده و مضامین آن را تأیید کرده و گاه خود ابیاتی سروده اند. در احادیث نقل شده از امام رضا(ع)، 52 بیت ذکر شده که به نظر می رسد ایشان به خاطر مضامین ارزشمند اخلاقی و حکمی، آن ها را نقل کرده و در کلام خود بدان تمثل جسته اند. پاره ای از این اشعار تمثل شعری امام رضا(ع) و چند بیت نیز سروده خود ایشان است. نگارندگان با استفاده از روش تحلیل محتوا، از مجموع این 52 بیت شعر، در حدود 100 مضمون و 16 موضوع اصلی استخراج کرده اند که به اصطلاح «جهت گیری متن» نامیده می شود. این عناوین که ایده و پیام اصلی متن هستند با توجه به اصل «تبادر» به ذهن مخاطب خطور می کند. با «طبقه بندی» جهت گیری ها برای دستیابی به «مقوله»های تحقیق روشن شد که از 16 موضوع اصلی استخراج شده، 9مجموعه (56درصد) به موضوع چگونگی روابط اجتماعی انسان با دیگران، چهار مجموعه (25درصد) به موضوع امور فردی و اعمال عبادی انسان و سه مجموعه (19درصد) نیز به مسئله غصب خلافت توسط حاکمان ظالم و دشمنان اهل بیت(ع) اشاره دارند. لذا هدف اصلی مقاله که بیان جهت گیری اصلی اخبار شعری رضوی بوده، ذیل سه مقوله روابط اجتماعی، روابط فردی و روابط سیاسی طبقه بندی و موضوعات اصلی هر یک به تفصیل بیان شده است.
درنگی بر پیوندهای معنایی و بلاغی واژگان در ابیاتی از حافظ؛ نگاهی به کتاب مهندسی سخن در سروده های حافظ از محمد راستگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
35 - 52
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه مهم ترین ویژگی سبکی و هنری شعر حافظ، استفاده اعجاب انگیز او از ایهام و انواع آن و به ویژه ایهام تناسب است، محققان بسیاری کوشیده اند با استخراج شواهد ایهام و انواع آن در شعر او، لایه های معنایی و رمزوارگی زبانی او را به تصویر بکشند. ازجمله پژوهشگرانی که درزمینه شعر حافظ، مطالعات درخوری انجام داده است و آثار ارزشمندی را در این حوزه به جامعه ادبی و علمی تقدیم کرده، محمد راستگوست. از جمله آثار راستگو، کتاب مهندسی سخن در سروده های حافظ است که در سه دفتر گردآوری شده است. دفتر نخست، به نام در پی آن آشنا ، شامل سه گفتار در باره زبان و بیان هنری حافظ است. نویسنده در این کتاب، کوشیده است شگردهای هنری حافظ را برای دستیابی به هندسه استوار و خلل ناپذیر سخن خویش بازنماید. این مقاله کوشش دارد ضمن تأیید یا نقد توضیحات راستگو ذیل ابیات که در پیوند با شگردهای هنری حافظ آورده شده است، نکات و مطالب دیگری نیز برای تکمیل و تبیین ظرفیت های بیشتر هنری شعر حافظ و به ویژه ابیات بحث شده مطرح کند. روش پژوهش، کتابخانه ای و اسنادی است.
تبیین نقش و جایگاه آرایه «تشخیص» در شعر و نگارگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
87 - 108
حوزه های تخصصی:
شعر و ادبیات فارسی در طول تاریخ با نگارگری ایران پیوندی عمیق داشته است. نگارگران توانسته اند با شناخت ظرائف شعری و معادل سازی تصویری آنها، بیانی متعالی و متناسب با فرهنگ غنی ایرانی به تصویر بکشانند. در این میان آرایه «تشخیص» یکی از خیال انگیزترین صوری است که در شعر و نگارگری سبب پویایی شده است؛ همچنین بیان کننده عالمی فرامادی است. پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هاست: 1- آرایه تشخیص در شعر فارسی چه جایگاهی داشته است؟ 2- نگارگران چگونه از ابزار بیانیِ آرایه تشخیص در آثارشان استفاده کرده اند؟ هدف این مقاله، تبیین جایگاه آرایه تشخیص و بیان هنری انواع آن در شعر و نگارگری است. این پژوهش با بررسی آرایه تشخیص در شعر و نگارگری به این نتیجه دست یافت که این آرایه در شعر به دو صورت کلی انسان وارگی و جانورپنداری یا آنمیسم و به طرق مختلف به کار رفته است. همین رویکرد در آثار نگارگری ایران نیز رعایت شده است؛ به گونه ای که نگارگران از آرایه تشخیص در حوزه های گوناگونی همچون عناصر طبیعت، عناصر حیوانی، اشیا، نقوش تجریدی و مفاهیم انتزاعی برای بیان مکنونات قلبی خویش استفاده کرده اند. روش تحقیق به شیوه توصیفی - تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای - اسنادی است.
بررسی مختصاتِ زبانیِ قصایدِ فریدون توللی
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
105 - 122
حوزه های تخصصی:
فریدون توللی از پیشگامان شعر نو فارسی و از زمره شاعران تأثیرگذار معاصر ایران به شمار می رود که علاوه بر طبع آزمایی در قالب های نوین، چندین قطعه شعر زیبا و دل نشین در قالب های کهن از جمله قصیده نیز از وی به جای مانده است. تعداد قصاید او اندک و کمتر از بیست و پنج قصیده است که مضامین گوناگونی از قبیل وصف طبیعت، مدح و ستایش، مسائل سیاسی و اجتماعی و... را شامل می شود. جامعه آماری این تحقیق را مجموعه قصاید او که اغلب در مجموعه «بازگشت» به چاپ رسیده، تشکیل می دهد. هدف از این پژوهش، بررسی و شناخت شاخص ترین ویژگی های زبانی فریدون توللی در مجموعه قصاید وی از منظر واژگان، ترکیبات، نحو جملات، افعال پیشوندی، باستان گرایی لغوی و نحوی و... با روش توصیفی – تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای است تا از این طریق بتوان سیمای عناصر زبانی حاکم بر قصاید توللی را ترسیم نمود. یافته های این مطالعه نشان می دهد که زبان شعری توللی در مجموع ساده، سلیس و پخته است. وی با ساختن ترکیبات بدیع و جدید، به کار بردن واژگان امروزین (بخاری و ارز دلاری) در کنار واژگان کهن (هودج و خراج)، استفاده از کلمات عامیانه، کاربرد جملاتی که دارای ساختار نحوی خطی و مستقیم هستند و موارد متعدّد دیگر در مجموعه قصاید، دایره و شمول لفظی و معنایی واژگان زبان فارسی را غنی تر و پربارتر کرده است.
مطالعه چگونگی اقتباس انیمیشن های کوتاه کمپانی «تانت میو» از اشعار سورئالیستی فرانسه
حوزه های تخصصی:
اقتباس از امر ادبی(شعر) به امر فیلمیک(انیمیشن)از دغدغه های این پژوهش می باشد. هدف از این تحقیق، شناسایی مفهوم شعر و بررسی جنبش شعر سورئالیسم و چهار شاعر مطرح آن در اوایل قرن بیستم فرانسه برای تحلیل چگونگی انتقال کلمات و تعابیر ادبی آنها در شکل تصویری آثار کمپانی «تانت میو» است. بررسی امر اقتباس در گذرگاه سینما و مؤلفه های کاربردی آن جهت درک بهتر موضوع و همچنین نقش کارگردان در این مسیر از اصلی ترین موارد مطرح شده می باشند. بر طبق فرض اولیه، انیمیشن رسانه ای ارجح برای بازنمایی شعر است که دلیل آن قدرت خیال در خلق روایت هایی است که پیش از آن در شعر با زبانی فراتر از معنی معمول واژگان به زبان آمده است. در این پژوهش با تحقیق کتابخانه ای و دریافت چهار فصل از مجموعه انیمیشن های ۱۳ قسمتی کمپانی مذکور از تهیه کننده فرانسوی آن و همچنین ترجمه اشعار و مصاحبه ها از زبان فرانسه به فارسی توسط پژوهشگران، سعی شده است که رابطه ای میان انیمیشن و شعر برقرار کرده و به تحلیل آثار مربوطه پرداخته شود. نتایج به دست آمده، نمایش خصوصیات منحصر به فرد انیمیشن و روند اقتباس بین دو رسانه است که در نهایت به ما تصویری واضح تر از چگونگی اجرای موفق این روند می دهد.
بازتاب ادبیات شاعرانه ایرانی در انیمیشن ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز ایرانیان احساسات خود را در قالبی منظوم به کلام یا نوشتار درمی آوردند و بیان شاعرانه را شیواتر و تأثیرگذارتر می پنداشتند. آثار به جا مانده از این پندار، مملو از مضامین گوناگونی؛ ازجمله پند و اندرز، طنز، عاشقانه، تاریخی، اجتماعی و غیره است. ادبیات شاعرانه ایرانی همچنان بدیع و تازه می نماید و گذر تاریخی نتوانسته است آن را به فراموشی بسپارد. این ادبیات، به عنوان خصلتی فرهنگی و ملی، هم اکنون ابعادی فراملی یافته و مورد توجه هنرمندان، ادیبان و روشنفکران سطوح بین المللی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی، ضمن درک ضرورت و اهمیت نگاهداشت این داشته فرهنگی، پس از مرور ویژگی های منحصربه فرد انیمیشن، در تلاش است تا پیوند میان ادبیات شاعرانه ایرانی و این هنر را مورد مداقه و بررسی قرار دهد. در این مقاله، ابتدا ادبیات و آرایه های تشکیل دهنده آن، مانند تشخیص، استعاره، نماد و غیره تعریف شده اند و سپس، طبق مبانی نظری سینما و انیمیشن، با انتخاب هدفمند از موارد مطلوب، نمونه هایی با عنوان «زال و سیمرغ»، «رستم و اسفندیار»، «دیوار و آب»، «در امواج سند»، «اگر بهار نیاید» و «هفت شهر» از انیمیشن های شاعرانه برگرفته شده از شعر کهن و نو مورد تحلیل قرار گرفته اند. مسئله اصلی این پژوهش، چگونگی استفاده از ادبیات شاعرانه در شیوه بیانی و ساختاری انیمیشن است. روش پژوهش کیفی، با رویکردی توصیفی و فرمالیسیتی، بر اساس منابع کتابخانه ای و آرشیوهای صوتی و تصویری بوده است.
تحلیلی بر نمود معماری در شعر شاعران (قرون پنجم تا نهم)
حوزه های تخصصی:
شعر یکی از هنر های ارزشمند است که با معماری دارای جهان مشترک می باشد و معماری و شعر در این سرزمین پیشینه دراز دارند و دارای ارزش های فرا زمانی و فرامکانی می باشند؛ اما باید به این نکته نیز توجه داشت، که به هر جهت با گذشت زمان این ارزش ها نیازمند نو شدن و نوزایی هستند.در این مقاله هدف از بررسی های انجام شده توجه به معماری در آثار شاعران برجسته ای بین قرون پنجم تا نهم همچون فردوسی، مولانا، نظامی، حافظ و ...اهمیت معماری در زمان حیات آن ها است. شعر و معماری هر دو هنر هستند. شعر، هنر کلامی و معماری، هنر ساختاری و سازه ای که این نسبت میان دو هنر تصویری و آوایی باید با احتیاط صورت بگیرد و در تمام موارد این انطباق، نظیر و مانند نخواهد داشت. چارچوب نظری مورد استفاده به صورت کیفی، تحلیلی می باشد. این پژوهش در سطح نظری انجام گرفته که مبتنی بر بررسی مبانی نظری از روش مروری و کتابخانه ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل بررسی های محیطی جهت دست یابی به تحلیل جامع، مطالعه کتب و مجلات، مقالات لاتین موجود، اسناد صوتی و تصویری، شبکه اینترنت و سایر منابع در دسترس زمینه تحقیق اند.نتایج این بررسی ها نشان می دهد که شاعران و اشعار آن ها به وضوح نسبت به فضاهای معماری با جنبه های عمومی و خصوصی توجه بخصوصی داشته اند.
جلوه های نمادین طبیعت در شعر و نگارگری قرون چهارم و هفتم هجری (با تاکید بر اشعار منوچهری دامغانی و غزلیات شمس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
159 - 179
حوزه های تخصصی:
نمادگرایی به عنوان یکی از ابزارهای بیان تصویری و انتقال مفاهیم، آثار زیادی از نگارگری ایرانی را در صورت و معنا به هم نزدیک کرده است، از سوی دیگر کاربست نماد یکی از آرایه های ادبی نیز محسوب می شود. در رهگذر سرودن، آنچه چشم احساس، عاطفه و تخیّل شاعر را بیشتر به سوی خود جذب می کند، آفرینش و پهنه و گستره طبیعت است. هنرمند ایرانی در فضایی نمادین به آفرینش می پردازد؛ نگارگر ایرانی با بهره گرفتن از بستر ارزشمند شعر و ادب فارسی، نه در پی بازنمایی طبیعت ملموس، بلکه به فرانمایی جلوه های نمادین پرداخته است. منوچهری دامغانی و مولانا محمد جلال الدین بلخی (شمس) از برجسته ترین مهم شعرای توصیف گر طبیعت در ادبیّات فارسی هستند. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی در صدد واکاوی جلوه های نمادین طبیعت در شعر و نگارگری قرن چهارم و هفتم هجری است. یافته های پژوهش نشان می دهد، کاربرد طیف واژگانی در اشعار منوچهری و مولوی نشان از آن دارد که جهان شعری آن ها، جهانی سبز و مملاء از نمادهای طبیعت پرور است. نمادپردازی تصویرگری طبیعت در شعر این دو شاعر و نگارگری قرن چهارم و هفتم هجری به صورت زیبایی نمایان است. ابداع و استفاده از عناصر نمادین در نگارگری ایران در قرون چهارم و هفتم هجری، صورت مستقلی نداشته بلکه روند تکاملی در صورت و محتوا را براساس شعر و ادب فارسی این دوره همراه با شاعرانی چون منوچهری و مولانا و تحت تاثیر ورود تصویرسازی طبیعت پردازانه به شیوه چینی در نگارگری ایران طی کرده است. اهداف پژوهش 1.شناخت جلوه های نمادگرایی از طبیعت در شعر و نگارگری ایران با تاکید بر اشعار منوچهری دامغانی و غزلیات شمس. 2.مقایسه عناصر طبیعت از دیدگاه منوچهری (طبیعت گرای صرف) و مولانا (شمس). سؤالات پژوهش 1.کاربست نمادگرایی چه جایگاهی در اشعار منوچهری و مولوی و نگارگری قرن چهارم و هفتم هجری داشته است؟ 2. منوچهری دامغانی و مولوی در اشعار خود به طبیعت چه نگاهی داشته اند؟
تأثیر فضای مجازی بر شعر امروز؛ پدیدار شناسی تجربه زیسته شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۰۸
62 - 39
حوزه های تخصصی:
رسانه های جدید و فناوری های ارتباطی برآمده از اینترنت، ساحت های مختلف زیست فرهنگی، اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده است. در این میان شعر فارسی به عنوان یکی از مهمترین مظاهر فرهنگی در ایران، تا چه حد از این فناوری ها تأثیر پذیرفته است؟ این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است و پاسخ خود را به منظور رسیدن به یک مدل نظری، با رویکردی پدیدار شناختی از تجربه زیسته شاعران فارسی زبان جسته است. برای رسیدن به این مدل، با استفاده از نمونه گیری هدفمند و براساس مطالعه زندگینامه ای، برای هشتاد و سه شاعر پرسش نامه ای را برمبنای مصاحبه نیمه ساختار یافته ارسال شد. این پاسخ ها سپس با استفاده از کدگذاری باز و نظری به مقوله های مختلفی تقسیم شد که مقوله مرکزی تحقیق، وجود اضطراب فناورانه در نزد شاعران بود. براین اساس با استفاده از رویکرد نظام مند روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) به مدلی رسیدیم که وضعیت پیش روی شاعران در قبال تأثیرات فضای مجازی را در سه راهبرد «ادغام»، «تلفیق» و «تداوم» مشخص می کند. براساس این مدل، پیشنهادهایی برای کاستن از اضطراب فناورانه در نزد شاعران و بهره مندی از محاسن فضای مجازی ارائه شد.
عناصر نقاشی در دیوان "مایفوق الوصف"سوزان علیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عناصر نقاشی در شعر، از موضوعات بینارشته ای ادبیات تطبیقی است که با رونق مکتب آمریکایی در پژوهش ادبی معاصر به کار گرفته شد؛ اما این محور، علی رغم زمینه های پژوهشی متعدد، مورد استقبال کمتری قرار گرفته است. باید توجه نمود که شاعران بسیاری، رویکرد و صبغه نقاشیگری دارند و در حقیقت با کلمات به جای شعر سرودن، رسم و نقاشی می کنند. این فرایند در اشعار شاعرانی که علاوه بر حرفه شعرسرایی، نقاش هم هستند، بسیار موضوعیت پیدا کرده است. در ادبیات معاصر عربی شاعرانی که از این دو حرفه درکنارهم برخوردار هستند؛ اندک نیستند که مطرح ترین چهره در شعر عربی دوره أخیر، سوزان علیوان، شاعر و نقاش معاصر است که جزو شاعران جیل التسعینات (دهه نود قرن بیستم) است. وی بسیاری از سازوکارهای نقاشی را به کار برده است و میان نقاشی وشعر او همبستگی زیادی وجود دارد. گویی او در دفترهای شعری اش، با موم و رنگ نقاشی می کند. از این رو شعر او، زمینه ای برای بروز عناصر متعدد نقاشی است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی عناصر نقاشی در شعر سوزان علیوان می پردازد. نتیجه پژوهش نشان می دهد؛ سوزان علیوان در شعر خود از عناصر نقاشی مختلفی نظیر رنگ، قاب بندی، تقارن و قرینه سازی، عینیت و ایستایی بهره گرفته است که این موضوع در عناوین، مقاطع و بندهای شعری دیوان ما یفوق الوصف او تجلی پیدا کرده است.
بازتاب جلوه های لذت این جهانی در شعر، نقاشی و معماری عصر صفوی با استفاده از رویکرد تطبیقی هنری رماک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با مفروض داشتن ارتباط بین حوزه های متنوع اندیشه و هنر هر عصر، پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی و بینارشته ای است که به مطالعه ی ارتباط بین شعر، نقاشی و معماری عصر صفوی می پردازد و با استفاده از نظریه ی ادبیات تطبیقی هنری رماک، و بررسی بینارشته ای شعر، نقاشی و معماری عصر صفوی در پی تبیین و تحلیل این موضوع است که چگونه مفهومی یکسان، به اشکال متفاوت در شعر، نقاشی و معماری این عصر نمود یافته است. بر اساس یافته های این پژوهش، لذت این جهانی و کسب لذت و سرخوشی، که از مؤلفه های اساسی زمینی شدن و روی گردانی از عوالم دیگر است، یکی از پیش فرض هایی است که اساس اندیشه و هنر این عصر را شکل می دهد. از این روی، شاعران، نقاشان و معماران عصر صفوی به اشکالی مختلف و متنوع، به جنبه ی لذت بخش بودن هنر خود توجه داشته اند و بر اساس آن به آفریدن و خلق آثار خود دست یازیده اند.
فریاد خون ها درنگی بر بُن مایه های پایداری در شعرِ حسن عبدالله قرشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسن عبدالله قرشی، از شاعران و نویسندگان معاصر از کشور عربستان سعودی است که در برخی دیوان-های شعری خود، ندای ضدّ استعماری سر داده و به ویژه در حمایت از قیام ملّت فلسطین و محکومیت جنایت های صهیونیست ها، قصائد حماسی و زیبایی سروده است. تمجید از شهدای قدس، تشویق به مبارزه بر علیه دشمن اسرائیلی و ...، بازتاب گسترده ای در شعر حسن قرشی دارد و او را به چهره ای شاخص و ممتاز در میان دیگر سرایندگان سعودی تبدیل کرده است. علاوه بر موضوع فلسطین، قیام ملّت الجزائر بر علیه اشغال گران فرانسوی نیز بازتاب گسترده ای در شعر پایداری قرشی دارد. قرشی به طور کلی، یک شاعرِ رمانتیک است که بسیاری از مؤلّفه های یک شعر رمانتیکی را در خود دارد و از همین رو، غزل و اشعار عاشقانه، بخش قابل توجّهی از تولیدات شعری او را به خود اختصاص داده است. البته پرداختن به موضوع غزل، او را از نگاه به مسائل سیاسی باز نداشته؛ بلکه روحیه ظلم ستیز او موجب شد تا با سلاح شعر، طوفانی ترین اشعار را در دفاع از ملّت های آزاده ای چون فلسطین و الجزائر بسرایداین پژوهش در پی آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی، مهم ترین مؤلفه های مقاومت و پایداری را از خلال اشعار این سراینده معاصر عرب بررسی و تحلیل نماید، ضمن شناساندن یکی از شاعران برجسته و چهره های شاخص در ادبیات مقاومت کشور عربستان، یعنی «حسن عبدالله قرشی» و اشعار انقلابی او،همچنین سعی دارد به جلوه های گوناگون مقاومت، ظلم ستیزی و دفاع از حقوق از ملّت های آزاده جهان در شعر او بپردازد.
مضامین مشترک پایداری در سروده های سلمان هراتی و إبراهیم المقادمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و فلسطین دو کشوری هستند که جنگ را تجربه کرده و شاعرانِ این دو سرزمین در مورد ادبیات پایداری و مقاومت شعرهایی سروده اند که سلمان هراتی شاعر ایرانی و ابراهیم المقادمه شاعر فلسطینی از جمله این شعرا هستند. این نوشتار با شیوه تطبیقی به تحلیل و توصیف سروده های این دو شاعر در این زمینه می پردازد؛ هردوشاعر، عاشق وطن خویش بوده و به آن عشقی الهی و معنوی داشته اند. شهدا را گرامی و جاودانه معرفی کرده و البته خودشان هم، شهادت آرزوی قلبیشان بوده است. آنها تعدادی از سروده های خود را به شهدای خاصی اختصاص داده و به ظلم و ناهنجاری اعتراض کرده اند. این دو شاعر، از دشمنان، با بیانی نمادین سخن گفته اند و المقادمه دشمن را به تحدی طلبیده و تهدید و تحقیر کرده است. سلمان و المقادمه، در مورد رزمندگان شعر سروده اند و امید خود را در مورد به ثمر نشستن جهاد و مقاومت منعکس و ناامیدی را تقبیح کرده اند.