مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
خلاقیت
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه اخلاق کار اسلامی و خلاقیت کارکنان ادارات شهرستان کازرون است.پژوهش به روش توصیفی (همبستگی) است که تعداد 65 نفر از کارکنان ادارات شهرستان کازرون براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل دو پرسشنامه اخلاق کارِ اسلامیِ علی (2001) و خلاقیت رندسیپ بود که هر دو دارای روایی و پایایی قابل قبول بودند. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی t و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان می دادند که میان اخلاق کار اسلامی و خلاقیت کارکنان رابطه معناداری وجود دارد (56/0=r ، 01/0>ρ). همچنین نتایج به دست آمده از آزمون t نیز مبین آن است که میان اخلاق کار اسلامی کارکنان زیر 35 سال و بالای آن تفاوت معناداری وجود ندارد (25/0=ρ ، 15/1=t). نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره هم نشان می داد که میان جنسیت، سطح تحصیلات و سابقه کاری کارکنان و میزان اخلاق کار اسلامی آنها رابطه معناداری وجود ندارد.
بررسی روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: درمرور دیدگاه های موجود سلامت روان نگاهی یکپارچه برای ارتباط دادن مفاهیم خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن به سلامت روان دیده نمی شود. هدف: این پژوهش به منظور تعیین روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان تحت یک مدل یکپارچه انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره و لیزرل انجام گردید. نمونه شامل 120 دانشجوی دانشگاه های شهر تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش: شامل آزمون خلاقیت تورنس، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، مقیاس کنارآمدن لازاروس و مقیاس خودکارآمدی شرر بود که شاخص های روان سجی آن ها مورد تأیید قرارگرفت. یافته ها: بر پایه تحلیل های روش رگرسیون بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن ارتباط درونی مثبت و معنی داری وجود داشت. این روابط بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان منفی و معنی داری بود. مدل های برازنده شده لیزرل نیز نشان داد که بین خلاقیت و خودکارآمدی با سلامت روان از یک طرف و خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان از طرف دیگر روابط درونی منفی و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری : از مجموع تحلیل های روابط ساختاری می توان نتیجه گرفت که متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن از قدرت پیش بینی کنندگی قابل قبولی برای سلامت روان برخوردار هستند.
بازی های رایانه ای از منظر اخلاق کاربردی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکی و نوجوانی، حساس ترین سنین تربیتی هستند و بازی جزء جدایی ناپذیر این سنین است. امروزه بازی های رایانه ای، رقیب اصلی در عرصه بازی های کودکان و نوجوانان هستند. تحقیقات صورت گرفته درباره آثار مثبت و منفی این بازی ها بیشتر بر ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و سیاسی متمرکز است و کمتر به بعد اخلاقی پرداخته شده است.
بررسی این بازی ها از منظر اخلاق کاربردی با رویکرد اسلامی با به کارگیری روش موازنه متفکرانه مسئله مقاله است. بررسی چالش های موجود در این بازی ها از منظر دینی و نیز نحوه پیاده سازی اصول دینی به ویژه اصول اخلاق اسلامی بر بازی های رایانه ای از دیگر مباحث این مقاله است.
بررسی تأثیر شیوه های تدریس مبتنی بر تکنیکهای خلاقیت در آموزش و یادگیری دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
این مقاله شیوه های تدریس خلاقیت آفرین را مورد بررسی قرار می دهد. در این مقاله خلاقیت و یادگیری تعریف و تشریح شده است. همچنین ضرورت پرورش خلاقیت در دانش آموزان، عوامل آموزشگاهی مؤثردرخلاقیت، موانع خلاقیت وویژگی های دانش آموز خلاق بیان شده و درپایان روش های تدریسی که موجب پرورش خلاقیت می شوند موردبررسی قرارگرفته است.
یافته های این مقاله نشان می دهد که پژوهش، بستری مناسب برای تقویت و گسترش روحیة ابتکار، نوآوری وخلاقیت است. معلم به عنوان ایجادکنندة شرایط و تسهیل کنندة یادگیری دانش آموزان می تواند از طریق نوگرایی، انعطاف پذیری، عدم اجبار دانش آموزان به حفظ و انباشت ذهنی، شوخ طبعی، پرهیز از راهبردها و روش های قالبی آموزش، زمینه سازی برای ابراز وجود شاگردان و افزایش اعتماد به نفس در آنان، تحریک حس کنجکاوی فراگیران و بالاخره توأم ساختن آموزش با پژوهش به آموزش خلاق و پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان بپردازد.
بررسی تاثیر روش اجتماع پژوهشی در ""برنامه فلسفه برای کودکان"" بر خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش اجتماع پژوهشی در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر پرورش خلاقیت کودکان است. افرادی که در این پژوهش شرکت داشتند چهل نفراز دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی هستند، که از بین مناطق شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون خلاقیت تورنس (فرم تصویری ب) که دارای سه فعالیت و در چهار خرده مقیاس سیالی، انعطاف پذیری، اصالت، بسط است استفاده شد. داستان های فکری مرتضی خسرونژاد طی دوازده جلسه، در سه ماه، هر هفته یک جلسه شصت دقیقه ای آموزش داده شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون و با استفاده از گروه کنترل است . برای تحلیل داده ها از آزمون کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان خلاقیت کودکانی که تحت آموزش داستان های فکری مرتضی خسرونژاد قرار گرفته بودند، به طور معناداری بیشتر از میزان خلاقیت کودکانی بود که این آموزش را دریافت نکرده بودند.
تأثیر آموزش امکان اندیشی بر خلاّقیّت دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش امکان اندیشی(PT) بر خلاّقیّت و مؤلّفه های انعطاف پذیری و اصالت تفکّر (2 مؤلّفه خلاّقیّت)دانش آموزان دختر سال سوم ابتدایی اجرا شد. روش نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی را در بر داشت. نمونه پژوهش شامل 50 دانش آموز(20 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل)بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای ارزیابی خلاّقیّت دانش آموزان، از فرم های A و B آزمون تصویری خلاّقیّت تورنس به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 11 جلسه، طی 5 هفته، در جلسات آموزش امکان اندیشی شرکت داشتند و به منظور تحلیل داده ها، روش آماری کوواریانس به کار برده شد. یافته ها حاکی از آن بود که در سطح 05/0 P< تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون در مؤلّفه های خلاّقیّت و انعطاف پذیری دیده نمی شد، اما رابطه آموزش امکان اندیشی و مؤلّفه اصالت در سطح 05/0 P< معنادار بود. با توجه به یافته های پژوهش می توان اظهار داشت علاوه بر آموزش امکان اندیشی، متغیرهای دیگری نیز بر خلاّقیّت تأثیر داشته اند.
بررسی عوامل مؤثر در خلاقیت و نوآوری کتابداران دانشگاهی اصفهان از دیدگاه آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر جو سازمانی بر خلاقیت کارکنان: مطالعه موردی: سازمان اسناد و کتابخانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی رفتار سازمانی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها مدیریت و سازمان کتابخانه ها
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها کتابداران و کارمندان کتابخانه
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها حرفه کتابداری و اطلاع رسانی
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جو سازمانی بر خلاقیت از دیدگاه کارکنان سطوح مختلف سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است. به صورت چاپی میان Keys روش: پرسشنامه استاندارد سنجش جو سازمانی در زمینه باروری و پشتیبانی از خلاقیت موسوم به تمام مدیران، اعضاء هیئت علمی، و کارکنان بالاتر از فوق دیپلم در سازمان اسناد و کتابخانه ملی توزیع شد.در مجموع 183 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. SPSS پرسشنامه گردآوری شد و با استفاده از نر م افزار یافته ها: نتایج پیمایش نشان داد که کارکنان سازمان معتقدند جو کنونی سازمان آنگونه که باید مشوق و حامی خلاقیت آنان نیست. در میان عناصر مؤثر بر باروری خلاقیت در یک سازمان، مشو قهای مدیریتی، آزادی و مشوقهای سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی در حد مطلوب نیستند. همچنین موانعی در سازمان وجود دارد که مانع از رشد خلاقیت در کارکنان است. از سوی دیگر، کارکنان معتقد بودند که سازمان از بهر هوری در حد قابل قبولی برخوردار است. نگرش کارکنان مرد نسبت به کارکنان زن نسبت به جو سازمانی در رابطه با خلاقیت، مثب تتر بود. همچنین، هر چه سطح تحصیل کارکنان پایین تر باشد، جو سازمان را بیشتر حامی پرورش خلاقیت در خود می دانند. همچنین افرادی که دارای پستهای سازمانی بالاتر مثل مدیریت هستند نگاه مثبت تری نسبت به وجود حمای تهای مدیریتی در سازمان دارند در حالی کارکنان سطوح پایین معتقدند چنین حمایتهایی در سازمان به میزان مطلوب وجود ندارد. همچنین در مجموع، کارکنان معتقد بودند که بیشترین عوامل بازدارنده و نیز مشوق در سازمان مربوط به حوزه روی هها، ساختارها و نگرش های سازمانی است؛ لذا بهتر است مدیریت توجه خود را اصلاح روی هها، ساختارها و نگرش ها معطوف دارد.
بررسی ارتباط راهبردهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و خلاقیت با پیشرفت ریاضی در دانش آموزان تیزهوش اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط راهبردهای انگیزشی (جهت گیری هدف های پیشرفت، خودکارآمدی و اضطراب امتحان)، راهبردهای یادگیری(مرور ذهنی، بسط دهی و سازمان دهی و راهبردهای یادگیری فراشناختی (تفکر انتقادی و خودنظم دهی فراشناختی) و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان تیزهوش اصفهان انجام شد. جامعه این پژوهش همه دانش آموزان دبیرستانی رشته های نظری شهر اصفهان بودند. برای انجام این پژوهش 200 دانش آموز(108 دختر و 92 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و همه آن ها پرسشنامه جهت گیری هدف های پیشرفت الیوت و موریاما، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و همکاران، و پرسشنامه خلاقیت تورنس را تکمیل نمودند. یافته ها نشان داد که هدف تبحرگرا، خودکارآمدی، سازمان دهی و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی رابطه ی مثبت و معنادار، و اضطراب امتحان با پیشرفت تحصیلی رابطه ی منفی و معنادار داشتند. خودکارآمدی، اضطراب امتحان و خلاقیت در یک مدل توانستند 42 درصد از واریانس پیشرفت درس ریاضی را پیش بینی کنند و نیز سهم خودکارآمدی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بیش از سایر متغیرها بود.
بررسی میزان خلّاقیّت در دانشجویان ورودی و خروجی دانشگاه های دولتی (مطالعه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه ویژگی خلّاقیّت، یکی از ویژگی هایی مؤثر در توانمندی های کارآفرینانه، در میان دانشجویان دانشگاه های دولتی مازندران انجام شد. برای این منظور 394 نفر دانشجوی کارشناسی پیوسته به روش تصادفی و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. پرسشنامه پژوهش میان دانشجویان مورد مطالعه ابتدا در سال اول تحصیل (خروجی نظام آموزش و پرورش و ورودی نظام آموزش عالی) و سپس در سال آخر تحصیل (خروجی نظام آموزش عالی) توزیع شد. پس از بررسی ویژگی خلّاقیّت و اجزای اصلی آن و استفاده از آزمونT ، نتایج نشان داد که بین دو گروه مورد پژوهش در ویژگی های سلاست فکری، عمل گرایی و رؤیاپردازی و در نهایت ویژگی خلّاقیّت اختلاف معناداری وجود دارد. همچنین میانگین این ویژگی ها در دانشجویان ورودی (6954/69) و خروجی (6294/67) نشان داد که میزان خلّاقیّت دانشجویان در سال آخر تحصیل به نسبت سال اول تحصیل کم تر بوده است. به این دلیل با توجه به اهمیت کارآفرینی و نقش آن بر رشد و توسعه جوامع و همچنین نقش دانشگاه ها در این خصوص، برنامه ریزی و اتخاذ تدابیر مناسب برای اصلاح روند موجود ضروری است.
ارائه مدل خلاقیت و نوآوری در دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در راستای پاسخگویی به این سؤال اساسی است که مدل مناسب خلاقیت و نوآوری در دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران بر اساس فرمایشات حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) کدام است؟
این تحقیق بر مبنای اهداف و ماهیت تحقیق از نوع اکتشافی بوده و بر مبنای دستاورد تحقیق نیز کاربردی است. جامعة آماری تحقیق اسناد و مدارک مرتبط با سخنرانی های حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) و نیز خبرگان آموزشی که با مباحث خلاقیت و نوآوری، آشنا بوده اند، است. اسناد و مدارک با روش نمونه گیری هدفمند و خبرگان آموزشی به صورت سرشماری انتخاب شدند. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای اسناد و مدارک و پرسش نامه استفاده گردیده که با استفاده از روش های کتابخانه ای و میدانی داده های مورد نیاز گردآوری شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدل مناسب خلاقیت و نوآوری در دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران بر اساس فرمایشات حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) مدلی است که در برگیرنده سه مولفة ارزشی (متغیرهای نگرش و بینش اسلامی، قصد و نیت اسلامی)، فردی (توانمندی افراد، شخصیت افراد، انگیزش افراد) و سازمانی (اهداف و راهبرد سازمانی، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فن آوری سازمانی، مدیریت منابع انسانی و نظام آموزش مناسب) است.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش مدیران واحدهای تولیدی نسبت به فضای کسب و کار (بررسی موردی: یزد)
حوزه های تخصصی:
می توان اذعان داشت که بخش قابل توجهی از مقتضیات اقتصادی هر کشور در گرو فضای کسب و کار مساعد و مناسب آن کشور است. عدم برخورد مناسب با پدیده فضای کسب و کار در ایران و در نظر نگرفتن علایق و نگرش های مدیریتی از جمله کارآفرینان آن، همواره مشکلات و نارسایی های در بهبود فضای کسب و کار به دنبال داشته است. بررسی نگرش مدیران واحدهای تولیدی بهعنوان کارآفرینان می تواند ما را در شناخت موانع و مشکلات موجود بر سر راه بهبود فضای کسب و کار یاری رساند تا از این طریق بتوان با برنامهریزیهای مناسب از سوی دولت زمینه کارآفرینی و بالطبع اشتغال را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش مدیران واحدهای تولیدی نسبت به فضای کسب و کار در شهر یزد انجام گرفت. این پژوهش با روش پیمایش و به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه را مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط فعال شهر یزد تشکیل می دادند که براساس فرمول کوکران 145 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، به عنوان حجم نمونه، انتخاب شدند. تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. تکنیک های آماری مورد استفاده، شامل آزمون تفاوت میانگین (T-test)، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بوده است. و سپس اطلاعات جمعآوری شده (بوسیله پرسشنامه) با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد میزان نگرش مدیران نسبت به فضای کسب وکار مثبت است. هم چنین یافته ها نشان داد که بین جنسیت، وضعیت تأهل، ارتباط با واحد تولیدی، نوع سازمان و سطح مدیریت مدیران با نگرش نسبت فضای کسب و کار تفاوت معناداری وجود ندارد. هم چنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سن، تحصیلات، درآمد ماهیانه، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر و تعداد شاغلان با نگرش مدیران نسبت به فضای کسب و کار رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین متغیرهای اصلی تحقیق شامل ریسک پذیری، خلاقیت، پذیرش اجتماعی، دینداری و بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی با نگرش نسبت به فضای کسب و کار همبستگی مثبت، مستقیم و معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به ترتیب سه متغیر پذیرش اجتماعی، خلاقیت، دینداری در مجموع 5/60 درصد از واریانس نگرش نسبت به فضای کسب و کار را تبیین می کنند.
رابطه سیستم فن آوری اطلاعات با خلاقیت کارکنان آموزشی در مدارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سیستم فن آوری اطلاعات، با خلاقیت مدیران و معلمان دبیرستان های پسرانه دولتی شهرستان خوی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کلیه مدیران و معلمان دبیرستان های پسرانه شهرستان خوی، به تعداد 270 نفر می باشد. از این مقدار حجم نمونه آماری 140 نفر انتخاب شده، به طوری که 40 نفر مدیر به روش سرشماری و 100 نفر دبیر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه است که بعد از تأیید روایی پرسش نامه توسط استادان و صاحب نظران و محاسبه پایایی پرسش نامه ها (پرسش نامه سیستم فن آوری اطلاعات 89/0 و پرسش نامه خلاقیت 87/0) اجرا گردید. جهت آزمون فرضیه ها، از آزمون های پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها، نشان داد که تمامی مؤلفه های خلاقیت (سیالی، انعطاف، بسط، ابتکار) رابطه معنی داری با سیستم فن آوری اطلاعات دارند. نتایج رگرسیون نشان داد که سیستم فن آوری اطلاعات، با ضریب تبیین 546/0 و ضریب بتای 515/0، تأثیر مثبت بر روی خلاقیت معلمان و مدیران داشته و به عنوان پیش بینی کننده خلاقیت می باشد. بنابراین، نتایج به دست آمده از تحقیق حاکی از وجود رابطه قوی بین سیستم فن آوری اطلاعات و خلاقیت است و پیاده سازی سیستم های نوین اطلاعات دانش با تأکید بر سیستم فن آوری اطلاعات در مدارس، از عوامل مهم ایجاد کننده خلاقیت و انعطاف و پرورش ایده های نو در کارکنان و از بسترهای مهم برای ایجاد مدارس یادگیرنده می باشد.
بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر دانش آموزان پیش دبستان و دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون خلاقیت در جهان معاصر، مسأله ی آموزش خلاقیت در سطح مدارس ابتدایی مورد توجه قرار گرفت و جهت بررسی این مسأله، دو پژوهش انجام پذیرفت. پژوهش نخست به بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر افزایش خلاقیت دانش آموزان پسر دبستانی پرداخت. پس از انجام پیش آزمون با ابزار محقق ساخته در سطح گروه آزمایشی (67 نفر) و گروه کنترل (58 نفر)، آموزش خلاقیت به مدت 12 هفته به گروه آزمایشی ارایه گردید. نتایج به دست آمده از آزمون گروه های آزمایشی و کنترل، با روش اندازه گیری های مکرر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده ی تفاوت معنادار گروه آزمایشی با گروه کنترل بود. پس از مشخص شدن تأثیر مثبت آموزش خلاقیت بر روی خلاقیت کودکان، پژوهش کیفی و طولی دوم، با هدف دستیابی به الگویی بومی جهت ارایه به اولیای آموزشی در جهت آموزش خلاقیت، طی 4 تابستان متوالی انجام پذیرفت. در این پژوهش 40 نفر از کودکان پیش دبستانی و دبستانی دختر و پسر، شرکت داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش کیفی، ضمن تأیید تأثیر مثبت آموزش خلاقیت، در سطح افراد مورد بررسی، در عمل به ارایه ی الگویی اولیه جهت چگونگی اعمال روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی رسید. یافته های اخیر، الگوی مناسبی جهت چگونگی به کارگیری روش های مختلف آموزش خلاقیت و محتوای لازم در این جهت را در اختیار معلمان و مربیان آموزشی، قرار خواهد داد.
بررسی وتحلیل روشهای پرورش تفکر خلاق در سیره معصومان(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف استخراج روشهای پرورش تفکرخلاق در روایات با رویکرد تحلیل متن صورت گرفته است .درابتدا به تحلیل مفهومی تفکر خلاق در متون اسلامی بطور خاص و روانشناسی معاصر بطورعام پرداخته شده و روشهای ذیل برای پرورش تفکر خلاق در سیره معصومان(ع) استخراج گردیده است که عبارتنداز: روش پرسشگری، استقلال فکری، تشبیه معقول به محسوس، تجدید سازمان تفکر، گفتگو ومذاکره علمی ومشاهده کنجکاوانه طبیعت.
مقایسه تاثیر داستان های فکری فیلیپ کم وداستان های فکری مرتضی خسرونژاد بر رشد خلاقیت کودکان دوره آمادگی شهرتهران در سال تحصیلی 1389-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر داستان های فکری فیلیپ کم وداستان های فکری مرتضی خسرونژاد بر رشد خلاقیت کودکان پسر دوره آمادگی شهرتهران است.بدین منظور از نمونه ای متشکل از39 کودک دوره آمادگی در شهر تهران که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند،استفاده گردید.ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون خلاقیت تورنس(فرم تصویری ب)بود.نتایج تحلیل کوواریانس وآزمون تعقیبی توکی نشان دادکه بین گروه کودکانی که به روش داستان های فکری فیلیپ کم و گروهی که به روش داستان های فکری مرتضی خسرو نژاد آموزش دیده اندبا گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد(f=32/63, pواژگان کلیدی: پیش دبستانی ، خلاقیت، فلسفه برای کودکان
ارتباط بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت مدیران و معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تحولات اساسی مدیریت امروزی، تحول در نحوه نگرش به سازمان است و فرهنگ سازمانی به عنوان بستر می تواند مانع یا ترغیب کننده خلاقیت و نوآوری در سازمان ها باشد. هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت مدیران و معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش استان مازندران است. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی است و به صورت میدانی اجرا شده است. حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 364 نفر بود که به صورت تصادفی طبقه ای از میان مدیران و معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش استان مازندران تعیین شد. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه ویژگی های فردی، فرهنگ سازمانی ساشکین (2001) (84/0α=) و خلاقیت رندیسپ (1986) (83/0α=) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری کولموگروف-اسمیرنف ((KS و ضریب همبستگی اسپیرمن برای به آزمون گذاشتن فرضیه های تحقیق در سطح معنا داری 05/0=α- با استفاده از نرم افزار 19SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد میزان خلاقیت معلمان 22/181، مدیران 65/181 و میزان خلاقیت کل آزمودنی ها 49/181 از نمره کل 250 بوده است. همچنین در میان مؤلفه های فرهنگ سازمانی، قدرت فرهنگ سازمانی با 82/3 بیشترین میانگین و هماهنگی در گروه کاری با 15/3 کمترین میانگین را دارد. همچنین میانگین فرهنگ سازمانی 37/3 از نمره کل 5 برای کل آزمودنی ها به دست آمد که نشان دهنده در حد متوسط بودن فرهنگ سازمانی است. همچنین بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت مدیران و معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش استان مازندران رابطه معنا داری وجود دارد (002/0α=) و تنها بین مؤلفه قدرت فرهنگ سازمانی با خلاقیت مدیران و معلمان تربیت بدنی رابطه معنا داری وجود ندارد (301/0α=). با توجه به یافته های تحقیق چنین استنباط می شود که سازمان ها می توانند با توافق بر سر ارزش ها و باورهای موجود در سازمان، تطابق با تغییر، توجه به افراد، هماهنگی در کار و همسو کردن اهداف فردی و سازمانی به افزایش خلاقیت افراد کمک کنند.
رابطه بین ویژگی های کارآفرینانه و مولفه های سازمان یادگیرنده؛ دانشگاه کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: توجه به ویژگی های کارآفرینی از ضروریات زمان حاضر بوده و بستر مناسب برای پیاده سازی آن، بحث تبدیل دانشگاه ها به سازمان های یادگیرنده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین ویژگی های کارآفرینانه و مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه کاشان بود.
روش ها: در این تحقیق توصیفی- همبستگی، از بین اعضای هیات علمی دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 91-1390 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم و با استفاده از فرمول کوکران 98 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که در نهایت 95 نفر از آنها مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، دو پرسش نامه محقق ساخته سازمان یادگیرنده با 37 گویه و پرسش نامه کارآفرینی با 47 گویه بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. تحلیل داده ها با آزمون های استنباطی ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، T تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد.
یافته ها: میانگین ویژگی های کارآفرینی اعضای هیات علمی دانشگاه کاشان بالاتر از حد متوسط بود. بین همه ویژگی های کارآفرینانه و سازمان یادگیرنده همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت. بین میانگین ویژگی های کارآفرینی بر اساس وضعیت استخدامی، رشته تحصیلی و جنسیت تفاوت مثبت و معنی داری مشاهده شد، اما این تفاوت بر اساس مرتبه علمی معنی دار نبود. تمام مولفه های کارآفرینی یعنی توفیق طلبی (27%)، مرکز کنترل درونی (18%)، استقلال طلبی (35%)، تحمل ابهام (44%)، خلاقیت (21%) و ریسک پذیری (30%) از نظر اعضای هیات علمی دانشگاه کاشان قابلیت پیش بینی سازمان یادگیرنده را داشتند.
نتیجه گیری: بین ویژگی های کارآفرینی و سازمان یادگیرنده در دانشگاه از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه کاشان رابطه مستقیم وجود دارد.
نقش جهت گیری هدف پیشرفت در خلاقیت دانش آموزان دوره راهنمایی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی جهت گیری های هدف پیشرفت با خلاقیت (شامل ابتکار، بسط، سیالی و انعطاف پذیری) دانش آموزان دوره راهنمایی بود. همچنین این پژوهش به مقایسه جهت گیری های هدف و خلاقیت در دانش آموزان دختر و پسر پرداخته است. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان پایه دوم و سوم راهنمایی شهرستان اصفهان بود. مشارکت کنندگان شامل 329 نفر (169 دختر و 160 پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری جهت گیری های هدف از پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور و برای اندازه گیری خلاقیت از پرسشنامه خلاقیت عابدی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان و آزمون تی ویژه گروه های مستقل تحلیل شدند. نتایج نشان داد که جهت گیری هدف تبحری رویکردی به نحو مثبت و جهت گیری هدف عملکردی اجتنابی به نحو منفی و معنا داری نمره کل خلاقیت و مؤلفه های آن را پیش بینی می کنند. یافته های حاصل از آزمون تی نشان داد دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسر از میانگین نمرات بیشتری در جهت گیری عملکردی رویکردی برخوردارند. همچنین میانگین نمرات مولفه های ابتکار و بسط در دانش آموزان دختر بیش از دانش آموزان پسر بود.
تبیین رابطة انگیزش و خلاقیت با توجه به تفاوت های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعاریف و رویکردهای مختلف به خلاقیت، انگیزش، جایگاه و اهمیت به سزایی دارد. این مقاله بر مبنای دیدگاه روان شناسان اجتماعی خلاقیت، نقش تفاوت های فرهنگی را در تفکر خلاق بر اساس انگیزش بررسی کرده است. بدین منظور پژوهش به بررسی نقش انگیزش بر خلاقیت و نقش فرهنگ بر خلاقیت با توجه به تفاوت های فرهنگی می پردازد. پژوهش حاضر در پارادایم کیفی با رویکرد توصیفی– تفسیری و توصیفی- استتناجی انجام شده است. تأکید نظری پژوهش حاضر بر نظریة آمابلی است که معتقد است خلاقیت از سه بعد مهارت های اطلاعاتی، مهارت های خلاقانه و انگیزش تشکیل شده است که در بین این سه بعد، انگیزش اهمیت به سزایی دارد. تحلیل ها و بررسی ها نشان داده است که مطابق اصل افزایشی انگیزش درونی و بیرونی سطح انگیزش اولیه، نوع انگیزش بیرونی و زمان ارائه انگیزش بیرونی، بر آغاز، ادامه و پایان چرخة خلاقیت نقش دارند. با توجه به آنکه انگیزش بیرونی در جوامع جمع گرا از جمله ایران اهمیت به سزایی دارد و نمی توان نقش آن را در فعالیت های تحصیلی و خلاقانه افراد نادیده گرفت، شناخت شرایطی که استفاده از برانگیزاننده های بیرونی در آن منجر به پرورش خلاقیت گردد، ضروری است. تحلیل های انجام شده حاکی از آن است که اگر انگیزش بیرونی به جای کنترل و بازدارندگی، جنبه اطلاع دهی داشته باشد، اگر سطح انگیزش درونی اولیه فرد برای شروع چرخة خلاقیت بالا باشد و اگر این مشوق ها و برانگیزاننده ها در انتهای فعالیت خلاقانه ارائه شوند نه تنها جنبة بازدارنده ندارند بلکه موجب تسهیل فرآیند خلاقیت می گردند. در آخر آنکه می توان گفت خلاقیت گرچه نمی تواند فرمولی جهانی و همگانی داشته باشد اما برای رشد و پرورش آن برای همگان در هر فرهنگی که باشند امکان پذیر است.