مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
خلاقیت
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط ابعاد توانمندسازی روانشناختی با خلاقیت کارکنان صورت گرفته است. این تحقیق بر مبنای اهداف و ماهیت تحقیق از نوع تحقیق توصیفی، برمبنای روش جمع آوری داده ها از نوع پیمایشی و به لحاظ روش تحلیل داده از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شرکتهای خدمات فنی و مهندسی تهران می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی 200 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. داده های لازم در این تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید. جهت تحلیل داده های تحقیق از روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین ابعاد توانمند سازی روانشناختی و خلاقیت کارکنان همبستگی قوی و مستقیمی وجود دارد. همچنین سهم متغیرها و ابعاد توانمند سازی روانشناختی در پیش بینی و تغییرات خلاقیت کارکنان حدود 51 درصد می باشد
بررسی کارکردهای مدیریت دانش در دانشگاهها مطالعه موردی دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روند اوج گیری نقش دانش، نوآوری و فنآوری های نوین در ایجاد مزیت های راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب و مرکز سیاست های راهبردی سازمان ها جای بگیرد. مدیریت دانش می تواند با یکپارچه سازی سرمایه های دانش سازمان ها در بخش های مختلف و تاثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتری مداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیم هوشمندانه، بازطراحی فرآیندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقا سطح فعالیت ها و رسیدن به اهداف موردنظر سازمان ها را به همراه داشته باشد. با توجه به شکل گیری رویکردهای نوین در مدیریت سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور، توجه ویژه به مدیریت دانش در جهت نیل به اهداف این دانشگاه، ضروری به نظر می رسد. در این راستا ضمن مرور مبانی نظری پژوهش و طراحی مدل مفهومی، مولفه های پژوهش شناسایی و از طریق پیمایش، به وسیله مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور مورد آزمون قرار گرفتند.
مدیریت راهبردی منابع انسانی، استراتژی سازمان های پیشرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت راهبردی منابع انسانی ، عبارتست از: مرتبط ساختن مدیریت منابع انسانی با مدیریت راهبردی (هدف های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت راهبردی سازمان)، برای ارتقاء عملکرد و بهبود بهره وری به صورت سیستمی و ایجاد فرهنگ سازمانی که مولد انعطاف پذیری و خلاقیت باشد. اهداف سیستم مدیریت منابع انسانی متاثر از اهداف راهبردی هر مؤسسه ای است. مدیریت راهبردی منابع انسانی(SHRM) با معنای وسیع خود در دنیای امروزی می کوشد که آموزش و توسعه کارکنان، بهبود سازمانی و مسیر پیشرفت شغلی را در هم آمیزد تا افراد، گروه ها و سازمان ها به شیوه ای اثربخش رشد کنند. بنابراین هدف اساسی مدیریت راهبردی منابع انسانی، خلق قابلیت استراتژیک از طریق تضمین و مطمئن شدن از این نکته است که سازمان از کارکنان ماهر، متعهد و با انگیزه برای تلاش در راستای حصول به مزایای رقابتی پایدار، برخوردار است
بررسی میزان خلاقیت و نوآوری در سه اداره دولتی آموزش و پرورش، جهاد کشاورزی و بهداشت و درمان شهرستان سیرجان و ارایه یک مدل پیشنهادی جهت افزایش خلاقیت و نوآوری در سازمان ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بهبود و نوآوری مستمر و فراگیر در سازمان ها، در واقع نوعی کندوکاو منظم برای یافتن شیوه ها و پاسخ های نو به فشارها و تغییر و تحولات محیطی است. از آنجا که در محیط های پیچیده و متحول امروزی دیگر واکنش های تکراری برای رویارویی با این تغییرات کارآمد نمی باشد، لذا دایم باید در جستجوی راه های جدید برای واکنش در برابر محیط برآمد. به عبارتی آن دسته از سازمان ها و نظام ها می توانند در محیط پیچیده و پویا به بقای خود ادامه دهند که به طور مستمر قادر به خلق ایده ها و طرح های جدیدی جهت مقابله با فشارها و تحولات محیطی باشند. به همین لحاظ در این مقاله پس از بیان مفاهیم مربوط به خلاقیت، نوآوری و بهبود، دیدگاه های صاحب نظران، ضرورت و اهمیت خلاقیت و نوآوری، عوامل موثر در افزایش خلاقیت و نوآوری تشریح، و بر اساس ادبیات تحقیق یک مدل پیشنهادی ارایه، سپس میزان خلاقیت و نوآوری در سه اداره دولتی (آموزش پرورش، جهاد کشاورزی، بهداشت و درمان) شهرستان سیرجان مورد بررسی قرار گرفته است. شایان ذکر است که در شهرستان سیرجان تعداد 24 اداره دولتی موجود می باشد که بالاترین کارکنان را سه اداره مزبور به خود اختصاص داده اند.در این مطالعه با استفاده از روش همبستگی و آنالیز واریانس رابطه بین متغیرهای مستقل (برنامه ریزی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و بعد اجتماعی) با میزان خلاقیت و نوآوری و نیز تفاوت معناداری میان میزان خلاقیت و نوآوری در سازمان های مذکور بررسی، سپس میزان خلاقیت در هر یک از آنها محاسبه گردیده است. سرانجام یک نتیجه گیری کلی ارایه گردیده است.
تأثیر توانمندسازی شناختی کارکنان بر عوامل تقویت کننده بهره¬وری نیروی انسانی
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین""تأثیر توانمندسازی شناختی کارکنان بر عوامل تقویت کننده بهرهوری نیروی انسانی در شرکت ملّی حفّاری ایران-کارگاه شماره یک خوزستان""، انجام شد. برای سنجش ابعاد توانمندسازی شناختی کارکنان(احساس معناداری، احساس شایستگی، احساس داشتن حق انتخاب، احساس مؤثر بودن و احساس اعتماد) از پرسشنامه میشرا و اسپریتزر، و برای سنجش عوامل تقویت کننده بهرهوری نیروی انسانی(تعهد سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت سازمانی و خلاقیت شغلی)، از پرسشنامه محقق ساخته، استفاده شد. برای تحلیل دادههای تحقیق، نرمافزار SPSS به کاربرده شد و از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره گام به گام، نیز برای آزمون فرضیههای تحقیق، استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود همبستگی قوی(817/0R=) بین""توانمندسازی شناختی کارکنان"" با ""عوامل تقویت کننده بهرهوری نیروی انسانی"" بود. همبستگی بین""توانمندسازی شناختی کارکنان"" با مؤلفه""مشارکت سازمانی""، دارای بیشترین ضریب همبستگی(755/.) و همین متغیر با مؤلفه ""خلاقیت شغلی""، دارای کمترین ضریب همبستگی (576/0) بود. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره گام به گام حاکی از وجود بیشترین ضریب تأثیر (530/0) مربوط به مؤلفه ""احساس اعتماد"" در پیش بینی مؤلفه ""رضایت شغلی""؛ و کمترین ضریب تآثیر (276/0) مربوط به مؤلفه""احساس مؤثر بودن"" در پیش بینی مؤلفه""خلاقیت شغلی"" بوده است
خلاقیت محور بنیادین تصمیم گیری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شناخت اثرات خلاقیت بر تصمیم گیریهای راهبردی با هدف بهبود بخشی روش های تصمیم گیری در سطوح راهبردی سازمان ها است. نوع تحقیق، توصیفی همبستگی است. تحقیق دارای یک فرضیه است که با حجم نمونه سی نفر در یک سازمان نظامی مطابق آماره کای دو و ضریب همبستگی آزمون شد. به هر حال، خلاقیت های تصمیم گیرندگان زیر بنای پویایی های تصمیم گیری و اجرا است، بنابراین، موفقیت و اثر بخشسی تصمیم گیری راهبردی در ارتباط بالا به تواناییهای رفتاری و شهودی تصمیم گیرندگان به ویژه میزان خلاقیت و ابداع راهکارها دارد
ارتباط برون متنی و درون متنی غزلیات سعدی و عماد فقیه کرمانی (تاثیرپذیری های عماد کرمانی از سعدی شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر متن، محل تجمع فرهنگ ها، اندیشه ها و باورهایی است که هنگام خوانش، ما را به متون و فرهنگ های دیگر رهنمون می شود. آثار ادبی میراث بر متون گذشته هستند؛ بنابراین، متن ها از نظر روساخت و ژرف ساخت، از یکدیگر تاثیر می پذیرند و آن چه که ما از یک متن در می یابیم در واقع پیگیری سرنخ هایی از شبکه روابط زبانی، تصویری و معنایی متون گذشته و معاصر هنرمند است. غزلیات سعدی که خود گنجینه ای جامع و ارزشمند از پاک ترین احساسات، عواطف و اندیشه های بشری است، از زمان وی تا کنون همواره زبان حال بیش تر مردم ایران بوده است. به گونه ای که با خواندن هر متنی یا اندیشه ای، احساس می شود بین متن اخیر و آثار وی، ارتباطی بیرونی و درونی وجود دارد و در پاره ای متون، این ارتباط، ماهیتی تقریبا تقلیدی پیدا می کند، به طوری که اثر پسین، بازسرایی و بازآفرینی معنایی از پیش گفته شده در شکل و بافتی تقلیدی از شعر سعدی است. غزلیات عماد فقیه کرمانی از جمله ی این متن هاست که دارای ارتباطی اساسی با غزل سعدی و تاثیرپذیرفته از آن است. این ارتباط، زمینه های مختلفی از تقلید، تداعی، تلفیق و وابستگی را دربرمی گیرد. در این مقاله، سعی بر این است که با روش تطبیقی- توصیفی، به بررسی کوتاهی از ارتباط بین غزل سعدی و عماد فقیه پرداخته شود.
رابطه ی بین مدیریت دانش و خلاقیت در میان کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فن آوری ها می باشد. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه ی بین مدیریت دانش با خلاقیت در میان کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز در سال 1389 بود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- همبستگی بود که جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش، 120 کتابدار زن و مرد کتابخانه های دانشگاهی دولتی و آزاد شهر شیراز در سال 1389 بود، که همه ی آنان به عنوان نمونه ی پژوهش در نظر گرفته شدند؛ لذا به 120 نفر از آن ها پرسش نامه داده شد، که 90 نفر (75 درصد) بازگردانده شد. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه ی محقق ساخته ی مدیریت دانش و پرسش نامه ی خلاقیت Randsip بود. ضرایب پایایی Cronbach's alpha که برای محاسبه ی همسانی درونی پرسش نامه های مدیریت دانش و خلاقیت استفاده گردید، به ترتیب برابر با 90/0 و 81/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی Pearson، t-test و آزمون ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین دو متغیر مدیریت دانش و خلاقیت با توجه به ضریب همبستگی 261/0، رابطه ی مثبت و معنی داری در سطح 013/0 وجود دارد. از نتایج دیگر آن بود که، بین نمره مؤلفه ی « افراد» و «فرهنگ» در مدیریت دانش کتابداران با نمره ی خلاقیت آنان، به ترتیب با ضرایب همبستگی 273/0 و 338/0 ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت، اما بین نمره مؤلفه های «فن آوری» و «فرایند» با نمره ی خلاقیت کتابداران، به ترتیب با ضرایب همبستگی 122/0 و 094/0 ارتباط معنی داری وجود نداشت. نتایج آزمون ANOVA نیز نشان داد که میزان تحصیلات بر مدیریت دانش کتابداران تأثیر معنی دار دارد. در حالی که جنسیت، سابقه ی خدمت و میزان تحصیلات تأثیر معنی داری بر خلاقیت کتابداران ندارد.
نتیجه گیری: هرچه قدر خلاقیت کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شیراز بالاتر باشد، مدیریت دانش نیز بیش تر می باشد.
تحلیل استراتژی های خود رهبری و ارتباط آن با خلاقیت اعضای هیات علمی دانشگاه علم و صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل استراتژی های خود رهبری و ارتباط آن با خلاقیت اعضای هیات علمی دانشگاه علم و صنعت بوده است. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علم و صنعت در سال تحصیلی 88-1387 بالغ بر345 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 119 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه استاندارد خود رهبری با 31 سوال و ضریب پایایی 81% و پرسشنامه خلاقیت رندسیپ با 48 سوال و ضریب پایایی87% بود. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس چندگانه) صورت گرفت. یافته های یژوهش نشان داد بین استراتژی های خود رهبری و خلاقیت اعضای هیات علمی دانشگاه علم و صنعت رابطه مثبت وجود دارد و نیز از بین استراتژی های خودرهبری، استراتژی تفکر سازنده دارای اهمیت بیش تری در پیش بینی خلاقیت است.
تحلیل رابطه احساس توانمندی و خلاقیت کارکنان با فرهنگ سازمانی (مطالعه موردی: شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نیروی انسانی ماهر و توانمند، به عنوان عامل مزیت رقابتی سازمان ها محسوب می شود. نیروی انسانی ای که بتواند از استعدادها و قابلیت های خود استفاده کند، مسوولیت پذیری بیش تری داشته باشد و بتواند خلاقیت و نوآوری از خود نشان دهد. مطالعات نشان داده اند که ایجاد شرایط و بستر مناسب فرهنگی، زمینه خلاقیت و نوآوری در سازمان را ایجاد می کند و کارکنان با تاثیرگذاری بر اندیشه های یکدیگر و کامل کردن ایده ها خواهند توانست نتیجه های مفیدی را برای سازمان به ارمغان بیاورند.
از این رو، هدف این مقاله، تحلیل رابطه احساس توانمندی کارکنان و خلاقیت آنها با فرهنگ سازمانی است.
روش تحقیق، توصیفی-همبستگی است و از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، مدیران و کارشناسان یکی از شرکت های وابسته به وزارت نفت هستند. در این تحقیق، از روش های تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون برای آزمون فرضیه ها و برای سنجش مدل های مورد بررسی از مدل معادله های ساختاری استفاده شده است. نتیجه های به دست آمده از تحقیق نشان داد بین توانمندسازی کارکنان و خلاقیت،ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین فرهنگ سازمانی و توانمندسازی کارکنان نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بر مبنای یافته های به دست آمده مشخص شد که توانمندسازی کارکنان با تاثیرپذیری از فرهنگ سازمانی، بر خلاقیت کارکنان شرکت تاثیر می گذارد
مقایسه تطبیقی ساختار و محتوای قصاید عربی خاقانی با معلقات سبع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، نقد و بررسی اشعار عربی خاقانی و یافتن آبشخورهای فکری و هنری آن است که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. در این مقاله نشان داده ایم که میان اشعار عربی خاقانی و معلقات سبع، ارتباط هایی وجود دارد و در پاره ای موارد این ارتباط ها، ماهیتی تقریباً تقلیدی پیدا می کند، به طوری که اشعار وی بازسرایی و باز آفرینی معنایی از پیش گفته شده در معلقات است که در شکل و بافتی تقلیدی باز آفرینی شده است. در این مقاله به مقایسه تطبیقی یکی از قصاید عربی خاقانی با معلقات سبع، در سه بخش ارتباط برون متنی، درون متنی و خلاقیت، پرداخته ایم. در بخش نخست، ساختار روایی، واژگان کلیدی و موسیقی، در بخش دوم مواردی مانند تخیل و مضامین مشترک و در بخش سوم میزان موفقیت خاقانی در این تقلید بررسی شده است. با اینکه شعر خاقانی در برخی حوزه ها، به ویژه فضاسازی، ساختار روایی و قرابت های معنایی، به معلقات نزدیک شده، اما در مقایسه با معلقات، استحکام و انسجام ضعیف تری به ویژه در محور عمودی دارد و اصالت تصاویر آن کمتر است، به گونه ای که در آن رنگ تصنع و تکلف و اضطراب سبک دیده می شود. به دلیل عظمت و شکوه خاقانی و هنرنمایی ها و قدرت سخنوری وی در هر دو زبان فارسی و عربی ضروری است با شناخت ویژگی ها و توجه بیشتر به سروده های عربی او، این بخش از اشعارش را نیز از مهجوری رهایی بخشیم.
رابطه سطح خلاقیت و مهارت های فراشناختی دانشجویان کامپیوتر با نمرات دروس برنامه نویسی
حوزه های تخصصی:
اهداف: از آنجا که برنامه نویسی از مهم ترین دروس رشته کامپیوتر است، برای راهنمایی بهتر دانشجویان و انتخاب روش مناسب تر تدریس مدرسین باید بدانند که کدام یک از تواناییهای ذهنی دانشجو تاثیر بیشتری بر یادگیری این درس دارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه نمرات دروس برنامهنویسی دانشجویان کامپیوتر با سطح دو عامل خلاقیت و مهارتهای فراشناختی آنها انجام شد.
روش ها: این پژوهش همبستگی چندگانه در سال 1389 انجام شد. 200 دانشجوی دختر و پسر رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از آزمونهای خلاقیت CREE و آزمون حالات فراشناختی اُنیل و عابدی برای اندازه گیری خلاقیت و مهارتهای فراشناختی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، رگرسیون چندمتغیره، همبستگی پیرسون، آزمون های T و مجذور کای به کمک نرمافزار SPSS 12 استفاده شد.
یافته ها: سطح مهارتهای فراشناختی دانشجویان رابطه معنی داری با مقطع تحصیلی آنها داشت (01/0= p ) ، اما برای خلاقیت چنین رابطه معنی داری دیده نشد (05/0
p ) و مهارتهای فراشناختی (05/0 >p) دانشجویان رابطه چندگانه با نمرات دروس برنامه نویسی آنها داشت. نمرات دروس برنامهنویسی دانشجویان رابطه معنی داری با جنسیت و مقطع تحصیلی آنها نشان داد (05/0> p).
نتیجه گیری: مدرسین کامپیوتر میبایست به جای تاکید بر تکرار و تمرین بیشتر با کمک روشهای تدریس مناسب به ارتقای خلاقیت و مهارتهای فراشناختی دانشجویان به عنوان ابزاری برای بهبود یادگیری دروس برنامهنویسی کمک کنند، زیرا رشد این عوامل ذهنی، تاثیر خوبی بر یادگیری مستقل و خودتنظیم دانشجویان دارد.
اثربخشی برنامه دانش افزایی تخصصی مادران بر خلاقیت کودکان تیزهوش
حوزه های تخصصی:
اهداف: متخصصان معتقدند میزان خلاقیت را می توان با ایجاد محیط مناسب خانوادگی افزایش داد. با توجه به این که دوران کودکی حساس ترین مرحله رشد خلاقیت است، خانواده به عنوان بنیادی ترین عنصر در شکل گیری خلاقیت به شمار می رود. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه دانش افزایی تخصصی مادران در قلمروی خلاقیت، بر رشد خلاقیت کودکان تیزهوش آنها در پایه دوم ابتدایی انجام شد.
روش ها: این پژوهش نیمه آزمایشی در جامعه دانش آموزان کلاس دوم یکی از مدارس غیرانتفاعی شهر تهران در سال 1386 انجام شد. نمونه این تحقیق 32 نفر بود که براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل تست هوش رنگی کودکان ریون و تست خلاقیت ژان لویی سلیه بود. طرح پژوهش شامل مراحل پیش آزمون، آموزش برنامه دانش افزایی تخصصی مادران، پس آزمون و مرحله پیگیری بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 15 تحلیل شد و از آزمون T همبسته و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته ها: تفاوت نمره پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش معنی دار (001/0= p ) بود، ولی در گروه کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0 ). مقایسه نمره گروه آزمایش و کنترل در مرحله پیگیری تفاوت معنی داری نشان داد (001/0= p ) و عملکرد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهتر بود که نشانگر پایداری اثر مداخله پس از دو ماه بود.
نتیجه گیری: والدین به عنوان عاملی اثرگذار، نقش موثری در خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند. طراحی و تدوین برنامه آموزشی مناسب برای والدین و مشارکت آنان در برنامه های آموزشی و تربیتی مدارس، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را به دنبال خواهد داشت.
مدیریت دانش و خلاقیت در اداره کل تربیت بدنی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، سنجش میزان خلاقیت و مدیریت دانش در اداره کل تربیت بدنی تهران و همچنین سنجش ارتباط این دو متغیر است. جامعه آماری شامل کارکنان اداره کل مزبور به تعداد 252 نفر است که 155 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه خلاقیت رندسیپ و پرسشنامه مدیریت دانش بود. روایی پرسشنامه ها به تایید متخصصان رسید و پایایی آنها نیز به وسیله آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که عدد 81/0 برای پرسشنامه خلاقیت و 88/0 برای پرسشنامه مدیریت دانش به دست آمد. برای آنالیز داده ها از آزمون های کلموگروف – اسمیرنوف، پیرسون، رگرسیون گام به گام و همبستگی تفکیکی استفاده شد. نتایج نشان داد مدیریت دانش و خلاقیت در اداره کل در حد متوسط است و ارتباط مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و خلاقیت وجود دارد و از بین ابعاد چهارگانه مدیریت دانش، برونی سازی و اجتماعی سازی ارتباط معناداری با خلاقیت دارند.
برآورد میزان خلاقیت از فرهنگ سازمانی در مدیران سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، برآورد میزان خلاقیت مدیران سازمان های ورزشی از فرهنگ سازمانی است. 46 مدیر اداره تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی داوطلبانه پرسشنامه های فرهنگ سازمانی رابینز، خلاقیت رندسیب و مشخصات فردی را تکمیل کردند. یافته های آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین تمامی مولفه های فرهنگ سازمانی با میزان خلاقیت مدیران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (01 /0 P<) و تغییرات متغیر خلاقیت به اندازه 6 /75 درصد از متغیر فرهنگ سازمانی تاثیر پذیرفته است. یافته های آزمون آماری کروسکال والیس و آزمون uمان ویتنی و ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان داد، ارتباط معنی داری بین ویژگی های جمعیت شناختی مدیران (جنسیت، سن، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی، سوابق مدیریتی و خدمتی) با میزان خلاقیت مدیران وجود ندارد.
تأثیر تئوری های عقلایی، طبیعی و سیستمی سازمان بر خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: از جمله مهم ترین عوامل تسهیل و تقویت توان خلاقیت و نوآوری در سازمان، وجود ساختار مناسب و تشکیلات متناسب با اهداف مورد نظر و همسو با تئوری های سازمان و مدیریت می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تئوری های سازمان و خلاقیت است. ابتدا مبانی تئوریک تئوری های سازمان مبتنی بر سه رویکرد عقلایی، طبیعی و سیستمی بیان گردیده و سپس رابطه هر یک از تئوری ها با خلاقیت و بر اساس نظریه اندیشمندان مورد تحلیل قرار گرفته است.
روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی است که از روش تحلیل محتوا برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است. بر همین اساس نظریه های اندیشمندان و صاحب نظران از طریق مطالعه کتابخانه ای (مروری) جمع آوری و مورد تجزیه وتحلیل محتوایی قرار گرفته است.
یافته ها: یافته های حاصل از بررسی تئوری های سازمانی در چارچوب اصول و فرضیات سه دسته تئوری های عقلایی، طبیعی و سیستمی (ساختار، استانداردسازی، ارتباطات، کنترل، تفویض اختیار، تمرکز، انعطاف پذیری، رسمیت، آزادی عمل، قوانین و مقررات، ارتباط با محیط و...) بیانگر تأثیر متفاوت هرکدام از آن ها بر خلاقیت کارکنان می باشد.
نتیجه گیری: تئوری های مبتنی بر رویکرد عقلایی تأثیر منفی بر خلاقیت داشته و تئوری های مبتنی بر رویکرد طبیعی تأثیر مثبت بر خلاقیت دارد و مهم تر آنکه تئوری های مبتنی بر رویکرد سیستمی و باز، تأثیر بیشتری بر خلاقیت دارند و به طور اصولی انسان های خلاق و نوآور در این گونه سازمان ها متجلی می شوند. در پایان پژوهش نیز مدل مفهومی با توجه به کلید واژه های مهم ارائه گردیده است.
بررسی تأثیر ارزیابی عملکرد بر بهبود نیروی انسانی در ستاد ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بهبود عملکرد و بهبود نیروی انسانی نیاز انکارناپذیری برای سازمان ها است و مدیریت عملکرد، ابزاری برای دست یابی به این هدف است. هدف پژوهش بررسی تأثیر ارزیابی عملکرد بر بهبود نیروی انسانی در ابعاد رضایت، انگیزش، خلاقیت، ماندگاری و گرایش به آموزش کارکنان در سازمان پلیس است.
روش: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی ـ پیمایشی است. برای جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است که روایی آن با نظارت خبرگان و پایایی آن با آلفای کرونباخ (67/92=α) تایید شد. داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل و از آزمون های تی تک نمونه ای و دونمونه ای مستقل و تحلیل واریانس تک عاملی استفاده شد. جامعه تحقیق را مجموعه کارکنان انتظامی پایور و پیمانی ستاد ناجا تشکیل داده است که به کمک روش های آماری تعداد نمونه 108 نفر برآورد و مورد پرسش واقع شده اند.
یافته ها: آزمون فرضیه های پژوهش این موضوع را مشخص نمود که ارزیابی عملکرد رابطه معناداری با مؤلفه های پنج گانه بهبود نیروی انسانی دارد. بین کارکنان پایور و پیمانی، زنان و مردان و بین درجه داران، افسران جزء و افسران ارشد در این مؤلفه ها، نیز تفاوت وجود دارد.
نتیجه گیری: ارزیابی عملکرد از طریق اثرگذاری بر انگیزش، رضایت شغلی، خلاقیت و نوآوری، گرایش به آموزش و ماندگاری نیروی انسانی با بهبود منابع انسانی رابطه دارد. در این راستا بیشترین اثرگذاری را بر رضایت شغلی و کمترین اثرگذاری را بر خلاقیت و نوآوری دارد. همچنین در مورد مؤلفه ماندگاری و گرایش به آموزش، کارکنان رسمی را بیشتر از پیمانی ها متأثر می سازد.
بررسى برخى پیامدهاى رویکرد نوین دو حوزه سینوى ـ صدرایى در معرفت شناسى قوه خیال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نمط دهم کتاب اشارات، گفتمان فلسفى ابن سینا در باب قوه خیال و حس مشترک صورتى نو به خود گرفته است. وى در ذیل کارکردهاى این دو قوه، ادراک و حفظ صورى را لحاظ مىکند که به لحاظ وجودشناختى، متعالى از ماده بوده، در عالم غیب و ملکوت حضور دارند و به گونه مشاهده و از طریقى غیرحصولى براى نفس به دست مى آیند. لحاظ این رویکرد به نتایجى چند در قلمرو معرفتى حکمت سینوى مى انجامد. از جمله این پیامدها مى توان به حلّ معماى تجرّد یا مادّیت خیال نزد ابن سینا، اذعان ضمنى وى به نظریه حرکت جوهرى و لحاظ فاعلیت و پویایى نفس در فرایند ادراک اشاره کرد. در حوزه صدرایى، ملّاصدرا حسّ مشترک و خیال را قوه اى واحد لحاظ مىکند. وى یکى از علل دشوارى پذیرش معاد جسمانى را در نحوه نگرش جمهور به این قوه و لحاظ مادى آن مى داند و دماغ را مظهر خیال به شمار مى آورد، نه محل آن. او به جهت جنبه عرفانى فلسفه خویش، قوه خیال را داراى سه ویژگى تجرّد مثالى، خلاقیت و جامعیت اضداد مى داند. از جهت دین شناختى، به واسطه این سه ویژگى، مسئله معاد جسمانى و وقوع تناسخ ملکى به گونه اى اتم تبیین مى شود.
شناسایی عوامل مؤثر در پرورش خلاقیت دانش آموزان مقطع راهنمایی از دیدگاه دبیران، مدیران و کارشناسان آموزش ادارة منطقة شش آموزش و پرورش استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از روش پژوهشی پیمایشی به بررسی راه کارهای پرورش خلاقیت در دانش آموزان دوره راهنمایی پرداخته شده است. جامعة آماری این تحقیق متشکل از دبیران و مدیران مقطع راهنمایی مدارس منطقة شش آموزش و پرورش تهران و کارشناسان تعلیم و تربیت این منطقه است که در یکی از رشته های علوم تربیتی تحصیل کرده اند. جهت اندازه گیری حجم نمونه از روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای و جدول مورگان استفاده شده و ابزار سنجش این پژوهش پرسش نامه ای 51 سؤالی شامل 10 سؤال عمومی و 41 سؤال تخصصی بوده است. اطلاعات به دست آمده از پرسش نامه ها، از طریق پردازش و تحلیل عاملی شاخص های پژوهشی، توسط بسته نرم افزاریspss در رایانه در دو بخش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. پنج عامل درخصوص راه کارهای پرورش خلاقیت به شرح ذیل استخراج شدند:
1. آموزش خودراهبری به دانش آموزان؛
2. توجه به جنبه های عاطفی آموزش؛
3. استقلال اجتماعی خانواده؛
4. تقویت خودارزیابی در دانش آموزان؛
5. تلاش خانواده برای دادن استقلال عمل به دانش آموزان؛
نقش خیال در فرایند آفرینش هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیال مفهومی دو وجهی که وجهی از آن عدمی است؛ این مفهوم بیشتر نزد عامه مردم به کار می رود و در محاورات روزانه از آن مفهوم "" پوچی"" را استنباط می کنند، اما وجه دیگرخیال وجه "" وجودی"" آن نزد فیلسوفان و هنرشناسان است. در دیدگاه اخیر "" خیال"" از جنس هنر وبستر ظهور خلاقیت هنری است. درک بهتر این مفاهیم مستلزم شناخت نظریاتی است که متفکران اسلامی در این باره بیان داشته اند. این مقاله به دنبال تبیین ِنقش خیال در بروز و ظهور آثار هنری بوده و کوشید تا هنرآفرینی را از این منظر به مثابه فرایندی استعلایی درساختار ذهنی انسان معرفی کند. یافته های این مقاله – که به روش تحلیل اسنادی انجام شده – نشان داد که هنر، نتیجه شهود حقیقت متکی برصورتهای خیالی و عالَم هنر، رهین عالَم خیال است. هنرمند هراندازه که قوای خیالی خود را به مثابه شأنی ارجمند از وجود پالایش کند به توفیق هنری بیشتری دست خواهد یافت.