مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
انسان شناسی
حوزه های تخصصی:
سخن از هویت و حقیقت انسان در حکمت متعالیه رنگ و بوی تازه ای به خود می گیرد. ملاصدرا با تکیه بر نظریه ها و مبانی ویژه خود از جمله اصالت وجود، حرکت جوهری و حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس، که حکیمان پیش از وی به آنها راه نبرده بودند، مباحثی را درباره انسان به میان آورد که خاستگاه نوآوری هایی در نظام فلسفی او شد. از جمله مهم ترین این نوآوری ها باید به مسألة حد ناپذیری ماهیت انسان اشاره کرد. صدرالمتألهین بر پایه مبانی پیشین و اشاره به نحوه وجود خاص انسان سخن از دگرگونیِ نوعیِ انسان به میان آورد. براین اساس حیوانِ ناطق، نوع متوسط دانسته می شود و می تواند تحت اجناسِ بهیمی، سبعی، شیطانی و ملکی واقع شود و از انواع گوناگون مندرج در این اجناس برخوردار شود. وی با تکیه بر دریافت خود از ماهیت انسان، به دگرگونی مسائل مهم حکمت پرداخت. این پژوهش معطوف به تبیینِ نظریة تازه ملاصدرا درباره ماهیت انسان و واکاوی مقدمات و مبانی این دیدگاه است.
ملاحظاتی در مضامین فلسفی شعر متنبی با ارجاع به امثال و حکم دهخدا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پایز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
129 - 154
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان ابوالطیب متنبّی، این شاعر کوفی نیمه نخست قرن چهارم هجری را از برجسته ترین شاعران تاریخ به شمار آورد؛ زیرا وی هم در ادب عربی سبک آفرین است و هم در ادب پارسی دارای آوازه ای پرطنین. او هم در شعر عربی، از پیشروان است و هم اثرگذار بر بزرگانی چون سعدی و مولوی، یعنی الگوهای ادب و عرفان در جهان. متنبّی شاعری است موسوعی و استاد در انواع گوناگون شعری. اما آنچه موجب اشتهار بیش از حدّ وی شده، اشعار حکمی فلسفی اوست. انعکاس بخشی از این اشعار و اقوال حکیمانه در مجموعه چهارجلدی امثال و حکم دهخدا که از گران بهاترین گنجینه های ادب و معرفت به شمار می آید، موضوع این نوشتار است که دربردارنده اشاراتی در اشعار متنبّی به حیثیّات هستی شناسی و انسان شناسی است؛ اشاراتی مبتنی بر سرشت تاریک یا سلطه طلب آدمی که به برخی نگرش های بدبینانه در سنت فلسفی غرب شباهت دارد. شعر متنبّی در واقع، به عنوان پیش نیازی برای مطالعات عمیق در برخی از منابع و متون معرفتی مشرق زمین مطرح می شود؛ زیرا او به لحاظ قدمت، تقریباً همزاد ادب پارسی دری بوده و بر بسیاری از بزرگان اهل معرفت تأثیر گذارده است و طرفه اینکه برخی گفته اند این متنبّی بود که راه را برای شعر فلسفی ابوالعلاء معرّی و نگاه بدبینانه او به انسان و جهان گشود. البته فلسفه بدبینی در شعر متنبّی با دیدگاه رایج در سنت فلسفی غرب یا نیست انگاری متفاوت است. بدیهی است که بررسی تطبیقی اندیشه فلسفی در اشعار متنبّی، با برخی جریان های فکری در فلسفه معاصر غرب از یک سو و انعکاس این اشعار فلسفی در مجموعه امثال و حکم دهخدا دست مایه هایی قوی برای ادبیات تطبیقی است.
انسان شناسی تکاملی و بن بست اخلاقی آن: با تأکید بر قانون طلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت انسان و تاثیر آن بر نگرش اخلاقی یکی از مسائل مهم در فلسفه است. انسان شناسی تکاملی به عنوان یکی از محصولات عصر جدید با بن بست چاره ناپذیری در حوزه اخلاق مواجه است به نحوی که امکان هر نوع سازش منطقی میان آن و خدا گرایی توحیدی را منتفی می سازد. ابعاد مختلفی را می توان محور تضاد میان انسان شناسی تکاملی و اخلاق نشان داد. تحقیق حاضر محدود به قانون طلایی خواهد بود و هدف نویسنده نشان دادن ناسازگاری موجود میان انسان شناس تکاملی و قانون طلایی است. بر اساس این قانون " برا ی دیگران همان را باید دوست داشت که برای خود دوست داریم". تبدیل قانون طلایی به یک قانون غیر قابل دفاع و نگرش ساده لوحانه که صرفا منفعت فردی در آن توصیه می گردد از عمده ترین بحرانی است که انسان شناسی تکاملی به لحاظ اخلاقی به همراه دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و تمسک به تبیین علی به معنای کشف روابط علی بین احکام و گزاره های مورد بررسی انجام می شود.
زمینه های تربیتی اقتصاد مقاومتی با محوریت مبانی فلسفی علم النفس امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت انسان و لایه های باطنی وجودی او چه نقشی در شناخت اولویت ها و اهداف و روش های تحقق اقتصاد مقاومتی دارد؟مفروض این است که تحقق بسیاری از سیاست های کلی نظام درباره اقتصاد مقاومتی- ابلاغی مقام معظم رهبری- مستقیم یا غیر مستقیم به شناخت ابعاد وجودی انسان(بعنوان اصلی ترین عامل در تمام مراحل هرفرایند اقتصادی)وابسته است؛ سیاست هایی چون : فعال سازی سرمایه های انسانی(سیاست یکم)، توانمند سازی نیروی کار جهت رشد بهره وری(سیاست سوم)، افزایش سهم سرمایه انسانی در چرخه تولید (سیاست پنجم) اصلاح الگوی مصرف(سیاست هشتم) صرفه جویی در هزینه های عمومی(سیاست شانزدهم) جلوگیری از فساد در حوزه های اقتصادی (سیاست نوزدهم) تقویت فرهنگ جهادی در فعالیت های اقتصادی (سیاست بیستم)... بنابراین برنامه ریزی و تلاش در جهت شکوفایی استعداد های متعالی انسانی و تعدیل و تنظیم قوای درونی در مردم و مدیران، مهمترین شرط تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی است. امام خمینی(س)شاخص ترین چهره منادی اقتصادِ اسلامیِ جهادی(=اقتصاد مقاومتی)در عصر حاضر، متأثر از علم النفس ملاصدرا که حکمت وانسان کامل راجامع وحی و کشف و عقل می داند، با تعریفی جامع از هویت انسانی، مبتنی بر اصالت روح و با راهنمایی در جهت مدیریت و تعدیل قوای نفس، سیمای انسان مطلوب برای تحقق اقتصاد مقاومتی را ترسیم می نماید.
بررسی و تبیین انسان سازمانی با تاکید بر آراء حکمت متعالیه در علم النفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹۵
105 - 127
هدف این مقاله بررسی، تبیین و ارائه الگویی از انسان شناسی تئوری سازمان با تاکید بر آرای علم النفس حکمت متعالیه است. انسان شناسی فلسفی یکی از مبانی مهم در تاثیرگذاری بر دانش سازمان و مدیریت تلقی می شود. یکی از مبانی مهم در کشف و بیان چیستی انسان، علم النفس حکمت متعالیه است. بنابراین، اهمیت پرداختن به آن از منظر حکمت متعالیه به عنوان یکی از بدیل های فلسفی ضروری است. با توجه به پیشینه تحقیق، خلأ چنین بررسی و تبیینی وجود دارد. از نگاه ملاصدرا سازمان وجودی اعتباری دارد و جایگاه انسان در سازمان، اعتباری است. انسان در ضمن ایفای نقش اعتباری خود در سازمان، با تمام هویت انفسی بالقوه از جمادی، نباتی، حیوانی، انسانی و الهی حضور دارد. انسان از طریق طراحی و ساخت سازمان متناسب با ویژگی های سیر انفسی از جمادی، نباتی، حیوانی، انسانی و الهی به سازمان شیئیت می بخشد. انسان سازمانی، اراده گرا و مضطر است. این نگاه در مقایسه با دیگر رویکردهای فلسفی به انسان در تئوری سازمان افزون بر جامع و شامل بودن آن، امتیاز توسعه دهندگی تا انسان عرفانی/ معنوی و به تبع آن سازمان عرفانی/ معنوی را دارد
تبیین نظام انسان شناسی مسیحی (با تأکید بر رسالة رومیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پولس تأثیرگذارترین شخص پس از حضرت عیسی مسیح در تنسیق و تکمیل مسیحیت است، به گونه ای که می توان الهیات مسیحی را «الهیات پولسی» دانست. نامه های پولس، که تنها میراث مکتوب او به شمار می رود، دربردارندة انسان شناسی خاصی است که بر اساس آن، به چیستی سرشت انسان پاسخ داده شده است. در این مقاله، با مراجعة مستقیم به نامه های پولس و به ویژه رسالة «رومیان»، مؤلفه های اصلی انسان شناسی او استخراج شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، حیات انسان به سه مرحلة ابتدایی، قبل از صلیب، و بعد از صلیب تقسیم می شود. انسان ابتدایی به واسطة اتفاقات باغ عدن و گناه آدم و حوا، دچار مرگ و تمایل به گناه شد؛ اما با مرگ فدیه وار عیسی و به صلیب کشیده شدن او، انسان ها عدالت و تقدس خود را بازیافته، این مکان را پیدا کردند که با ایمان به مسیح، به پاکی اولیة خود بازگردند.
بررسی اصول تربیت اخلاقی در علم اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت اخلاقی، نیازمند اصولی است که می توان با تکیه بر آنها، روش های تربیت را طراحی کرد و با آن روش ها به تربیت پرداخت. اصول تربیت در علم اخلاق اسلامی نیز وجود دارد، ولی تحت عنوان اصول تربیتی مطرح نشده است. هدف پژوهش حاضر این است که اصول تربیت موردنظر در اخلاق اسلامی مورد بررسی قرار گیرد، تا مربیان تربیت اخلاقی با آگاهی از این اصول، بتوانند تسلط بیشتری بر راه کارهای تربیتی پیدا کنند. بنابراین، در این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی با بررسی منابع اخلاق اسلامی، مجموعه ای از اصول تربیت که نقش بیشتری در موضوع تربیت دارند، استنتاج و استخراج شده است. غالب اصول تربیت، محصول بررسی مبادی انسان شناسی تربیت است که در منابع فلسفة اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای انسان شناسی دینی، خلقت ابتدایی (فطرت) بر پایه خوبی ها بنا نهاده شده، و این خود در تربیت، دلالت هایی به همراه دارد و بررسی قوای نفس و ویژگی های آن و عوامل مؤثر در عملکرد آنها مبتنی بر اصولی است که می تواند نگاه مربیان را در امر تربیت، تصحیح کند.
ماهیت زهد علوی در اندیشه امام خمینی ره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زهد از کلیدواژه های مهم در علم اخلاق است. در این تحقیق برآنیم تا با روش توصیفی تحلیلی از دریچه آثار امام خمینی ره به این مقوله بنگریم. در آثار ایشان سه شاخص اصلی برای زهد معرفی می شود که با آنچه از فرهنگ علوی در این خصوص می شناسیم، منطبق است. توجه به این نکته که اعراض مطرح شده در تعریف زهد، اعراضِ قلبی است نه جسمی ؛ فتح بابی مهم در این مسئله است، و زهد را بر خلاف تصور رایج، از عملی جوارحی، به فعلی جوارحی جوانحی، مبدل می سازد. این مقولة اخلاقی در این نگاه، به عاملی محرک تبدیل می شود که زاهد را بصورت جدی به عرصه اجتماع و مواجه شدن با معضلات جامعه سوق می دهد. هستی شناسی حاکم بر اندیشة امام خمینی ره از ارکان اساسی در صورت بندیِ این تصویر از زهد و زاهد است. ایشان به عنوان یک حکیم صدرایی، نمایی از عالم و آدم و فلسفه زندگی او ترسیم می کند، که چنین تصویری را نیز از این مفهوم اخلاقی رقم می زند. زهد در این نگاه، فعال است نه منفعل.
بررسی تطبیقی مبانی انسان شناختی علوم انسانی غربی با اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
305 - 327
حوزه های تخصصی:
مطالعه انسان به عنوان موضوع محوری علوم انسانی و پرداختن به مبانی انسان شناختی به مثابه اساسی ترین پیش نیاز تحول و تولید علوم انسانی اسلامی ضرورت و اهمیت دارد. پارادایم های رایج در علوم انسانی غربی با محوریت اصالت انسان، هر کدام توصیف خاصی از ماهیت انسان دارند. مکتب اثباتی با نگاه شیء انگارانه و مکانیکی به انسان، مکتب تفسیری با رویکرد اصالت معنایی و تمرکز بر فهم کنش های اختیاری انسان و مکتب انتقادی با اعتقاد به آزادی انسان و حاکمیت جبرهای تاریخی و اجتماعی محیط انسان را تعریف می کنند. در مقابل در رویکرد اسلامی، انسان موجودی با فطرت و سرشت الهی، دوبعدی، مختار و دارای منزلت و کرامت ذاتی است، منزلتی که در طول خدامحوری معنا می یابد. برآیند مبانی انسان شناختی پارادایم های رایج در علوم انسانی، نگاه تجربی و مادی گرایانه غرب به انسان است که حاکی از اختلاف ذاتی و ماهوی آن با مبانی اسلامی در خصوص انسان است.
تقریر انسان شناسانه اعتباریات بر اساس ماجرای هبوط انسان از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هبوط انسان ماجرای یک شخص خاص نیست که در تاریخ رخ داده است، بلکه فرایند ورود انسان به حیات دنیایی است. علامه طباطبایی با تبیین تمایز ماجرای هبوط و خلقت ارضی انسان و بیان چیستی و علل هبوط انسان به دنیا، منشأ و مراحل شکل گیری اعتباریات انسانی را تقریر می کند. محوری ترین سؤال این مقاله پیرامون نسبت هبوط انسان با اعتباریات است که از منظر علامه طباطبایی، حقیقت هبوط به معنای ورود به عالم اعتباریات است؛ اعتباریاتی که نقش اساسی در شکل گیری اجتماع و همچنین نقش انکارناپذیری در رشد و تعالی انسان ها دارد. براساس ماجرای هبوط که همان توجه انسان به کثرت و غفلت از وحدت است، پندار استقلالی انسان و به تبع آن، توجه به بدن و نیازهای حیوانی شکل می گیرد و ذیل توجه به نیازهای دنیایی و احکام هستی شناسانه آن، اعتباریات متحقق می شود. در نهایت، پس از توبه، انسان در فرایند هبوطی قرار می گیرد که همراه با تشریع اعتبارات دینی و جدا شدن راه سعادت از راه شقاوت برای انسان است.
بررسی کارکردهای فطرت در اندیشه ی غزالی، در مقایسه با آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
107 - 125
حوزه های تخصصی:
غزالی در آثار مختلفش، ابراز می کند که هر انسانی بر فطرتی بی نشان (الفطره الاصلیه) متولد می شود اما این والدین هستند که انسان را از فطرت نخستینش به آئین خاصی سوق می دهند. او فطرت را در معانی مختلف و با رویکردهای متفاوت به کار می برد. در رویکرد انسان شناسی دینی، از نظر غزالی، اولاً نمی توان به سادگی پذیرفت که فطرت اصلی انسان که با آن متولد می شود دقیقاً مطابق با اسلام است و ثانیاً برای رسیدن به حقیقت، باید به فطرت اصلی توجه نمود. همچنین غزالی در محک النظر و احیاءالعلوم، با رویکرد منطقی نسبت به فطرت، آن را گاهی مترادف با عقل می داند و گاهی ابزاری شهودی برای فرایند استدلال های منطقی. در جستار حاضر بر آنیم تا به اهمیت مفهوم فطرت در اندیشه ی غزالی و تأثیرپذیری وی در این بحث، از ابن سینا توجه کنیم و نشان دهیم که غزالی، گاهی فطرت را در مباحث انسان شناسانه ی دینی مورد توجه قرار داده و گاهی در مباحث معرفت شناسانه و نیز در برخی از مبادی منطق. از این رو، غزالی و ابن سینا را در متن آثارشان مورد توجه قرار خواهیم داد، البته آثاری که در آنها از فطرت بیشتر سخن گفته اند، تا مقایسه ی دقیق تری میان آراء آن دو در خصوص فطرت داشته باشیم.
گذار از فرد کنشگر به شهروندی عاملیتی تمهیدی برای نارسایی مبانی انسانی شناسی رهیافت قابلیت «آمارتیا سن »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت قابلیت هر چند در نقد مبانی هنجاری و اخلاقی اقتصاد، به ویژه اقتصاد رفاه و توسعه از دهه 80 میلادی توسط «آمارتیا سن» به حوزه های دانشگاهی راه یافت، با سرعت زیادی توانست در بیشتر حوزه های علوم انسانی بسط قابل توجهی بیابد. یکی از مهم ترین دغدغه های این رهیافت، به حاشیه رفتن انسان از محور توسعه و رفاه بوده است و نقد عمده ای که این رهیافت بر دیگر رویکردها وارد می کرد، در نظر گرفتن انسان به مثابه موجودی منفعل در آنها بوده است. به عقیده برخی از منتقدان، این رهیافت هر چند تلاش کرد مفهوم جدیدی از انسان در حوزه اقتصاد ارائه دهد، نتوانست از انسان اقتصادی جریان رایج علم اقتصاد پا فراتر نهد و تنها توانسته است مفهومی انسانی تر از توسعه ارائه دهد، نه توسعه برای انسان ها. عمده نقدهایی که بر مبانی انسان شناسی این رهیافت وارد شده است، شامل سه نقد نارسایی مفهوم انسان، پیشاسیاسی - اجتماعی بودن و در نهایت فردگرایی روش شناختی است. در این مقاله سعی می شود ضمن پاسخ به این سه نقد مبتنی بر تعریف عاملیت که آمارتیا سن در رهیافت خود آن را بسط داده است، با گذار از عاملیت کنشگر به شهروندی عاملیتی، تمهیدی نظری- فلسفی برای نارسایی مبانی انسان شناسی رهیافت قابلیت تدوین گردد.
نظام مندی فلسفه سیاسی هگل از نظر روش مندی: قانون طبیعی یا حقوق طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
99 - 110
حوزه های تخصصی:
تفسیر فلسفه سیاسی هگل همواره مسئله ساز بوده است. در این میان تفسیری را می توان بهتر دانست که این مسئله سازی را بر اساس محور اصلی آن آشکار کند. به نظر می رسد یکی از اساسی ترین تمایزها میان سنت قدمایی قانون طبیعی و سنت مدرن حقوق طبیعی، از نوع انسان شناسی فلسفی آن ها ناشئ می شود. در مورد فلسفه سیاسی هگل نیز می توان این پرسش را تجدید کرد؛ اینکه «آیا فلسفه حق مستلزم نوعی انسان شناسی فلسفی است یا خیر؟». آشکار است که این پرسشئ بنیادی و فراگیر است؛ اما یکی از مقدمات طرح این پرسش، بررسی نسبت فلسفه سیاسی هگل با دو سنت کلی پیش از آن است. این نوشته به تحلیل این نسبت از منظر نظام مندی فلسفه حقمی پردازد؛ و به دلایلی که خواهد آمد این نظام مندی را از نظر روش مندی مد نظر قرار می دهد. نتیجه این تحلیل صرفاَ صورت بندی دقیق تر همان پرسش خواهد بود: آیا خود نظام مندی – یا روش مندی – فلسفه سیاسی هگل مستلزم نوعی انسان شناسی فلسفی است؟
بررسی انطباق تحصیلی مهاجران افغانستانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۱
43 - 84
حوزه های تخصصی:
ایران در چهار دهه گذشته میزبان بزرگ ترین جمعیت مهاجران خارجی، عمدتاً افغانستانی و عراقی بوده و اکنون نیز پس از پاکستان، دومین کشور پذیرنده مهاجران افغانستانی محسوب می شود. تحصیل، بعد از امنیت و اقتصاد، یکی از عوامل مهم جذب مهاجران افغانستانی به ایران بوده است. مدارس دولتی، دانشگاه ها، مؤسسات آموزش عالی، نهضت سوادآموزی، مدارس خودگردان و مدارس موسسه های خیریه در ایران زمینه تحصیل مهاجران در هر سطحی را ممکن ساخته اند؛ اما این امکانات با دشواری های اقتصادی، هویتی، سلیقه ای و مانع تراشی ها، نگرانی های مذهبی، مخالفت های ایرانی های معترض و... گره خورده است. مدارس و دانشگاه ها بهترین مکان برای جامعه پذیری و ادغام مهاجران در ایران قلمداد می شوند. بی شک نسل مهاجر تحصیل کرده که به نظر قصد بازگشت به افغانستان را ندارد، بهتر از نسلی تحصیل نکرده است و تبعات مثبت این سیاست گذاری، به خصوص از دیدگاه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی، اثرات خود را در جامعه ایران و افغانستان نشان خواهد داد. در این مقاله وضعیت انطباق تحصیلی مهاجران افغانستانی که نیمی از ساکنان شهرک قائم در قم را تشکیل داده اند، بررسی خواهد شد. برای گردآوری داده ها، پژوهشگر از مصاحبه های عمیق و مشاهده های همراه با مشارکت یاری گرفته است. این داده ها از بطن پژوهش هایی که به سبک زندگی مهاجران اختصاص داشته است خراج شده و با استفاده از روش کیفی، تجربه آنان در حوزه های تحصیل، شبکه های اجتماعی، اقتصاد و بوروکراسی های اداری ترسیم شده است.
خیال به مثابه نفس حیوانی بازشناسی قوّه خیال نزد صدرالمتألهین در پرتوی تبیین مبانی و تحلیل کارکردها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
223 - 246
حوزه های تخصصی:
قوّه خیال در فلسفه ابن سینا و تابعان وی، «خزانه» صوَری معرّفی می شود که جزئی است و به وسیله حسّ مشترک ادراک شده است. در مقابل، صدرالمتألهین در مقام تعریف قوّه خیال، دو دیدگاه متفاوت ولی منسجم و منطقی را ارائه کرده که با تحلیل روش شناختی وی در مباحث نفس، قابل استنتاج و توصیف است. مسئله اساسی پژوهش جاری، توصیف نظریه واقعی صدرالمتألهین در مسئله چیستی خیال و سپس مقایسه آن با دیدگاه رایج مشائیان، به منظور کشف نقاط اشتراک و افتراق حقیقی این دو دیدگاه است. یافته اصلی که بر اساس روش تحلیلی منطقی و با تکیه بر روی آورد تحلیل گزاره ای و سیستمی عبارات صدرالمتألهین در دو مقامِ «تبیین مبانی شناخت قوّه خیال» و «ارائه کارکردهای این قوّه» به دست آمده است، حاکی از اتخاذ دو رویکرد از سوی صدرالمتألهین در تعریف قوّه خیال است. وی در ابتدای مباحث نفس شناسی و قوای آن، تابع دیدگاه مشهور مشائیان است. پس از آن و در فرایندی تعالی گونه و با ابتنا بر امکان تشکیک در قوای نفس، دیدگاه دیگری را در بازشناسی قوه خیال ارائه می دهد. صدرالمتألهین خیال را به مثابه نفس حیوانی و فصل حقیقی انسان در مرتبه حیوانیّت معرّفی نموده که خود، مبتنی بر قوّه انگاری هریک از مراتب سه گانه نفس انسانی در نظام فلسفی وی است.
تأملاتی در مفهوم ارته (اشه) ایران باستان در پرتو هستی شناسی و انسان شناسی فلسفه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
725 - 744
حوزه های تخصصی:
به منظور توصیف و فهم مفهوم «ارته»(arta) به عنوان یکی از مبانی اساسی فلسفه سیاسی ایران باستان در کنار آرمان شهر و شاه آرمانی، به نظر می رسد نظریه های جدید «علم سیاست» که مبتنی بر رویکردهای طبیعی و پوزیتیویستی و عینیت گرا هستند، چندان وافی به مقصود نباشند. به همین سبب در پژوهش حاضر بر آنیم که با ورود به ساحت «فلسفه سیاسی» و طرح مبانی هستی شناسی و انسان شناسی «فلسفه ایرانی»، به سیاست از چشم اندازی هستی شناسانه، فیلسوفانه، ژرف اندیشانهو حقیقت جویانه نظر افکنیم. ضرورت کار در جایی برجسته تر می شود که توجه داشته باشیم که چه بسا به طور مشخص و بی واسطه سخنی از مفاهیم اساسی اندیشه سیاسی ایران باستان مورد بحث نباشد، اما بی تردید همچنان در پس ذهن و ضمیر انسان و اندیشه ایرانی تداوم چنین موضوعاتی را شاهدیم؛ البته در شرایطی که گرد تحریفات و آداب و رسومات زمینه ای و گردوغبار تاریخی شفافیت و حقیقت آنها را پوشانده است. به طور خاص در پژوهش پیش رو در پی پاسخگویی به این پرسش هستیم که چه معنا، فهم و برداشتی از ایده و باوری تحت عنوان ارته یا اشه و به تبع آن مفهوم «خویشکاری» در اندیشه سیاسی ایران باستان مطرح بوده است؟ مفروض ما در طول مقاله این است که معنای حقیقی اشه در چارچوب تفکر معنوی ایرانی و در ساحتی هستی شناختی و با توجه به مبانی انسان شناختی و فرجام شناختی فلسفه ایرانی قابل درک بوده و از تقلیل آن به ساحتی تاریخی، عینی و مادی که مؤید نوعی ساختار و سلسله مراتب عینی و بیرونیِ متصلب و تغییرناپذیر اجتماعی و سیاسی است، باید برحذر بود.
نقش انسان شناسی در اخلاق از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال دوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۷ (پیاپی ۲۹)
11 - 34
حوزه های تخصصی:
ارزشمند بودنِ عمل به لحاظ اخلاقی در اندیشه علامه، منوط به شرایطی است که برخی از آن ها مربوط به فعل و برخی مربوط به فاعل است و درمجموع، از آن ها می توان به حُسن فعلی و حُسن فاعلی تعبیر کرد. از جمله شرایط مربوط به فاعل می توان به عاقل و عالم بودن، مختار بودن، انگیزه الهی داشتن، قدرت، آگاهی و درک اخلاقی داشتن اشاره کرد؛ لذا فاعل در صورتی در قبال اعمال غیراخلاقیِ خود مسئولیت خواهد داشت که از این شرایط برخوردار باشد. علامه طباطبایی با توجه به این شرایط، نقش درخورتوجهی برای خصوصیات انسان در اخلاق قائل است. این نوشتار بر آن است تا ضمن تبیین شرایط اخلاقی بودن عملی، دیدگاه علامه را نیز در این زمینه مطرح کند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی تدوین شده و در بعضی مواقع، از آیات و روایات صرفاً به عنوان مؤید بهره برده است.
مبانی نظری حسن خلق در قرآن و حدیث(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۵ (پیاپی ۳۷)
10 - 44
حوزه های تخصصی:
حسن خلق، موضوعی است که در قرآن و روایات بسیار مورد تاکید قرار گرفته است و همواره از مسلمانان خواسته شده است که با دیگران با حسن خلق برخورد کنند. لازمه ی این دستور پی بردن به مبانی نظری حسن خلق است، زیرا زمانی امید آن می رود که حسن خلق آنچنان در جامعه ای همه گیر شود که مبانی نظری آن از آیات قرآن کریم و احادیث معصومین علیهم السلام به درستی استخراج شده باشد و هر فردی دقیقا بداند که باید چه نوع نگاهی به خدا، انسان و جهان داشته باشد که باعث بروز رفتارهای صحیح اجتماعی شود. در این مقاله سعی شده است پس از تبیین معنای دقیق واژه حسن خلق، مبانی نظری آن در سه دسته خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی بررسی شده و در هر دسته با استناد به آیات و روایات مشخص شود که هر کدام از این موارد چه تاثیری در حسن خلق دارند. نتیجه بدست آمده اینکه حسن خلق در فرد تا حدود زیادی به نوع شناخت و نگاه وی به خداوند، انسان و جهان بستگی دارد و تاثیر این معارف و نگاه ها در خوش اخلاق بودن فرد نسبت به سایر علل بیان شده در این زمینه، بنیادی تر و با اهمیت تر به نظر می رسد.
نفس و معاد از دیدگاه سید مرتضی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
170 - 180
حوزه های تخصصی:
در میان مسائل انسان شناختی، مسئله ماهیت و ساحت های وجودی انسان در مقایسه با دیگر مباحث، اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله دیدگاه سید مرتضی علم الهدی، متکلم برجسته شیعه در قرن چهارم، درباره ماهیت و ساحت های وجودی انسان بررسی شده و تأثیر نوع نگاه وی در تبیین برخی آموزه های دینی مرتبط با مرگ و معاد همچون حقیقت مرگ، عالم برزخ و عذاب قبر، علم و آگاهی مردگان و کیفیت معاد نشان داده خواهد شد.
زایشی ناخواسته؛ نقدی بر انسان شناسی نظریه معنویت و عقلانیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه معنویت و عقلانیت بر آن است که دین نهادینه در جهان معاصر نمی تواند نقش سنتی خود را در آرامش بخشی و رها ساختن انسان از رنج ایفا کند و تنها معنویت می تواند از عهده آن برآید. ازآنجاکه این نظریه، رسالت خود را برای انسان جدید تعریف کرده، خود را ناگزیر و متعهد به مؤلفه های پست مدرنیته می بیند. براساس این نظریه، انسان معنوی عبارت است از انسان معنویِ پست مدرن با شاخصه ها و ویژگی های سازگار با آن. ملکیان در بیان ویژگی های انسان معنوی به برخی ویژگی های پست مدرنیته وفادار است، اما ویژگی های اساسی تری نیز برای انسان معنوی برمی شمارد که او را از وفاداری و تعهد به مبانی و الگوهای پست مدرن خارج می سازد. انسان معنوی با ویژگی های اخیر تنها در نظام و ساختار دین سنتی امکان تحقق دارد و امکان زایش آن بر اساس مبانی انسان شناختی ایشان و الگوهای معنویت سکولار فراهم نیست، یا انسان دوگانه ای است که ویژگی های ناسازگاری (دینی و پست مدرن) را با هم جمع کرده است.