مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
انسان شناسی
حوزه های تخصصی:
تبیین چگونگی هستی و ظهور انسان نقشی راهبردی در عملکرد انسان و اعتقاد او به غایت و هدف نهایی از زندگی و زیستن دارد. امروزه شاهد پیامدهای کلامی بسیاری در حوزه ی هستی شناسی و غایت شناسی انسان براساس دو رویکرد مشهور در مسأله ی ایجاد انسان – ثبات انواع و تبدّل انواع – هستیم؛ و ازآنجاکه تمام استنتاج های علوم به مدد عقل صورت می پذیرد، در این مقاله عوامل مؤثر بر تبدّل تا ظهور انسان از دیدگاه داروین، به مکتب عقلی ملاصدرا عرضه می شود تا امکان و حدود این تبدّل ها با نظام دقیق عقلی او روشن شود. داروین نظریه ی تکاملی اش را براساس مستندات تجربی خود که از طریق مشاهداتش در سفرها، فسیل ها و برخی آزمایش ها بر روی حیوانات اهلی به دست آمده و با استفاده از پیش فرض های عقلی، بنا نهاده و سپس آن را به انسان نیز تعمیم می دهد. به نظر وی، ایجاد انسان از نیای حیوانی و به یاری انتخاب طبیعی، در تنازع بقا صورت گرفته است؛ ایجاد انسان از سر تصادف بوده و سرانجامِ انسان نامعلوم است. وجودشناسی حکمت متعالیه با تبیین تشکیک در وجود و حرکت جوهری، حلقه های مفقوده ی داروین را روشن نموده، چگونگی تبدّل موجود تا ظهور انسان و حدود آن را مشخص می نماید؛ براساس حکمت متعالیه، گرچه انسان محصول فرایند تکامل است، این فرایند تابع برنامه ای ازپیش تعیین شده است و عوامل زیست محیطی، علل زمینه ای تکامل انسان هستند، حکمت متعالیه ساحت دومی نیز برای انسان قائل است که منشعب از جسم اوست و استعداد تبدّل و تکامل تا بالاترین مراتب وجودی را داراست. درنتیجه، انسان نه تنها هدفمند ایجاد شده، بلکه جاودانه است و در مراتب متفاوتی از وجود، زندگی خود را ادامه خواهد داد. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است که با استفاده از منابع اصلی انجام پذیرفته است.
حقیقت نفس در اندیشه امامیه از مدرسه کلامی بغداد تا علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت نفس، روح و بدن و رابطه آنها با یکدیگر، از مسائلی است که تأثیر اساسی در آموزه معاد و سرنوشت اخروی انسان دارد. برخی متکلمان، حقیقت انسان را جوهر مجرد متعلق به بدن شمرده اند، برخی بر آنند که نفس، همین پیکر محسوس و مشهود است که روح در منافذ آن حلول کرده است و گروهی نیز حقیقت انسان را اجزایی اصلی در بدن می دانند که پایا و دگرگون ناپذیر است. شیخ مفید ضمن پذیرش دیدگاه اول، حقیقت انسان را جوهر بسیط و غیرمادی قائم به خود می داند؛ اما شاگرد او سید مرتضی با پذیرش رویکرد دوم و اعتقاد به یگانگی نفس و بدن، انسان زنده و مکلف را مجموع این شخص ظاهری و هیکل مشهود می داند که روح یا به تعبیر وی هوایی لطیف در منافذ آن جاری است. در دوران معاصر، علامه سید محمدحسین طباطبایی با روش تفسیری و بدیع خود، ضمن پذیرش رهیافت اول، بر دیدگاه شیخ مفید صحه گذاشته است.
درآمدی برکاربستِ علوم شناختی در مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم شناختی ابزارهایی را از روان شناسی، علوم کامپیوتر، زبان شناسی، انسان شناسی، فلسفه و عصب شناسی با هم ترکیب می سازد تا عملکردهای هوش انسان را توضیح دهد. پیچیدگی "هوش" و "ذهن" موجب شده است برای بررسی زیرساخت ها و روساخت ها در این ارتباط، به مشارکت و هم افزاییِ این شِش رشته نیاز باشد. تمام این شش رشته باید دائما با یکدیگر در تعامل باشند و داده های تازه خود را در اختیار یکدیگر قرار دهند و از این طریق از آسیب تحویل انگاری نسبت به شناخت مصون بمانند. همین امر موجب می شود علوم شناختی به عنوان یک فرارشته مورد نظر قرار بگیرد. علومِ شناختی از دو جهت برای مطالعات میان رشته ای قرآن کریم می توانند مفید باشند: اول از این جهت که می توانیم ارتباطِ یک فرارشته با مطالعات قرآنی را تبیین و ارزیابی کنیم؛ ثانیاً اینکه علوم انسانی، و به شکل خاص، مطالعاتِ قرآنی به جهتِ ارتباطِ ناگسسستنی شان با متن(Text ) ، ترجمانی از دو مقوله ذهن و فرهنگ خواهند بود. از طرف دیگر، علوم شناختی نیز ارائه تفاسیرِ مناسب از ذهن و فرهنگ را در محوریتِ مباحث خود دارند. لذا کاربردِ علومِ شناختی در مطالعاتِ قرآنی گریزناپذیر خواهد بود. در این ارتباط علوم شناختی میتوانند دست آوردهای اساسیِ ذیل را برای مطالعات قرآنی در بر داشته باشند: 1- می توانند ذهن و فرآیندهای ذهنی را ترسیم نمایند. به شکل خاص در مطالعاتِ قرآنی، بوسیله علوم شناختی می توان فهمید که ادراکِ مفسِّر به چه شکلی صورت می پذیرد. همچنین می توان زبان طبیعی و نحوه شکل گیری و عملکردِ آنرا تبیین کرد؛ 2- علوم شناختی می توانند به تبیین و توضیحِ دست آوردهایِ ذهنی و فرهنگی و به شکل ویژه، ادراکاتِ تفسیری از آیاتِ قرآن بپردازند. زبان شناسی شناختی، روان شناسی شناختی، عصب شناسی و هوش مصنوعی از اساسی ترین علوم هستند که می توانند پژوهشگر را در دست یابی به چنین چیزی یاری نمایند. هر یک از این علوم نیز روش ها و ویژگی های خاص خود را برای یاری رساندن به مطالعات قرآنی در بر خواهند داشت.
مبانی انسان شناختی در اندیشه های علی صفایی حائری و اصول تربیتی ناظر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درپی استخراج مبانی انسان شناختی و اصول تربیتی حاصل از آن براساس اندیشه های یکی از متفکران اسلامی معاصر، علی صفایی حائری، است. روش های به کاررفته در این تحقیق شامل «توصیف»، «تحلیل زبان فنی و رسمی» و «استنتاج» است. در این پژوهش، ابتدا به بررسی برخی اصطلاحات و مفاهیم به کاررفته در آثار صفایی ازجمله «انسان در دو فصل»، «ساختار جامعه»، جریان «تدبر، تفکر، تعقل» در انسان، «درک وضعیت، درک تقدیر و درک ترکیب» (کلیدها) و «آزادی» پرداخته شده و سپس با درنظر گرفتن «عبودیت» به عنوان هدف کلی نظام تربیتی صفایی، سه مبنای انسان شناسی نوع اول اول برگرفته از اختیار، گرایش های صحیح و آزادی انسان، سه هدف واسطی، هشت مبنای انسان شناسی نوع دوم و هشت اصل تربیتی، از آثار وی استخراج و در قالب قیاس عملی صورت بندی شده است.
بررسی «معنای زندگی» براساس دیدگاه انسان شناختی علامه جعفری و اصول تربیتی ناظر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی معنای زندگی و مبانی انسان شناختی در دیدگاه جعفری است تابتواند اصول تربیت و مبانی آن را از نظریه حیات معقول ایشان استخراج کند. این پژوهش رویکرد توصیفی تحلیلی دارد و از روش های استنتاج عملی و تحلیل استعلایی استفاده شده است. یافته ها بیانگر این است که جعفری با تأکید بر رویکرد دینی، زندگی معنادار را در چارچوب نظریه حیات معقول ترسیم می کند. ایشان دو عنصر بنیادین عقل و وجدان را در تصعید حیات تکاملی دخیل می داند که انسان را تحت تعالیم پیامبران الهی از مرحله ناخودساخته به خودساخته و درنهایت به خداساختگی نائل می کند. ایشان میان معنا و هدف زندگی قائل به ترادف و نظریه او در باب معنای زندگی منطبق بر نظریه هدف الهی است که براساس آن زندگی به آن اندازه که به تحقق هدف الهی از خلقت آدمی، که همانا قرار گرفتن در جاذبه ربوبی است، مدد رساند، معنادار خواهد بود و این معناداری در سایه خروج از حیات طبیعى محض و ورود به حیات معقول تحقق مى یابد. در نهایت اصول به دست آمده در این پژوهش عبارت از تصعید احساسات، تصعید آزادی رو به اختیار، برتری کردار بر گفتار، پرورش وجدان، تلازم تعقل با تهذیب و مسئولیت پذیری است.
تبیین مبانی انسان شناختی مدیریت منابع انسانی اسلامی با تأکید بر نظرات علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد تبیین نگاه اسلامی به انسان براساس نظریات علامه طباطبایی(ره) و نقش آن در راستای شکل گیری مدیریت منابع انسانی اسلامی است. داده های این تحقیق که با روش کتابخانه ای جمع آوری شده با روش تحلیل مضمون، بررسی شده و شبکه مضامین در دو حوزه انسان شناسی مدیریت منابع انسانی رایج و انسان شناسی علامه طباطبایی(ره) ترسیم گردیده است. سپس با روش تحلیلی استدلالی، مضامین استنباط شده از اندیشه های علامه طباطبایی(ره) در چهار دسته با گزاره های استنباط شده از متون مدیریت منابع انسانی نسبت سنجی شده که عبارتنداز:1- گزاره های تأسیسی بدیع 2- گزاره های تأییدکننده 3- گزاره های تأسیسی متضاد4- گزاره های تکمیل کننده. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از منظر انسان شناسی علامه طباطبایی(ره) نگاه مکاتب مدیریت منابع انسانی به انسان اعم از هزینه ای، منبعی و سرمایه ای، اولا در بعد دوم از زاویه تحلیل ماهوی بوده و ثانیا در همین بعد نیز از ساحت طبیعت مادی انسان فراتر نرفته است. در نتیجه زاویه تحلیل وجودی و نیز بعد اول و سوم از زاویه تحلیل ماهوی انسان، دارای قابلیت ممتازی جهت ارتقای نظام های مدیریت منابع انسانی رایج می باشند.
انسان شناسی قدمگاه (مطالعه موردی بیت النور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال سوم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۱
7-39
حوزه های تخصصی:
اماکن مقدسی مانند قدمگاه ها، در ادیان مختلف و مذاهب اسلامی، همواره مورد احترام بوده اند. نمونة قدمگاه ها در ایران، قدمگاه های امام رضا (ع) ، خواهران و برادران ایشان است. «بیت النور»، قدمگاه حضرت معصومه (س) در قم، از مهم ترین این قدمگاه ها به شمار می آید. در این نوشتار، قدمگاه یادشده با رویکرد انسان شناختی، مورد بررسی قرار گرفته و بدین منظور با معرفی جامع نشانگاهِ تحقیق، هویت تاریخی و موقعیت جغرافیایی آن، دو نوع گزارش «عینی» و «تحلیلی» از وضعیت کنونی ارائه شده است. با بهره گیری از روش کیفی انسان شناختی، از فنون مشاهدة مشارکتی، بررسی اسناد و مصاحبه ، در سطح عینی، به آداب و مراسم، تجربة زوار و احساسشان پرداخته و در سطح تحلیلی، سعی در معناکاوی لایه های ذهنی و پنهان کنشگران، شده است. یافته ها نشان می دهد، بیت النور برای مردم قم هویت بخش بوده و کنشگران از طریق همانندسازی نسبت برادری حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع) ، با حضرت زینب (س) و امام حسین (ع) در مأنوس سازی و تعمیق اثر سفر بانو (س) به قم، اثرگذار بوده اند.
شناسایی ماهیت نژادی مردم بلوچ از سوی غربیان با اتکا بر مسائل فرهنگی، رویکردها و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۱
143 - 162
حوزه های تخصصی:
زبان بلوچی، یکی از شاخه های زبان های ایرانی است. این زبان صورت باستانی و قدیمی خود را بهتر از دیگر شاخه های زبان های ایرانی حفظ نموده است. باوجوداین، برای دانشمندان غربی اثبات نژاد بلوچ ها به لحاظ آریایی، دراویدی، ترکمن و یا عرب بودن آنان امری بغرنج بوده و در خصوص این مسئله استنتاج های قطعی از سوی هر محقّقی با برخی تردیدها همراه بوده است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی و پژوهش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا نژاد مردم بلوچ را با اتّکا بر برخی نظریات خاصی که در این زمینه ارائه شده، مورد واکاوی قرار بدهد. درواقع، هدف پژوهش آن است که علاوه بر نقل برخی نظریات برجسته، به توصیف و تبیین مسئله مورد نظر پرداخته شود. نتایج پژوهش حاضر نشان خواهد داد هر چند در گذشته بحث مطالعه نژادها، یک مسئله حاد ایدئولوژیک و سیاسی پررنگ در غرب بوده؛ امّا باید خطرنشان کرد با توجه به کثرت نظریات ارائه شده در زمینه ماهیت بلوچ ها و عدم وحدت رویه در نوشته های غربیان، این امر درزمینه شناسایی هویت نژادی این قوم به صورتی بینابین مصداق پیدا می کند. به عبارتی، دیدگاه های مستند علمی، مواضع، جهان بینی ها و یا رویه ای که طی آن غربیان به بررسی ماهیت اقوامی همچون بلوچ یا غیر بلوچ می پرداختند، نشئت گرفته و برخاسته از متن سیاست بود
بررسی نظام خویشاوندی کُردی میانی و مقایسه آن با فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، اصطلاحات خویشاوندی گویش کُردی میانی که سورانی هم خوانده می شود، در چارچوب نظریات انسان شناسان جهانی گرا - که معتقد به وجود نظام جهانی یکپارچه ای در زیر تنوّعات ظاهری موجود در نظام های خویشاوندی هستند - به صورت مقایسه ای با فارسی و انگلیسی، مورد بررسی قرار می گیرد. انسان شناسان جهانی گرا، اساس همه روابط خویشاوندی، از ساده ترین تا پیچیده ترین آنها را مبتنی بر خانواده هسته ای و گسترش آن را از طریق خویشاوندی که میان دو خانواده هسته ای ارتباط برقرار می کند، می دانند. در این دیدگاه، مجموعه ای از معیارهای جهانی برای دسته بندی خویشاوندان وجود دارد که بر اساس آنها، می توان همه نظام های خویشاوندی را توصیف و بررسی نمود. هر زبانی با توجّه به ویژگی های فرهنگی خاصّ خود، تعدادی از آنها را به کار می برد. نتیجه این پژوهش، مشخّص کرد که در کردی میانی، از پنج ملاک سببی - نسبی، جنسیت، نسل، سوی خویشاوندی و سنّ نِسبی؛ در فارسی از چهار ملاک سببی - نسبی، جنسیت، نسل، سوی خویشاوندی و در انگلیسی هم از سه ملاک سببی - نسبی، جنسیت و نسل برای دسته بندی خویشاوندان استفاده می کنند؛ افزون بر این، نظام خویشاوندی انگلیسی متعلّق به نظام اسکیمو است در حالی که نظام خویشاوندی کُردی و فارسی در دسته نظام سودانی قرار می گیرند.
مبانی پانتئیستی سبک زندگی در معنویت گرایی جدید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفاوت های موجود در سبک های مختلف معنویت گرایی متأثر از تفاوت در مبانی نظری آن هاست. درک مبانی خداشناسی و انسان شناسی در یک جریان معنویت گرا می تواند در رمزگشایی از سبک زندگی آن جریان مفید باشد. مقاله حاضر سعی دارد با استفاده از پژوهش های موجود درباره عقاید معنویت گرایان جدید، دیدگاه متداول این افراد درباره خداوند و انسان را بر محور خداشناسی پانتئیستی تحلیل نماید و ضمن بیان ویژگی های خاص پانتئیسم در معنویت جدید، گمانه زنی هایی درباره تأثیرات آن بر سبک زندگی معنویت گرایان ارائه کند. بر اساس یافته های این مقاله، خدا در معنویت گرایی جدید امری غیرمتعال، محلول در همه چیز، همراهی کننده و مشکل گشاست که در مواقع ضروری با توجه به ندای درون حاضر می شود و انسان نه به عنوان عبد، مطیع یا تابع خداوند، بلکه به عنوان بخش فعال از الوهیت و هوش هدایتگر جهان به حساب می آید. این نگاه خاص پانتئیستی به خدا و انسان باعث شده است که بروز نشانه هایی چون زندگی در لحظه، تقدیس ندای درون، تعامل با خداوند از طریق عشق به خود، دوست داشتن دیگران از طریق خوددوستی، دیدن هر چیز در شعاع وجودی خود و تأکید بر خودشکوفایی و خودبسندگی در سبک زندگی معنویت گرایان جدید محتمل باشد.
بررسی و نقد انتقادات شیخ مفید بر دیدگاه انسان شناختی شیخ صدوق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
97 - 119
حوزه های تخصصی:
در علم کلام انسان شناسی از جایگاه بالایی برخوردار است و مباحث مهمی مانند «تکلیف»، «کیفیّت معاد»، «ثواب و عقاب»، و «وعد و وعید» بر شناخت حقیقت انسان مبتنی هستند. در مورد حقیقت انسان در میان متکلمان مسلمان دیدگاه های مختلفی ارائه شده است. دیدگاه غالب در میان متکلمان معتزلی تلقی ماده انگارانه از انسان است. از نظرآنها انسان همین پیکر مشاهَد است. در مقابل این نظریه، متکلمانی از امامیه مانند هشام بن حکم، شیخ صدوق و شیخ مفید با استناد به برخی از آیات و روایت ها دوگانه انگار بوده و انسان را مرکب از روح و بدن می دانند. شیخ مفید به رغم اتفاق نظر با شیخ صدوق در ترکیب انسان از روح و بدن، به برخی دیدگاه هایی که شیخ صدوق برای روح قائل است، به شدت انتقاد دارد. در این مقاله کوشیده ایم استحکام ادله هرکدام از این دو دیدگاه انسان شناختی و میزان سازگاری هرکدام با موازین عقلی و نقلی را نشان دهیم. برای رسیدن به این هدف پس از گزارش دیدگاه صدوق، انتقادات مفید به دیدگاه او با توجه به ادله نقلی و عقلی بررسی و نقد شده و نشان داده ایم که در بیشتر موارد نظر شیخ صدوق از شواهد قوی تری برخوردار است.
عرفان مدرن؛ چالشی نو در برابر عرفان اسلامی (بازخوانی عرفان مدرن و نقد سویه انسان شناختی آن)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
51 - 78
حوزه های تخصصی:
عرفان مدرن مواجهه با امر متعالی در قالب دین داری تجربت اندیشانه است که براساس اندیشه و اشعار سهراب سپهری شکل گرفته است. عرفان مدرن مقومات و مؤلفه های وجودشناختی، انسان شناختی، اخلاقی فقهی و سیاسی و اجتماعی خاصی دارد که در سویه انسان شناختی آن، تقابل «خودی» و«غیرخودی» یا «دیگری» و مسئله فنای فی الله و اراده سالک با قرائت خاصی مطرح است و با عرفان سنتی از جمله عرفان اسلامی، تفاوت ها و تهافت هایی دارد. نوشتار پیش روی درصدد پاسخ به پرسش فنای در خدا در مؤلفه انسان شناختی عرفان مدرن است و اینکه دارای چه معنا و مبنایی است؟ و چه نقدهایی برآن وارد است؟ در این مقاله، با تکیه بر هویت و ماهیت فنای فی الله و بقای بالله در عرفان اسلامی، به نقادی، سنجش و ارزیابی قرائت طراح عرفان مدرن (جناب دکتر سروش دباغ)، پرداخته ایم که برونداد آن به قرار زیر است: فنا در عرفان اسلامی به معنای نیست شدن نیست، بلکه فنای شهودی و رهایی از قیود عدمی و حدود، تعلقات و تعینات وجودی و هجرت از کثرت به وحدت است که عین بقا، به معنای بقاء بالله است. فنای عرفانی در عرفان اسلامی، تزاید و تصعید، توسعه و تکامل وجودی یا استعلاست و اراده سالک در مقام استغراق در اراده حق تعالی اشتداد می یابد تا توحید و ولایت الهیه حادث و حاصل شود.
بررسی «فطرت اخلاقی» و «وابستگی های اخلاق به دین» از دیدگاه استاد مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
132 - 158
حوزه های تخصصی:
شناخت انسان یکی از پایه های جهان بینی هر مکتب است و ارائه یک نوع انسان شناسی خاص در توجیه و تبیین بسیاری از موضوعات یک مکتب تأثیر دارد. فطرت اخلاقی به عنوان یکی از شاخصه های اصلی در انسان شناسی استاد مطهری نقش مهمی ایفا می کند. از نظر ایشان، انسان به لحاظ ساختار ذاتی و درونی هم واجد آگاهی های اخلاقی است و هم برخوردار از گرایش به خوبی ها و نفرت از بدی هاست. انسان این دو مؤلفه را به اقتضای ساختار وجودی اش داراست و دست هیچ گونه تلقین و تحمیل اجتماعی در آن راه ندارد. انسان به سبب این ساختار فطری و غیراکتسابی اش در ارتباط با دین و متون دینی از بعضی جهات از دین و آموزهای وحیانی مستقل و از جهات دیگر، وابستگی تنگاتنگ به آنها دارد. دیدگاه استاد مطهری هر چند از برخی جهات قابل تأمل است، در کلیت خود دیدگاهی است که در توجیه بسیاری از موضوعات دینی راهگشاست.
تبیین هستی و چیستی انسان از منظر اندیشه های علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
87 - 105
حوزه های تخصصی:
اهمیت نوع نگرش به انسان و ویژگی های اودر مطالعات علوم انسانی و اجتماعی تاحدی است که به عنوان مبنایی در کنار سایر مبانی چون هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی، ارکان نظریات آن حوزه را شکل داده است. هدف این پژوهش تبیین ابعاد و ویژگی های انسان مبتنی بر دیدگاه های علامه طباطبایی(ره) است. دراین تحقیق، غالب آثار فلسفی و تفسیری ایشان با روش تحلیل مضمون به عنوان روشی برای شناخت، تحلیل و گزارش الگوهای موجود در داده های کیفی بررسی شده اند. سپس گزاره های انسان شناسانه استنباط شده از مضامین حاصله، در قالب دو زاویه تحلیلی "وجودی" و "ماهوی: شامل سه بُعد «ویژگی های فی نفسه نوع انسان»، «ویژگی های نوع انسان با لحاظ حرکت استکمالی در سه ساحت نگرش، گرایش و رفتار» و «ویژگی های نوع انسان با لحاظ اثر حرکت استکمالی بر نفس»" ارائه شده است. چارچوب تحلیلی انسان شناسی حاصل شده از اندیشه های علامه طباطبایی(ره) که جنبه نوآورانه این تحقیق است، دارای قابلیت ممتازی جهت تعالی علوم انسانی و اجتماعی رایج می باشند.
تحلیل تکثر معنای زندگی در فلسفة ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسیله محوری مقالله حاضر بررسی و تحلیل تکثر معنای زندگی از دیدگاه ملاصدر است. نگارندگان در این مقالله با استفاده از مبانی ملاصدرا در سه ساحت معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی به تحلیل و تبیین تکثر معنای زندگی پرداخته اند. در این جستار، در ساحت معرفت شناختی با تکیه بر دو نگرش ثبوتی و اثباتی ملاصدرا نسبت به زندگی، تکثر معنای زندگی را تحلیل خواهیم کرد. در بعد هستی شناختی با استفاده از دو نظام نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، در قالب ظهور متفاوت اسمایی و تکثر ظهورات با استفاده از مؤلفه های چون خداوند، دین و عشق به حق تعالی، به تحلیل تکثر معنای زندگی می پردازیم. در ساحت انسان شناختی نیز با استمداد از تبیین کثرت نوعی انسان در دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، این مسالله را واکاوی خواهیم کرد.
ازارض تا عرش گستره نظام تربیتی نفس انسان دردیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
137 - 156
حوزه های تخصصی:
انسان وشناخت ابعاد وجودی او از دیر باز مورد توجه اندیشمندان حوزه دین و فلسفه بوده است. این مقاله در صدد بررسی این مسئله است که با توجه به شمول حکمت صدرایی بر تمام جنبه های مختلف هستی وانسان، چگونه می توان مبتنی بر نظریات خاص ملاصدرا، مبنائی فلسفی وعقلانی برای تعلیم وتربیت نفس انسان ترسیم نمود؟ لذا سعی شده است با روش مطالعه ی کتابخانه ای و نظری وبا بررسی اصول ابتکاری ملاصدرا درفلسفه به این سوال پاسخ داده شود. ازنظرملاصدرا وجود اصیل است، ولی وجودانسان ازموجودات دیگرمتفاوت است. براساس حرکت جوهری، نفس به تدریج دردامن بدن به ظهورمی رسدوبه درجات بالاتری ازتجرد نایل می شود. ازاین منظرحقیقت هرفرد با اعتقادات واعمال وی ودرپرتوتعلیم وتربیت ساخته می شودو هویت خودش را کسب می نماید ودرنهایت هرانسانی نوع خاصی است وماهیت همه انسانها یکسان نیست. براساس دستاوردهای این تحقیق، با تبیین خاص ملاصدرا درباره چگونگی تربیت نفس انسان، علاوه براینکه جایگاه رفیع انسان درمجموعه خلقت معرفی می گردد تاثیرونقش برنامه های تربیتی، دررسیدن به درجات شایسته و بایسته فرد انسانی نیز بخوبی ترسیم می گردد. هدف عالی درنظام تربیتی مبتنی بربینش صدرائی، ارتقاء انسان به مقام خلیفه اللهی است. و نتیجه اینکه: براساس انسان شناسی صدرائی، تدوین برنامه های تعلیم وتربیت، بستری عقلانی می یابد ومنطبق بر فطرت انسان خواهد بود.
اصول تربیت براساس مبانی انسان شناختی و ارزش شناختی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
166 - 141
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی اصول تربیت براساس مبانی انسان شناختی و ارزش شناختی در حکمت متعالیه است. روش پژوهش توصیفی−تحلیلی بوده و در این راستا اصول تربیت متناظر با هر یک از مبانی انسان شناختی و ارزش شناختی حکمت متعالیه بررسی شد. با تکیه بر مبانی انسان شناختی در حکمت متعالیه، اصول تربیت بدین شرح استخراج شدند: توجه به ویژگی های مشترک و تفاوت های فردی، کمک به رشد عقلانی همراه با محدودیت های آدمی، رعایت تقوا در کسب دانش، پرورش اعتماد به نفس، رعایت شئون فردی و اجتماعی، تحرک و پویایی و رشد همه جانبه متربیان.
کاربست این اصول در تربیت به مربیان در سوق دادن متربیان به فطرت، پیشگیری از انحراف از فطرت، بیدار ساختن فطرت، تقویت نیروی اراده و اعتماد به نفس، شناسایی هویت و جایگاه فردی و اجتماعی، آگاه سازی نسبت به محدودیت های آدمی، تقویت تقوا، تقویت روحیه کمال طلبی، رشد همه جانبه و کمک به تحرک و تلاش در متربیان کمک می کند.
براساس مبانی ارزش شناختی حکمت متعالیه، اصول تربیت بدین شرح شناسایی شدند: پرورش گرایش به خیر، شناخت خداوند به عنوان خیر مطلق، میانه روی در بهره گیری از لذات، هماهنگی در کسب توأمان لذت و سعادت، تبیین عقلانی فضیلت و تقویت گرایش به زیبایی حقیقی و نظام احسن. کاربست این اصول در تربیت به مربیان در داشتن خلوص نیت در تلاش های علمی، پرهیز از افراط و تفریط و گرایش به میانه روی در رفتارها، تقویت روحیه فروتنی، داشتن انعطاف در تعامل های علمی، پرهیز از زیبایی های ظاهری و گرایش به زیبایی های حقیقی کمک می کند.
سیر استکمالی انسان در تفسیر عرفانی امام خمینی(ره) و علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۶
165 - 186
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع کاربردی است که با هدف بررسی سیر استکمالی انسان در قرآن و عرفان انجام شده است. در این تحقیق، به روش مطالعه توصیفی تحلیلی بدین پرسش پاسخ داده می شود که چه مؤلفه هایی از دیدگاه امام خمینی(ره) و علامه جوادی آملی بر کمال انسان تأثیر می گذارد و موجب می شود تا از فرصت زندگی در این دنیا که بهترین، بلکه تنها زمان برای رشد و پرورش روح است، استفاده نماید. راهکارهای قرآن و عرفان درباره این مسئله چیست؟ پس از گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آن ها به روش تحلیل محتوا این نتایج به دست آمده است: نگاه حضرت امام خمینی(ره) و علامه جوادی آملی به گونه ای است که برخلاف برخی دیگر از اهل عرفان مانند ابن عربی در تقسیم بندی اولیه خود، انسان را به دو قسم «انسان کامل» و «انسان حیوان» تقسیم نمی کنند، بلکه انسان را برخلاف حیوانات، صاحب دو مقام می دانند که به سبب داشتن مقام عنداللّهی، برای دور شدن از خوی حیوانی باید «سیر استکمالی» داشته باشد، چنان که هدف از خلقت نیز چنین بوده است. از نگاه ایشان، انسان به دلایل متعددی (مانند مقام خلافت الهی و نیز قوس نزول و صعود)، نسبت به دیگر موجودات از کرامت برخوردار است. بنابراین، با سِیر استکمالی خود، قابلیت حرکت به سوی غایت غیرمتناهی الهی را دارد.
انسان شناسی از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت انسان از دغدغه های ذهنی بشر در طول تاریخ تفکر است. این پژوهش در پی آن است که بفهمد از نظر ابن عربی، سیمای معنوی انسان کامل چگونه سیمایی است و مشخصات انسان کامل چگونه مشخصاتی است، انسان در هستی از چه جایگاهی برخوردار بوده و چگونه تجلی پروردگار بوده و چگونه می تواند دارای تمامی صفات الاهی باشد. بر اثر این تحقیق و از رهگذر بررسی اندیشه ابن عربی، مشخص شد که انسان کامل، مظهر اسم جامع «الله» بوده و جامع میان حق و خلق است. وی غایت آفرینش عالم و تنها کسی است که به صورت خداوند آفریده شده و می تواند خداوند را بشناسد.
انسان شناسی از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت انسان از دغدغه های ذهنی بشر در طول تاریخ تفکر است. این پژوهش در پی آن است که بفهمد از نظر ابن عربی، سیمای معنوی انسان کامل چگونه سیمایی است و مشخصات انسان کامل چگونه مشخصاتی است، انسان در هستی از چه جایگاهی برخوردار بوده و چگونه تجلی پروردگار بوده و چگونه می تواند دارای تمامی صفات الاهی باشد. بر اثر این تحقیق و از رهگذر بررسی اندیشه ابن عربی، مشخص شد که انسان کامل، مظهر اسم جامع «الله» بوده و جامع میان حق و خلق است. وی غایت آفرینش عالم و تنها کسی است که به صورت خداوند آفریده شده و می تواند خداوند را بشناسد.