مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
نفس حیوانی
فلسفه تشریع روزه-مولوی نذیر احمد سلامی
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی است دو بُعدی، بعد حیوانی و بعد ملکوتی. عینیت بخشیدن به مفهوم واژه انسان منحصر در حفظ توازن میان بعد حیوانی و ملکوتی است. انسان با غلبه و ارتقاء بعد ملکوتی می تواند بر فرشتگان فائق شود. تمام تکالیف شرع از جمله روزه به خاطر این هستند که نفس حیوانی را تابع نفس ملکوتی قرار دهند و نفس ملکوتی مقتضیات و خواسته خود را برای نفس حیوانی مطرح کند و از وی بخواهد که به خواسته هایش جامه عمل بپوشاند. تا از این طریق نفس حیوانی منقاد و مطیع نفس ملکوتی شده و مفهوم روزه و سایر تکالیف شرع محقق شوند. در این نوشتار به برخی مسائل در رابطه با فلسفه تشریع روزه پرداخته شده است.
رابطه نفس و بدن از دیدگاه ارسطو و ابن سینا با تأکید بر نفس نباتی و حیوانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۳
115 - 138
حوزههای تخصصی:
بر اساس تفسیر رایج، تفاوت اصلی ابن سینا با ارسطو بر سر چیستی و حقیقت نفس ناطقه انسانی است؛ اما درباره نفس نباتی و حیوانی میان این دو اختلاف نظر آشکاری وجود ندارد؛ چه اینکه هر دو، نفس نباتی و حیوانی را از سنخ صورت منطبع در ماده می دانند. ما در این نوشتار می کوشیم تا با توجه به مبانی متافیزیکی ایشان و تفسیر خاصی که هر یک از این دو فیلسوف از رابطه ماده و صورت ارایه می دهند، نشان دهیم، حتی درباره رابطه نفس نباتی و حیوانی با بدن نیز میان این دو اختلاف نظر آشکاری وجود دارد. ارسطو صورت - و به تبع آن - نفس را نه جوهر به معنای شیء، بلکه اصل یا ساختاری می داند که بر اساس آن ماده به عنوان یک شیء خاص مد نظر است. به همین دلیل در تحلیل ارسطو از حقیقت موجود زنده، با دو جوهر به منزله دو شیء روبه رو نیستیم؛ بلکه موجود زنده جوهر واحدی است که دارای قابلیت یا ظرفیت خاصی است که به واسطه آن مبدأ اعمال حیاتی می شود. دقیقاً بر همین اساس است که بسیاری از ارسطوپژوهان معاصر دیدگاه عرض گرایانه درباره نفس را بر دیدگاه جوهر انگارانه ترجیح می دهند؛ درحالی که در فلسفه ابن سینا صورت و ماده دو جوهر به معنای دو شیءاند که با هم ترکیب شده اند. به عبارت دیگر، در فلسفه ابن سینا در تحلیل موجود زنده - اعم از نبات، حیوان و انسان - به نوعی دوگانگی میان نفس و بدن می رسیم؛ هرچند این دوگانگی الزاماً به معنای تجرد و مفارقت نفس نباتی و حیوانی از بدن نیست.
حرکت استکمالی و جبلی صور و حدوث نفس ناطقه از منظر ملاصدرا با عرضه به آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
87 - 108
حوزههای تخصصی:
انسان دارای دو نوع استکمال جبلی و ارادی است و حقیقتی سیال است که همواره در حال اشتداد به سوی غایت خویش است. در حرکت جبلی و تکوینی، جناب صدرالمتألهین بر این باور است: استکمال، که در صُقع نفس نهادینه شده است، از ترکیب هیولا و صورت آغاز می شود و این روند به شکل استکمال صورت ها ادامه می یابد، به این بیان که صورت جسمیه در جوهر خویش حرکت می کند و به صورت عنصری تبدیل می شود و عناصر با ائتلاف به سمت صورت معدنی شدن اشتداد یافته، آمادگی حیات نباتی می یابند. آنگاه، نفس نباتی بستری برای صورت حیوانی می شود و این روند تا نفس نطقی و بعد از آن تا وصول به درجه ملکوتی ادامه می یابد. این استکمال جبلی و تکوینی غیر از استکمال ارادی است که با کارکردهای عقل عملی و کاوش های عقل نظری محصل است. سیر استکمالی صورت ها منطبق بر آیات و روایات است و قرآن به این پیدایش نفس از بستر اشتداد صورت ها اشاره کرده است
تجرد نفوس گیاهی و حیوانی در حکمت اسلامی و برایند آن در فلسفه محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۹۱
97 - 129
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش تحلیل عقلی در صدد معرفی پارادایم متخذ از حکمت اسلامی درباره فلسفه محیط زیست است. یافته های مقاله نشان می دهد علاوه بر حیوانات، نباتات نیز از درجات و مراتب تجرد برخوردارند. بر این اساس در فلسفه محیط زیست اسلامی علاوه بر ارزش ذاتی محیط زیست باید از ارزش قدسی و الهی آن سخن گفته، تعامل انسان با نبات و حیوان را از حد تعامل با ابژه مادی به تعامل با موجودی که متعلق نفخه الهی است، ملاحظه کرد. در این نگرش انسان نه به مثابه مالک نبات و حیوان است و نه سلطنت و استیلا از نوع استیلای سوژه بر ابژه دارد، بلکه به مثابه مدیر و حافظ حقوق نبات و حیوان بوده و تصرفات او در نبات و حیوان در محور عقل و شرع تعریف می شود. این نوع نگرش به محیط زیست که با حفظ ارزش ذاتی و شرافت وجودی نبات و حیوان اعمال می شود در مسیر استکمال انسان تأثیر بسزایی دارد. بر این اساس هر نوع تصرف و دخالت عوامل انسانی در نبات و حیوان که خارج از تدبیر و حکم عقل و شرع انجام شود، با نگاه قدسی به محیط زیست منافات دارد.
خیال به مثابه نفس حیوانی بازشناسی قوّه خیال نزد صدرالمتألهین در پرتوی تبیین مبانی و تحلیل کارکردها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
223 - 246
حوزههای تخصصی:
قوّه خیال در فلسفه ابن سینا و تابعان وی، «خزانه» صوَری معرّفی می شود که جزئی است و به وسیله حسّ مشترک ادراک شده است. در مقابل، صدرالمتألهین در مقام تعریف قوّه خیال، دو دیدگاه متفاوت ولی منسجم و منطقی را ارائه کرده که با تحلیل روش شناختی وی در مباحث نفس، قابل استنتاج و توصیف است. مسئله اساسی پژوهش جاری، توصیف نظریه واقعی صدرالمتألهین در مسئله چیستی خیال و سپس مقایسه آن با دیدگاه رایج مشائیان، به منظور کشف نقاط اشتراک و افتراق حقیقی این دو دیدگاه است. یافته اصلی که بر اساس روش تحلیلی منطقی و با تکیه بر روی آورد تحلیل گزاره ای و سیستمی عبارات صدرالمتألهین در دو مقامِ «تبیین مبانی شناخت قوّه خیال» و «ارائه کارکردهای این قوّه» به دست آمده است، حاکی از اتخاذ دو رویکرد از سوی صدرالمتألهین در تعریف قوّه خیال است. وی در ابتدای مباحث نفس شناسی و قوای آن، تابع دیدگاه مشهور مشائیان است. پس از آن و در فرایندی تعالی گونه و با ابتنا بر امکان تشکیک در قوای نفس، دیدگاه دیگری را در بازشناسی قوه خیال ارائه می دهد. صدرالمتألهین خیال را به مثابه نفس حیوانی و فصل حقیقی انسان در مرتبه حیوانیّت معرّفی نموده که خود، مبتنی بر قوّه انگاری هریک از مراتب سه گانه نفس انسانی در نظام فلسفی وی است.
خیال به مثابه نفس حیوانی بازشناسی قوّه خیال نزد صدرالمتألهین در پرتوی تبیین مبانی و تحلیل کارکردها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
99 - 122
حوزههای تخصصی:
قوّه خیال در فلسفه ابن سینا و تابعان وی، «خزانه» صوَری معرفی می شود که جزئی است و به وسیله حسّ مشترک ادراک شده است؛ در مقابل، صدرالمتألهین در مقام تعریف قوّه خیال، دو دیدگاه متفاوت، ولی منسجم و منطقی ارائه کرده که با تحلیل روش شناختی وی در مباحث نفس، قابل استنتاج و توصیف است. مسئله اساسی پژوهش جاری، توصیف نظریه واقعی صدرالمتألهین در مسئله چیستی خیال و سپس مقایسه آن با دیدگاه رایج مشائیان، به منظور کشف نقاط اشتراک و افتراق حقیقی این دو دیدگاه است. یافته اصلی که براساس روش تحلیلی منطقی و با تکیه بر روی آورد تحلیل گزاره ای و سیستمی عبارات صدرالمتألهین در دو مقامِ «تبیین مبانی شناخت قوّه خیال» و «ارائه کارکردهای این قوّه» به دست آمده است، حاکی از اتخاذ دو رویکرد از سوی صدرا در تعریف قوّه خیال است. وی در ابتدای مباحث نفس شناسی و قوای آن، تابع دیدگاه مشهور مشائیان است و پس از آن و در فرایندی تعالی گونه و با ابتنا بر امکان تشکیک در قوای نفس، دیدگاه دیگری را در بازشناسی قوه خیال ارائه می دهد. صدرالمتألهین خیال را به مثابه نفس حیوانی و فصل حقیقی انسان در مرتبه حیوانیّت معرّفی می کند که خود بر قوّه انگاری هریک از مراتب سه گانه نفس انسانی در نظام فلسفی وی مبتنی است.