مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
علوم اسلامی
حوزه های تخصصی:
براى بررسى هاى تاریخ علوم اسلامى تهیه فهرست هاى مختلف ازآثار علمى دانشمندان اسلامى ضرورى است. در زمینه دانش ستاره شناسى. یکى از ضرورى ترین کارها، آماده نمودن فهرست یا فهرست هایى از زیج هاى دورهء اسلامى است که سابقه تهیه آنها به قرن نوزدهم میلادى بازمى گردد. کامل ترین فهرست از این زیج ها فهرست آقاى کندى با عنوان پژوهشى در زیجهاى دورهءا سلامى مى باشد; اما از زمان نوشته شدن این کتاب سالها مى گذردو ضرورى است که این کتاب مورد بررسى قرار گیرد و منابع آن کامل تر و اطلاعات آن نیز روزآمد شود. این مقاله در اصل به عنوان مکملى بر کتاب آقاى کندى به حساب مى آید که در آن سعى شده است زیج هایى که در کتاب فوق ذکر نشده، معرفى شوند. از آنجایى که این طرح در ایران انجام شده است به زیج هاى موجود در ایران توجه بیشترى شده است. هم چنین در بعضى از موارد نسخه هاى دیگرى از زیج هایى که آقاى کندى آنها را معرفى کرده است، معرفى شده اند. در مجموع، این فرض آقاى کندى که شمار زیج هاى اسلامى را در حدود 250 تخمین زده است، تأیید مى شود.
علم به مثابه امری مقدس (بررسی آرای دکتر حسین نصر درباب علوم اسلامی)
حوزه های تخصصی:
تمام ارکان سنت هم از «ذات قدسی» مبعث می شوند و هم رو به سوی آن دارند، و از این رو رنگ و بوی قداست می گیرند. علم سنتی نیز، به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان سنت ـ خصوصاً در سنت اسلامی که به معرفت منزلتی أعلی می بخشد ـ با قداست عجین است و «علم مقدس» نام می گیرد.علم اسلامی بر دو اصل اساسی استوار است. از آنجا که در اسلام «اصل توحید» بالاترین مرتبت را دارد، تمامی اجزاء فرهنگ و تمدن و تفکر اسلامی بر آن ابتنا دارند. علم اسلامی نیز به تبع اینان، بر مبنای این اصل بنیادین نضج می گیرد و هدفی جز نمایاندن آن ـ یعنی بازنمایی وحدت در تمامی نمودها و در نتیجه بازنمایی سیمای ذات احدی در ورای آنها ـ ندارد. همچنین، علوم اسلامی بر «اصل ساختار سلسله مراتبی طولی عالم و حقیقت» ابتنا دارند کما اینکه در این اصل با علوم مقدس موجود در دل دیگر سنت ها اشتراک دارند.تمام ارکان سنت هم از «ذات قدسی» مبعث می شوند و هم رو به سوی آن دارند، و از این رو رنگ و بوی قداست می گیرند. علم سنتی نیز، به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان سنت ـ خصوصاً در سنت اسلامی که به معرفت منزلتی أعلی می بخشد ـ با قداست عجین است و «علم مقدس» نام می گیرد.علم اسلامی بر دو اصل اساسی استوار است. از آنجا که در اسلام «اصل توحید» بالاترین مرتبت را دارد، تمامی اجزاء فرهنگ و تمدن و تفکر اسلامی بر آن ابتنا دارند. علم اسلامی نیز به تبع اینان، بر مبنای این اصل بنیادین نضج می گیرد و هدفی جز نمایاندن آن ـ یعنی بازنمایی وحدت در تمامی نمودها و در نتیجه بازنمایی سیمای ذات احدی در ورای آنها ـ ندارد. همچنین، علوم اسلامی بر «اصل ساختار سلسله مراتبی طولی عالم و حقیقت» ابتنا دارند کما اینکه در این اصل با علوم مقدس موجود در دل دیگر سنت ها اشتراک دارند.
مراکز دانش و ادب در عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر امویان مراکز علمی وادبی فعال دوگونه بود:1- مراکزی که پیش از اسلام توسط اقوامی چون یونانیان‘ایرانیان و سریانیان درسرزمینهای همچون مصر ‘ ایران و شهرهای نصیبین و رها تأسیس شده بود وغالبأ به علوم عقلی و پزشکی می پرداخت . این مراکز در دوران اسلامی نیز تا سالها همچنان فعال بود وبدون هرگونه اتکایی به دستگاه خلافت اسلامی به رونق علمی وتحقیقات خود ادامه داد. 2- مراکزی که در اثر تلاشهای مسلمانان در دوره اسلامی رونق علمی پیدا کردو به مراکز علم و تمدن اسلامی تبدیل شد . در این مراکز بیش از هر چیز علوم اسلامی خصوصأ علوم قرآن (قرائت وتفسیر ) وفقه و حدیث تدریس می شد وعلوم دخیله کمتر موردتوجه بود. این مقاله به بررسی هردو دسته می پردازد.
جایگاه نیت در تفاوت بنیادین فقه و اخلاق (با تأکید بر آیات و روایات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق و فقه دو علم مشهور از علوم اسلامی است. دانشورانی به بیان وجوه اشتراک و افتراق اخلاق و فقه پرداخته اند؛ اما به نظر میرسد مهم ترین تفاوت، موضوع نیت و انگیزه باشد که در اخلاق، پایه و اساس است و در فقه، تنها در ابواب عبادات مطرح است؛ البته آنجا نیز، انگیزه اخلاقی متعالیتر از نیت فقهی است.
اصولاً فقه شرایط صحت عمل و اخلاق شرایط قبول عمل را بیان میکند. اولی ظاهر عمل را میبیند و به صحت یا بطلان حکم میکند و دومی باطن عمل را می نگرد که معیار سنجش آن میزان اخلاص در نیت و انگیزه است.
تجرّی و قصد گناه در ترک محرمات و قتل کسی با انگیزه خصومت شخصی، درحالی که آن فرد، مهدورالدم باشد، از مصادیق این تفاوت است.
زبان شناسی اعراب و بومیان خراسان در عهد اموی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دولت اموی در اواخر قرن اول هجری، زبان فارسی دیوان ها را به عربی تبدیل کرد. اما این امر در خراسان با تاخیر انجام شد. در ابتدا گفت وگو میان اهالی بومی خراسان و اعراب ساکن در آن دیار مشکل بود و به تدریج آنان با اصطلاح های مهم زبان های یک دیگر آشنا شدند. فراگیری زبان گروه مقابل، برای نسل دوم آسان تر بود. اعرابی که مسئولیت اداری داشتند و با مردم در ارتباط بودند تا حدودی زبان فارسی را فرا می گرفتند. برخی از داعیان عرب عباسی، زبان فارسی را یاد گرفتند تا امر دعوت را در میان بومیان خراسان گسترش دهند، بومیانی نیز که از سوی عرب ها در پست های مهم منصوب می شدند و به ویژه کسانی که قصد یاد گیری علوم اسلامی را داشتند، زبان عربی را فرا می گرفتند. یک نسل پس از ورود اعراب به ایران، نحویون بزرگی در ادب عربی در میان بومیان ایرانی پیدا شدند.
بررسی برخی از عناصرِ سنت های علمی اسلامی در قرون میانه و تداوم و تأثیر آن ها تا آغاز رنسانس علمی (قرون 4 تا 8 ق/ 10 تا 14 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تداوم و عدم تداومِ» سنت های علمی قرون میانه، و تأثیر آن ها در پیدایش و ظ هور رنسانس علمی، مسئله ای نسبتاً پیچیده است و به موضوعِ مناقشه ای جدی و دامنه دار بین دانشمندان و صاحب نظرانِ برجستة تاریخ علم در اوایل قرن بیستم بدل شده است. این مسئله از آن جا ناشی شد که برخی دانشمندان غربی به این باور رسیدند که آغاز و پیدایش رنسانس علمی صرفاً مدیون علم کلاسیک، زنجیره ای از کشفیات جدید و تحولات فکری، و دگرگونی در مفاهیم بنیادین است؛ از سوی دیگر بر این امر تأکید ورزیدند که نیرو و توان انقلاب علمی صرفاً از تصور جدیدی از طبیعت یا تصور جدیدی از روش خاص پژوهیدن در اسرار طبیعت برگرفته شده است. بر اساس این نظریه، مقوله ای به نام علم قرون میانه به طور اخص سنت های علمی اسلامی و استمرار و تداوم آن ها و همچنین نقش و تأثیرشان در پیدایش و شکل گیری رنسانس علمی بی معنی است. حال این سؤال مطرح می شود که «جایگاه علمی قرون میانه در عالم علم از چه قرار بوده است؟» یا «در دورانی نسبتاً طولانی از قرون میانه، که علم کلاسیک در غرب مسیحی در حال انحطاط به سر می برد، این سنت علمی در کجا و در چه نقطه ای از جهان، به جز پهنة وسیعی از حوزة تمدن اسلامی، پرورش یافت و بالید و سرانجام، با «استمرار و تداوم»، به صورت «انباشتی علمی» به غرب مسیحی انتقال یافت؟» مگر در آن جا (غرب مسیحی) نبود که دانشمندان غربی با «استادی یافتن» بر انبوهی از آثار و منابع علمی اسلامی و یونانی، و نقد و سنجش عالمانه و تحلیلی روش مندانه، حیات فکری و عقلانی آن سرزمین را از اساس تغییر دادند؟ بنابراین، علم کلاسیک و کشفیات و تحولات دوران نوزایی همة آن چیزی نیست که اسباب رنسانس علمی را فراهم کرد؛ از این رو، تداوم علمی قرون میانه و به خصوص سنت های علمی اسلامی، به منزلة بخش مهمی از مبانیِ رنسانس علمی، از جایگاه خاصی در این زمینه برخوردار است. تلاش این مقاله بر این است تا به برخی از عناصر سنت های علمی اسلامی و تداوم و تأثیر آن ها به منزلة دست مایة آغاز رنسانس علمی بپردازد
نگاهی به تاریخ علوم عقلی در سیسیل (صقلیه) در عصر کلبیان (435-336ﻫ.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاطمیان در سال 336 ﻫ.ق خاندان کلبی را به حکومت جزیره صقلیه فرستادند. صقلیه یا همان سیسیل بزرگ ترین جزیره ی دریای مدیترانه است که از زمان حکومت اغلبیان در افریقیه، تحت سلطه مسلمانان درآمد. حکومت کلبیان در این جزیره یک قرن ادامه یافت. دربار آنها محل رفت و آمد عالمان و دانشمندان و شاعران و بَلرم (پالرمو امروزی) پایتخت جزیره، از شهرهای پر رونق مغرب اسلامی بود.
بررسی کتاب ها و منابع و مآخذ موجود در تاریخ مغرب اسلامی و تحلیل آنها روشن می سازد که در صقلیه- با وجود اثر پذیری علمی و فرهنگی از شمال آفریقا و به خصوص افریقیه- در کنار توجه به علوم اسلامی نظیر فقه و حدیث و لغت و ... به علوم عقلی نیز پرداخته می شده است. پزشکی، فلسفه، کلام، نجوم، هندسه، حساب و ریاضیات از مهم ترین علوم رایج صقلیه بوده است. رونق این علوم در جزیره صقلیه در کنار تسامح و تساهل موجود در جامعه صقلی روزگار کلبیان، سبب شد دانشمندان و اندیشه ورزان، از سایر بلاد به جزیره قدم گذاشته و به شکوفایی و رونق علمی آن بیافزایند. در مقابل نیز عده ای از اندیشمندان صقلی با مهاجرت به دیگر مناطق جهان اسلام، میراث علمی آن را به این سرزمین ها منتقل نمایند.
نقشه و نقشه نگاری در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی یکی از چند تمدن اصلی و تاریخ ساز بشر است و نقشه، از جمله دستاوردهای با ارزش این حوزه ی تمدنی است که تا کنون به گونه ای شایسته، در کانون توجه محققان ایرانی قرار نگرفته است.
این مقاله با بررسی کرنولوژیک نقشه های جغرافیایی، نقشه نگاران و مکتب های نقشه کشی در تمدن اسلامی از تولد تا اوج و سپس انحطاط این رشته، با مراجعه به منابع و اطلاعات محدود و پراکنده ی موجود در این زمینه، به سیر تاریخی و ماهیت علمی نقشه کشی در تمدن اسلامی پرداخته و ضمن شناسایی تاثیر دستاوردهای اقوام پیشین در نقشه نگاری اسلامی، نشان می دهد که مسلمانان، چگونه با نوآوری ها و آفرینش های چشمگیرخود، به غنای علمی این حوزه افزودند.
تحلیل جایگاه و مختصات حدیث نگاری ابن عقده؛ با تکیه بر روایات تاریخی او(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ابوالعباس، احمد بن محمد بن سعید بن عقده، یکی از محدثان زیدی قرن سوم و چهارم هجری است که بیش از سی عنوان کتاب، در حوزه های گوناگون علوم اسلامی نگاشته که اکثر قریب به اتفاق آنان، از بین رفته است؛ هرچند محتوای بخشی از آثار وی، در آثار بعدی آمده است. در این مقاله تلاش شده با توجه به احادیث بازمانده از ابن عقده در کتاب های گوناگون، موقعیت حدیثی و علمی وی بررسی شود تا مشخص شود او چه سهمی در گسترش و انتقال علوم اسلامی داشته است. در نهایت در این پژوهش، اثبات می شود ابن عقده در مهم ترین حوزه های اسلامی (اخلاق، تاریخ، تفسیر و فقه) کتاب نگاشته که سهم تاریخ، از همه آن ها بیشتر است و در حوزه تاریخ، در سه گرایش (تاریخ اسلام، رجال و مناقب نگاری) تألیف شده که سهم مناقب نگاری، از آن دو گرایش دیگر، بیشتر است.
وضعیت فرهنگی اردبیل بر اساس تراجم رجال از قرون نخستین تا قرن دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود اسلام به ایران، برای حدود دو قرن، ایرانیان در عرصه مناسبات سیاسی و اداری نقش چندانی نداشتند؛ اما با روی کار آمدن عباسیان، زمینه برای نفوذ ایرانیان در عرصه های سیاسی و فرهنگی به وجود آمد. اشتغال ایرانیان به علوم از همان ابتدا از یک سو و توجه خلفا به آموزش دینی مردم سرزمین های مفتوحه از آغاز فتوحات از سوی دیگر، انتشار علوم دینی را در ایران باعث شد. علم اولین وسیله ارتباط ایرانیان برای مشارکت در حکومت اسلامی بود. ایرانیان در جریان شکل گیری تمدن اسلامی و البته در کنار سایر اقوام و ملل، سهم درخور توجهی ایفا کردند. در این میان، مناطق مختلف ایران از جمله اردبیل، به فراخور وضع سیاسی فرهنگی، در روند شکل گیری تمدن اسلامی تأثیرگذار بوده اند. به باور نگارنده، با بررسی تراجم علمای اردبیل، می توان دریافت که دانشمندان اردبیل در بالندگی دسته ای از علوم سهیم بوده اند. همچنین موقعیت استراتژیک و حوادث سیاسی منطقه و نیز پویا نبودن و رونق نداشتن مراکز علمی اردبیل، بر وضعیت فرهنگی منطقه تأثیرگذار بوده است. نتیجه مبیّن آن است که دانشمندان منطقه بیشترین فعالیت را در حوزه علوم اسلامی، به ویژه عرفان و حدیث داشته اند. همچنین به علت نبود ثبات سیاسی و پویا نبودن مراکز علمی منطقه، بسیاری از دانشمندان اردبیل اقدام به مهاجرت کردند و مراکز علمی منطقه چندان در کانون توجه دانشمندان سایر مناطق نبود.
سازماندهی محتوایی علوم اسلامی از طریق نمایه سازی موضوعی به روش ترکیبی
منبع:
مدیریت دانش اسلامی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
39 - 51
حوزه های تخصصی:
سازماندهی اطلاعات، راه کار مناسب و مقبولی برای مدیریت اطلاعات و تمهیدی برای مدیریت دانش به شمار می آید. علوم اسلامی در بین سایر علوم بشری بخاطر توجه فراوان مسلمانان و حتی غیر مسلمانان به آن، نیاز مبرم به سازماندهی اطلاعات و بالاتر از آن، مدیریت محتوایی آن دارد. <br />نمایه کردن منابع علوم اسلامی گام مؤثری در سازماندهی اطلاعات آن می باشد. اما نمایه های رایج فعلی اطلاعات، که برای سازماندهی سایر علوم به کار گرفته می شود، به صورت تک اصطلاحی است و این روش گر چه مقداری زیادی از سازماندهی اطلاعات را زیر پوشش قرار می دهد، ولی کافی و مستوفا نیست و کاربر را به مقصد نهایی نمی رساند. آنچه در این مورد می تواند اطلاعات را به خوبی سازماندهی و کاربر را به خواسته اصلی اش رهنمون و رضایت وی را جلب کند، نمایه ترکیبی است، که با انتخاب دو یا چند اصطلاح و چینش آنها به صورت ترکیبی ، یک چکیده نمایی تشکیل می گردد و موضوع مورد نظر را به روشنی نشان می دهد و این روش نمایه سازی، نوآوری و ابتکاری در سازماندهی اطلاعات محسوب می شود و می تواند انقلابی در این حوزه به وجود آورد.
مصدریت امام علی(ع) در علوم اسلامی متقدم در سده اول هجری
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵
27 - 46
حوزه های تخصصی:
وجود تعالیم اختصاصی و منحصر به فرد حضرت علی (ع) توسط پیامبر(ص) امری بود که از دید کسی مخفی نمانده بود و از آن روشن تر این بود که حضرت علی(ع) بعد از پیامبر(ص) از هر گونه موقعیت اجتماعی بیرون نگه داشته شد. در این مقاله به این پرسش پاسخ می دهیم که با چنین وضعیتی نقش فرهنگی حضرت علی(ع)بعد از پیامبر(ص)چه شد؟ یکی از پاسخ ها این است که در شکل گیری علوم اسلامی بعد از پیامبر(ص)،حضرت علی(ع) نقش مصدریت پیدا کرد و در دانش هایی نظیر قرائت ، تفسیر ، فقه و قضاء بر صدر نشست. لافهم چنین بر تمام محدودیت ها به تدریج جامعه نسبت به علم خاص ایشان، سرتعظیم فرو آورد که، نشانه های این امر را در این مقاله ارائه می دهیم. رویکرد ما در تدوین، تاریخی است نه کلامی.
نقش شیخ بهایی در گسترش علوم اسلامی
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵
79 - 95
حوزه های تخصصی:
نقش عالمان و دانشمندان، در پیدایی و پایایی مذاهب و آیین ها بر همگان آشکار است. نوشتار پیش رو ، با توجه به جایگاه ویژه ی دوران صفوی در تاریخ تشیع ،در صدد تبیین نقش شیخ بهایی در گسترش علوم اسلامی است. نوشتار حاضر در سه محور: صاحب فنون بودن شیخ بهایی در بیشتر علوم مرسوم در دوران خویش، فراوانی تألیفات و نوشته های ایشان و تأثیر افکار و آثار ایشان بر دیگر عالمان و آثار برجای مانده از ایشان می باشد. بر اساس یافته های این نوشتار، تنوع موضوعاتی که شیخ بهایی در آنها به خلق آثار پرداخته، توانسته توجه گروه های مختلف از عالمان را به خود جلب کرده و زمینه های تأثیر گذاری را در دوره های بعدی فراهم کند.
شبکه مفهومی اصطلاحات علوم، کاربردها و ویژگی ها
حوزه های تخصصی:
اصطلاحات علمی، انعکاسی از مفاهیم علم، و به عنوان موجود زنده فضای علم به شمار می آیند؛ که اگر به درستی تنظیم شوند می توانند مجموعه ای از واژگان مهم و کلیدی یک علم، و گستره موضوعی رشته مربوط را با تمام جنبه های اصلی، فرعی و وابسته به شکلی ساخت یافته به دست دهند و نهایتا، نظام دانش مدار را شکل داده و شبکه مفهومی و درختواره علوم را نمایان سازند. نویسنده در نوشتار حاضر، همان طور که ماهیت شبکه مفهومی اصطلاحات علمی، ویژگی ها و کاربردهای آن با تأکید بر علوم اسلامی را بازکاوی می نماید، تجربه های برخی مراکز علمی حوزوی را که در علم اطلاعات و مدیریت دانش اسلامی فعالیت های اثربخشی داشته اند نیز مورد مداقه قرار می دهد.
رویکرد دینی ابوریحان بیرونی و روش های پژوهش در علوم
حوزه های تخصصی:
برداشت انسان از هستی به تناسب برخورداری او از قوای متعدد، متفاوت است. در این میان برخی حواس پنچ گانه و برخی عقل را برای دست یابی و رسیدن به حقیقت معتبر دانسته اند. در دوره قرون وسطی، مباحث علمی میان حکمای اروپایی مقیّد به نظرات کلیسا بود. ورود اروپائیان به دوره تجدید دانش از نیمه دوم قرن شانزدهم میلادی و توسط بیکن و دکارت با اتکاء به روش تجربی و ریاضی بود. در بین متفکران مسلمان نیز مسأله چگونگی ادراکات و کسب علم مورد توجه بود. از جمله این اندیشمندان مسلمان، ابوریحان بیرونی است که با روش های متعدد تجربی و عقلی به پژوهش می پرداخت. به باور نگارنده، بیرونی در به کارگیری روش های مختلف پژوهش متأثر از آموزه های دینی بوده است. نتیجه مبیّن آن است که بیرونی دانشمندی بود متشرّع که هدف اصلی او از پرداختن به پژوهش و تحقیق در هر رشته ای از علوم، آشکار ساختن حقایق دینی و انطباق بین دین و علم بود.
بازیابی منابع اسلامی بر پایه فهم معاصر کاربران؛ نگاهی پست مدرن به سازمان دهی و بازیابی دانش اسلامی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۲
143 - 164
حوزه های تخصصی:
سازمان دهی دانش که برای دسترسی آسان، دقیق و سریع به محتوای دانش انجام می پذیرد، با استفاده از فراداده های برآمده از واژگان کنترل شده و استاندارد صورت می گیرد. این فراداده های استاندارد حاصل نظر جامعه علمی و متخصصان موضوعی آن علم است. بر پایه رهیافت سنتیِ سازمان دهی و بازیابی دانش، میان اطلاعات و دانش و انسان دوگانگی وجود دارد و سازمان دهی دانش به مثابه امری عینی و توصیف های خنثی از یک جهانِ دانشِ از پیش موجود است. در نگاه سنتی، امر ادراک شده، آیینه تمام نمای واقعیت است. این تصور از عینیت گرایی و خنثی بودن، با ظهور اندیشه پست مدرنیسم فرو نشست. در نگاه پست مدرن، امر واقع، حقیقت و دانش به مثابه امر ساخته وپرداخته شده در جامعه گفتاری خاص است؛ بنابراین نظریه پست مدرن، سازمان دهی اطلاعات به مثابه تعامل فعال انسان با مفاهیم و اطلاعات برای برساختن نظام هایی از سازمان دهی دانش است. ازاین روی، قوانین، دستورالعمل ها و استانداردهای سازمان دهی اطلاعات کمتری موردتوجه قرار می گیرد و آنچه مهم است پویایی برداشت ها از متون و ازاین روی، پویایی ساختار محتوا و فرایند تفسیری در سازمان دهی دانش است. در حوزه علوم اسلامی، این امر از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا متون اسلامی، مانند منابع علوم قرآن و علوم حدیث، مبنای احکام شرعی و مبانی اخلاقی و اعتقادی اند و سازمان دهی دقیق و درست این منابع، سبب بازیابی درست و درنتیجه احکام درست شرعی، اخلاقی و اعتقادی خواهد بود.
بیت الحکمه و نهضت ترجمه در عصر عباسی
حوزه های تخصصی:
بیت الحکمه نخستین و بزرگترین مرکز فرهنگی جهان اسلام در دوره عباسی بوده و به عنوان عامل اصلی اعتلای نهضت ترجمه در این دوره محسوب می شد. به دنبال این نهضت و تولیدات علمی آن منزلت دولت اسلامی ارتقا یافته و روابط آن با سایر کشورها قانون مند شد. از این زمان به بعد مسلمانان در حوزه های مختلف علمی پرچم رشد و شکوفایی را به دوش کشیدند، تشویق خلفای عباسی نیز باعث شد تا بیت الحکمه اهمیت بیشتری پیدا کرده و گام های نهضت ترجمه محکم تر و قوی تر برداشته شود. بیت الحکمه در جریان نهضت ترجمه و پیشرفت دیگر علوم عربی در زمینه های ادبی و علمی از جمله فلسفه، طب، نجوم، ریاضیات و غیره نقش تعیین کننده ای داشت. این مقاله در صدد است چگونگی تأسیس بیت الحکمه، پیدایش نهضت ترجمه و عوامل مؤثر در پیدایش آن و نیز تأثیر بیت الحکمه در رشد و شکوفایی نهضت ترجمه را با شیوه مطالعه اسنادی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
بررسی انتقادی سنّتِ عجایب نگاری در جهان اسلام؛ مطالعه موردی عجایب المخلوقات زکریای قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
89-112
حوزه های تخصصی:
عجایب نگاری از سنّت های رایج در تاریخ نگاری اسلامی بوده است. عجایب نگاری در آغاز به مثابه یکی از گونه های جغرافیانگاری و کیهان شناسی اسلامی به وجود آمد و در واقع محصول مشترک تاریخ طبیعی و جغرافیانگاری است. عجایب نامه ها را می توان شکل های منحصر به فردی از دایره المعارف ها به شمار آورد که از حیث ادبی، کیهان شناسی، جغرافیا و تاریخ طبیعی قابل توجه اند. در عجایب نامه معمولاً امر واقع با امر غیرواقع در هم می آمیزد و پدیده ها با بیانی ادبی و اغراق گونه و بی تحقیق و نقد توضیح داده می شوند. در تمدن اسلامی عجایب نامه های متعددی نگاشته شده است. یکی از کامل ترین و جامع ترین آنها، عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات زکریای قزوینی است. قزوینی در این اثر در قامت یک عالِم طبیعی ظاهر شده و به توضیح مباحث علمی متداول پرداخته است. پرسش اساسی اینجاست که آیا می توان عجایب نامه ها را آثاری علمی و معرفت افزا دانست؟ پژوهش حاضر با روش تحلیلی - تطبیقی، توضیح داده که عجایب نامه ها متعلق به آن بخش از نظام دانایی اسلامی است که مقابل رویکردهای عقلی انتقادی و تجربی قرار می گیرد. به دیگر سخن بررسی متن اثر قزوینی و آثار مشابه دیگر حاکی از آن است که مفهوم علم در جهان اسلام از سده ششم به بعد، تا چه میزان با مفهومی که دانشمندان اسلامی در سده های سوم و چهارم در نظر داشتند دگرگون شده و به انحطاط گراییده است. بر اساس یافته های این پژوهش عجایب نگاری محصول دوره انحطاط علوم در تمدن اسلامی و دور شدن از رویکردهای عقلی انتقادی، تجربی و مشاهده گرانه است.
تحلیل جایگاه و مختصات حدیث نگاری ابن عقده با تکیه بر روایات تاریخی او(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
30 - 53
حوزه های تخصصی:
ابن عقده، یکی از محدثان زیدی است که بیش از سی عنوان کتاب نگاشته که اکثر آنان، به دست ما نرسیده است؛ هر چند محتوای بخشی، به وسیله عالمان، به ما رسیده است. در این مقاله تلاش شده است با توجه به احادیث بازمانده از ابن عقده، موقعیت علمی وی بررسی شود تا سهم وی در گسترش و انتقال علوم اسلامی، به خصوص تاریخ نگاری مشخص شود. در این پژوهش، ثابت می شود که ابن عقده در مهم ترین علوم اسلامی (اخلاق، تاریخ، تفسیر و فقه) کتاب نگاشته است که سهم تاریخ از همه آنها بیشتر است و آثار وی در این حوزه، در سه گرایش (تاریخ اسلام، رجال و تراجم و مناقب نگاری) تالیف شده است که سهم مناقب و فضائل نگاری، از آن دو گرایش دیگر، بیشتر است.
ضرورت و چیستی فلسفه شدن در مهندسی تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی در عصری محقق شد که دنیای مغرب زمین با ادعای تمدن پایان تاریخ در پی ساماندهی و مدیریت همه شئون اجتماعی و تمدنی بشر امروز می باشد و شکل گیری تمدن را تنها یک پروسه نمی داند بلکه با تعریف پروژهای مختلف در حوزه های مختلف تمدنی به دنبال مهندسی و مدیریت شکل دهی تمدن خاص خود ( مدیریت شدن ) با تمام لوازم تمدنی آن مبتنی بر مبانی ، اهداف و آموزه های مکتب فکری خود می باشد . جامعه پردازی و تمدن سازی در عصر حاضر با نگاهی جامع و کل نگر صورت می گیرد و توسعه هماهنگ تمامی شئون حیات اجتماعی تمدنی اصل اساسی در مهندسی تمدن می باشد و بالاتر از آن مهندسی تمدن تنها با نگاه ایستائی ( استاتیک ) صورت نمی گیرد بلکه تمدن به عنوان یک کل متغییر و به شکل پویائی ( دینامیک) مد نظر قرار می گیرد.بر همین اساس مسئله شبکه علوم دنیای امروز به عنوان زیرساخت تمدن مادی ، ارائه مدل تغییر تمامی پدیده های عالَم اجتماعی و عالَم طبیعی و هماهنگی تمامی این مدل های تغییر ذیل مدل تغییر عام می باشد که از آن می توان به فلسفه شدن تعبیر نمود. حال در مقابل کفر پیچیده دنیای امروز و برای ساخت تمدن نوین اسلامی با تمامی لوازم تمدنی آن و احراز جریان حجیت در تمامی ارکان تمدن اسلامی تنها نمی توان از طریق مبدا و معاد این تمدن ( ارائه مبانی تمدن اسلامی ) به هدایت و مهندسی تمدن اسلامی پرداخت بلکه برای استنباط فقه تمدنی اجتماعی و برای تولید شبکه علوم اسلامی و برای ارائه نظام الگوی ایرانی اسلامی نیازمند شکل گیری عقلانیتی می باشیم که بتواند تمدن اسلامی را به عنوان یک کل متغییرمورد شناسی قرار دهد و در ساحت تولید روش تحقیق در « فقه حکومتی ، علوم اسلامی و الگوی پیشرفت » و هماهنگی این سه حوزه از دانش های مورد نیاز در مهندسی تمدن اسلامی نقش آفرینی کند . این ظرفیت از عقلانیت که از آن به فلسفه شدن تعبیر می شود ضرورتی اجتناب ناپذیر در مهندسی تمدن اسلامی می باشد.