مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
علوم اسلامی
حوزه های تخصصی:
آل بویه در قرون چهارم و پنجم هجری(322-447) با سه شاخه: آل بویه فارس، آل بویه ری و آل بویه عراق بر بخشهای گسترده ای از قلمرو خلافت شرقی در مرکز و غرب ایران فرمانروایی کردند. این روزگار عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی است و علوم مختلف از جمله دانشهای اسلامی پله های بزرگ رونق و ترقی را زیر پا نهاد. دوره طلایی تمدن اسلامی ایرانی در کنار تعالیم و آموزه های اسلامی، و همت و پشتکار عالمان و متعلمان، دستاورد حمایتهای مادی و معنوی امیران و وزیران بویهی و محصول رفتار ملایم و توأم با تسامح و تساهل آنان با پیروان ادیان و مذاهب مختلف است. عوامل دخیل در این عرصه را می توان به اختصار چنین برشمرد: امیران دانشمند، و حمایت، تشویق و ترغیب عالمان و متعلمان، تساهل و تسامح دینی و مذهبی آل بویه و نصب وزرای دانشمند، ادیب و دانش دوست همچون خاندان ابن عمید و صاحب بن عباد، و بنیاد زیرساختها، مراکز و نهادهای علمی و آموزشی قابل برای دانشمندان و دانشجویان در مناطق مختلف خصوصاً شهرهای بغداد، ری و شیراز نشان از همت بالای این امیران در عرصه فرهنگ و تمدن دارد. مساجد، بیمارستانها، کتابخانه ها، خانقاهها و رباطها مهمترین مراکز علمی و آموزشی فارس در این دوره اند و دانشمندان، خطیبان، پزشکان و عارفان بزرگی پرورش داده و علوم و دانشهای روز را به شکوفایی و درخشش بی مثال رسانده اند. این مردان دانشی در حوزه های مختلف از جمله علوم اسلامی و در رأس آن دانشهای قرآنی و علوم حدیث به شکوفایی و رونق تمدن اسلامی ایرانی مدد رساندند. بررسی تحول و نقش نهادهای آموزشی آل بویه فارس در رونق و گسترش فرهنگ و علوماسلامی خصوصاً دانشهای قرآن و حدیث، وجهه همت این پژوهش است.
بایسته های روش شناختی تولید نظریه در عرصه های جدید اجتماعی از منظر اسلامی
مهم ترین نکته ای که علوم انسانی را به مرکز مباحثات دانشگاهی کشاند، پیشرفت های مادی در مغرب زمین بود. ظهور و رشد علوم انسانی در ایران نیز مرهون آمدوشدهای محصلان ایرانی به فرنگ و نیز انگیزه غربیان برای همراه کردن مشرق زمین با خود در جهت گسترش فرهنگ غرب و ایجاد بازارهای اقتصادی جدید بود. در سال های اخیر نیز که مقام معظم رهبری به صورت جدی بحث تحول در علوم انسانی را مطرح و مطالبه می کنند، سخنشان در بستر نگاه به پیشرفت تبیین پذیر است. در همان فضایی که الگوی پیشرفت و سبک زندگی اسلامی مطرح می شود، تحول در علوم انسانی نیز به طور جدی مورد توجه ایشان قرار می گیرد. در نتیجه در نسبت علوم انسانی با پیشرفت و سازوکارهای آن بهتر می توان جایگاه این بحث را تبیین کرد. رشد و گسترش علوم انسانی اسلامی در گرو روش شناسی های دقیق و ارائه راهکارهای علمی متناسب در عرصه هایی است که نماد فرهنگ و تمدن اسلامی به شمار می روند. عرصه هایی از قبیل الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و سبک زندگی اسلامی به دلیل شمول و کلیتشان همه عرصه های علوم انسانی را دربرمی گیرند و اهتمام به روش شناسی و نظریه پردازی در این دو عرصه، نقطه ثقل تحول در علوم انسانی به شمار می رود. علوم انسانی همچنان که پیشران توسعه در مغرب زمین به شمار می روند، عنصری تعیین کننده در تحقق الگوی اسلامی پیشرفت و نیز سبک زندگی اسلامی در جهان اسلام هستند. تغییر مسیر علوم انسانی از رویکردهای غربی به سمت وسوی مسائل اسلامی و حتی بومی، استلزاماتی دارد که در این مقاله مورد توجه قرار می گیرد. بدین ترتیب با بهره گیری از ظرفیت روشِ «پیاز پژوهش» ساندرز، در پاسخ به این پرسش که از نگاه اسلامی، نظریه پردازی در عرصه های جدید دارای چه استلزاماتی است، دیدگاه نظری و روش شناسانه برخی متفکران اسلامی معاصر (شهید صدر، محمدتقی جعفری، جوادی آملی، اعرافی، رشاد، عابدی و پارسانیا) در جهت دستیابی به الگوی روش شناسانه مناسب در تحول علوم انسانی بررسی شد و این نتیجه به دست آمد که ورود به هر گونه مبحث کاربردی از دیدگاه اسلامی، نیازمند توجه توأمان به فلسفه، اخلاق و فقه به صورت منظومه ای است.
تبیین زمینه ها و مؤلفه های ارتقاء تمدن اسلامی
منبع:
تمدن اسلامی و دین پژوهی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۳
54 – 73
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی یکی از تأثیرگذارترین تمدن های جهانی است که در گستره جغرافیایی وسیع و با استفاده از فرهنگ تلفیقی و تکمیلی، توانست میان اصول و مبانی آموزه های خود با اندیشه های سایر اقوام و ملل، ارتباط و سازش برقرار کند و باعث ایجاد یک تحول شگرف و پویای ذهنی و فکری در جهان هستی گردد که با بازتاب ها و واکنش های فرهنگی و علمی گسترده همراه بود. این تمدن، از سده های سوم تا ششم هجری، نقش بسزایی در فرهنگ و تمدن بشری ایفا نمود. در این راستا، مقاله حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی – تحلیلی، درصدد پاسخ به این پرسش است که بسترها و مؤلفه های شکوفایی تمدن اسلامی چه بود؟ براساس یافته های پژوهش، عوامل بیرونی و درونی متعددی در رشد و شکوفایی تمدن اسلامی مؤثر بوده است؛ قسمتی به مبانی اعتقادی و آموزه های مذهبی آنان و قسمتی نیز، به عملکرد و مبانی رفتاری آنها در عرصه علم و معرفت مربوط بوده است. به این ترتیب، تمدن اسلامی با مشخصه های برجسته همچون؛ آزاداندیشی، انعطاف پذیری و قابلیت سازگاری، نوآوری، جامع نگری علمی، عقل مداری، علم گرایی، عدالت گستری و بهره گیری از میراث گذشتگان، توانست خود را به اوج شکوفایی برساند.
ارزیابی اصطلاحنامه های علوم اسلامی براساس استاندارد Ansi/niso z39.192005(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارزیابی اصطلاحنامه های علوم اسلامی از چهار جنبه روابط معنایی، ساختار شکلی، نحوه ارائه و سیستمهای مدیریت و نگهداری بر اساس آخرین ویرایش استاندارد ANSI/NISO z39.19 2005 است.مواد و روشها: پژوهش به روش پیمایشی تحلیلی انجام گردید و با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک، نمونه ای از اصطلاحات آخرین ویرایش اصطلاحنامه های علوم اسلامی، شامل هفت اصطلاحنامه اخلاق اسلامی، اصول فقه، کلام اسلامی، فلسفه اسلامی، علوم قرآنی، معارف قرآن و منطق، مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار پژوهش سیاهه وارسی بود که در فضای نرم افزار اکسل تعریف گردید.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد در هفت اصطلاحنامه مورد بررسی، بیشترین میزان رعایت استاندارد، مربوط به بخش روابط معنایی با میانگین 97% و پس از آن در بخش ساختار شکلی با میانگین 5/95% است. در نحوه ارائه اصطلاحنامه، رعایت استانداردها به طور میانگین 77% بوده است. کمترین میزان رعایت استاندارد مربوط به سیستم مدیریت اصطلاحنامه ها با میانگین 46% است.نتیجه گیری: توجه به استانداردهای اصطلاحنامه نویسی قبل از تدوین، آگاهی، دانش و تخصص تهیه کنندگان اصطلاحنامه ها، اتخاذ الگوی مناسب، پایبندی به اصول و قوانین در ایجاد اصطلاحنامه ها وتوجه به نیاز استفاده کنندگان نهایی اصطلاحنامه، از پیشنهادهای پژوهش حاضر بررسی تهیه اصطلاحنامه های کارآمد و مؤثر است.
اعتبارسنجی روش شناسی هرمنوتیک در علوم انسانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
37 - 53
حوزه های تخصصی:
تفسیر سابقه ای به درازای عمر انسان دارد و همواره، چه در عصر باستان چه در قرون وسطی، در برخورد با طبیعت و متن، به یاری انسان آمده است، اما هرمنوتیک، که روشی است برای تفسیر علمی درک نیت مؤلف یا گوینده، محصول قرون جدید به ویژه عصر روشنگری قرن هجدهم است، که پس از آن شیوه ای مهم در تحلیل حوادث، در عرصه علوم انسانی، شد. به رغم ادعای هرمنوتیک، مبنی بر تلاش در رفع خلأ تحلیل علمی با استفاده از شیوه ای غیرتجربی، این روش چندان نتوانسته است عطش علوم انسانی را، برای راه یافتن به بطن وقایع و تحلیل آن ها، رفع کند و اعتبارسنجی روش شناسی هرمنوتیک در علوم انسانی و اسلامی نشان از ناکارآمدی آن در تحلیل پدیده ها، در عرصه علوم انسانی و اسلامی، دارد. گمان بر این است که هرمنوتیک غیرتجربی، در فضای تجربه گرایی غرب، تجربه زده شده است و در صورتی ناکارآمدی اش، در تحلیل حوادث علوم اسلامی، برطرف می شود که از این فضا بیرون آورده شود و به سوی فهم دینی سوق یابد.
آسیب های اجتماعی (پیشنهادی نظری از موضع اسلامی)(مقاله پژوهشی حوزه)
ناهنجاری ها و کج رفتارهای اجتماعی را آسیب اجتماعی می دانند. هر فرهنگی برای خود متناسب با ارزش ها و هنجارهایش این آسیب ها را تعریف می کند. با توجه به مراودات فرهنگی گسترده بین جوامع مختلف در قرن بیستم، تا حد زیادی این کج رفتارها مشابه هم شناسائی می شوند اما بر اساس تحلیل های مختلف، مواجهه با آن ها می تواند متفاوت باشد. در این مقاله ادعا شده که در نظریه پردازی های علوم اجتماعیِ موجود مدیریت آسیب ها و نه حل آن ها مورد نظر است. بر عکس این رویکرد، در نظریه پردازی اسلامی هدف حل آسیب های اجتماعی است. معتقدیم در نظریه پردازی اسلامی حاضر ضمن حل آسیب ها، مدیریت آن ها هم صورت می پذیرد. برای بررسی این ادعا و درک کم و کیف آن، اصل را بر اراده فردی و اجتماعی می گذاریم. فرد و یا جمعی که انحراف پیدا می کند و در اصطلاحات علوم اجتماعی امروز هنجار های فردی و یا اجتماعی را می شکند، این کار را مبتنی بر اراده خویش انجام می دهد؛ بنابراین، راه حل در تنظیم نظام اراده های فردی و اجتماعی است. در فرد و در جامعه قائل به سه سطح ارزش ها و اخلاق، علم و معرفت و رفتار هستیم. در هر یک از این سطوح و بین آن ها انحراف در فرد، در جامعه و یا در بین فرد و جامعه می تواند راه یابد. اندیشمندان علوم اجتماعی غرب تلاش می کنند این سه سطح را در فرد، در جامعه و بین فرد و جامعه بر مبنای واحدی هماهنگ کنند که منجر به مدیریت ناهنجاری می شود. در اندیشه اسلامی به علت وجود اصول توحید، نبوت و معاد، اصل بر هماهنگ شدن ناهماهنگی های فردی، اجتماعی و یا بین فرد و جامعه بر اساس اراده الهی است؛ به این ترتیب، آسیب مدیریت و حل می شود. در این مقاله تلاش کرده ایم که با اتکا به مفاهیم قرآنی موارد فوق را با استدلال منطقی به بحث بگذاریم و نظریه پردازی کنیم.
ترسیم جایگاه «فقه سیاسی» در اسلامی سازی «علم سیاست»
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
۱۵۸-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو در صدد ترسیم نسبتی واقع بینانه مابین دو گزاره مورد مطالعه (فقه سیاسی و علم سیاست اسلامی) است و سعی کرده است با ترسیم شکلی واقع نگر از فقه سیاسی به عنوان گزاره ای عینی تر نسبت به گزاره دیگر، به ترسیم جایگاه و حتی مسیر مورد نیاز علم سیاست اسلامی به عنوان گزاره ای که در حال شکل یابی علمی است، کمک کند. تحقیق در ترسیم گزاره اول (فقه سیاسی) از روش پژوهش کیفی داده بنیاد بهره جسته است. پژوهش در ترسیم نسبت دو گزاره آن دو را هم تراز و همراه هم دانسته اما هر یک را دارای مسیری و مأموریت ها و توانایی هایی متفاوت می داند. مسیر ترسیم نسبت از گزاره اول و در نگاه به فقه سیاسی شکل گرفته و پژوهش در واقع با ترسیم جایگاه فقه سیاسی موجود سعی در کشف جایگاه علم سیاست اسلامی دارد و در عین حال نیز به تفاوت های این دو توجه کرده است، تفاوت هایی که معتقد است در صورت کشف نسبت منجر به قوام جایگاه علمی هر دو گزاره خواهد شد.
جریان شناسی نواندیشی مسلمانان در علوم اسلامی (مطالعه موردی: نواندیشان مسلمان عرب «حنفی، ابوزید، جابری، ارکون»)
حوزه های تخصصی:
جریان شناسی نواندیشی مسلمانان در راستای خوانش دوباره علوم اسلامی، گرایشی نو پدید در یک قرن اخیر است. این جریان با رویکرد به دستاوردهای تمدن اروپایی در گستره مبانی علمی و معرفتی نخست در میان نواندیشان مسلمان عرب گسترش یافت. پدیده یاد شده با استقبال از مطالعات جدید علوم انسانی، مانند ساختارگرایی، زبان شناسی، معناشناسی و انسان شناسی و دیگر دانش های وابسته به آن ها توسط گروهی از روشنفکران برجسته و معاصر عرب هم چون حسن حنفی، نصر حامد ابوزید، محمدعابدالجابری و محمد ارکون -که به نواعتزالیان شناخته می گردند- به منظور پاسخگویی به پرسش هایی که از تقابل اسلام و مدرنیته سرچشمه می گرفت، به تجدید نظر در سنت و میراث کهن و خاستگاه باورهای دینی و پذیرش مدل های معرفتی و دستاوردهای دانش های نوین جهان مدرن غرب و کاربست آن ها در سرمایه های علمی و عقلی تمدن اسلامی انجامید. این جستار با روش توصیفی و تحلیلی ضمن بررسی شاخصه ها و مؤلفه های بنیادین نوگرایی و شناخت زمینه های تاریخی اش تأثیر آن را در جنبش نواندیشی و نقد گفتمان دینی در جوامع اسلامی و دیدگاه های کلی نوع اعتزالی مذکور بررسی می نماید تا چشم اندازی نو و قضاوتی منصفانه برای شناخت و تحلیل و نقد این جنبش اثرگذار در دوره معاصر ارایه دهد.
اصطلاح نامه فقه رهیافتی برای دسته بندی دانش فقه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۸۴)
83 - 98
حوزه های تخصصی:
فقه اسلامی برای استحکام درونی و تجدید بنای خود به عناصر و لوازمی وابسته است که یکی از آنها ساختار منطقی و دسته بندی نظام یافته آن است. ساختاری که بتواند دانشی با این گستره را سازمان بخشد؛ جایگاه هر مسئله را مشخص نموده؛ دست یابی به مباحث آن را روان تر؛ و فهم مطالب آن را آسان ترنماید. ساختار منتظمی که با شبکه گسترش پذیر خود، گزارههای پیشین و پسین فقه را پذیرا باشد و با تحولات ابزارهای نوین در ذخیره سازی و جستجوهای متنوع ساده و پیشرفته و به خصوص در جستجوهایِ کارآمدِ موضوعی و شبکه ای، بکار آید. سوال اصلی آن است که برای دسته بندی نظام یافته و ساختار منطقی فقه با توقعات یادشده، چه راهکار مناسبی وجود دارد؟
دراین مقاله، دسته بندی علم فقه با نگاهی متفاوت به اصطلاح نامه فقه به عنوان شیوه ای مناسب برای تنظیم درست و کمک به دسته بندی منطقی علم فقه بررسی می شود.
بایسته های تحقق علوم انسانی متناسب با تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین بایسته های علوم انسانی به عنوان یکی از پایه های فکری در ایجاد تمدن نوین اسلامی و بررسی وظایف اندیشمندان مسلمان با روش توصیفی – علّی سامان گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد بخشی از بایسته ها جنبه مقدماتی داشته که عبارتند از: «هویت بخشی به دانشمندان مسلمان» که مانع نگاه پرستش گرایانه به جلوه های مادی تمدن غربی است، «وحدت و انسجام میان اندیشمندان اسلامی» که با ترویج مفهوم «امت» و اندیشه منجی (عج) صورت می پذیرد و «توانایی فهم متون عربی اسلامی» که سبب شناخت عمیق قرآن و احادیث در جهت تولید علم می گردد. بخش دیگر بایسته ها، به مرحله أخذ علم مرتبط بوده که عبارتند از: «تولید علم با اتکای بر مبانی اسلامی» و «نظام سازی بر اساس علوم انسانی اسلامی» که بر اساس مبانی اسلامی، نظام های منسجم که متشکل از گزاره های دینی است ایجاد می شود.
خاستگاه، بایسته ها و امکان مطالعات میان رشتگی در نسبت با علوم اسلامی
منبع:
مدیریت دانش اسلامی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
98 - 128
حوزه های تخصصی:
مطالعات میان رشتگی چندی است که در غرب به حوزه مطالعاتی مهمی تبدیل گشته که هم حوزه آموزش و هم پژوهش را تحت تأثیر خود قرار داده است. در کشور ما نیز چندی است که برخی از نهادهای پژوهشی به این مطالعات تشویق می کنند. پرسش اساسی این است که آیا این مطالعات اساساً در حوزه علوم اسلامی قابل پی گیری است یا خیر؟ خاستگاه و بایسته های آن چیست؟ این مقاله با بررسی خاستگاه وجودی معرفت شناسانه و غیرمعرفت شناسانه میان رشتگی و همچنین بایسته های ذاتی و تحقق میان رشتگی امکان این امر را بررسی کرده است. بررسی های صورت گرفته در نوشتار حاضر نشان می دهد امکان بازخوانی و بازتعریف میان رشتگی با امعان نظر به خاستگاه و بایسته های آن در حوزه علوم اسلامی وجود دارد؛ درحالی که در صورت عدم توجه به خاستگاه های بیان شده، دچار استحاله فکری و فرهنگی در این مطالعات می شویم و هویت علمی خود را در مواجه با این سنخ دانش از دست می دهیم. این مقاله با روش تحلیلی - تطبیقی نگاشته شده است.
نسبت و رابطه دانش فقه و علم اخلاق از منظر فیض کاشانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مبانی فقهی حقوق اسلامی (پژوهشنامه فقه و حقوق اسلامی) سال اول پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۲
139 - 157
حوزه های تخصصی:
ملا محسن فیض کاشانی از عالمان بزرگ اسلامی است که در زمینه دانش فقه و علم اخلاق دارای آثار گرانقدری است. وی علم اخلاق را علم به احوال قلب از خصلتهای پسندیده و ناپسندیده آن میداند و علم فقه را علم به کیفیت عبادتهای مشروعه و علم به حکمهای مضبوطه از حلال و حرام در همه کسبها و معاملات تعریف کرده است. وی برخلاف غزالی که فقه را علم دنیا میشمرد آن را علم الهی می داند که مانند علم اخلاق باید علم آخرت تلقی شود. فیض بر پیوند وثیق بین ایندو دانش در موضوع، غایت و روش فهم آموزهها از کتاب و سنت تأکید میورزد و ضمن شناسائی اسرار و حکَم اخلاقی، معنوی و عرفانی احکام شرعی در نگاشتههای فقهی خود آنها را ارایه میدهد. لذا رویکرد اخلاقی به گزاره های فقهی از مهمترین مشخصه برخی از آثار فقهی او به شمار میآید. فیض معتقد است که فقه تشخیص عمل طاعت و معصیت را به مکلّف اعطا مینماید و عمل به آن، موجب پرورش فضایل اخلاقی و دستیابی به کشف عینی حقیقت می شود . از طرف دیگر اخلاق نیز در وصول به مقاصد تشریع احکام فقهی مکلّف را یاری میدهد و گذر او را از ظاهر به باطن احکام شرعی، میسر میسازد.
نظام تربیت محققان علوم اسلامی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
منبع:
حوزه دوره جدید بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۰
30-41
حوزه های تخصصی:
نظام تربیت محققان علوم اسلامی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
نقش راویان امامین عسکرین(ع) در گسترش علوم اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
راویان و اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) با تربیت شاگردان و رساندن روایات ائمه هدی به شیعیان و نیز با مسافرت به دیگر نقاط کشور اسلامی در نشر معارف اهل بیت نقش بسزایی داشتند. این اهمیت آنجا نمود می یابد که در اثر فداکاری های علمی این راویان، شهرهایی مانند قم، ری به محل نشر و رونق علوم دینی برپایه اندیشه های شیعی تبدیل می شود و شیعیان برای یاد گیری علوم اهل بیت نیاز به هجرت و مواجه با آزار و اذیت های حکومت را ندارند. اصحاب این دو امام با عهده دار شدن نمایندگی امام در شهرهای مختلف و با تشکیل کلاس های درس، پناهگاهی برای همگان می شوند و علوم اسلامی مأخوذ از اهل بیت را در اختیار شیعیان و دوست داران علم و اندیشه قرار می دهند؛ این فداکاری ها شیعه را در آن دوران خفقان و سرکوب از چنگال دشمنان دین رهانید. این جستار نگاهی گذرا به این تلاش ها دارد.
نقش شاه همدان در گسترش علوم اسلامی و زبان فارسی در کشمیر
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
38 - 49
حوزه های تخصصی:
میر سید علی همدانی بن سید شهاب الدین (۷۱۴-۷۸۶ ه ) یکی از بزرگ ترین و مؤثرترین بانیان اسلام و زبان و ادبیات فارسی در کشمیر بوده است. وی با اهداف بلند خویش که وعظ و مبلّغ بود، به برخی از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی سفر کرد و در این راه نه تنها تمام سختی ها را به جان خرید؛ بلکه در مسیر بارور کردن آن هدف های عالی خود، از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد. او برای نخستین بار در سال 744 هجری به کشمیر سفر کرد و فعالیت خود را در این منطقه به عنوان مبلّغ و مروّج اسلام شروع کرد و به این دلیل نیز شهرت فراوانی یافت. وی به دلیل سفرهایی متعدّدی که به کشمیر برای تبلیغ دین مبین اسلام و نیز ارشاد مریدان داشت، توانست نفوذ و تأثیر فراوانی را در این شهر به دست آورد. به واسطه این نوع مجالس وعظ و خطابه درراه تربیت شاگردانش، به لقب هایی چون امیرکبیر، علی ثانی و شاه همدان شهرت یافت؛ و این شهرت چنان بود که پس از قرن ها، هنوز کتاب ها و سخنرانی های مجالس وعظشان نزد اهالی کشمیر مورداحترام است. علاوه بر تبلیغ اسلام، سیّد مذکور، بانی و مروّج زبان فارسی و تمدّن و فرهنگ های ایرانی در این قلمرو و شبه قاره است.
فعالیت های بانوان شیعه قرن چهارم هجری در تثبیت و تعمیق علوم و فرهنگ در تمدّن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این سوال است که زنان شیعه قرن چهارم هجری یعنی دوران طلایی اسلام چه نقشی درگسترش علوم فرهنگ تمدن اسلامی داشته اند. از آن جا که فرهنگ سازی محدود به قشر خاصی نیست زنان به عنوان نیمی از اجتماع در ایجاد آن نقش آفرین هستند. بانوان با توجه به جایگاه تربیتی خویش و آموزه های تشیع در تمامی ابعاد گوناگون علمی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی تاریخ شیعه، به عنوان ادامه دهنده و تجلی اسلام راستین بعد از پیامبر(ص)، همواره در تثبیت و تعمیق علوم اسلامی و اشاعه فرهنگ شیعی نقش موثر داشته، و در برخی مراحل سرنوشت ساز شدند. صده چهارم هجری -که هم زمان باحکومت های شیعی، ازجمله: آل بویه، فاطمیان و حمدانیان، و هم دوره باخلافت اهل سنت درحکومت عباسیان بود- فعالیت های گسترده مثبت مستقیم یا غیر مستقیم بانوان شیعه درگسترش علوم اسلامی را شاهد هستیم. مهمترین نقش زنان این قرن در عرصه های علمی، سیاسی، اجتماعی فرهنگی، و به شیوه ها و قالب های متعدد بوده است.
نسبت سنجی اعتدال در اندیشه سیاسی امام خمینی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
143 - 162
حوزه های تخصصی:
دین اسلام در دوران بعد از رحلت پیامبر اسلام شاهد قرائت های مختلفی از خود بوده و فهم ناقص از این شریعت مقدس سبب تفرقه، نفاق و درگیری بین امت ها شده است. یکی از قرائت های مهم و اثرگذار که دارای پشتوانه نظری و عملی در سیره معصومین(ع)، متکلمین، فقها و فلاسفه دارد، قرائت اسلام اعتدالی است. اعتدال به معنای دوری از افراط و تفریط در فهم و عمل به آموزه های شریعت مقدس اسلام است. امام خمینی در مقام یک نظریه پرداز سیاسی با پشتوانه علمی اقدام به نوآوری در عرصه سیاست نظری و عملی کرده است. این پژوهش با روش اسنادی و کیفی سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که اعتدال چه نسبتی با اندیشه امام خمینی دارد و نتایج سیاسی آن کدام است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد، امام خمینی با قرائتی اعتدالی از مبانی فلسفی، اخلاقی، فقهی و کلامی دین اسلام، به نظریه پردازی و رهبری یک نظام سیاسی در دوران معاصر پرداخته است که شکل گیری این نظام سیاسی بر پایه ولایت فقیه و مردم سالاری ماحصل آن بوده است.
فرایند تدوین و آموزش معارف اسلامی در صدر اسلام (تا پایان سال چهلم هجری)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی فرایند تدوین و آموزش معارف اسلامی از دوره حیات پیامبر (ص) تا پایان حکومت حضرت علی (ع) است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که پیامبر گرامی اسلام (ص) چه در قالب روایات و حدیث و چه در قالب رفتار و عمل به آموزش علوم، به خصوص آموزش علوم اسلامی مانند قرائت، توجه و اهتمام ویژه ای داشتند. در دوره خلفای ثلاث، به دلیل ایجاد شورش هایی چون شورش اهل رده و نبرد با پیامبران دروغین و نیز آغاز عصر فتوحات و جنگ های خارج از شبه جزیره عربی، به استثنای توجه به آموزش علوم اسلامی مانند قرائت، تفسیر و فقه، به تدوین و آموزش سایر علوم توجهی نشد. حضرت علی (ع) نیز به دلیل درگیری با جنگ های داخلی که از آغاز خلافت ایشان تا پایان آن ادامه داشت، تنها فرصت آموزش و تدوین معارف اسلامی مانند تفسیر، حدیث و صرف و نحو را یافت. همچنین از دوره اموی به دلیل ورود سرزمین های اطراف به اسلام و پذیرش این دین، چون افکار و عقاید متفاوتی پدید آمد، تلاش برای تدوین و تألیف در زمینه علوم اسلامی نیز آغاز شد.
تحلیلی بر کارکردهای هوش مصنوعی در علوم اسلامی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم دی ۱۴۰۰ شماره ۴۳
123 - 108
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی سبب شد که حجم عظیمی از داده های علوم اسلامی به محیط دیجیتال منتقل شدند. به گونه ای که برای بهره برداری از این حوزه و عبور از تنگناهای تولید علوم اسلامی و تدبر در آن و افزایش سرعت،حجم و حتی دقت کار ناگریز به هوش مصنوعی روی آوردند،از این رو در این مقاله با استفاده از فناوری ها و فرآیندهای کشف دانش نهفته داده ها به کارکردهای متنوع هوش مصنوعی از جمله داده کاوی، متن کاوی و خوشه بندی چه در کتاب مقدس قرآن کریم و چه در دیگر متون اسلامی پرداختیم،و به عنوان نمونه ای عملی در این زمینه به نرم افزار های مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور یعنی؛ جامع الاحادیث و درایه النور اشاره کردیم .و روش این پژوهش کتابخانه ای وبصورت توصیفی _تحلیلی بود،که آن را با روش عقلی_برهانی جمع آوری کردیم و موضوع این تحقیق تک رشته ای و ساده است ،که بدین وسیله به هدف بنیادی آن رسیدیم ،که خود باعث گشایش دریچه ای جدید در بازیابی معارف قرآنی و حدیثی و...بود و امکان خلق ایده های بدیع و راهکارهای مفید پژوهشی را در ذهن پژوهشگران این حوزه ایجاد کرده است.
موزه های تاریخ علوم اسلامی
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
85 - 118
حوزه های تخصصی:
دریافت علوم اسلامی بدون شناخت اسلام امکان پذیر نیست. علوم زیادی از مناطق مختلف جهان توسط مسلمانان اخذ و در جهان اسلام نشو و نما گردید. از این رو علوم متعددی در جهان پا به عرصه ظهور گذاشت و مسلمانان توانستند در تمامی علوم از سایرین پیشی جویند و با تأسیس بیت الحکمه های و دانشگاه های اسلامی دانشمندان بزرگی را به دنیا معرفی نمایند. این دانشمندان با تاسی از علوم اسلامی و قرآن آثار متعدد مادی و معنوی از خود به یادگار گذاشتند که امروزه آرایه تمامی موزه های جهان اسلام و غیر اسلامی شده است. گفتار حاضر بر آن تا با رویکرد منطقی و با روش توصیفی تبیینی، تحول علم و دانش و دستاوردهای دانشمندان مسلمان را با تاسی از قرآن در تمامی عرصه مورد بررسی قرار داده و به معرفی آنها بپردازد.