مطالب مرتبط با کلیدواژه

اصولی گری


۱.

بررسی روش و چهارچوب اصولی گری نظریه ای روش شناسانه در اندیشة محمدحسین نائینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندیشه ورزی نائینی اصولی گری تولید نظریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۰ تعداد دانلود : ۷۴۳
تحقق و شکل گیری یک نظریه مستلزم انطباق با مصداق و مصداق های بیرونی است. ازآن جاکه نائینی در اندیشه ورزی و تولید اندیشه موفق و قوی ظاهر شده و ابتکار او در تولید اندیشة جدید به نوعی منحصربه فرد است، تعیین چهارچوب و روش کاری وی، درقالب یک نظریه، موضوع این مقاله است. در این مقاله به روشی که نائینی از آن بهره گرفته است می پردازیم که می تواند مبنای نظریه ای روش شناختی باشد و آن تسهیل کنندة تولید اندیشه ورزی است؛ یعنی رسیدن به روش و نظریه ای برای اندیشه ورزی مناسب با استناد به سبک کار نائینی که مبنای این نوشتار است. این چهارچوب و نظریه «اصولی گری» نام دارد؛ اصولی گری چهارچوب و نظریه ای است که بر کلیت آرای نائینی بار می شود. به این معنا که با رجوع به آرا و سبک تدوین و تولید دیدگاه های نائینی می توان این چهارچوب را استخراج کرد.
۲.

بررسی رویکرد محمد حسین نائینی نسبت به مفاهیم و آموزه های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران معاصر اصولی گری آموزه ها و مفاهیم جدید اندیشه سیاسی محمد حسین نائینی نواندیشی دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۳۳۹
اندیشه و نظر نائینی در حوزه اصلاح طلبی و نو اندیشی دینی در شرایطی که جامعه ایرانی احساس عقب ماندگی می کند و خود را در مواجهه با اندیشه ها و شرایط قدرتمند غرب می بیند، قابل طرح است؛ در این وضعیت است که در جامعه ایران خصوصا در میان نخبگان از یک طرف خود را عقب مانده و از طرف دیگر غرب را پیشرفته می بینند. نائینی با نگاهی به وضع جامعه ایرانی و شرایط به اصطلاح «ملل متمدنه» به این اعتقاد می رسد که اندیشه هایی که باعث پیشرفت و تمدن در غرب شده در داخل منابع، تاریخ و اندیشه های اسلامی وجود دارد اما این غربی ها بودند که آنها را به کار بردند و از آنها استفاده کردند و در نتیجه به پیشرفت و ترقی و قدرت رسیدند. لذا نائینی روی کرد اصلاح طلبی و نواندیشی دینی را اتخاذ می کند
۳.

فرآیند تحول مکتب اخباری و اصولی با تأکید بر واکنش شیخ بهایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صفویه اخباری گری اصولی گری شیخ بهایی مکتب فقهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۴۶۴
مکتب های فقهی اصولی گری و اخباری گری از سده های درازی پیش از صفویه، هم زمان با پیدایی مکاتب فقهی اهل سنّت (سده دوم هجری) پدید آمدند، اما در دوره صفویه به کوشش محمّدامین استرآبادی در گسترش اخباری گری و نقد دیدگاه های فقهای اصولی گرای شیعه، به مرحله مهم تری از تاریخ حیات فقه شیعه گام نهادند؛ چنان که تا پیش از صفویه، بیشتر به موضوع های فقهی و مباحث علمی می پرداختند، اما از آن پس ویژگی های سیاسی و صنفی نیز یافتند و هر یک دیگری را تحریم و تکفیر می کرد و به او تهمت می زد. از حلقه هر یک از آنها، عالمان برجسته ای پا به عرصه گذاشتند که می کوشیدند بر پایه دلایل رقیب را از میدان بیرون و صحت مکتب خویش را اثبات کنند. بهاءالدین محمّد بن حسین بن عبدالصمد معروف به شیخ بهایی (953 - 1030 ق)، از عالمان برجسته، مؤثر و جامع الاطراف دوره صفویه بود که در مسائل دینی، علمی و فرهنگی این دوره بسیار تأثیر گذارد. شیخ بهایی از دید فقهی به کدام یک از این دو (اصولی و اخباری) می گرایید؟ کارهای شیخ در این میانه چه بوده است؟ آیا شیخ در جرگه اصولیان یا اخباریان جای می گرفت؟ این مقاله با روی کردی به ماجرای اصولی گری اخباری گری در دوره صفویه، جایگاه شیخ بهایی را در این میان بررسی و مکتب فقهی او را آشکار کرده است.
۴.

جامعه شناسی تاریخی و ارزیابی انتقادی خوانش سکولاریستی از اخباریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخباری گری اصولی گری سیاست مدنی محمدامین استرآبادی مشروطه ولایت فقیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۸۰
مجموعه پژوهش های اخباری شناسی اعم از مخالف و موافق، این نکته را مفروض گرفته اند که آموزه های بنیادین مکتب اخباری دال بر آن است که اخباریان با نقش آفرینی سیاسی اجتماعی عالمان دین مخالف بوده اند. از نظر مخالفان، نبود نظریه سیاسی در این مکتب، علمای اخباری را از ایفای نقش سیاسی-اجتماعی در برهه های مهم تاریخی باز داشت. در نقطه مقابل موافقان، روی گردانی علمای اخباری از ایفای نقش سیاسی در جامعه را مثبت ارزیابی می کنند و با ترسیم چهره ای غیرسیاسی از آن ها نقش تاریخی شان را تلاشی برای حفظ سامان اجتماعی و مبارزه با قدرت همه جاگیر مجتهدان می دانند. به هر حال از این نظر که اخباریان هیچ نقش سیاسی برای عالم دینی درنظر نمی گرفته اند، تفاوتی میان دو گروه به ظاهر متعارض وجود ندارد. این درک از نظریه اخباری را می توان خوانش سکولاریستی از اخباریان نامید. در این مقاله به روش تحلیل متنی و با هدف بررسی و سنجش فهم سکولاریستی از نظریه اخباری، پس از مرور مختصر آرای برخی از مشهورترین پژوهشگران حوزه شیعه شناسی، دو تحقیق دانشگاهی نقد و ارزیابی می شود که به فاصله ده سال از یکدیگر و در دو رشته متفاوت تألیف و در دو دانشگاه مختلف دفاع شده اند. سیدمحسن آل غفور (1379) و روح الله اسلامی (1389) به رغم تفاوت های روشی و نظری، هردو در این فرض و نتیجه گیری شریک اند که دلالت آموزه های مکتب اخباری بر این است که عالم دینی نمی تواند و نباید نقش سیاسی برعهده بگیرد. مقاله حاضر، به خصوص با ارجاع به آثار استرآبادی، به این یافته می رسد که ادله این پژوهشگران به هیچ وجه وافی به مقصود نیست و نمی تواند چنین برداشتی از آموزه های مکتب اخباری را تأیید کند. نتیجه گیری نهایی بیانگر آن است که علمای اخباری نه بیشتر و نه کمتر از دیگر علمای امامیه قائل به نقش آفرینی سیاسی اجتماعی فقها بوده اند.
۵.

ارزیابی انتقادی خوانش عقل ستیزانه از اخباریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرآبادی عقل اخباری گری اصولی گری فقه شیعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۱۷۴
مکتب فقهی اخباری در سده یازدهم هجری درون نظام فقاهت امامیه پدید آمد و منشأ تحول های فراوانی در تاریخ اجتهاد امامیه شد، به طوری که در اغلب پژوهش های مرتبط با تاریخ ایران، فصلی به منازعه اصولی-اخباری اختصاص داده شده است. محققان متعددی از رشته های مختلف در شکل گیری حوزه مطالعاتی اخباری پژوهی مشارکت داشته اند که به رغم تفاوت دیدگاه و گوناگونی حوزه های پژوهشی چند مضمون مشترک در آرای آنها مشخص است که «عقل ستیزی اخباریان» از مشهورترین آنهاست و به اشکال مختلف در ادبیات نظری پژوهشی این حوزه بازتولید می شود؛ از جمله اینکه اخباریان علاوه بر علم اصول فقه با فلسفه، کلام و عرفان نظری و در سطحی بالاتر با هر شکل از استدلال منطقی مخالف بوده اند و گاه گامی فراتر نهاده آنان را از اساس مخالف تفکر دانسته اند. گروهی با نسبت دادن ویژگی های ذاتی به این مکتب آن را معادل کم تحرکی اندیشه ای انگاشته اند و بعضی دیگر گفته اند اندیشه اخباری به کار فرونشاندن مخالفت های مردمی در سال های پایانی دوره صفوی می آمده است. گروهی از محققان نیز این مکتب را مشابه سلفی گری و نص گرایی دانسته اند. در این مقاله با هدف ترسیم مختصات خوانش عقل ستیزانه از اخباریان، با استفاده از روش اسنادی و تحلیل متنی، آرای هفت صاحب نظر تجزیه و تحلیل، مقوله بندی و بررسی انتقادی شده است؛ افرادی که به نحوی در شکل گیری، توسعه و بازتولید خوانش عقل ستیزانه نظریه اخباری سهمی داشته اند. یافته این تحقیق آن است که در تمام آثار پژوهشی این حوزه خوانش ویژه ای از مضمون نظریه اخباری محوریت دارد که می توان آن را «تِم عقل ستیزی» نامید. در این پژوهش با نقادی این خوانش عقل ستیزانه سعی شد الگوی جدیدی برای اخباری پژوهی معرفی شود.