مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تطبیق
حوزه های تخصصی:
رویکرد یا نگرش سیستمی در دهه های اخیر همواره به عنوان ابزاری کارآمد، مکمل مطالعات تخصصی پدیده های مختلف در حوزه های گوناگون دانش بوده و موجب درکی جامع و چند وجهی از چرایی و چگونگی روندهای حاکم بر رخدادها و پدیده ها می گردد؛ به خصوص در سده اخیر که علم با تولید و انباشت حجم عظیمی از داده های تخصصی بسیار متنوع روبرو بوده و بنا بر سنت دانش کلاسیک با تکیه بر تحویل گرایی مبتنی بر روش های تحلیلی سعی در تجزیه عناصر سیستم و کشف روابط بین آن ها داشت تا بتواند رفتار کل مجموعه را تبیین کند. این روش تحلیلی بر مبنای دو پیش فرض بود، نخست آن که اندرکنش بین اجزا وجود نداشته یا بسیار ضعیف باشد تا عناصر مجموعه قابلیت تفکیک دقیقی داشته باشند و دوم آنکه روابط میان اجزا با معادلات خطی ساده قابل توصیف باشد؛ امروزه به خصوص با مطرح شدن نظریه آشوب و ریاضیاتِ غیر خطی متصل به آن دیگر بدیهی است که اندرکنش اجزای تمامی سیستم ها از دو شرط یاد شده تبعیت نمی کنند؛ بنابراین نگرشی کل گرایانه در تحلیل سیستم ها لازم می باشد. در این مقاله بر اساس تعریفی سیستمی از فرآیند تولید معنا[1] توسط سیستم های پیچیدة سازگار[2]، نحوه اندرکنش بین سوژه و ابژه(فرد با دیگری در نظام اجتماعی) در چهار نظام معنایی لاندوفسکی[3] در مطالعه ای تطبیقی با حالات چهارگانه اندرکنش سیستم ها، مقایسه و پس از تبیین ساز و کار خلق معنا با رویکردی سیستمی در آن، نظام مبتنی بر کنش برنامه مدار را با وضعیت بازنده-برنده و نظام مبتنی بر کنش مجاب ساز را با وضعیت برنده-بازنده و نظام مبتنی بر تطبیق را با وضعیت برنده-برنده و نظام مبتنی بر تصادف را با وضعیت بازنده-بازنده منطبق شده است. دستاورد این پژوهش ارایه تحلیلی با رویکرد میان رشته ای در سه حوزه مختلف تئوری پیچیدگی، نشانه شناسی اجتماعی و علوم اجتماعی است که به ما نشان می دهد با رویکردی سیستمی می توان بسیاری از پدیده های نشانه شناختی با رویکرد اجتماعی و پدیدارشناختی را در سطحی اجتماعی – فرهنگی تحلیل کرده و به تبیین چرایی نتایج حاصل از روابط پیچیدة میان آن ها، از زاویه دید سیستمی پرداخت. در این بحث روش پژوهش ما به شیوه تحلیلی توصیفی می باشد.
تطبیق گزاره های اخلاق در متون اسلامی و متون حسابداری
حوزه های تخصصی:
تحقیقات انجام شده در حسابداری عمدتا به موضوعات جنبی پرداخته است. تحقیقات اندکی نیز به بررسی ریشه های اخلاقی حسابداری پرداخته اند. این تحقیق سعی بر برداشتن گامی جدید در زمینه اثبات فرض اخلاقی بودن حسابداری دارد. طبق آموزه های دینی، ملاک نهایی اخلاقی بودن، رعایت حقوق انسانها و رضایت خداوند می باشد. هر منشی که مقرب به خدا باشد، شاخص خوبی و فضیلت است. این تحقیق، در گام اول به معرفی گزاره های مشهور اخلاقی در متون اسلام از قبیل عدالت، انصاف و افشاء، تقوا وحقیقت گویی، پاسخگویی و حسابگری و شناسایی عادلانه سود پرداخته و سپس به به نظرات اندیشمندان حسابداری رجوع شد. در این تحقیق تلاش شده است تا به روش تحلیلی و توصیفی به تایید فرض اخلاقی بودن عمل حسابداری با تطبیق گزاره های اخلاقی در متون اسلامی و متون حسابداری پرداخته شود. یافته های تحقیق حاضر حاکی از انطباق گزاره های اخلاقی موجود در متون اسلامی و متون حسابداری دارد. این تحقیق یک رویکرد جدید در تایید اخلاقی بودن حسابداری است.
الگوهای آشوبناک فرآیند زایش معنا در نظام های زبانی و پیشا زبانیِ «تطبیق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی نوین با رویکردی پدیدارشناختی، بیشتر به مطالعة فرآیندهای آفرینش معنا، در قالبی فراتر از نظام های دلالی پرداخته و به نقش توانش ادراکی-حسی سوژه هایی تن دار در فرآیند آفرینش معنا تاکید دارد. ما نیز در این مقاله به سبکِ «پژوهش های میان رشته ای» و با چارچوبِ نظری «تئوری پیچیدگی» نشان داده ایم که چگونه الگوهای آفرینش معنا در خلال کنش متقابل و «هم حضوری» تن-سوژه ها در نظام معنایی تطبیق، مشابه رفتار و اندرکنش سیستم های پیچیدة تکاملی، تابع ویژگی های رفتاری آشوبناک بر طبق «نظریه آشوب» می باشد. پیامد این پژوهش نه فقط جستاری بر وجود انطباقِ الگوها بین دو حوزة نظری، بلکه ارایه پشتوانه ای علمی با رویکردی میان رشته ای بر وجود الگوهایی در فرآیندِ آفرینش معنا است که پیش تر، برخی ویژگی های آن ها هم در نظام معنایی تطبیق و هم نظام های زبانی به شکلی تجربی یا نظری بررسی شده اند. به طور کل، نظام های دلالت معنایی از جمله «زبان»، وجودی مستقل از سوژة انسانی ندارند، به این تعبیر که آن ها زاییده فعل و انفعالات بیوشیمیایی و عصب شناختیِ ارگانیسمی زنده(سیستمی پیچیده) به نام ""انسان"" هستند و انتظار می رود این سیستم های نشانه شناختی نیز مانند سیستمی پیچیده رفتارهای بر پایه الگوهای «نظریه آشوب» از خود نمایان سازند. همچنین کارایی دیگر این انطباق، جدای از ارایه پشتوانه ای علمی به مشاهداتی تجربی یا نظری، این است که وجود مفاهیمی چون «ناامنی»، «ریسک و خطر»، «سرایت حسی» و «حساسیت ادراکی» را در فرایند تولید معنا در نظام تطبیق بر اساس وجود الگوهای نظریه آشوب توضیح داده و در عین حال برخی از ویژگی های مهم معنای تولید شده را هم در نظام های زبانی و هم پیشازبانی تطبیق شرح می دهد. شایان ذکر است که در این بحث روش پژوهش ما به شیوه تحلیلی توصیفی می باشد.
تحقق معنا و مصداق در تفسیر و تطبیق قرآن از نگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«تفسیر قرآن به قرآن» روش علامه طباطبایی برای تفسیر کتاب الهی است. در این روش در فهم الفاظ قرآن، به عرف و فهم عامه تنها به عنوان امری ابتدایی برای تحقق موضوع تخاطب نگاه می شود و ملاک اصلی در فهم، آیات دیگر هستند؛ به گونه ای که به قرآن به عنوان مجموعه ای واحد نگاه می شود و تمامی آیات ناظر به یکدیگر در نظر گرفته می شوند و بر این اساس، لفظ، معنا و یا مصداق خود را می یابد. البته ممکن است از نگاه عرف، معنا و یا مصداق لفظ متفاوت باشد که پس از آن مسئلة تطبیق مطرح می شود. بر این اساس، مفاهیم آیات قرآن منطبق بر مصداقی خاص می شوند که در این بخش روایات اهل بیت علیهم السلام نقش ویژه پیدا می کنند. بنابراین می توان گفت روش علامه مشتمل بر دو بخش تفسیر و تطبیق است و تبیین آن می تواند ارائه دهندة روشی ممتاز در تفسیر قرآن باشد. نوشتة حاضر با بررسی مقدمات تفسیر قرآن به قرآن، به تبیین این مسئله در روش تفسیری علامه می پردازد.
بررسی تطبیقی مبانی مشروعیتی امویان و عباسیان(دوره اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امویان و عباسیان(دوره اول) تلاش های بسیاری برای کسب مشروعیت دینی انجام دادند.امویان در این جهت با طرح مبانی و اصولی(همچون انتساب به قریش،خونخواهی عثمان ، نیابت از عمر و عثمان و عصبیت عربی؛)؛ و عباسیان نیز با طرح مبانی(همچون انتساب به قریش،خونخواهی حسین(ع) ،نیابت از ابوهاشم و وراثت)؛در جامعه،سعی نمودند اکثریت جامعه را به پذیرش خلافت خود متقاعد نمایند. ولی چون خلافتشان با تمام اقداماتی که برای کسب مشروعیت انجام دادند؛ بر اساس آموزه های دینی نبود،هیچگاه به حقیقت نتوانستند مشروعیت دینی برای خود کسب نمایند.مبانی مطروحه از سوی این دو دولت و خلافت در کسب مشروعیت و مقبولیت برای حکومت خود،دارای شباهت ها وتفاوت هایی می باشد.که در این تحقیق به صورت کامل و به طور تلفیقی و تطبیقی مورد بررسی قرارمی گیرد. این مقاله با تکیه بر روشهای توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع و مآخذ و مطالعات تاریخی، به بررسی مبانی مشروعیت دینی دو دولت اموی و عباسی و مقایسه مبانی آن دو با یکدیگر بپردازد.
بررسی تطبیقی مبانی مشروعیتی امویان و عباسیان (دوره اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امویان و عباسیان (دوره اول) تلاش های بسیاری برای کسب مشروعیت انجام دادند. امویان در این جهت با طرح مبانی همچون انتساب به قریش، خونخواهی عثمان، نیابت از عمر و عثمان و عصبیت عربی و عباسیان نیز با طرح مبانی دیگری همچون انتساب به قریش، خونخواهی حسین×، نیابت از ابوهاشم و وراثت، سعی نمودند اکثریت جامعه را به پذیرش خلافت خود متقاعد نمایند. ولی چون خلافتشان با تمام اقداماتی که برای کسب مشروعیت انجام دادند، براساس آموزه های دینی نبود، هیچ گاه به حقیقت نتوانستند مشروعیتی برای خود کسب نمایند. مبانی مطروحه از سوی این دو گروه در کسب مشروعیت، دارای شباهت ها وتفاوت هایی می باشد که در این تحقیق به صورت کامل و به طور تلفیقی و تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مبانی مشروعیت دو دولت اموی و عباسی و مقایسه مبانی آن دو با یکدیگر بپردازد.
کارآیی نظام های معنایی و تعاملی لاندوفسکی در تحلیل گفتمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اریک لاندوفسکی، نشانه شناس پساگرماسی، الگوی نظام های معنایی و تعاملی خود، یعنی برنامه مداری، مجاب سازی، تصادف و تطبیق را به ترتیب براساس اصول «قاعده مندی»، «نیت مندی»، «شانس» و «امر احساسی» تعریف می کند. طبیعتاً امکان پیاده سازی این الگو در حوزه های اجتماعی وجود دارد که در آن ها با پراتیک های تعاملی سوژه ها مواجه می شویم. اگر قبول کنیم که فعالیت آموزشی براساس تعامل بین سه عامل متفاوت، یعنی سوژه آموزش دهنده، سوژه آموزش گیرنده و ابژه و متدی تعریف می شود که براساس آن آموزش داده می شود، می توانیم تنوع و تفاوت پراتیک های آموزشی را با این الگو موردخوانش قرار دهیم. در مقاله حاضر، ضمن معرفی موشکافانه این الگو و ویژگی های هریک از این نظام های معنایی و تعاملی و همچنین مطرح کردن الگوی دیگر، یعنی الگوی فضیلتی- رذیلتی لاندوفسکی، تعامل های ممکن میان ساحت کنشگر آموزش دهنده و کنشگر آموزش گیرنده را در یک محیط خُرد اجتماعی، یعنی کلاس درس، موردخوانش قرار می دهیم. همچنین، چگونگی تجزیه و تحلیل شیوه های آموزشی و فلسفه بنیادینی را که هریک از این شیوه ها بر آن استوار هستند، در حوزه آموزش اهداف روش های گوناگون آموزشی و با الگوهای مطرح شده نشان می دهیم.
عقلانیت و اخلاق؛ نقطه کانونی تعامل بانکداری ایران با بانکداری بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهم ایجاد تعامل و ارتباط بین بانکداری بدون ربای ایران با بانکداری متعارف در سطح بین الملل -به غیر از زمان بر بودن اصلاح فضای تحریم شورای امنیت سازمان ملل- عدم رعایت استانداردهای مالی و بانکی بین المللی است. در هزاره سوم میلادی و بعد از حادثه 11 سپتامبر، بحران مالی سال 2007، ترویج تروریسم و...، ضوابط و مقررات مالی و بانکی در جهان سخت گیرانه تر شد، اما به دلیل رخدادهای سیاسی، اقتصادی، قانونی و... ضوابط و مقررات بانکی در ایران کم رنگ تر شده، نظارت متولیان پولی و بانکی کشور کاهش یافته و به رعایت استانداردهای مالی کم توجهی شده است. در این دوره تعامل بین بانکداری ایران و بانکداری بین الملل با مشکلاتی مواجه شده و موضوع تطبیق اهمیت بیشتری یافته است. سوال اصلی این است که آیا می توان با تمرکز بر نقاط مشترک و مورد قبول در قالب استانداردهای تدوین شده بر مبنای عقلانیت و اخلاق، بین بانکداری بدون ربای ایران با بانکداری بین الملل، تعامل و همکاری ایجاد کرد. هدف اصلی این مقاله معرفی و استخراج استانداردهای مورد نظر و مقایسه آنها برای ارائه راهکارهای تعامل و گسترش همکاری های نظام بانکی و بانکداری متعارف دنیا است. برای انجام این تحقیق از روش مطالعه اسنادی و تحلیلی- توصیفی استفاده می شود. شاخص های کلی عقلانیت و اخلاق در بانکداری بدون ربا که مطابق با بانکداری متعارف است و تنها تفاوت آن رعایت ضوابط شریعت بر این شاخص ها است، عبارتند از: قوانین و مقررات (قوانین داخلی و بین المللی و رعایت شاخص های مالی و بین المللی)، حقوق ذی نفعان (سهامداران، مشتریان، کارکنان و نهادهای مرتبط) و مسئولیت اجتماعی (محیط زیست، رفاه اجتماعی، رشد و توسعه و اشتغال). بحران مالی سال 2007 در کشورهای توسعه یافته از جمله ایالات متحده آمریکا، کشورهای عضو OECD و حوزه یورو در متغیرهای رشد، تولید ناخالص داخلی، نرخ بهره، نرخ بیکاری، نسبت سرمایه به دارایی های نظام بانکی و نرخ رشد سهام باعث شوک شده و این موارد باعث افزایش ضوابط مالی و بانکی در بانکداری بین الملل شده است. بررسی متغیرهای مالی و بانکی در ایران حکایت از تغییر مسیر برخی از شاخص های مهم و کم رنگ شدن وضعیت نظارت و رعایت ضوابط بین المللی شده است که این مساله در دوره پسابرجام باعث مشکلات تعامل با بانکداری بین الملل می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد با تمرکز بر شاخص های عقلانیت و اخلاق که در سطح بین الملل مشترک بوده و مورد پذیرش بانکداری ایران نیز است، می توان در دوره پساتحریم با بانکداری بین الملل مراودات اثربخشی داشت.
بررسی تطبیقی روش علم کلام و فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد تبیین روش دو علم کلام و فلسفه اسلامی و سپس بررسی رابطه روشی میان آن دو است. این دو علم به عنوان دو علم مستقل مانند دیگر علوم اسلامی، در بستر زمان، با یک دیگر تعاملاتی از جمله تعاملات روشی داشته اند. علوم اسلامی (تفسیر، فقه،کلام، فلسفه و …) چون شبکه هایی در هم تنیده هستند که بر یک دیگر بسیار تأثیر گذارند. صرف نظر از دیدگاه های افراطی و تفریطی در این زمینه، می توان گفت از ابتدا تا کنون، بین این دو تعاملاتی نظیر تعاملات تاریخی، تداخل در مسایل، تعاملات روشی و … وجود داشته است. با توجه به عنوان این مقاله، در تحلیل روش این دو علم، به این نتیجه می رسیم که بین روش های کلامی ای که از ابتدا تا کنون، تحولات و تطوراتی داشته اند، یعنی از روش ابتدایی جدلی، شروع و در نهایت، به روش فلسفی و برهانی تحول یافته است و همچنین روش های فلسفه اسلامی که آنها نیز تحولاتی داشته اند؛ یعنی از روش عقلی محض - به سبک روش مشایی فلسفه یونان – شروع شده و تا انواع روش های مشایی اسلامی (بومی سازی روش مشایی اسلامی)، اشراقی اسلامی و حکمت متعالیه صدرایی، تکامل یافته است، مناسباتی وجود داشته و دارد.
بررسی تطبیقی بُراق و سانتور در ایران و یونان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
59 - 68
حوزه های تخصصی:
آن چه در این مقاله می خوانید، نقش مهم و اثرگذارِ اساطیر، حکومت، ایدئولوژی، هِژِمونی(Hegemoni)، قومیت ، زبان و نشانه های دیداری و دیگر رویدادها و مؤلفه ها بر الگوهای باستانی، روایی و تصویریِ ایران و نواحی آن می باشد. این مجموعه از مبادلات فرهنگی و سیاسی، با روی کار آمدن دولت ها و هم نشینیِ اندیشه متفکران و هنرمندان، بنیاد نشانه های تصویری را دگرگون نموده و آموزه های دینی را در بطن آن، مستتر گردانیده اند. بدین ترتیب، این ساختار، موجب تغییر در مفهوم و اندک تمایزی بر شکل ظاهری مرکب پیام آورِ اسلام (بُراق/ تصویر 1و3) در داستان معراج گردیده است. اسطوره ای همتایِ سانتور(Centaur)یونانی (تصویر2)، با پیکره ای حیوانی و سیمایی زیبا و انسانی، که قدرتِ حاکمان نواحی اسلامی، روابط نمادین در علم اعداد، ناخودآگاهِ مردانه و جنسیتِ زنانه و دیگر موارد را با روایتی مقدس و منسوب به مسلمانان(معراج پیامبر) ادغام و منتشر نموده است. از این رو، آمیزش صورت گرفته، محصول نوعی تطبیق بینافرهنگی و جهان بینیِ سیاسی در پادشاهی گسسته ایران می باشد، که به منظور ترویج آرمان های مذهبی، حکایتِ معراج را با نقشِ بُراق(Buragh)، به صورت آشکار یا پنهان پیوسته و روانه فرهنگ اسلامی می گرداند. حال آن که، گفته های بالا نتیجه ساختارِ پژوهشی کتابخانه ای و تطبیقی از گونه عَرضْی است؛ تا در رسیدن به وجهی دیگر از جوهره فکری و تصویری هنر ایران دست یابیم. بر این اساس، مطالعات نظری این تحقیق، ما را در جهت پاسخ به: 1-چگونگیِ رابطه ظاهری و معنوی بُراق و سانتور؛ 2- بررسیِ جنسیت، مفاهیم و عوامل اثرگذار بر زنانگی یا مردانگیِ مَرکَب پیامبر، یاری خواهد کرد.
سنتز پژوهی در مطالعات تطبیقی نظام های تربیت معلم ایران وجهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه نظام مند و ارائه فراترکیبی از الگوهای نظری و پژوهش های انجام شده در حوزه تطبیق تربیت معلم ایران و کشورهای مختلف جهان است. رویکرد مورد استفاده، کیفی و از نوع سنتز پژوهی است که با روش تحلیل محتوا و به کمک فراترکیب این پژوهش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و پژوهش های حوزه آموزش وپرورش تطبیقی به ویژه درزمینه تربیت معلم است. بیش از 10 کتاب آموزش وپرورش تطبیقی که در 15 سال اخیر در ایران نگارش یافته اند و3 کتاب به زبان انگلیسی،53 مقاله، پایان نامه و پژوهش به زبان فارسی وانگلیسی از منابعی بودند که به صورت هدفمند به عنوان حجم نمونه مورداستفاده قرار گرفتند. نتایج این تحلیل و سپس ترکیب آن ها، چارچوب مفهومی را درحوزه تطبیق نظام های تربیت معلم شکل دادند که حول 3 محور اصلی هست: برنامه جامع تربیت معلم، الگوهای اجتماعی، الگوهای اقتصادی. این محورها نقش اساسی در روند تربیت معلم کشور ایفا می کند و می تواند مبنایی برای پژوهشگران تطبیقی در حوزه تربیت معلم باشد.
بررسی تطبیقی نقش بی بی مریم، معصومه آباد و زهرا حسینی در جنگ های معاصر
خاطره گویی یک سبک مهم و اصیل در روایت حوادث جنگ برای نسل های آینده و ثبت و ضبط و انتقال تجارب تلخ و شیرین نسل های پیشین و نسل حاضر برای نسل های بعد است که زنان اقوام مختلف ایرانی در این میان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده اند. نهضت خاطره نویسی جنگ، در ایران یکی از گسترده ترین رویدادهای فرهنگی به شمار می آید. از نخستین روزهای مقاومت مردمی داستان و خاطره با وجوه افتراق و اشتراک به شرح وقایع پرداخته اند. حضور استوار زنان در جنگ به ویژه مبارزه های دوره معاصر یکی از مهمترین عرصه ها برای ظهور محکم آنان است. در ادبیات پایداری بی بی مریم، معصومه آباد، زهرا حسینی در جنگجویی و شجاعت پیوند مستقیمی داشته اند. هر سه با نوشتن کتاب خاطرات، خلاقانه درک عمیق خودشان را از اجتماع بیان کرده اند، و در توصیف قهرمانی آزادیخواه، با عمق بخشی به اندیشه و پرورش موضوع صحنه های قبل از پیروزی در جنگ و مقاومت صبورانه آنها در برابر فشارها و آزارهای رژیم بعث بر خود و خانواده هایشان خاطرات شان را به نگارش درآوردند. این پژوهش، مضامین و مفاهیمی چون: مبارزه، سیاست، اجتماع، انسان دوستی، وطن پرستی، قهرمان پروری، آزادی، استقامت در برابر دشمنان را بطورکامل نشان داده است. و با بیان همانندی و ناهمانندی هایی واقعیت های زمان هر کدام از نویسندگان را با ارائه شواهد ذکر کرده است.
بررسی تطبیقی اندیشه های زیبایی شناختی علامه محمدتقی جعفری و جان دیویی و استنتاج دلالت های آن در تعلیم وتربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه دلالت های تربیتی زیبایی شناسی از دیدگاه جعفری و دیویی، به منظور دستیابی به فهمی عمیق تر نسبت به مقوله هنر و زیبایی و ابعاد مختلف تربیت زیبایی شناختی است. این تحقیق، از نوع نظری بوده و در آن از روش های تحلیل مفهومی، استنتاج و تطبیق، استفاده شده است. در این پژوهش با بررسی و مقایسه زیبایی شناسی ازمنظر جعفری و دیویی، دلالت های تربیتی زیبایی شناسی، گردآوری و درنهایت، وجوه اشتراک و افتراق تربیت زیبایی شناختی آنان مشخص شد. این تحقیق برای دستیابی به اهداف خود این سؤال اساسی را مطرح می کند که وجوه اشتراک و افتراق دلالت های تربیتی زیبایی شناسی از دیدگاه جعفری و جان دیویی کدامند؟ و به این نتایج می رسد که هردو اندیشمند، در پذیرش ضرورت تربیت زیبایی شناختی، نگاهی مشترک دارند. هردو در تعریف تربیت زیبایی شناختی، هنر را واجد زیبایی و تربیت زیبایی شناسی را گسترده تر و دربردارنده تربیت هنری می دانند. دیویی برای تربیت زیبایی شناختی، هویتی فرابرنامه ای قائل است که با اولویت بخشی تربیت دینی و اخلاقی نسبت به تربیت زیبایی شناختی در نگاه جعفری، افتراق دارد. در بحث اهداف نیز، هردو، در هدف غایی مبتنی بر رشد ذائقه زیبایی شناسی و اهداف واسطی: پرورش نوآوری، خلاقیت و خیال ورزی، اشتراک داشته، ولی درجهت رشد، با هم افتراق دارند. در بحث مربی، متربی و برنامه درسی با وجود اشتراکاتی در نظریات ایشان، مهم ترین افتراق آنها در توجه به ارتباط انسان با خدا و مبدأ و مقصد هستی است. در بحث روش تدریس نیز هردو، توجه به رغبت و نیاز شاگرد و مبتنی بر کشف و جستجو بودن روش ها اذعان دارند، ولی جعفری علاوه بر پرسش محوری، به روش هایی که ریشه در آیه ای بودن هستی در نظر انسان ها دارد، نیز توجه دارد.
پژوهشی در اصول و روش های تربیت اخلاقی کودکان از دیدگاه امام علیو ژان ژاک روسو(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۹ (پیاپی ۴۱)
38 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،واکاوی اصول و روش های تربیت اخلاقی از دیدگاه امام علی7و ژان ژاک روسو است. حضرت علی7اوّلین پیشوای شیعیان، نکات برجسته ای را دربارهٔ تربیت اخلاقی بیان فرموده اند. از سوی دیگر، ژان ژاک روسو مربی و دانشمند برجستهٔ غربی نیز، آراء اخلاقی مهمی را دربارهٔ تربیت اخلاقی کودکان بیان می نماید. روش پژوهش، توصیفی- تحلیل اسنادی و از روش فیش برداری برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. بدین منظور مطالب از منابع دست اوّل هر دو صاحب نظر (نهج البلاغه، امیل) و هم چنین منابع مرتبط انتخاب و استفاده شده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که اصول مشترک تربیت اخلاقی امام علی7 و روسو به ترتیب عبارتند از: تربیت اخلاقی تدریجی، تربیت اخلاقی آزادمنشانه و تربیت اخلاقی الگوگیری. روش های تربیت اخلاقی امام علی7عبارتند از: روش حکمت، روش عقلانی و روش تربیت منفی. از روش های تربیت اخلاقی روسو هم می توان به روش تجربی، روش عقلانی و روش تربیت منفی اشاره نمود.
بررسی تطبیقی ارزش های اخلاقی در روایت های رضوی و اشعار ابی العتاهیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲ (پیاپی ۴۴)
43 - 71
حوزه های تخصصی:
در سیره تربیتی امام هشتم، علی بن موسی الرضاA اشاره هایی لطیف و متفکرانه درباره مؤلفه های اخلاقی انسان کامل می توان یافت که نشان دهنده ژرف نگری و ثبات اندیشه های الهی امام است و جامعه اسلامی باید همچنان نسبت به فراگیری آن عطشناک و آزمند باشد. بنابراین، این روایت های پربار یکی از منابع غنی در پرورش نسل اسلامی است. در شعرهای ابی العتاهیه، شاعر عهد عباسی، نیز شعرهایی با محتوای اخلاقی می بینیم که علاوه بر بازتاب موقعیت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جامعه، تداعی گر معانی آیات قرآن کریم و انعکاس دهنده اندیشه های ناب و کلام ائمه معصومDهستند. هدف این پژوهش تطبیقی که با روش تحلیلی توصیفی انجام شد، بررسی رویکرد های اخلاقی انسان کامل در پرتو سخنان گوهربار رضوی و اشعار شاعر زهد و حکمت، ابی العتاهیه بود.
مقایسه تطبیقی داستان فریدون در شاهنامه با داستان های قرآن
حوزه های تخصصی:
بررسی و تطبیق مضامین اجتماعی در ادبیات جبران خلیل جبران و نیما یوشیج
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان در هر دوره ای متأثّر از محیط سیاسی – اجتماعی خویش هستند و این تأثیر در آثار و نوشته ها یشان نمود می یابد. از عدالت و برابری خرسند بوده اند و زبان به بیان عشق خود به وطن، زن، آزادی و...گشوده اند و از ظلم و ستم ها، بی عدالتی ها و ... شکایت کرده اند. از جمله این شاعران می توان جبران خلیل جبران را نام برد که در سال(1931 –1833م) در «البشری» در لبنان متولد شد و به خاطر ترس از فقر و تحت تأثیر اوضاع سیاسی- اجتماعی مجبور به ترک لبنان شد. و نیما یوشیج از جمله شاعران سیاسی و اجتماعی است که در سال( 1274- 1338ش) در یوش، دهکده نور مازندران متولد شد. او زندگی خود را به ناچار دور از زادگاه و در تهران سپری کرد. جبران و نیما مانند هر شاعر دیگری متأثر از محیط و اوضاع سیاسی- اجتماعی زمان خویش بوده اند و مسائل سیاسی- اجتماعی به وضوح در آثار شان نمود پیدا کرده است. از جمله این مضامین می توان به طبیعت، آزادی، انسان گرایی و جامعه آرمانی، سیاست و... اشاره کرد. این مقاله کوشش تطبیقی است در بررسی مضامین اجتماعی از دیدگاه دو شاعر معاصر عرب زبان جبران خلیل جبران و شاعر فارسی زبان، نیما یوشیج. جبران و نیما به خوبی توانسته اند مضامینی مانند وطن، طبیعت، آزادی، سیاست و ظلم ستیزی و ... را به تصویر بکشند. از طبیعت زنده و پویای لبنان و یوش سخن بگویند و با یاد وطن آرام گیرند و با طامعین و ظالمان مبارزه کنند و مرگ در راه آزادی را برتر از زندگی با ذلت بدانند. روش پژوهش بر اساس مکتب تطبیقی آمریکاست. در این مقاله، تفاوت و شباهت فکری این دو شاعر و نقاش در رابطه با مضامین اجتماعی موجود در عصرشان به تصویر کشیده می شود.
تطبیق ساختاری ارکان نامه در منشآت میبدی و تفرشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
217 - 240
حوزه های تخصصی:
ترسل و انشاء یکی از گونه های ادبی کهن در ادب فارسی است و از گذشته دارای ساختاری مشخص بوده که در آن بخش های سه گانه صدر، متن و انجام نامه مطابق با قواعد خاصی نوشته می شده است. در دوره های صفوی و تیموری که نثر ساده رایج شد و بیشتر نثرنویسان دانش و معلومات نویسندگان دوره قبل را نداشتند، استفاده از این ساختار معیّن فراموش شد. با این حال، تعدادی از منشیان این دوره می کوشیدند نامه ها را به سیاق دوره قبل بنویسند. این مقاله به بررسی و مقایسه ساختار نامه در منشآت میبدی و تفرشی، دو تن از منشیان نیمه اول دوره صفوی، می پردازد. برآیند پژوهش نشان می دهد که میبدی در تقسیم بندی ساختار نامه به شیوه نویسندگان دوره قبل عمل می کند. استفاده از دعای فارسی و عربی و نعت های مفرد و مرکب در صدر نامه و دعای طول عمر مخاطب و نیز تأکید بر متن نامه در قسمت پایان نامه مطابق شیوه نویسندگان دوره قبل است و از این نظر می توان گفت که میبدی از آخرین پیروان سبک ساختار سه گانه در منشآت فارسی است. اما تفرشی از جمله نویسندگانی است که توجه چندانی به سبک و سیاق نامه نگاری دوره قبل ندارد و مرز بین آغاز نامه و متن آن به وضوح مشخص نیست.
اشعار فروغ فرخزاد و سیلویا پلاث از دید تطبیقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
33 - 46
حوزه های تخصصی:
نهضت نوجویی (مدرنیسم) که بعد از جنگ های جهانی اول و دوم در ادبیات تمام ملت ها تغییر و تحولی ایجاد کرد، سبب شد که ادبیات در فرم و محتوی دچار دگرگونی هایی بنیادی گردد. فروغ فرخزاد (1345-1313) و سیلویا پلاث (1341-1310)، نیز دو شاعر نوپردارند که گرچه یکی ایرانی و دیگری امریکایی است اما چون در یک زمان و تقریباً پس از آن دوران زندگی می کردند، از نظر سبک و ویژگی های شعری (در حوزه تفکر، تخیل Imagination)) و زبان) وجوه مشترکی دارند که قابل تأمل است. مهمترین وجه اشتراک فروغ فرخزاد و سیلویا پلاث غریزی بودن اشعار آنهاست و همچنین لحن زنانه آنها که در اشعارشان کاملاً محسوس است. البته، باید در نظر داشت که اشعار فروغ تقریباً به دو دوره تقسیم می شوند. دوره اول که شامل سه مجموعه «اسیر»، «دیوار« و «عصیان» است. در این مرحله از شاعری، اشعار وی در قالب سنتی و کاملاً فردی و خصوصی است؛ اما در دوره دوم، که با مجموعه «تولدی دیگر» آغاز می شود، اشعاری تکامل یافته تر و متحول تر جلوه گر می شود. در این اشعار، وی از دنیای خیالی و فردی بیرون می آید، و به دنیای تازه ای وارد می شود. اینجاست که زندگی واقعی با شعر او درمی آمیزد و او واقع گرایی را با طنزی تلخ ارائه می دهد. سیلویا پلاث نیز همانند فروغ شاعری ذهن گراست، ولی وی از همان ابتدا به مسایل اجتماعی توجه بسیاری دارد. به طور کلی، این دو شاعر از نظر خصوصیات شعری، با هم وجوه مشترک بسیاری دارند. اما برخلاف فروغ که در اشعارش نوعی نشاط و تحرک دختری جوان به چشم می خورد، سیلویا پلاث بسیار ناامید است و درونمایه «مرگ» در تمام اشعارش سایه می افکند.
نقد روانشناختی داستان های فولکلور ایرانی و اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
471 - 487
حوزه های تخصصی:
فولکلور یا ادبیات شفاهی و بومی از جایگاه ویژه ای در تمامی اقوام برخوردار است.مهم ترین ویژگی فولکلور بیان ناگفته هایی است در قالب داستان های کودکان یا عامیانه و مردمی. این پژوهش به بررسی روانشن اختی دو داست ان مردمی، دو روان آدمی، با دو ساختار در ظاهر متفاوت، ولی در ژرف ا همگ ون می پردازد و سعی دارد از ورای این دو داستان ایرانی و فرانسوی، نهاد پنهان آنها را دریابد. با روایت هر داستان در واقع حرفهای درونمان را می زنیم. کنشگر های خوب و بد داستان ها، همان جنبه های شخصی ما و اعداد در قصه ها، همان مادینگی و نرینگی درونی ما هستند. حال با نگاهی تطبیقی به بررسی ناخودآگاه جمعی می پردازیم که در قصه ها به روشنی نمایان است.