مطالب مرتبط با کلیدواژه

برنامه مداری


۱.

کارآیی نظام های معنایی و تعاملی لاندوفسکی در تحلیل گفتمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه مداری مجاب سازی تصادف تطبیق لاندوفسکی آموزش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۹ تعداد دانلود : ۶۲۳
اریک لاندوفسکی، نشانه شناس پساگرماسی، الگوی نظام های معنایی و تعاملی خود، یعنی برنامه مداری، مجاب سازی، تصادف و تطبیق را به ترتیب براساس اصول «قاعده مندی»، «نیت مندی»، «شانس» و «امر احساسی» تعریف می کند. طبیعتاً امکان پیاده سازی این الگو در حوزه های اجتماعی وجود دارد که در آن ها با پراتیک های تعاملی سوژه ها مواجه می شویم. اگر قبول کنیم که فعالیت آموزشی براساس تعامل بین سه عامل متفاوت، یعنی سوژه آموزش دهنده، سوژه آموزش گیرنده و ابژه و متدی تعریف می شود که براساس آن آموزش داده می شود، می توانیم تنوع و تفاوت پراتیک های آموزشی را با این الگو موردخوانش قرار دهیم. در مقاله حاضر، ضمن معرفی موشکافانه این الگو و ویژگی های هریک از این نظام های معنایی و تعاملی و همچنین مطرح کردن الگوی دیگر، یعنی الگوی فضیلتی- رذیلتی لاندوفسکی، تعامل های ممکن میان ساحت کنشگر آموزش دهنده و کنشگر آموزش گیرنده را در یک محیط خُرد اجتماعی، یعنی کلاس درس، موردخوانش قرار می دهیم. همچنین، چگونگی تجزیه و تحلیل شیوه های آموزشی و فلسفه بنیادینی را که هریک از این شیوه ها بر آن استوار هستند، در حوزه آموزش اهداف روش های گوناگون آموزشی و با الگوهای مطرح شده نشان می دهیم.
۲.

کارآیی نظام های معنایی و تعاملی لاندوفسکی در تحلیل گفتمان های داستان سوره یوسف(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوره یوسف لاندوفسکی برنامه مداری مجاب سازی تصادف تطبیق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۲۳
نظام معنایی و تعاملی اریک لاندوفسکی براساس چهار الگوی «برنامه مداری»، «مجاب سازی»، «تصادف» و «تطبیق» بنا شده است که به ترتیب براساس  اصول «قاعده مندی»، «نیت مندی»، «شانس» و «امر احساسی» تعریف شده است، طبیعتاً امکان پیاده سازی این الگو در حوزه های معرفتی و دینی وجود دارد که در آن ها با پراتیک های تعاملی سوژه ها قابل انطباق است و بر این اساس می توان تنوع و تفاوت پراتیک های شخصیتی دینی با این الگو مورد خوانش قرار داد، از گفتمان هایی که در قرآن کریم وجود دارد، گفت گوها و پراتیک های تعاملی حضرت یوسف با دیگر اشخاص سوره است، این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با با تکیه بر چارچوب نظری اریک لاندوفسکی، گفت وگوها و پراتیک های تعاملی داستان یوسف را مورد بررسی قرار داده و ارتباط میان این الگو و شخصیت های سوره یوسف را تبیین کرده است، دستاورد کلی پژوهش نشان می دهد که سوژه ها و پراتیک های تعاملی براساس چهار نظام معنایی به صورت بیناتعریفی از یکدیگر تشخیص داده می شوند و هر کدام از شخصیت های داستان براساس یکی از چهار نظام معنایی قابل انطباق و رهگیری است؛ ازجمله: پراتیک های تعاملی حضرت یوسف(ع) است که براساس نوع بینش و ایدئولوژی که به مبدأ و مقصد هستی دارد، در چارچوب نظام معنایی برنامه مدار قرار می گیرد و دیگر شخصیت ها نیز براساس نوع بینش و اهدافی که دنبال می کنند در یک یا دو نوع از این نظام معنایی قابل بحث و انطباق اند،