مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
وحدت وجود
درآمدی بر مطالعه مقایسه ای عرفان اسلامی و ذن بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۴
این مقاله با روش مقایسهایComparativy Stmdy) )، عرفان اسلامی و ذن بودایی را بررسی میکند و در صدد پاسخگویی به پرسشهای ذیل بر میآید: 1. ارتباط دین و عرفان چگونه است؟ 2. تفاوت عرفان دینی و عرفان بشری در چیست؟ 3. آیا عرفان بشری میتواند انسانی را به کمال مطلوب برساند؟
نگارنده، پس از معرفی ذن بودایی و عرفان اسلامی، به بررسی نکات اشتراک و اختلاف این دو پرداخته، پس از نقد و بررسی، به این نتیجه میرسد که دین و عرفان، هر دو دارای ریشة فطری بوده، در ارتباط طولی با یکدیگر قرار دارند؛ بدین سبب، تقابل و تضاد در میان این دو، معنا نمییابد. همچنین بیان میدارد که یکی از نقاط قوت عرفان دینی، ابتنای آن بر وحی است؛ بنابراین، دین به جهت اتصال به منبع الاهی، سریعترین، نزدیکترین، سالمترین و درستترین راه، جهت کسب معرفت را ارائه میدهد.
تشابه تجربه های عرفانی و توجیه عقلانی وحدت وجود از نظر ملاصدرا و استیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود را می توان مهم ترین گزاره اکثر مکاتب عرفانی دانست. البته مکاتب گوناگون عرفانی، در نوع جهان بینی و دستورالعمل های مربوط به سیر و سلوک، تفاوت هایی با یکدیگر دارند، اما ظاهرا در این آموزه، اغلب با هم اختلاف اساسی ندارند. اما، توجیه منطقی و عقلانی این امر با مشکلات بزرگی روبه روست و کمتر مکتب فکری ای توانسته است از عهده تبیین آن برآید، بلکه گاهی برخی با صراحت گفته اند: اساسا این امر توجیه عقلانی ندارد و امری غیرعقلانی است. در این مقاله، نخست به بررسی مکاتب مختلف عرفانی پرداخته، و تشابه آنها را در موضوع «وحدت وجود» و چند آموزه مهم و مرتبط با آن بررسی کرده ایم و سپس، کوشش ملاصدرا و استیس را در توجیه وحدت وجود به بحث گذاشته ایم.
عرفان در افق اندیشه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر آن شدهایم تا «عرفان» را از دیدگاه استاد شهید مطهری بررسی کرده، به تبیین نگرشها وگرایشهای عرفانی او بپردازیم؛ چه اینکه استاد، عرفان را از نوع شناخت شهودی و مبتنی بر سیر و سلوک عملی دانسته تا انسانِ عارفِ سالک، از مرحله «فهمیدن» به منزل «رسیدن و دیدن» تکامل یافته، به مقام توحید درمراتب گوناگون نائل شود که عرفان را با توحید ناب و انسان کامل نسبتی تام و تمام خواهد بود و در این جهت برخیازاصول عرفانی از وحدت شخصی وجود، سلوک و شهود، ریاضت و عشق و محبّت بررسی شده و استاد، مقوله«وحدت وجود» را در مقام تصوّر و تصدیق از نوع سهل و ممتنع دانسته، معتقد است: بسیار اندکند کسانی که بهحقیقت معنا و ماهیت آن میپردازند.
به اعتقاد استاد، عرفان با تصوّف فرق دارد و اوّلی را مقولهای فرهنگی و دومی را اجتماعی میداند و بهشدّت برنظریه اصالت، استقلال و غنای عرفان اسلامی و زایش و رشد و بالندگی عرفان اسلامی از دامن فرهنگ و آموزههای قرآنی ـ روایی تأکید دارد و نظریه بیگانه بودن عرفان با آموزههای اسلامی یا التقاطی و تلفیقی بودن عرفان اسلامی با عرفانهای هندویی، مسیحی و... را نقد کرده، نمیپذیرد؛ اگر چه تأثیر و تأثّر فرهنگهای اخلاقی ـ عرفانی را با عرفان اسلامی قبول دارد.
و نیز در این مقاله بر آن شدیم تا به تجلیّات و نماد و نمونهای از گرایشهای عرفانی استاد شهید مطهری و تحوّلتکاملی اندیشه، انگیزه و عمل وی از حکمت به عرفان بهویژه در اواخر عمر گرانبهایش اشاراتی داشته باشیم.
یکی هست و هیچ نیست جز او (هاتف اصفهانی بر اوج قله ترجیع بند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با توضیحی درباره ترجیع بند هاتف اصفهانی به عنوان محور اصلی بحث آغاز شده و سپس به بیان تاریخچه مختصری از ترجیع بند و مزیتها و کاربردهای آن پرداخته است. پس از آن از وحدت وجود و پیوندش با عرفان و تصوف سخن به میان آمده و زمان رواجش در شعر فارسی مورد بحث قرار گرفته است. برای اینکه دوره زندگی و سروده شدن ترجیع بندها و نحله فکری شاعران مشخص شود، بخش قابل توجهی از این مقاله به معرفی شاعرانی که ترجیع بندی با مضمون و وزن و بحر ترجیع بند هاتف اصفهانی سروده اند، اختصاص دارد و ترجیع بند آنها مورد بررسی قرار می گیرد؛ یعنی ترجیع بندهایی با موضوع وحدت وجود که در بحر خفیف مسدس مخبون محذوف یا اصلم بر وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن (فع لن) سروده شده است. چون تاریخ ادبیات ذبیح اله صفا بهترین منبع تحقیقی در این خصوص بود، عمد ه مطالب این بخش، به طور بسیار مختصر از این کتاب نقل شد. در این مقاله شانزده شاعر شناسایی شده اند که ترجیع بندهایی با این ویژگی ها سروده و برخی از آنها دو ترجیع بند داشته اند. مجموعا در این مقاله 21 ترجیع بند شناسایی و معرفی شده است. این نوع ترجیع بند از قرن هفتم هجری بوسیله فخرالدین عراقی آغاز شد و بوسیله اوحدی مراغه ای، خواجو، ناصر بخارایی، سلمان ساوجی، شمس مغربی، شاه نعمت اله ولی، شاه داعی شیرازی، جامی، بابافغانی، اهلی، اشرف مراغی و فهمی استرابادی دنبال گردید تا به هاتف اصفهانی رسید و پس از آن با شاعرانی چون فرصت الدوله شیرازی ادامه یافت. جالب است که با وجود این همه سابقه و در حضور این همه شاعر بزرگ، تنها هاتف اصفهانی و ترجیع او، معروف شده است و این امر نشان از موفقیتی شگفت انگیز در سرودن شعری معجزه آسا دارد.
فنا از دیدگاه ابن عربی و ارتباط آن با معرفت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن عربی درباره فنا دیدگاهی هستی شناسانه دارد که براساس آن همه چیز فانی است و حقیقتی جز حق تعالی وجود ندارد. از این رو هر قولی درباره فنای در حق تعالی که لازمه آن اثبات وجودی درمقابل وجود خداوند است شرک است، زیرا لازمه آن، قبول وجود برای سالک است که در انتهای سلوک، فانی می شود. از نظر وی، حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» بیانگر این است که حقیقت نفس آدمی چیزی جز خداوند تعالی نیست و اگر کسی بر آن باشد که به غیر از خداوند واقعیتی هست، خواه مستقل یا وابسته به خدا و خواه از وجود خود یا از فنای خود فانی شده باشد، بوی از معرفت نفس به مشامش نرسیده است، زیرا کسی که موجودی غیرحق را ممکن بداند که قایم به حق و فانی در او باشد و فنایش نیز فانی در فنا باشد، گرفتار شرکی بعد از شرک می شود و راهی به معرفت نفس نخواهد یافت، مشرکی است که نه خدای را شناخته است و نه خود را.
بررسی مقایسهای عنصر نور در مثنوی با مهمترین آثار عرفانی ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است که جلوه¬های گوناگون معرفت¬شناختی و هستی¬شناختی عنصر نور را در مثنوی بررسی و آن را با آثار عرفانی مهم فارسی مقایسه کند. نتیجه کار نشان می¬دهد که مولوی بیشتر به جنبه¬های معرفتشناختی عنصر نور با تکیه بر قرآن و شریعت پرداخته است و تلقّی او از عنصر نور و توابع آن، هم با تلقّی اصطلاحی صوفیانی مثل علی بن عثمان هجویری و ابوالقاسم قشیری و هم با تلقّی هستیشناختی و معرفتشناختی ویژه امثال عینالقضات همدانی و احمد غزّالی و نیز نظام اندیشهای ساختارمند و منسجم تأویلی ابن عربی و پیروانش تفاوت دارد. مولوی هرچند به ویژگیها و ارزشهای معرفت¬شناختی عنصر نور از جنبه¬های مختلف اشاره دارد، اما از دید هستیشناختی از چهارچوب قرآن و حدیث پا را فراتر نمی¬نهد.
هستی از دیدگاه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تمایز سه نوع رویکرد قابل تشخیص در ابیات حافظ نسبت به مسئله وجود می پردازد که عبارتند از: 1- رویکرد معرفت شناختی(اپیستمولوژیک )2- رویکرد وجودشناختی (انتولوژیک)3- رویکرد وجودی بشری(اگزیستنسیل). از آنجا که حافظ، وارث دو نوع عرفان برآمده از فرهنگ اسلامی (عرفان عراق و خراسان)یکی ازمشرق و دیگری از ساحت غرب جهان اسلام(عرفان ابن عربی)می باشد مدعای مقاله برآن است که در عین وحدت زیربنایی دو فرهنگ مذبور، رویکرد او به مسئله وجود، هم واجد عناصر شناخته شده وحدت وجودی و تجلی محور ابن عربی است و هم واجد دغدغه های انسانی و عاطفی عرفان خراسان(به نمایندگی ابوسعید ابوالخیر، ابوالحسن خرقانی و ...)این نکته درجریان تفسیر بیتی مشهور از حافظ تبیین می گردد.
نمادهاى تمثیلى و اساطیرى گیاه و درخت در مثنوى مولوى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به نمادهاى قدسى نباتات اعم از رستاخیز آیینى نباتات، وحدت وجود و بازگشت به اصلى واحد، باورهاى دینى و عامیانه درباره درختان و جنبه هاى قداست گیاه در مثنوى مولوى پرداخته ایم.
ملا صدرا و روزنه هائی از عقل به «طور وراء عقل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۶ شماره ۵۹
ارزش های رمزی و نمادین البرز کوه در جغرافیای اساطیری شاهنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
درآمدى بر وحدت وجود در فلسفه هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۳
حوزه های تخصصی:
در برخى از مکتب هاى فلسفى هند، تعالیم قدّیسان آن مکتب مبتنى است بر اینکه انسان جزء و ذرّه اى از کلى است که در آرزوى پیوند با آن است و آن کل نیز جداى از خود او نیست. به عبارت دیگر، خداى هندیان «درونى» است و هستى جهان «توهّمى» بیش نیست. آنچه از شارحان این مکاتب به دست آمده این است که خدا و نفسِ انسانِ وارسته، یکى هستند و جهان مادى به وسیله قدرت خلّاقه خدا نمود پیدا کرده و استقلال و هستى او، توهّمى بیش نیست.
حقیقت غایی در آیین هندو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هندوئیسم،1 آیینی است که امروزه بر بیشتر سرزمین هند حاکم است و بیشترینه مردم آن دیاربدان اعتقاد دارند، به گونهای که بیش از هشتصد میلیون نفر بدان گرایش دارند. یکی از اساسیترین بخشهای این آیین در ناحیه اعتقادات، نگاه این عده به حقیقت غایی و امر الوهی است. این آیین در دورانهای مختلف خود، نگرشهای گوناگونی به این مهم داشته است. در دورانی طبیعتپرستی بر این آیین حاکم بود و در زمانی دیگر، شرک و در زمانی دیگر، تا حدّی نگاههای پنتئیستی. در این مقاله، این موضوع مورد بحث قرار گرفته است.
وجود منبسط از دیدگاه عرفان اسلامی و حکمت متعالیه
حوزه های تخصصی:
دگرگونى انسان در نظر ابنعربى و اکهارت(1)
حوزه های تخصصی:
چکیده
در این مقاله دیدگاههاى دو عارف بزرگ مسلمان و مسیحى، یعنى ابن عربى و مایستراکهارت بررسى شده است.
مؤلف پس از بررسى اجمالى زندگى و آثار این دو عارف بزرگ، به تبیین تشابه آراى آن دو در حوزه مابعدالطبیعه، خداى متعال و چگونگى خلقت عالم به دست خداوند و غایت آفرینش و موادى از این دست مىپردازد. مؤلف ضمن بررسى قوس صعود و نزول، مقوله فناى آدمى را در خداوند تحلیل مىکند. ابنعربى کلید رستگارى انسان را همان فناء فى اللّه مىداند. با توضیح مفهوم «انسان کریم» به مسئله تحوّل انسان در عرفان مایستراکهارت پرداخته شده است.
تحلیلی از وحدت وجود به سوی فرا فلسفه حکمت شرقی
حوزه های تخصصی:
چکیده
نویسنده مقاله ضمن توضیح اهمیت فلسفه تطبیقی ـ که در اینجا شامل بررسی تطبیقی نظامهای عرفانی نیز هست ـ روش اساسی آن را استخراج روح کلی نظامها و چارچوبهای ساختار روشهای معرفتی و مقایسه آنها با یکدیگر میداند (فرافلسفه) و برای نمونه به یکی از اساسیترین موارد، یعنی مفهوم و نظریه «وحدت وجود» و تحلیل دقیق معناشناختی آن از دیدگاه عرفان و حکمت اسلامی، همراه با مباحثی از آیین و دانتا و ذن میپردازد.
وی ضمن توصیف وجود به عنوان محمولی استثنایی که هویت موضوع را تشکیل میدهد، برای توضیح وحدت وجود عرفانی به رابطه خود و ماهیت ـ مطلق و مقیّد ـ وحدت و کثرت و دو دیدگاه حاصل از دو مقام فنا و بقا میپردازد.
وحدت و کثرت وجود در حکمت متعالیه و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
در باب وحدت و کثرت وجود، دیدگاهها و نظرات متفاوتی در فلسفه و عرفان اسلامی مطرح شده است. این نوشتار، در پی آن است که در یک بحث تطبیقی، این دو دیدگاه را به نحو مبسوطتری تبیین کند. برای نیل به این مقصود و برای روشنتر شدن موضوع بحث، مقاله حاضر ابتدا به طور اجمال اشارهای به دیدگاه منسوب به فلسفه مشاء در این موضوع دارد؛ سپس نظر حکمت متعالیه و پس از آن، دیدگاه عرفان اسلامی را بیان میکند و بالاخره به مقایسه و ذکر نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه میپردازد.
حکایت ناتمام
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود از دیدگاه امام خمینی (ص)
حوزه های تخصصی:
درون مایه این مقاله، پرداختن به ابعاد مختلف یکی از زیربناییترین مباحث عرفانی یعنی وحدت وجود است. ابن عربی، پدر عرفان اسلامی، در اکثر آثار خود به بررسی این مسأله پرداخته و شارحان فصوصالحکم خود را شارحینی بر این مسأله نموده است. وحدت وجود دارای مبانی مختلفی است که میتوان تبیین و تفسیر آنها را هم در فصوصالحکم ابن عربی و هم در تعلیقه امام خمینی(س) بر آن جستجو کرد. نویسنده سعی میکند به ایضاح مبانی دوازدهگانه وحدت وجود بپردازد و در سر تا سر مقاله میکوشد تا تحشیه و پاورقیهای امام خمینی(س) بر متن فصوصالحکم در باب تفسیر وحدت وجود را بیان و مواد آن فقید را روشن نماید.
خدا در بهگود گیتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گیتا که از مهمترین کتابهای دینی هند است، برای نخستین بار به خدای متشخص (personal) در قالب یا تجسد کریشنه اشاره می رود. کریشنه خدای متجلی است. خدای گیتا واحد و متعال است. خداوند دارای دو حال بی صفات (نیرگونه) و با صفات (سه گونه) است. در این کتاب مقدس هندوان به بحث دربارة وحدت وجود نیز پرداخته شده و گفته شده است که بهگودگیتا به آن خدای انتزاعی و عقلانی مورد اعتقاد اوپانیشاد چندان عنایتی ندارد، بلکه به نوعی میان عقیده به خدای غیر شخصی و خدای متشخص جمع می کند. دیده شدن یا دیده نشدن خدا در گفتگوهای قهرمان بهگود گیتا یا تجلی خدا، کریشنه هم آمده است. از دیگر جوانب مهم بهگود گیتا توجه به مشرب مهرورزی است که در این مقال دربارة پیوند مهرورزی انسان با خدا و دیگر انسانها هم سخن رفته است.