مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
وحدت وجود
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۳
61 - 75
حوزه های تخصصی:
از آثار دوانی می توان دو نظریه در باره وحدت و کثرت استنباط کرد. یکی وحدت وجود و کثرت موجود و دیگری، وحدت وجود و وحدت موجود. این فیلسوف مکتب شیراز، در طرحواره فلسفی- عرفانی خویش، نظریه ذوق التاله را تبیین می کند و معنای موجود بودن ممکنات را انتساب آنها به حقیقت وجود می داند. بدین ترتیب است که انتساب، به عنوان اصطلاحی کلیدی در این باب مطرح می شود؛ اصطلاحی که در هر کدام از این الگوها چهره متفاوتی پیدا می کند. آیا مراد از انتساب، همان وجود رابط صدرائی یا تجلّی مطرح در نظام عرفانی است؟ آیا آنچه دوانی از انتساب اراده می کند امری غیر از اضافه اشراقی است؟ در این نگاشته خواهیم دانست که در الگوی نخست، انتساب، غیر از وجود رابط صدرایی و یا نظر عرفاء در باب تجلّی و همچنین، غیر از اضافه اشراقی است. این در حالی است که در دومین الگو، انتساب، دقیقاً همان تجلّی و ظهور عرفاست. در تبیین نظریه ذوق التاله دوانی، دیدگاههای مختلفی شکل می گیرد. نگارنده ضمن دسته بندی این نظرات با تفکیک میان دستگاه فلسفی و عرفانی جلال الدین دوانی، اولا تحلیلی از این اختلاف در عبارات ارائه می کند و ثانیاً با ریشه یابی این گوناگونی در تعابیر، مشکل اساسی را ضعف دستگاه فلسفی دوانی می داند و معتقد است نظام فلسفی او این قدرت و قابلیت را نداشته است که اندیشه عرفانی او را به طور کامل و بدون نقص، مبرهن سازد.
ارزیابی دیدگاه ملا محمدسعید رودسری گیلانی درباره وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
91 - 106
حوزه های تخصصی:
از زمره نوشته های ملا محمد سعید رودسری گیلانی - حکیم قرن یازدهم و دوازدهم قمری و متعلق به مکتب اصفهان – کتاب «رساله توحید» است که در آن، نظریه وحدت وجود را نقد و در خلال آن از ادله توحید و شبهات مربوط به آن و همچنین تعین واجب الوجود بحث کرده است. او هم با عصر حکمای نامداری همچون صدرالمتألهین قرابت دارد و هم با جریان های منتقد مکتب صدرایی همچون مدرسه ملا رجبعلی تبریزی و مانند او نزدیک است. این رساله که نگارندگان این مقاله آن را تصحیح و ترجمه کرده اند، گویا تنها اثر به جای مانده از این حکیم، متکلم و فقیه مکتب اصفهان است. در نگاه کلی، مصنف رساله، منشأ اشتباه صوفیه در قائل شدن به وحدت وجود را خلط میان دو معنای متفاوت مطلق وجود دانسته است و با ذکر اقوالی از حکما و متکلمان، آن را نقد و بررسی کرده است. او در ادامه، لوازم و تبعات اعتقاد به وحدت وجود را نیز ذکر و نحوه تعین واجب الوجود و توضیحات لازم درباره حقیقت مطلق وجود را بررسی کرده است.
بررسی نمادهای «ابدال» در حکایت دقوقی مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
115-142
حوزه های تخصصی:
حکایت دقوقی در مثنوی معنوی مولانا، شرح «واقعه»ای استثنایی و دیدار با اولیاء الله، آن هم در صورت ها و تبدیل های گوناگون، برای عارفی واصل به نام «دقوقی» است. اگرچه برای مولانا جلال الدین بلخی نیز، مانند دیگر ارباب و اصحاب تصوف، رمز و تمثیل اهمیت حیاتی دارد؛ تا آنجا که جهان با آنان به زبان رمزی سخن می گوید و هر چیز در جنب ارزش خارجی خود، معنا و ارزش رمزی نیز دارد، و هرچند در این حکایت، از نخستین صحنه آن تا دم پایانی، رخدادهایی شگرف و نمادین و موضوعاتی عمیق طرح می شود؛ آنچه در این گذار بدان پرداخته شده، تأملی دقیق تر بر صورت های مبدل «ابدال» است تا پیشینه حضور این جلوه ها در فرهنگ و باورهای دیگر ملل و نحل و در پی آن، علل تصویر شدن آن ها در جایگاه نمادهای این واقعه، قدری بیشتر روشن شود. در رویه پژوهشی و مطالعه کتابخانه ایِ این نوشتار و در پیوند با مفاهیم مرتبط با تبدیل های پیاپی جلوه های ابدال، از موضوعات انسان شناسی مولانا، وحدت وجود و نور در دو عالم شهادت و غیب نیز بحث به میان آمده است. بهره گیری مولانا از سه جلوه «نور، درخت و انسان» که اغلب در باور اقوام و ادیان گوناگون، رمز هدایت گری و حیات بخشی و خلیفه اللهی اند، برای تصویرسازی از اولیاء الله، در بستر نگاه ویژه مولانا به جایگاه حقیقی انسان در محضر آفریدگار خویش و چگونگی تلاش او برای دستیابی دوباره به آن جایگاه، از دقایق ظریف و نکات لطیف عرفانی این حکایت است که در کنار دیگر پدیده های خارق عادت و حیرت افزای آن، حکایت دقوقی را بی شک در زمره یکی از تأمل برانگیزترین حکایات اسرارآمیز اندیشه عرفانی ادب ما معرفی می کند.
اعیان، نغماتِ محفل بی رنگند (بررسی تطبیقی تمثیل های وحدت وجود در آثار بیدل و اوپانیشادها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
229 - 324
عرفان اسلامی با عرفان هندی شباهت های زیادی دارد، در این میان اندیشه «وحدت وجود» یکی از شایان توجه ترین مباحث است. اوپانیشادها یکى از مهم ترین کتاب هاى مقدس هندوان است، که درون مایه عرفانى دارد و با زبان رمز و تمثیل بیان شده است. اولین اصل و مبحثی که اساس و بنیان تعلیمات اوپانیشادهاست، مبحث وحدت وجود است، بیدل دهلوی نیز که یکی از شیفتگان اندیشه وحدت وجود است، هرچند تأثیرپذیری وی از اندیشه «وحدت وجودی» ابن عربی غیرقابل انکار است، ولی نظر به این که بیدل تمام عمر خود را در میان هندوان سپری کرده است، قطعاً در تعالیم عرفانی خود از اندیشه های هندی نیز تأثیر پذیرفته و تمثیل هایی را که اوپانیشادها برای تبیین و تشریح اندیشه وحدت وجود بیان کرده، در آثار خود منعکس کرده است. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی تطبیقی تمثیل های مشترک وحدت وجود در اوپانیشادها و آثار بیدل پرداخته است. حاصل پژوهش نشان می دهد که هرچند تمثیل های وحدت وجود در آثار بیدل دهلوی، بسیار زیاد است، ولی در این میان، تمثیل های آب و مظاهر آن، آینه و تصویر، سایه و آفتاب، هسته و درخت، خواب و بیداری، رنگ و بی رنگی، نفس و صوت و نطق، از جمله تمثیل های مشترک وحدت وجود در اوپانیشادها و آثار بیدل است.
بررسی دیدگاه استیس درباره وحدت وجود در عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
118 - 143
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برآنیم به بررسی نظریه «وحدت وجود» از دیدگاه استیس و عرفای اسلامی بپردازیم. نخست نظر عرفای اسلامی را درباره وحدت وجود بیان کرده و، سپس، نظر استیس را در این باره آورده و، در پایان، به مقایسه بررسی و نقد سخنان ایشان پرداخته ایم. عرفای اسلامی برخلاف بیان استیس، که آنها را دوگانه انگار همراه با گرایش های یگانه انگاری و کم و بیش وحدت وجودی می داند به یقین، قایل به وحدت وجودند. و این همان است که استیس در شطحیه وحدت وجود بیان می کند؛ «یکسانی در عین نایکسانی خدا و جهان» در بیان استیس همان «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» عرفای اسلامی است. تفاوت این نظرگاه ها تنها در نحوه بیان و عمق درک مطلب و، در نتیجه، چگونگی توجیه وحدت و کثرت می باشد که استیس، به سبب عدم درک عمیق این مطلب، آن را حکمی متناقض نما و، البته، قابل توجیه می شمارد. وی حوزه عرفان را بیرون از حوزه منطق و، لذا، فراذهنی و فراعقلی معرفی می کند، در حالی که عرفای اسلامی نه تنها «وحدت وجود» را خارج از حیطه منطق و برهان ندانسته اند بلکه با جرئت تمام آن را برهانی و قابل توجیه می دانند
تشبیه و تنزیه از دید متکلمین مسلمان با تکیه بر فرازهایی از نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال نهم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
113 - 132
حوزه های تخصصی:
یکی از فروعات مبحث اسماء و صفات الهی، صفات خبری است. صفات خبری از نظر متکلمین، اصطلاحاَ به صفات الهی که از طریق خبر، یعنی قرآن و حدیث رسیده، اطلاق می شود. گرچه ذکر صفات خبری لزوماَ به معنای صدور از جانب وحی و یا مفسران معصوم الهی نیست، بلکه این صفات می تواند با مفاد فطری بشر و عقل مستقل، مطابقت داشته باشد. بعد از رحلت پیامبراکرم ( ص )، جامعه مسلمین به دلیل تخطی از تفسیرهای معصومین [علیهم السلام ] در فهم و گزارش از صفات خبری، چنددسته شدند: 1- تشبیه گرایان: اشاعره، کرامیه و اخباریون؛ که صفات الهی را بدون تأویل می پذیرفتند و دخالت عقل را در آن منع می کردند؛ 2- تشبیه در عین تنزیه: عرفا و بعضی فلاسفه نظیر "ملاصدرا"؛ معتقد بودند چون خداوند ذاتاَ واحد است، منزه و چون در قالب صفات مخلوقات متجلی می شود، مشبه است؛ 3- تأویل گرایان شیعه و معتزله؛ که معتقد بودند خداوند از همه شؤون امکانی و نقصانی منزه است و صفات خبری را تأویل می کردند. همین معنا صحیح است؛ چون این نظریه از طریق وحی بیانی به پیامبر اکرم (ص) رسیده، و از طریق احادیث ایشان و اوصیاء طاهرین اشان به مردم ابلاغ شده است. از آنجاکه نظریه وحدت وجود در تعارض با «تنزیه مطلق حق» است و خود وحدت وجود از نتایج اصالت و تشکیک وجود است، بنابراین ابتدا اصالت وجود، سپس اشتراک معنوی، بعد تشکیک و در آخر وحدت وجود مورد بررسی و نقد قرار می گیرد. در پایان پژوهش نیز خاطر نشان خواهیم داد که نظریات وجودی حکمت متعالیه، در تعارض با «تنزیه مطلق حق» است. سپس پیشنهاد داده شد تا به جای نظریات وجودی ذکرشده، نظامی دیگر جایگزین شود تا بهتر بتواند معنای تنزیه مطلق را که برگرفته از معارف اهل بیت است، تبیین نماید.
استعاره وجود به مثابه امر سیال در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
187 - 205
حوزه های تخصصی:
در نظریّه شناختی استعاره، ادراک مفاهیم انتزاعی به واسطه استعاره های مفهومی میسر می شود به گونه ای که با حذف این استعاره ها، بخش بزرگی از معنای این مفاهیم نیز از دست می رود. با فرض پذیرش این نظریه، وجود به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم در فلسفه ملاصدرا نیز به واسطه استعاره های مفهومی گوناگونی فهم می شود. استعاره «وجود به مثابه امر سیال» ویژگی های جسم سیال را به وجود در الهیات نگاشت می شود. جسم سیال قادر به شکل حفظ خود نیست و به شکل ظرف خود در می آید و همچنین جسم سیال پیوسته و یکپارچه به نظر می رسد. این دو ویژگی در مفهوم سازی وحدت وجود نقش بسزایی دارد. همچنین در دیدگاه وحدت وجودی، خلق عالم ممکن با دو اصطلاح سریان و انبساط وجود توصیف می شود. دو اصطلاح مذکور نیز ریشه در فهم وجود به مثابه امر سیال دارد. استعاره مذکور هم در نظریه وحدت تشکیکی وجود به عنوان دیدگاه متوسط ملاصدرا و هم در نظریه وحدت شخصی وجود به عنوان دیدگاه نهایی او مورد استفاده قرار گرفته است.
غیاث الدین منصور دشتکی میان دو راهی وحدت شهود و وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
207 - 223
حوزه های تخصصی:
از میان مخالفان نظریه «وحدت وجود»، برخی کاملاً آن را رد کرده و برخی دست به تأویل آن زده اند. غیاث الدین منصور دشتکی از جمله کسانی است که سخنان عرفا را به وحدت شهود تأویل کرده است. به این معنا که سالک به مراتبی می رسد که از ماسوی الله غافل می گردد. اما با وجود این، برخی از سخنان و عباراتش بیانگر وحدت وجودند. با بررسی آثار وی این نتیجه حاصل آمد که نظریه غالب وی وحدت شهود است. اما سردرگمی وی میان وحدت شهود و وحدت وجود معلول عواملی، از جمله: تمایز قائل نشدن میان نظریات مختلف، اثرپذیری از مجادلات و مخالفت های میان خود و جلال الدین دوانی و تلاش برای مقابله با جهله صوفیه و صوفی نماهای زمان خود تشخیص داده شد.
بسط حقیقت وجود در عرفان نظری و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک نظریه وحدت شخصی حقیقت وجود را می توان از تأثیرگذارترین نظریه ها در عرصه عرفان نظری و ادبیات عرفانی و فلسفه صدرالمتألهین شیرازی برشمارد. این دیدگاه با تکیه بر شهود عرفانی، چشم انداز جهان هستی را این گونه ترسیم می نماید که تنها در جهان هستی یک واقعیت است که خود را در تعینات و صورت های گوناگون نمایان ساخته است. پذیرش و هضم چنین نگرشی از سوی عقل آدمی که از طریق تجزیه و مرزبندی میان واقعیت ها به آنها آگاهی یافته و آنها را از یکدیگر بازمی شناسد، کاری ناممکن می نماید. دیدگاه وحدت وجود در صورتی قابل فهم و مقبول می افتد که بتواند تبیینی روشن از فرآیند بسط حقیقتی واحد را ارایه نماید. این نوشتار در ابتدا به بازخوانی چنین فرآیندی پرداخته و مفاهیم کلیدی (تعین، تجلی، اعیان ثابته و ...) در آن را معرفی و در پایان پاره ای از نتایج هستی شناسانه و معرفت شناسانه آن را رصد خواهد نمود.
تبیین کثرت و وحدت وجود در اندیشه عین القضات همدانی بر اساس طور عقل و طور ورای عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آرای عین القضات همدانی در وجودشناسی دو تلقی کثرت وجود و وحدت وجود قابل استنباط است. تلقی اول در جایی مطرح می شود که وی برای اثبات وجود واجب، وجود را به قدیم و حادث تقسیم می کند. لازمه این تقسیم، پذیرش کثرت در وجود است؛ اما تلقّی دوم آنجا مطرح می شود که وی هستی را منحصر در وجود حق می کند و او را یگانه مصداق حقیقت وجود می داند. در این تلقّی، کثرات هیچ شأنی جز مظهر بودن حق نداشته و ذاتاً معدوم اند. از این رو، رابطه حق با آنها نه ارتباط دو وجود با یکدیگر بلکه رابطه ظاهر با مظهر بوده و در نتیجه غیریت و کثرت در وجود نفی می شود. امّا با توجه به تمایزی که عین القضات بین طور عقل و طور ورای عقل قائل می شود، می توان کثرت وجود را ناظر به طور عقل و وحدت وجود را ناظر به طور ورای عقل دانست، یعنی او از حیث معرفت شناختی به دو نحو سخن می گوید نه از حیث وجودشناختی.
مطالعه تطبیقی استقلال مفهومی وجود رابط در ملاصدرا و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه ذهن و خارج از مهم ترین مسائل فلسفه است، انحای وجود در خارج، منشأ تحقق حکایات و تصورات ذهنی است. در اندیشه ملاصدرا موجود فی نفسه محکی وجود محمولی است و موجودات رابط از استقلال تصوری و مفهومی بی بهره اند. اسپینوزا نیز تصور استقلالی از صفات و حالات را بدون لحاظ جوهر ممکن نمی داند. به نظر او، حالات استقلال مفهومی نداشته و حتی در مقام تحقق معرفت تصوری خویش نیز در پرتو جوهر لحاظ می شوند. در این مقاله با روشی تحلیلی، دیدگاه این دو فیلسوف را در این مسئله مورد مطالعه تطبیقی قرار داده، ضمن تبیین همگرایی و تشابه دیدگاه آن ها، اختلاف نوعی را به مثابه موضوعی مشترک در فلسفه تطبیقی معرفی نموده و نشان داده ایم که صدرا و اسپینوزا چگونه از رهگذر این تلقی به لوازم دیگر این نگرش رهنمون گردیده اند.
پارادایم اخلاق زیست محیطی در تفکر وحدت وجودی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"امروزه مطالعه پیرامون اخلاق زیست محیطی بعنوان بخشی از اخلاق کاربردی از چنان اهمیتی برخوردار است که نظریه پردازان این حوزه را به تلاشی مضاعف جهت ارائه مدل های گوناگونی برای تعامل دو سویه بین انسان و طبیعت وا داشته است. در این بین نظام عرفانی ابن عربی- هر چند بصورت غیر مستقیم – با تمسک به اصل حاکم بر آن یعنی ""وحدت وجود "" و دیگر مولفه های ساختاری آن و نیز تاکید بر نقش انسان به عنوان حد واسط بین طبیعت و ماوراء طبیعت می تواند الگویی جامع و سیستماتیک در حل بحران های زیست محیطی به بشریت ارائه دهد. در پرتو نظریة وحدت وجود همة موجودات تجلی و مظهری از مظاهر الهی تلقی شده و همة ویژگی ها و کمالات وجودی از قبیل علم،ادراک و قدرت را دارا هستند. هدف این پژوهش پرداختی جدید به مسأله اخلاق زیست محیطی با استفاده از مبانی عرفانی ابن عربی است. از جمله نتایج این پژوهش می توان به تحلیل اخلاق زیست محیطی با استفاده از روش عرفانی و نیز ارائه الگویی نوین جهت مواجهه با مسائل و مشکلات جدید دنیای معاصر اشاره کرد. "
نقش زنان صوفی در شکل گیری نظریه وحدت وجودی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از محی الدین ابن عربی، به عنوان یک وزنه سنگین در عرفان و تصوف یاد می شود. مطابق مطالعات انجام شده در احوال مردان و زنان صوفی قبل از ابن عربی، حضور بانوان صوفی در سیر تحول روحانی و سلوک او تعیین کننده بوده که ندرتا به آن پرداخته شده است، بانوانی مانند رابعه عدویه (وفات: 135 تا180ه ق) که آغازگر تصوف عاشقانه بود (حلبی، 248:1376). این مقاله عامل اصلی ومحصول تاثیرگذاری ایشان را در سیر معنوی و فکری شیخ اکبر بیان می کند. در این مقاله به حضور زنان صوفی در کنار ابن عربی و نقش ایشان در شکل گیری دوره مهمی از تاریخ تصوف وعرفان که توسط شیخ اکبر رقم خورده است، پرداخته می شود. حضوری که حاصل آن شهود زن به عنوان برترین جلوه حضور خداوند، شکل گیری تئ وری وحدت وج ودی عرفانی شی خ اکبر که بیانگر سلوک عاشق انه و وحدت م یان عاش ق و معشوق است، می باشد. این سلوک توحیدی عرفانی با حضور زن به اوج خود می رسد.
عرفان در اندیشة ابن طفیل
حوزه های تخصصی:
ابن طفیل در رسالة حی بن یقظان - که شرح زندگی انسانی فرضی است که در جزیره ای نزدیک به خط استوا وجود و تکامل می یابد - سیر تکاملی انسان از مرتبة حسی به مرتبة عقلی و سپس شهودی را به تصویر می کشد. از دیدگاه ابن طفیل، اگر چه محصول عقل و شهود یکسان است، اما معرفت شهودی دارای وضوح و شفافیت و بالتبع، لذتی عظیم و شگرف است. از منظر وی؛ دست یابی به معارف شهودی جز از طریق سلوکی معنوی میسر نیست و حی بن یقظان به عقل و فطرت خود، اصل ضرورت سلوک و چگونگی سلوک را درمی یابد. بر این اساس، سالک پس از طی درجات سلوکی، وحدت را می یابد، اما ابن طفیل توجه می دهد که این وحدت، وحدتی در مقابل کثرت نیست؛ زیرا این نوع وحدت از اوصاف اجسام است، بلکه عارف در شهود خود، با حقیقتی فراتر مواجه است، که توصیف آن به قالب عبارت در نمی آید. در نهایت نیز ابن طفیل به بررسی رابطة این حقایق مشهود با شریعت می پردازد.
غزالی در کشاکش وحدت و تشخّص(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
55 - 77
حوزه های تخصصی:
در برداشت از مفهوم خدا میان متفکران مسلمان با طیف گسترده ای از «نگاه شخص وار» در میان اشعریون تا «اندیشه وحدت وجودی» در میان فیلسوفان و عارفان مواجه هستیم. غزالی در دو دوره مختلف فکری اش، دو اندیشه کاملاً متفاوت از مفهوم خداوند ارائه داده است. در واقع ما در اندیشه غزالی شاهد یک کشاکش درونی میان دو طیف تفکر یعنی تشخص وجود و وحدت گرایی هستیم. غزالی از یک سو به عنوان متفکری راست کیش در سنت کلامی اشعری، مفهومی از خداوند و صفات او مطابق با کلام اشعری ارائه می دهد، ولی همو پس از تطور فکری و تجدیدنظر در برخی اندیشه هایش، از نگاه صرف کلامی و اشعری به نگاه وحدت وجودی عارفان متمایل شده است. وی با تحلیلی افلاطونی، مفهومی وحدت وجودی از خداوند ارائه می دهد. این تغییر نگاه افزون بر آنکه بر نگاه های عارفان و فیلسوفان بعدی اثر گذارده است، نشان می دهد که هر چه نگاه یک متکلم یا فیلسوف متأله به ذوق عرفانی نزدیک تر شود، از درک شخص وار از خدا فاصله گرفته و به برداشت وحدت وجودی از مفهوم خدا نزدیک تر خواهد شد و این تغییر در دیگر اندیشه های متفکر نیز اثر خواهد داشت.
پیوند فروهر و وحدتِ وجود
حوزه های تخصصی:
در این بررسی با پرداختن به تعریف و تعبیر عرفا از وحدت وجود از یک سو و نگرش به پرتو اهورایی موجودات یعنی فْرَوَهر و نیز نفخهٔ الهی مورد اشارهٔ قرآن کریم از سویی دیگر، تلاش خواهد شد برآیندی پیش رو قرارگیرد که نخست، وحدت وجود همیشه، چه پیش از اسلام و چه پس از آن، در این سرزمین مطرح بوده و وجودِ فروهر یا نفخهٔ الهی، به نوعی در ساختار منش خداجویانه عرفا موثر بوده است. این جستار با تعریف و ریشه شناسی واژهٔ فروهر، آغاز و سپس با تعریف و برداشت از وحدت وجود نزد عرفا و برداشت قرآنی عالم ذرّ و ارائه برداشت حکمت اشراق از این موضوع، پیگیری و با رجوع به ادبیات پربار این سرزمین نمونه هایی از بازخورد این نگرش به دست داده می شود.
تلقی ابن عربی از "زمان" در کتاب الفتوحات المکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
203 - 230
حوزه های تخصصی:
مفهوم زمان علیرغم اینکه مفهومی ساده و روشن به نظر می رسد در عرصه تأملات عقلانی از مقولاتی پیچیده و نزاع بر انگیز بوده است. آیا تنها با حضور آدمی است که زمان مطرح می گردد و در نتیجه زمان تنها در ذهن آدمی وجود دارد ؟ به فرض وجود زمان در جهان خارج آیا وجودی جدا از دیگر موجودات دارد و یا از اوصاف آنهاست؟ در همان فرض آیا زمان به بعضی از مراتب هستی مربوط می شود یا همه آنها را در بر می گیرد؟ پرسش هایی از این دست در نظریه پردازی فیلسوفان و متکلمان و عارفان پاسخ های گوناگونی یافته است. "زمان " دردیدگاه برجسته ترین عارف مسلمان؛ محیی الدین ابن عربی، تصویری دیگر یافته است. وی بر اساس روش خاصی که در کشف حقیقت برگزیده است و با تکیه به برخی از پیش فرض های هستی شناسانه ،با سرلوحه قرار دادن برخی از آیات قرآن و سخنان نبوی بر این باور است که زمان یا دهر همان تجلیات بی پایان خداوند در قالب اسماء الاهی است که لحظه به لحظه به صورت سلسله مراتبی در تمامی مراتب هستی می گسترد. هدف اصلی مقاله حاضر ارایه "روایتی توصیفی- تحلیلی" از دیدگاه ابن عربی است که بر محور آنچه که در کتاب الفتوحات المکیه آورده تنظیم گردیده است .
اصطلاحات و نمادهای کلیدی مکتب ابن عربی در آثار منثور عزیزالدین نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عزیزالدین بن محمّد نسفی (ف حدود 700ق)، از شاگردان سعدالدین حمویه، عارفی بنام در قرن هفتم هجری است که آثار متعددّی در حوزه نثر عرفانی فارسی بر جای گذاشته است. وی از طریق سعدالدین حمویه با تعالیم مکتب عرفانی ابن عربی و سبک استدلالی-رمزی او آشنا شده و در آثارش اغلب مفاهیم کلیدی عرفان نظری ابن عربی از قبیل وحدت وجود، اعیان ثابته، حقیقت محمدیه، فیض اقدس و مقدس و حضرات خمس را با زبان ادبی و با کاربرد نمادها تبیین کرده است. وی هم چنین با تأکید بر مفهوم انسان کامل ترکیباتی نظیر معجون اکبر، اکسیر اعظم، جام جهان نما، آیینه دو گیتی و تریاق بزرگ، مصر جامع و بلد اعظم را درباره انسان کامل به کار برده است. این تحقیق با روش کتابخانه ای و بر اساس تحلیل محتوا و استخراج اصطلاحات و نمادهای مرکزی در عرفان ابن عربی و سپس بررسی تطبیقی آن ها در آثار عزیزالدین نسفی صورت گرفته است.
امکان، مراتب و غایت معرفت مبتنی بر ادراک زیبایی در نظام معرفتی فخرالدین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
253 - 282
حوزه های تخصصی:
در نظام معرفتی فخرالدین عراقی تلقی وحدت وجودی از خلقت عالم به شکل ستایش زیبایی های جهان اعیان به مثابه تجلیات حسن الهی ظاهر می شود. این مقاله با هدف تبیین معرفت شناختی ادراک زیبایی در اندیشه عراقی، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ابتدا به تبیین جایگاه زیبایی در نظام فکری وی می پردازد و سپس مراتب و غایت ادراک زیبایی را در این نظام بررسی می کند. از جمله یافته های پژوهش این است که در نظر عراقی ادراک زیبایی محسوس، امکان و زمینه و شرط لازم برای معرفت حقّ در تجلیات گوناگون آن و سلوک معرفت شناختی به سوی اوست. تلقی زیبایی محسوس به مثابه تجلی حسن الهی با عنایت حقّ و جذبه ای از سوی او آغاز می شود و طی مقامات سلوک و در نهایت وصال و بقا باز با عنایت و جذبه برای کامل ترینان محقق می گردد. سیر در مراتب معرفت شناختی که در نظر عراقی همان احوال و مقامات عشق به حقّ و رؤیت او در تجلیات گوناگون است، مساوق و همزمان با استحاله و فرا رفتن در مراتب وجودی است.
کیفیت حصول کثرات در بستر وحدت ِ وجود محی الدین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود عارف یک ترکیب اضافی است که در آن مضاف (وحدت) عین مضاف الیه (وجود) است، نه امر زاید بر آن. و چون وجود مورد نظر یک وجود شخصی و منحصر (ذات واجب الوجود بالذات) است، وحدت مورد نظر عین ذات است. از دو روش می توان اثبات کرد ابن عربی معتقد به وحدت وجود است. اول، تصریحات و تمثیلات ابن عربی؛ دوم، تصریحات مخالفان او. از لوازم و فروعات وحدت وجود این است که یک وجود کل هستی را پر کرده و مصداق بالذات وجود است. از این رو، مخلوقات مصداق بالذات وجود نیستند. همچنین حق به نحو احاطی از خلق، متمایز است و نیز اتحاد ذات حق با مخلوقات و یا حلول حق تعالی در مخلوقات نفی می شود؛ زیرا حلول و اتحاد در جایی مطرح است که دو وجود باشد. این در حالی است که بر اساس مبنای عرفانی در کل هستی فقط یک وجود است و مابقی شئون او هستند. البته این به معنای نفی کثرات، نیست بلکه همه کثرات، واقعیت خود را به نحو تقییدی و نه تعلیلی، از متن وجود حق می گیرند و با وجود حق تحقق می یابند. هچنین باید توجه داشت چون ذات حق نمی تواند با اشیا، نسبت ایجاد برقرار کند، باید به تعین اول و تعین ثانی تنزل یابد تا اشیا ایجاد شود. به این شکل که اسماء و صفات در مقام ذات، مانند اسماء و صفات در تعین اول مندمج اند، اما در مقام ذات قابلیت ایجاد وجود ندارد، ولی در تعین اول با اینکه ایجاد صورت نمی گیرد، ولی قابلیت ایجاد وجود دارد. همین قابلیت ایجاد در تعین اول، زمینه کثرت علمی تفصیلی در تعین ثانی را به وجود می آورد. و این کثرات علمی، اسماء و صفات در تعین ثانی منشأ کثرات خلقی می شوند.