مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
وحدت وجود
حوزه های تخصصی:
نظریه وحدت شخصی وجود، اساس هستی شناسی عرفانی است، از اینرو گروهی از محققین اهل عرفان در مقام تبیین و دفاع از عقیده خویش به اثبات برهانیِ این نظریه اقدام نموده اند. حکیم و عارف معاصر، علامه طباطبایی نیز در آثار خود به اقامه براهینی در اثبات این مدعا پرداخته است. ازجمله این براهین، برهانی است که در آن از طریق واکاویِ برهان حکمای متألّه مبنی بر وحدت سنخی وجود و تشکیکی بودنِ آن، مدعای عرفا مبنی بر وحدت شخصی وجود به اثبات رسیده است. این برهان از حیث روش استدلال و همچنین پرداختن به فروع و نتایجِ گوناگون مطلب، بویژه روشن ساختن نسبت میان نظریه عارف و نظریه حکیم، بدیع و قابل توجه است. مقاله حاضر پس از تقریر هر یک از دو نظریه، به تبیین و تحلیل برهان مذکور پرداخته و برخی از نتایج متفرع بر آن را مورد بررسی قرار میدهد.
«وحدت وجود»، «وحدت شهود» و سخن گفتن از خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مباحث در فلسفه، کلام و عرفان اسلامی، بحث سخن گفتن از خداست. در این رابطه، «وحدت وجود» و «وحدت شهود» بعنوان دو نگرش به نحوه ارتباط بنده سالک عارف با خداوند و سخن گفتن از وی مطرح گشته اند. هر یک از ایندو دیدگاه نمایندگانی در سنت عرفان اسلامی داشته و هر کدام معتقدات خاصی در باب وحدت عارفانه دارند. در این نوشتار، ابتدا با طرح نظریه وحدت وجود (بر پایه آراء ابن عربی) و سپس وحدت شهود (بر اساس دیدگاه علاءالدوله سمنانی)، اختلاف آنها در باب وحدت مورد بحث قرار گرفته و سپس مفهوم «خدای متشخص» بعنوان یکی از استلزامات و معتقدات نظریه وحدت شهود، در مقابل خدای مطلق وحدت وجود، بررسی خواهد شد.
رابطه وجود با ماهیت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع رابطه وجود با ماهیت در حکمت متعالیه در مباحث اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت مطرح شده است. ملا صدرا در اینباره با دو زبان یا با دو شیوه بیان مطلب کرده است. او از یکسو میگوید وجود بالأصاله و بالذات تحقق دارد و ماهیت بالعرض و بواسطه وجود تحقق پیدا میکند و با وجود متحد است، اما از سوی دیگر معتقد است تنها «وجود» تحقق عینی دارد و ماهیت هرگز پا به عرصه وجود نمیگذارد و فقط یک امر اعتباری محض است که عقل از وجود انتزاع میکند. این دو تعبیر ظاهراً متباین، موجب سر در گمی پژوهشگران گردیده است. از اینروی برخی او را به تناقضگویی متهم کرده و برخی دیگر کوشش نموده اند تا این تعارض را بگونه یی توجیه کنند. با مراجعه به مجموعه آثار ملا صدرا روشن میگردد که در این دو تعبیر هیچگونه تعارضی وجود ندارد؛ جایی که ملا صدرا میگوید وجود بالذات و ماهیت بالعرض تحقق دارند منظورش ماهیت موجود است و آنجا که موجودیت و تحقق ماهیت را نفی میکند مراد ماهیت جدا از وجود است. ما در این مقاله کوشش کرده ایم با استناد به آثار خود ملا صدرا این مطلب را مدلّل کنیم.
بررسی و نقد دیدگاه فیاض لاهیجی درباره وحدت وجود عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود یکی از مهمترین مسائل عرفان نظری است که عرفا تلاش بسیاری برای تبیین آن با توجه به مبانی عرفانی نموده اند. با وجود این، مسئله اساسی تبیین برهانی این نظریه عرفانی است. فیاض لاهیجی، یکی از برجسته ترین متکلمان و فلاسفه شیعی، نخست اشکالاتی را با توجه به مبانی فلسفه مشائی بر نظریه وحدت وجود وارد کرده، سپس آن را همان وحدت تشکیکی وجود در حکمت متعالیه دانسته و در نهایت به نقد فلسفی کلامی نظریه محقق دوانی در اینباره پرداخته است. پژوهش حاضر نشان میدهد که انتقادات لاهیجی به دیدگاه وحدت وجود ناشی از غفلت وی نسبت به مبانی عرفانی بوده و تشکیک وجود با وحدت آن در نظر عارفان متفاوت است، بنابرین نمیتوان وحدت وجود را همان تشکیک وجود دانست. نظریه دوانی نیز ناشی از مغالطه اشتراک اسم میان اصطلاحات عرفانی با فلسفی و کلامی است.
بازخوانی عرفانی نسبت میان وجود و کمالات در مشرب فلسفی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
321 - 345
حوزه های تخصصی:
همه مشربهای فلسفی در جهان اسلام، به کمال حق تعالی و نقصان سایر موجودات حکم کرده و تنها خداوند را عین الکمال و کل الکمال می دانند. اما صدرالمتألّهین شیرازی بر این باور است که هر موجودی عین کمال است و هیچ کمالی از هیچ موجودی قابل سلب نیست. نظر ملاصدرا با دو گونه تفسیر از جانب شارحان حکمت صدرایی روبرو شده است؛ تفسیر اول این است که اگر چه همه موجودات، واجدِ همه کمالات هستند اما نحوه کمالات در آنها متفاوت و به صورت تشکیکی است. تفسیر دوم با انکار این تفاوت تشکیکی و با این ادعا که هر موجودی واجد همه کمالات است و هیچ کمالی از هیچ موجودی قابل سلب نیست، تمایز آنها را در کمون و بروز کمالات می داند، نه وجدان و فقدان آن. تفسیر اول با نظامِ تشکیکی وجودی سازگار است و تفسیر دوم با نگاه وحدت وجودی و تشکیک در مظاهرِ وجود سازگاری بیشتری دارد. در این نوشتار – که با روش اسنادی و تحلیل منطقی فراهم شده است - با ابطال تفسیر اول به اثبات تفسیر دوم پرداخته می شود و در ضمن آن توجیه برخی از معاصران برای آشتی میان این دو تفسیر مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
سیمای پیش سقراطیان در آیینه ی اندیشه های صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرحوم صدرا، احترام علمی ویژه ای برای حکمای یونانی پیش سقراطی قائل بوده است. تا جایی که از آنها به گشایندگان درب های حکمت الهی و ... تعبیر می کند. صدرا حکمت را مختص به علوم برگرفته از دین انبیاء علیهم السلام می داند و از حکمایی نام می برد که آنها را دارای حکمت مطلق و پایه گذاران حکمت می داند که بر اثر زهد و صفای باطن از عالم محسوس برکنده ا ند و متشبه به اخلاق باری تعالی شده اند. همه آنها معتقد به حدوث عالمند. او نام 8 تن از بزرگان حکمت را ذکر می کند و قائل است که آنها به حقیقت رسیده اند و نظرشان در باب حدوث و فنای عالم منطبق بر نظر پیامبران است. او بیان می کند که حکمای یونان 8 نفرند. سه نفر آنها که ملطی اند عبارتند از تالس، انکسیمانس و آغاثاذیمون و پنج تن آنها یونانی اند، انباذقلس، فیثاغورس، سقراط، افلاطون و ارسطو او تا حدی آنها را حکیم می داند که بیان می کند که به واسطه این حکما، انوار حکمت در عالم تابیده شده و علم ربوبی در دلها منتشر شده است و آنها حکمت را به وسیله نور نبوت فراگرفته اند. آنها قائل به وحدانیت خداوند و احاطه علمی الهی به اشیاء هستند و به کیفیت صدور موجودات و چگونگی تکوین عالم می پردازند. در این مقاله، ما به بررسی و تحلیل جنس مواجه ی مرحوم صدرالمتالهین با باورهای حکمای پیش سقراطی پرداخته ایم. هدف اصلی و نهایی ما، نه یک بررسی صرف و ساده ی انطباق و یا عدم انطباق، که استنتاج اصول محوری و ویژگی های اساسی نوع برخورد خاص صدرا با «دیگریِ فیلسوف» است.
مبانی وحدت وجود در اندیشه هراکلیتوس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۹
55 - 74
حوزه های تخصصی:
دریافت مفهوم وحدت و تلاش برای بازگرداندن کثرات عالم به امری وحدت بخش در فلسفه، تلاشی دیرینه است که سابقه آن را می توان تا فلسفه یونان باستان به ویژه در فلسفه هراکلیتوس پی گرفت. وحدت در اندیشه او با آنچه پیشینیان او از وحدت دریافتند، متفاوت است. نگاه او به «آرخه» گذری است از ماده به امر غیر مادی؛ مظهر این امر «لوگوس» است. لوگوس، وحدت بخش امر مادی و غیر مادی و کلّ هستی است. در جهان اسلام نیز نظریه وحدت وجود مورد توجه عرفا و در رأسشان ابن عربی بوده است؛ اما ملاصدرا اولین فیلسوفی است که این نظریه را به صورت استدلالی و عقلانی در نظامی فلسفی عرضه می کند. هراکلیتوس و ملاصدرا تلاش می کنند تصویری وحدت وجودی از عالم هستی نشان دهند. نظرات هر دو فیلسوف در عین اختلاف، دارای نقاط اشتراک نیز می باشند. این مقاله در صدد بررسی مبانی وحدت وجود در اندیشه این دو فیلسوف است و به مقایسه نقاط اشتراک و اختلاف این دو اندیشمند می پردازد.
تحلیل انتقادی دیدگاه ابن تیمیه در باب وجود شناسی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
63 - 92
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به ارزیابی دیدگاه ابن تیمیه در باب وجود شناسی عرفانی می پردازد؛ از زمان طرح نظریه وحدت وجود در آثار ابن عربی، چیزی نگذشته بود که ابن تیمیه عَلَم تکفیر قائلان آن را در جامعه اسلامی برافراشت، لذا ابن تیمیه از اولین مخالفان و منتقدان آموزه وحدت وجود به حساب می آید؛ در این نوشتار که با روش توصیفی تحلیلی تلاش گردید بستری علمی برای نقد اندیشه های وی در موضوعات عرفانی فراهم شود. ابتدا نظرات و انتقادات ابن تیمیه به صورت تفصیلی درباب وجودشناسی عرفانی بیان گردیده سپس این انتقادات مورد ارزیابی شده اند. ابن تیمیه وحدت وجود را همان اتحاد و حلول می داند و تمام اشکالات خود را بر همین رویه پیش می برد؛ در حالی که نظریه وجودشناسی عرفانی دارای مبانی، اصول و لوازم است. ابن تیمیه بدون توجه به زبان عرفان و مبانی آن با رویکرد ظاهرگرایانه به نقد وحدت وجود پرداخته است.
تأثیر مکاشفات عرفانی ابن عربی بر اندیشه های حکمی ملاصدرا(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی سال ششم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
129-164
حوزه های تخصصی:
بسیاری از نوآوری های ملاصدرا در حکمت متعالیه، همچون "اصالت وجود"،"تشکیک در وجود"،"وحدت وجود"،"اصل علیت"،"حرکت جوهری"،"حدوث و قدم عالم" و"معاد جسمانی و روحانی" رنگ و بوی مکاشفات عرفانی دارد. بررسی هر یک از این مسائل مهم، تأثیرگذاری مکاشفات عرفانی ابن عربی را بر اندیشه های حکمی ملاصدرا به خوبی نشان می دهد. در جای جای آثار و نوشته های ملاصدرا، سخنان ابن عربی به عنوان مؤید بیان می شود.مهم ترین تحول فکری ملاصدرا فروگذاردن نظریه اصالت ماهیت، و اثبات اصالت وجود است. این تحول فکری و گرایش او به اصالت وجود، وام دار عوامل گوناگونی بود که بیشتر این عوامل به جنبه های مختلف عرفان و شخصیت های عرفانی هم چون ابن عربی بازمی گردد.دیدگاه فکری و مشرب ذوقی ملاصدرا، در مسئله وحدت وجود و عدمی بودن ممکنات، به مکاشفات ابن عربی بسیار نزدیک است.البته اثبات مراتب مختلف هستی در مقام بحث و تعلیم، با مسئله وجود و موجود منافاتی ندارد.ملاصدرا قائل به وجود ذهنی است و برای اثبات آن از سخنان ابن عربی بهره می برد. وی در مسئله حرکت جوهری، نخست در برابر مخالفان برهان می آورد و سپس به آیات قرآن استناد می کند؛ آن گاه سخنانی از ارسطو نقل کرده و سرانجام برای تأیید مطالب خود نمونه هایی از ابن عربی می آورد.این موارد نمونه هایی از تأثیرگذاری ابن عربی بر اندیشه های فلسفی عرفانی ملاصدرا است که در این مقاله مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد.
بررسی و تحلیل تمثیل های تعلیمی وحدت وجود و تجلّی در شرح رباعیّات جامی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که بر مبنای کارکرد تمثیلات تعلیمی در شرح رباعبّات جامی - که رساله ای در شرح وحدت وجود و آرای ابن عربی است- سامان یافته و موضوع با تکیه بر جنبه تعلیمی آن در ترازوی بحث و نظر سنجیده شده است. ابتدا درباره تمثیل؛ وحدت وجود و تجلّی به کوتاهی توضیحاتی داده شده، سپس تمثیل های موجود در متن، در زیر هشت بخش جداگانه شامل تمثیل «نور و خورشید، آتش، آیینه، شیشه، جریان آب، دریا و بحر، حروف و اعداد» طبقه بندی و تشریح و توضیح شده است و در پایان جمع بندی و نتیجه گیری مباحث صورت گرفته است.
دگرگونی ونوگرایی تمثیل درنظریه وحدت وجود و وحدت شهود (با تکیه بر از آثار سنایی و فخرالدین ابراهیم عراقی)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه و اندیشه عرفای بزرگ در هر طبقه یا مسلک عرفانی در مواجهه با مسائل معرفتی و ارتباط انسان با پروردگارو جهان هستی، در اعصار و ازمنه، با هم متفاوت بوده است. هر یک از نگرش های فکری – عرفانی تحلیل خاصی از معرفت داشته، برای بیان مواجید عرفانی خود، به طور خاص، از روش نوشتاری منحصر به فرد و یا با یک اندیشه ویژه که حاصل تلاش گروهی از عرفای بزرگ بوده بهره برده است؛ اگرچه بررسی آثار، اقوال و ساختار نوشتاری عرفا مشترکات بسیاری را در دل خود تنیده اند؛ اما مداقه وافر و سنجش این آثار با معیارهای خاص عرفانی و زبان ادبی، تفاوت های ظریفی را از نظر واژگانی، تصویری و محتوای اندیشه به خواننده دقیق النظر نشان می دهد. تمثیل بهترین روش محاکاتی عرفا برای بیان بیشتر مسائل مربوط به تجربه های عرفانی و در سطوح بالاتر، اندیشه های عرفانی – تعلیمی بوده که در دو مشرب بزرگ فکری وحدت شهود و وحدت وجود با هم تفاوت های ساختاری و تصویری دارند. نگارندگان با مقایسه آثار دو شاعر عارف به عنوان نمونه ای از این دو تفکر عرفانی؛ یعنی حکیم سنایی غزنوی و فخرالدین عراقی این موضوع را به محک نقد گذاشته تا با ذکر شواهد آن را توضیح و تبیین کند.
شهود وحدت از ورای مظاهر، با تکیه بر غزلیات صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
233 - 262
حوزه های تخصصی:
هستی از مبدأ واحدی سرچشمه گرفته است و وجودی واحد منشأ همه هستی به شمار می رود. از آنجا که وجود واحد خود را در مَجالی و تعیّنات آشکار کرده است، عارف «کل نگر» با نظاره این کثرت ها به سرچشمه هستی که همان منشأ واحد است، نایل می شود و با چشم دل در همه زوایای هستی، آن مبدأ کل را مشاهده می کند. آیا این اندیشه که با ابن عربی خود را آشکار کرده است، در سبک هندی نیز مشاهده می شود؟ آیا این تفکر از صائب که یکی از ارکان سبک هندی است، دلربایی کرده است؟ داده های این تحقیق نشان می دهد که صائب به عنوان یکی از ارکان سبک هندی، وحدت وجود و سیر در مجالی و مظاهر را در دیوان خود مورد توجه قرار داده است و آن را راهی برای شناخت حقیقی و معرفت نظری معرفی می کند. این پژوهش به روش تحلیلی - توصیفی انجام گرفته است و شیوه گردآوری داده های آن از میان اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که صائب مانند عارفان وحدت وجودی، عالم کثرت را نماد و نمودی از یک حقیقت واحد دانسته و در پی کشف آن مبدأ واحد بوده است.
مفاهیم، اصطلاحات و استعارات عرفان تلفیقی در آثار داعی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
131 - 109
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که به بررسی مفاهیم، اصطلاحات و استعارات مکتب ابن عربی اختصاص دارد؛ کوشش شده است تا با تکیه بر آثار شاه داعی شیرازی، یکی از تلفیق گرایان بزرگ ادب فارسی، به بازنگری و بررسی ساختارها و عناصر مکاتب عرفانی در آثار تلفیق گرایان قرن نهم هجری پرداخته شود. بررسی ها نشان می دهد که شاه داعی در رسائل و اشعار خویش، به دو جریان صورتگرای عاشقانه و جریان های معناگرای استدلالی-استعاری بعد از ابن عربی توجه بسیار نشان داده و در جهت همگام کردن آن ها با هم تلاشی وافر کرده است. وی علاوه بر شروح وحدتِ وجودی خود بر آثار شبستری و حمویه و مولوی، به تبیین علمیِ افکار ابن عربی نیز پرداخته؛ همچنین با بیان اصطلاحات عرفان نظری، موضوع وحدت وجود را به طریقی استدلالی نیز اثبات کرده است. داعی در موارد زیادی از اشعار دیگران، جهت تبیین معانی خود استمداد طلبیده و استدلال و ذوق را به گونه ای تلفیق ساخته است.
بررسی استناد صدرالمتألهین به غزالی در مسئله توحید حقیقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
147 - 183
حوزه های تخصصی:
توحید از جمله مهم ترین مسائلی است که اندیشمندان فِرق و مکاتب مختلف اسلامی، بدان پرداخته اند. به رغم آن که در بیشتر این مکاتب، توحید، حقیقتی دارای مراتب متعدد معرفی شده، درباره اعلی مرتبه توحید، دیدگاه های مختلفی وجود دارد. این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی نگاشته شده، می کوشد تا پس از تقریر و تحلیل توحید حقیقی از منظر ملاصدرا و غزالی، به مقایسه و ارزیابی توحید حقیقی یا توحید اهل معرفت در بینش آن ها اشاره کند. نتیجه به دست آمده از بررسی ها آن است که با وجود شباهت های ظاهری در عبارات ملاصدرا و غزالی و نیز استنادهای متعدد آخوند به او در مباحث مربوط به وحدت شخصی وجود، توحید نزد این دو اندیشمند چهره ای متفاوت دارد. ملاصدرا در دیدگاه نهایی خود، قائل به وحدت وجود است اما دیدگاه غزالی در این باره روشن نیست با این حال شواهد، بیشتر مبنی بر آن است که از منظر غزالی توحید عبارت است از وحدت شهود. بر اساس این تفاوت دلیلِ استنادهای متعدد ملاصدرا به غزالی، در مباحث توحید را یا باید ناشی از عدم توجه ملاصدرا به تفاوت وحدت وجود و وحدت شهود دانست و یا زیرکی صدرالمتألهین برای اقناع خصم.
مفهوم وحدت وجود در مشرب فکری مولانا و لِف تالستوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
117 - 149
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود یکی از مفاهیم بنیادین در عرفان نظری و عملی است و در سنت ما نمایندگان بزرگی چون ابن عربی و مولانا دارد. مولانا، عارف بزرگ قرن هفتم، در آثارش به گونه های مختلف و اغلب به صورت تمثیلی به طرح و تبیین این مفهوم می پردازد. چنین تفکری محدود به سنت اسلامی و ایرانی نمی شود و در میان اقوال و آثار اندیشمندان و حکیمان و نویسندگان دیگر ملل هم می توان رد پای این مفهوم را یافت که با توجه به سنت فکری- فرهنگی حاکم بر آنان از جلوه های متفاوتی برخوردار است. نویسنده و اندیشمند مشهور روسی، لِف تالستوی، در جستجوهای معنوی خود برای یافتن معنای زندگی، از حکمت ها، آیین ها و ادیان مشرق زمین بهره ها گرفت. در این میان، یکی از موضوعاتی که همچون رشته نخی نامرئی در تمام آثار تالستوی امتداد پیدا می کند، مفهوم وحدت است. او در داستان «قزاق ها»، در رمان حماسی «جنگ و صلح»، در «مرگ ایوان ایلیچ»، در حکایت های تعلیمی، در مجموعه «راه زندگی» و ... به طرح ایده وحدت وجود می پردازد. در این پژوهش بر آنیم به این پرسش به طور عام پاسخ دهیم که دیدگاه وحدت وجودگرایانه مولانا و تالستوی چگونه در آثارشان بازتاب یافته است؟ با بررسی هایی که داشته ایم، اشارت های تالستوی درباره مفهوم وحدت وجود این قابلیت و ظرفیت را دارند که در پرتو تلقی مولویانه از وحدت وجود با روشی توصیفی-تطبیقی مورد بازخوانی و بررسی قرار گیرند. از این رو، ما در این نوشتار با رویکرد ادبیات تطبیقی آمریکایی به طرح و شرح شباهت های موجود میان اندیشه مولانا و تالستوی درباره مفهوم وحدت وجود می پردازیم.
معرفی و نقد کتاب فصوص الحکم و مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
فصوص الحکم اثر محی الدین ابن عربی است. در طول حدود هشت قرن پس از نگارش این اثر، نویسندگان بسیاری کوشیده اند تا با شرح و تفسیر خود، گرهی از گره های آن بگشایند. کتاب «فصوص الحکم و مکتب ابن عربی» اثر ابوالعلاء عفیفی از متأخرترین تفاسیر فصوص الحکم است که در قالب تعلیقاتی به موشکافی درباره آن می پردازد. در این مقاله می کوشیم به معرفی و نقد این کتاب با ترجمه محمّدجواد گوهری بپردازیم. کتاب حاضر به صورت «تعلیقه» بر فصوص الحکم به نگارش درآمده است؛ از این رو تمام عبارات فصوص مورد بررسی مولف قرار نگرفته است. در کتاب حاضر عفیفی کوشیده به زبانی همه فهم مباحث عرفانی و فلسفی فصوص را توضیح دهد و به حل برخی دشواری های زبانی و فکری ابن عربی برای خوانندگان غربی بپردازد که با مباحث وحدت وجود آشنایی کم تری دارند. از این رو، این کتاب می تواند در فهم مباحث پیچیده فصوص الحکم، راهگشا باشد. از دیگر نقاط برجسته و مهم این کتاب، عدم تعصب نویسنده به ابن عربی است که او را تبدیل به ناقدی منصف و داوری بی تعصب در ارزیابی فصوص کرده است. همچنین نویسنده کوشیده با تاکید و تکرار مباحث کلیدی دیدگاه ابن عربی در کتاب – از جمله وحدت وجود، رابطه عالم و خدا و مباحث مربوط به آن- به تثبیت بهتر آن ها در ذهن خواننده کمک کند._x000D_
Fusus al-Hakam is written by Muhyiddin Ibn Arabi. During the nearly eight centuries since this work was written, many writers have tried to unravel its knots with their descriptions and interpretations. The book "Fusus al-Hakam and The School of Ibn Arabi" by Abu al-'Ala Afifi is one of the most recent commentaries on Fusus al-Hakam, which was scrutinized in the form of commentaries. In this article, we try to introduce and critique this book translated by Mohammad Javad Gohari. The present book has been written as a "commentary" on Fusus al-Hakam; Therefore, not all expressions of Fusus have been studied by the author. In the present book, Afifi has tried to explain in a language understandable regarding the mystical and philosophical issues of Fusus and to solve some linguistic and intellectual difficulties of Ibn Arabi for the western readers who are less familiar with the issues of unity. Therefore, this book can be helpful in understanding the complex issues of Fusus al-Hakam. Another prominent point of this book is the author's lack of prejudice against Ibn Arabi, which has turned him into a fair critic and impartial judge in the evaluation of Fusus. The author also tries to help to better establish them in the mind of the reader by emphasizing and repeating the key topics of Ibn Arabi's view in the book, including the unity of existence, the relationship between the universe and God, and related topics.
بررسی انتقادات حکیم خواجویی درباره نظریه وحدت وجود عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
55 - 68
حوزه های تخصصی:
«وحدت وجود» بعنوان اساس و بنیان عرفان نظری، در طول تاریخ تفکر اسلامی همواره محل بحثهای فراوانی میان اندیشمندان بوده است. ملااسماعیل خواجویی، از متفکران و متکلمان عصر صفویه و دوران بعد از ملاصدراست که به نقادی این نظریه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش کشیده است. خواجویی براساس تباین وجودی واجب الوجود با موجودات ممکن، وجود مطلق نبودن واجب الوجود، اقامه نشدن استدلال عقلانی در اثبات وحدت وجود و نارسایی استدلالهای برخی از عارفان و متصوفان در اثبات وحدت وجود، این نظریه را نامقبول و نادرست میداند. اما در پژوهش حاضر بیان شده که انتقادات خواجویی ناشی از مغالطه و خلط میان معانی مختلف اصطلاحات علوم فلسفه و کلام با عرفان نظری است؛ هر چند که در برخی موارد مانند اقامه نشدن استدلال عقلانی از سوی عارفان در اثبات وحدت وجود — انتقاد او صحیح بنظر میرسد.
آثار توحید عرفانی در مفهوم و رویکرد اعمال اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های مهم در حوزه صفات و رفتار اخلاقی این است که بینش توحیدی در اخلاق و رفتار انسان چه تغییراتی ایجاد می کند؟ آیا می تواند مفهوم اعمال را تغییر داده و به آنها عمق بخشد؟ آیا می تواند رویکرد آنها را اصلاح کرده و ارتقاء دهد؟ اگر پاسخ مثبت است، چگونه و چرا چنین تغییراتی رخ می دهد؟ پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی تحلیلی آثار توحید عرفانی در مفهوم و رویکرد اعمال اخلاقی را تبیین نماید. در این پژوهش با تمرکز بر برخی مصادیق، تبیین شده است که معرفت توحید عرفانی بسته به اینکه در کدام مرتبه از اعتقاد (در عرفان نظری) یا شهود (در عرفان عملی) قرار داشته باشد، لوازم و آثار تکوینی اخلاقی در انسان دارد که منجر به اصلاح و تعمیق گرایش ها و اعمال می شود.
فناء فی الله و وحدت وجود از دیدگاه ابن فارض و ملای جزیری (از ادبیات تطبیقی عربی- کُردی بر اساس مکتب ادبی تطبیقی آمریکایی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
136 - 159
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مضامین ادبی اهل تصوف که در مجالس ذکر و ادب اهل این فن به چشم می خورد و با نغمه های جذاب دل هر شنونده ای را می رباید، عشق و دوست داشتن ذات اقدس الهی است که در فناء فی الله و وحدت وجود نمایان می شود، دو شاعر عرب ابن فارض و کُرد ملای جزیری در زمینه مضامین عرفانی سرآمد قرون خود بوده اند، ضمن این که نام آنان در حوزه عرفان و تصوف نیز در کنار نام کسانی چون شیخ اشراق سهروردی، ابن عربی، صدرالدین قونوی، مولوی بلخی و مولانا خالد شهرزوری، پیوسته جای می گیرد و آثار منظوم و منثور آنان در حلقه های ذکر صوفیه نیز تدریس می شده است. آثار منظوم این دو شاعر عارف آکنده از مفاهیم و اصطلاحات عرفان نظری است همچون: اتحاد، فناء، بقاء، وجد، فرق، جمع، فقر، زیبایی، عشق، حُبّ، درخواست دیدار، تجلی و ده ها اصطلاح دیگر که با توانایی ویژه ای در قالب قصاید و غزل به شیوه تمثیل و تعابیر شاعرانه بسط و گسترش یافته است. این دو شاعر عارف مانندگی های فراوانی با هم دارند و بر این باورند که فناء در نهایت به وحدت می انجامد و وحدت را در فناء می جویند. ایشان معتقدند برای رسیدن به وحدت، سالک در ابتدا از هستی ظاه ری خود جدا می شود، سپس در معش وق چنان غرق می شود که خودی از او باقی نمی ماند، با گذشتن از این مرحله عارف در وحدتی عاشقانه محبوب ازلی خود را در می یابد. در این جستار تلاش شده که نمونه های شعری این دو شاعر برجسته تاریخ ادبیات پژوهش و بررسی شود. نتیجه تحقیق بیان می دارد که علاوه بر وجود مضامین مشترک در حوزه فناء فی الله و وحدت وجود از لحاظ زبانی و محتوایی در آثار این دو شاعر در بسیاری از موارد ملای جزیری از ابن فارض تاثیر پذیرفته است.
عطار و ابن عربی (تأملی در شرح جامی بر قصیده ای از عطار)
در این مقاله سعی شده نسبت و ارتباط دو تن از بزرگ ترین حکیمان و عارفان حوزه اسلامی را مورد بحث و تأمل قرار دهد. از یک سو فریدالدین عطار نیشابوری که به حق یکی از سرآمدان مطلق اظهار و اکمال حضور عرفان در شعر فارسی است و دیگر شیخ محیی الدین ابن عربی که او را بزرگ ترین عارف نظری جهان اسلام می شناسند. از نظر تاریخی امکان دیدار این دو و نیز تأثیر عطار بر ابن عربی یا بالعکس مردود است؛ اما به ویژه در بحث وحدت وجود، همانندی آشکاری در متن آرای این دو بزرگ وجود دارد که در متن مقاله به آن پرداخته شده است.