مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
حیثیت تعلیلیه
حوزه های تخصصی:
چکیده
در باب وحدت و کثرت وجود، دیدگاهها و نظرات متفاوتی در فلسفه و عرفان اسلامی مطرح شده است. این نوشتار، در پی آن است که در یک بحث تطبیقی، این دو دیدگاه را به نحو مبسوطتری تبیین کند. برای نیل به این مقصود و برای روشنتر شدن موضوع بحث، مقاله حاضر ابتدا به طور اجمال اشارهای به دیدگاه منسوب به فلسفه مشاء در این موضوع دارد؛ سپس نظر حکمت متعالیه و پس از آن، دیدگاه عرفان اسلامی را بیان میکند و بالاخره به مقایسه و ذکر نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه میپردازد.
نگاهی دیگر به شرح منظومه از منظر تقریرات فلسفه امام خمینی (س)
حوزه های تخصصی:
نگارنده در این نوشتار به شرح دو بخش از مباحث کتاب شرح منظومه حاج ملاهادی سبزواری پرداخته و در انجام این مهم، تقریرات فلسفه امام خمینی را مبنای کار خویش قرار داده است. بخش اول در مورد اثبات وجود واجب تعالی و بخش دوم درباره توحید واجب الوجود است. روش کار در این مقاله بدین صورت است که ابتدا عبارات کتاب شرح منظومه حاج ملا هادی سبزواری رائه گردیده و سپس در ذیل آن مطالب شرح می شود.
وحدت شخصی وجود، برهانی بر وجود خداوند متعال (بررسی برهان آقا محمدرضا قمشه ای و مناقشات حکیم جلوه بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله وحدت شخصی وجود از جمله مسائل عرفانی است که مورد قبول قاطبه اهل معرفت است، لذا برخی از ایشان در صدد برهانی کردن این مسئله برآمدند که یکی از ایشان مرحوم آقا محمدرضا قمشه ای می باشد. برهان ایشان مورد پذیرش عدّه ای از حکما و مورد مناقشه برخی دیگر قرار گرفته است که از جمله ناقدان آن مرحوم حکیم جلوه است که معاصر خودِ مرحوم قمشه ای می باشد. این مقاله به بررسی و نقد برهان مرحوم قمشه ای می پردازد، و نشان می دهد که مناقشات حکیم جلوه بر این برهان وارد نیست، اگرچه خود این برهان هم تامّ نمی باشد، زیرا در آن میان مفهوم و مصداق وجود خلطی صورت گرفته است.
امکان انتزاع مفاهیم کثیر از حیثیّت واحد در مسئله توحید صفات از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عینیت و توحید صفات الهی در کلمات صدرالمتألهین، برپایه انتزاع مفاهیم متعدد از حیثیّت واحد بنا نهاده شده است. این انگاره با مسئله اتحاد مفهوم با مصداق و همچنین حیثیِت حکایتگری آن به راحتی سازگار نمی افتد. در این نوشتار، توحید صفات و ذات، اصلی مفروض در برابر پرسش از امکان انتزاع مفاهیم متعدد از حیثیّت واحد قرار داده شده و معیار صدرالمتألهین شیرازی در پاسخِ بدان تبیین می گردد. از این روی، در این جستار ابتدا دیدگاه او درباره ارجاع صفات الهی به معنا و حیثیت واحد بیان گردیده و سپس به تشریح مناقشه انتزاع کثیر از واحد و تناقضی که صدرا نیز بدان ملتفت است، پرداخته می شود. در ادامه با مداقّه در حیثیات اطلاقی و تعلیلی و تقییدی و انواع آن ها از منظر حکیم ملاصدرا، امکان انتزاع مفاهیم کثیر از واحد بما هو واحد در بحث صفات باری تعالی، به شیوه ای تحلیلی توصیفی اثبات گردیده و کثرتِ صفات در خارج، به کثرتی مجازی با حیثیتی واحد در خارج، ارجاع داده شده است.
تأملی در اینهمانی حیثیت تقییدیه و واسطه در عروض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
در آثار صدرالمتألهین و میرداماد حیثیات با ملاک جزء موضوع بودن یا خارج از موضوع بودن حصر عقلی در دو معنا می یابند، که اصطلاح حیثیت تقییدیه برای حیثیتی که جزء موضوع است (اعم از جزء حقیقی در مرکب حقیقی یا جزء اعتباری در مرکب اعتباری) و اصطلاح حیثیت تعلیلی برای حیثیتی که خارج از موضوع است، وضع گردید. جدای سخن از ملاک تقسیم که خود به صورت واضح معنای حیثیت تقییدیه را روشن می کند، استعمال «حیثیت تقییدیه» در معنای جزء موضوع، در آثار میرداماد و صدرالمتألهین کاشف از آن است که این اصطلاح در دوره های بعدی دستخوش تحریف گشته و مساوی با «واسطه در عروض» دانسته شده، و در هیچ جا به این که اصطلاح حیثیت تقییدی بر معنای جدید وضع شده، اشاره نشده بلکه وانمود می شود که حکمای پیشین نیز حیثیت تقییدیه را در این معنا به کار می برده اند. حتی با فرض این که گفته شود، فیلسوف را با لفظ کاری نیست، به طور کلی واسطه در عروض را نمی توان حیثیتی از موضوع دانست.
تأملی در نوع رابطه ماهیت باوجود از منظر شارحان معاصر صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
207 - 233
حوزه های تخصصی:
وجود، مبنای فلسفه ی ملاصدرا و آراء خاص فلسفی اوست. در این میان، مسأله ی اصالت وجود، از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و پایه ی مباحث مهمی در حکمت متعالیه است. صدرا از وجود و ماهیت با تعابیر مختلف یاد نموده است و هر یک از شارحان معاصر حکمت متعالیه، براساس مبانی خاصِ مقبول خود مانند، پذیرش وحدت شخصی وجود یا تشکیک و تعابیر گوناگون صدرا در باب وجود و ماهیت، به نحوی رابطه ماهیت با وجود را تفسیر و نظر ملاصدرا را حمل بر آن تفسیر نموده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در پی آن است که تفسیر صحیح را در نوع رابطه ماهیت با وجود تعیین نماید. لذا در این مقاله، تفاسیر اندیشمندان معاصر در مسأله نوع رابطه ماهیت با وجود، شرح و مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. به نظر نگارنده لازم است برای تفسیر نوع رابطه ی ماهیت با وجود، بحث هستی شناسانه (عالم ثبوت) از بحث معرفت شناسانه (عالم اثبات) تمییز داده شود. در این صورت تناقضات ظاهری در کلام ملاصدرا برطرف می شود. بنابراین به نظر می رسد نظریه جوادی آملی مبنی بر اینکه ماهیت، حد وجود متعین است، گرچه صحیح است، ولی أدق نیست، زیرا فقط نوع رابطه ماهیت با وجود در عالم اثبات را مشخص می کند.
بازخوانی چیستی حیثیات و چگونگی دلالت آنها بر ترکب موضوعِ متحیث (با محوریت آراء میرداماد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت «حیثیات» در فلسفه تا بدانجاست که برخی مدعی شده اند «لولا الاعتبارات لارتفعت الحکمه» و فلسفه را بر حیثیات استوار دانسته اند. یکی از مباحث فلسفی که در پیوند با بحث از حیثیات قرار دارد، بحث از «ترکیب» است؛ حیثیت، هر گونه که باشد، بر نحوه یی از تکثر دلالت میکند، زیرا مناط اتصاف به یکی از حیثیات، عیناً مناط اتصاف به حیثیت دیگر نیست. بنابرین، حیثیاتی که از یک موضوع واحد (اعم از وحدت حقیقی یا اعتباری) انتزاع میشوند بر وجود نحوه یی از تکثر در خود موضوع (در حیثیت تقییدیه) یا امور خارج از موضوع (در حیثیت تعلیلیه) دلالت میکنند؛ مرکب بودن یکی از انحاء تکثر در موضوع است. این نوشتار در صدد است به بازخوانی مسئله» حیثیات و مباحث مقدم و مؤخر بر آن بپردازد.
عناوین به کار رفته در خطابات شرعی و راه کارهای تشخیص آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
101 - 118
حوزه های تخصصی:
شناخت عناوین به کار رفته در لسان ادله شرعی از مسائل بنیادین و اثرگذار در فرایند اجتهاد به شمار می رود. از این رو، چگونگی تشخیص و تحلیل این عناوین از جایگاه ویژه ای برخوردار است.اندیشمندان اسلامی در نگرشی جامع این عناوین را در سه محور عنوان مشیر، حیثیت تعلیلیه و حیثیت تقییدیه جای داده و راهکارهایی همچون مناسبت حکم و موضوع، برگشت جهات تعلیلیه به جهات تقییدیه و غلبه وجود را برای بازشناسی آنها ارائه داده اند. نوشتار حاضر کوشیده است تا علاوه بر واکاوی راهکارهای یاد شده، وظیفه موارد مشکوک را نیز معین نماید. نتائج به دست آمده که با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سامان یافته؛ نشان می دهد که مناسبت حکم و موضوع و برگشت جهات تعلیلیه به تقییدیه در احکام عقلی به عنوان ابزاری برای تشخیص عناوین به کار رفته در لسان شریعت قابل دفاع است، همان گونه که در موارد مشکوک دیدگاه اجمال نسبت به دو دیدگاه اصل تقییدی و یا اصل تعلیلی بودن عناوین از مطابقت بیشتری با واقع برخوردار است. در پایان نیز با ذکر مواردی ثمرات این بحث را به نظاره خواهیم نشست.