مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
ادبیات داستانی
حوزه های تخصصی:
متن، حاصل هم نشینی نظام مند و بافت مدار سازه های زبانی در کنار یکدیگر است. بین واژگانی که یک متن را به وجود می آورند، روابط مختلفی برقرار است. از آنجا که بافت زبانی تأثیر زیادی بر درک مخاطبان از متن دارد، گزینش روابط مناسب بین واژه ها که بر معنای یکدیگر تأثیر می گذارند، می تواند از دشواری متن کاسته و به درک مطلب کمک کند. گزینش مناسب واژه و روابط واژگانی از اهمیت زیادی برخوردار است و اگر رعایت نشود، نه تنها از جذابیت متن می کاهد، بلکه مخاطب را در درک آن نیز دچار مشکل می کند. این تحقیق بر اساس مبانی نظری متکی بر روابط واژگانی، به بررسی میزان کاربرد هر یک از روابط معنایی در ده داستان کودکان متعلق به دو گروه ”الف“ و ”ب“ پرداخته است. در این تحقیق که داده های آن به روش توصیفی جمع آوری گردیده، پنج کتاب گروه سنی ”الف“ و پنج کتاب گروه سنی ”ب“ به لحاظ بسامد رخداد هر یک از انواع روابط واژگانی بررسی و با یکدیگر مقایسه شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که از میان انواع روابط واژگانی، نویسندگان کودک در هر دو گروه سنی تمایل دارند از دو رابطه تکرار و با هم آیی بیش از روابط دیگر استفاده کنند. همچنین بر خلاف تصور، رابطه هم معنایی در هر دو گروه کمترین بسامد را داشته است. نتایج این تحقیق برای نویسندگان و ویراستاران کتاب ها و مجلات کودکان قابل استفاده بوده و به شناخت بیشتر نسبت به آثار کودکان می انجامد.
نظریة رئالیسم عرفانی در ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور رئالیسم جادویی در آلمان و موفقیت آن در آمریکای لاتین بیانگر آن است که بومی سازیِ هر شیوه، پیش شرط اساسیِ استفاده از آن است؛ بخصوص در رئالیسم جادویی که بدون بومی سازی و انطباق آن با شرایط فرهنگی نویسنده، نتیجه بخش نخواهد بود. جالب اینکه، بیشترین مشابهت ها میان این شیوه و متون تذکره صوفیان، همچون تذکرةالاولیای عطار وجود دارد. این نوشتار گامی است در ارائة یک الگوی بومی شده از رئالیسم جادویی مبتنی بر فرهنگ داستانی- عرفانیِ ایران. دست یابی به یک الگوی ادبی تحت عنوان رئالیسم جادویی بومی شده با متون داستانی تصوف، می تواند آغاز خوبی باشد برای بروز و ظهور یک مکتب ایرانی- اسلامی، تحت عنوان «رئالیسم صوفیانه» یا «رئالیسم عرفانی». گام نخست در این مسیر، بررسی مقایسه ایِ شاخصه ها در دو زمینة ساختار و مبنا میان متون داستانی رئالیسم جادویی است که صدسال تنهایی نوشتة گابریل گارسیا مارکز برترین نمایندة آن می باشد، با متون به جا مانده از حکایات و تذکره های تصوف که تذکرةالاولیا نوشتة عطار نیشابوری برترین نمایندة آن است. پس از بازشناسی مهم ترین شاخصه ها و تفاوت ها، در گام بعدی می توان به ارائة تعریفی برای رئالیسم عرفانی اندیشید.
بازنمایی فضای اجتماعی شهری در ادبیات داستانی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق پاسخ به این سؤال است که نویسنده ی ادبیات داستانی معاصر ایران در تصویرسازی از تحولات فضای اجتماعی شهری، چگونه به تعاریف عناصر و شخصیت ها پرداخته است؟ به بیان دیگر، با در نظر گرفتن تعاریف مفاهیم معین و حساس در روش پژوهش طبیعت گرایانه ی هربرت بلومر، آیا فضاهای اجتماعی منعکس شده در ادبیات داستانی ایران معاصر از یک فرآیند دیالکتیکی بین عناصر حقیقی جامعه ی توصیف شده در داستان و ذهن نویسنده است یا از تعاریف منجمد و ثابت موجود در گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای عمومی و روشنفکری جامعه برگرفته است؟ جامعه ی آماری مورد مطالعه مجموعه داستان های کوتاه و رمان های نوشته شده در دوره ی معاصر ادبیات ایران است. منظور از دوره ی معاصر از مقدمات بروز انقلاب مشروطه تا انقلاب بهمن 1357 است. نمونه ی آماری شامل 2 نویسنده و 5 اثر داستانی است که بر اساس نظر 27 متخصص و با استفاده از روش دلفی انتخاب شده اند. مبنای روشی این پژوهش «عین گرایی دیالکتیکی» است. بر این مبنا و با استفاده از نظریات جرج زیمل، هنری لوفور و لوسین گلدمن و بسط هم زمان آن ها، به چارچوب تحلیلی دیالکتیکی منطبق با نوع پنجم دیالکتیک مورد تعریف ژورژ گورویچ با عنوان «دیالکتیک چشم اندازها یا تقابل مناظر» می رسیم که بر اساس آن می توان با بررسی هر جزء از سیستم اجتماعی به رابطه های متقابل آن عنصر یا جزء با عناصر یا اجزاء دیگر رسید. با استفاده از این چارچوب تحلیلی، امکان قرار دادن داده های حاصل از پژوهش ها و هم چنین اطلاعات ارتباطی عناصر در کنار هم و ایجاد یک نظام یا سیستم اطلاعات اجتماعی را فراهم نمود و از طریق این سیستم به تحلیل کلی جامعه/متن دست یافت. آنچه می توان به عنوان نتیجه ی کلی تحقیق و در جواب سؤال اصلی تحقیق ارائه نمود آن است که هیچ کدام از نویسندگان منتخب را نمی توان به طور مطلق دیالکتیک گرا یا برعکس نامید زیرا هر کدام از آثار آنان با توجه به موقعیت اجتماعی و زمان نگارش اثر و شرایط اجتماعی و فردی نویسنده و هم چنین نوع و حجم داستان، می تواند دارای خط سیر ساختاری متفاوتی باشد.
بررسی ویژگی محتوایی و شخصیت پردازی رمان های پرفروش نوجوان منتشر شده بین سال های 1389-1380(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در راستای بررسی شخصیت پردازی و محتوایی رمان های پرفروش نوجوانان ایران بین سال های 1380- 1389 صورت گرفته است. روش: این تحقیق، از نوع تحقیق های کاربردی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی صورت گرفته است. جامعه آماری آن را ۱۴ رمان نوجوان پرفروش دهه ۸۰ که بر اساس آمارهای خانه کتاب ایران بیش از ده بار تجدید چاپ شده اند تشکیل می دهند. یافته ها: یافته ها نشان داد که شخصیت های اصلی اکثر این رمان ها با مسائل و مشکلات مشابهی نظیر فقر، بیماری، خودکشی، مرگ عزیزان و بیماری های روحی و.... روبه رو بودند و پایان تلخی داشتند؛ فقط زندگی 40 درصد شخصیت ها تا آخر ادامه یافت و ۲۲ درصد در طول داستان مجبور به ترک زندگی مشترک خود شدند. ۱۱ درصد از رمان ها نیز در خلال داستان به حیات قهرمان خاتمه دادند. قهرمانان 11 درصد از رمان ها، در انتهای داستان به جنون و سایر بیماری های روانی مبتلا شده اند. تشویق خوانندگان جوان به تحصیل و اتخاذ رویکرد مثبت در مواجه با مشکلات به عنوان نکات مثبت و فضای غم آلود، سیاه، و متفاوت با واقعیت جامعه از نکات منفی داستان ها شناسایی شدند. شخصیت های رمان ها شخصیت هایی بودند که از نظر موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با اکثریت جامعه همخوانی نداشته و به دور از واقعیت جامعه امروزی است. اصالت/ارزش: رمان های پرفروش آثاری هستند که با اقبال خوانندگان روبه رو می شوند و معمولاً تأثیرپذیری بالایی دارند؛ لذا لازم است ارزیابی های دقیقی از آنها به عمل آید. مقاله حاضر با نگاه متفاوت به بررسی رمان های پرفروش پرداخته و سعی کرده روشن سازد که شخصیت پردازی به گونه ای بوده که از نظر موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با اکثریت جامعه همخوانی نداشته و به دور از واقعیت جامعه امروزی است.
فمینیسم در مجموعه داستان خیمه شب بازی محمد صادق چوبک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فمینیسم بعنوان یک جنبش اجتماعی، از یک سو ریشه در نگاه جدید غرب به انسان و تعریف مردانه از آن دارد و از سویی دیگر تهاجم به حرمت، کرامت و حقوق دنیوی زنان پس از رنسانس بویژه در قرن پانزدهم تا هجدهم میلادی است.ارتباط ایران با جهان غرب و آشنایی آنان با وضعیت فرهنگی – اجتماعی متفاوت زنان در اروپا و آمریکا و بوجود آمدن دیدگاه های روشنفکری درباره زنان، مهمترین زمینه های شکل گیری جریان فمینیسم در ایران را فراهم ساخت. نویسندگان در این دوره بدنبال آشکار ساختن این واقعیت بودند که وضع زنان جامعه چیزی متفاوت از وضع خوشایند زنان اروپایی استو تصویر زندگی و جایگاه زنان اروپایی و غربی برای آنها بیشتر شبیه یک رویا بود تا واقعیت. محمدصادق چوبک نیز بعنوان نویسنده متهد آن روزگار به جای پرداختن به جهان ایده آل فمینیست های تند رو یا کند رو، به بیان واقعیت های موجود در جامعه می پرداخت و جایگاه واقعی زنان را ترسیم می کرد. زنان در داستان های مجمعه ی خیمه شب بازی چوبک زنانی از طبقه روشنفکر و تحصیل کرده و یا دارای پست و منصب های حساس نیستند بلکه زنانی واقعی و متعلق به قشر پایین و متوسط جامعه هستند که اغلب ناچارند برای تأمین مایحتاج زندگی یا در خانه ارباب کلفتی کنند و یا در رخت شورخانه ها و مردشورخانه ها و فاحشه خانه ها برای اندک درآمدی هر دوز و کلکی را دستاویز خود سازند.
بررسی انجام در داستان های خسرو و شیرین ، گل و نوروز و جمشید و خورشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در ساختار داستان ها موضوع آغاز، تنه و انجام است. نویسندگان در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، به مطابقت انجام در خسرو و شیرین نظامی، گل و نوروز خواجوی کرمانی و جمشید و خورشید سلمان ساوجی، پرداخته اند. این بررسی نشان می دهد که ساختار انجام در داستان ها تقریباً یکسان است و شاعران پس از ایجاد «بحران» و «اوج» با افزودن موخره ای، نکات مبهم داستان را روشن می کنند و با گره گشایی تلاش می کنند تا خواننده را همراه با اوج داستان به آرامی به فرود و پایان داستان - البته به شکلی قانونمند- هدایت کنند و داستان را به پایان برسانند اما انجام داستان ها از لحاظ محتوا با هم تفاوت دارد، چنان که می توان گفت: درپایان داستان خسرو و شیرین، موضوعات تاریخی مطرح می شود و شکل غم نامه دارد، حال آن که انجام دردو داستان دیگر به صورت «شادی نامه است و فاقد مسایل تاریخی می باشد.
هویّت جهادی در دو رمان دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
177 - 202
حوزه های تخصصی:
هویت جهادی در مطالعات اجتماعی و فرهنگی، مفهومی تازه و بکر و در عرصه تنازعات بین المللی و منطقه ای از کاربردی ترین مفاهیمی است که استفاده می شود.این هویت در مسائل ادبی نیز به ویژه رمان، جا بازکرده است؛ به گونه ای که در دهه های اخیر بیشتر مضمون های رمان دفاع مقدّس را به خود اختصاص داده است. مسئله حائز اهمیت، این است که فرهنگ هویت جهادی در این ژانر چه دستاوردهایی را به مخاطب منتقل می سازد؟ هویت جهادی از ضروری ترین نیازهای یک جامعه مستقل است که در صورت تحقق، تعرض علیه آن کشور، فرضیه ای بی ثمر خواهد بود. پژوهش حاضر بر آن است که شاخصه های فرهنگ هویت جهادی را در دو رمان «نخل های بی سر» و «زمین سوخته» با استفاده از روش گفتمان ارنستو لاکلاو (Laclau,E) تحلیل محتوا کند. در این روش، پیوند محکم مؤلفه هایی چون شجاعت، مقاومت، ایثار و روحیه شهادت طلبی- که از باورهای دینی و مذهبی در روح و جان او نهادینه شده است- به خواننده نشان داده می شود. ضرورت و اهمّیت چنین پژوهشی می تواند ضمن انعکاس باورهای غیر خردمندانه شخصیت های منفی، مخاطب را با سبک زندگی و فرهنگ جهادی خردمندانه رزمندگان نیز، بیشتر آشنا سازد. یافته های این پژوهش، بر اساس متن رمان نشان می دهد که با توجه به روحیه شخصیت برجسته (charisma) و مثبت داستانی که ضد تجاوزگری است، دستاورد رمان ها، پایداری در مقابل دشمن بعثی و بازپس گیری سرزمین ها و شهرهای اشغالی و ایجاد امنیت و استقلال کشور بوده است و از همین رو، ذهن مخاطب را برای دفاع از مرزهای ایران اسلامی در جامعه کنونی آماده ساخته است.
بازنمایی تنازع سرزمین مادری و سرزمین دیگری در ادبیات داستانی مهاجرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدید آمدن تنازعات فرهنگی و هویتی یکی از پیامدهای مهاجرت است. تفاوت های فرهنگی میان دو سرزمین، سبب بروز جدال های فرهنگی می شود. در مهاجرتها، رابطه فرهنگی و هویتی فرزندان و پدر و مادر، شکل های گوناگون دارد و جامعه شناسان نیز نظریههایی را درباره وضعیت فرهنگ پذیری و گسست فرهنگی مهاجران در جامعه میزبان بیان کرده اند. ادبیات داستانی، زمینه طرحِ اَشکال و پیامدهای متنوع تنازعات فرهنگیِ مهاجرت است. این مقاله بر پایه نظریه های جامعه شناختی درباره مفاهیمی نظیر ادغام، انطباق، همانندی و جدایی، سه داستان «مرغ عشق»، «بزرگراه» و «چه کسی باور میکند رستم» را بررسی کرده است. در داستان مرغ عشق، چالش و جدالِ میان دو نسل به مقاومت و رویارویی بی سرانجام نسل اول و نسل دوم میانجامد و فرهنگپذیری آنها را با مشکل مواجه میکند. در داستان «بزرگراه»، مهاجر از فرهنگ و هویت سرزمین مادری جدا شده، سعی میکند با گزینش راهبرد همانندی و ادغام به جامعه میزبان بپیوندد؛ اما گذشته او را رها نمیکند؛ او در وضعیتی آستانه ای و چالش بین دو فرهنگ قرار میگیرد و باید به پاسخ این پرسشها برسد که «آیا ارزش دارد فرهنگ نیاکان را حفظ کرد؟» و «آیا حفظ روابط با دیگر گروه ها ارزشمند است؟». در رمان چه کسی باور میکند رستم، فرزند خانواده با انتخاب الگوی همانند شدن از رفتار و کردار مادر تبعیت نمی کند و رفتار خود را بر اساس ارزش ها و هنجارهای سرزمین میزبان شکل میدهد. مادر که علاقه مند به فرهنگ سرزمین مادری و بی توجه به فرهنگ میزبان است، از کنش متقابل با سرزمین میزبان یا فرهنگ دیگری پرهیز می کند و با انتخاب راهبرد جدایی، به جدال میان خود و فرزند دامن می زند.
نگاهی به دلواپسی های وجودی در عزاداران بَیَل با رویکرد روان شناسی هستی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
54 - 31
حوزه های تخصصی:
در میان داستان نویسان ایرانی، غلامحسین ساعدی به عنوان نویسنده ای روان پزشک، توانسته است نمودهای اضطراب ناشی از دغدغه های وجودی را در شخصیت هایی رئالیستی و باورپذیر به تصویر بکشد. نویسنده مقاله کوشیده است نشان دهد برخلاف نظر برخی منتقدان که حضور بعضی از شخصیت ها و کنش آن ها را در آثار ساعدی، به ویژه در <em>عزاداران بَیَل</em>، نابجا و ناشی از ضعف داستان دانسته اند، با توجه به رویکرد روانکاوی هستی گرا، این شخصیت ها و کنش هایشان تبیین شدنی است. مسئله اصلی در مجموعه داستان <em>عزاداران بَیَل</em>، احساس تنهایی برآمده از اضطراب مرگ است و شخصیت های داستان ها با انکار مرگ و تجربه اضطراب ناشی از آن، هر یک مکانیسم دفاعی خاصی را برمی گزینند تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهند. ساعدی با این مکانیسم های دفاعی آشنایی داشت و توانسته است آن ها را در آثار خود به خوبی به تصویر بکشد و با جسارت این آشفتگی ها را به نمایش بگذارد تا خود خواننده به تأمل در آن بپردازد و متأثر از فضای داستان، به وضعیت خویش و دنیای پیرامونش بیندیشد.
تحلیل وجه های غنایی در داستان های عاشقانه (با تکیه بر خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
272 - 247
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه شعر غنایی نوعی شعر کوتاه و غیر روایی است که به بیان احساسات می پردازد، این سؤال مطرح است که چگونه می توان داستان های بلند عاشقانه ادبیات فارسی را ذیل نوع ادبی غنایی جای داد. با بررسی داستان های عاشقانه از منظر نقد نوع غنایی، این مطلب آشکار است که در داستان هایی که ماجرای عشقی برای گوینده مهم تر از ماجرای روایی است، وجوه مختلف بیان عاطفه بر اصل روایت سایه افکنده است. بنابراین، وجه های گوناگون غنایی، مانند تغزّلی، مرثیه ای، شکوائیه ای، خنیایی و نیایشی همواره روایت را متوقّف کرده، به شعر صبغه غنایی داده است. در این مقاله، با تحلیل ساختاری این وجه ها در داستان <em>خسرو و شیرین</em> و <em>لیلی و مجنون</em> نظامی، نشان داده می شود که چگونه وجه های مختلف احساس شاعر و شخصیت های داستانی در متن مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، خواننده این متون به جای مواجهه با تعلیق داستانی، بیشتر با توصیف جنبه های گوناگون عاطفه مواجه می شود. در این داستان ها بهتر است اصطلاح «غنایی» با کاربردی وجهی به کار برده شود نه «نوعی».
مقایسه شخصیّت پردازی زن در داستان های چوبک و دانشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
103 - 128
حوزه های تخصصی:
صادق چوبک(1295-1377) و سیمین دانشور(1300) جزو تکنیکی ترین داستان نویسان صاحب سبک از مکتب جنوب به شمار می ر وند که هرکدام به لحن و بیان خاصّی به شخصیّت، خصایص و مصائب زنان در داستان هایشان پرداخته اند.<br /> در این جستار، ضمن معرّفی کوتاه زندگی و آثار چوبک و دانشور و اشاره به انواع شخصیّت ها در داستان، از طریق باز خوانی، تجزیه و تحلیل آثار داستانی آنان کوشش می شود، وجوه تشابه و تفاوت شیوه های شخصیّت پردازی و خصیصه های مثبت و منفی زنان و مؤلّفه های اصلی آن ها بررسی، مقایسه و ارزیابی و نتایج کمّی آن به شکل نمودارها و جدول هایی ارائه شود. دانشور به عنوان نویسنده زن پیشرو، بیش از شصت و پنج درصد از داستان هایش را به شخصیّت زنان اختصاص داده و چوبک، هفده درصد. دانشور در بازسازی شخصیّت های پویای زن، واقع بینانه تر عمل کرده، در حالی که چوبک با دیدگاه ناتورالیستی و با لحنی بی پروا، کریه ترین چهره را از شخصیّت های ایستا و خرافی زن نشان داده است.<br /> کلید واژه ها: ادبیّات داستانی، صادق چوبک، سیمین دانشور، شخصّیت پردازی زن، رئالیسم، ناتورالیسم
رویکردهای نو در نقد اخلاقی مطالعه موردی سه مجموعه داستان کوتاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
91-126
حوزه های تخصصی:
نقد اخلاقی رویکردی به ادبیات است که امروزه با نگاهی تازه طرح شده است. بسیاری از اخلاق گرایان و نویسندگان معاصر دیگر به جزمیت های سابق (مورالیزم و اتونامیزم) اعتقاد ندارند و مسئله اصلی را در چگونگی بهره برداری هنر و اخلاق از یکدیگر می دانند. نظریه پردازان اخلاق با تکیه بر نقش عواطف و احساسات در شناخت و تأکید بر همدلی و تخیل در شناخت اخلاقی، ادبیات و به ویژه متون روایی را جایگاهی مناسب برای تجربه شناخت محسوس، جزئی و شهودی از عواطف می دانند. در گذشته، اخلاق نه برمبنای عواطف و احساسات، بلکه براساس قوه ناطقه تعریف می شد. در این دیدگاه، ادبیات در خدمت اخلاق معنا می یافت. شیوه های بیان مطالب اخلاقی در متون اندرزی گذشتگان معمولاً مستقیم و با تکیه بر جملات خبری یا انشائی یا ارجاع به سخنان بزرگان بود. اساس این تفکر برمبنای تقابل دوتایی میان خیر و شر و درک آنان از زیبایی شناسی و اخلاق بوده است. با ظهور رویکردهای احساس گرا و توجه به نقش تخیل در ایجاد همدلی، ارتباط میان ادبیات و اخلاق تغییر یافت. امروزه اخلاق فقط مجموعه ای از گزاره های انشائی نیست که در ادبیات بازتاب یابد و هدف ادبیات نیز ترویج اخلاق نیست. ادبیات و متون روایی و داستانی از طریق شناخت جزئی و بیان مستقیم تجربیات و عواطف انسانی و کاوش در درون آدمی، شناخت و آگاهی ما به دیگران را ارتقا می بخشد و این کار از طریق شبیه سازی ما با دیگری از طریق قوه تخیل امکان پذیر است. در این پژوهش، با بررسی بیست داستان کوتاه فارسی، شیوه های بیان اخلاقی در آن ها تحلیل شده است. توجه به شکل های مختلف تقابل های اخلاقی، توصیف جزئیات، استفاده از زاویه دید عینی و بیرونی، و به کارگیری استعاره، نماد، تمثیل و موقعیت های آیرونیک از مهم ترین شگردهای داستان نویسی در القای پیام اخلاقی به مخاطب است. این شیوه ها برای درک و دریافت مخاطب احترام قائل است و با تکیه بر بیان تجربه های عمیق روحی و فردی و درک موقعیت، به شناخت شهودی و جزئی از احساسات، عواطف و درنهایت کنش های اخلاقی انسان می انجامد.
بررسی و تحلیل مکتب اکسپرسیونیسم در رمان ارمیا از رضا امیرخانی
حوزه های تخصصی:
هنر قرن بیستم را به گونه ای عام اکسپرسیونیسم نامیده اند که در سال های جنگ جهانی اول به اوج خود رسید. در این مکتب نویسنده بر آن است تا احساسات درونی خود را در پاسخ به واقعیت بیرونی منعکس کند. هسته مرکزی داستان های اکسپرسیونیستی انسان است. انسانی که در جست وجوی بهشت گمشده خویش، در مقابل ظلم و تجاوز می ایستد. این مبارزه و پایداری می تواند آثار اکسپرسیونیستی را تحت عنوان ادبیات مقاومت قرار دهد. رضا امیرخانی، نویسنده جوانی است که آثار وی در حوزه ادبیات مقاومت قرار دارد. در آثار وی همچون داستان های اکسپرسیونیستی انسان مبارز هسته مرکزی داستان است. این آثار که در قالب رمان مدرن نگاشته شده اند و نویسنده با درهم شکستن برخی از قراردادهای سنتی داستان نویسی ایرانی، از تکنیک های مدرن در پیشبرد داستان بهره برده است. در رمان ارمیا، شخصیت جوان و جویای عدالت داستان به کمک هم رزمانش در پی مبارزه با ظلم و دگرگونی دنیای فعلی است تا بتواند جامعه ایده آل مدّنظر اکسپرسیونیسم را پایه ریزی کند. مخالفت با نسل گذشته (پدر و مادر)، رد عقاید مادی گرایانه اطرافیان و نفی مدرنیته و قالب های سنتی با هم، بیان احساسات درونی شخصیت ها و فشار اجتماعی حاکم بر زندگی آنها در رمان ارمیا، همگی نشان دهنده تأثیر پذیرفتن امیرخانی از مکتب اکسپرسیونیسم است.
«تنیدگی» و راهکارهای مقابله با آن و تحلیل آن در رمان سووشون سیمین دانشور
حوزه های تخصصی:
طرح مباحث میان رشته ای و نوشتن مقالات علمی درباره آنها از علائق پژوهشگران در سال های اخیر بوده است. یکی از این مباحث، انعکاس علم روان شناسی در آثار ادبی و انطباق آن با تئوری های نوین روان شناسی است. در ادبیات فارسی، با توجه به مقام استثنایی و غنای آن، نکته های اخلاقی و روان شناسی بسیاری نهفته است که مقایسه و تطبیق آن با یافته های روان شناسی نوین امری ضروری است. «تنیدگی» از جمله مفاهیمی است که به رغم کاربرد وسیع آن، هنوز مفهوم واحد و روشنی ندارد. واژه تنیدگی از روی آورد مهندسی وارد علوم پزشکی و روان پزشکی شده است. در دیدگاه مهندسی، تنیدگی هر عامل بیرونی است که بر شیء یا جاندار وارد و باعث تغییراتی در آن می شود. مفاهیم، عوامل و پیامدهای تنیدگی، به عنوان یک موضوع پیچیده علمی همواره نظر پژوهشگران علوم رفتاری را به خود جلب کرده است. گستردگی دامنه عوامل تنیدگی، پیامدهای مخرب آن بر کنشوری و سلامت فرد و نیز جذابیت علمی- پژوهشی آن، می تواند دلایلی برای بیان اهمیت و ضرورت توجه روان شناسان نسبت به تنیدگی باشد. سووشون نوشته سیمین دانشور آغازگر فصلی تازه در تاریخ داستان نویسی ایران به شمار می آید. نویسنده در این رمان اجتماعی- سیاسی، حوادث و پیامدهای زمان اشغال ایران از سوی انگلیسی ها را به زیبایی به نگارش درآورده است. دانشور در این داستان پرحرکت و ماجرا با نثری شاعرانه، دقیق و محکم، تصویری درونی و هنرمندانه از تحولات منطقه فارس در سال های جنگ دوم جهانی به دست می دهد. در این رمان هر کدام از شخصیت ها با مسائل و مشکلاتی روبه رو می شوند و در برابر هر کدام از این وقایع و حوادث متناسب با شخصیت های درونی واکنش هایی نشان می دهند. این پژوهش در زمینه شناسایی عوامل تنش زا (استرسورها) در رمان سووشون دانشور و راه های مقابله شخصیت ها با این عوامل مورد بررسی قرار می گیرد.
مطالعه جامعه شناختی روستا هراسی در ادبیات داستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف مطالعه روستاهراسی در ادبیات داستانی ایران و ریشه های اجتماعی- سیاسی آن نوشته شده است که نمونه هایی از داستان های ایرانی در مورد روستا و روستائیان را انتخاب کرده و با نظریه گلدمن به تحلیل آنها می-پردازد. این مطالعه اسنادی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. نمونه ها شامل پنج داستان در بازه زمانی سال1343 تا 1377 می باشد. یافته های تحلیلی نشان می دهد؛ نوعی پیشداوری منفی نسبت به روستا و فرهنگ روستایی وجود دارد که در ادبیات داستانی ایران به شیوه های مختلف ازجمله برجسته نمودن باورهای خرافی روستائیان و خلق رویدادهای وهمناک و غیرطبیعی نمود پیدا کرده است. تصویر ارائه شده از روستا طی دوره مورد مطالعه، تصویری معوج و غیرطبیعی است که در خواننده ی اثر حس دافعه نسبت به روستا ایجاد می کند. این حس به ارزیابی از روستا و روستائیان سمت وسویی منفی می-بخشد.
تربیت اخلاقی مبتنی بر ادبیات داستانی: تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر حول شناسایی چگونگی های آموزش مفاهیم اخلاق در مقطع ابتدایی انجام شده است. این پروژه با بررسی کتب درسی، مفاهیم اخلاقی موجود را استخراج کرده و سپس در مقولات کلی تری دسته بندی کرده است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار،مفاهیم اخلاقی موجود در دروس، مشخص شده و سپس با استفاده از فرایند استنتاجی بر مبنای ملاکهای معین، از نظر انسجام و یکپارچگی در هر پایه و نیز چیدمان فرگشتی در کل مقطع مورد بررسی قرارداده شد. نتایج نشان داد که کنب فارسی در تمام پایه ها، بیشترین تعداد ادبیات داستانی و بیشترین مفاهیم اخلاقی را دارند. متاسفانه چیدمان مفاهیم، موردتوجه قرارنگرفته و از میان پانزده مفهوم اخلاقی، تنها "رفتار نیک"، "نوع دوستی" و "تلاش و پشتکار" فاکتورهای مربوط به انسجام و فرگشت را از نظر کمی و کیفی دارا هستند. سایر مفاهیم از نظر تعداد تکرار و نوع چینش در پایه های مختلف فاقد کارایی لازم هستند.
روش قصه گویی در تربیت اخلاقی از نگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
75-94
حوزه های تخصصی:
مرتضی مطهری از منادیان برجسته اخلاق در ایران معاصر است. وی افزون بر کوشش های نظری گسترده برای استوار کردن پایه های نظری نهضت اسلامی، با نگارش آثاری به زبان ساده برای مخاطب عمومی در ترویج ارزش های اخلاقی خاصی نیز کوشید. اگر بنا باشد اندیشه اصلاحگرانه اخلاقی وی شناخته شود، مطالعه همین دسته از آثار وی ضرورت است؛ چراکه نشان می دهند از نگاه او ترویج کدام ارزش ها در ایران دهه 1350 1340، در اولویت قرار داشته، و از دیگر سو، در آستانه تحول اجتماعی بزرگ ایران، کدام نگرش های اخلاقی ترویج شده است. این میان، یک اثر برجسته و تأثیرگذار، کتاب داستان راستان اوست. در این مطالعه کوشش خواهد شد که تحلیل ها از جایگاه و کارکرد این کتاب از نگرشی انتقادی مرور، و آن گاه با تحلیل محتوای این کتاب، راهی فراسوی شناخت رویکرد شهید مطهری به اصلاح اجتماعی و درک اندیشه های اخلاقی وی جسته شود. با این مطالعه بناست که دریابیم قضاوت های عمومی و رایج درباره هدف تألیف، مخاطبان، و رویکرد کلی اثر چیست؛ همچنان که نسبت میان اندیشه مؤلف را با درک سنتی و رایج ایرانیان آن عصر از اخلاق اسلامی از یک سو، و از دیگر سو، با ارزش های طبقه دانشگاهی جدیدی که در آن عصر به تازگی شکل گرفته بود، بازخواهیم جست.
واکاوی نسبت میان موجودیت و روایت زمانی مطالعه موردی: داستان های ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بحث از ادبیات داستانی، موجودیت و هویت شخصیت ها در بستر روایت، زمانی است که پیکربندی می یابد؛ به این معنا که به دست آوردن شناختی معتبر از یکی مستلزم شناخت دیگری نیز هست. در این پژوهش، تلاش بر این است تا از طریق شناخت استراتژیِ نوشتاری ابوتراب خسروی برای شکل دهی به زمان رواییِ داستان ها، به فهمی کیفی از هویت و موجودیت پرسوناژ ها و کنش های آنها به طور خاص و نظم موجود در روابط اجزاء به طور عام دست یابیم. این هدف با استفاده از گزیده ای از داستان های وی که در دو مجموعه دیوان سومنات و کتاب ویران به چاپ رسیده محقق خواهد شد. روش مورد استفاده تحلیل روایت است که به روابط علی و معلولی اجزا به دور از اتفاقات تصادفی می پردازد. در بخش تحلیل، چهار تقسیم بندی از حیث ارتباط زمان و موجودیت شکل گرفته است: 1-موجودیتِ زمانمند وابسته به جهان خارج، 2-موجودیت زمانمندِ یگانه در عین استحاله در نقاب، 3- سیر تکامل عینیِ وجود، در زمانِ متوقف شده، 4-موجودیت پیش و پس از خلقت در بستر نوسانات زمانی؛ و در نهایت این مقوله استنتاج شد که موجودیت اشخاص در ارتباط مستقیم با زمانمندی آنهاست که شاکله می یابد.
نقدی بر شیوۀ تکامل گرایانۀ کتاب تاریخ ادبیات داستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
213-236
نویسندة کتاب تاریخ ادبیات داستانی ایران می کوشد به بررسی ادبیات داستانی ایران، به ویژه رمان و داستان کوتاه (تا سال 1332 ) بپردازد و با بررسی پیشینه و خاستگاه های آن ها (داستان های بلند عامیانه، سفرنامه، خاطره نویسی، حکایت ها، و ...) سیر تحول تاریخی آن ها را نشان دهد. هم چنین، نویسنده به انواع رمان (رمان تاریخی، رمان کارآگاهی، و ...) و دلایل شکل گیری برخی از آن ها نیز پرداخته است. بااین حال، این کتاب کاستی هایی نیز دارد؛ جدای از ضعف های ساختاری (پراکندگی مطالب و ...)، روش شناسی کتاب، که روشی تکاملی است، نیز سبب ایرادهایی مانند حاشیه ای ساختن ژانرهایی چون سفرنامه نویسی و خاطره نویسی، ناتوانی از بیان «چرایی» تغییرها، و ... شده است؛ ایرادهایی که دلیل اصلی آن ها بی توجهی نویسندۀ کتاب به مبانی معرفتی روش خویش بوده است. بررسی محتوایی کتاب نیز سؤالات متعددی را برای خوانندگان به وجود می آورد؛ سؤالاتی که کتاب یا پاسخی به آن ها نداده است یا در درستی پاسخ های آن جای تردید وجود دارد.
عناصر بومی داستان نویسی مکتب اصفهان در آثار بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
داستان نویسانی که از شهر اصفهان برخاسته اند، ویژگی های مشترکی در آثار خود بر جا گذاشته اند. این ویژگی های مشترک فقط در حیطه اقلیم خلاصه نمی شود؛ بلکه مجموعه ای از عناصر هویت بخش را در بر می گیرد و ساحت های هم سویی را در حوزه زبان، اندیشه، جغرافیا، اقتصاد، اخلاق، آداب و رسوم و باورها نمایان می سازد. این مقاله در ساختار آثار داستانی دو تن از نمایندگان شاخص مکتب اصفهان یعنی بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری واکاوی کرده و خصوصیات مشترکِ وحدت بخش و سبک آفرین آن ها را استخراج نموده است. نتیجه اینکه این ساختارها در مواردی همچون تصویرآفرینی های طنزآمیز و هجوآمیز، تکنیک و فرم متفاوت در کلام، شخصیت پردازی های خاص، فضاسازی های گوتیک و نامشخص، آغازها و انجام های ناگهانی، چرخش در زاویه دید و خلاف آمد در روایت، گفت وگوهای زیاد و توصیفات کم، توجه به اساطیر و تاریخ و متون کهن، سوژه گزینی های نادر و نام گزینی های مدرن و نثر صیقل خورده و شعرگونه، تحلیل و تشریح می شود.