مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ادبیات داستانی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نظر و سلیقه نوجوانان نسبت به آثار داستانی، با رویکرد کمی و از طریق پرسش نامه ای محقق ساخته به انجام رسیده است. نمونه آماری شامل 484 نوجوان پایه هفتم و هشتم (243 نوجوان دختر و 241 نوجوان پسر) است که به صورت تصادفی از مدارس 4 ناحیه آموزش و پرورش شیراز انتخاب شده اند. تحلیل یافته ها با استفاده از روش های آمار توصیفی نشان می دهد 6/71% دختران و 2/45% پسران داستان می خوانند. همچنین رمان ها و داستان های بلند، محبوبیت بیشتری نسبت به داستان های کوتاه، داستانک و دیگر گونه ها دارند. مهم ترین منبع تامین کتاب های داستان برای نوجوانان پسر و دختر، خرید کتاب و سپس مطالعه ی اینترنتی است. محبوب ترین نوع داستان در میان همه ی نوجوانان داستان های واقع گرا و پس از آن فانتزی ها هستند. دختران بیشتر طرفدار موضوعات عشقی- عاطفی و پسران بیشتر متمایل به خواندن موضوعات پلیسی- جنایی اند. گرچه در انتخاب لحن و فضای داستان بین دختران و پسران نوجوان اختلافاتی وجود دارد اما در مجموع داستان های ماجراجویانه و ترسناک بیشترین طرفدار را دارند. مقایسه ترجیحات نوجوانان در انتخاب گونه و موضوع داستان و نیز مقایسه جذاب ترین داستان های خوانده شده توسط آنان با کتاب های منتخب شورای کتاب کودک در سال های 88 تا 90 حاکی از فاصله نشر، با سلیقه و انتخاب نوجوانان است.
انعکاس جنس دوم در صدا و تصویر قهرمان های آثار داستانی نویسندگان زن
منبع:
علوم ادبی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
337 - 367
حوزه های تخصصی:
باور ناخودآگاه پدر سالار، بر آن است که آثار و میراث های ادبی بشر، مخلوق مردان و البته به وسیله مردان نگاشته شده ؛ در نتیجه بخش عمده این ادبیّات به طور معمول متمرکز به قهرمانان مرد خواهد بود. در این ادبیّات جنسیت محور، زنان یا نقشی ندارند و یا در حاشیه زندگی قهرمانان تعریف می شوند؛ در نتیجه با توجه به اینکه ادبیّات (به ویژه ادب داستانی) آیینه باورهای جامعه است، این داستان ها و قهرمانان آن ها، جامعه ای جنسیتی را انعکاس می دهند که در آن، وجود قهرمانان چه زن و چه مرد، غصب و وجود تعیین شده از سوی جامعه (دیگری) جایگزین می شود. در این پژوهش برآنیم تا با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و نیز با توجه به چند رمان که در راستای نمایش کشمکش های روحی، عاطفی، بن بست ها و عرصه های مشکل زای برون رفت قهرمانان از هنجارهای جامعه نگاشته شده اند به واکاوی این پرسش بپردازیم که آیا انسان ها در هر فرهنگ و اجتماعی برای انجام وظایف جنسیتی خود، تربیت می شوند؟ و آیا قهرمانان، خود این موضوع را پذیرفته و به آن می اندیشند؟ در راستای این پژوهش دریافتیم که نویسندگان منتخب در داستان های خود، این موضوع را غالباً به عمد و گاه ناخواسته نمایش داده اند. در داستان «سرود اروند رود» با نمایش شخصیّت های محکوم در برابر جامعه ، در داستان «دل فولاد» با نمایش کشاکش های زندگی قهرمان؛ در داستان «بازی آخر بانو» با قهرمان روستایی در محیط بسیار سنّتی و در داستان «خاله بازی» با خشم جامعه سنّتی نسبت به قهرمانی که قادر به انجام وظایفش نیست، مواجهیم؛ خشمی که با توجه به تربیت سنّتی تمام قهرمانان این داستان ها، چه زن و چه مرد، آنان را در مسیر اهداف جامعه پیش می راند. در نتیجه در آثار منتخب با قهرمانانی مواجهیم که گاه به گونه ای به تعاریف جامعه خو گرفته اند که حتی به برون رفت از این هنجارها نمی اندیشند.
نگاهی به شخصیتهای رمان کلیدر دولت آبادی براساس مفاهیم احساس کهتری، جبران و برتری جویی در نظریه آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منتقدین ادبی با بهره گیری از علم روان شناسی و تحلیل شخصیت و رویدادهای داستان، زوایای پنهان متن را آشکار می نمایند. یکی از اهداف نقد روان کاوانه بررسی و تحلیل شخصیت ها و وقایع پیوسته در متن است. هدف این مطالعه بررسی عقده حقارت، نمودهای برتری جویی و شیوه های جبران عقده حقارت در شخصیتهای اصلی داستان است. رمان های بلند و هنری، با توجه به پرداختن به وجه های مختلف شخصیت و رویدادهای متنوع پیرامون آن، جایگاه خوبی برای بروز و ظهور نقد روان شناختی هستند؛ از این رو رمان بلند و درخشان کلیدر، به قلم محمود دولت آبادی به دلیل پرداختن به وجوه مختلف شخصیتهای متعدد داستان ، متن خوبی برای این بررسی است. یافته های این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده؛ حاکی از این است که نیروی برانگیزن ده و محرک رفت اره ای گل محمد حس برتری جویی او و تلاش برای غلب ه بر احس اس کهتری بود که عمال حکومتی بر وی روا داشتند. رفتار وی در پایان داستان بیانگر رسیدن به یکپارچگی و انسجام نقش وی و وسیله ای برای بروز جنبه های برتر و متعالی شخصیت وی می باشد. سایر شخصیتهای داستان نیز مانند ستار، بیگ محمد و خان عمو نیز با غلبه بر احساس حقارت به مراتبی از حس برتری جویی رسیده بودند اما برخی دیگر مانند قدیر، نادعلی، از احساس کهتری به ورطه عقده حقارت غلطیدند.
نقش جنگ های صلیبی در انتقال متون ادبی، عرفانی و فلسفی اسلامی به اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۱
139-151
حوزه های تخصصی:
جنگ های صلیبی، نقش زیادی در انتقال فرهنگ و تمدن اسلامی، به ویژه در حوزه ادبیات به اروپا داشت و تأثیرات بزرگی را نیز در آن قاره بر جای گذاشت؛ به گونه ای که ادبیات منظوم و منثور یا داستان های فلسفی، عرفانی و حماسی در قصه های مؤلفان اروپای قرون وسطا مؤثر واقع شد. ورود تعداد زیادی از لغات و اصطلاحات اسلامی و همچنین مثل های شرقی در زمینه های مختلف علوم، نشانگر نفوذ ادبیات مسلمانان به اروپاست. نوشتار پیش رو، برای نشان دادن راه های انتقال ادبیات جهان اسلام به اروپا در طول جنگ های صلیبی، با استفاده از روش تاریخی و با استناد به منابع معتبر تاریخی و ادبی، به توصیف و تحلیل این موضوع می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد ترجمه متون مختلف در خلال جنگ های صلیبی و سال های واپسین آن، در تکامل فکری و فرهنگی مردم اروپا در اواخر قرون وسطا و نیز عصر رنسانس، نقشی بسزا داشته است و باعث شد نویسندگان معروف آن زمان همچون دانته و در ادوار بعد حتی دکارت، از آثار مسلمین تأثیرپذیر باشند.
بازی ساختار: مطالعه رویه ها و عوامل موثر بر استفاده از رسانه های اجتماعی در ایران و رابطه آن با ساختارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
251 - 288
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تحلیل رابطه متقابل استفاده از رسانه های اجتماعی و ساختارها در ایران است. رسانه های اجتماعی از آغاز ورود به ایران، مورد استقبال کاربران بوده اند و همین امر، ضرورت تحقیق درباره این رسانه ها را نشان می دهد. با وجود استفاده گسترده از رسانه های اجتماعی، تحقیق جامعی که دلایل و رویه های استفاده کاربران ایرانی از این رسانه ها را نشان دهد وجود ندارد. بنابراین در این تحقیق تلاش کرده ایم با استفاده از نظریه«ساخت یابی گیدنز» و روش مصاحبه کیفی، رسانه های اجتماعی مرجح و دلایل ترجیح آن ها را مطالعه کرده و مشخص سازیم که استفاده از این رسانه ها و ساختارها در جامعه چگونه بر یکدیگر اثر می گذارند. برای نمونه گیری از روش های در دسترس، گلوله برفی و موارد ویژه استفاده کرده ایم. تعداد افراد مصاحبه شونده 11 نفر بود و مصاحبه ها با نرم افزار «مکس کیو دی ای» تحلیل شدند. یافته ها در چند بخش، ابتدا نشان می دهد که چه رسانه هایی در ایران مورد توجه کاربران بوده اند و دلایل ترجیح آن ها چیست. سپس، رویه های استفاده و تغییرات آن ها مشخص می شود و در ادامه آثار رسانه های اجتماعی و دلایلی که موجب تغییر رویه های استفاده شده اند مشخص می شوند. در نهایت، چگونگی تاثیر متقابل استفاده از رسانه های اجتماعی و ساختارها مورد بحث قرار می گیرد.
سازوکارهای مشروعیت بخشی گفتمان های جنسیتی در رمان سلوک محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان های جنسیتی همواره برای تثبیتِ مفصل بندی های خود سعی در مشروعیت بخشی به ابعاد خودی و مشروعیت زدایی از عناصر دیگری دارند؛ مشروعیت بخشی، از نظر نشانه شناسی گفتمانی، فرایندی است که از طریق مفصل بندی گفتمانی، قدرت را هژمونیک می کند. هدف نگارندگان در این مقاله بررسی و شناسایی نحوه عملکرد سازوکارهای مشروعیت بخشی گفتمان های جنسیتی در ادبیات داستانی معاصر فارسی است. از همین رو، آن ها خوانشی واسازانه را با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف ( 2001 ) و دریدا ( 1983 ) از روش شناسی ون لیوون ( 2007 ) ارائه می کنند و از سایر ابزارهای زبان شناختی نیز بهره می برند. آنگاه برای تحلیل و نشان دادن عملکرد سازوکارهای یادشده به سراغ رمان سلوک دولت آبادی می روند و با گزینش هدفمند، بخش هایی از آن را بررسی می کنند. در پایان، آن ها به پرسش این پژوهش درباره نحوه عملکرد سازوکارهای مشروعیت بخشیِ گفتمان های جنسیت ی پاسخ می دهند و چهار ساختارِ ساده، مرکب، پیچی ده، و زنجی ره ای را در آن سازوکارها معرفی می کنند. افزون بر آن، نشان می دهند گفتمان های جنسیتی با تلاش برای کسب مشروعیت و حصولِ آن، از ادامه مسیر باز نمی مانند، بلکه برای حفظ و تثبیت آن نیز گام فرامی نهند و همواره به صورت صریح یا ضمنی بازبافت سازی از دیگری مشروعیت می زدایند
سبک شناسی لایه ای رمان هستی از فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری شاخه های جدید سبک شناسی و بازیابی ابزارهایی مناسب برای تجزیه و تحلیل متون فارسی می تواند دریچه ای تازه به شناخت مطلب باشد. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده، سعی بر آن بوده است تا رمان هستی از فرهاد حسن زاده از دیدگاه سبک شناسی انتقادی مورد توجه قرار گیرد. یعنی در کلان لایه های روایی و متنی با تجزیه و تحلیل کانون سازی، میزان تداوم کانون سازی (کانون سازی متغیر و چندگانه) و جنبه های کانون سازی (جنبه ی ادراکی زمان به ترتیب، دیرش، بسامد و مکان و جنبه جهان بینی) و نیز خرد لایه های آوایی، واژگانی، نحوی، کاربردشناسی و بلاغی در ارتباط با لایه ی بیرونی آن (بافت موقعیتی متن) مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها حاکی از آن است که برخی متغیرهای سبکی در متن وجود دارد که منجر به کشف جهان بینی و تبیین مسائل اجتماعی روز مثل جنگ، فقر و... در متن می شود؛ از طرفی نوع به کارگیری جملات با توجه به مخاطب شناسی باعث استقبال مخاطب نوجوان از این رمان و موفقیتش در عرصه ملی و بین المللی شده است.
بررسی مفاهیم انسان شناسی زبان در داستان «رکسانا»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زبان، سامانه مرتب و منظمی است که در هر شرایطی می توان از آن بهره برد و انسان را قادر می سازد تا علاقه ها، عقاید و ادراکش را با نشانه ها توجیه کند. زبان در جامعه دارای کارکردهای متفاوتی است که این کارکردها بستگی به نوع جامعه دارد. همه مسائل مربوط به زبان و فرهنگ در شاخه بزرگ و جدیدی به نام «انسان شناسی زبان» که از انسان شناسی، زبان شناسی توصیفی و زبان شناسی تاریخی سرچشمه گرفته، مورد بررسی قرار می گیرد. انسان شناسی زبان به رابطه زبان با جامعه، فرهنگ و رفتار انسان می پردازد و تطور زبان را مورد مطالعه و پژوهش قرار می دهد. در این مقاله تلاش شده است تا آن دسته از مقولاتی که در حوزه انسان شناسی زبان قرار می گیرد و مؤدب پور در نگارش داستان «رکسانا» از آن ها بهره گرفته، مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر بیانگر آن است که: در نگارش این داستان به سبب لحن محاوره ای نویسنده در دیالوگ نویسی کلمات تابو و اصطلاحات خویشاوندی به صورت نابرابر مورد استفاده قرار گرفته و از لهجه های اجتماعی استفاده نشده که نمودار نیز مؤید همین مطلب است. کلمات تابو در این داستان در دو موقعیت عصبیت و پرخاشگری و طنزگونه به کار رفته است.
بررسی مؤلفه های شخصیت زنان در آثار مصطفی مستور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مصطفی مستور نویسنده ای واقع گراست و آثارش از جنبه های گوناگون قابل توجه و بررسی است.کُنِش های رفتاری زنان از مشخصه های بارزِ داستان های وی به شمار می رود. در این جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی و کمی به انواع، شاخص ها و ویژگی های شخصیت زنان در داستان های مستور پرداخته و بازتاب کُنِش های رفتاری زنان و کارکردهای عمده آنان تحلیل و بررسی می شود. بدین منظور ابتدا داستان های مستور بازخوانی و شخصیت های مختلف زن تجزیه و تحلیل و طبقه بندی و مؤلفه های اصلی آنها بررسی شده و سپس داده ها و نتیجه های تحقیق به صورت کمّی ارزیابی و در جدول ارائه شده است.اصلی ترین مؤلفه ها و شاخصه های شخصیت زنان در داستان های مستور عبارتند از: جریان روسپی گری؛ زنان، زایمان و حسّ مادری؛ زنان بی هویت؛ زنان فعّال و مستقل؛ زنان ستم دیده ومظلوم؛ زنان شهدا و رزمندگان جنگ تحمیلی؛ زنان مقدس و معشوقه های خداگونه و پیرزن های مؤمن، ساده و چاره گشا.زنان، نقشِ اصلیِ را در شکل گیری بن مایه داستان های مستور دارند و شخصیت آن ها بیشتر پویاست و حتّی هنگامی که ایستا هستند، نقشی کلیدی در شکل گیری و پیش بردِ روایت داستان های وی دارند. از این رو، کارکرد زنان در داستان های مستور، برجسته تر از سایر شخصیت هاست و سرنوشت و روحیّات آنان در سنین مختلف از نوجوانی تا کهنسالی مورد توجه عمیق قرار گرفته و به وجودشان در کانون خانواده، اجتماع، پرورش فرزندان و دلبستگی و وابستگی مردان به آنان در موقعیت های مختلف مانند: مادری، همسری و حتی معشوق بودن اهمیت داده شده است.
بررسی خشونت علیه زنان در ادبیات داستانی دهه چهل با تکیه بر چهار رمان (شوهر آهوخانم، سنگ صبور، شازده احتجاب، سووشون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۲۲۵-۲۵۳
حوزه های تخصصی:
ادبیات داستانی جدید ایران محل ظهور اندیشه های نو و مترقی است؛ ازجمله، عرصه نقش آفرینی زنان، هم در جایگاه نویسنده و هم در مقام قهرمانان تأثیرگذار در خلق رخ دادهاست. در این ادبیات جدید، زنان دستمایه طرح معضلات در بسیاری از داستان ها می شوند. ازجمله این معضلات خشونت علیه زنان است. در این مقاله سعی شده است تا خشونت، انواع، ابزار و عوامل مختلف بروز آن در رمان های برگزیده دهه چهل با نام های سنگ صبور، شوهر آهوخانم، شازده احتجاب، و سووشون بررسی شود تا ازطریق آن، نگرش نویسندگان این آثار به حقوق زنان و مسائل موجود در جامعه نشان داده شود. با تحلیل محتوای آثار پیش گفته، بیشترین خشونت از نوع پنهان و آشکار در رمان شوهر آهوخانم دیده می شود و رمان های سنگ صبور و شازده احتجاب و سووشون به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار دارند. عوامل متعددی در بروز این خشونت ها نقش دارند: فرهنگ، عرف و سنت ها، عقاید مذهبی، خانواده و نگرش مردسالارانه و نا آگاهی زنان از حقوق خود و... ازجمله این علل به شمار می روند. طرح موضوع خشونت علیه زنان در رمان ها نشان می دهد که نویسندگان این دوره در جایگاه روشنفکران و مصلحان جامعه نگرش فمینیستی دارند و با اعتراض به سنت های جنسیت زده حاکم و نقد سلطه پدرسالارانه و نمایش وضعیت نامطلوب اجتماعی و موقعیت فرودست زنان، سعی می کنند به دفاع از حقوق آنها بپردازند.
رئالیسم سوسیالیستی تطبیقی در ادبیّات داستانی آلمانی و روسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
76 - 95
حوزه های تخصصی:
ادبیّات داستانی، به عنوان یک نوع ادبی یا ژانر از لحاظ ساختار محتوا، همواره تحت تأثیر جریان های مختلف سیاسی و اجتماعی بوده است. ادبیّات جهان، پس از جنگ جهانی دوم، در نقش ابزاری برای تبلیغات در خدمت بازسازی جوامع بحران زده قرار گرفت. رئالیسم سوسیالیستی، مبتنی بر دورنمایی از جامعه سوسیالیستی و توصیف نیروهایی است که از درون، مشغول ساختن جامعه هستند. رمان نویس رئالیست، به ارائه تصویر درست تاریخی و ترسیم جلوه های مبارزاتی زندگی مردم، از ایدئولوژی مارکسیستی و ماتریالیسم تاریخی و توجّه به مفهوم مدرن کار در نگاه سوسیالیستی و تقدیس مردم گرایی، می پردازد. جستار حاضر، به بررسی سه اثر از سه نویسنده آلمانی و روسی؛ آنازگرس، کریستا ولف و میخائیل شولوخف از منظر واقع گرایی سوسیالیستی و انعکاس آن در آثار داستانی شان پرداخته است. گرچه این آثار در دوره های تقریباً متفاوتی از هم نوشته شده اند و درون مایه های متفاوتی نیز دارند، امّا هر یک به ترفندی، از این مبانی، به شیوه های مختلف بهره گرفته اند. نتایج این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر مبنای داده کاوی کتابخانه ای صورت گرفته است، نشان می دهد که دیدگاه های میخائیل شولوخف در جهت نشان دادن آرمان های حکومت کمونیستی و بهره گیری از مؤلّفه های رئالیسم سوسیالیستی در مقایسه با فردیّت و توجّه به عشق در «آسمان تقسیم شده» ولف و «مرده ها جوان می مانند» اثر زگرس به صورت قوی تری عمل کرده است.
الگوهای نام گذاری زنان در ادبیات مکتب خانه ای عصر قاجار: پژوهشی در تاریخ اجتماعی ادبیات عامه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشها، الگوها و قواعد نامگذاری شخصیتهای داستانی به سبب نقشی که در نشان دادن منویات تولیدکنندگان داستانها دارند در مطالعات جدید نقد ادبی و نیز در مطالعات تاریخ اجتماعی زبان و ادبیات حایز اهمیت انگاشته شده اند. بررسی شیوه ها و مبناهای مختلف نامگذاری اشخاص در این گونه از ادبیات به ویژه در ادبیات عامه می تواند علاوه بر آشکارساختن ویژگیهای شخصیتی و فراهم ساختن امکانی برای بازشناسی جهان مطلوب پدیدآورندگان شان، بازتاب دهنده چارچوبهای فکری و فرهنگی اجتماعی ای باشد که این ادبیات در آنها تولید شده اند. در این مقاله با انتخاب مجموعه ای شامل هفتاد متن از داستانهای عامه رایج در ادبیات مکتب خانه ای عصر قاجاری (بر اساس روایت و تنظیم حسن ذوالفقاری و محبوبه حیدری) و تحلیل محتوای آنها در کنار بررسی آماری نامهای مورد استفاده در این داستانها و دسته بندی این نامها با استخراج مبناهایی که تولیدکنندگان این داستانها در ذهن داشته اند، و سپس بررسی تفاوتهای این مبناهای نامگذاری، برای شخصیتهای زن و شخصیتهای مرد در این داستانها، نشان داده شده است که الگوی متعارف و متداول نامگذاری زنان در ادبیات داستانی قاجاری، به عنوان یک شاخصه فرهنگی و اجتماعی برآمده از جهان زیسته قاجاری، به روشنی تابعی از متغیرِ جنسیت بوده است که این نیز به نوبه خود از جمله به میزان حضور زنان در اجتماع و نوع نگرش جامعه به آنان نیز ناظر بوده است.
تاثیرگذاری زاویه دید بر شبکه های ارتباطی در ادبیات داستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روایت شنو (مخاطب) از عناصر لاینفک هر متن روایی (داستان) است. در بسیاری از روایت ها فقط یک روایت شنو وجود دارد، اما روایت های بسیاری نیز وجود دارند که روایت شنوهای آن ها بی شمار است. نکته جالبی که ما را به انجام این پژوهش برانگیخت، جنبه های متمایز کننده راوی از روایت شنو با تکیه بر زاویه های دید در ادبیات داستانی است. بسته به زاویه دید داستان بین راوی و روایت شنو از جهات اخلاقی، عقلانی، عاطفی، جسمانی و اجتماعی تفاوت وجود دارد. به عنوان مثال در داستان مسخ روایت شنو بر خلاف راوی هرگز به حشره ای غول آسا تبدیل نمی گردد (تمایزجسمانی)، در رمان «سقوط» به قلم آلبرکامو همگام با سیر روایت همدلی راوی با روایت شنو کمتر می شود، همچنان که هر خواننده ای (روایت شنو) از سنگ دلی راوی «بچه مردم» به خشم می آید (تمایز عاطفی). «بنیاجی» راوی رمان خشم و هیاهوی فاکنر در مقابل روایت شنوِ داستان از عقل سلیم برخوردار نیست (تمایز عقلانی). پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای با شاهد مثال هایی محدود (اما دقیق) به بررسی تاثیر زاویه دید بر شبکه های ارتباطی راوی، روایت شنو، کنشگران و عناصر تمایزدهنده آنها می پردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در زاویه دید اول شخص، دایره کنش های ارتباطی بین راوی و روایت شنو بیشتر از گونه زاویه دید سوم شخص است.
خوانش نشانه های اسطوره ای رمان ولی دیوانه وار اثر شیوا ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
83 - 113
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها همواره پیوند عمیقی با ادبیات داشته اند و می توانند علاوه بر معنا، بر فرم و ساختار صوری اثر، تأثیر بگذارند. بررسی و تحلیل مناسبات اسطوره ای یک متن ادبی نقش مهمی در تبیین و دریافت معانی و مفاهیم آن دارد. هدف از پژوهش حاضر خوانش نشانه های اسطوره ای رمان ولی دیوانه وار نوشته شیوا ارسطویی به روش تحلیلی توصیفی است. نتایج بررسی این رمان بر مبنای خوانش اسطوره ای نشان می دهد که معانی و حتی فرم رمان از اسطوره تأثیر پذیرفته و احضار اسطوره شیوا به متن رمان، علاوه بر کمک به گسترش مفاهیم رمان، در فرم و پیشبرد روایت نقش داشته است؛ یعنی زنی که در دایره ساعت می رقصد، با حرکت خود ریتم رمان را تنظیم می کند و مشخص می سازد که کدام ماجرا در چه زمانی روایت شود. همچنین رمزگان های مختلفی همچون نام ها (شیوا، خدای سه سر هندی...)، مکان ها (آب انبار، جعبه پاندورا، پالمیر...) و مفاهیمی چون مرگ و نوشتن در این رمان به عنوان واحدهای معناداری از یک گفتمان اسطوره ای هستند.
چندگونگی سازه های فاصله ای راوی از روایت در ادبیات داستانی (با تکیه بر نظریه شلومیث ریمون کنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راوی در یک متن (داستانی یا غیرداستانی) ممکن است از رویدادهای روایت شده، شخصیت های ارائه شده و روایت شنو، کم و بیش فاصله داشته باشد. اگر چه انتظار ما از ادبیات داستانی این است که گونه روایت آن از نوع متعاقب (روایت رخداد ها بعد از حدوث) باشد، اما تفحص در سازه های روایتی برخی داستان ها با تکیه بر نظریه فواصل روایی شلومیث ریمون کنان نشان می دهد که همیشه این گونه نیست. در رمان آرزوهای بزرگ به قلم چارلز دیکنز، راوی در ابتدای داستان فاصله بسیار زیادی با حوادث دارد، در حالی که در انتهای داستان دقیقاً در بطن حوادث است، همچنین بالزاک در رمان باباگوریو در وصف خانم واکور می گوید: «خانم واکور با نام خانوادگی پدری دوکن فلان پیرزن عجیبی است که سالهاست در پاریس پانسیون دارد». مگر داستان قبلاً اتفاق نیفتاده؟ پس چرا راوی می گوید خانم واکور الآن که روایت شنو مشغول خواندن متن است، هنوز هم در پاریس پانسیون دارد؟ پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای با تکیه بر نظریه فواصل روایی شلومیث ریمون کنان در صدد است تا به بررسی سازه های فاصله ای راوی از روایت در ادبیات داستانی بپردازد و با شاهد مثال هایی محدود (اما دقیق) و با تکیه بر اصول علمی سازه های فاصله ای بین راوی و روایت را کشف کند.
گاه نگاری آثار روایی صادق هدایت بر پایه «تاریخ تحولات بشر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
639 - 656
حوزه های تخصصی:
علاقه ی صادق هدایت به درنگ در تاریخ و فرهنگ بشری در بسیاری از گفته ها و نوشته های او بازتاب یافته است. از همین رو در بیشتر آثارش به گونه ای آشکار یا پنهان، سایه ای از تاریخ زندگانی انسان را می توان یافت. در مقاله ی پیش رو نشانه های تاریخی در یک اثر بررسی نشده، بلکه برای نخستین بار، نشانه های یک مسیر ممتد از مراحل گوناگون حیات بشری در شانزده اثر هدایت بازشناسی شده است. بر پایه ی این واکاوی، «افسانه آفرینش»، «پدران آدم»، «نمک ترکی»، «تاریک خانه»، «بوف کور»، «آفرینگان»، «آتش پرست»، «تخت ابونصر»، «پروین دختر ساسانی»، «آخرین لبخند»، «مازیار»، «سایه مغول»، «توپ مرواری»، «حاجی آقا»، «فردا» و «س.گ.ل.ل» بررسی شده که هر یک به بخشی از مراحل پیش گفته اشاره دارند؛ و در مجموع خط ممتدی را از ابتدای تاریخ بشر تا انتهای آن ترسیم می-کنند. اگر چنین انگاره ای پذیرفته شود، بر پایه ی آن می توان از نظمی تسلسل یافته در آثار داستانی صادق هدایت سخن گفت که روی کردی تاریخ مدار را دنبال می کند.
سبک زندگی در رمان «نخل های بی سر» و «ریشه در اعماق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰شماره ۵۳
169 - 200
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی مجموعه ای از اصول رفتاری در عرصه های مختلف زندگی است. در دهه های اخیر برای کاربردی کردن مفهوم آن در محافل ادبی، مخاطب با کارکردهای مثبت و منفی سبک زندگی در ادبیات داستانی مواجه شده است و با مطالعه موارد ذهنی و عینی، ذهنش بسوی سبک های برتر نیز، جلب شده است. مطلب حائز اهمیت، بازخوانی سبک زندگی رزمندگان در ادبیات داستانی دفاع مقدس است. این بازخوانی می تواند هویت فرهنگی، نظامی، اجتماعی و سیاسی مرزداران ایرانی را برای تحقق آرمان گرایی «دفاع» از سرزمین و اعتقادات جامعه به افراد منعکس و دستاوردهای گران سنگ آن را به ویژه در زمان بحران حفظ کند. درواقع، شناخت منشاء انگیزه های رفتاری مدافعان میهن، ظرفیت های اندیشه و فرهنگ ایرانیان و قدرت راهبرد «دفاع» را آشکار می نماید. این پژوهش تلاش دارد شاخصه های سبک زندگی را در رمان «نخل های بی سر» و «ریشه در اعماق» با روش گفتمانی «ارنستولاکلاو» منعکس کند. در این روش، پیوند مولفه های سبک زندگی، چگونگی خلق هویت جهادی رزمندگان بیان می شود. یافته ها نشان می دهد علل رفتاری شخصیت ها با تکیه بر پایبندی بر مبانی باورهای دینی و غیرت ملی، دستاورد استقلال و امنیت کشور را به دنبال داشته است.
بررسی حکایت های عبید زاکانی از منظر مینی مالیسم
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر کنکاشی است پیرامون بررسی ویژگی های مکتب مینی مالیسم در حکایت های رساله دلگشای عبید زاکانی. با توجه به نزدیکی اصول و ویژگی های مکتب مینی مالیسم به عنوان یک مکتب غربی که در قرن بیستم با تأثیر پذیرفتن از شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در اروپا شکل گرفته، به حکایت های ایرانی که قدمت طولانی در ادبیات کلاسیک ایران در قالب نظم و نثر دارند و با توجه به خاستگاه این دو نوع ادبی که در بسترهای متفاوت فرهنگی شکل گرفته اند، بررسی این موضوع در حکایت های عبید زاکانی ضروری می نماید. این پژوهش به روش فیش برداری و تحلیل محتوایی انجام شده است و هدف از آن ارائه جلوه های مکتب مینی مالیسم در حکایات های عبید زاکانی است. مهم ترین نتایج و یافته های این تحقیق عبارت اند از: 1. تشابه و قرابت بسیار زیاد ویژگی های داستان های مکتب مینی مال با حکایت های ایرانی؛ 2. برتری حکایت های عبید زاکانی از نظر محتوا بر داستان مینی مال؛ 3- بیان مرز مشخص مکتب مینی مال با حکایت های ایرانی.
شناسایی و رتبه بندی عناصر متنی و پیرامتنی مهم در بازیابی داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عناصر متنی و پیرامتنی مهم در بازیابی داستان از دیدگاه خواننده است تا بر اساس آن مناسب ترین نقاط دسترسی برای خواننده فراهم شود و دسترسی به منابع داستانی متناسب با نیاز خواننده بهبود یابد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظرِ رویکرد از نوع ترکیبی بوده و با راهبرد متوالی اکتشافی انجام گرفت. مرحله اول از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته فردی با 14 نفر از خوانندگان داستان انجام گرفت و داده های گردآوری شده با روش تحلیل مضمون کدگذاری و تحلیل شد. در ادامه، برای رتبه بندی عناصر شناسایی شده در مرحله اول، پرسش نامه مقایسه زوجی در اختیار 12 نفر از متخصصان حوزه ادبیات داستانی قرار گرفت و پس از گردآوری داده ها از روش تحلیل سلسله مراتبی برای تحلیل استفاده شد. یافته ها: بر اساس تحلیل مضمون مصاحبه های انجام گرفته در مرحله اول پژوهش، 24 عنصر متنی و پیرامتنی در قالب 6 مضمون اصلی استخراج شد. در ادامه، بر اساس نظر خبرگان، 19 عنصر از عناصر استخراج شده به عنوان عناصر متنی و پیرامتنی مهم در بازیابی داستان شناسایی شدند که می توانند در درک، ارزیابی، تصمیم گیری و انتخاب داستان تأثیر داشته و به جست وجوگران در بازیابی کتاب های داستانی مرتبط کمک کنند. اصالت/ارزش: استفاده از عناصر متنی و پیرامتنی برای غنی تر کردن ابرداده های فهرست های کتابخانه ها و نیز به کار بردن آن ها به عنوان نقاط دسترسی در نظام های جست وجو و بازیابی اطلاعات موجب توسعه و بهبود این نظام ها و افزایش کارایی آن ها در بازیابی منابع داستانی متناسب با نیاز خوانندگان می شود.