مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
ادبیات داستانی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
9 - 32
حوزه های تخصصی:
منیرو روانی پور یکی از موفق ترین نویسندگان داستان معاصر ایران به شیوه رئالیسم جادویی است که با تقلید از شیوه داستان نویسی گابریل گارسیا مارکز کلمبیایی، پرچمدار رئالیسم جادویی در جهان موفق شد با الهام گرفتن از رمان «صد سال تنهایی» وی، آثار داستانی ارزشمندی همچون «اهل غرق»، «کولی کنار آتشب، «کنیزو» و... را به دنیای ادبیات داستانی ایران و جهان عرضه نماید. از طرفی به دلیل پرداختن به ادبیات فولکوریک جنوب و خلق صحنه های واقعی و کاربرد ضرب المثل ها، کنایه ها و عبارات بومی به عنوان یک نویسنده فولکلور شناخته شده است. در این مقاله پس از آشنایی با منیرو روانی پور و افکار و آثار وی، بازتاب رئالیسم جادویی در ادبیات فارسی و سپس نقد ساختارگرایانه و محتوایی سه رمان اهل غرق، کولی کنار آتش و کنیزو مورد بررسی قرار گرفته است.
شخصیت پردازی زن در ادبیات داستانی نجیب کیلانی (بررسی موردی سه رمان: لیالی ترکستان، عذراء جاکارتا و عمالقه الشمال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
97 - 116
حوزه های تخصصی:
نجیب کیلانی اولین نویسنده ای است که در داستانهای خود به مشکلات مسلمانان فراتر از مرزهای جهان عرب پرداخته و رمانهای آوانگاردانه خود مثل «لیالی ترکستان»، «عذراءجاکرتا» و «عمالقه الشمال» را به این موضوعات اختصاص داده است که حوادث آنها - به ترتیب - در ترکستان، اندونزی و نیجریه اتفاق می افتد. او در این رمان های آوانگارادنه مبارزه ملتهای معاصر مسلمان را ضداستعمار به تصویر کشیده است و در این مبارزات سهم فراوانی را به زنان مسلمان داده که همپای مردان مبارزه می کنند و بر عقیده و مذهب خود پافشاری می-کنند. زندگی آن ها، فقط در چهارچوب خانه منحصر نمی شود، بلکه پابه پای مردان مبارزه می-کنند. مبارزه آن ها یا شفاهی، یا مسلحانه و یا عقیدتی است. در هر رمان، یک شخصیت اصلی زن وجود دارد، شخصیت هر سه زن، مرکب است. کیلانی، برای شخصیت پردازی از دو شیوه ی مستقیم و غیرمستقیم استفاده کرده است. وی برای شخصیت های اصلی بیشتر از عنصر راوی، گفت وگو و توصیف اعمال و رفتار، و برای شخصیت های فرعی بیشتر از شیوه غیرمستقیم، توصیف رفتار، چهره و گفت وگو بهره برده است. همچنین کیلانی توانسته انسجامی ویژه بین عملکرد اشخاص داستانی با اسم شان برقرار کند، چنان که اعمال و رفتار شخصیت های داستان، شاهدی گویا بر نام شان می باشد. او توجه زیادی به توصیف سیمای ظاهری زنان ندارد، بلکه بیشتر خصوصیات باطنی شان را به تصویر کشیده است، جزئیاتی که در توصیف شخصیت های زن ارایه داده، بیانگر اطلاعات وسیعش از جایگاه زن در اسلام است.
بازشناسی معنای بومی گرایی در ادبیات داستانی معاصر ایران (1285 -1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
۳۹-۱
حوزه های تخصصی:
بومی گرایی اصطلاحی مدرن است که درپی روند استقلال و رهایی کشورهای استعمارزده شرقی از سلطه کشورهای استعمارگر غربی پدید آمد و هم زمان به حوزه های مختلفی ازجمله ادبیات داستانی راه یافت. با بررسی تعاریف متنوع این اصطلاح و شیوه کاربست آن ها در انواع پژوهش های ادبی، می توان دریافت که انتخاب هر یک از این تعاریف به سادگی می تواند روند پژوهش و نتایج آن را دچار تغییر یا انحراف کند. به دیگر سخن، نبود تعریفی دقیق و کاربردی از بومی گرایی را می توان مهم ترین چالش و کاستی پژوهش های مربوط به این حوزه دانست. به منظور دست یافتن به چنین تعریفی، این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی، به واکاوی و ریشه یابی معنای بومی گرایی در ادبیات داستانی ایران از زمان مشروطه تا 1400 خورشیدی پرداخته است. بدین شیوه که در آغاز تحقیق، همه پیش فرض ها درباره بومی گرایی نادیده گرفته شد؛ سپس این اصطلاح از جنبه های اجتماعی، فکری و ادبی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بومی گرایی با بومی نویسی و سایر مفاهیم مشابه از نظر معنا و کارکرد تفاوت دارد. همچنین در بازتعریف این اصطلاح، به عنوان مهم ترین دستاورد تحقیق، مشخص شد که بومی گرایی در ادبیات داستانی واکنشی دووجهی است که به طور هم زمان به مؤلفه های بومی و استعماری می پردازد.
پست مدرن در ادبیات داستانی و نقاشی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
205 - 220
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت رمان در شکل نهایی و تکامل یافته آن یعنی ادبیات پست مدرن در شناخت ابعاد مختلف یک جامعه و روابط انسانی که به عنوان راهی جهت شناخت معضلات و نابسامانی ها و یافتن راه حل هایی جهت برون رفت از این مشکلات مطرح می باشد، مطالعه حاضر به منظور ارزیابی نقش پست مدرن در ادبیات داستانی و نقاشی معاصر ایران پرداخت. این پژوهش با بررسی نمونه های برتر از رمان های معروف ایرانی و خارجی در تحقق به این هدف صورت پذیرفت. به دلیل عدم ارائه پژوهش های کافی از کارکرد این فرم ادبی، مقاله حاضر کاریست به شیوه تحلیلی-توصیفی در طرح مقوله رمان از آغاز تا به امروز در قالب ادبیات پست مدرن در ادبیات داستانی ایران و تأثیر آن در پیشبرد افکار از راه نقد نظری و نیل به فرهنگ پایا که از طریق پیوند منطقی با گذشته و رویکرد سازنده با تحولات فکری روز دنیا حاصل می شود. ادبیات داستانی در اصل از نیاز روح بشر به روایت ماجراها و رویدادهایی که با آن سروکار داشته سرچشمه می گیرد. بررسی زندگی بشر در جوامع مختلف نشان از وجود انواع روایت های داستانی دارد که باتوجه به موقعیت تاریخی، سیاسی، جغرافیایی، باورها و اعتقادات آن ها شکل گرفته است. این مختصات در نقاشی معاصر که به سبک پست مدرن خلق شده است نیز دیده می شود.اهداف پژوهش:ارزیابی نقش پست مدرن در ادبیات داستانی ایران.ارزیابی نقش پست مدرن در نقاشی معاصر ایران.سؤالات پژوهش:بهرام صادقی واحمد سعداوی با تاکید بر فرم های ادبی پسامدرن به خلق آثار داستانی خود پرداخت؟نقاشی معاصر ایران دارای چه مختصاتی از رویکرد پست مدرن است؟
بررسی جایگاه فرش در ادبیات داستانی (بچه های قالیبافخانه اثر هوشنگ مرادی کرمانی)
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
127 - 141
حوزه های تخصصی:
فرش دستباف یکی از هنرهای ایران است که از دوران بسیار دور و کهن مورد استفاده مردم بوده است. در طی قرن های متمادی، فرش به مرور زمان، به زندگی، فرهنگ، داستان وارد شده است. در دوران معاصر، نویسنده داستان های بومی، به نام هوشنگ مرادی کرمانی، داستانی از هنر قالیبافی کرمان به نام "بچه های قالیبافخانه" را نوشته است. بدین منظور سوال های پژوهش عبارتند از: آیا در داستان بچه های قالیبافخانه، به ویژگی های ظاهری و مسائل و مشکلات مربوط به آن اشاره شده است؟ آیا پیشه و حرفه قالی، محوریت اصلی در داستان را بر عهده دارد؟ ضرورت و رسالت این پژوهش، بررسی ابعاد مختلف جایگاه قالی در داستان بچه های قالیبافخانه هوشنگ مرادی کرمانی است که می توان گفت کمتر و یا اصلا به آن پرداخته نشده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است که از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است. در نتایج این پژوهش به جایگاه فرش در ابعاد مختلف (اصطلاحات قالیبافی، فضای کارگاه، طرح و نقش قالی، شرایط و وضعیت قالیبافخانه، دستمزد قالیباف، جایگاه فرهنگی فرش، رنگ های استفاده شده در قالی و ...) مورد بررسی قرار گرفته است. که نتیجه پژوهش نشان می دهد، در یکی از داستان های مذکور، به طرح قالی کرمان اشاره شده و در هر دو داستان انواع رنگ های رایج قالی کرمان، در آن زمان را بیان کرده است. و قالی محوریت اصلی داستان را بر عهده دارد و داستان های فرعی دیگر با آن ترکیب شده اند و شالوده کلی داستان را تشکیل داده اند.
مهندسی عرفانی داستان تمثیلی پینوکیو بر اساس نظریه ی کنشی گریماس
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
102 - 127
حوزه های تخصصی:
مهندسی ادبیات ،به عنوان یک از اصلی ترین سازوکارهای ساختاری کلام در متون ادبی ،از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. زیرا بافت ساختاری سخن، بر مبنای نوع هر یک ازگونه های ادبی، فرم وساختار منحصر به فردی را در خود نشان می دهد که می تواند جلوه ای از روابط ومناسبات اخلاقی ،اجتماعی ،فرهنگی و...در یک دوره ویا در یک جامعه باشد. در این میان ادبیات عرفانی با ساختار نظامند خود به جهت برخورداری از مبانی سلوک وطریقت سالکان ،طیف عظیمی ازروابط ومناسبات ادبیات داستانی را در بر می گیرد.در این خصوص داستان تمثیلی پینوکیو به دلیل بهره گیری از ساختاربنیادین داستانی وتمثیلی وهمچنین مناسبات ادبیات عرفانی ،بستر مناسبی را جهت نقد وتحلیل اصول ساختاری کلام بر مبنای اصول فکری ساختارگرایان فراهم می آورد. این پژوهش به شیوه ی توصیفی -تحلیلی وبه روش کتاب خانه ای (مطالعات کتاب ها وپایان نامه ها) به تبیین مهندسی عرفانی این داستان پرداخته است .هدف پژوهش حاضر،انعکاس مبانی جامعه ی یک دوران وشناخت ارزش های متعدد آن در افکار ،اندیشه ها وفرهنگ مردم یک دوره است.ضرورت پرداختن به چنین پژوهش هایی، بهره وری از شیوه های بیانی ادبیات عرفانی، به عنوان یکی از اصلی ترین مباحث انتقال سازوکارهای عرفانی ومبانی اصل خلقت است.
پیشگامان داستان نویسی زنانه در ادبیات فارسی و عربی (با تأکید بر داستان نویسان زن در قرن نوزدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
127 - 152
حوزه های تخصصی:
نویسندگان زن در ایران و کشورهای عربی توانسته اند موقعیت خود را در نوشتن آثار داستانی ابراز کنند و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرند. داستان نویسان زن تأکید داشته اند که زنان معنی ای خاص از تجربه زنانه را به خواننده نشان می دهند، که ادبیات مردانه قادر به توصیف و بیان آن نیست؛ از این رو کوشیدند آثاری بنویسند که مستقیماً مربوط به تجربه های زنان باشد. در پژوهش حاضر، بر پایه مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی، زمینه های شکل گیری و تحول جریان زنانه نویسی در ادبیات داستانی این دو سرزمین بررسی شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دوره اول داستان نویسی زنانه در ادبیات فارسی و عربی، بیانگر بی عدالتی ها و رنج و محرومیت زنان است. دوره دوم، دوره بازیابی هویت زنان است و مسأله حق انتخاب، آزادی زن و تمایز بخشیدن به هویت زنانه مطرح است. آزادی زن، خروج از انفعال، ارتقای نقش پذیری زن از محیط خانه به سطوح مختلف جامعه اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و انتخاب قهرمان داستان از بین زنان، از مهم ترین ویژگی های آثار داستانی زنان در دوره سوم زنانه نویسی در ادبیات فارسی و عربی است. تلاش نویسندگان زن برای نمایش روایتی زنانه و بازنمودِ هویت زنان به شیوه های گوناگون در سطوح مختلف متن؛ ازجمله کاربرد واژگان، شخصیت پردازی، انتخاب قهرمان و روایت گرِ زن ارائه شده است.
جلوه های رمانتیسم در داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
74 - 86
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم در مفهوم خیال انگیز، افسانه ای و رؤیایی به کار می رود. این نهضت، انواع آثار ادبی، داستان های تاریخی، قصه های وحشت آور و خیالی، داستان های عشقی و همچنین شعر را وسیله بیان خود قرار می دهد. داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی است که قرابت های بسیاری با برخی از مؤلفه های مکتب رمانتیسم دارد. پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که به روش توصیفی - تحلیلی، داستان «اناربانو و پسرهایش» را بر اساس مؤلفه های مکتب رمانتیسم بررسی می کند. جامعه آماری این پژوهش، داستان «اناربانو و پسرهایش» از مجموعه «جایی دیگر» اثر گلی ترقی است. در اشاره به برخی یافته ها می توان گفت که فردیت شخصیت اصلی داستان که یکی از شاخصه های مهم رمانتیسم است، زبان ویژه ای را در ظهور و بازتاب برخی مؤلفه های رمانتیسم از جمله احساس گرایی، رؤیای آرمان شهر، طبیعت گرایی، نوستالژی، یاد معشوق و نقد مدنیت آفریده است. بانوی سالخورده این داستان، درون مایه نمادین عشق و گذار از دشواری ها را در برابر عافیت طلبی عقلانی قرار داده است. همان گونه که اصل اساسی رمانتیسم ترجیح احساس بر عقل است، احساس مادرانه بر هر گونه تحذیر و تعقل در احتمال وقوع هر پیشامدی فائق آمده است.
تحلیل نمادهای طبیعی مقاومت درسه اثر داستانی راضیه تجار ( ستاره من،گمان مبر که شعله بمیرد و محبوبه صبح) بر اساس کهن الگوی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد پردازی یکی از جریان های مهم ادبی است که در ادبیات دفاع مقدس، از بازتاب و جایگاه ویژه ای برخوردار است. چنانکه مخاطب با مطالعه این نمادها و کهن الگوها، ضمن رمزگشایی از آن ها به التذاذ ادبی دست یافته و با معیارها و سبک و اندیشه نویسنده آشنا می گردد. کهن الگوهایی که طی سال های متمادی به ضمیر ناخودآگاه انسان به ارث رسیده است و در شکل و هیئت نمادها متبلور شده اند. راضیه تجار، ازجمله نویسندگان معاصر و پرکار در حوزه ادبیات دفاع مقدس است. وی داستان های زیادی از زندگی و ایثار رزمندگان و شهدا نوشته است. او با کاربرد نمادهای مقاومت، نظیر گل سرخ، کبوتر، پرنده و رود، دریا و ماه و... به توصیف هنرمندانه ای از ویژگی های شهدا و رزمندگان پرداخته و آنان را به آینده ای روشن و پیوستن به عرصه های مبارزه تشویق کرده است. هدف از این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی، انجام گرفته است، واکاوی نمادهای طبیعی مقاومت در سه اثر منتخب راضیه تجار و تجزیه وتحلیل و معرفی آن هاست. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که راضیه تجار با هفت دسته از نمادهای طبیعی، در این سه اثر، به نمادپردازی پرداخته است و کتاب «گمان مبر که شعله بمیرد» متعلق به دهه هشتاد که دهه طلایی آثار تجارمی باشد، به دلیل فنی تر شدن داستا ن های دفاع مقدس در این دهه، بالاترین میزان کاربرد نمادهای طبیعی مقاومت را به خود اختصاص داده است و کتاب «ستاره من» متعلق به دهه هفتاد به دلیل عینی تر بودن داستان های جنگ در دهه های نخستین کمترین میزان کاربرد نمادها را به خود اختصاص داده است.
بررسی سبک فرزندپروری در مدیر مدرسه جلال آل احمد بر مبنای نظریه دایانا بامریند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
۱۷۷-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
سبک فرزندپروری یکی از رویکردهای قابل توجه در رشته روانشناسی است که در آن به بررسی اهمیت نقش والدین و شیوه ارتباط آنان با فرزندان می پردازد. دایانا بامریند، در دهه 1960 سبک فرزندپروری را به چهار نوع اقتدارگرایانه، مستبدانه، آسان گیرانه و مسامحه انگارانه تقسیم کرده و در هرکدام به شیوه ای متمایز به نحوه ارتباط والدین با فرزندان پرداخته است. جلال آل احمد یکی از نویسندگان تأثیرگذار در ادبیات داستانی معاصر است که در کتاب مدیر مدرسه با زبانی طنز و درعین حال گزنده، به توصیف و بررسی شیوه آموزش و تعلیم و تربیت کودکان و نقش والدین در بهبود مهارت اجتماعی آنان پرداخته است. در پژوهش حاضر با شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی سبک فرزندپروری در داستان مدیر مدرسه از آل احمد پرداخته ایم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این داستان از میان چهار سبک ارائه شده بامریند، براساس سبک فرزندپروری مستبدانه قابل بررسی است و مؤلفه های موجود در آن ما را به نتایج سودمندی در زمینه ویژگی های تربیتی و آموزشی در حوزه ادبیات داستانی ایران می رساند و همچنین می تواند بستری برای مطالعات میان رشته ای ازجمله روانشناسی و ادبیات کودک و نوجوان باشد.
تبارشناسی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ادبیات داستانی بر معماری شهری با رویکرد تحلیل ساختاری و هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۵۰-۱۲۷
حوزه های تخصصی:
رئالیسم جادویی در رمان قریه از محمد مولایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پارسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
137 - 164
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های مکتب رئالیسم، رئالیسم جادویی است که شیوه ای بدیع و جدید در داستان نویسی است و در آن عنصر واقعیت و خیال چنان با هم ترکیب می شوند که مرز میان آن ها به راحتی قابل تشخیص نیست و خواننده به راحتی آن را می پذیرد، در آثار داستانی نیز مدت هاست رئالیسم جادویی در جهت تأثیرگذاری بیشتر، مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است. روش این پژوهش به گونه استقرایی، براساس مطالعه کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی است. اساس این مطالعه مبتنی بر بررسی سبکی و ساختاری12 مؤلفه ی مهم رئالیسم جادویی در این رمان است که می تواند دریچه ای دیگر از ادبیات داستانی بومی را به روی مخاطب بگشاید. نتایج نشان می دهد مولایی در توجه به رئالیسم جادویی از مؤلفه هایی همانند: توصیف واقع گرایانه جزئیات، نقش طلسم و دیو، بهره مندی از عامل جادو و جن، استفاده از تخیل و توهم، حوادث شگفت انگیز، دوگانگی و تقابل، نمادگرایی و رازگونگی، کشمکش، سکوت اختیاری، زمانمندی خاص، اغراق و مبالغه و آداب و رسوم بومی و خرافه ها استفاده کرده است. نویسنده، بین جهانی که در قریه خلق کرده است با دنیای واقعی ارتباطی تنگاتنگ برقرار می کند و در ترکیب واقعیت با خیال، لحنی باورپذیر به کار برده است. به نظر می رسد تفکر نویسنده در خلق رئالیسم جادویی، ریشه در اندیشه هایی دارد که با عامل ماوراءطبیعت همراه شده است. بهره مندی از عامل جادو و جن بیشترین بسامد و استفاده از کشمکش، کمترین بسامد را در رمان قریه داشته اند. استفاده نویسنده از جادو و گروه اجنه باعث شده تا عنصر خیال نیز در این ترکیب با نویسنده همراه شود و تصاویری ماورایی را به وجود آورد. به نظر می رسد در این داستان، توجه به فضای روستایی و نمادهای مربوط به آن و عنصر تقابل و دوگانگی(تخیل با واقعیت، شهر با روستا، جن با انسان و درون با برون و...) از مؤلفه های مهم ایجاد ساختار رئالیسم جادویی باشد.
کارکرد فضاهای معماری در روایت پردازی رمان سمفونی مردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
195 - 226
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، در راستای مطالعات بین رشته ای ادبیات، به دنبال واکاوی پیوند میان معماری و ادبیات داستانی شکل گرفته است. هدف این پژوهش تحلیل رمان سمفونی مردگان عباس معروفی و نقش بناها و عناصر معماری در شکل دادن به ساختار این رمان است. روش تحقیق بر مبنای نظریه مفهوم سکونت نوربری-شولتز است. در این پژوهش بناهای معماری این رمان از منظر نظریه مفهوم سکونت و انواع سکنی گزیدن واکاوی شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد بناهای معماری مانند کاروانسرا، قهوه خانه، خانه و فضاهایی چون آشپزخانه، انباری و عناصری چون آستانه و پنجره نقش کلیدی در این رمان ایفا می کنند و نویسنده با یاری جستن از ویژگی های منحصرد به فرد آن ها از منظر شیوه های مختلف سکونت و نیز دلالت های ضمنی شان مفاهیم موردنظر خود را شرح می دهد. خانه، قهوه خانه و کاروانسرا در این داستان ادامه شخصیت ها هستند و هویت شخصیت ها با این مکان ها تکمیل می شود. خانه برابر با پدر، قهوه خانه برابر با آیدین و کاروانسرا برابر با اورهان است. شخصیت آیدا نیز به کمک جزءفضای آشپزخانه و فضای آستانه ای، که مبین مفاهیم خاصی در معماری است، توصیف می شود.
بررسی رمان «پیاده» بلقیس سلیمانی از منظر شوالتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
337 - 355
حوزه های تخصصی:
رویکرد شوالتر که به نقد وضعی یا سنت نوشتاری زنان مشهور است، امکان بررسی نوشتار زنانه را از منظر تفاوت های جنسیتی فراهم می آورد. شوالتر با بررسی زمینه های زیستی، زبانی، روانی و فرهنگی به تحلیل نوشتار ادبی می پردازد. رمان «پیاده» جزء آثاری است که موضوع معضلات زن ایرانی را دستمایه داستان پردازی قرار داده است. قهرمان این داستان، زنی تنهاست که به دلیل تهمت ناروای همسرش از دیار خود رانده و آواره می شود. شخصیت های مرد در این رمان در اتحادی نانوشته هر یک به نحوی در رقم خوردن عاقبت شوم قهرمان دست دارند و در نقطه مقابل شخصیت های زن طی تلاشی بی ثمر، هر کدام به شکلی درصدد یاری قهرمان هستند. نویسنده با خلق مکانی خیالی به نام گوران، به بازنمایی ظلم تاریخی فرهنگ مردانه به زنان پرداخته است. این پژوهش در پی آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی ویژگی های نوشتار زنانه ایرانی را در متن رمان پیاده بر اساس رویکردهای چهارگانه شوالتر بررسی نماید. نتایج نشان می دهد که مسائل مربوط به بارداری و زایمان از منظر زیستی، ارتباط با مردان، ویژگی های مادرانه و ارتباط با زنان از نگاه روانی و توجه منتقدانه به تسلط تاریخی مردان بر زنان از منظر فرهنگی، تبلور خاصی در متن یافته اند. در زمینه مسائل زبانی و ساختاری نیز انعکاس بالای واژگان خاص زنان، جملات کوتاه و مقطّع و جزئی نگری در متن تشخصّ ویژه ای دارند. مهم ترین ویژگی سبکی متن نیز نوع خاصی از روایت بومی-ایرانی است که از تلفیق زاویه دید سوم شخص و اول شخص با بهره گیری از ظرفیت جملات عاطفی حاصل آمده است.
بررسی جایگاه کتاب واقعیت اجتماعی و جهان داستان از جمشید مصباحی پور ایرانیان، در آثار انتقادی ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
47 - 62
حوزه های تخصصی:
پس از آفرینش نخستین رمان ها و داستان های کوتاه، آثار مختلفی به صورت نقد، نظریه، تاریخ ادبیات و ... با رویکردها و شیوه های گوناگو در ارتباط با این آثار داستانی به وجود آمد؛ نگارنده این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس مؤلفه های مشخص کتاب شناختی چون جایگاه مؤلف، ارزیابی ساختار و محتوای اثر، چگونگی بهره گیری از منابع، نحوه گزینش، نقش ایدئولوژی ها در آفرینش اثر و... به بررسی کتاب واقعیت اجتماعی و جهان داستان پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد این کتاب اولین اثر انتقادی ادبیات فارسی با رویکرد جامعه شناختی و بر اساس نظریه ای مشخص (نظریه جامعه شناسی لوکاچ و گلدمن) است که بهره مندی از ساختار مشخص، انسجام متن، مطابقت کامل با هدف، بهره مندی از جنبه های تحلیلی، محدودیت نداشتن نویسنده در اظهار نظر، پرداختن به جنبه های زیبایی شناسی از جمله امتیازهای آن است. با وجود این تحلیل های ارزشمند، این اثر دچار ضعف هایی چون ارائه نقد و تحلیل های جامعه شناختی در بخش های نقد روان شناختی و فلسفی و نامشخص بودن مرز بین ساخت تاریخی و تاریخیت داستان است. با تمام این اوصاف هیچ کدام از این ضعف هایی که برشمرده شد از ارزشمندی و تأثیرگذاری این اثر انتقادی نمی کاهد و انسجام این اثر را خدشه دار نمی سازد. بنابراین شاید با دیدگاهی تبارشناسانه این اثر را نقطه عطفی در پژوهش های انتقادی به ویژه در حوزه داستان دانست که انتشار آن بین آثار پیش و پس از آن گسستی ایجاد کرده است و این اثر توانسته خود الگویی در ایجاد آثار پژوهشی دقیق تر و علمی تر باشد.