مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
فمنیسم
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۶
27 - 50
حوزه های تخصصی:
بلقیس معشوق نزار قبانی به مانند آیدا معشوق شاملو ، معشوقی متعالی است که به خاطر برتری های فکری و اخلاقی مورد توجه قبانی قرار گرفته است. به نظر می رسد که در طی بروز تحولات جدید در شعر و توجه به مضامین نوین، تغییری در نگرش شعرا به معشوق به وجود آمده است که بارزترین حالت آن را می توان در ترسیم سیمای معشوق در شعر شاملو و قبانی ملاحظه کرد؛ از این رو است که شاهد توجه به معشوق متعالی در شعر این دو شاعر نامدار به جای معشوق سنتی شعر می باشیم.
بررسی تطبیقی فمنیسم در دو رمان «سووشون» و «الحب فی زمن النفط»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
395 - 421
حوزه های تخصصی:
فمنیسم مکتب دفاع از حقوق زنان است؛ موج اول آن بین سال های 1830 تا 1920 شکل گرفت که با دستیابی به حق رأی برای زنان در سال 1918 در انگلستان و در 1920 در آمریکا محقق شد. زنان خواستار تغییر در بسیاری از نهادها مثل نوع لباس زنانه گرفته تا حقوق فردی، حقوق سیاسی مثل حق رأی، خانواده، ازدواج و دین بودند. مهم ترین این خواسته ها را که با هدف دسترسی به حقوق و امتیازاتی که مردان به آن ها دسترسی داشتند و همچنین رهایی از ساختارها، عرف ها و ایستارهایی که زنان را محدود می کرد، دنبال می شد. در ایران و مصر زنان نیز در آثار خود به دفاع از حقوق خود پرداخته اند که سیمین دانشور اولین زن داستان نویس ایرانی یکی از آن هاست که در آثار خود از جمله «سووشون» به این موضوع پرداخته است. در مصر نوال سعداوی که سال ها به خاطر این موضوع در زندان بوده است و از آثار مهم او «الحب فی زمن النفط» است که در این پژوهش به روش تطبیقی به بررسی نشانه ها و شباهت های فمنیسمی در دو رمان آن ها پرداخته شده است.
تحلیل شخصیت پردازی زن در سه درام مدرن ( اتوبوسی به نام هوس، جن زدگان و آن ها زنده اند) از نظر سیمون دوبوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
551 - 565
حوزه های تخصصی:
سیمون دوبوار در کتاب مشهورش، جنس دوم ، مفاهیم خاص فمنیسم اگزیستانسیالیستی را برای اولین بار ارائه می دهد. مطابق همین مضامین، وی تمایزهای بین مشخصه های زیست شناسی و ساختار اجتماعی و تاریخی یک جنسیت و کلیشه های مرتبط با آن را توضیح می دهد و موفق می شود منبع اصلی ای که زنان را در این ساختارها در مقام دیگری معرفی می کند اصلاح کند. با تکیه بر این الگوهای مطرح شده از سوی دوبوار، می توان شخصیت زن را در نقش های خاص زنانه، مثل زن شوهردار و زن عاشق و زن نارسیست، توضیح داد. او با توصیف زنان در موقعیت های متفاوت، سعی در به تصویر کشیدن مواردی دارد که چگونه زنان با زیر فشار گذاشتن خود در شرایط خاصشان زمینه را فراهم می کنند تا جنس دوم باشند. در این تحقیق سعی شده شخصیت های زن سه درام مدرن اتوبوسی به نام هوس از تنسی ویلیامز، جن زدگان از هنریک ایبسن و آن ها زنده اند از آثول فوگارد بر اساس این رویکرد سیمون دوبوار توضیح داده شوند. پژوهش حاضر نشان می دهد که چگونه کاربرد این نظریه در خوانش یک متن نمایشی می تواند درک رایج را، که ساخته نظام مردسالارانه است، تغییر دهد و جایگزین آن شود.
الماس مؤنث: رویکردی پسافمنیستی به تجلی زنان در نقش سیاه در دوران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
323 - 348
حوزه های تخصصی:
در تاریخ نمایش سنتی ایران، به ویژه سیاه بازی، کنشگری و حضور زنان در این عرصه فرهنگی هنری در بسیاری از وجوه کم رنگ و گهگاه کاملاً محو بوده است. همچنین به دلیل عدم ثبت وقایعِ نمایش سنتی، اسناد زیادی در این رابطه وجود ندارد. با وجود این، یکی از جنبه های مهم کنشگری زنان در دهه های اخیر در زمینه نمایش های سنتی، به خصوص در سیاه بازی رُخ داده است. این فعالیت ها به خلق شخصیت الماس (سیاه) مؤنث بین زنان ایرانی منجر شده که تا پیش از انقلاب اسلامی وجود نداشته است. این مقاله به حضور زنان در این گونه نمایشی و بازی در نقش الماس می پردازد و جنبه های اجتماعی حاصل از این رویداد را در حوزه نظری، بر اساس آرای فمنیسم پست مدرن با تأکید بر مفهوم «دیگری» و نیز بر اساس نظریات جودیت باتلر با محوریت «هویت جنسیتی» و «مخالف پوشی» بررسی می کند. تلاش بر این است بدانیم چرا زنان تا پیش از این در نمایش های سنتی ایرانی حضور نداشته اند و با حضور خود چگونه یک گفتمان زنانه را شکل داده اند. به منظور بررسی جزئیات شکل گیری شخصیت الماس مؤنث، از گزیده ای از متون نمایشی و اجراها هم استفاده شده است. مقاله نشان می دهد که «دیگری بودن» باعث ساختارشکنی و خلق رویداد جدیدی می شود که همانا شروع شکل گیری الماس مؤنث در قالب یک گفتمان زنانه است: گفتمان تازه ای که حاصل رویکرد تبدیل به دیگری و به هم ریختن عرف های جنسیتی است.
مؤلفه های فمینیسم در سینمای شانتال آکرمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
411 - 436
حوزه های تخصصی:
شانتال آکرمن در فیلم هایش مسائل فمنیسم را مطرح می کند و تناقضات مستتر در هم زیستی عمومی را به نمایش می گذارد. شخصیت های فیلم هایش نقش های سنتی را به چالش می کشند و از این طریق هنجارهای مربوط به زنان را که در اجتماع پذیرفته شده اند مورد پرسش قرار می دهند. تحقیق حاضر سعی در شناسایی و معرفی سینمای زنانه این فیلم ساز دارد. مسئله اصلی پژوهش کاوش و واکاوی عناصر فمنیستی در سینمای شانتال آکرمن است. روش تحقیق کیفی و رویکرد آن توصیفی و اسنادی است و بر اساس اطلاعات برگرفته شده از منابع مکتوب کتابخانه ای اعم از کتاب ها، مقاله ها و آثار صوتی و تصویری است. از این رو، پس از شناسایی مؤلفه های اصلی این نوع فیلم سازی، سه فیلم از آکرمن با نام های ژان دیلمان، شماره ۲۳ اسکل ه تجارت، ۱۰۸۰ بروکسل ، شهرم را منفجر کن و من تو او او ، که به صورت انتخاب هدف مند از موارد مطلوب گزینش شده، بر مبنای مبانی نظری بحث و تحلیل شده است. نتیجه حاصله نشان از آن دارد که آثار آکرمن سعی در نمایش و ایجاد گفتمان تصویری ساده اما صادق از شخصیت و زندگی زنانه ای دارد که در روزمرگی دچار فراموشی و بی توجهی شده است.
اناجیل رسمی و زنان با نقش رسولانه: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
165 - 181
حوزه های تخصصی:
در مطالعات معاصر، در بحث از نقش زنان در جوامع دینی و تأثیر دین بر چگونگی حضور اجتماعی زنان، دیدگاه های مختلفی را می توان سراغ گرفت. برخی پژوهش گرانْ دین را به منزله ابزاری جهت سرکوبی زنان دانسته اند و در مقابل برخی دیگر با لحاظ جمعیت درخور توجه زنان مؤمن، دین را به نوعی عامل احیای جایگاه زنان به شمار آورده اند. در رویکرد فمنیستی، با به کارگیری روش های مطالعاتی نوین به بازخوانی، فهم و تحلیل متون مقدس دینی، به ویژه متون مسیحی، پرداخته شده تا تأثیر دین بر جایگاه زنان در پرتو نگاهی نو واکاوی شود. در این پژوهش، کوشش شده نخست به بحث درباره نقش رسولانه ای پرداخته شود که زنان همراه با عیسی مسیح در عهد جدید برعهده داشته اند. سپس بر آنیم با بررسی گزارش اناجیل چهارگانه درباره مریم اهل بیت عنیا و مریم مجدلیه، که در سفرها با عیسی همراهی می کردند و در عرصه های دینی مختلف، چه عملی و چه نظری، در فعالیت های گوناگون اجتماعی نقش پویایی برعهده داشته اند، در مقام الگویی برای حضور زنان مؤمن به یافته های مبتنی بر رویکرد زنانه نگر دست یابیم. همچنین، در این پژوهش کوشش می شود که به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مؤلفه های ایمان زنانه پرداخته شود.
نقد داستان دورنمای کاسل راک اثر آلیس مونرو و رازی در کوچه ها اثر فریبا وفی بر مبنای روایت شناسی جنسیتی و گفتمان قدرت از منظر جودیت باتلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
173 - 188
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد جودیت باتلر، و متأثر از عقاید میشل فوکو، ساختار قدرت به شکل شبکه ای پیچیده در جامعه گسترده است و زنان در این ساختار، در پایین ترین سطح قرار دارند. در واقع ساختار پیدا و پنهان قدرت، زنان را از حقوق بدیهی خود محروم می کند. مقاله حاضر با رویکرد تحلیلی- انتقادی به نقد مجموعه داستان «دورنمای کاسل راک» اثر مونرو و «رازی در کوچه ها» از فریبا وفی می پردازد. نتایج این بررسی حاکی از این است که هر دو نویسنده چنین شبکه های پیچیده ای از قدرت را آشکار کرده، نشان می دهند چگونه زنان در جامعه پس رانده می شوند. مونرو با روایتی ساده، مصادیق و نشانه های گفتمان قدرت را در لایه های زیرین اجتماع بازنمایی می کند و از زنان می خواهد تا بر حقوق خود پافشاری کنند. وفی نیز از استیلای قدرت مردانه می گوید. ادبیات از نظر مونرو یکی از عرصه هایی است که این مبارزه پنهان اجتماعی و مدنی را عینیت می بخشد. وفی، این مسئله را با نشان دادن استعدادها، قابلیت ها و توانایی ایستادگی ذهنی و عملی زنان مطرح می کند. ذهنیت فمنیستی مونرو و وفی در این داستان ها از دستاوردهای معروف به سه موج فمینیسم بهره می برد ولی بیشتر وامدار تأملات فیلسوف پساساختارگرا، جودیت باتلر از موج سوم فمینیسم است.
رویکرد فمنیسم فوکویی: نگاهی به داستان «عروسک پشت پرده» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
237 - 253
حوزه های تخصصی:
برخی از نظریه پردازان فمنیسم بر این باورند که در تحلیل فوکو از مفهوم قدرت، مسئله انقیاد یا غلبه جنسیتی به وضوع تبیین نشده است. از این رو، آنان به واسطه تلفیق مؤلفه های فوکویی قدرت با مفاهیم فمنیسم، رویکرد فمنیسم فوکویی را ابداع نموده اند تا به مسئله سلطه در روابط جنسیتی پاسخ قانع کننده-ای دهند. آن ها معتقدند که جنسیت، مسئله ای ذاتی و بیولوژیکی نیست؛ بلکه توسط صاحبان قدرت یک جامعه، تولید و به سوژه ها القاء می گردد. به همین دلیل سوژه ها پس از پذیرش ایده ال های زنانگی ساخته شده به عنوان گفتمان های حقیقی، به طور داوطلبانه به خود-انضباطی می پردازند که همان اطاعت از نظام مردسالاری است. از این رو، فمنیست ها می کوشند تا علیه هنجار های زنانگی نهادینه شده مقاومت کنند و به زنان آزادی بخشند. پژوهش حاضر با هدف شناساندن مبانی این رویکرد به علاقمندان حوزه نقد ادبی و آشنا ساختن آنان با نظریه پردازان موج های مختلف آن، می کوشد تا آگاهی مخاطبان را نسبت به نوین سازی قدرت مردسالار دو چندان سازد. همچنین نشان می دهد که چگونه صادق هدایت در داستان «عروسک پشت پرده»، با توصیف شیفتگی شخصیت اصلی داستان نسبت به زنِ مجسمه، به طور ضمنی ویژگی های زن ایده ال جامعه نوین مردسالار را ترسیم کرده است. به علاوه بیان می کند وجود شخصیت دختری به نام درخشنده در این داستان حاکی از آن است که زنان جامعه به دنبال کشف گفتمان های جنسیتی تولید شده هستند تا بتوانند با اِعمال قدرت انضباطی بر خود و محصور کردن خودشان در دستگاه سراسربین و با اعمال تکنیک های القاء شده توسط نظام مردسالار برخود توجه مردان را جلب نمایند.
رهیافتی انتقادی بر تبارشناسی جنسیت زدگی شهر در رویکردهای فمنیستی با تاکید بر ارتقاء جایگاه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۴۸-۲۹
حوزه های تخصصی:
امروزه مباحث مربوط به حضور اقشار اجتماعی در فضاهای شهری و برخورداری از تعاملات شهروندی که از ابعاد اساسی توسعه انسانی پایدار بشمار می رود، از مقولات مهم مدیریت شهری بوده که تاثیرات خود را در مداخلات معطوف به مساله در نظام برنامه ریزی و جامعه شناسی شهری داشته است. از سویی دیگر، رویکردهای فمنیستی به شهر و جنسیت زدگی فضاهای شهر، نیازمند بررسی ابعاد و مولفه های مربوط به خود در حوزه نظری است که در این مقاله موردنظر قرار گرفته است. روش تحقیق مقاله توصیفی و تحلیلی است که از ابزار گردآوری مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. در پایان ضمن اشاره به انواع رویکردها، گرایشها، نظریه های فمنیستی شهر، به تحلیل و نقد آنها پرداخته شده و در راستای ارتقاء حضور زنان در فضاهای شهری و تحقق موانع موجود برای رفع این ابعاد جنسیت زدگی فضایی، راهکارها و پیشنهاداتی مورد اشاره قرار داده شده است.
از فمنیسم تا پسافمینیسم در آثار گلشیری (با نگاهی تحلیلی به گذار تحولی وضعیت زنان از «شازده احتجاب» به «آینه های دردار»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
201 - 234
حوزه های تخصصی:
یکی از راههای انعکاس آرا و افکار مردم و جامعه در هر دوره ای از تاریخ، آثار ادبی است. تحول نگرش مردم به جایگاه زن از دوران مشروطه و در اثر روابط با ملل اروپا آغاز شد. در آغاز این دوره زنان به دلیل آموختن سواد و آگاهی یافتن از برخی حقوق خود، پا به عرصه های اجتماعی گذاشته و به ابراز وجود پرداختند. هوشنگ گلشیری یکی از نویسندگان معاصر ایران است که به فرهنگ مردم و مسائل اجتماعی توجه خاصی نموده است.سیر تحول جایگاه زنان در نگرش مردم را می توان در حرکت تحولی تفکر گلشیری در گذار از رمان «شازده احتجاب» به رمان «آینه های دردار» به وضوح مشاهده کرد. این سیر حرکتی با گفتمان نظری تحول یافته از فمنیسم به پسافمنیسم مثبت اندیش قابل تحلیل است. پسافمنیسم مثبت اندیش یکی ازرویکردهای فمنیسم پسامدرن است که به گونه ای انعطاف پذیرانه به مطالعه زنان می پردازد و خواستار بازنگری و اصلاح جنبش فمنیسم و هدایت آن به سمت مفاهیم هستی – معرفت شناختی است. مقاله حاضر در راستای خوانش این رویکرد انتقادی، آثار گلشیری را مورد مطالعه قرار داده است. از حاصل این پژوهش چنین برمی آید که نظر به اهمیت جایگاه فرهنگ مردم در زندگی ایرانیان، گلشیری همگام با ایدئولوژی جامعه خود به شکلی آوانگارد با گذار از فمنیسم به رویکرد پسامدرنی مثبت آن دست یافته است. برای شکافتن موضوع، ابتدا به تبیین مبانی نظری مرتبط پرداخته؛ سپس ضمن نمونه خوانی بخش هایی از رمان ها، با روش تحلیل و توصیف، مؤلفه های پسافمنیستی مثبت اندیش بررسی خواهد شد.
زن از کوچه مدق تا کافه ستاره دگردیسی زنان کوچه مدق در روایت سینمایی آن ( کافه ستاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی و سنجش شیوه ی روایت در رمان کوچه ی مدق، اثر نویسنده موفق مصری، نجیب محفوظ و فیلم سینمایی کافه ستاره، نخستین اثر اقتباسی سامان مقدم، کارگردان شناخته شده ی ایرانی است. از این رو می توان گفت، این پژوهش بر تبیین چیستی و کیفیت دگرگونی های روایت از ادبیات تا سینما، در دو اثر ادبی و سینمایی متمرکز است. در اثر سینمایی در جدال با فرادست و کشمکش های اجتماعی-اقتصادیِ برساخته ی فرادست، حضور روایت زنانه آشکار است. حال آنکه این شیوه ی روایت در اثر ادبی یعنی کوچه ی مدق به روشنی دیده نمی شود؛ ستیز فرودست با فرادست، نوشتار/روایت فیلم را زنانه تر کرده است. در مجموع روایتگری در فیلم به شیوه ای خلاقانه تغییر یافته است: حضور پررنگ شخصیت های زن، به تصویر کشیدن همدلانه ی وضعیت زنان، تعدد راوی، تجلی رمانتیک عشق، رؤیانگاری شخصیت های داستان، بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی، روایت کافه ستاره را زنانه کرده است، حال آنکه تنها برخی از این مؤلفه ها مانند بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی در کوچه ی مدق دیده می شود. نکته ای که نباید از نظر دور داشت اینکه پدیدآورنده ی هر دو اثر جنسیت مردانه دارند.
جنبش زنان در ایران پس از انقلاب؛ از مطالبات ایدئولوژیک تا مطالبات روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه گذشته تحولات زیادی در حوزه جنسیت در ایران رقم خورده است که مؤلفه جنسیت را به یکی از مهم ترین عوامل تبیین کننده جامعه جدید تبدیل کرده است. زنان همیشه سوژه قدرت بوده اند و اعمال محدودیت بر آنها در قالب قوانین، عرف، شریعت و لباس و سبک زندگی دست خوش رویکرد ایدئولوژیک مردسالارانه بوده است. جنبش زنان در ایران ابعاد بین المللی پیدا کرده است. این جنبش سابقه ای صد ساله دارد و تحت تاثیر امواج تحول اندیشه زنان و تحول مفهوم قدرت در سطح بین الملل است. با همه این اثرپذیری، تاخیری چند دهه ای در نظر و کنش سیاسی زنان در ایران وجود دارد. در این پژوهش به بررسی نقش تحول قدرت در مطالبات زنان در ایران می پردازیم و توجه به سیاست روزمره که خود را در قالب نقد گفتمان ایدئولوژیک و رسیدن به رهایی به مثابه زندگی روزمره و بهره مندی از آزادی های انسانی مطرح کرده است. سوال این پژوهش این است که جنبش زنان در ایران در سال های پس از انقلاب چه تحول مفهومی داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد جنبش زنان در ایران گذار از ایدئولوژی به سیاست روزمره است و مطالبات زنان دراعتراض به مداخله قدرت در زندگی خصوصی آنها و مخالفت با انقیاد بدن و تلاش برای دستیابی به حقوق انسانی تبدیل شده است.