مطالب مرتبط با کلیدواژه

نشانه زبانی


۱.

نقش روابط مفهومی در توسعه و دگرگونی معنایی نشانه ها ی زبانی (مطالعه موردی نیاز در شعر حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعر حافظ روابط مفهومی نشانه زبانی دگرگونی معنایی توسعه معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲۶ تعداد دانلود : ۶۸۷
آفرینندگان متون ادبی برای بیان نگرش خود به پدیده ها، گاه معانی برخی نشانه ها را گسترش می-دهند تا آنجا که گاه این معانی را دگرگون می کنند. این نشانه ها واژگان کلیدی هستند که دسترسی به معانی آن ها دشوار به نظر می رسد. امروزه معناشناسی و روابط مفهومی میان واژگان و جملات، می تواند امکان تحلیل عینی روند گسترش یا دگرگونی معنایی نشانه ها را فراهم کند و با بررسی روابط مفهومی نشانه ها، به نگرش آفرینندگان این متون نیز دست بیابد. در میان روابط مفهومی تضاد معنایی و شمول معنایی میان واژگان و از میان روابط مفهومی میان جملات، تضمن معنایی از کارآیی ویژه ای در تحلیلِ معنای نشانه های زبانی در متن برخوردارند. برای بیان نقش روابط مفهومی درگسترش و دگرگونی معنایی نشانه های زبانی، «نیاز» در شعر حافظ برگزیده شد. یافته ها نشان می دهند؛ روابط مفهومی میان واژگان و میان جملات، پیوندهای معنایی میان؛ «زهد» و« عُجب»، «خودبینی»، «کبر»، «فریبکاری» و «ریا»، معنای «زهد» را گسترش داده چنانکه با «ریا» شمول معنایی پیدا کرده و ترکیب «زهد ریا» را پدید آورده است. معانی بافتی کلید واژگان؛ «زهد» و «ریا» و «نیاز» نشانگر آن است که حافظ در کنار روند آسیب شناسی اجتماعی و فردی «زهد»، پیوندهای پیچیده ای از دلالت ها و ارجاعات معانی ضمنی مبتنی بر تقابل میان «نیاز» و «زهد» آفریده که معنای نشانه ی «نیاز» را گسترش داده است و با پیوند و همپوشانی معنایی « نیاز» با اصطلاح «فقر عرفانی» مفهوم «زهد حافظانه» را در آن گنجانده است. بنابراین روابط مفهومی علاوه بر توان دستیابی بر نگرش شاعر، زمینه ی شناخت معانی گوناگون واژگان کلیدی متن را نیز فراهم می کند.
۳.

تحلیل گفتمان «تاریخ بیهقی» بر اساس نظریه فراتابی زبانی فرای و بازی زبانی ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ بیهقی حقیقت دروغ نشانه زبانی بازی زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۴۱۳
بیهقی در تاریخش به نکته های ارزشمندی در رابطه با رفتار و کردار اشخاص و علل وقوع حوادث اشاره کرده است. مخاطب به سبب توصیفات جزئی و متوالی، مسحور سخن او می شود و تاریخ را به بهانه شکل داستانی آن می خواند و می پذیرد. این تاریخ مانند تواریخ دیگر تابع ساخت کلیشه ای نیست و بیهقی با برجای گذاشتن برخی نشانگان زبانی، تناقضی در ذهن مخاطب ایجاد کرده و او را به تفکر برای تحلیل و بازیابی نکات و گره های کور تاریخ، فرا می خواند. زبان که پیکره ای از بازی ها و کارکردهای زبانی است، وسیله ای برای دریافت این تناقضات است، اما فهم یک بازی زبانی مستلزمِ شرکت در آن شکلی از زندگی است که بازیِ زبانیِ موردِ نظر در بسترِ آن واقع م ی شود. این مقاله بر آن است با توجه به شکل روایی و رمان گونگی تاریخ بیهقی، توجه مخاطب را به تلاش بیهقی برای کنار هم چیدن تمام گفتمان ها و دیالوگ ها، و تبیین زوایای آن جلب نماید و در مراتب بعد به تحلیل فراتابی ها و بازی های زبانی این گفتمان و اشخاص آن تاکید ورزد. با بررسی آواهای برخاسته از متن، مخاطب به شاکله ذهنی گوینده نزدیک تر می شود و معنای حقیقی حاصل می شود. بنابراین باید با بهره گیری از اطلاعات و نشانه های زبانی برای پر کردن جاهای خالی متن، گام برداشت و با تحلیل لایه های نهانی متن، از «گفتگو» به «زیرگفتگو» رسیده و معانی متن را فعال کرد. ضمن اینکه توجه به عناصر فعال در زمینه متن، سبک نوشتاری و پیش فرض ها و دلالت های ضمنی و داستان های موازی، ما را با بازی های زبانی و کاربرد موقعیت های درون و برون زبانی به جای یکدیگر برای اغوا و ایجاد توهم، آشنا می کند.