مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تربیت اخلاقی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ویژگیهای اخلاقی مؤثر بر الگوانگاری مربی/ استاد و مدیران آموزشی در یک دانشگاه سازمانی صورت گرفت. روش پژوهش از نظر ماهیت، کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه الف) صاحبنظران و خُبرگان تعلیم و تربیت و ب) مربیان / استادان و مدیران آموزشی الگو در دانشگاه سازمانی مورد مطالعه بود. روش نمونه گیری نیز به صورت هدفمند بود. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه استفاده شد که با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مهمترین ویژگیهای اخلاقی مؤثر بر الگوانگاری مربی / استاد و مدیران آموزشی از دیدگاه نخبگان و مدیران آموزشی در بافت شناسی عمل تربیت عبارت است از قاطعیت، وجدانمندی، توکل، حق مداری، تکلیف گرایی، روحیه خدمتگزاری، تعالی معنوی، بصیرت، تعهد، تقوا، حسن خلق، صداقت، سعه صدر، عزت نفس و کرامت انسانی، اعتماد به نفس یا روح خودباوری، وظیفه شناسی، سختکوشی، شجاعت، ثبات در شخصیت، تواضع، گشودگی، اعتماد بین فردی و چندبعدی بودن شخصیت. آزمون دوجمله ای داده های دلفی نیز نشان داد که بجز عامل مراقبه همه عوامل دیگر در سطح 05/0 معنادار، و مورد تأیید خبرگان است. یافته ها، اهمیت یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر الگوانگاری یعنی همان عوامل اصلی تربیت اخلاقی را به سیاستگذاران، مدیران و رهبران آموزشی و استادان و مربیان بیان می کند. این تحقیق نشان داد که مطالعه ویژگیهای اخلاقی در بافت عمل تربیت نقش تعیین کننده ای در الگو انگاری مربیان / استادان و مدیران آموزشی دارد.
تحلیل فلسفی هوشمندی نظام هستی در حکمت متعالیه و تأثیر ایمان به آن در تربیت اخلاقی: ارائه یک مبنای نظری برای اخلاق مداری و تربیت اخلاقی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین مباحث در نظام های آموزش وپرورش جهان است. در این مقاله ایمان به هوشمندی نظام هستی با استناد بر قرآن و روایات اسلامی و همچنین با بهره گیری از اصول حکمت متعالیه ملاصدرا تبیین گردیده و کوشیده شده نقش آن بر تربیت اخلاقی بررسی شود. باور به نابود نشدن اعمال و نیات انسان و ایمان به وجود انواع شاهدانی که در حال ثبت اعمال انسان هستند می تواند تحولی شگرف در نیّت و عمل وی پدید آورد. درک حضور و در محضر خدا بودن، خودکنترلی، درستکاری، احساس مسئولیت و تلاش به منظور در صراط حق و اعتدال ماندن و تقرب بیشتر به خداوند، می تواند ازجمله پیامدهای آشکار کاربست این الگو باشد. همچنین جهت تحقق تربیت اخلاقی، دو اصل تربیتی اعطای بینش و آگاهی درباره هوشمندی نظام هستی، و دعوت به ایمان و تقویت آن معرفی شده اند.
نقش حقوق جزای اسلامی در تعلیم و تربیت ارزش های اخلاقی اسلام در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کم توجهی به پیوند های حقوق جزای اسلامی با اخلاق اسلامی در مبنا، هدف، مضمون و سازوکارهای اجرایی، تضعیف ابعاد اخلاقی حقوق جزای اسلامی و نیز با تشکیک در عقلانیت و کارآمدی حقوق جزای اسلامی، درخواست حذف یا تغییر برخی از جرم انگاری ها و کیفرگذاری ها را موجب گردیده است. با استفاده از روش تحقیق تحلیلی توصیفی و گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای، در صدد تبیین یکی از خطوط اصلی این پیوند یعنی نقش حقوق جزای اسلامی در تعلیم و تربیت ارزش های اخلاقی اسلام هستیم؛ که ضمن تبیین جنبه هایی از عقلانیت و کارآمدی حقوق جزای اسلامی، ظرفیت ها و توانایی های اخلاقی آن را فعال تر خواهد نمود. بدین ترتیب، جرم انگاری ها و کیفرگذاری ها در حقوق جزای اسلامی، از سویی با ترسیم مرزهای ارزشی و اخلاقی جامعه، موجب اطلاع رسانی و تعلیم ارزش های اخلاقی حداقلی اسلامی اند؛ و از سوی دیگر با آسیب رسانی به ناقضان ارزش های بنیادین اخلاقی، موجب تربیت ارزشی فرد و جامعه اند. علاوه بر این، وضع و اِعمال مجازات های اسلامی، این پیام را انتقال می دهد که هر چه رفتارها، به اَعمال ممنوع نزدیک تر و شبیه تر باشند، درجه قُبح و غیراخلاقی بودن آن ها بیش تر است؛ اگرچه به درجه ممنوعیت جزایی نرسیده باشد. این امر، تاثیر جرم انگاری ها و کیفر گذاری های اسلامی در تعلیم ارزش های اخلاقی را مضاعف می کند.
شهودگرایی و استدلال گرایی در فلسفه اخلاق و تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث جدی در نظریه های تربیت اخلاقی، مبنای فلسفی آنها درباره «شناخت اخلاقی» است که هریک براساس فلسفه اخلاق خاص خود، «مفاهیم و گزاره های اخلاقی» را تفسیر می کند و ماهیت شناخت اخلاقی انسان را نیز با ماهیت فلسفی این مفاهیم و گزاره ها مرتبط می داند. مقاله حاضر با مرور آرای دیوید راس و لارنس کلبرگ، نگاهی تطبیقی بین مبانی فلسفه اخلاق دو رویکرد شهودگرایی و استدلال گرایی و دلالت آن در تربیت اخلاقی دارد. شهودگرا معتقد است احکام اخلاقی، مستقل از یکدیگر اعتبار دارند و درک شهودی برای موجه بودن آنها کفایت می کند. استدلال گرا نیز احکام اخلاقی را وقتی معتبر می داند که استنتاج آنها از یکدیگر و ارتباطشان، مستدلّ ارائه شود. همچنین در تبیین شناخت اخلاقی انسان، شهودگرا معتقد است مفاهیم اخلاقی ماهیت شهودی دارند و گزاره های اخلاقی مستقل از یکدیگر نیز معتبر هستند و در نتیجه انسان با شهود خود، احکام اخلاقی را درک می کند، نه با قدرت تفکر و استدلال؛ اما استدلال گرا اعتبار احکام اخلاقی را به مستدل بودن ارتباط یک حکم با اصول عام اخلاقی می داند و درنتیجه تفکر استدلالی، ابزار شناخت اخلاقی است، نه شهود. با تطبیق شهودگرایی و استدلال گرایی، می توان به «شهودگرایی انتقادی» رسید که براساس آن، در هر موقعیت اخلاقی، ابتدا به صورت شهودی به قضاوتی می رسیم که باید اطلاعات و عواطف خود را نسبت به آن موقعیت سنجید. با پذیرش این مبنای فلسفی، باید از دو اصل در تربیت اخلاقی تبعیت کرد: ۱. متربی با شنیدن، دیدن و تجربه کردن تجربه های اخلاقی متذکر شود؛ ۲. متربی باید تفکر انتقادی نسبت به قضاوت های اخلاقی را یاد بگیرد.
تبیین اهداف و ملاحظات «تربیت» اخلاقی کودک با نظر به مفهوم عاملیت انسان در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
هدف این پژوهش، تبیین اهداف و ملاحظات کلی تمهیدی «تربیت اخلاقی کودک» بر اساس ماهیت دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل است. بدین منظور از دو روش تحلیل مفهومی (مفهوم پردازی) که تلاشی جهت فهم مفاهیم است و روش استنتاجی جهت تبیین اهداف و ملاحظات کلی تمهیدی تربیت اخلاقی بهره گرفته شده است. عمل اخلاقی از منظر رویکرد اسلامی عمل، رفتاری هنجاری است که همیشه بر مبادی معرفتی، گرایشی و ارادی خاص خود مبتنی است. ازاین رو، می توان تمهیدات اخلاقی در دوران کودکی را نیز در همین قالب سه گانه پی جویی کرد. همچنین در این دیدگاه، انگاره کلی دوران کودکی از نظر اخلاقی، «گزینش گری مسئولانه» است که شامل سه مؤلفه گزینه پردازی، گزینش گری و پذیرش مسئولیت پیامدهای گزینش است. تمهید اخلاقی در دوران کودکی اهدافی ازاین دست را شامل می شود: «آشنایی با امور نیک و بد»، «دست ورزی با امیال» و «گرایش به خوبی ها و تنفر از زشتی ها». علاوه بر این، با نظر به اهداف تمهیدی تربیت اخلاقی کودک و گزاره های واقع نگر دوران کودکی، ملاحظاتی برای تمهید اخلاقی قابل طرح است که برخی از آن ها بدین قرارند: «ارائه امور اخلاقی متناسب با توان قوه ی شناختی کودک»، «ارتباط کودک با محیط غنی اجتماعی−اخلاقی» و «به رسمیت شناختن حدود آزادی سلبی و ایجابی کودک».
هنر خوشنویسی و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی در جستجوی تربیت منبعث از مبانی اعتقادی و اسلامی است که از ملزومات فرهنگ اسلامی می باشد. هنر اسلامی به دلیل غنای فرهنگی و مذهبی بهترین شیوه استفاده از قابلیت های اخلاقی و معنوی می باشد. چنانچه ترویج و ارائه آداب و تربیت اخلاقی به گونه ای که هم در تربیت هنرمند و هم در اشاعه آن در فرهنگ جامعه مؤثر باشد در تفکر و تمدن اسلامی امری ضروری بوده است.
پرسش های اصلی مقاله عبارتند از: رابطه هنر و اخلاق در فرهنگ اسلامی چگونه است؟ قالب های هنری و بیانی هنر خوشنویسی برای انتقال مفاهیم تربیتی کدامند؟ هدف این نوشتار تبیین جایگاه و اهمیت اخلاق دینی و تربیت معنوی در یکی از قدسی ترین هنرهای اسلامی یعنی خوشنویسی می باشد.
نتایج پژوهش حاکی از آن است که عامل معنوی تقدّس هنر خوشنویسی یعنی حفظ حرمت و عزّت محتوا و محمول خط یعنی کلام الهی، هنرمندان خوشنویس را در خلق اثر هنری و کسب فیض مدام ملزم به رعایت آداب و اخلاق نموده است و از زیباترین تجلیّات این ابعاد اخلاقی خوشنویسی ضرورت تهذیب نفس بوده که در میان خوشنویسان به عنوان یکی از مهم ترین اصول اخلاقی و تربیتی از واجبات اشتغال به این هنر بوده است.
حدود و ثغور تربیت اخلاقی، تربیت معنوی و تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بیان حدود و ثغور بین سه مفهوم تربیت اخلاقی، معنوی و دینی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای واکاوی حد و مرز بین این سه مفهوم در ابتدا به بررسی مفاهیم اخلاق، معنویت و دین پرداخته می شود. سپس رابطه ی بین این سه مفهوم مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در این پژوهش دو پرسش اساسی مطرح است؛ یکی این که حدود و ثغور سه مفهوم تربیت اخلاقی، معنوی و دینی کجاست و آیا تربیت معنوی زیر مجموعه ی تربیت دینی است یا تربیت دینی زیر مجموعه ی تربیت معنوی است، جایگاه تربیت اخلاقی کجاست؟ و پرسش دوم این که اگر تربیت معنوی زیر مجموعه ی تربیت دینی باشد، این چالش ایجاد می شود که چرا برخی افراد غیر دینی کارهایی خارق العاده انجام می دهند که نشان دهنده ی نیروی فرا طبیعی است؟ مهم ترین یافته های این پژوهش حاکی از این است که با این که بین این سه مفهوم رابطه-ای تنگاتنگ وجود دارد، اما می توان گفت که غایت تربیت اخلاقی، تربیت معنوی است و غایت تربیت معنوی، تربیت دینی است. از سوی دیگر، دو نوع معنویت وجود دارد: 1- معنویت غیر دینی که تا حدی می تواند به قدرت های روح از راه کنترل، تهذیب نفس و کم کردن نقش محسوسات که پایین ترین مرحله ی تربیت است (حداکثر به عالم ملکوت)، دسترسی یابد و 2- معنویت دینی و بویژه معنویت در دیدگاه اسلام است که اگر فرد طبق راهکارهای آن عمل کند، می تواند به کمال و فعلیت قدرت های روح و عوالم دیگر مانند عالم جبروت و عالم اسماء الهی برسد.
«حلقه کندوکاو اخلاقی»، رویکردی نوین در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه برای کودکان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف اصلی این پژوهش مقایسه رویکرد فلسفه برای کودکان با سایر رویکردهای مهم در موضوع تربیت اخلاقی است. بدین منظور با طبقه بندی رویکردهای تربیت اخلاقی بر اساس ابعاد وجود آدمی (باور، عاطفه، اراده و رفتار) به رویکردهای باورمحور، عاطفه محور، اراده محور و رفتارمحور، مهم ترین نظریه ها ذیل هر یک از این رویکردها به طور مختصر تبیین شده است. در رویکرد باورمحور، نظریه تبیین ارزش ها و نظریه رشد قوه قضاوت اخلاقی پیاژه-کلبرگ، در رویکرد عاطفه محور، نظریه مراقبتیِ گیلیگان، در رویکرد اراده محور، نظریه سنتی-ارسطویی و در رویکرد رفتارمحور، نظریه رفتارگرایی اسکینر به اختصار تبیین شده اند و سپس مزایا و معایب هر یک به ویژه انتقادات وارد بر آن ها از منظر برنامه فلسفه برای کودکان مورد بحث قرار گرفته است. در ادامه تلاش شده است ضمن یک مقایسه تطبیقی نشان داده شود چه اشتراک ها و افتراق هایی میان رویکرد برنامه فلسفه برای کودکان در تربیت اخلاقی که آن را به طور مختصر «حلقه کندوکاو اخلاقی» می نامیم، با هر یک از نظریه های رقیب وجود دارد. نتیجه نهایی این است که «حلقه کندوکاو اخلاقی» از تمام رویکردها و نظریه های دیگر در تربیت اخلاقی متمایز است و بنیان گذاران این برنامه به صورت آگاهانه تلاش کرده اند نظریه ای در تربیت اخلاقی ارائه دهند که ضمن پوششِ تمام ابعاد وجود آدمی، جامع مزایای نظریه های رقیب و مانع نواقص آن ها باشد.
بررسی و تحلیل اعتراض «تلقینی بودن» حلقه کندوکاو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و بررسی یک پرسش یا اعتراض به حلقه کندوکاو اخلاقی و تلاش برای پاسخ به آن است. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. نظر به اینکه حلقه کندوکاو اخلاقی مخالف تلقین است و در هرمنوتیک فلسفی پیش داوری ها شرط فهم دانسته شده اند، این پرسش مطرح شد که تربیت اخلاقی بدون تلقین چگونه امکان تحقق دارد؟ در بیان این اعتراض، نخست صورت های مختلف آن در داخل و خارج ایران تبیین شد، سپس با بهره بردن از آراء گادامر به عنوان پدر هرمنوتیک فلسفی و انتقادهای هابرماس پاسخی به این اعتراض پیشنهاد شد. نتیجه این بود که پذیرش این اعتراض نیازمند تهی شدن مفهوم «خودآئینی» و «تلقین» است. ازاین رو، نشان داده شد که هابرماس چگونه برای رفع این مشکل ما را به مفهوم دقیق «خودآئینی ارتباطی» و پیامد آن مفهومی دقیق تر از «تلقین» رهنمون می سازد تا بدین وسیله پاسخی برای اثبات امکان تربیت اخلاقی بدون تلقین فراهم آورده شود. همچنین، با استفاده از رویکرد ابطال پذیری نشان داده شد که استفاده از حلقه کندوکاو اخلاقی برای رشد تفکر نقادانه در کودکان به معنای رد ارزش های مسلط جامعه نیست.
کرامت انسانی زیربنای تربیت اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین و بزرگترین نعمت هایی که خداوند سبحان به انسان بخشیده است، نعمت کرامت و فضیلت انسانی است که از مقام خلافت الهی انسان، سرچشمه می گیرد. کرامت، مربوط به شرافت ذاتی انسان می شود و فضیلت، برتری او را نسبت به غیر بیان می کند. کرامت از نگاه دینی محصور به کرامت ذاتی نمی شود و آدمی می تواند با تقرب به خدا و پرهیزکاری بر آن بیفزاید و ارزش متعالی تری کسب کند و این ارزش، ارزش اکتسابی است؛ اما بنابر آیات و روایات، مبنای رفتار ما با دیگران حفظ کرامت ذاتی آنهاست. هدف این پژوهش، تبیین نقش کرامت انسانی در تربیت اخلاقی و استنتاج رهنمودهایی برای مربی و متربی است. در این نوشتار، با بررسی آیات قرآن، کرامت انسانی به عنوان زیربنای تربیت اخلاقی در نظر گرفته شد و با به کارگیری روش استنتاج، اصل ضرورت تجلی کرامت انسان در تربیت اخلاقی و روش های تربیتی تکریم شخصیت، تغافل از خطاهای اخلاقی، حفظ آبروی خود و دیگران و اعتراف به کمالات دیگران تبیین شد.
تحلیلی بر مؤلفه های تربیت اخلاقی از منظر مقام معظم رهبری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تربیت امری پیچیده، پردامنه و وقتگیر است. آگاهی از روش ها و اهداف تعلیم و تربیت به ویژه تربیت اخلاقی، مستلزم شناخت آرای مربیان بزرگ، خصوصاً صاحب نظران اسلامی است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های تربیت اخلاقی از دیدگاه مقام معظم رهبری است. روش مورد استفاده تحلیل محتوای کیفی است. الگوی تربیتی این پژوهش، قرار گرفتن تربیت اخلاقی در کنار تعلیم است. منابع تحقیق شامل کتاب ها، مجلات، مقالات و سخنرانی هاست. اصلی ترین هدف تربیت انسان های متفکر، محقق، پیشرو، عالم، متدین، متخلق و آراسته به فضایل اخلاقی برای رسیدن به بصیرت، سعادت و جامعة صالح در شئون فردی و اجتماعی است که دستیابی به غایت اصیل زندگی انسانی یعنی قرب الی الله و تخلق به اخلاق الله را دربر خواهد داشت.
تحلیل محتوای کیفی کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از منظر تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی جهت استخراج الگوی نظری تربیت اخلاقی در این کتاب هاست. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی است. برای دستیابی به هدف مقاله، محتوای کتب یادشده از نظر اهداف، محتوا، اشکال ارائه محتوا و روش (یاددهی−یادگیری و ارزشیابی) بررسی شدند. یافته ها نشان می دهد که رویکرد برنامه درسی مطالعات اجتماعی، بین برنامه ای یا تلفیقی است؛ اهداف اخلاقی در کنار دیگر اهداف درس قرار گرفته و محتوای کتاب های درسی هم به تبع اهداف، دارای مضامینی اخلاقی شده است. مدل هدف گذاری، هرمی است. همچنین، برای یاددهی−یادگیری از روش هایی همچون بحث گروهی، بحث درباره موقعیت های اخلاقی فرضی، الگوپردازی، روش توضیحی و روش ایفای نقش استفاده شده است. اشکال ارائه محتوای اخلاقی نیز به طور عمده شامل متن، تصاویر و فعالیت است. برای ارزشیابی نیز افزون بر شیوه های معمول روش هایی همچون خود ارزشیابی نیز پیشنهاد شده است.
اسلوب های قرآن در بیان هنجارهای اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف نزول قرآن، تربیت اخلاقی است و پیش نیاز تربیت اخلاقی، شناخت هنجارهای اخلاقی است. در قرآن هنجارهای اخلاقی با اسلوب های متنوعی بیان شده است. تنوع بیان هنجارها از راهبردهای مهم تربیت اخلاقی است. در نُه آیه از قرآن به این راهبرد تربیتی و فلسفه آن اشاره شده است. خاستگاه تنوع اسلوب بیان قرآن، برخی مبانی الهیاتی مانند «علم، رحمت، قدرت، حکمت، لطف»، و برخی مبانی انسان شناختی مانند «تعقل، آزادی تکوینی، تفاوت های فردی، آگاهی فطری، کرامت، تربیت پذیری، میل به زیبایی، تنوع طلبی، ضعف، محدودیت، شتاب و غرور»، و برخی مبانی زبان شناختی مانند اعجاز بیانی هستند. برخی از اسلوب های قرآنی عبارت اند از «تنوع مفاهیم عام اخلاقی، اتکا بر وجدان اخلاقی، تأکید بر رضایت و خشم خدا، تأکید بر عنصر ایمان، تشویق مؤمنان به پیروی از اخلاق الهی و تهییج عواطف انسانی و دینی، بازگویی پیامد رفتارهای اخلاقی، تکریم انسان و تلطیف در بیان الزمات اخلاقی».
بررسی و نقد الگوی تربیت اخلاقی در کتابهای آموزش قرآن دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
یکی از مأموریتهای مهم نظام آموزش و پرورش رسمی کشور تربیت اخلاقی است. برنامه درسی قرآن نقش مهمی را در این زمینه بر عهده دارد. این پژوهش به تحلیل محتوای کتابهای درسی قرآن دوره ابتدایی و کتاب راهنمای قرآن می پردازد تا در نهایت، الگوی تربیت اخلاقی را در این کتابها شناسایی کند و مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. یافته ها نشان داد که الگوی هدفگذاری در این کتابها از الگوی محتواگرا یا رویکرد کشکول ارزشها پیروی می کند و البته به صورت موزاییکی تنظیم شده است. شیوه سازماندهی محتوا، مارپیچی ساده و ابتدایی در چارچوب چهار عرصه ارتباطی است. روشهای پیشنهادی برای تبیین و تشریح مضمونهای ارزشی از جمله بحث و گفتگو، زمینه مناسبی را برای درگیری شناختی دانش آموزان ایجاد می کند که البته با اهداف شناختی هماهنگ نیست. رویکرد ارزشیابی درس قرآن بویژه ارزشیابی یادگیری در حوزه اخلاق نیز رویکرد مناسبی است.
ارتباط اخلاق و اقتصاد بر اساس الگوی پیشنهادی نظام مندی معرفتهای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا میان اخلاق و اقتصاد ارتباطی وجود دارد؟ اگر ارتباط وجود دارد، این ارتباط چگونه ترسیم می شود؟ بهترین روش برای پاسخ به این پرسش ها، دستیابی به منطقی است که بتوان بر مبنای آن، ارتباط مزبور را بررسی کرد. فرضیه مقاله این است که رابطه نظام مندی از منظر معرفت اقتصادی بین اخلاق و اقتصاد وجود دارد. در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر رابطه بین هست ها و بایدها، منطق مزبور استخراج گردد. مهم ترین دستاورد مقاله پیش رو این است که بر پایه منطق یادشده، ارتباط بین اخلاق و اقتصاد، در سطوح چهارگانه برقرار است. این سطوح عبارت اند از: مبانی فلسفی اقتصاد و فرااخلاق، فلسفه اقتصاد و بخش اول اخلاق هنجاری، علم اقتصاد و بخش دوم اخلاق هنجاری اخلاق کاربردی، ساختار اقتصادی و اخلاق توصیفی. البته ارتباط پنجمی هم می توان مطرح کرد که مربوط به تحول در ساختار اقتصادی می باشد و می توان از آن به نظام سازی و تربیت اخلاقی یاد کرد. روش استفاده شده در این مقاله از جهتی تحلیلی استدلالی است؛ زیرا تلاش شده است که با توجه به اسناد کتابخانه ای و اینترنتی برای اثبات فرضیه مذکور، استدلال های منطقی ارائه شود و از جهتی تطبیقی است؛ زیرا مطالعات مزبور با تکیه بر دیدگاه های مطرح شده در اقتصاد متعارف صورت گرفته و در صدد تطبیق آنها با اقتصاد اسلامی است.
روش های اصلاحی در تربیت اخلاقی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تربیت اخلاقی، نقشی بسیار مهم در سلامت روح انسان و سعادت فرد و جامعه دارد. بدین سان تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین موضوعاتی است که همیشه مورد توجه دانشمندان، محققان، اساتید دانشگاه و مربیان مدارس بوده است. شایان ذکر است که در دین مقدس اسلام، به اخلاق و تربیت اخلاقی توجه فراوانی شده است؛ به طوری که یکی از مهم ترین اهداف نزول قرآن کریم، تربیت اخلاقی، تهذیب انسان و پرورش افراد آراسته به فضایل اخلاقی است. در بین مباحث تربیت اخلاقی، روش های تربیتْ مهم ترین بخش تربیت اخلاقی است و موفقیت مربی در گرو روش هایی است که برای پرورش متربی به کار می بندد. به همین جهت، خطیرترین و دشوارترین مرحله از فرایند تربیت اخلاقی، تعیین و تشخیص روش، و استفاده و به کارگیری صحیح و مٶثر آن است. در موضوع، تقسیم بندی های گوناگونی ارائه شده که جامع آن، تفسیر روش ها به دو بخش ایجادی پرورشی و اصلاحی حذفی است. بر همین اساس، نگارنده در این پژوهش با محوریت آیات قرآن کریم، چهار روش تذکر، انذار، تنبیه و تغافل را به عنوان «روش های حذف و اصلاح رذایل اخلاقی» بررسی نموده است.
بررسی مشکلات همسایگی در آپارتمان نشینی و راهکارهای مقابله آن با رویکرد اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای معاصر، به ویژه در شهرنشینی، تغییرات چشمگیری رخ داده که زندگی را کنار همسایگان با آسیب های متعددی مواجه کرده است. در این پژوهش، با مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، سه آسیبِ معاشرت و تعامل سازنده نکردن با همسایگان، ضعف مشارکت همگانی در مدیریت مجتمع و مزاحمت های همسایگی را در زندگی آپارتمانی بررسی می کنیم و راهکارهای اخلاقی می دهیم. مهم ترین راهکارها عبارت اند از افزایش آگاهی همسایگان از جایگاه یکدیگر و حقوق متقابلشان، رعایت اصول اخلاقی در مدیریت مجتمع، درک درست از اجتناب ناپذیر بودن برخی اذیت ها در زندگی همسایگی، پایبندی همگان به اخلاق همسایگی و بالاخره یاری گرفتن از مراجع قانونی (آخرین راهکار) با تلاش برای احیای دوستی و برادری.
امکان تربیت اخلاقی کودکان تا هفت سال براساس آموزه های اسلام (آیات و روایات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله امکان تربیت اخلاقی کودکانی که در سنین اولیه −تولد تا هفت سال− قرار دارند و براساس حدیث حضرت رسول(ص) سیادت دارند، با تأکید بر آیات و روایات بررسی می شود. برای این منظور ابتدا با روش تحلیلی با توجه به مفهوم تربیت اخلاقی متأثر از دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزانتعریفی از تربیت اخلاقی برای کودکان تا هفت سال ارائه و سپس با تأکید بر آیات و روایات به این دوره با روش تحلیلی−استنتاجی این امکان تبیین شده است. یافته ها نشان از آن دارد که در آیات و روایات نمونه دلایلی مانند وجوب تربیت اخلاقی، لزوم رفع ضرر اخلاقی، امکان آموزش، وجود موانع تربیت و لزوم رفع آنها در این دوره، مؤید امکان تربیت اخلاقی کودکان تا هفت سال است.
بررسی و نقد چهارچوب نظری طرح کرامت در دورة دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح کرامت یکی از تجربه های مهم در زمینة تربیت ارزشی در نظام تربیت رسمی و عمومی ایران است؛ باوجود این، تاکنون آن چنان که باید و به طور دقیق، دربارة آن مطالعه نشده است. در این مقاله، این تجربة مهم در تربیت اخلاقی واکاوی و نقد شده است. برای این منظور، نخست با روش تحلیلی- توصیفی، چهارچوب نظری این طرح در چهار مؤلفة اهداف، محتوا، روش و مواد تحلیل و تشریح شده و سپس براساس تحلیل به عمل آمده، برخی ضعف ها و قوّت های طرح شناسایی شده است. این بررسی انتقادی برخی قوّت های این طرح را نشان می دهد: توجه به بستر فرهنگ دینی جامعه، تأکید بر انگیزش درونی، طراحی شبه برنامة درسی مستقل برای تربیت اخلاقی، نظم بخشی و تبویب مفاهیم ارزشی، و بهره گیری از ظرفیت و نقش تربیتی معلمان در تربیت اخلاقی. در عین حال، ضعف هایی نیز در آن دیده می شود که عبارت اند از: فقدان مبانی نظری تصریح شده و فقدان توجیه برای نظم موجود در ارزش های ارائه شده.
تأثیر اجرای برنامة آموزش فلسفه به کودکان در رشد معنوی دانش آموزان دختر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر اجرای برنامة آموزش فلسفه به کودکان در رشد معنوی دانش آموزان دختر شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-94 انجام شده است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه است. جامعة آماری پژوهش، دانش آموزان دختر ردة سنی دوازده تا چهارده سال شهر اصفهان است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای، از میان دو مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر اصفهان به صورت تصادفی انتخاب شدند: یک مرکز به عنوان گروه آزمایش و مرکز دیگر به منظور گروه گواه. سپس از هریک از این مراکز، پانزده دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه پرسش نامة سنجش معنویت هال و ادواردز (1996) را تکمیل کردند (آلفا کرونباخ 89/0) و سپس برنامة آموزش فلسفه به کودکان گروه آزمایش به مدت پانزده جلسة یک ساعته، هر هفته دو جلسه، آموزش داده شد. به گروه گواه آموزشی در این زمینه داده نشد. در پایان دوره، هر دو گروه مجدد پرسش نامة مذکور را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار، و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کواریانس چندمتغیره بهره گرفته شد. یافته ها به طور کلی نشان داد برنامة آموزش فلسفه به کودکان در رشد معنوی فراگیران اثرگذار است. دربارة زیرمقیاس های رشد معنوی نیز باید گفت اجرای این برنامه به رشد آگاهی از وجود خداوند، کاهش ناامیدی، بزرگ نمایی و بی ثباتی در رابطه با خدا منجر می شود؛ اما در دو مؤلفة پذیرش واقعی و توان مدیریتی، برنامة فوق بر گروه آزمایش مؤثر واقع نشد. بنابراین، بااینکه برنامة نام برده در برخی ابعاد رشد معنوی معنادار نبود، به طور کلی و با درنظر گرفتن تمام جوانب می توان نتیجه گرفت که با اجرای برنامة آموزش فلسفه به کودکان می توان رشد معنوی دانش آموزان را ارتقا داد.