مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
تربیت اخلاقی
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
107 - 136
حوزه های تخصصی:
پرورش اخلاقی مسلمانان یکی از اهداف اساسی آموزه های قرآنی و حدیثی است. استخراج این آموزه ها و تبیین آن ها به صورت روشمند در قالب اصول و روش های تربیت اخلاقی، زمینه آگاهی از نظام اخلاقی در اسلام را فراهم می آورد. در میان روایات ائمه(ع) و روایات به جای مانده از امام رضا(ع)، گزاره ها و گزارش های فراوانی در موضوع اخلاق وجود دارد. این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که اصول و روش های تربیت اخلاقی در روایات امام رضا (ع) کدام است؟ برای پاسخ به پرسش تحقیق، احادیث ایشان استخراج و دسته بندی و تحلیل شد. یافته های تحقیق حاکی است که اصول تربیت اخلاقی عبارت است از: تغییر رفتارهای ظاهری، تحول باطن، مداومت و محافظت بر عمل، اصلاح شرایط، مسئولیت، آراستگی، فضل، عدل، عزت و تعقل. تحقق این اصول، روش هایی مانند تلقین به نفس، تحمیل به نفس، اعطای بینش، دعوت به ایمان، فریضه سازی، محاسبه نفس، زمینه سازی، تغییر موقعیت، اسوه سازی، مواجهه با نتایج اعمال، تحریک ایمان، ابتلا، آراستن ظاهر، آراستن سخن، توبه، تبشیر، مبالغه در پاداش، تکلیف به قدر وسع، انذار، مجازات به قدر خطا، تغافل، تزکیه، تعلیم حکمت به عنوان روش های دفع و درمان رذایل شناسایی شده است.
تحلیل محتوای کتاب های فارسی دورۀ متوسطه اول براساس میزان توجه بر مؤلفه های تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳی و ﺗﺤﻠیﻞ ﻣیﺰان توجه بر مؤلفه های تربیت اخلاقی در متون فارسیِ دوره متوسطه اول اجرا شده است. روش پژوهش، تحلیل محتوای مقوله ای و واحد تحلیل، متن، اشعار و تصویر است. جامعه آماری این پژوهش کتاب های فارسی مدارس پایه اول تا سوم متوسطه اول در سال 99‑1400 است و رویکرد پژوهش نیز کاربردی است. ابزار جمع آوری اطلاعات فهرست وارسی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی فراوانی و درصد استفاده شده است. ﻋﻤﺪه ﺗﺮیﻦ ﻧﺘﺎیﺞ ﭘﮋوﻫﺶ نشان داد که در کﺘﺎب های فارسی پایه هفتم، بیشترین نمود به ترتیب متعلق به مؤلفه های طبیعت شناسی و محبت و مهرورزی است و مؤلفه های صبر و بردباری و نکوهش هوا و هوس نفسانی کمترین نمود را دارند. در پایه هشتم و نهم به ترتیب مؤلفه های طبیعت شناسی و وطن دوستی بیشترین نمود را داشته اند؛ نیز در پایه هشتم مؤلفه های صبر و بردباری و قناعت و در پایه نهم، قناعت و نکوهش هوا و هوس نفسانی کمترین نمود را به خود اختصاص داده اند. پرسشی که در این پژوهش درپی پاسخ آن هستیم آن است که «مؤلفه های اخلاقی در محتوای متون منظور چه میزان پوشش دهی را در بر می گیرد؟».
تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان پایه پنجم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های تربیت اخلاقی
منبع:
قرآن و عترت سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
77 - 88
اخلاق یکی از نیازهای بزرگ جوامع بشری است. آموزش و پرورش نقش مهمی در تربیت اخلاق مدار در دوران کودکی و بعد از آن ایفا می کند و باعث رشد شخصیت دانش آموزان، نگرش و نیز آگاهی آنان می شود. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل کتاب هدیه های اسمان پایه پنجم ابتدایی از منظر اراپه آموزه های اخلاق مداری و پیشنهاد برنامه درسی مناسبی است تا بتواند کلیه نیازهای ضروری تربیت اخلاقی را در خود جای دهد. در این تحقیق، روش توصیفی تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است. تعداد صفحات کتاب هدیه های آسمان پایه پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 96-97 با 8 مولفه اصلی و 28 مولفه فرعی بررسی شد و فراوانی و درصد نسبی هریک از مولفه ها و زیرمولفه ها به دست آمد. تحلیل محتوای کتاب از منظر توجه به مولفه های تربیت اخلاقی، نشان داد که مولفه مربوط به تفکر و تعقل با 56 مورد، بیشتری فراوانی را به خود اختصاص داده است. در هدیه های آسمان، کمترین مقدار، مربوط به مولفه های صداقت و نظم است و انضباط نیز بدون فراوانی است. در محتوای این کتاب، به برخی مولفه های تربیت اخلاقی کمتر توجه شده و یا اصلا توجه نشده است. به عبارت دیگر این کتاب مولفه های تربیت اخلاقی را به یک نسبت پوشش نداده است، درحالیکه تربیت اخلاقی یکی از مهمترین عوامل پیشرفت جامعه است.
بررسی تطبیقی تربیت اخلاقی در بین دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول مدارس شهرستان دیر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی تربیت اخلاقی در بین دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول مدارس شهرستان دیر بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر 1847 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول مدارس شهرستان دیر بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای تعداد 318 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه تربیت اخلاقی مصدقی نیک و کوشی (1400) بود. بود. تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون t گروه های مستقل انجام گرفت. یافته ها نشان داد که میانگین نمره تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر بیشتر از آزمودنی های پسر است یا به عبارت دیگر تربیت اخلاقی دانش آموزان دختر بطور معنی داری بیشتر از دانش آموزان پسر است. نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت تربیت اخلاقی در بین دانش آموزان می توان به افزایش حوزه های معرفتی و دینی آنان در مدارس کمک فراوانی نمود.
تبیین مبانی فلسفی مفهوم سعادت در نظام تربیت اخلاقی بانو مجتهده امین به منظور تدوین چارچوب نظری و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: به «تبیین مبانی فلسفی مفهوم سعادت در نظام تربیت اخلاقی بانو مجتهده امین به منظور تدوین چارچوب نظری و دلالت های تربیتی آن» پرداخته شده است. روش: روش پژوهش، تحلیل اسنادی، تحلیل مفهومی و استنتاج بوده است، جامعه پژوهشی شامل تمامی منابع دست اول و آثار ایشان بوده که با استفاده از نمونه گیری مفهومی و هدفمند بررسی شد، از فرم فیش برداری برای مطالعه اسناد و مدارک استفاده شد و یافته ها نیز به صورت کیفی و مفهومی کدگذاری، مقوله بندی و تبیین شدند. یافته ها: مبانی هستی شناختی(وحدت شخصیه وجود، قائم بودن هر دانی به مافوق خود، متافیزیک محبت)، مبانی انسان شناختی(بقای روح، تأثیر و تأثرات بین روح و بدن، سیر استکمالی) مبانی معرفت شناختی(کمال حکمت نظری و عملی، مراتب ادراک، تقدم علم بر عمل) و مبانی ارزش شناختی(معیار ارزش ها، عدالت، تلازم سعه اخلاقی و سعه عقلانی) تبیین شد و دلالت های تربیتی نیز اعم از هدف غایی سعادت(حبّ و قرب به خداوند)، اهداف واسطه ای(خودشناسی، خردورزی، اعتدال گرایی و تحقق جامعه صالح)، اصول(اصل وحدت گرایی، خودشناسی و درون نگری، خودنظارتی، تلازم تزکیه نفس و تطهیر فکر) و روش های تربیتی(روش های مبتنی بر تکریم و محبت و روش های تعقلی) احصاء و تبیین شد. نتیجه گیری: ایشان در جایگاه یک فیلسوف-مربی فضیلت گرای اخلاقی، نظریه اخلاقی اش را با بحث از سعادت آغاز نموده است و در حقیقت، در نظریه اخلاقی ایشان، عقل و اخلاق ملازم با یکدیگر هستند در نتیجه، سعه عقلانی و سعه اخلاقیِ انسان به موازات یکدیگر در حرکت خواهند بود و سیر حرکت انسان در راستای دستیابی به سعادت حقیقی، منوط به تهذیب اخلاق، و تهذیب اخلاق منوط به تطهیر قوه فکریه است.
تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی بر اساس مؤلفه های تربیت اخلاقی با رویکرد اجتماعی: مدل آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محتوای کتاب مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی بر اساس مؤلفه های تربیت اخلاقی با رویکرد اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری آن شامل کل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 1399-1398 بود که با توجه به ماهیت موضوع نمونه گیری انجام نشده و همه جامعه آماری بررسی شده است. محتوای طرح از نظر پاسخگو (متن، تصویر و پرسش) بر مبنای دو شاخص باور و رفتار بررسی شد. برای این منظور چک لیستی بر اساس مؤلفه های مستخرج از مطالعه کوشی و همکاران (1397) طراحی، و بر اساس آن تحلیل محتوا صورت گرفت و فراوانی ها به دست آمدند. روایی محتوایی آن با استفاده از CVR، 89/0، و پایایی آن در بین کدگذارها به روش اسکات 75/0 به دست آمد که هر دو مورد تائید هستند. داده های حاصل با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی «آنتروپی شانون» موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که شاخص باور با (505/0=WJ) و شاخص رفتار با (495/0=WJ) به ترتیب دارای ضرایب اهمیت می باشند؛ از میان مؤلفه ها نیز، در بعد باور، گفتگو (098/0=WJ) و پرورش روحیه دگرخواهی (080/0=WJ) و در شاخص رفتار، مؤلفه های پرورش روحیه آزادی (103/0=WJ) و تعلق به هویت و حفظ آن (078/0=WJ) به ترتیب دارای ضرایب اهمیت بیشتر و کمتر در سیمای کتاب مطالعات اجتماعی می باشد. همچنین شاخص رفتار در هر سه کتاب مطالعات اجتماعی، فراوانی بیشتری نسبت به شاخص باور دارد، و هر دو شاخص در کتاب مطالعات اجتماعی به ترتیب در پایه های پنجم، چهارم و ششم فراوانی بیشتری دارد.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
151 - 199
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه جوادی آملی انجام شد. روش پژوهش تحلیلی- استنتاجی بود. تمامی آثار دست اول جوادی آملی مستندات لازم برای طراحی برنامه درسی را تشکیل می دادند که از میان آن ها مطالب مرتبط با مبانی فلسفی و عناصر برنامه درسی به صورت هدفمند انتخاب شدند. مطالب مرتبط با مبانی فلسفی و گزاره های اخلاقی توسط مدل پیشنهادی کلایزی (1978) در هفت گام مورد استخراج و استنتاج قرار گرفتند و ذیل عناصر برنامه درسی تجلی یافتند. نتایج نشان داد که برنامه درسی تربیت اخلاقی فعالیت هایی است که به منظور ایجاد دانش، صفات و رفتارهای اخلاقی در متربی پیش بینی می شود و شامل چهار عنصر اهداف، محتوا، روش های یاددهی- یادگیری و روش های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی است. اهداف ذیل دو دسته غایی (رسیدن متربی به مقام خلیفه اللهی و قرب به کامل مطلق) و واسطه ای (شناخت جنبه های گوناگون خویشتن، شناخت خدا، اندیشیدن قبل از انجام عمل، تبعیت از حق در امور و قضاوت های اخلاقی، آگاهی و عمل به مسئولیت ها، تقویت نیروی اراده، زیبایی بینی در افعال خدا، کسب آمادگی برای خدمت به خلق، معرفت بر نتیجه دنیوی و اخروی نیات و عملکردهای اخلاقی) تنظیم شد. محتوا در خدمت اهداف بوده و می بایست واجد دستورالعمل هایی چون تنوع قالبی، منبعث از قرآن و روایات، تأثیرپذیر از فضای زمانه، در نظر داشتن تاریخ و ادبیات ایران و اسلام، تناسب حکیمانه، صلابت و لطافت باشد. روش های یاددهی- یادگیری رویکردی منطقی، شبهه زدایانه و عاطفی دارند. روش های ارزشیابی نیز شامل خودارزیابی، نظر و قضاوت مربی، مشارکت فعال والدین و ارزیابی تیمی پیشرفت تحصیلی می باشند که اطمینان آوری خاصی دارند و همگی در خدمت یادگیری اخلاقی متربی تنظیم و معرفی شده اند و به دور از خطی نگری و اضطراب هستند.
«عقلانیت انتقادی» از منظر کارل پوپر و دلالت های آن برای تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱
23 - 42
حوزه های تخصصی:
نگاهی به ابعاد فردی و اجتماعی زندگی بشر نشان می دهد که انسان در هیچ دوره ای از تاریخ، بی نیاز از اخلاق و تربیت اخلاقی نبوده است. یکی از فیلسوفانی که با در نظر گرفتن مقتضیات جهان معاصر، موضوع اخلاق را اندیشمندانه مورد مداقه قرار داده، کارل پوپر است. در این مقاله که با روش تحلیلی به رشته تحریر درآمده، ضمن رجوع به معرفت شناسی پوپر به ویژه نظریه ی عقلانیت انتقادی او که رنگ وبویی کاملاً اخلاقی دارد، دلالت هایی برای تربیت اخلاقی، استنباط شده است. دلالت های مذکور عبارتند از اصولی چون «برابری انسان ها در دانش و ارزش»، «تواضع علمی»، «گفتگو و بحث نقادانه» و «خودمختاری اخلاقی». راهبرد های تربیتی- اخلاقی منتج از این اصول می تواند مورد توجه مربیانی قرار گیرند که قصد دارند فرایند تدریس را با در نظر گرفتن اصول تربیت اخلاقی به پیش ببرند.
واکاوی اصول حاکم بر طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۶ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
15 - 34
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف استخراج اصول حاکم بر طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران انجام شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. نمونه آماری شامل متخصصان و معلمان با تجربه دوره ابتدایی بودند که با روش نمونه-گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی بهره برده شد. در نهایت بر اساس 9 مقوله کلی 25 اصل استخراج گردید. در مقوله رویکرد، اصولی مانند شایستگی محوری و فراگیری؛ در مقوله اهداف و مقاصد، اصولی مانند جامعیت اهداف، پرهیز از غایت زدگی و کثرت گرایی در گزینش ارزش های اخلاقی؛ در مقوله محتوا، اصولی مانند تناسب، موقعیت محوری، تأکید بر الگوی مارپیچی و یادگیری چندحسی؛ در مقوله روش های یاددهی- یادگیری، اصولی مانند محوریت عادت آموزی، بسط فعالیت های یاددهی- یادگیری به خارج از کلاس درس؛ در مقوله نقش نیروی انسانی، اصولی مانند اصل همگانی بودن مسئولیت تربیت اخلاقی، اصل عاملیت اخلاقی و صلاحیت های حرفه ای معلم؛ در مقوله ارزشیابی، اصولی مانند تفاوت پارادایمی و کارکردی در ارزشیابی و تنوع منبع داده ها در ارزشیابی و در نهایت در مقوله زمان و مکان، اصولی مانند تابعیت مکان و زمان از موقعیت یادگیری و مکان ها و زمان های سهیم و مؤثر در تربیت اخلاقی استخراج گردید.
روش های مشترک تربیت اخلاقی در قرآن و نامه 31 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
99 - 122
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی روش های مشترک تربیت اخلاقی در قرآن و نامه 31 نهج البلاغه است. روش بکار گرفته شده در این تحقیق، با توجه به ارتباط نزدیک و تنگاتنگ روش، هدف ها و ماهیت موضوع تحقیق، روش تحلیلی- استنباطی است. روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای و بررسی اسناد، جامعه آماری شامل متن و ترجمه آیات قرآن و نامه یادشده است. در این پژوهش به دلیل لزوم جامعیت نمونه، نمونه گیری انجام نشده و کل جامعه آماری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مفهومی استفاده شده، و با توجه به موضوع و هدف این پژوهش، از شیوه بررسی بافت یا سیاق مفهوم برای تحلیل مفاهیم بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد روش های مشترک تربیت اخلاقی در قرآن و نامه 31 نهج البلاغه عبارت اند از موعظه، ارائه الگو، محبت، عبرت آموزی، توبه، و مراقبه و محاسبه.
بررسی تحلیلی مبانی تربیت اخلاقی هابرماس و نقد آن از دیدگاه اخلاق قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
333 - 351
حوزه های تخصصی:
هابرماس ، فیلسوف نسل دوم مکتب انتقادی فرانکفورت، بر این باور است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط شده است. وی با طرح نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. او در این نظریه که مهم ترین دیدگاه او محسوب می شود، با استفاده از رویکردهای جدید زبان شناسی و فلسفه زبان سعی در ارائه مدلی از تربیت اخلاقی بر مبنای عقلانیت ارتباطی دارد. محقق در این مقاله با بهره گیری از رویکرد توصیفی- تحلیلی، ابتدا به مرور اجمالی نظریه کنش ارتباطی هابرماس ، به عنوان مبنای نظریه تربیت اخلاقی وی، پرداخته سپس دیدگاه تربیت اخلاقی را استنتاج نموده و در ادامه به نقد این دیدگاه از سوی اخلاق قرآنی پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان داد تأکید هابرماس بر عقلانیت ارتباطی و اخلاق گفت وگویی در نظریه کنش ارتباطی، در سطح فردی رشد و شکوفایی خرد مبتنی بر ارتباط متقابل هنجاری (عقل ارتباطی) و در سطح اجتماعی دستیابی به تفاهم مبتنی بر کنش های اخلاقی را به عنوان اهداف تربیتی مطرح می سازد.
تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان پایه دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های تربیت اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در آموزش و پرورش، تربیت اخلاقی است؛ چون آموزش و پرورش نقش مهمی در تربیت اخلاق مدار در دوران کودکی و بعد از آن ایفا می کند و سبب رشد شخصیت دانش آموزان، نگرش و آگاهی آنان می شود. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان پایه دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های تربیت اخلاقی است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و جامعه پژوهش، محتوای کتاب درسی هدیه های آسمان پایه دوم ابتدایی است. در این مطالعه از روش تحلیل محتوا و از روش «آنتروپی شانون» برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب هدیه های آسمان پایه دوم ابتدایی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه دینداری (394/0) و کمترین آنها مربوط به مؤلفه های تفکر و تعقل و احترام (0) است. با توجه به یافته های پژوهش در محتوای این کتاب، به برخی از مؤلفه های تربیت اخلاقی کمتر توجه شده است. توجه به مؤلفه های اخلاقی و آموزش آن به دانش آموزان دوره ابتدایی، می تواند نگرش ها، عادت ها و رفتارهای مناسبی را در آنان ایجاد نماید و ارزش های اخلاقی و معنویت را در وجودشان نهادینه سازد.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاق فردی در دوره دوم متوسطه
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۱۱۳-۹۶
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این تحقیق با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در جهت تحقق وظایف فردی در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش تحلیل محتوا بوده که به پیروی از مدل کیفی کریپندورف و نیز تکنیک دلفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش را گروه خبرگان دانشگاهی در رشته های برنامه ریزی درسی و معارف اسلامی تشکیل داد. حجم مشارکت کنندگان تا دست یابی به کفایت داده ها ادامه داشت و ۳۰ نفر را شامل گردید. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده، روش تجزیه و تحلیل آن ها تحلیل محتوای نظم یافته ی کدگذاری و اعتبارسنجی دلفی بود. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن بود که مؤلفه های الگوی تربیت اخلاقی در دوره دوم متوسطه عبارت اند از: موضوع درسی، نیازهای فراگیران، ویژگی های جامعه هدف و عناصر برنامه درسی. اولویت های مؤلفه های تشکیل دهنده عبارت اند از: اعتبار و اهمیت تربیت اخلاقی، نیازهای سنی فراگیران، تفاوت های جنسیتی آن ها، آراسته شدن به صفات اخلاقی، پایش رفتار اخلاقی. در بخش عناصر برنامه درسی اولویت ها عبارت اند از: اهداف آموزشی، محتوای درسی، راهبردهای تدریس، منابع و ابزار، فعالیت های فراگیران، فضا، زمان، گروه بندی فراگیران و روش ارزشیابی. نتیجه گیری: در راستای شناسایی و اولویت های عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی اخلاق فردی این اولویت ها به دست آمد: پس از تعیین اهداف آموزشی که به آن اشاره شد، محتوای درسی اولویت بعدی بود که در آن توجه به حیطه های یادگیری، فاکتورهای متن، تصاویر و فعالیت های یادگیری مبتنی بر مصادیق عینی و ذهنی رفتار اخلاقی دارای اولویت بوده اند. پس از آن فعالیت های یادگیرندگان قرار داشته که شامل ارتقای دانش اخلاقی، پیش بینی فعالیت های فردی و گروهی و مشارکت در فعالیت های مکمل بوده است.
کاوش پدیدارشناختی بر شایستگی های پایه آموزگاران برای تحقق ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی شایستگی های پایه آموزگاران برای تحقق ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی است. به منظور دست یابی به این هدف، پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی تحقیق است و برای پاسخ گویی به سوالات پژوهش از روش پدیدارشناختی بهره برده است. جامعه آماری شامل سه گروه مدرسان مراکز تربیت معلم، اعضای هیات علمی گروه های علوم تربیتی و معارف دانشگاه های اصفهان و یزد و کارشناسان علوم حوزوی بوده است. روش نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی، تا جایی ادامه یافت که پژوهشگر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 22 نفر از اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. در تحلیل داده ها از تحلیل محتوای استقرایی، تکنیک شش مرحله ای آرباخ و سیلورستان استفاده شد. بر اساس نظر متخصصان، شایستگی های پایه آموزگاران در تربیت اعتقادی شامل بصیرت دینی و محبت و مودت است. بصیرت عبادی، گرایش عبادی و رفتار عبادی شایستگی های مورد انتظار در بعد عبادی می باشد و شناخت اخلاقی، احساس اخلاقی و رفتار اخلاقی شایستگی های مورد انتظار در تربیت اخلاقی است.
مقایسه جایگاه زن در تربیت اخلاقی بر اساس آرای فارابی و نل نادینگز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
189-201
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی جایگاه زن در تربیت اخلاقی براساس آرای نادینگز و فارابی به انجام رسیده است. رویکرد غمخواری در تربیت اخلاقی متاثر از دیدگاه نل نادینگز از فیلسوفان معاصر مغرب زمین است که ریشه در جنبش فمینیستی دارد. دیدگاه فارابی نیز در تربیت اخلاقی ریشه در قرآن و آثار فلاسفه اسلامی و یونانی دارد. پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی بوده و با توجه به هدف از روش انتقادی تحلیلی جهت پاسخ به پرسش های پژوهش استفاده شده است.برای رسیدن به هدف ابتدا آرای تربیتی نادینگز و فارابی مورد کاوش قرار گرفته و سپس تربیت اخلاقی و زن در اندیشه این دو فیلسوف بررسی شده است. هم نادینگز و هم فارابی در دیدگاه خود توجه ویژه ای به جایگاه زن دارند و بر اهمیت عشق و محبت در تربیت تاکید دارند. نادینگز برخلاف فارابی رویکردی جنسیتی به اخلاق و تربیت اخلاقی دارد و نگاه وی معطوف به انسان و فارغ از معنویات است، اما فارابی در تفاضل بین ابنا بشر، جنسیت را محور تفکیک قرار نمی دهد، بلکه نگرشی انسانی به ماهو انسان دارد و برخلاف نادینگز مانند دیگر اندیشمندان مسلمان بر معنویات تاکید ویژه ای دارد.
مبانی، اصول و روش های ارزش شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
9-19
حوزه های تخصصی:
نظرات اندیشمندان اسلامی در عرصه تربیت اخلاقی چون به آموزه های وحیانی پیوند خورده، می تواند مورد بهره برداری کنش گران آموزشی قرار گیرد. در این راستا پژوهش حاضر به دنیال تبیین مبانی، اصول و روش های ارزش شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه شهید مطهری است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و به منظور گردآوری داده های لازم جهت نیل به اهداف پژوهش، منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع، جمع آوری شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که «معنویت توحیدی ارزش، حقیقی بودن و واقعی بودن ارزش، اعتباریابی ارزش از طریق عقل، فطرت و نظام معیار دینی، هم زمانی حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزش»، ازجمله مبانی ارزش شناختی تربیت اخلاقی مدنظر شهید مطهری هستند؛ که اصولی چون «پیوند با معنویت، اعتدال، سعادت، توجه به مطلوبیت فعلی و فاعلی» و روش هایی مانند «دعا، خطابه، ارائه الگو، تسهیل و تیسیر» را به همراه دارند.
روش های عام تربیت اخلاقی در بعد عاطفی براساس آثار آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
35-45
حوزه های تخصصی:
انسان تربیت یافته اخلاقی، فردی است که بر عواطف خود کنترل داشته و آنها را در مسیر رضایت الهی ایجاد و ابراز می کند. ازاین رو لازم است که عواطف پسندیده، به وسیله روش هایی در جان متربی، ایجاد و در ادامه، تثبیت و تقویت شود و در صورت وجود عواطف ناپسند در انسان، اصلاح، و به نوعی نابود شود. هدف از این مقاله استخراج روش های عام تربیت اخلاقی در بعد عاطفی با تکیه بر آثار آیت الله مصباح یزدی است؛ که هم در حوزه تربیت ایجادی و هم اصلاحی کارآیی دارد و برای تداوم، تثبیت و تقویت ارزش های اخلاقی و پرورش و افزایش گرایش ها و فضیلت های اخلاقی مورد استفاده قرار می گیرند؛ تا عواطف ایجادشده در نفس متربیان رسوخ پیداکرده و به مرحله ملکه برسد؛ زیرا مداومت بر عمل، سخت تر از خود عمل است. روش این تحقیق، توصیفی تحلیلی است و با مراجعه به یادداشت ها، تألیف ها و سخنرانی های آیت الله مصباح یزدی صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که برای رسیدن به این هدف می توان از روش های عقلانیت و تفکر، رعایت تقوا، تغذیه مناسب و حلال، عبادت و انتخاب همسر شایسته از خانواده شایسته، بهره گرفت.
نقش احسان مالی در رشد یا تربیت اخلاقی با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
47-57
حوزه های تخصصی:
احسان مالی به معنای کمک به دیگران بدون انتظار معاوضه و مبادله مالی است و در ادبیات قرآن با واژه هایی مانند: انفاق، صدقه، زکات و قرض به کار رفته است. از نظر قرآن، احسان مالی در کنار عبادات در سازندگی جان انسان اثرگذار است. در گزاره های دینی احکام، شرایط، آداب، و آثار فراوانی برای آن مطرح شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی نقش احسان مالی در تربیت و رشد اخلاقی را از دیدگاه علامه مصباح یزدی مورد بررسی قرار داده است؛ و نشان داده که جذابیت های دنیا، مال و اولاد، پست و مقام زمینه دل بستگی را به وجود می آورد. دل بستگی می تواند منجر به حرص، بخل و حتی کفر و شرک در انسان شود. برای در امان ماندن از این آسیب ها باید نخست نوع نگاه انسان به دنیا و آخرت اصلاح شود و با زهدورزی و انفاق عملی در دفع و رفع تعلقات و دل بستگی ها مقدمات قرب الهی را فراهم ساخت.
بررسی و تبیین اهداف و اصول تربیت اخلاقی بر مبنای نظریات اخلاقی علّامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی، معرفی و طبقه بندی اهداف و اصول تربیت اخلاقی، بر مبنای نظریات اخلاقی علامه طباطبایی، تدوین شده است. سوالات اساسی این پژوهش عبارتند از: 1- چه موضوعاتی را می توان به عنوان هدف غایی و اهداف کلی تربیت اخلاقی بر مبنای نظریات اخلاقی علامه طباطبایی معرفی کرد؟ و 2- اصول حاکم بر تربیت اخلاقی، بر مبنای نظریات اخلاقی علامه طباطبایی چه هستند؟ دراین پژوهش، از روش تحقیق تحلیلی- استنتاجی استفاده شده است. چنان که در مقام تبیین از روش تحلیلی و در مقام نتیجه گیری و کشف دلالت های تربیتی، از روش استنتاجی استفاده گردیده. در این پژوهش مشخص شد که هدف غایی تربیت اخلاقی عالی ترین مرتبه تقرب به پروردگار، یعنی فنای فی الله است. این غایت تربیتی را می توان در سه بعد شناختی، عاطفی و عملی بدین گونه تقسیم کرد که در بعد شناختی، معرفت به پروردگار و طی مراتب توحید و در بعد عاطفی، محبت پروردگار و اولیای او و در بعد عملی، اطاعت از پروردگار و اولیای او را شامل می شود. همچنین مشخص شد که بر اساس نظریات اخلاقی علامه می توان هفت اصل تربیتی را معرفی کرد که لازم است بر سیر تربیت اخلاقی که به منظور دست یابی به اهداف مذکور صورت می پذیرد حاکم باشند. چنانکه این اصول عبارتنداز: 1- اصل مساوات، 2- اصل واقع بینی، 3- اصل تعادل میان ماده و معنا، 4- اصل اجتماعی بودن تربیت اخلاقی، 5- اصل اولویت نفس فرد در تربیت اخلاقی، 6- اصل تخفیف و تسهیل تکلیف، 7- اصل اولویت تعلیم.
تحلیل و نقد نظریۀ دیویی درزمینۀ عمل و عناصر تربیت اخلاقی ازنظر علّامه طباطبایی (ره)
حوزه های تخصصی:
قضاوت درباره عقلانی بودن یا نبودن تصمیم های اخلاقی، یکی از دغدغه های مهم فلسفه اخلاقی و ازجمله مهم ترین مسائل فیلسوفان تربیتی است. جان دیویی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان تربیتی قرن بیستم، در این زمینه نظریه پردازی کرده است؛ وی با طرح نظریه تمرین عملی نمایشی به تبیین نحوه تأمل آدمی در موقعیت های اخلاقی پرداخته و به تبع آن به تشریح دیدگاه خود درباره عنصرهای تربیت اخلاقی پرداخته است. در این پژوهش، با روش تحلیلی – انتقادی به بررسی و نقد دیدگاه دیویی از منظر علامه طباطبایی می پردازیم. نتایج نشان می دهد که دیویی با طرح نظریه تمرین عملی نمایشی، در انجام عمل اخلاقی، به نیازهای طبیعی توجه داشته و در تصمیم گیری برای انجام عمل اخلاقی به حسن فعلی نظرکرده است؛ درحالی که علامه طباطبایی با طرح نظریه اعتباریات عملی، در انجام عمل اخلاقی هم به نیازهای فطری، و هم به نیازهای طبیعی توجه کرده و در تصمیم گیری درباره انجام عمل اخلاقی نیز هم به حسن فاعلی نظر داشته و هم به حسن فعلی، به تعبیری تصمیم گیری در موقعیت های اخلاقی به زعم علامه طباطبایی هم مسبوق به حسن فاعلی و هم مسبوق به حسن فعلی است. (در بخش تربیتی) سه نقد بر دیدگاه دیویی از منظر علامه مطرح است: 1- نگاه مادی و زمینی دیویی به امر تربیت اخلاقی 2- نادیده گرفتن عنصر فطرت به عنوان یکی از شروط لازم در تربیت اخلاقی و 3- عدم توجه به عنصر ایمان به عنوان یکی از عنصرهای مهم تربیت اخلاقی.