مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
ولایت
حوزه های تخصصی:
کتاب و حکمت دو مفهومی است که در تفاسیر قرآن درباره ی آن بحث شده است. مسئله اصلی نوشتار حاضر واکاوی مفهوم حکمت در همنشینی با کتاب در قرآن کریم است. در نگاه جدید ادعا بر آن است که مفهوم حکمت در مواردی که با کتاب همنشین شده است، مفهومی متفاوت از حکمت لغوی و اصطلاحی در قرآن دارد. روش پژوهش در مقاله حاضر تحلیل معنایی و مخاطب شناسی در آیاتی است که حکمت در کنار کتاب آمده است. با تامل در مخاطبان کتاب و حکمت در سراسر قرآن درمی یابیم که پیامبران و امت پیامبر دو مخاطب کتاب و حکمت در طول تاریخ بوده اند. از سویی از منظر قرآن برخی قرینه ها وجود دارد که حکمت در مواردی که با کتاب همنشین است، تنها به معنای مصطلح لغوی خود مانند منع از جهالت و استواری سخن نیست بلکه معنایی خاص پیدا کرده است. از جمله قرینه هایی که در خصوص کاربست حکمت در قرآن وجود دارد، می توان به این موارد اشاره کرد: بهره مندی اختصاصی اولواالالباب از حکمت علیرغم عمومیت تعلیم، تکرار امر تعلیم حکمت به پیامبر، نعمت ثقیل الهی، واکنش حسودانه یهود به نعمت حکمت و... . بنابر این از مجموع رویکرد تعلیم حکمت به امت پیامبر و تکرار آن به دست می آید که دست کم یکی از معانی حکمت در چهار آیه قرآن که با کتاب همنشین شده است به معنای ولایت علی علیه السلام است که در قالب عنوان حکمت باید به مسلمانان تعلیم داده می شد.
تأملی بر ادله لفظی مخالفان تصدی مناصب حکومتی توسط زنان
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شده است تا ادله لفظی (آیات و روایات) مخالفان تصدی مناصب حکومتی توسط زنان بررسی شود. امروزه با توجه به اهمیت و نقش زنان به عنوان نیمی از پیکره انسانی، موضوع مشارکت آنها در مناصب سیاسی و حکومتی جامعه مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. بر همین اساس و به علت برخی شبهات فقهی درباره ولایت سیاسی زنان، هدف از پژوهش حاضر بررسی آیات و روایاتی است که از جانب مخالفان حضور زنان در مناصب حکومتی مورد استناد واقع شده است. بدین منظور پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و با رویکردی فقهی– تفسیری ابتدا به نقل آیات و روایات موجود در زمینه عدم جواز تصدی مناصب حکومتی توسط زنان می پردازد و سپس آنها را نقد و بررسی می کند. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که آیات و روایات مورد استناد مخالفان تصدی زنان به طور قاطع دلالتی بر منع زنان از تمام مناصب حکومتی ندارد و هر یک به نوعی مورد مناقشه و خدشه واقع شده اند و همین امر موجب عدم قطعیت در استدلال به آنها می شود. از این ادله می توان در منع ولایت عام برای زنان در سطح حاکم امت اسلامی استفاده کرد و حکم به ممنوعیت تصدی مقام رهبری و ولایت عام برای زنان داد، اما در سطوح پایین تر و در ولایاتی چون ریاست دولت، نمایندگی مجلس، وزارت و مدیریت های دیگر نمی توان حکمی این چنین داد.
رابطه خاتمیت با جامعیت و تأسیس حکومت دینی در نگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
۵۹-۷۸
حوزه های تخصصی:
انگاره علامه طباطبایی (ره) در مسئله خاتمیت، درون دینی بوده و آن را ناشی از جامعیتِ قوانین دینی می دانند. جامعیتی که در مطابقت تامّ با فطرت، عقل و دانش بشری بوده، و در راستای نیازمندی های بشر اعمّ از معاد و معاش او ارزیابی می شود. مسئله اصلی این نوشتار کشف ارتباط میان خاتمیت با تأسیس حکومت دینی از منظر علامه طباطبایی (ره) است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به دنبال چگونگی کارکرد قوانین جامع اسلام و نحوه اجرای آنها در زندگی بشری است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ایشان اِعمال قوانین جامع اسلام را تنها در سایه سار تأسیس حکومت دینی، به همراه تنفیذ اختیاراتی خاص به والی اسلامی از یک سو و اعطای حق دعوت دینی به تک تک افراد جامعه جهت صیانت از انحراف و انحطاط از سویی دیگر، به عنوان دو شرط اساسی برای رسیدن به کمال، ارزیابی می کنند. بنابراین سرّ خاتمیت در نظرگاه ایشان، تقنین آن قوانین جامع و این نحوه از اجراء، به صورت توأمان است.
واکاوی اصطلاح ولایت تکوینی در ادبیات معاصر شیعی (از نخستین کاربرد تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولایت تکوینی، امری نوظهور در تاریخ کلام شیعه است که تحت تأثیر عوامل مختلف شکل گرفته و دست خوش تغییر و تطور مفهومی شده است. برای نیل به تصویری روشن از سیر شکل گیری و تطور این ایده در طول تاریخ، بازخوانی آموزه ولایت تکوینی و بررسی تاریخ شکل گیری و تحولات آن ضروری می نماید. با مراجعه و واکاوی متون معاصر، در می یابیم که اولین کاربرد این اصطلاح به قرن 13 باز می گردد و پس از آن شاهد رواج و گسترش این ایده در میان متفکرین معاصر شیعه هستیم. از آراء و نظریات موجود می توان نوعی نگاه طیفی به اندیشه ولایت تکوینی را یافت. در این نگاه، یک سر طیف افرادی هستند که اندیشه ولایت تکوینی را به «معنای کامل و جامع» آن پذیرفته اند (رویکرد حداکثری به ولایت تکوینی) و در سر دیگر طیف افرادی هستند که به «انکار» ولایت تکوینی می پردازند (رویکرد انکاری) و اما در این بین افراد زیادی هستند که ولایت تکوینی را با «حدود مشخص و با قیود خاصی» می پذیرند (رویکرد میانه به ولایت تکوینی) قدر مشترک همه تعاریف ولایت تکوینی بین منکرین و مویدین آن، البته با چشم پوشی از وسعت دایره این قدرت و نیز چشم پوشی از وجود اراده اصیل نزد صاحب ولایت و یا واسطه بودن وی برای اراده الهی، قدرت تکوینی بر تصرف است. اختلافات حول این مفهوم نیز به دلایلی چون، عدم وجود مفهوم شناسی دقیق از این واژه؛ نا مشخص بودن حدود تعریفی که از ولایت تکوینی ارائه می دهند و نامشخص بودن این مسئله که آیا اثبات امکان ولایت تکوینی دلیلی بر ثبوت آن می تواند باشد یا خیر؛ باز می گردد.
تقریر ابداعی حکیم صهبا از دیدگاه ابن عربی درباره ختم ولایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مسئله مهم که مراد ابن عربی از خاتم الاولیا چیست و شخص خاتم الاولیا چه کسی است، میان شارحان آثار وی اختلاف نظر وجود داشته و تقریرهای گوناگونی از آن عرضه شده است. این گوناگونی بدین دلیل است که وی در آثار خویش، مصداقاً افراد مختلفی را بعنوان خاتم ولایت معرفی نموده است. در میان شارحان ابن عربی، تنها، حکیم متأله آقا محمدرضا قمشه ای (مشهور به حکیم صهبا 1306-1234ق) توانسته است با طرح تقریری ابتکاری و بیانی نوآورانه، ارائه دهنده نوعی خوانش از دیدگاه ابن عربی در موضوع ختم ولایت باشد که در آن مراد ابن عربی از چیستی و کیستی خاتم ولایت بخوبی تبیین شده است. حکیم صهبا معتقد است شیخ اکبر برای خاتم ولایت اطلاقهای گوناگونی را لحاظ نموده و هرجا که شخص خاصی را بعنوان خاتم ولایت معرفی نموده، اطلاق خاصی را در نظر داشته است. از دیدگاه وی، ابن عربی برای خاتم ولایت دو اطلاق در نظر گرفته و هر کدام را نیز به دو قسم که در مقابل یکدیگر قرار دارند، تقسیم میکند؛ به این صورت که در اطلاق اول ولایت به مطلقه و مقیده و در اطلاق دوم به عامه و خاصه تقسیم میشود و برای هر یک از این اقسام خاتمی معرفی شده است. مراد از مقیده، مقید بودن به اسمی از اسما و حدی از حدود بوده و مقصود از مطلقه، مطلق بودن از حدود و بری بودن آن از قیود است، بگونه یی که جامع تمام اسما و صفات و واجد تمام تجلیات ذاتی باشد. ولایت عامه مخصوص تمامی مؤمنین بوده اما ولایت خاصه تنها مختص به وجود حضرت محمد (ص) بالاصاله و محمدین و ورثه او بتبع ایشان میباشد.
واکاوی مفهومی عفاف جنسی خانواده در فقه
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸
65 - 87
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم فرهنگی در جوامع اسلامی از دیرباز تاکنون، مسئله مفهوم شناسی عفاف جنسی است. شناسایی هر واژه، نقش مهمی در ترتب احکام آن دارد. مهمترین نهاد اجتماعی، خانواده است که رفتار اعضای خانواده با یکدیگر، پایه گذار عفاف جنسی است و تأثیر زیادی در جلوگیری از انحرافات جنسی دارد. اهدف نوشتار حاضر، واکاوی مفهومی عفاف جنسی خانواده در فقه و زمینه سازی برای تدوین باب مستقلی در فقه با عنوان فقه عفاف است. به همین دلیل نوشتار حاضر به روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. دستاوردهای پژوهش حاضر این است: عناوینی در فقه وجود دارد که در شناسایی مفهوم عفاف جنسی مؤثر است از جمله در آیات و روایات برخی مصادیق فردی و اجتماعی انحرافات جنسی بیان شده است و به وسیله سیره عقلا که معتقدند حفظ نظام حکومتی با حجاب و عفاف حاصل می شود. همچنین به وسیله عوامل حکومتی چون بیانات رهبری و اهتمام ایشان به گسترش حجاب و عفاف بین مردم و جامعه و قوانینی که در این باب به وسیله کارگزاران دولتی برای تمام ارگان های حکومتی وضع شده جزء مهمترین این عناوین هستند. مهمترین راهکارهای فقهی مؤثر بر شناخت مفهوم عفاف جنسی در خانواده مواردی است از جمله: مصلحت سنجی زوج برمبنای اصل ولایت و قوامیت نسبت به زوجه و زن نیز براساس اصل نصح و خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر می تواند همسر خود را از گرفتاری در منجلاب انحرافات جنسی نجات دهد. درباره رفتار والدین با فرزندان بااستفاده از ولایت پدر بر فرزندان، توصیه های دینی در مسائل هم خوابگی و مسئله استیذان فرزندان، کاشف از اهتمام به زندگی عفیفانه و شناخت مفهوم عفاف در خانواده است. همچنین در مورد رفتار فرزندان به ویژه خواهر و برادر با یکدیگر، راهکارهای اسلام در پوشش مناسب و نگاه به یکدیگر از مصادیق بارز عفاف جنسی در خانواده است.
شیوه های ارتباطی خداوند با انسان؛ تحلیلی از دیدگاه صوفیه درباره ولیّ پنداری خود و امکان مخاطبه مستقیم با خداوند(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
93 - 119
حوزه های تخصصی:
صوفیان با تفکیک میان سلسله انبیا و سلسله اولیا، ویژگی دسته اول را مخاطبه با واسطه خداوند با ایشان و ویژگی دسته دوم را که خود را نیز جزو ایشان معرفی کرده اند، مخاطبه بی واسطه خداوند با ایشان دانسته اند؛ بر این اساس این پرسش مطرح می شود که مبنای نظری صوفیان بر اینکه اولیای غیرپیامبر در جایگاهی برتر از مقام انبیا قرار می گیرند و به طور مستقیم با خداوند سخن می گویند، چیست؟ و نیز این مخاطبه مستقیم با چه مضامینی صورت می گیرد؟ در نوشتار حاضر با هدف پاسخ به این دو پرسش، افزون بر ایضاح ولایت صوفیانه، دو تجربه معراج گون صوفیان که در آن ادعای مخاطبه مستقیم با خداوند شده است، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی می گردد: یکی معراج بایزید و دیگری اسراء ابن عربی. تحلیل این دو تجربه نشان می دهد که اولاً صوفیان برای خود امکان تجربه ای مشابه تجربه معراج پیامبر خاتم| قائل اند؛ به گونه ای که در طی آن چنان خود را به لحاظ وجودی به خداوند نزدیک می دیدند که هیچ واسطه ای، اعم از انس و ملک، میان ایشان و خداوند باقی نمی ماند و ثانیاً محور اصلی و نهایی گفتگوی ایشان با خداوند این همانی دو طرف گفتگو بوده است.
مبانی شریعت گریزی صوفیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
121 - 154
حوزه های تخصصی:
در میان مدعیان عرفان اسلامی کسانی را می توان یافت که به شریعت بی اعتنا بوده اند و گاه این شریعت گریزی را بر مبانی و ادله ای نیز استوار ساخته اند. در این تحقیق که با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف بررسی برخی انحراف ها در میان اهل تصوف و عرفان در پیروی از شریعت صورت گرفته است، به تحلیل سخنان و احوال این گروه پرداخته ایم. آنها با مبانی زیر به شریعت گریزی دست می یازند: الف) حقیقت، بی نیاز کننده از شریعت است. آنها با اشاره یا به تصریح چنین می نمایانند که حقیقت یافتگان بی نیاز از شریعت می شوند؛ ب) ولایت اولیا در برابر نبوت انبیاست. برخی از عارف نمایان با استناد به احادیثی منسوب به پیامبر، از عصمت اولیا به معنای اباحه همه امور برای آنان سخن می گویند؛ ج) هدفی مقدس، توجیه کننده بهره گیری از ابزار های غیرشرعی است. آنها بر اساس این مبنا، عشق بازی مشایخ با نوجوانان زیباروی را نه از روی شهوت نفسانی، بلکه به دلیل رؤیت جمال الهی در چهره آنان پنداشته اند! د) سکر و مستی، عامل خروج از تکلیف است. این مبنا بیش از همه در میان کسانی موسوم به «عقلاء المجانین» جلوه می کند که خداوند عقل را از آنان بازستانده و آزادشان ساخته است.
کاربست «روش تحلیل» در دفاع شیخ صدوق از «حدیث ولایت و حدیث منزلت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
65 - 90
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر چیستی و چگونگی به کاربندی «روش تحلیلی» به عنوان یکی از روش های تحقیق، برای فراگیران و نوپژوهان رشته های الهیات و معارف قرآن و حدیث دغدغه ای جدی است؛ حال آن که این روش از دیرباز در متون و دانش های کلام، فلسفه و فقه مورد استفاده بوده است. در مقاله پیش رو برای توضیح و شناساندن این مفهوم (تحلیل) از دو شیوه تعریف مفهومی (بحث نظری در باب چیستی روش تحلیلی) و تعریف بالاشاره (ارجاع مستقیم یا نشان دادن نمونه های عینی از تحلیل در متون حدیثی) بهره بُرده شده است. در «روش تحلیلی» که متکی بر فعالیت و خلاقیت ذهنی پژوهشگر است، تلاش می شود تا مدعایِ کلی یک گزاره تجزیه شده و احتمالات مختلف درباره معنای دقیق هر جُزء و به تَبَع آن معنای کلی و راستین مدعای کلی گزاره تعیین شود. برای نمونه و رعایت حال مخاطبان [دانش پژوهان معارف دینی]، متنی از شیخ صدوق انتخاب شده است. صدوق که بیشتر به عنوان یک مُحدِّث شناسانده می شود، در دفاع از آموزه امامت و ولایت علی (علیه السلام) به عنوان یک اندیشه-ورز و متکلِّم امامی حضور یافته و با استفاده از روش تحلیلی در تفسیر دو حدیث «ولایت و منزلت» در کتاب معانی الاخبار می کوشد تا مضمون اصلی این دو حدیث را که همان ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است، اثبات نماید.
رویکردی نو به حدیث غدیر (نقدی بر اندیشه های ابن حزم و ابن تیمیه)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
134 - 162
حوزه های تخصصی:
حدیث غدیر، در نگاه پیامبرخدا9 ، صحابه و علما دارای اهمیتی ویژه است. به گونه ای که شمار راویانش از میان صحابه، از صد و بیست صحابی فراتر است. پیامبر9 این حدیث را با بانگ بلند و رسا در جمع انبوهی از مسلمانان به گوش آنان رسانده اند؛ جمعیتی که بی شک در عصر نبوّت، گسترده ترین اجتماع اسلامی قلمداد می شده است.اما با این وجود، کسانی چون ابن حزم ظاهری و ابن تیمیه در صحت آن تردید نموده، حتی کوشیده اند صحّتش را تضعیف کنند. از همین رو، رویکرد این نوشته در بررسی حدیث غدیر، از رهگذر نکات زیر است: نقل سخن ابن حزم و ابن تیمیه در تضعیف حدیث غدیر. ارائه دلایل خِرَدپسند در اثبات صحت حدیث غدیر. معرفی راویان حدیث. تصریح علمای اهل سنت بر طرقِ متعددِ نقلِ حدیث. دلالت های حدیث غدیر بر امامتِ مطلق حضرت علی (ع) پاس خ به شبهه دهلوی و تفتازانی مبنی بر این که واژه «مولی» در معنای «أولی [=سزاوارتر]» به کار نمی رود و... .
آیه اکمال و دلالت آن بر واقعه غدیر: تحلیل بر اساس ویژگی دستوری «گذرایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه سوم سوره مائده « الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً» معروف به آیه «إکمال» از جمله آیاتی است که مفسران در باب مراد متکلم از کمال یافتگی دین در آن اختلاف نظر دارند. در میان قرائت های مختلفی که از کمال یافتگی دین در میان مفسران وجود دارد، دو خوانش وجود دارد که یکی «کمال دین» را بر «جامعیت» که محصول اتمام نزول فرامین وحیانی است، حمل می نماید و دیگری آن را بر «جاودانگی دین» با امر ولایت، منطبق می داند. با توجه به اینکه دو قرائت مذکور متکی بر قرائن برون متنی از جمله شأن نزول و مستندات روائی است، نگارندگان به دنبال کشف قرائنی برآمدند که بتواند رهیافتی درون متنی برای ترجیح یکی از دو برداشت پیش گفته نسبت به دیگری را سامان دهد. در نوشتار پیش رو به روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای سعی شده با تکیه بر شاخص های گذرایی به عنوان یک مقوله دستوری، در جهت پیش بینی امکان زبانی شدن یک رویداد در قالب بندی گذرا، استفاده شود. با توجه به «گذراییِ» ساختار آیه اکمال، اگر دو رویداد جامعیت و ولایت را ابتدا از منظر معنایی واکاوی کنیم و سپس شاخص های مفهومی آن دو را منطبق با رویکرد نقشیِ مبتنی بر گذرایی پیوستاری تعیین نماییم، به نظر می رسد در نهایت می توان پیش بینی کرد کدامیک از این دو رویداد احتمال بیشتری داشته که در ساختی گذرا ظاهر شود. دستاورد کلی مبین آن است که واقعه غدیرخم دارای شرایط مساعدتری برای تبلور در قالب بندی گذرا است.
بررسی ابعاد فقهی و حقوقی حدیث أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیک (ولایت پدر بر فرزند)
منبع:
تحقیقات حقوق قضایی دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
153-170
حوزه های تخصصی:
یکی از نهادها و تأسیساتی که با آنکه کاربرد فراوان در فقه و حقوق دارد، به نحو تحلیلی کمتر به ابعاد این نهاد پرداختاه شده، مسئله ولایت پدر بر فرزند است. ولایت پدر موضوعی است که قرن های متمادی ذهن فقیهان را به خود مشغول داشته است. این مسأله با آنکه کاربرد فراوان دارد اما در فقه شیعه و اهل سنت مورد بحث قرار نگرفته و حدّ و مرز آن به وضوح بیان نشده است لکن در اصل مسأله این اتفاق وجود دارد که ولایت بر کودک از آن پدر و جدّ پدری است. هدف اصلی این تحقیق بررسی ابعاد فقهی و حقوقی حدیث أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیک (ولایت پدر بر فرزند) است . در این مقاله مقدمه و بیان مساله، حقوق و تکالیف والدین، مضمون حدیث أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیک ، روایات در این خصوص، پیشینه تحقیق و جمع بندی و نتیجه گیری ارائه می شود.
امام مهدی عج) از دیدگاه محی الدین ابن عربی و صدرالدین قونوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
147 - 164
حوزه های تخصصی:
مهدویت و ظهور یکی از مسائل مورد اتفاق بین همه مذاهب کلامی و فقهی اسلام است و تفاوتهای موجود، نه اختلاف عقیده در اصل نظریه بلکه اختلافاتی فرعی در مواردی مانند شرایط تولد و یا ظهور است. عرفان نیز مانند دیگر جنبههای اسلام در اعتقاد به این اصل نه تنها با دیگر شاخههای اسلامی مشترک است؛ بلکه تأکید بیشتری بر این اصل داشته است. زیرا ولایت که ارتباط تنگاتنگی با این موضوع دارد از ارکان عرفان اسلامی به شمار میرود و ولایت و ختم آن از موضوعات بسیار مهم و البته مناقشهانگیز در عرفان است. عرفا و محققان شیعی به اتفاق ختم ولایت خاصه را از آن امام مهدی4 دانستهاند، اما در بین عرفای سنی مذهب، در اعتقاد به این موضوع اختلاف وجود دارد. پژوهش پیش رو در پی آن است که نظر ابنعربی و ممتازترین شاگرد وی، صدرالدین قونوی را دربارهی امام مهدی4 بررسی کند. برای این مهم ناگزیر طرح مسائلی در باب ولایت و ختم ولایت لازم میآید. پس از توضیحات در باب اهمیت و جایگاه این بحث در عرفان اسلامی، نگاه ابنعربی و صدرالدین به ختم ولایت و جایگاه امام مهدی4 از خلال مهمترین آثارشان و شارحان و مفسران بررسی شده و پس از آن به نگاه کلی ایشان به ویژگیها و منزلت امام مهدی4 میپردازد.
بررسی سندی و دلالی حدیث «علی ولی کل مؤمن بعدی» در منابع فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
109 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از روایات متواتر رسول خدا6 که بر امامت بلافصل علی بن ابیطالب7 دلالت دارد، حدیث «علیّ ولیّ کل مؤمن بعدی» است. این حدیث را که رسول خدا6 در جریان سپاهیان یمن بیان داشتهاند، بیش از ده نفر از صحابه از آن حضرت نقل کردهاند، و در منابع دست اول امت اسلامی ثبت شده است. قید «بعدی» یا «من بعدی» در این حدیث موجب شده تا دانشمندان اهلسنت نتوانند کلمه «ولیّ» را در این حدیث بر معنای محبت و نصرت حمل کنند. از آنجا که سایر معانی «ولیّ» نیز با این حدیث تناسب ندارد، تنها راه باقی مانده آن است که کلمه «ولیّ» را در این حدیث بر معنای سرپرستی، تصرف در امور، و امامت حمل کرده، و روایت را دلیل امامت بلافصل امام علی بن ابیطالب7 قرار دهیم، و این حقیقتی است که برخی از عالمان اهلسنت نیز به آن اذعان کردهاند
مبانی و اصول هستیشناختی نظام انقلابی با تأکید بر نقش انسان کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
219 - 238
حوزه های تخصصی:
گزارههای کلی دینیای از جنس «هست و نیست» درباره «هستی» ریشه و اساس همه دستورالعملها و واکنشهای نظام انقلابی است. این گزارههای کلی، مبانی هستیشناختی نظام انقلابیاند که عبارتاند از: توحید باوری، معادباوری، نبی باوری، ولایت باوری و عدالت باوری. از بطن این مبانی، گزارههایی کلیای از جنس «باید و نباید» بیرون کشیده میشود که اصول ثابت نظام انقلابی است. برای رهیافت به نظام ولایی آرمانی و تداوم نظام انقلابی - طبق بحث از مبانی و اصول هستیشناختی نظام انقلابی - راهبردهای کلانی از این دست قابلعرضه است: 1. ترسیم هدفهای آرمانی و والای نظام انقلابی 2. شناخت کارکردهای دین، تهیه فقه نظام و کاربست دین در عرصههای اجتماعی 3. محوریت ولایت در تداوم نظام انقلابی و تحقق تمدن نوین اسلامی 4. بسط عدالت، و تأمین رفاه و امنیت اجتماعی. روش نگارنده در این نوشتار توصیفی - تحلیلی و مستند به آیات یا روایات همنوا با آیات است. در تمام مراحل، الگوهای رفتاری مناسبی از انسان کامل ارائه شده است.
تحلیل سیمای انسان کامل از دیدگاه ابن عربی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۲۶
88 - 78
حوزه های تخصصی:
«انسان کامل» اصطلاحی عرفانی است که اولین بار محی الدین عربی آن را مطرح کرد. «انسان کامل» یعنی کسی که در شریعت و طریقت و حقیقت تمام باشد که بر حسب اقتضائات در زمانهای مختلف دارای مصادیق مختلف و تجلیّاتی متنوّع است. این مصادیق و تجلیّات چیزی جز صورتهای پیامبران و اولیای معصوم نیست. انسان خلیفه خدا در روی زمین و مظهر جمیع اسماء اللّه است. انسان کامل دارای ولایت است. این ولایت حقیقیه و مبتنى بر حقیقت ملک است و آن مخصوص حق تعالى است و چون خدا متعالى تر از مجانست مخلوقات است، خلفاء و نمایندگانى نصب مى کند و آن را ولى عبادش قرار مى دهد و اطاعتش را بر عباد لازم مى گرداند. انسان کامل خواه ظاهر باشد و خواه غایب، شاهد است؛ شاهد قائمی که هیچ گاه قعود ندارد. فایده وجود انسان کامل، منحصر به حضور او نیست، در حال غیبت نیز افاضه و استفاضه او استمرار دارد، همچون خورشیدی که از پس ابرها، نور، گرما و حرارت خود را به موجودات میرساند.
فراتحلیل تعاریف عرفی شدن و ارائه یک تعریف بر اساس مبانی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
تاکنون ده ها تعریف در علوم اجتماعی و رشته های دیگر برای مفهوم عرفی شدن ارائه شده است. بررسی این تعاریف این پرسش را برمی انگیزد که آیا تعاریف ذکرشده برای عرفی شدن با غایات و مسائل جامعه ما به ویژه با هدف سیاست گذاری فرهنگی کلان جمهوری اسلامی، همخوانی دارد؟ برای همین این مقاله قصد دارد تا ضمن مرور اهم تعاریف ارائه شده از عرفی شدن تعریف جدیدی بر اساس مبانی اسلامی عرضه کند؛ بر این اساس به روش نظری و کتابخانه ای ابتدا تمامی تعاریف عرفی شدن را در چهار گروه دسته بندی می کند که این دسته ها عبارت اند از : عرفی شدن به مثابه محو دین، عرفی شدن به منزله دگردیسی و تغییر شکل دین در صورت های جدید، عرفی شدن به معنای جایگزینی و انتقال دین و عرفی شدن با تلقی حاشیه نشینی دین. در ادامه مقاله با بهره گیری از مفهوم ولایت در شیعه تلاش می کند تا فهم نوینی از عرفی شدن ارائه کند و تاریخچه این مفهوم را نیز در تاریخ مورد بررسی قرار دهد. در نهایت تعریف پیشنهادیِ عرفی شدن مهمترین یافته این تحقیق خواهد بود.
تبیین مفهوم ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
33 - 52
حوزه های تخصصی:
تبیین مفاهیم مندرج در نظریات علمی یکی از ضروری ترین مباحث پژوهشی است، زیرا تلقی صحیح و شفاف نظریه در گروی فهم درست مفاهیم است لذا نوشتار حاضر در پی تبیین مبادی تصوری نظریه «ولایت مطلقه فقیه» در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است .نظریه ولایت مطلقه فقیه ، هم از بُعد اعتقادی و هم از جهت مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران دارای جایگاه ویژه ای است.از این رو با رویکرد توصیفی – تحلیلی، سه مفهوم «ولایت»، «مطلقه»و«فقیه» به دقت مورد بررسی قرار گرفته است . از جمله نتایج این پژوهش آن است که: مفهوم «ولایت» آنگونه که برخی از منتقدان ولایت سیاسی فقیه پنداشته اند ؛ صرفاً به معنای قیّومیّت و محجوریت نبوده بلکه در بردارنده معنای مدیریت اجتماعی ، اداره حکومت و زمامداری است و در ادامه بیان شده است که، مقصود از «مطلقه»، شمول و مطلق بودنِ نسبی است ، در مقابل سایر ولایت هایی که جهت خاصی در آن ها لحاظ شده و محدوده خاصی دارند و اینکه شعاع ولایت مطلقه، مربوط به شؤون عامه و مصالح امت است ،که خود تقیید در عین اطلاق است .
نقش ولایت محوری در استمرار نظام اسلامی و ولایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکتب سیاسی اسلام، مدل و شکل کلی حکومت نظام ولایی است که در آن مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی به خوبی تجلی می یابد. هدف این پژوهش شناخت، حفظ و استوارسازی عامل اصلی پایداری و تداوم نظام ولایی است. این تحقیق به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که مهم ترین عامل پایداری و تداوم نظام ولایی کدام است؟ فرضیه بررسی شده این است که از میان عوامل مختلف پایداری و ناپایداری نظام اسلامی، ولایت محوری در بینش، گرایش و رفتار مهم ترین عامل و ضامن تداوم و استمرار آن است و همان طور که این عامل، علت محدثه نظام ولایی را تشکیل می دهد، علت مبقیه آن نیز هست. روش تحقیق این فرضیه توصیفی و تحلیلی و گردآوری داده های آن به روش اسنادی و کتابخانه ای است. بر اساس یافته های این تحقیق، آنچه سبب شد در طول تاریخ حتی در زمان حضور امامان معصوم، نظام ولایی و حکومت دینی شکل نگیرد یا تداوم نیابد، محور نبودن ولایت در اندیشه و عمل است؛ درحالی که در جریان انقلاب اسلامی، ولایت محوری توانست به رغم همه دشمنی ها و توطئه ها، نظام ولایی را بیش از چهار دهه با اقتدار تداوم بخشد.
به رسمیت شناختن حکومت غیر منصوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای دوره فقهی، سؤالی که فقهای شیعه درباره حکومت با آن روبهرو بودند، محدود بود به این که آیا عملکرد عادلانه برای مشروعیت یک حکومت کافی است یا ضرورتاً نصب یا اذن امام معصوم لازم است؟ با آغاز اصلاحات دینی و پیدایش انقلاب صنعتی در اروپا و به دنبال آن تحولات سیاسی و اجتماعی و پیدایش مفاهیم و ملاک های جدید برای مشروعیت حکومت ها مانند اگزیستانسیالیسم و دموکراسی، دینداران مسلمان با چالشی سخت روبهرو شدند. موضع دین نسبت به این تحولات چیست؟ در گفتمان دینی عده ای این مفاهیم جدید را معارض با نظریه ولایت و نصب از طرف شارع یافتند و حکم به عدم مشروعیت آن ها داده و در نتیجه به نظام های برآمده بر اساس این مبانی همچنان نام حکومت جور نهادند. در طرف مقابل برخی فقها با برداشت های متفاوت از دین سعی کردند تعارض بین این مفاهیم و آموزه های دینی را برطرف کرده و حداقل آن ها را به رسمیت بشناسند. بالاتر آن که گروهی مدعی استنباط همین مبانی از منابع دینی شده و حکم به مشروعیت با » وکالت زمامداران از طرف شهروندان « ، آن ها دادند. اما نظریه آیت الله مهدی حائری یزدی استدلالی که هم از منبع نقل استفاده می کند و هم قواعد عقلی را به کار می گیرد با تبیین محدوده - دخالت وحی در این باب از ابتدا راه ایجاد تعارض بین علم و دین را می بندد. علامه طباطبایی نیز با - استناد به محکمات قرآنی مانند فطرت، تسلط هر فرد دیگری بر سرنوشت انسان ها را نفی می کند.