مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
ولایت
حوزه های تخصصی:
وجه غالب وجود امام خمینی، سلوک و بندگی ایشان و به تبع آن، شأن هدایتگری امام از منظر عشق به مخلوق و بندگی خالق است. امام خمینی در کسب معرفت و گام زدن در عرصة سیاست و تلاش برای تشکیل حکومت و برپایی دولت با اتکال به قدرت الهی و اخلاص و قیام لله و با تأسی جستن به قرآن و مکتب حضرت رسول اکرم(ص) و اهل بیت ایشان(ع) بر این وجه حرکت کردند و وقتی هدف معرفت الله باشد بی شک اندیشة عرفانی امام در حوزه سیاست و رهبری ایشان بیشترین نقش را می تواند ایفا کند. چرا که ایشان معتقد بودند حقیقت ما نیز عین سیاست ماست. لذا با توجه به تألیفات و تقریرات و شخصیت عرفانی امام خمینی و نقش بی بدیل ایشان در رهبری انقلاب اسلامی در این مقاله نیم نگاهی به عرفان سیاسی و سیاست عرفانی در آفاق اندیشه و عمل و بینش و گرایش امام خمینی که« انقلابی معنوی» به معنای جامع کلمه را در عصر جدید و دنیای نوین پدید آوردند داشته و به بررسی نقش و جایگاه عرفان امام خمینی در اندیشه سیاسی ایشان می پردازیم.
عرفان شیعی و شاخصه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان وحیانی یا شیعی و اهل بیتی مجموعه معارف انفسی - باطنی است که از نصوص دینی یا از کتاب و سنت بر اساس منطق اجتهادی، کشف و تولید می شود. اینک مسئله اصلی این است که عرفان شیعی چیست؟ ما در این نوشتار برآنیم که وحی قرآنی و بیانی (معارف ثقلینی) ظرفیت تولید عرفان علمی و عملی را در ساحت دانشی – بینشی، روشی - گرایشی و رفتاری - کنشی داراست. این عرفان محصول و برونداد کشف تام محمدی و درحقیقت متکی و متقوم بر کشف تام محمدی است که شاخصه هایی دارد که در مقاله حاضر به چهار شاخصه محوری آن اشاراتی کرده ایم.
اعتبارسنجی روایت «علی حسنه لا تضر معها سیئه » در مصادر شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
« حب علی حسنلإ لا تضر معها سیئلإ، وبغضه سیئلإ لا تنفع معها حسنلإ » روایت مستفیضی است که به سبب پیوند و ارتباط با عقاید و کلام شیعی، از اهمیت والایی برخوردار است. پژوهش پیش رو بر آن است تا نخست سیر نقل روایت را در میان منابع و مصادر روایی شناسایی کند، سپس با دستیابی به اسناد و طرق گوناگون روایت و با کنکاشی رجالی، کیفیت سندی آن را مطالعه نماید. بخش پایانی این نوشتار به واکاوی مراد و مقصود روایت اختصاص یافته است که از رهگذر نقد و بررسی اقوال گوناگون به بیان برداشت ها و تأویلات مقبول و نامقبول از روایت می پردازد.
مبانی انسان شناختی عرفان سیاسی
حوزه های تخصصی:
علم عرفان متناسب با تعریفی که از انسان و جهان دارد، حوزه سلوک معنوی انسان و میزان گستردگی آموزه های معنوی اش را معین می گرداند. در نگرش عرفانی، انسان موجودی کشیده شده از ظاهر به باطن عالم است و ابعاد گوناگون وجودش، در تناسب با دنیا، برزخ و قیامت طراحی شده است. ازاین رو، ظواهر بیرونی و شئون گوناگون زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی انسان نیز در تعامل و تناسب با عالم غیب رقم می خورد و شأنی فراگیر نسبت به دنیا و آخرت پیدا می کند. ازاین رو، انسان شناسی عرفان، عارف را به حوزة سیاست می کشاند و او حق ولایت سیاسی جامعة اسلامی را به انسان کامل می سپارد.
نقش ایمان و کفر در سعادت و شقاوت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگى به زندگى دنیایى موجب مى شود که انسان نعمت هاى خدا را محدود به نعمت هاى مادى ببیند. ازاین رو، وقتى به نعمتى مى رسد مى پندارد خدا به او عنایت کرده، اما وقتى از آن محروم مى شود، مى پندارد که مورد بى مهرى خدا قرار گرفته است. این در حالى است که نعمت هاى معنوى ازجمله ایمان به ولایت و معرفت و محبت، نعمت هاى اصلى خداى متعال هستند و با نعمت هاى مادى قابل قیاس نیستند. در روایات، حرمت مؤمن از حرمت کعبه، بلکه بسى بیشتر شمرده شده است. همچنین سرکشى از مؤمن و عیادت آنان اجر و قرب فراوانى دارد.
ولایت و ولی از نظرگاه شمس تبریزی و بررسی بازتاب آن در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع ولایت و ولی، یکی از محوری ترین موضوعات مطرح شده در عرفان اسلامی، است که غالب عرفا درباره آن، موضوعات و مباحث گوناگونی را مطرح کرده اند. بی شک یکی از بزرگ ترین عارفان مسلمان، شمس الدین محمد تبریزی، معرفت اندیش نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی بر تفکرات مولانا جلال الدین مولوی نهاد و نحله جدیدی از فرهنگ عرفانی را پایه گذاری کرد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی مقالات، نظریه های جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود به یادگار گذاشته است که هر کدام از آن ها کم نظیر و گاه بی نظیر است. کتاب مقالات شمس که مجموعه ای از منقولات پراکنده شمس تبریزی است، ساختار منظمی ندارد به همین دلیل، یافتن یک موضوع خاص از میان انبوهی از سخنان پراکنده او کاری بسیار دشوار و دیرباب است که مستلزم دقت و صرف وقت فراوان است.
در این پژوهش ضمن تشریح نظریات شمس تبریزی درباره ولایت و رویکردهای وی به این موضوع، آرای وی در این مورد طبقه بندی و با آرای عارفان نامدار قبل و همعصر او مقایسه شده است. علاوه بر این تلاش شده میزان بازتاب آرای شمس تبریزی در کتاب مثنوی مولوی نشان داده شود و تأثیر آن عقاید بر مثنوی مولوی بررسی شود. شمس تبریزی، نظریات بدیع و جالبی درباره ولایت عرضه کرده که نظیر آن ها در آثار سایر عرفا و حتی در نزد مولوی یافت نمی شود. مباحث مربوط به معنای ولایت، اوصاف اولیا، پنهان بودن اولیا و راه شناخت اولیا از جمله موضوعاتی است که شمس تبریزی مطرح کرده که در این مقاله، نظریات بدیع شمس درباره این موضوعات، تبین و تشریح شده و میزان بازتاب آن ها در مثنوی نشان داده شده است.
نقش سیاق در تفسیرآیه اکمال
حوزه های تخصصی:
با توجه به روایت ها و شأن نزول های موجود، آیات فراوانی از قرآن در حق علی علیه السلام فرود آمده اند که ولایت، عصمت و یا برتری آن حضرت را بیان می کنند. از آن میان، آیات «ولایت» «تبلیغ» و «اکمال» (آیات 55، 67 و 3 سوره مائده) از بقیه مشهورترند و در عین حال، از دیرباز مورد ایراد مخالفان بوده اند. امروزه نیز مبتنی بر ایرادات پیشین، برخی ایرادات جدید بیان شده است. این آیه یکی از ادله شیعه، برای اثبات ولایت امام علی علیه السلام است. این دلالت ها به صورت های مختلفی تبیین شده است. یکی از دلالت هایی که کمتر به آن پرداخته شده، عدم توجه به سیاق آیه و تأثیر آن در ظهور و فهم معنای آیه است. در این مقاله فارغ از قبول یا رد اصل سیاق در آیات قرآن که تحقیق جامع تری را می طلبد، پس از تبیین اینکه پیوستگی در نزول، شرط تحقق سیاق معتبر نیست، عدم استقلال نزول آیه با توجه به سیاق درونی خود آیه و آیات پیرامونی آن وارتباط آن با سیاق سوره اثبات می شود.
وجوه تشابه حکیم ترمذی و ابن عربی در بحث ولایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث عرفان نظری،بحث ولایت است.شاید عامل اصلی پرداختن به این بحث معرفتی در عرفان اسلامی، ریشه در متون اسلامی به ویژه قرآن کریم دارد و همین امر موجبات تفاسیر متعددی را در دیدگاه مفسران فراهم آورده است.در این میان تفاسیر عرفانی نقش چشمگیری در تحول معنا و مفهوم و طرح بحث های متنوع در این زمینه داشته است. از جمله این دیدگاهها می توان به نظر حکیم ترمذی ،صوفی ایرانی قرن پنجم و دیدگاه ابن عربی ، پایه گذار مکتب عرفان نظری در قرن هفتم اشاره کرد.
اهمیت این بحث در آن است که مشابهات اعتقادی و گفتاری قابل توجهی میان این دو صوفی به نام وجود دارد، به گونه ای که نمی توان تاثیرابن عربی را از دیدگاههای حکیم ترمذی نادیده گرفت یا انکار کرد.
طرح نظریه ی ضرورت نیاز به ولی و ولایت ،مفهوم تفاضل ولایت بر نبوت،ویژگیهای ولی حق الله و بالاخره مفهوم و مصداق ختم نبوت و ختم ولایت از مباحث کلیدی بحث ولایت است که به دلیل اهمیت خاص آنها ،سعی در بررسی این مباحث از نظر حکیم ترمذی و ابن عربی شده است تا هم نظر این دو را جویا شده هم به میزان مشابهات اعتقادی ایشان اشاره گردد.
همانندی های علی(ع) و عیسی(ع) در سنت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی وحی و نبوت و امامت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
در این جستار، شباهت هایحضرت عیسی(ع) با حضرت علی(ع) در سه حوزه قرآن و سنت(حدیث)، کلام و عرفان با تأکید بر منابع اصیل و رویکردی مقایسه ای مورد بررسی قرارگرفته است، نقطه اوج این شباهت ها را می توان در دو حوزه عرفان و تشیّع ملاحظه کرد. از لحاظ خاستگاه، قرآن و سنت نخستین منابعی هستند که القا کننده چنین مفهومی به حساب می آیند. در قرآن، به عنوان مثال در تفسیر سوره های زخرف و نساء، با آیاتی مواجه می شویم که به تشابه این دو بزرگوار اشاره شده است. بازتاب تشابه بینحضرت عیسی(ع) و حضرت علی(ع) را در احادیث پیرامون موضوعاتی از قبیلِ زهد، رجعت، فتوت و خوارق عادات می توانیافت. پس از قرآن و سنت، شیعه نصیریه، به ویژه در اعتقادشان به تثلیث، گزارشگر این همانندی ها است. در ادامه، با ظهور مکتب ابن عربی و مطرح ساختن نظریه ختم ولایت برایحضرت عیسی(ع) و حضرت علی(ع)، و اشتراک هر دو در مفهوم نبوت عامه، می توان چنین برداشت نمود که علت این همانندی ها، مفهوم ولایت است؛ تفکری که انعکاس آن را در طریقت بکتاشی می توان دید.
نگاهی به عرفان و ولایت از منظر علامه طباطبایی (ره)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
این مقاله جستجویی مختصر با ذوق بینش عرفانی و معنوی به مسئلة ولایت از نگاه علاّمه طباطبائی(ره) است که با الهام از «رسالة الولایة» که از آثار گرانبهای ایشان است، نگاشته شده است و اساس آن از لحاظ معرفتی بر این مبتنی است که جوهرة دین، حنیف است و عطر الوهیّت دارد و نیز ازلی و ابدی است و ثبات و جاودانگی دارد؛ به بیان دیگر، برای ظاهر دین، شریعت و برای باطن آن، طریقتی است و نیز صورت حقّة آن را اسرار و حقایقی است که سیر به سوی ملکوت دارد و باطن نبوّت و دین نامیده می شود که به نام «حنیّة لدی حقّی» یا ولایت نامیده می شود؛ بدین معنی که وجهة خلقی رسالت و نبوّت تشریعی پایان یافتنی است و دوران آن به رسالت خاتم الانبیاء بازمی گردد، امّا وجهة حقّی آن که ولایت است، استمرار دارد و بازگشت به وجود خاتم الاوصیاء حضرت امام مهدی(عج) دارد. البتّه مرتبة شدید ولایت در نبی نیز هست و مهم تر اینکه دریافت وجدانی و شهودی از ولایت، از طریق راهیبابی به باطن عالم و سرّ غیبی آن و نیز معرفت شهودی (توحید میسّر است) که البتّه این امر مخصوص انبیاء نیست؛ به عبارت دیگر، سیر و سلوک عرفانی خالصانه و عاشقانه است که سالک را به درک عترت طیّبه می رساند و از انوار جمالیّه و جلالیّة حق و نور ولایت ایشان بهره مند می نماید، چراکه فطرت انسانی با نور ولایت حق عجین شده است و امانتداری انسان از خدای سبحان در آیة «إِنَّا عَرَضنَا الأَمَانَةَ» همان ولایت مطلقة الهیّه است که در بطن نظام تشریع و نظام تکوین نهفته است.
هدایت باطنی و معنوی امام و مسئلة امامت در اندیشة علاّمه طباطبائی و تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مراتب عالی ولایت در مسألة امامت، ولایت معنوی است که با اشراف و تصرّف معنوی امام به اذن الهی در نفوس آماده تحقّق می یابد. مراد از ولایت معنوی نوعی اقتدار و تسلّط معنوی است که با پیمودن صراط عبودیّت و رسیدن به مقام قرب برای امام به اذن الهی حاصل می شود. در دیدگاه علاّمه طباطبائی، ولایت به این معنا غیر از نبوّت، خلافت، وصایت و نیز غیر از امامت به معنی مرجعیّت دینی و یا حتّی زعامت سیاسی است. انسان افزون بر حیات ظاهری، دارای حیات معنوی و باطنی است و برای رسیدن به مراتب عالی در آن نیاز به راهنما و امام و دستورهای خاص دارد. علاّمه طباطبائی امامت را مقامی برتر از نبوّت می داند که پس از پیمودن مراحل مختلف و آزمایش های سخت صلاحیّت آن برای بعضی از انبیاء و افراد خاص به وجود می آید و دارندة آن به امر الهی به هدایت باطنی مردم می پردازد و با تصرّف ولایی، انسان های آماده را به مقصود و مطلوب حقیقی و الهی رهبری می کند. علاّمه این نوع هدایت را هدایت به امر می نامد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل متن و به شیوة کتابخانه ای درصدد واکاوی هدایت باطنی و ولایت معنوی امام و زوایای آن از منظر علاّمه طباطبائی(ره)و به صورت خاص، در تفسیر المیزان است.
نسبت میان آموزه های شیعی و تعالیم ابن عربی در تعیین مصداق خاتم الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحثی که در سلسله تعالیم عرفانی مطرح شده مسئله ختم ولایت و «خاتم الاولیاء» و نیز تعیین مصداق آن است که در این راستا، هم مذهب شیعه و نیز عرفای شامخ تشیع بدان پرداخته اند و هم عرفایی همچون شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی، حال در پی همین موضوع سعی شده رویکرد دو تن از بزرگان شیعه (سید حیدر آملی و امام خمینی) با دیدگاه ابن عربی مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد مبنی براینکه هریک از دو طرف چه کسی را و به چه دلیل مصداق خاتم ولایت می دانند و نیز در همین راستا روشن شود به چه میزان روح تفکر شیعی در تعالیم ابن عربی سریان دارد و از این طریق نقاط اشتراک و افتراق آن روشن گردد.
نگرشی نو بر اذن ولی قهری در نکاح باکره رشیده از منظر فقه و حقوق موضوعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فقه، در خصوص وجود ولایت در نکاح باکره رشیده اختلاف نظر وجود دارد. نظر مشهور در این باب عدم وجود ولایت در نکاح باکره رشیده است. گرچه به نظر می رسد قانون گذار ما در ماده 1043 قانون مدنی برخلاف نظر مشهور و به تبعیت از نظر غیر مشهور مبتنی بر «وجود ولایت در نکاح باکره رشیده» وضع قانون نموده لیکن بررسی ها حاکی از این است که ماده مزبور مطابق با نظر مشهور، یعنی«عدم وجود ولایت ولی در نکاح باکره رشیده» وضع گردیده است. مطابق این ماده، ضمن اینکه ولی قهری، ولایتی در نکاح باکره رشیده ندارد، نکاح باکره رشیده فاقد اذن نیز صحیح است
رابطه اندیشه اسقاط تدبیر ابن عطاءالله اسکندرانی با نظریه ولایت در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ولایت در عرفان اسلامی با سه مفهوم دوستی، نزدیکی و سرپرستی گره خورده است و هر یک از عرفا بر یک یا چندی از این مفاهیم برای تبیین نظریه ولایت تأکید کرده اند. ابن عطاءالله اسکندرانی به عنوان یک صوفی برجسته ، نظام بخش، گسترش دهنده و اولین نگارنده اندیشه های طریقه شاذِلیه مصر است که سالک را برای طی مسیر و دستیابی به «معرفت الله» به «اسقاط تدبیر»، «مجاهده با نفس»، «خلوت، عزلت و ذکر» و «طی مقامات و احوال» فرا می خواند. سیر طولی مقامات نه گانه او همگی با اصل اسقاط تدبیر همراه هستند که مهم ترین اندیشه اوست. سالک بعد از طی مقام ها و واگذاری کامل سرپرستی خود به خداوند، به آرامشی دست می یابد که در نتیجه آن مورد پسند حق تعالی قرار می گیرد و با درک حال «فنا» و دست یابی به «معرفت الله» از حق تعالی اجازه می یابد تا به عنوان «ولی» امور عالم را تدبیر کند.
ابن عطاء با طرح دو نوع ولایت ایقانی و ایمانی، ولایت ایقانی را برتری می دهد زیرا در ولایت ایقانی، سالک با یقینی که نسبت به حق پیدا کرده است، به اراده خداوند نسبت به خود اعتماد دارد و با اسقاط تدبیر، سرپرستی خود را به طور کامل به حق تعالی واگذار می کند؛ این اسقاط تدبیر در نگاه ابن عطاء، همان مفهوم سرپرستی را در نظریه ولایت عرفان اسلامی را دارد. این مقاله در پی آن است تا به رابطه این دو اندیشه با یکدیگر بپردازد. به دلیل آن که رسیدن به کمال اسقاط تدبیر، جز از راه طی مقامات میسر نیست، به توضیحی مختصر درباره مقامات و احوال از نظر ابن عطا نیز پرداخته می شود.
«یادآوری یک نکته در تصحیحِ کشف المحجوب هجویری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف المجوب پس از کتاب شرحِ تعرّف، قدیم ترین و در عینِ حال نخستین اثر مستقل است که در تصوّف و عرفانِ اسلامی به زبانِ فارسی نگاشته شده است. این اثر به رغمِ آن که در حوزه مباحثِ عرفان اسلامی، کتابی به شمار می آید که شرح یا ترجمه آثارِ پیش از خود نیست اما در محتوا و مضمون، تأثیر پذیر از منابعِ پیشین بوده است. هجویری در نگارشِ این کتاب، ضمنِ بهره مندی از افکار و اندیشه های مشایخِ متقدّم یا معاصر، به منابعِ موجود و مباحثِ مندرج در آن ها نیز نظر داشته است. یکی از این تأثیرپذیری ها، اخذ و اقتباسی است که او درخصوصِ مسأله «آگاهی یا عدمِ آگاهی ولی از مقامِ ولایتِ خویش» به عمل آورده است. با وجودِ آن که مؤلفِ کشف المحجوب، در بابِ موضوعِ مورد اشاره، مستقیماً از آرا و عقایدِ مشایخِ متقدّم متأثر بوده است و به ذکرِ مجددِ همان مطالب پرداخته اما در ذکرِ نامِ «ابوبکر بن فورک اصفهانی» به عنوانِ سرشناس ترین شخصیتِ عرفانیِ اواخر قرن چهارم هجری که بر عدمِ اطلاعِ ولی از ولایتِ خویش نظر داشته، برخلافِ پیشینیان عمل کرده است. در این مقاله سعی بر آن است ضمنِ بررسی موضوع، دلایل مترتّب بر این اختلاف، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
تقابل ارزش های دینی در گفتمان حسینی و یزیدی
حوزه های تخصصی:
سه خرده گفتمان در عرصه اجتماعی جامعه مرتبط با صدر اسلام شکل گرفت: گفتمان «ولایت»، «خلافت» و «سلطنت» که هر سه لباس اسلام را به تن داشته و در تلاش بودند تا با نزدیک کردن ارزش های اسلامی (دال های شناور اسلامی) به دال مرکزی گفتمان خویش، ذهنیت جمعی اجتماع را به دست آورند. طبعاً هر یک از این سه گفتمان برای وصول به این مهم، ناچار به تعریف ارزش های اسلامی منطبق با دال مرکزی گفتمان خویش بودند. همچنان که جابه جایی معروف و منکر در جامعه، ناشی از تعریفی است از این دو که معروف را منکر جلوه داده و منکر را معروف. از آن جا که گفتمان پیامبر اسلام، «ولایت» بوده است: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُه »(مائده، 55)؛ نوشتار پیش رو به دنبال پاسخ به این سوال اصلی است که: «گفتمان ولایت چه تعریفی از ارزش های اسلامی ارائه داده است؛ که بوسیله عده ای پذیرفته نشد و منجر به تولید دو گفتمان خلافت و سلطنت گردید؟». برای پاسخ به این سوال، تخاصم گفتمان ولایی حسین بن علی(ع) و گفتمان سلطنتی یزید به عنوان مطالعه موردی، تحت بررسی قرار خواهد گرفت.
امام رضا علیه السلام و مدعیان تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقال شرحى است بر کلام امام رضا علیه السلام در باب صفات شیعیان. امام رضا علیه السلام ویژگى بارز شیعه واقعى را اطاعت محض از خداى سبحان، انجام وظایف الهى و پرهیز از محرمات و نافرمانى خدا مى دانند. همچنین ویژگى هاى شیعیان عبارتند از: خداترسى، اطاعت از او، فروتنى و خشوع، امانت دارى و یاد فراوان خدا، اقامه نماز و روزه، نیکى به والدین، مراعات حال همسایگان، مستمندان و یتیمان، راستى گفتار، تلاوت قرآن، نیکى به مردم. امانت داران واقعى شیعه، به درستکارى و امانت دارى میان خویشان و مردم شهره هستند. اگر کسى صرفا ادعاى دوستى با خدا و اهل بیت علیهم السلام داشته باشد، هیچ گاه امان نامه آزادى از جهنم نخواهد داشت. ملاک محبت و ولایت اهل بیت علیهم السلام، اطاعت از خدا و ملاک دشمنى با آنها، عصیان و نافرمانى از خداست. ازاین رو، ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام با عمل صالح و اطاعت خدا به دست مى آید.
مفهوم امانت الهی در آیة امانت با استناد به دلایل علاّمه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
یکی از آیات مهمّ قرآن که اشاره به مقام والای انسان دارد، آیة امانت می باشد که از متشابهات قرآن است. تاکنون برای تفسیر واژة «امانت» در این آیه، مصداق های متفاوت و زیادی بیان شده است که ابهام آیه را بیشتر می کند. این نوشتار برای تفسیر امانت در آیة مذکور با تحلیل تفاسیر، روایات، سایر آیات مربوط به امانت و شواهد موجود در آیة 73 سورة احزاب، بسیاری از مصادیق مذکور را رَد می کند؛ زیرا این امانت، امری مربوط به دین حقّ و مقسّم انسان ها به سه دستة منافق، مشرک و مؤمن است، امّا بسیاری از مصادیق بیان شده برای امانت الهی مقسّم انسان ها نیست. از این رو، قابل اثبات نمی باشد. از سویی، استعداد تحمّل امانت الهی فقط در انسان وجود دارد. بنابراین، مواردی که در سایر موجودات وجود دارد؛ مانند عقل در فرشتگان یا تکلیف در جنّیان، قابل حذف از مصادیق امانت است. به نظر می رسد مصداقی که با شواهد مذکور تناقضی ندارد و می تواند مصداق امانت الهی باشد، کمال دین، یعنی ولایت کلّیّة الهی است که تنها انسان قابلیّت پذیرش آن را دارد. از این رو، خلیفةالله گشته است. این استعداد در انسان کامل، یعنی ائمّه(ع) به اوج کمال خود رسید. لذا به اوّلین آنان، «امین الله» خطاب می شود.
ترازوی احد خو: علی(ع) در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه ولایت حلقه اتصال دو جریان مهم تشیع و تصوف در عالم اسلام است ، از این رو درونمایه اصلی آثار پیشگامان هردو جریان سیره و سخنان اولیا بوده است. این جستار به تحلیل و نشان دادن سیمای علی(ع) در سه اثر سترگ جلال الدین محمد مولوی (مثنوی ، کلیات شمس و مجالس سبعه) و گزارش افلاکی از مناقب او اختصاص دارد. مولانا (604-672ق) که بی تردید خود از کاملان طریقت است، سلسله طریقت و حتی نَسَبیت مادری خود را به امیرالمؤمنین می رساند. در نگاه مولوی، از ویژگیهای بی قیاس حضرت علی(ع)، اخلاص، زهد، بینش، شهود و مرگ ستایی مورد اقتدای جلال الدین است. افزون بر آنها، رحمت و کرم علی تا بدان حد است که در گزارش احتمالاً برساخته مولوی از داستان عمرو بن عبدود، علی(ع) سرانجام هم حیات جسمانی و هم حیات معنوی به آن یل عرب اعطا می کند و حتی به ابن ملجم نوید شفاعت در روز حشر می دهد. در نظر مولوی، علی تنها محرم اسرار شب معراج پیامبر بوده است. همچنین در باور وی، اگر آن شاه هستی، در پی کسب مقام خلافت بود، نه برآمده از حبّ دنیا و ریا است، بلکه در پی این بود تا نخل خلافت و نیابت پیامبر را به ثمر برساند و آن را جانی دگر بخشد.
سرزمینی بودن مجازات در فقه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقهای مذاهب اسلامی از دیرباز نسبت به سرزمینی بودن مجازات اظهار نظر کرده اند و معتقدند اجرای مجازات منوط به ولایت است. هرچند همه مذاهب برای حکومت اسلامی قائل به ولایت بر امت اسلامی هستند، ابوحنیفه و ابویوسف با نفی ولایت حکومت اسلامی بر دارالکفر، برای مجرمان سرزمین کفر حتی اگر مسلمان باشند، اجرای مجازات اسلامی را مجاز ندانسته اند، اما دیگر فقهای اهل سنت اجرای مجازات مجرمی را که در سرزمین کفر مرتکب جرم گردیده است، واجب شمرده اند، لیکن فقهای امامیه اجرای مجازات را منوط به حکومت و قدرت اسلامی می دانند. برخی از فقهای امامیه با اعتقاد به تعطیلی حکومت و اجرای مجازات در عصر غیبت، عملاً آن را منتفی دانسته اند و عده ای دیگر با جواز اجرای مجازات به دلیل ناأمن دانستن سرزمین کفر، اجرای آن را منتفی می دانند، و نیز کسانی که اجرای مجازات را به صورت مطلق واجب می دانند، به دلیل عدم قدرت بر سرزمین کفر، اجرای آن را عملاً منتفی دانسته، ولی مرتکبان جرایم را مستحق مجازات شرعی می دانند که در میان نظریات، عقیده ابوحنیفه با نگاهی رئالیستی مطرح گردیده است.