مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ختم ولایت
حوزه های تخصصی:
ختم ولایت از دیدگاه ابن عربی و سید حیدر آملی
حوزه های تخصصی:
ولایت، یکی از مسائل مهم در عرفان است که بسیاری از عارفان بزرگ، پیرامون آن بحث کرده اند. این مبحث فروعاتی پیدا می کند، از قبیل تعریف ولایت، اقسام ولایت. ضرورت ولی در جهان هستی و ختم و لایت هر چند عرفا درباره اکثر این مسائل اتفاق نظر دارند، ولی در مورد ختم ولایت اختلاف نظر مشاهده می شود.
سید حیدر آملی، از عارفان بزرگ قرن هشتم است که با برقراری ارتباط بین تصوف و تشیع، به عنوان عارف بزرگ شیعه، با دقت این مسا له را بررسی کرده و برخلاف دیگران که کوشیده اند سخنان عارف نامی، شیخ اکبر را توجیه کنند، به صراحت با او به مخالفت برخاسته و با توجه به دلایل عقلی و نقلی و کشفی، نظر وی را مبنی بر خلافت حضرت عیسی (ع) به عنوان خاتم ولایت مطلقه رد می کند و ختم ولایت مطلقه را مخصوص حضرت علی (ع) و خاتمیت ولایت مقیده را ویژه حضرت مهدی می داند. این تحقیق که به روش اسنادی انجام گرفته، کوششی است برای تبیین نظرات این دو شخصیت بزرگ در این زمینه.
نظریه ختم ولایت از منظر سیدجلال الدین آشتیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولایت حقیقتی کلی و صفتی الهی است که در تمامی مراتب عالم سریان دارد و به اعتبارات مختلف تقسیم میشود و بر مبنای همین اعتبارات متعدد دارای ختم و خاتم می شود، که غفلت از آن اعتبارات باعث بروز ابهام ها و تشویش های فراوانی در فهم و تفسیر کلام ابن عربی و پیروان او می شود.
سید جمال الدین آشتیانی در ساماندهی و تنقیح نظریه ختم ولایت، ایضاح کلام ابن عربی و گره گشایی از آن نقشی ارزنده دارد. وی با تسلط در مبانی حکمت و عرفان اسلامی، ضمن حفظ روحیه ولایتمداری و حریت علمی خود، کوشید چالشی ترین مبحث مکتب ابن عربی را به گونه ای تقریر و تبیین کند که تعارض آن با مبانی تشیع به حد اقل ممکن برسد. وی ضمن نقد صریح آراء ابن عربی، برآن است تا متشابهات کلام محیی الدین را به محکماتش ارجاع دهد و اثبات نماید که ختم ولایت پس از نبی مکرم اسلام (ص) در مشکات فروزان حضرت امیرالمؤمنین (ع) رتبتاً و در وجود حضرت مهدی (عج) زماناً متجلی است.
در این مقاله می کوشیم پس از تعریف و تقسیم بندی مفهوم ولایت بر مبنای آثار آشتیانی، مصادیق ختم ولایت را بررسی کرده و نگرش وی در خصوص ولایت علوی، مهدوی و عیسوی را تبیین کنیم وتاثیر لحاظ نمودن اعتبارات در رفع تشویش از کلام ابن عربی را، در حد امکان نشان دهیم.
تفسیر برخی از مستشرقان و عرفان پژوهان معاصر درباره ختم ولایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع ولی، ولایت و خاتم ولایت در عرفان اسلامی و محل اختلاف بودن آخرین ولی در میان اندیشمندان غربی که در حوزه عرفان اسلامی قلم زده اند، این پژوهش تلاش خواهد کرد ضمن گزارش مهم ترین دیدگاه های موجود، به بررسی و نقد آنها بپردازد و دیدگاهی را که با اندیشه های شیعی، نزدیک تر و سازگارتر است، تبیین و توجیه نماید
تقریر ابداعی حکیم صهبا از دیدگاه ابن عربی درباره ختم ولایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مسئله مهم که مراد ابن عربی از خاتم الاولیا چیست و شخص خاتم الاولیا چه کسی است، میان شارحان آثار وی اختلاف نظر وجود داشته و تقریرهای گوناگونی از آن عرضه شده است. این گوناگونی بدین دلیل است که وی در آثار خویش، مصداقاً افراد مختلفی را بعنوان خاتم ولایت معرفی نموده است. در میان شارحان ابن عربی، تنها، حکیم متأله آقا محمدرضا قمشه ای (مشهور به حکیم صهبا 1306-1234ق) توانسته است با طرح تقریری ابتکاری و بیانی نوآورانه، ارائه دهنده نوعی خوانش از دیدگاه ابن عربی در موضوع ختم ولایت باشد که در آن مراد ابن عربی از چیستی و کیستی خاتم ولایت بخوبی تبیین شده است. حکیم صهبا معتقد است شیخ اکبر برای خاتم ولایت اطلاقهای گوناگونی را لحاظ نموده و هرجا که شخص خاصی را بعنوان خاتم ولایت معرفی نموده، اطلاق خاصی را در نظر داشته است. از دیدگاه وی، ابن عربی برای خاتم ولایت دو اطلاق در نظر گرفته و هر کدام را نیز به دو قسم که در مقابل یکدیگر قرار دارند، تقسیم میکند؛ به این صورت که در اطلاق اول ولایت به مطلقه و مقیده و در اطلاق دوم به عامه و خاصه تقسیم میشود و برای هر یک از این اقسام خاتمی معرفی شده است. مراد از مقیده، مقید بودن به اسمی از اسما و حدی از حدود بوده و مقصود از مطلقه، مطلق بودن از حدود و بری بودن آن از قیود است، بگونه یی که جامع تمام اسما و صفات و واجد تمام تجلیات ذاتی باشد. ولایت عامه مخصوص تمامی مؤمنین بوده اما ولایت خاصه تنها مختص به وجود حضرت محمد (ص) بالاصاله و محمدین و ورثه او بتبع ایشان میباشد.
امام مهدی عج) از دیدگاه محی الدین ابن عربی و صدرالدین قونوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
147 - 164
حوزه های تخصصی:
مهدویت و ظهور یکی از مسائل مورد اتفاق بین همه مذاهب کلامی و فقهی اسلام است و تفاوتهای موجود، نه اختلاف عقیده در اصل نظریه بلکه اختلافاتی فرعی در مواردی مانند شرایط تولد و یا ظهور است. عرفان نیز مانند دیگر جنبههای اسلام در اعتقاد به این اصل نه تنها با دیگر شاخههای اسلامی مشترک است؛ بلکه تأکید بیشتری بر این اصل داشته است. زیرا ولایت که ارتباط تنگاتنگی با این موضوع دارد از ارکان عرفان اسلامی به شمار میرود و ولایت و ختم آن از موضوعات بسیار مهم و البته مناقشهانگیز در عرفان است. عرفا و محققان شیعی به اتفاق ختم ولایت خاصه را از آن امام مهدی4 دانستهاند، اما در بین عرفای سنی مذهب، در اعتقاد به این موضوع اختلاف وجود دارد. پژوهش پیش رو در پی آن است که نظر ابنعربی و ممتازترین شاگرد وی، صدرالدین قونوی را دربارهی امام مهدی4 بررسی کند. برای این مهم ناگزیر طرح مسائلی در باب ولایت و ختم ولایت لازم میآید. پس از توضیحات در باب اهمیت و جایگاه این بحث در عرفان اسلامی، نگاه ابنعربی و صدرالدین به ختم ولایت و جایگاه امام مهدی4 از خلال مهمترین آثارشان و شارحان و مفسران بررسی شده و پس از آن به نگاه کلی ایشان به ویژگیها و منزلت امام مهدی4 میپردازد.
واکاوی مبانی عرفانی ابن عربی در توسعه مصادیق انسان آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
23 - 38
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در مکاتب و اندیشه های گوناگون مورد بررسی قرارگرفته، موضوع انسان کامل است. هرچند عرفای مسلمان نیز به این بحث توجه داشتند ولی ابن عربی توانست غنای کافی به آن ببخشد که در نوشته هایش مورد مشهود است. فراوانی تعاریف انسان کامل موجب آسیب به این موضوع شده که عدم تعیین حد و مصادیق آن است. لذا، این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی با بررسی مبانی عرفانی ابن عربی به این سؤال خواهدپرداخت که آیا وی به محدود بودن مصادیق انسان آرمانی به انبیا و اولیای الهی معتقد است و یا به توسعه در مصادیق آن و صدق بر انسان های سالک دیگر که به مقاماتی مشخص رسیدند اعتقاددارد؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که هرچند رسولان الهی در بالاترین درجه چنین انسان هایی قراردارند، ولی با توجه به تعریف ابن عربی انسان آرمانی، اضافه کردن خود به عنوان خاتم ولایت مقیده، معرفی مصادیق متعددی از انسان های آرمانی و تفسیری که از وُسع و ظرفیت هریک از انسان ها برای رسیدن به کمال معرفی می نماید، کثرت در مصادیق انسان آرمانی نتیجه گرفته می شود.