مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
ژاپن
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
183 - 211
حوزه های تخصصی:
ژاپنبه عنوانتأثیرگذارترینکشورآسیایشرقی،درسهدههاخیرنقشفعالیدرشکل دهیبهساختارمنطقهداشتهاست. اگرچهدرپیشبرداهدافودستیابیبهمنافعحداکثریخود،باموانعیمانندظهورفزایندهچینروبه روشد،به دلیلاهمیتووزنهاقتصادی ایکهدارد،پیوستهدرتلاشبودهاستتانقشخودبه عنوانرهبرمنطقه ایراتثبیتکند. ازاقداماتژاپنمی توانبهتأسیسبانکتوسعهآسیاییدرسال 1966 اشارهکردکهژاپندرچارچوببانک،نقشرهبرمنطقهآسیارابازیمی کرد. دراواخردهه 1990 ودر پیبحرانمالی 1997 شرقآسیا،رژیم سازیدرآسیایشرقیشدتگرفت. سؤالاصلیایناستکهچراژاپنرژیم هاییرادرمنطقهشرقآسیاوفراترازآنایجادکردهاستیاازایجادآنهاحمایتمی کند؟متغیرهایمقالهبدین شکلاستکهرژیم سازیبه عنوانمتغیرمستقلوتثبیتوارتقایجایگاهاقتصادیوهمچنینموازنه سازیبه عنوانمتغیرهایوابستهدرنظرگرفتهمی شوند. باعنایتبهاستفادهازروشتبیینیوبابهره گیریازنظریاترژیموموازنه سازی،درپاسخبهپرسشاصلیاستدلالمی شودژاپنبعدازبحران 1997 برایتثبیتوارتقایجایگاهاقتصادیومهارقدرتفزایندهچین،راهبردخودرادرقالبپیشنهادتأسیسصندوقپولآسیایی،پیشنهاد داد وحمایتشدیدازآسه آنبه علاوهششیاسرانآسیایشرقی،حمایتازطرحمشارکتاقتصادیجامعشرقآسیا،حمایتازموافقت نامهمشارکتفراپاسیفیکوهمچنینتعهدبهتأمینسرمایه ایبهارزش 110 میلیارددلاردرسال2015 وافزایشآنبه 200 میلیارددلاردرسال 2017 را پیشبرد. روشگردآوریمنابعنیزاسنادیاست.
متغیرهای منطقه ای اثرگذار بر تحولات امنیتی ژاپن: 2019-2012(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
57 - 83
حوزه های تخصصی:
شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم و از دست دادن قوای نظامی و ممنوعیت کنشگری مستقلانه نظامی پس از این دوران این کشور را از نظر امنیتی به یک دولت وابسته و منفعل تبدیل کرد. اگر چه در سال های پس از جنگ جهانی دوم چتر امنیتی آمریکا توانست ژاپن را از بحران های جنگ سرد و پس ازآن حفظ کند اما احساس عدم امنیت وجودی در سال های اخیر باعث ایجاد پویایی های قابل توجهی در راهبردهای کلان این کشور شده است و ما شاهد آن هستیم که ژاپن به عنوان یک قدرت متوسط[1] به سمت از میان برداشتن موانع کنشگری فعالانه در سیاست بین الملل و افزایش توانمندی های نظامی حرکت کرده است. این احساس عدم امنیت ناشی از دگرگونی در محیط امنیتی شرق آسیا بوده که باعث تغییر در ادراکات سیاست گذاران امنیتی ژاپن شده و این کشور را در مسیر پاسخ گویی به این تهدیدها و چالش ها قرار داده است. سؤالی که در این زمینه مطرح می شود این است که چه متغیرهای محیطی باعث درک ژاپن از تهدید وجودی شده و پاسخ ژاپن به این تهدیدها چه بوده است؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این مبنا استوار است که چین و کره شمالی بر اساس چهار مؤلفه تعریف کننده تهدید(قابلیت کلی، مجاورت جغرافیایی، توانمندی تهاجمی، نیات خصمانه) که در نظریه موازنه تهدید استفن والت مطرح شده است به عنوان یک تهدید علیه امنیت وجودی ژاپن تعریف شده و این کشور را به سمت موازنه سازی تهدید به دو صورت داخلی و خارجی سوق داده است. روش پژوهش در این مقاله در قالب رویکردهای تبیینی-تحلیلی و با بکارگیری روش تلفیقی(تلفیق روش های کمی و کیفی) خواهد بود. شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و مبتنی بر آمار و اسناد بین المللی است.
مطالعه مقایسه ای آمادگی و واکنش پلیس در مدیریت بحران های طبیعی در ایران، ژاپن و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
371 - 395
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بحران های طبیعی، سالانه زندگی میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می دهد، هزینه های هنگفت اقتصادی و اجتماعی به وجود می آورد و توسعه کشورها را با چالش روبه رو می سازد. مدیریت بحران های طبیعی می تواند این هزینه ها را کاهش داده و جوامع را در برابر این بحران ها ایمن و مصون کند. باتوجه به اهمیت نقش پلیس در مدیریت بحران های طبیعی، هدف پژوهش حاضر، شناسایی تجربه کشورهای ایران، هند و ژاپن در زمینه آمادگی و واکنش پلیس در مدیریت بحران های طبیعی و ارائه راهکارهای عملیاتی برای نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است.
روش: روش پژوهش، مقایسه کیفی است. روش گردآوری داده ها نیز روش کتابخانه ای و استفاده از اسناد و مدارک و گزارش سازمان های مرتبط و جامعه مورد مطالعه کشورهای ایران، ژاپن و هند است.
یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر تفاوت شیوه سازمان دهی و وظایف پلیس در مدیریت بحران های طبیعی در کشورهای مورد مطالعه است. این درحالی است که در دو کشور هند و ژاپن، پلیس نقش محوری در مدیریت بحران دارد و وظایف گسترده تری را برعهده دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به اهمیت نقش نیروی انتظامی در مدیریت بحران های طبیعی و وظایف گسترده آن در مدیریت بحران در کشورهای مورد مطالعه، پیشنهادهایی برای تقویت نقش نیروی انتظامی در مدیریت بحران در قالب دو مرحله آمادگی و واکنش به بحران های طبیعی ارائه شده است.
بحران جزایر مورد مناقشه در جنوب شرق آسیا و تاثیر آن بر ثبات منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هشتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۷
126 - 150
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل بحث برانگیز در تمامیت ارضی کشورهای جهان، مسأله اختلافات ارضی و مرزی است. در جنوب شرق آسیا، بیشتر کشورها با چین بر سر مجموعه جزایر گوناگونی اختلاف دارند. از جمله این کشورها، کره جنوبی و ژاپن هستند. با کشف نفت و گاز در محدوده جزایر، تلاش ها برای حل این تنش ها تاکنون نافرجام باقی مانده است. از آنجا که کشورهایی مثل کره جنوبی توانایی مقابله با چین را ندارند؛ لذا با کمک گرفتن از آمریکا، باعث شدند نفوذ این کشور در منطقه افزوده شده و رقابت های تسلیحاتی به شدت بالا بگیرد و همین امر باعث افزایش بی ثباتی در منطقه شده است. با این توضیحات، سؤال اصلی مطرح شده در مقاله این است که تنش در روابط ژاپن و چین و کره جنوبی بر سر جزایر مورد مناقشه چه تاثیری به ثبات در شرق آسیا داشته است؟ به نظر می رسد تنش در روابط این کشورها بر سر جزایر مورد مناقشه باعث افزایش مسابقات تسلیحاتی و بی ثباتی و از طرف دیگر، باعث نفوذ قدرت های بزرگ؛ از جمله آمریکا در منطقه شده است. روش به کار رفته در مقاله، از حیث جمع آوری داده ها، شیوه تاریخی و اسنادی و از نظر تجزیه و تحلیل، شیوه تبیینی تحلیلی است.
ارتباطات تجاری میان بنادر ژاپن و ایران در عصر قاجار / میجی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
۲۱۵-۱۹۵
حوزه های تخصصی:
از زمان شکل گیری راه موسوم به ابریشم، مسیر فوق رابط اصلی شرق و غرب آسیا بود که در خشکی و دریا پیش می رفت. با شروع عصر استعمار روند جهانی شدن آغاز گردید و مسیر و عملکرد ارتباطات تحول بسیاری کردند، امری که در قرن نوزدهم میلادی به اوج خود رسید و ارتباط نزدیک ایران و ژاپن امکان پذیر شد. درواقع مراکز تجاری دو کشور صاحب پیشینه ای از دوره های پیشتر بودند، اما با اقتضاهای جدید، شرایط جدیدی نیز به وجود آمد. در این راستا پرسش پژوهش حاضر آن است که کدام ناحیه ها یا بنادر ژاپن و ایران در قرن نوزدهم میلادی برای حمل ونقل مواد فرهنگی مورد استفاده تجارت خارجی به کار رفتند و آیا ناحیه های تعیین شده دارای پیشینه بودند و چه عواملی بر ارتباط تجاری تأثیرگذار بوده اند. فرضیه پژوهش آن است که محصولات نوع ساسانی و صفوی درواقع گویای موقعیت سیاسی ژاپن و نقش تجاری دیگر ملل است تا آن که نمایشی از ارتباط ایران و ژاپن باشند. با این وجود بررسی پیشینه روابط، مناطقی را در ژاپن نشان می دهند که مراکز اصلی تجارت دولتی بودند که همانا بنادر اُساکا و کوبه به سوی حوضه کیوتو و نارا، بندر ناگاساکی و بنادر حوضه خلیج کاناگاوا هستند که در قرن نوزدهم میلادی نیز نقش مشابهی ایفا کردند تا تجارت از بنادر بوشهر، لنگه و عباسی ایران امکان پذیر باشند؛ هرچند پیش از قرن نوزدهم میلادی تجارت موردنظر همیشه تحت تأثیر فرهنگ بسته ژاپن قرار داشته، ولی در عصر جدید به دلیل فشار امپریالیسم و روند مدرنیزم دروازه ها گشوده شده و محصولات استراتژیک چون تریاک به قلمروی امپراتوری ژاپن وارد شدند.
ارتباطات تجاری بنادر ژاپن با ایران در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به واسطه جاده موسوم به ابریشم کالاهای ایرانی به خاور دور و در این مورد ژاپن وارد شد اما به دلیل فرهنگ بسته ژاپنی مواد فرهنگی تا عصر ساسانی راه نیافتند و پس از آن ارتباط تقریبا به طور کامل قطع شد و تنها معدود نوشته های جغرافیایی در جهان اسلام از ژاپن باقی ماند. با شروع عصر اکتشاف و استعمار دول غربی از جمله پرتغال و هلند به ایران و ژاپن راه یافتند و اینگونه محصولات دو کشور را هرچند محدود منتقل کردند محصولاتی که در بین آن فرش و پارچه های صفوی به چشم می خورد. سوال مقاله حاضر آن است که کدام ناحیه ها یا بنادر ژاپن از آغاز عصر استعمار برای حمل و نقل مواد فرهنگی مورد استفاده تجارت خارجی/بین الملل بوده اند، آیا ناحیه های تعیین شده دارای پیشینه بودند و چه عواملی بر ارتباط مورد نظر تأثیر گذار بوده اند. پاسخ مقاله آن است که محصولات نوع ساسانی بیش از آنکه نشانگر ارتباط تجاری یا سیاسی ژاپن با ایران باشند نمایشی از تحت الحمایگی کره هستند ولی مناطقی را در ژاپن نشان می دهند که در عصر صفوی تبدیل به مراکز اصلی تجارت دولتی شدند که همانا بندر اُساکا به سوی حوزه کیوتو و نارا، بندر ناگاساکی و بنادر حوزه خلیج کاناگاوا هستند. هرچند تجارت مورد نظر همیشه تحت تاثیر فرهنگ بسته ژاپن قرار داشته و پس از دوره کوتاهی هربار منقطع گردیده است.
تهدیدهای نامتقارن و تغییر در راهبردهای امنیتی ژاپن، 2001-2021(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
108 - 81
حوزه های تخصصی:
اگرچه بخش بزرگی از تهدیدهای امنیتی ژاپن سنتی و از همسایگان نزدیک (چین و کره شمالی) سرچشمه می گیرد، تغییرات ساختاری در نظام بین الملل در دوران پسا جنگ سرد با ایجاد تغییر در ماهیت تهدیدها و بازیگران تهدیدساز سبب شکل گیری تهدیدهای جدیدی برای امنیت ملی ژاپن شد که با ساختار امنیتی تحمیلی پس از جنگ جهانی دوم به ژاپن (ممنوعیت استفاده از نیروی نظامی در تأمین امنیت و وابستگی امنیتی به ایالات متحده) به طور کامل ناسازگار بود. دو پرسش اصلی در این نوشتار عبارت اند از: 1. چگونه تهدیدهای امنیتی نوین سبب احساس ضرورت تغییر در ساختار و راهبردهای دفاعی-امنیتی ژاپن شده است؟ 2. دولت ژاپن چه اقدام هایی برای رویارویی با تهدیدهای امنیتی نوظهور مانند تروریسم، حمله سایبری، دزدی دریایی، و مسائل محیط زیستی انجام داده است؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود که تهدیدهای امنیتی نوین با گستره وسیع کنشگری و اهمیت نقش بازیگران غیردولتی قدرتمند از یک سو، و ضرورت پاسخ نظامی به این تهدیدها از سوی دیگر، به تحولات امنیتی ساختاری در ژاپن منجر شده است. هدف و رویکرد این پژوهش تحلیلی-تبیینی بوده، و چارچوب نظری آن مکتب کپنهاک است. برای یافتن پاسخ به پرسش ها، از روش تحلیل مفهومی و کیفی اسناد دولتی مربوط به راهبردهای امنیت ملی ژاپن، و اظهارات سیاستگذاران و یافته های پژوهشی کارشناسان استفاده می شود. پاسخ ژاپن به تهدیدهای نامتقارن حول دو محور اصلاحات قانونی و گسترش توانایی نظامی، تعمیق همکاری های بین المللی و مشارکت در عملیات نظامی بین المللی برای مقابله با تهدیدهای نامتقارن بوده است.
دانشگاه غیر دولتی در ژاپن: چالش ها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه های خصوصی یا غیر دولتی[1] در کنار سایر مؤسسات آموزش عالی در اجرای برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دستیابی کشورها به اهداف توسعه نقش مهمی بر عهده دارند. به همین دلیل اغلب کشورها از جمله ژاپن به تأسیس و توسعه دانشگاه های غیر دولتی همت گماشته و تلاش نموده اند از توانایی های بالقوه آنها بهره گیرند. در کشور ما نیز، در سال های اخیر مؤسسات آموزش عالی غیر دولتی یا غیر انتفاعی تشکیل شده و توسعه یافته اند.این مؤسسات علی رغم ضرورت توسعه کمی، با مشکلات و چالش های زیادی روبرو هستند و تا کنون نتوانسته اند وظیفه خود را به خوبی انجام دهند. پژوهش حاضر با بررسی تجربه های آموزش خصوصی یا غیر دولتی عالی در ژاپن در صدد است تا راهکارهایی را برای رفع چالش های دانشگاه های غیر دولتی کشور ارائه دهد. برای این هدف در مطالعه ای کتابخانه ای دوازده مقاله پژوهشی و گزارش پایان نامه های دکتری درباره آموزش عالی غیر دولتی ژاپن تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد این نوع آموزش در ژاپن با چالش جهانی سازی آموزش عالی، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، تغییر ارزش دانش دانشگاهی، کاهش جمعیت افراد جوان، نظارت شدید دولت، مشکلات مربوط به تخصیص سهمیه و رقابت با دانشگاه های دولتی روبرو هستند. برای رفع آنها تا کنون راهکارهایی پیشنهاد و بکار گرفته شده است. مسئولین آموزش عالی می توانند از این تجربه ها برای رفع چالش های مؤسسات آموزش عالی غیر دولتی کشورمان استفاده کنند. [1]. منظور از دانشگاه خصوصی یا غیر دولتی مؤسسه ای است که تحت نظارت و اداره بخش خصوصی است. دولت نظارت اندکی در اداره این مؤسسه دارد [گرچه نظارت اندک به صرف ادعا بیشتر شبیه است]. این مؤسسه که از لحاظ مالی مستقل است در گسترش آموزش عالی به دولت کمک می کند ( سایت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، 1387). در این مقاله دانشگاه خصوصی یا غیر دولتی در ژاپن معادل با private university و در ایران معادل با دانشگاه غیر انتفاعی یا غیر دولتی در نظر گرفته شده است.
بازنمایی مضامین مذهبی در انیمیشن با بررسی الگوهای به کار گرفته شده در آثار ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این مطالعه بر آن اند تا به بررسی ویژگی های در داستان های کمیک و انیمیشن های ژاپنی (مانگا و انیمه) بپردازند؛ آثاری که دارای کیفیت دینی اند و توانسته اند به تولید انیمیشن هایی با مضمون مذهبی منجر شوند؛ انیمیشن هایی که نه تنها آموزنده، بلکه سرگرم کننده و پُرمخاطب نیز بوده اند. از این رو، این آثار در چارچوب نظریه رمزگذاری/ رمزگشایی استوارت هال مطالعه شده اند. در این مطالعه نشان داده می شود که در روند به کارگیری مضامین دینی در تولید انیمیشن، برخی هنرمندان و کارگردانان تلاش می کنند تا جهان بینی و ارزش های مورد قبول خود یا جامعه را به مخاطب منتقل کنند؛ در حالی که این امکان وجود دارد که برداشت مخاطب از پیام اثر متفاوت از آن چیزی باشد که موردنظر تولیدکنندگان بوده است. از سوی دیگر، با توجه به غنای واژگان و مضامین دینی، این امکان نیز فراهم آمده است تا المان های مذهبی در آثار غیردینی صرفاً با هدف سرگرم کننده ساختن اثر به کار روند؛ اما به خوانش دینی آثار منجر شده است. نگارندگان در این تحقیق بر آن اند، با تکیه بر نظریه دریافت مخاطب، به معرفی الگوهایی تازه برای به تصویرکشیدن ایده های مذهبی در انیمیشن بپردازند. بنابراین، این مطالعه می تواند به عنوان مقدمه ای بر به کارگیری روش های جدید در تصویرپردازی مذهبی در صنعت انیمیشن کشور در نظر گرفته شود.
بررسی تطبیقی برنامه درسی هنر در مدارس ابتدایی ایران، ژاپن و کانادا: با تأکید بر عناصر برنامه درسی
منبع:
مطالعات تطبیقی تربیت معلم دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
139 - 168
امروزه برنامه درسی هنر در نظام آموزش و پرورش از اهمیت زیادی برخوردار است تا جایی که مقدمات شکل گیری یک نهضت یا جنبش تربیتی را برای احیای هنر در نظام های آموزشی، به ویژه در کشورهای پیشرفته و صنعتی فراهم کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی برنامه درسی هنر با تأکید بر عناصر آن در مدارس ابتدایی ایران، ژاپن و کانادا صورت گرفت. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع تطبیقی (مقایسه ای) است که در آن از روش جرج بردی در قالب 4 مرحله توصیف، تفسیر، هم جواری و مقایسه استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات این پژوهش از نوع کتابخانه ای بوده و از طریق بررسی مقالات پژوهشی و مروری از مجلات داخلی و خارجی (از سال 2000 تا 2022) و همچنین، کتب مرتبط با پژوهش حاضر، مطالب گردآوری شده اند. بر اساس یافته های به دست آمده، در مدارس کشورهای ایران، ژاپن و کانادا، در زمینه اهداف، محتوا، روش و ارزشیابی برنامه درسی هنر شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. اما علی رغم برخی تشابهات عناصر برنامه درسی هنر مدارس ایران با مدارس کشورهای ژاپن و کانادا، این برنامه درسی در ایران با موانع و محدودیت های متعددی همچون نبود امکانات کافی برای تربیت هنری، اختصاص ندادن زمان کافی برای آن، بی اهمیت دانستن آن توسط مسئولان مربوطه، بی توجهی به تفاوت های فردی و نیازهای متفاوت هر دانش آموز و غیره مواجه است. از این رو، بهتر است که از تجربیات کشورهای توسعه یافته، علی الخصوص کشورهایی که در زمینه تدریس هنر پیش گام بوده اند و به درجات بالایی نائل شده اند، بهره برد و استعدادهای هنری دانش آموزان را شکوفا کرد.
صادرات تریاک ایران به ژاپن در نیمه دوم قرن نوزدهم: بررسی علل، زمینه ها و مسیر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
در قرن نوزدهم میلادی روند جهانی شدن با تجارت بین المللی که دول استعمارگر به وجود آوردند به نقطه ای رسید که روابط اقتصادی دول مختلف را مستقیما تحت تاثیر قرار می داد. به همین دلیل با عدم توازن تجارت، اقتصاد شاهد اضمحلال می شد در نتیجه به این دلیل که اقلیم ایران برای کشت خشخاش مناسب است و تقاضای این محصول در خارج از ایران به خصوص در چین قابل توجه بود، تجارت گسترده تریاک آغاز گردید. از سوی دیگر ژاپن اقدام به گسترش قلمروی خود در بدنه اصلی آسیا کرد در نتیجه ژاپن نیز در مسیر تجارت ایران قرار گرفت. با آنچه گفته شد چند پرسش مطرح می شوند: چه عوامل درونی مسبب کشت گسترده خشخاش در ایران شدند، راه صادرات تریاک ایران به سوی ژاپن از چه مراکزی می گذشت، چگونه ژاپن وارد تجارت تریاک شد و به چه دلیل تجارت مورد نظر برجای ماند. برای یافتن پاسخ رویکرد قرن نوزدهم شناسی و روش تاریخی برگزیده شده است زیرا تجارت بین الملل از موضوعات معمول آن محسوب می شود. نتیجه گرفته شده است که اقتصاد کشاورزی ایران، فشار ساختار اربابی و توازن منفی تجارت ایران به دلیل افول تولید ابریشم، اهالی و دولت ایران را به تولید گسترده تریاک ترغیب کرد. تجارت مورد نظر از اصفهان آغاز می شد و پس از گذشت از یزد و شیراز به بنادر جنوب می رسید که از آنجا به بنادر هند و پس از آن چین راه می یافت تا در پایان وارد تایوان تحت حاکمیت ژاپن شود.
پیامدهای رشد اقتصادی و نظامی چین بر اتحاد دوجانبه آمریکا – ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
اتحاد امنیتی دوجانبه ژاپن و آمریکا که پس از پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفت، در عصر جنگ سرد، در رویارویی دو دولت با فشارهای ژئوپولیتیکی شوروی و متحدین منطقه ای اش در حوزه پاسیفیک نقشی حیاتی بازی کرد. این اتحاد مولفه ای مهم از نظم منطقه ای تحت رهبری آمریکا در پاسیفیک بوده است. پس از پایان جنگ سرد، رشد اقتصادی و نظامی چین، به مثابه قوی ترین محرک تأثیرگذار بر منافع امنیتی مشترک دو دولت در حوزه شرقی پاسیفیک به نگرانی اصلی مشترک دو دولت تبدیل شده است. در سال های اخیر مواضع سرسختانه تر چین در مناقشات دریای شرقی، که با رشد چشمگیر اقتصادی و قابلیت های فزاینده نظامی اش حمایت می شود، بر شدت نگرانی های منطقه ای از نیات و مقاصد پکن افزوده و بر پیوندهای امنیتی دولت ها در منطقه اثر گذاشته است. این مقاله از چشم انداز نظریه موازنه تهدید به تبیین تأثیر روند مدرنیزاسیون نظامی چین، که خود نشأت گرفته از رشد اقتصادی اش می باشد، بر اتحاد ژاپن و آمریکا پرداخته است. در این راستا، شکل گیری و تداوم این اتحاد بررسی شده و سپس روند مدرنیزاسیون نظامی چین به مثابه متغیّرِ مستقل تجزیه و تحلیل شده و سپس پیامدهای آن برای منافع مشترک ژاپن و آمریکا در حوزه شرق پاسیفیک بررسی و واکنش مشترک دو دولت در شکل بازبینی و گسترش اتحاد دفاعی دوجانبه شان مورد بررسی قرار گرفته است.
دیپلماسی فرهنگی و تأثیر آن بر روابط سیاسی و اقتصادی کشورها (مطالعه موردی: روابط ایران و ژاپن در دوران تحریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به تحولات جامعه بین المللی و پدیدار شدن چرخش نسبی از مادی گرایی و امنیت محوری به گفتمان مبتنی بر فرهنگ، "فرهنگ" و "روابط فرهنگی" به عنصری حائز اهمیت در سیاست خارجی کشورها تبدیل شده است. بر همین اساس، "دیپلماسی فرهنگی" بخشی از اولویت های اصلی سیاست خارجی کشورها در نظر گرفته می شود. اتخاذ دیپلماسی فرهنگی توسط دو دولت ایران و ژاپن و انجام فعالیت های فرهنگی به منظور حفظ و توسعه روابط فی مابین در شرایط ناشی از تحریم های هسته ای ایران، نمایانگر اهمیت روابط فرهنگی در زمانی است که روابط سیاسی و اقتصادی دچار نقصان می شود. دو کشور ایران و ژاپن با انجام تبادلات فرهنگی مختلف در شرایط سخت ناشی از تحریم ها، سعی در تلطیف فضای منفی ایجاد شده و باز نگاه داشتن کانال های ارتباطی نمودند تا در زمان فراهم شدن شرایط، روابط سیاسی و اقتصادی قابلیت بازگشت سریع به شرایط عادی را داشته باشند.
باز تعریف سیاست های امنیتی ژاپن و پیامدهای ملی و بین المللی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
123 - 158
در دوران پس از جنگ سرد، چالش های در حال رشد در نظام بین الملل و منطقه شرق آسیا الزامات جدید رفتاری را برای ژاپن تعریف کرد و همین مسئله منجر به تغییر در تنظیمات و پایه های سیاست های امنیتی در ژاپن شد. در این فرایند ژاپن گام های مثبتی در مسیر عادی سازی سیاست دفاعی خود برداشت که منجر به فاصله گرفتن از یک سیاست خارجی منفعل و وابسته در نظام بین الملل و نزدیک شدن به یک دولت با توانمندی بالای اثرگذاری درصحنه بین المللی و منطقه ای شد. از میان برداشتن ممنوعیت صدور تسلیحات، تفسیر قانون اساسی ژاپن (بند 9) در سال 2015، تغییرات در دستورالعمل همکاری دفاعی با آمریکا با تأکید بر ژاپن فعال تر بخشی از شاخص های تغییر در سیاست امنیتی ژاپن در سال های اخیر است. با مرور گزاره های فوق این سؤال مطرح می شود که این تحول مستمر و پیش رونده باهدف احیای نقش ژاپن در روندهای امنیتی چه پیامدهایی در سطوح ملی و بین المللی به همراه دارد؟ در پاسخ به این سؤال فرضیه پژوهش حاضر بر این مبنا استوار است که در بعد ملی تقویت بازدارندگی این کشور و گسترش نقش آن در حوزه تسلیحات و در بعد بین المللی تقویت هژمونی آمریکا و تغییر و گسترش همکاری و نفوذ نظامی ژاپن در جامعه بین المللی و مناطق مختلف ازجمله مهم ترین پیامدهای متصور برای تغییرات راهبردی ژاپن است. روش پژوهش مقاله پیش رو توصیفی و تحلیلی است و روش گرداوری داده ها نیز کتابخانه ای و مبتنی بر اسناد و آمارهای بین المللی خواهد بود.
چین و ژاپن، دو ابتکار فرامنطقه ای رقیب در آسیا پاسیفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
51 - 80
چین و تا حدودی ژاپن در قرن ۲۱ به دنبال گسترش و توسعه قدرت خود در گستره وسیع آسیا پاسیفیک هستند. ژاپن کشوری پیشرفته است که پله های رشد و توسعه را در طی دهه های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ پیموده است. چین نیز به واسطه کسب وزنه اقتصادی کلان در طول فعالیت های اقتصادی بعد از 1978 توانسته است جایگاه دومین اقتصاد بزرگ جهان را در سال ۲۰۱1 به خود اختصاص دهد. در همین راستا، شکل دهی به آینده ترتیبات بین المللی برای هردو کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله به رقابت چین و ژاپن در قالب دو طرح جاده جدید ابریشم و راهبرد اقیانوس هند آرام متمرکز است. چین با طرح کمربند و راه و ژاپن با راهبرد اقیانوس هند-آرام آزاد و همگانی به دنبال تأمین منافع خود و محدود کردن طرف مقابل هستند، سعی دارد اقدامات طرفین در آسیا و آفریقا و تا حدودی روابط چین و اروپا در قالب دو طرح و راهبرد را بر اساس نظریه فرامنطقه گرایی مورد بررسی قرار دهد.
تحول سیاست امنیتی ژاپن: از صلح جویی منفعلانه به کنشگری فعالانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
153 - 181
پویایی و پیش بینی ناپذیری یکی از ویژگی های انکارناپذیر سیاست بین المللی است و همین مسئله در سیاست خارجی دولت ها نیز به وضوح قابل رؤیت است. در همین راستا شاید بتوان سیاست خارجی ژاپن را به عنوان یک نمونه از سیاست خارجی پویا و در حال تغییر مورداشاره قرارداد. شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم منجر به تحولات عظیم درصحنه سیاست خارجی این کشور شد و وضعیت امنیتی آن را به طور کامل تغییر داد. به مرورزمان و به ویژه بعد از جنگ سرد ما شاهد آن هستیم که سیاست امنیتی این کشور دچار فرازوفرودهای بسیاری شده و گاه رفتار متناقضی از خود نشان داده است؛ رفتاری که به تعبیر پیترکاتزنشین به «اسکیزوفرنی در سیاست خارجی» شباهت دارد. همین رفتار متناقض ژاپن باعث شده است که سیاست خارجی ژاپن به یک معما تبدیل شده و درک آن سخت شود. در این مقاله ابتدا تلاش می شود تا تغییرات طولانی مدت در سیاست خارجی ژاپن از دوره بعد جنگ جهانی دوم تا سال ۲۰۱8 میلادی بررسی و به این سؤال پاسخ داده شود که هویت امنیتی ژاپن از سال 1945 تاکنون (2018) چه فرایندی را طی کرده است؟ در راستای پاسخ به این سؤال دوره های سیاست خارجی ژاپن به سه دوره زمانی ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۰، ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۱ و ۲۰۰۱ تا 2018 تقسیم شده و استدلال می شود که در طی دوره پس از جنگ جهانی دوم ژاپن از یک دولت صلح طلب منفعل به یک دولت صلح طلب فعال تبدیل شده است. روش پژوهش پیش رو توصیفی –تحلیلی بوده و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام می شود.
بررسی تطبیقی رابطه ساخت سیاسی و دولت با توسعه اقتصادی (ایران، ژاپن و کره جنوبی2010- 1860)(مقاله علمی وزارت علوم)
مرور تاریخ تکاپوی توسعه ایران در بیش از 150 سال گذشته نشان دهنده دوره هایی از همراهی یا پیش و پس بودن از کشورهاست. ژاپن و کره جنوبی در این زمینه جایگاه مشخصی دارند. در این پژوهش تلاش می شود وضعیت توسعه در ایران را در مقایسه با دو کشور مذکور در مقاطع تاریخی (1926-1860 و 2010-1963) در چارچوب مدل نهادی نورث، عجم اوغلو و رابینسون مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از نظر روش، نهادگرای تطبیقی است. این رهیافت بر قواعد، رویه ها و سازمان های رسمی تمرکز دارد که با استفاده از تکنیک های تاریخ دانان و حقوقدانان به توضیح رابطه میان ساختارهای نهادی و موفقیت یا شکست سیاست ها می پردازد. پرسش اصلی این است که علی رغم ایجاد ساخت سیاسی در ایران در قرن نوزدهم در مقایسه با تجارب ژاپن در نیمه دوم قرن نوزدهم و کره جنوبی در اوایل قرن بیستم، چرا برنامه توسعه در ایران خوب پیش نرفته و ترتیبات نهادی سیاسی و اقتصادی فراگیر حاصل نشده است؟ نتایج بدست آمده نشان می دهد که به دلیل عدم تکامل نهادی زمینه های همسویی دولت و ملت، توسعه در ایران در مقایسه با دو کشور مذکور بصورت موفقیت آمیزی فراهم نشد.
تحولات فرهنگی متأثر از مدرنیته بر محتوای معماری مدارس ایران و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مهر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
33 - 48
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در هر دوره ای، آموزش و فضاهای آموزشی، یکی از ارکان اساسی تکوین، توسعه و انتقال مؤلفه های فرهنگی هر جامعه بوده است. در حقیقت، مدرسه فضایی است که در طی دوره های مختلف و تحت تأثیر عوامل گوناگون دست خوش تغییرات اساسی شده است. اما در کنار این پیشرفت و فناوری، در معماری امروز ایران، ارزش ها و مفاهیم فرهنگی ریشه دار در یک معماری کم رنگ است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تحولات حاصل از مدرنیته بر معماری مدارس در ایران و ژاپن است؛ تا تحولات معماری و محتوای فرهنگی مرتبط با آن را در ایران و ژاپن طی دوره های گوناگون بررسی کند. علت انتخاب این دو کشور به خاطر وجود پیشینه غنی از معماری سنتی در هر دو بوده است.روش پژوهش: روش تحقیق کیفی و از نوع تطبیقی به شیوه هم سنجی لنزی بوده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، از طریق استناد به کتاب ها و پژوهش های پیشین در دوره های مختلف گردآوری شده و پس از تعیین مشخصه هایی که باید مورد بررسی قرار گیرد درنهایت، توصیف و تحلیل مفاهیم و اصول فضاسازی در معماری این مدارس انجام شده است.نتیجه گیری: بازبینی ها نشان دهنده ناپیوستگی در توالی فرهنگی در آغاز مدرنیته در کشورها است که این مقوله باعث محرومیت فرهنگ بومی در میان فرهنگ های تازه وارد بوده است. اما کشوری همانند ژاپن، پس از گذشت دوره ای به بررسی دوباره عوامل گوناگون پرداخته و سعی در استفاده از فرهنگ بومی در دوران جدید به شکلی نو و متناسب با فرهنگ جامعه داشته که این مسیر باعث شکل گیری فرهنگی زنده در آن دوران بوده است. اما، این روند در ایران مسیر درستی را طی نکرده و موجب شکست در انتقال فرهنگ غنی به دوران جدید بوده است و در نهایت جهت حفظ پیوستگی در توالی فرهنگی در هرزمان لازم است تا ویژگی های اصلی هر دوره بررسی شده و خصوصیات فرهنگی، متناسب با آن دوره به شکلی جدید انتقال پیدا کند.
رقابت های اقتصادی چین و ژاپن، فرصت های اقتصادی پیش روی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۷)
3 - 29
حوزه های تخصصی:
ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ در طول تاریخ همواره با اقدامات متعدد اقتصادی، سیاسی و نظامی از جانب دو قدرت رقیب صورت پذیرفته است؛ از یک سو اقداماتی که از سوی قدرت نوظهور صورت گرفته و موجبات تسریع روند جانشینی را فراهم می آورد و از سوی دیگر اقداماتی که از سوی قدرت سنتی و در راستای جلوگیری از سقوط صورت می پذیرفته است. ظهور قدرتمندانه چین و تداوم آن نیز دقیقا از این منطق پیروی نموده و موجبات تحولات گسترده در عرصه جهانی و منطقه ای را فراهم آورده است. تحولاتی که سرآغاز آن را عرصه اقتصادی می دانند و تداوم آن را نیز متاثر از همین عرصه؛ تحولاتی که بر اساس اصل سود مطلق یا همان کسب منافع با رعایت معادله حاصلِ "جمع جبری مضاعف"، سایر کشورها را به همکاری ترغیب می کند.
در مقاله زیر در پی پاسخ به این سوال هستیم که رقابت های دو غول قدرتمند اقتصادی در شرق آسیا چگونه می تواند منافع جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر قرار دهد؟ مقاله در نظر دارد با بررسی ویژگی های دو طرح "ابتکار کمربند و جاده" و "طرح مشارکت برای زیرساخت کیفی" و ظرفیت های جمهوری اسلامی ایران با روشی توصیفی- تحلیلی زمینه های بهره مندی هرچه تمام تر جمهوری اسلامی ایران را از فرصت های ایجاد شده از سوی مراکز قدرت، ثروت و سرمایه جهانی موشکافی نماید. این مقاله از دیدگاه اقتصاد سیاسی به تبیین اهداف، انگیزه ها و مزایای این رقابت اقتصادی و تاثیرات آن بر منافع جمهوری اسلامی ایران خواهد پرداخت.
کاربرد آمار در علم باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۵ بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۹
10 - 24
حوزه های تخصصی:
باید پذیرفت که درجه علمی هر تخصصی به میزان بهره گیری آن علم از ریاضیات و به خصوص آمار بستگی دارد. تا سال ۱۹۵۰ میلادی باستان شناسان اغلب به روش های سنتی گرایش داشتند و استفاده از علوم ریاضی و طبیعی به طور کلی در پژوهش های آنان نقشی نداشت تا این که کشف پروفسور "لیبی" در زمینه تاریخ گذاری به روش کربن۱۴ نشان داد که باستان شناسان برای یافته ها و تفسیر داده های خود باید به علوم دیگر نیز بپردازند. همواره تحلیل مواد فرهنگی، طبقه بندی و نام گذاری از موضوعات مورد توجه باستان شناسان بوده است. در این مقاله، هدف تدوین تاریخچه این فعالیت ها نیست، بلکه ارائه و معرفی روش ها و طرح های پژوهشی آماری در حوزه باستان شناسی و تلاش برای پیاده کردن الگوهای لازم موارد مشابه برای طبقه بندی و نام گذاری مواد فرهنگی است. مواد فرهنگی که در این مقاله بدان خواهیم پرداخت از محوطه "کوکوبودای" ژاپن جمع آوری، طبقه بندی و مورد مطالعه قرار گرفته است و به دوران کهن سنگی تعلق دارد.