مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
نقد
حوزه های تخصصی:
مثنوی پژوهی تا این اواخر، شامل کتاب ها و مقالاتی بود که از دریچه مباحث کلامی و شرح و حاشیه به بررسی مثنوی می پرداخت. دلیل آن نیز تعلیمی بودن این کتاب است؛ اما مدتی است که برخی از مثنوی پژوهان و محققان مرزهای مثنوی پژوهی را از مباحث کلامی پیش تر برده، به ساختار و روایت شناسی داستان های آن نیز توجه کرده اند؛ اشارت های دریا: بوطیقای روایت در مثنوی یکی از شناخته شده ترینِ این آثار است که می کوشد شیوه روایت منحصر به فرد مثنوی را به خوانندگان نشان دهد.
با وجود تمام نوآوری های کتاب یاد شده، انتقاداتی نیز بدین کتاب وارد است: الف) انتخاب نادرست نظریه کتاب (ساختارگرایی و منطق مکالمه باختین)؛ ب) رویکرد ارزش مدارانه و نه انتقادی در برخی از فصول کتاب (به ویژه در فصل چهارم)؛ پ) پراکندگی و عدم انسجام مطالب.
فیه ما فیه و شرح کامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیه ما فیه مولانا اثر مهم و ارزنده ای در تحقیقات مولوی پژوهی است که اهمیت آن در پرتوِ شهرت مثنوی و دیوان کبیر تا حدود زیادی مغفول مانده است. مهم ترین و جدی ترین کارِ علمی در معرفی و احیای آن تصحیحِ استاد فروزانفر بوده است که هنوز هم دقیق ترین تصحیح محسوب می شود. کارهای دیگری که بعد از آن انجام شده است حاشیه ای بر کار آن بزرگ محسوب می شود و در مقایسة با آن اصالتی ندارد. دکتر توفیق هـ . سبحانی در سال 1388 بر اساس نسخه ای تازه یاب تصحیح مجددی از فیه ما فیه به دست داده است (نشر کتاب پارسه) که نسبت به چاپ فروزانفر افزوده هایی دارد و سبک و سیاق آن با سبک عمومی کتاب هم سویی ندارد.
از جمله کارهای درخور بیانی که اخیراً درباب فیه ما فیه صورت گرفته است، شرحِ کریم زمانی بر این کتاب است و با نام شرح کامل فیه ما فیه در سال 1390 انتشارات معین آن را چاپ کرده است. در این مقاله متنِ مرجح از لحاظ نوع قرائت و شرح ایشان بررسی و نقد شده است.
مقاله به زبان عربی: نقد و بررسی رنگ قرمز و سبز در اشعار نازک الملائکة (نقد اللون الأحمر والأخضر ودراستهما فی أشعار نازک الملائکة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ برجسته ترین عنصر در شکل گیری تصاویر حسی شاعران قدیم و معاصر به شمار می رود و شاعران از واژگان رنگین در عینی تر شدن و واقع نمایی تصاویر شاعرانه و کشف و توضیح روابط میان اجزای تصاویر شعری بهره برده اند. در این میان ""نازک الملائکه"" نیز از رنگ های مختلفی برای تعبیر از افکار و عواطف و احساسات خود در سطح گسترده ای بهره می برد. به دلیل اهمیت و زیبایی های دو رنگ قرمز و سبز در اشعار او، این مقاله به نقد و بررسی زیبایی های این دو رنگ و دلالت های آن در اشعار ""نازک الملائکه"" می پردازد. روش کار در این مقاله توصیفی- تحلیلی و آماری است. رنگ ها بازگو کننده احساسات و غم و شادی های اوست و گاهی موارد نازک الملائکه از جایگاه غیر حقیقی رنگ ها بهره گرفته و رنگی را به رنگ دیگری به عنوان عنصر زیبایی و القای مفاهیم سیاسی و اجتماعی تبدیل کرده است. توجه زیاد شاعر به رنگ ها و معانی متنوع و دلالات های نمادی و زیبای آن ها نشانگر نگاه هوشمندانه شاعر به دقائق هستی و طبیعت اطراف خود و تأثیرپذیری او ازحوداث و تحولات سیاسی و اجتماعی اوست. انتخاب قرمز میل درونی او را به کوشش نشان می دهد که به مدلول هایی مثل آزادی خواهی و عشق و حیا دلالت دارد و انتخاب رنگ سبز بعد از قرمز نماد امید و زندگی و تحقق آرزوهاست.
مقایسه مطالعات سبک شناسی و نقد ادبی در ایران با تأکید بر دو مجله علمی- پژوهشی نقد ادبی و بهار ادب در سال 1389(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که میان دو دانش سبک شناسی و نقد ادبی رابطه و همبستگی هست و تحلیل های منتقدانه برپایة داده های سبکی بنا می شوند، بررسی وضع موجود مطالعات سبک و نقد می تواند زمینه های نهادینه سازی و سامان دهی این شاخه های مطالعاتی را هموار کند. بررسی مقالات علمی- پژوهشی دو مجلة تخصصی بهار ادب (سبک شناسی نظم و نثر) و نقد ادبی در سال 1389- که پایان دهة هشتاد شمسی است- دورنمایی از شاخصه های این نوع مطالعات را در این دهه به دست می دهد. در این بررسی، از دو شاخص کمّی و کیفی استفاده شده است. شاخص های کمّی به مواردی، مانند حوزة نظری و عملی، متون مورد مطالعه، رویکردهای سنتی و جدید، تعداد نویسندگان، جنسیت نویسندگان و مانند آن ها ناظر است. شاخص های کیفی براساس مبانی دانش های سبک شناسی و نقد ادبی تنظیم شده است و به این پرسش ها پاسخ می دهد: آیا مقالات نقد ادبی از توصیف به سمت تحلیل و واکاوی معنا پیش رفته اند؟ آیا بر تحلیل ها تفکر انتقادی حاکم است؟ آیا مقالات سبک شناسی اثر را به عنوان نمود فردیت بررسی کرده اند؟ آیا داده های سبکی وجه تمایز اثر مورد بررسی را با آثار دیگر نشان داده اند؟ و مانند آن ها. نتیجة کلی این بررسی ها نشان می دهد اگرچه مطالعات سبک و نقد در برخی حوزه ها که از گفتمان اجتماعی یا دانشگاهی پیروی می کنند، همسو و هم مسیر هستند، تفاوت هایی دارند که رابطه و همبستگی این دو شاخة مطالعاتی را پوشش نمی دهد. برای مثال، منتقدان در انتخاب متن بیشتر به داستان گرایش دارند و سبک شناسان متون شعری را ترجیح می دهند؛ در مقالات نقد، بیشتر از مقالات سبک شناسی، با نظریه ها و رویکردهای جزئی و مستقل روبه روییم و گرایش های سبک شناختی هنوز به استقلال نرسیده اند؛ همچنین تعداد بیشتری از مقالات نقد به صبغة اصلی خود، یعنی تحلیل و واکاوی معنا نزدیک شده و از توصیف گذر کرده اند، درحالی که مقالات مرتبط با سبک که به طور مشخص سبک را نمودی از فردیت مؤلف نشان دهند یا ویژگی سبکی را معادل تکرارِ انحراف از معیار بدانند، درحد نیمی از کل مقالات است.
پدیدارشناسی غنا در اشعا نظامی و امیرخسرو (با تکیه بر لیلی و مجنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی پدیدارشناسانه غنا در اشعار نظامی و امیرخسرو به ویژه در دو منظومه لیلی و مجنون است. این دو منظومه که از نمودهای برجسته ادب غنایی اند باوجود تشابهات فراوان، تفاوت های اساسی ابژکتیو در بازنمود ایده عشق دارند. این تفاوت ها در بررسی رفتارها و حالت های دو شخصیت مهم این داستان ها به عنوان انسانی شناسنده و متعالی و تحلیل در جه سوبژکتیویته در آنها نمودار می شود. بدین منظور، ابتدا مبانی پدیدارشناسی و اصول نخستین آن بر اساس شیوه هوسرل را به اجمال توضیح داده ایم. این پژوهش از گونه پدیدارشناسی کلاسیک و محور آن سوبژکتیویته است. بر این اساس، برخی از بازنمودهای عشق همچون رازداری، شکیبایی، بی تابی، آشفتگی، مردم گریزی، خیال بازی، و رقص و آواز و غیره را در شخصیت های اصلی تحلیل کرده ایم و در نهایت به میزان سوبژکتیویته و معنای ابژکتیو آنها دست یافتیم. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که لیلی و مجنون پرورده نظامی خود، سوژه اند و تا مرحله نهایی تحویل سوبژکتیو که استعلایی و محمل عقلانیت است پیش رفته اند و توانسته اند در مقام انسان آگاه معنای ابژکتیو عشق را بنیان نهند. اما لیلی و مجنون آفریده دهلوی سوژه نیستند و در مقام انسان صرف در تحویل دوم پدیدارشناختی یعنی در مرحله شهود ذاتی و آیدتیک متوقف مانده اند. بدین ترتیب، این امکان ایجاد شد که عالم دو اثر ادبی نیز از حیث رمان محوری یا شعرمحوری بررسی شود.
نقد و بررسی دو کهن الگوی آنیما و آنیموس در منظومه بانوگشسب نامه
حوزه های تخصصی:
منظومه بانوگشسب نامه، ریشه در ناخودآگاه جمعی ملّت ایران دارد. این اثر را می توان از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار داد. یکی از این دیدگاه ها، دیدگاه روان شناسی تحلیلی یونگ است که از موضوعات عمده در نقد ادبی بشمار می رود. این پژوهش درصدد است تا دو عنصر آنیما و آنیموس را در روان شخصیّت های منظومه مورد تحلیل قرار دهد. این دو عامل، ﺗﺄثیری شگرف در ایجاد حوادث و روی دادهای داستان دارد و زمینه های کشمکش در میان شخصیّت های داستان را ایجاد کرده است. کهن الگوی آنیما در وجود فرامرز، شیده، تمرتاش، خواستگاران هندی و یلان ایرانی و کهن-الگوی آنیموس در وجود بانوگشسب تبلور یافته است و این دو آرکی تایپ، شخصیّت های داستان را به کنش های مختلف برانگیخته است. این پژوهش درصدد است تا عوامل ایجاد کننده آنیما و آنیموس را بر اساس نظریات یونگ مورد بررسی قرار دهد.
بررسی معناشناختی ترکیب «قرّه العین» و معادل های فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزه های تخصصی:
«قرّه العین» از جمله ترکیب هایی است که در ادبیات عربی به ویژه در منابع دینی مانند قرآن و حدیث بسیار تکرار شده است. در زبان فارسی برای این ترکیب معادل هایی چون «خنکی چشم»، «روشنی چشم» و مانند آن در نظر گرفته شده است، ولی به نظر می رسد این ترجمه ها چندان گویای معنای مورد نظر این تعبیر نیست. بر این اساس در این مقاله، نگارندگان در جستاری گسترده با تکیه بر کتب معتبر لغت، و استناد به نمونه های نظم و نثر کهن عربی، و آیات و روایات و با توجه به نکات بلاغی و ویژگی های بافتی کلام، در باره معنی و کاربرد ترکیب «قرّه العین» در زبان عربی و ترجمه درست و گویای آن به زبان فارسی به بحث و بررسی پرداخته، نادرستی یا نارسایی برگردان های آن را به اثبات رسانده و برابر نهاده هایی برای آن پیشنهاد کرده اند.
نقد آرای عالمان لغت ذیل مادّه «کتب» با استناد به کاربردهای قرآنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزه های تخصصی:
ظرافت و حساسیت فهمِ متون مقدس بویژه در عصری که با زمان پیداییِ آنها فاصله زیادی وجود دارد، بر همگان روشن است. از آنجایی که معنای کلمات به نسبت نوع حضور آنها در متن رقم می خورد، توجه دقیق به معانی کاربردی واژه ها در زمان تولید متن، ضروری است تا احیاناً معانی رایج در عصر خواننده، به متن کهن تحمیل نگردد. این امر درباره متن و واژه های قرآن نیز صادق است. با توجه به فاصله زمانی حداقل صد و پنجاه ساله اولین فرهنگنامه عربی با عصر نزول و احتمال تحولات و تطورات معنایی در این بازه زمانی و پس از آن، لزوم توجه جدی به کاربردهای قرآنی در کنار آرای فرهنگ نویسان برای دستیابی به معانی دقیق کلمات، امری است غیر قابل انکار. بنابر این، کاربردهای قرآنی به عنوان یک اصل و آرای اهل لغت به عنوان یک قرینه در کنار سایر قرائن لحاظ می گردد. این تأکید بدان جهت است که هیچ استبعادی وجود ندارد که توسعه و کاهش معنایی در سده های بعدی واقع نشده باشد. از این رو، مادّه «کتب» به عنوان یکی از مهمترین کلیدواژه های قرآنی و حضور چند وجهی آن در حوزه های مختلف، مسأله این تحقیق قرار گرفته است تا صحت و سقم آرای لغویون و میزان اعتماد به آنها در بازکاوی مفاهیم قرآنی بیش از پیش آشکار گردد. بررسی ها نشان از عدم انطباق معنای گزارش شده از سوی فرهنگ نویسان با کاربردهای قرآنی، غفلت از توجه به معنای این ماده حَسَب مسندالیه و نیز بی توجهی به معنی ضمنی و نسبی در مقابل معنای اولیه و اصلی دارد. این امر، اعتماد صرف به قول لغوی و حجیت آن را محل تردید و مورد مناقشه قرار می دهد.
نقش روایات امامیه در معادل گزینی مفردات قرآنی و بازتاب آن در نقد ترجمه های معاصر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر در سایه انتشار شمار قابل توجهی از ترجمه های فارسی قرآن کریم، مقوله «نقد ترجمه های قرآن» نیز به عنوان حوزه ای نوپا در پژوهش های علوم قرآنی شناخته شده که انتشار شمار فزاینده این دسته از آثار در قالب مقالات، کتب و پایان نامه های دانشگاهی خود گواهی گویا بر این مدعاست. بررسی این آثار مبیّن این واقعیت است که بخش قابل توجهی از آنها متأثر از یافته های نوین دانش زبان شناسی به موضوعاتی چون نقد نحوی، صرفی، واژگان، بلاغی، سبکی و گفتمانی اختصاص یافته است که در جای خود اهمیت و ارزش انکارناپذیر دارد. این مقاله بر آن است تا ضمن نقد برخی از معانی مندرج در کتب فرهنگ لغت، با رجوع به روایات تفسیری، به ارائه رویکردی پیشنهادی در خصوص معادل گزینی برخی از واژه های قرآنی برآید و در نهایت ترجمه های ارائه شده از برخی واژگان قرآنی را مورد نقد و بررسی قرار دهد. پر واضح است که در کنار پرداختن به این دسته از روایات، رجوع به فرهنگ های لغت عمومی و اختصاصی با هدف به تصویر کشیدن نسبت و جایگاه این دسته از روایات با فرهنگ های موجود اجتناب ناپذیر می نماید. به باور نویسندگان، این رویکرد پیشنهادی می تواند به عنوان رویکردی جدید در ترجمه و تفسیر آیات قرآن راه گشا باشد.
نقدی بر کتاب با چراغ و آینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با چراغ و آینه دومین اثر شفیعی کدکنی درباره جنبه های گوناگون شعر معاصر فارسی است. این اثر، به گفته مؤلف، تکمله ادوار شعر فارسی است. کتاب مذکور مجموعه ای است از تاریخ ادبیات، نقد ادبی، و ادبیات تطبیقی. در این مقاله، جنبه های گوناگون ساختاری و محتوایی اثر، شامل ویژگی های برجسته و برخی کاستی های احتمالی آن، مانند عنوان اثر، کامل نبودن معیارهای کار، اختصار و ایجاز، ابهام برخی موضوعات، ارجاع ناتمام به برخی از منابع تحقیق، به روز نشدن برخی مقالات، احاله به آینده و تبیین نشدن اصطلاح معاصر بررسی شده است. کاستی هایی که رفعشان می تواند سودمندی کتاب را افزون کند. درنهایت، مواردی نیز به منزلة پیشنهاد ارائه شده است.
سیر و سلوک قیصر امین پور از آرمان گرایی حماسی تا واقع گرایی تراژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قیصر امین پور(1338-1386) از شاعران برجسته بعد از انقلاب است که مضامین اشعارش با تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران در دهه های اخیر پیوندی گاه مستقیم و گاه هنرمندانه دارد. در این مقاله، تأثیر جامعه و تحولات آن بر ذهن و زبان و اندیشه امین پور بررسی کرده ایم. همچنین سعی شده است، سیر تأملّات شاعرانه و تفکرات اجتماعی او با توجه به تاریخ انتشار مجموعه شعرهایش نشان داده شود. در این بررسی تکیه و تأکید ما بر سیر تحوّل مضامین عمده ای نظیر آرمان گرایی حماسی، شهادت و شهادت طلبی، دردهای شخصی و دردهای اجتماعی و تفکرات عرفانی و فلسفی در باب ماهیّت مرگ بوده است. امین پور هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن، وقوع جنگ تحمیلی، از شعر به عنوان سلاح مبارزه و وسیله ایجاد شور و هیجان انقلابی در مخاطبانش استفاده کرد. او در دهه هفتاد به تأمّل در دردهای خویش و دردهای مردم زمانه پرداخت و با این مضامین زیباترین و ماندگارترین اشعارش را سرود. در دهه هشتاد با رسیدن به «مسلخ تقدیر ناگزیر» خویش با نگاهی فلسفی و یأس آلود به هنرمندانه ترین شیوه ممکن، آخرین تأملاتش را درباره «موقعیّت» تراژیک خویش بر مخاطبان اشعارش عرضه کرد؛ «موقعیّتی» که به سرعت به «موقعیّت» عام مخاطبان پر شمار اشعارش تبدیل شد.
نقد تاریخ نگاری ابن کثیر در کتاب «البدایه و النهایه» در زمینة تاریخ تشیع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«البدایه و النهایه» کتابی مشهور در زمینه تاریخ اسلام است که توسط ابن کثیر دمشقی (701 774ق) تألیف شده است. او به سبب تأثیرپذیری از شرایط زمانی، مکانی و به ویژه استادانی مانند ابن تیمیه، مواضعی ضدشیعی دارد. این پژوهش درصدد نقد تاریخ نگاری ابن کثیر در زمینة تشیع در کتاب مذکور، از طریق بررسی کلی روش ها و رویکردهای نگارنده است. متن پیش رو در قالب نقد سندی، محتوایی، و روشی تاریخ نگاری مؤلف، سامان یافته است. مهم ترین نقدها عبارتند از: تناقض های درونی؛ مخالفت با قرآن، سنت، و تاریخ؛ «گزینش و حذف»، «پذیرش و رد» متعصبانه. در تحلیل کلی، این نتیجه به دست می آید که مؤلف، از یک سو، با هدف توجیه اعتقادات مذهبی خاص خود، و از سوی دیگر، به سبب گرایش های ضدشیعی خود، هرگاه گزارشی تاریخی را با بینش ها و گرایش هایش ناهمخوان یافته حذف، رد، تحریف، و یا توجیه کرده است.
نقدی بر فرهنگ انجمن آرای ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضا قلی خان هدایت یکی از مفاخر ادبی معاصر است. فرهنگ انجمن آرای ناصری از جملة آثار و تألیفات اوست. این فرهنگ در سه بخش تألیف شده است: مقدمه، واژگان، و کنایات. این فرهنگ، در اصل، به تبع فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع، و دیگر فرهنگ های پیش از خود نوشته شده است. متأسفانه، برخی واژه های دساتیری از این فرهنگ و برهان قاطع وارد زبان فارسی و اشعار استادان شعر، همچون شیبانی و ادیب الممالک فراهانی، شده است که باعث برهم زدگیِ واژگان زبان فارسی شده است. ولیکن، فرهنگ انجمن آرا دارای اشعار و شاهد مثال های بسیار ارزشمندی است. همچنین، نقدهای عالمانة مؤلف در جای جای این فرهنگْ رنگ و بوی انتقادی و فضایی تازه به این فرهنگ داده است.
نقد و بررسی مبانی تجربه گرایی در علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«تجربه گرایی» به عنوان اولین رویکرد در علوم انسانی، مورد توجه دانشمندان این عرصه قرار گرفت، و هنوز هم، باوجود نقدها و رقیب های جدی، روش غالب در تحقیقات علوم انسانی و اجتماعی است. موافقان و مخالفان تجربه گرایی در علوم انسانی از شیوه ها و راهبردهای مختلفی برای اثبات نظر خویش و ابطال نظریات مخالف بهره برده اند: از تغییر در موضوع علوم انسانی، تا تحول در هدف آنها، تا دگرگونی در مبانی هستی شناختی یا معرفت شناختی آنها. به نظر می رسد نکته ای کلیدی که منتقدان تجربه گرایی در علوم انسانی از آن غفلت ورزیده اند، بررسی و تحلیل ماهیت موضوع علوم انسانی و لوازم روش شناختی آن است. توجه به این نکته می تواند برخی کاستی های تجربه گرایی را آشکار کند.
نقطهٔ عزیمت این مقاله را این اصل روش شناختی تشکیل می دهد که روش هر علم وابسته به موضوع آن است، و ماهیت موضوع است که نوع روش تحقیق مناسب را تعیین می کند. بر این اساس، سعی می شود تا ماهیت موضوع علوم انسانی، تحلیل، و عدم تناسب روش تجربی با آن نشان داده شود. راهبرد این نوشتار برای این کار، تحلیل منطقی مفاهیمی است که در موضوعات مسائل علوم انسانی به کار می روند تا نشان دهد این موضوعات شامل مفاهیمی از سنخ معقولات اولیٰ، معقولات ثانیهٔ منطقی، و اعتباریات محض اند و مطالعهٔ هر دسته از آنها نیازمند روشی ویژه و منحصربه فرد می باشد. از این رو، پیشنهاد نوشتار حاضر، آن است که روش تجربی هرچند در بررسی و مطالعهٔ برخی از موضوعات علوم انسانی، کارآیی محدود و مناسب خود را دارد، لکن نمی تواند به عنوان تنها روش مطلوب و مفید در این علوم مورد تأکید و توجه قرار گیرد؛ بلکه عمدهٔ مسائل علوم انسانی به روش هایی دیگر نیازمندند تا بتوانند همهٔ موضوعات خویش را بررسی کرده، به اهداف خود دست یابند.
نقش معتزله در تخریب شخصیت هشام ابن حکم و نسبت دادن تجسیم به او و تأثیرآن بر محدثان شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجسیم به معنای اطلاق جسم بر خالق هستی، یکی از مفاهیم جنجالی کلام اسلامی است. در باب پیشینة تاریخی تجسیم و نفوذ اندیشه هایی از این دست باید گفت تجسیم در اندیشة فرق دیگر مجال بروز و ظهور بیشتری داشته است، اما معتزلیان نخستین به هشام بن حکم، متکلم بزرگ عصر امامت نسبت تجسیم داده اند. این نسبت کانون توجه فرق نگاران غیرشیعی و نیز برخی محدثان شیعی قرار گرفته و آن را در آثار خود آورده اند. باتوجه به نوشته ها و آثار و مباحثات پیشین کلامی، باید معتزله را نخستین نسبت دهندگان دانست. در علل و چرایی این نسبت، برخی محققان به انگیزه ها و رقابت و کینه جویی معتزله اشاره کرده اند. ادعای معتزله علاوه بر منابع غیرشیعی، بر آثار شیعی نیز اثر گذاشته است. پیامد این نسبت را می باید ابهام در شخصیت هشام شمرد. برای نمونه دست کم بیش از پنج روایت در اصول کافی و روایاتی در توحید صدوق و رجال کشی، در زمینة نسبت تجسیم به هشام وارد شده است. دربارة هشام کمتر نوشته و یا پژوهشی را می توان یافت که به اثبات و یا نفی این موضوع نپردازد.
نقدی بر کتاب «ارتباطات عمومی در ورزش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تحلیلی یا انتقادی از یک کتاب یا یک مقاله به مراحل ابتدایی خلاصه نمی شود، بایستی آن را در نظر و کار در پرتو مسائل خاص و دغدغه های نظری در یک دوره بررسی کرد. بررسی متون این کتاب باهم از یک مجموعه، در یک موضوع طبق اظهاراتی از محدوده فعلی موفقیت نویسنده در این راه است. سپس نویسنده می تواند موفقیت خود را در ادامه این مقاله ببیند. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و از حیث اجرا انتقادی- کاربردی بود. بدین منظور کتاب قاسمی حمید، کشکر سارا، اسماعیلی محمد. ارتباطات عمومی در ورزش، تهران: انتشارات حتمی، 1390. 178 ص، شابک: 5-8-92673-600-978 انتخاب و مورد نقد قرار گرفت. یافته ها در چند بخش، درباره نویسندگان، محورهای اصلی اثر، بررسی آثار مشابه و بررسی محتوایی و ساختاری اثر ارائه شد. در نتیجه، می توان انتظار داشت با توجه به مناسب بودن اثر، در آینده شاهد ویرایش های بعدی این کتاب باشیم، امید است نقد حاضر در رفع کاستی ها و ارتقای این اثر در چاپ های بعدی موثر واقع گردد.
نقد و تحلیل شیوه های تأثیرپذیری از قرآن و حدیث در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز شعرا و نویسندگان به شیوه های مختلف اشعار خود را با آیات و احادیث زینت داده اند؛ به گونه ای که این شیوه ها در دواوین مختلف وجوه اشتراک و افتراق زیادی دارد. غرض از مقاله حاضر تبیین شیوه های تأثیرپذیری خاقانی از قرآن و حدیث است و یافتن این نکته که اصالت سبک خاقانی در تأثیرپذیری چیست؟ حاصل تحقیق نشان می دهد که خاقانی از شیوه های الهامی– بنیادی، گزاره ا، گزارشی از نوع ترجمه بسیار استفاده می کند ولیکن شیوه الهامی– بنیادی با رویکرد تلمیح و ایجاز قصر از اصالتهای تأثیرپذیری در شعر خاقانی است.
بررسی اصول و شیوه های نقد ادبی نزد ابوالقاسم السبتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منتقدان ادبی در سنجش آثار ادبی شیوه ها و معیارهایی دارند که بر اساس آن هر اثر ادبی را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهند. این معیارها و شیوه ها از دیر باز مورد توجه ناقدان ادب عربی قرار گرفته و آنان به فراخور عوامل مختلف تاریخی، ادبی و اجتماعی آثار هم عصران و پیشینیان خود را مورد نقد و ارزیابی قرار داده اند؛ از جمله این دوره ها عصر بنی احمر در اندلس یا همان اسپانیای اسلامی است که در آن شاهد ظهور جنبش ادبی گسترده و حضور بیش از یک صد تن از منتقدان ادبی می باشیم. از نامدارترین ناقدان در این دوره ابوالقاسم محمد بن الشریف السبتی صاحب کتاب ""رفع الحجب المستورة عن محاسن المقصورة"" است که در آن به شرح قصیده مقصوره حازم قرطاجنّی ادیب و شاعر اندلسی سده هفتم می-پردازد. این کتاب افزون بر ارز ش بلاغی، نحوی و زبانی شامل بسیاری از آراء نقدی نویسنده است که از مهم ترین آن ها جایگاه لفظ و معنا، سرقت های شعری و موازنه شاعران می باشد. نوشتار حاضر بر آن است که شیوه ها و معیارهای نقدی السبتی در شرح قصیده مقصوره حازم قرطاجنی رادر سه مقوله جایگاه لفظ و معنا، موازنه بین شعرا و سرقت ادبی مورد بحث و بررسی قرار دهد.
نقد مبتنی بر توصیف عملی در داستان های کوتاه جمال زاده و یوسف إدریس
حوزه های تخصصی:
توصیف عملی یا کاراکتریزاسیون«Characterization» دانسته و سنجیده در داستان کوتاه، هنر جدیدی است که در طی آن نویسنده می کوشد اشخاص داستان را به گفتگو و عمل وا دارد و کاری کند که خود با گفتار و رفتار، و شخصیت و خوی و خصال، خویش را در معرض تماشا و قضاوت خواننده قرار دهند. این شیوه، هم طبیعی است و هم با واقعیت زندگی سازگار است.
یوسف إدریس و سیّد محمّد علی جمال زاده به عنوان طلایه داران داستان کوتاه عربی و فارسی نیز بی تردید از این فنّ عملی در داستان های کوتاه خود بهره جسته اند؛ لذا پژوهش حاضر تلاش دارد تا با روش توصیفی– تحلیلی به کار گرفتن این فن را در تصویر تجربه های دو نویسنده و شخصیت های داستانی و فضای آن مورد بررسی قرار دهد. این بررسی نشان می دهد نقش و جایگاه منحصر بفرد فنّ توصیف عملی در داستان کوتاه آنها و تأثیر گذاری مثبت کاراکتریزاسیون در القاء بهتر مطالب به مخاطب در داستانهای کوتاه جمال زاده و إدریس، قلمداد می شود.
نقد کتاب: نظام های اطلاعات مدیریت در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد کتب در قالب مقاله های علمی در کشور کمتر مورد توجه قرار می گیرد. این در حالیست که نقد در نشان دادن کاستی ها و گشودن راه های تازه به نویسندگان کمک شایانی می کند. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و از حیث اجرا انتقادی- کاربردی است. بدین منظور کتاب قاسمی حمید، کشکر سارا و همکاران. نظام های اطلاعات مدیریت در ورزش. تهران: انتشارات حتمی. 1393. 308 ص. شابک 3-99-6904-600-978 انتخاب و مورد نقد قرار گرفت. یافته ها در قالب، درباره نویسندگان، محورهای اصلی اثر، بررسی آثار مشابه و بررسی محتوایی، نگارشی و ظاهری کتاب بیان شد. در بررسی محتوایی، نگارشی و ظاهری کتاب، نکاتی درباره ویژگی های مهم و بارز کتاب و همچنین کاستی های کتاب با بیان پیشنهادهایی بیان شد. از آنجاییکه این کتاب به عنوان اولین کتاب در زمینه سیستم های اطلاعات مدیریت در ورزش می باشد، امید است که نقد حاضر در رفع کاستی ها و ارتقاء این اثر در چاپ های بعدی و همچنین تألیف کتب مشابه توسط نویسندگان مؤثر واقع گردد.