مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
اختیار
حوزه های تخصصی:
کرامت انسان از مهم ترین پرسش های پیش روی متفکران است. نگرش به این مساله دارای اهمیت و کارکرد خاص خود از منظر الهی و سرمدی است زیرا محدودیت های نگرش های تجربی انسانی را ندارد. براین اساس می توان به مبانی مهم کرامت انسان چون نحوه خلقت و دمیده شدن روح الهی در او، اعطای موهبت عقل، آزادی و اختیار، اعطای امانت الهی و پذیرش آن از سوی انسان و کسب مقام خلیفه اللهی اشاره دارد. نتایج مهم چنین کرامتی متعدد است که از جمله آنها می توان به اشرف مخلوقات بودن، حق برابری، حق آزادی، بهره مندی از همه حقوق فردی و اجتماعی، اصالت ارزش های اخلاقی و نظایر آنها اشاره کرد. اهمیت کرامت ذاتی و اکتسابی انسان و نتایج مترتب بر آن در بکارگیری آن در همه ابعاد زندگی آدمی، بویژه قانون گذاری ها و برنامه های کلان و رسیدن به میثاق های جهانی همچون اخلاق جهانشمول است. در این مقاله، ضمن تبیین مبانی کرامت انسان از منظر الهی و سرمدی قرآن، نتایج آن در ابعاد گوناگون زندگی و تجلیات آن در قانون اساسی ایران بررسی شده و در نهایت با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر مقایسه می گردد.
جبر و اختیار از منظر ابن ابی جمهور احسائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله «اختیار» انسان یکی از مباحث پرچالش و دامنه دار در تاریخ تفکر بشر به شمار می رود و تاکنون راه حل های گوناگونی براساس مبانی فکری مختلف برای آن ارائه شده است. این مسئله در اندیشه ابن ابی جمهور احسائی نیز مطمح نظر قرار گرفته است، می توان گفت آنچه دیدگاه احسائی را از سایران امتیاز بخشیده و درخور توجه کرده، تلاش کم نظیر وی برای تقریب نظریات فلاسفه، عرفا و متکلمان در این زمینه است که در کتاب «مُجلی» صورت گرفته است. این جستار کوشیده است، راه حل ارائه شده از سوی احسائی برای پاسخ گویی به مسئله اختیار انسان و تلاش او برای رفع تعارض های موجود میان اندیشه های گوناگون را بررسی کند. از جمله دستاوردهای بحث این است که احسائی متناسب با رویکرد اشراقی خویش، تفسیر خاصی از نظریه «أمر بین الامرین» ارائه کرده و اختلافات موجود در مسئله اختیار را بر پایه پذیرش وحدت سه گانه «شریعت طریقت حقیقت»، قابل جمع و غیرمتعارض با هم قلمداد کرده است.
مطالعه تطبیقی ارتباط قضا و قدر الهی با حوادث طبیعی در نگاه متکلمین مسلمان
حوزه های تخصصی:
مسئله قضا و قدر، از جمله مسائل اعتقادی است که متفکران اسلامی از قدیم الایام با آن روبرو بوده و دیدگاه های گوناگونی در باره آن مطرح کرده اند. از طرفی، انسان در زندگی خود با حوادثی مواجهه خواهد شد که منشاء انسانی ندارد و در افعال وکردار نیز دارای اراده مختارانه است که بدون شک این اختیار او برخلاف قضا و قدر الهی نخواهد بود، زیرا بر اساس مقدرات الهی است. پس وقایعی مانند سیل، زلزله، رعد- برق، آتشفشان و موارد مشابه در زندگی انسان با قضا و قدر الهی ارتباط مستقیم دارد. بدین رو لازم است، جایگاه قضا و قدر الهی که یک اصل اعتقادی است، بازکاوی گردد تا به دغدغه های ذهنی بشر پاسخ داده و از انحراف آن جلوگیری شود. لذا، در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی ارتباط حوادث طبیعی با قضا و قدر الهی در نگاه متکلمان مسلمان پرداخته شود.
بررسی دیدگاه اشاعره درباره «افعال انسان» بر اساس نظریه صدر الدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
43 - 67
حوزه های تخصصی:
از مسایل مهم کلامی و فلسفی افعال اختیاری انسان است. پرسش این است که با توجه به توحید افعالی و اینکه جهان هستی تنها یک فاعل حقیقی دارد و تأثیر استقلالی منحصر در خداست، انتساب افعال به انسان چگونه قابل توجیه است؟ متکلمین اشاعره با اذعان به توحید افعالی، بر این باورند که همه افعال بندگان، مخلوق خداوند است و انسان تنها کسب کننده فعلی است که خداوند آن را به دست انسان ایجاد می کند. معتزله به انگیزه نفی بدی ها از خداوند، منکر صدور فعل عبد از خدا شده اند و منشاء افعال اختیاری را عبد می دانند. برخی فلاسفه نسبت افعال اختیاری انسان را به خدا به صورت فاعلیت طولی دانسته اند، ولی صدرالمتألهین با استفاده از دلایل عقلی و مبانی وحیانی، در صدد جمع بین اختیار انسان و توحید افعالی برآمده است. در این پژوهش ضمن بیان مبانی اشاعره درباره افعال اختیاری انسان و تحلیل و نقد آن، مبانی ملاصدرا درباره افعال اختیاری انسان تبیین می شود و رابطه آن با توحید افعالی با توجه به دلایل عقلی و نقلی مورد تحلیل و پژوهش قرار می گیرد.
تحلیل و بررسی دیدگاه شیخ مفید و علامه حلی در مسئله «اختیار»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸
69 - 84
حوزه های تخصصی:
آنچه به عنوان اندیشه های کلامی شیعه شناخته می شود، پیشینه و تطوراتی دارد که بدون شناخت آن، تصویر جامعی از فکر امامیه و کلام شیعه ترسیم نمی شود. مفهوم اختیار نیز در طول تاریخ کلام امامیه، دستخوش تطوراتی گشته و متکلمان امامی قرائت های متفاوتی از آن به دست داده اند. این مقاله به بررسی و مقایسه دیدگاه شیخ مفید در مدرسه کلامی بغداد و علامه حلی در مدرسه کلامی حله دراین باره پرداخته و سیر تطور این مفهوم را در این دو مدرسه به تصویر کشیده است. شیخ مفید به تبع شیخ صدوق، اختیار را به تشریع احکام و تعیین حدود توسط خدای متعال تفسیر کرده است، اما علامه حلی، بیشتر به تکثیر براهین بر اصل اختیار و فاعلیت انسان پرداخته است.
نقد استدلال های فخر رازی در اثبات جبری بودن افعال انسان در کتاب المطالب العالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
27 - 46
حوزه های تخصصی:
خالق بودن خداوند نسبت به همه مخلوقات از جمله افعال اختیاری انسان سبب پیدایش یکی از مهم ترین مجادلات کلامی در عالم اسلام شده است، به گونه ای که معتزله جهت اثبات اختیار انسانی، تعلق اراده الهی به افعال انسانی را منکر شدند و در مقابل، اشاعره اختیار انسانی را نفی نموده و به جبر گرایش یافتند. فخر رازی یکی از مهم ترین متفکران مکتب اشعری در یکی از برجسته ترین کتاب ای کلامی خویش یعنی المطالب العالیه استدلال های متعددی در اثبات جبری بودن افعال انسانی اقامه می نماید و در این کتاب گرایش خویش را به نظریه جبر و استدلالی نمودن آن کاملاً نشان می دهد. بدین جهت در پژوهش حاضر استدلال های عقلانی او بررسی و نقد شده است و اثبات شده که این استدلال ها از جهات گوناگون دچار مغالطه اند.
نگره و مواجهه مکتب تفکیک با تعارض ضرورت علّی و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
5 - 24
حوزه های تخصصی:
طبق اصول فلسفی، ضرورت علّی لازمه اثبات جریان علیّت در تمام امور از باری تعالی تا اقصی موارد کائنات می باشد. علی الظاهر این قاعده با برخی مسائل مسلّم عقلی و وجدانی دچار تعارضاتی است که عمومیت و بعضاً اساس صحت این قاعده را زیر سوال برده است. اختیار وجدانی یکی از این دست موارد مورد شبهه در تقابل با ضرورت علّی است. در مقاله حاضر تعارض میان قاعده ضرورت (اصل مسلّم فلسفی) و اختیار (اصل مسلّم عقلی و نقلی) با روش تحلیلی- منطقی طبق مبانی جریان فکری تفکیک (از مکاتب مخالفِ روش و مبانی فلسفی) مورد بررسی قرار گرفته است. از نگاه اصحاب تفکیک اساس تشخیص نسبت اصل عام علیّت با مفاهیمی چون ضرورت و اختیار، جستجوی علیّت در موطن نفس است. با مراجعه به نفس، مشخص می شود اساساً چنین استلزامی میان علیّت و ضرورت برقرار نیست و با رهایی از این استلزام ناصواب راه برای حل مسأله اختیار گشوده خواهد شد. مکتب تفکیک ضمن نقد و بیان تالی فاسدهای بیان فلاسفه از قدرت، اثبات حقیقت واحد قدرت و عدم تعدد آراء در آن، اثبات رابطه عرضی میان اسباب و علل با مشیّت و قضاء، و توجه به نقش فاعل مختار حین انجام فعل بعنوان معیّن فعل یا ترک، گوهر دوسویه اختیار را کلید اصلی حل معما می داند و با پذیرش استثناء در ضرورت علّی- معلولی به نحو سالبه جزئیه؛ یعنی در خصوص افعال اختیاری احتمال تحقق صدفه را نفی کرده بلکه بدون این استثناء، اثبات اختیار را محال می دانند..
بررسی و نقد تحلیل ایزوتسو پیرامون مسئله ی جبر و اختیار در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
161 - 183
حوزه های تخصصی:
« جبر و اختیار » یکی از موضوعات مهم و غامض علوم اسلامی اعم از کلام، فلسفه و عرفان می باشد که دانشمندان هر یک از علوم مذکور برای حل این مسئله، دیدگاه های متفاوتی را برگزیده اند. در این میان ایزوتسو، اسلام شناس و قرآن پژوه معاصر در تحلیل آیات ناظر بر جبر و اختیار در قرآن با بن بست مواجه گردیده و اساسا اندیشه ی قرآنی را متفاوت از منطق عقل بشری دانسته است. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی گردآوری شده ، تلاش بر آنست که منشا این نگرش ایزوتسو را جست و جو نموده و پس از یافتن مواضع او در باب جبر و اختیار طی آثار مختلف او ، تحلیل و نقدی نسبت به آن ها ارائه گردد . نتایج حاکی از آنست که اگر چه ایزوتسو در تحلیل قرآنی مسئله ی جبر و اختیار راه خطا را پیموده است اما با توجه به همگرایی و تاسی او از مبانی عرفان ابن عربی در بسیاری از موضوعات از جمله جبر و اختیار ، به نظر می رسد وی پیرو همان آموزه «امر بین الامرین» می باشد که از فحوا و نه نص سخنان ابن عربی نیز می توان همین حکم را استنباط نمود.
بررسی و تحلیل رویکرد انتقادی آیت الله جعفر سبحانی به اندیشه جبرگرایانه ی جامعه فکری اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
312 - 328
حوزه های تخصصی:
جبر و اختیار یکی از مهمترین مباحث فلسفی، سیاسی، اجتماعی اسلام است زیرا ارتباط بسیار زیادی با نقش انسان ها بر اعمال شان و سعادت آن ها دارد. تاریخ اندیشه ی اسلام نیز همواره محل جدالِ فکری میان طرفداران هر کدام از این نظریه ها بوده است. اشاعره یکی از مکاتبی هستند که به شدت از جبرگرایی حمایت می کردند. برهان های ارائه شده توسط آن ها حدود 14 قرن بر تاریخ اندیشه ی اسلامی سیطره داشت. آیت الله جعفر سبحانی در کتاب جبر و اختیار به انتقاد از دیدگاه جبرگرایانه ی اشاعره پرداخته است. این پژوهش با هدف بررسی رویکرد انتقادی آیت الله سبحانی به جبرگرایی اشاعره و با روش مطالعه ای- کتابخانه ای انجام شده است. وی در کتاب جبر و اختیار به صورت کلی در سه مورد به تبیین مساله ی جبر و اختیار به اشاعره انتقاد وارد می کند که این سه مورد عبارتند از عدم تضاد میان اختیار انسان با توحید در خالقیت، عدم تضاد میان اختیار انسان و علم پیشین الهی و عدم تضاد میان اختیار انسان و اراده ی مطلق الهی.
اراده آزاد به مثابه رکن مسؤولیت کیفری در جدال سازگارانگاری و ناسازگارانگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قوانین کیفری با این پیش فرض نگاشته می شوند که آدمیان صاحب اراده اند و بر رفتارهای خود کنترل دارند. تردید در این پیش فرض، تهدیدی علیه حقوق کیفری است، زیرا از یک سو مجازات فرد فاقد اراده، ناعادلانه است و از سوی دیگر کارکرد بازدارنده قوانین کیفری بی معنا به نظر خواهد رسید؛ زیرا قانون نمی تواند شخص فاقد اراده را راهنمایی کند. برخی از متفکران با اشاره به گستردگی روابط علّی معلولی حاکم بر جهان انسانی در وجود اراده آزاد برای انسان تردید کرده اند. مقاله حاضر با بررسی دو رویکرد عمده در خصوص مسئله جبر و اختیار، یعنی سازگارانگاری و ناسازگارانگاری، تلاش نموده است که ضمن تأکید بر لزوم اراده آزاد به عنوان رکن مسؤولیت کیفری آدمی، به روابط علّی معلولی نیز توجه کند و از این طریق، راه را برای رسیدن به خوانشی عادلانه از مسؤولیت کیفری هموار نماید.
بررسی مبانی انسان شناختی علوم انسانی اسلامی از دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
علوم انسانی مدعی توصیف واقعیت انسان و جامعه است و خود را عهده دار تبیین روابط، ترسیم اهداف و بیان چگونگی رسیدن به آن اهداف می داند؛ بنابراین لازم است انسان، به عنوان موضوع محوری این مطالعات به درستی شناخته شود. انسان کیست؟ چه ویژگی هایی دارد؟ اراده و رفتار اختیاری او چقدر در سعادت و کمال نهایی او مؤثر است؟ و نقش علوم انسانی در تکامل او و در ساخت تمدن اسلامی چیست؟ از دیدگاه علامه مصباح یزدی، با توجه به تعریف دین و نقش بی بدیل آن در تبیین سعادت و شقاوت انسان، ارتباط تنگاتنگ آن با رفتار اختیاری انسان، نقش علوم انسانی در تفکر و سبک زندگی و درنهایت سعادت و شقاوت انسان ها، علوم انسانی اسلامی اهمیت ویژه ای می یابد. علوم انسانی براساس مبانی تفکر و اندیشه های بنیادین استوارشده و زیربنای تمدن های بشری را به وجود می آورد. شناخت این اندیشه ها و نحوه تأثیر آن در علوم انسانی، نقاط دقیق تقابل تمدن اسلامی و فرهنگ غرب را نمایان می کند. در نگاه ایشان اکتفا به روش تجربی برای مطالعه روابط و پدیده های انسانی صحیح نیست، بلکه عقل و تجربه در بسیاری موارد، ارتباط افعال انسان و نتایج اخروی آن ها را درنمی یابد. ازطرفی با اثبات روح مجرد برای انسان، مفهوم سعادت و گستره آن فراتر از چارچوب جهان مادی خواهد بود؛ بنابراین نیازمند مراجعه به وحی الهی به عنوان یک روش و منبع معتبر معرفت بخش برای دست یابی به انسان شناسی صحیح خواهیم بود. در این مقاله سعی کرده ایم مبانی انسان شناسی اسلامی را از دیدگاه فیلسوف متفکر، علامه مصباح یزدی (ره) بررسی کرده و به نقش آن در علوم انسانی اسلامی بپردازیم.
بررسی پیش بینی ناپذیری افعال اختیاری از منظر مکتب «تفکیک»؛ با تأکید بر کتاب «مسئله علم الهی و اختیار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی «علم تفصیلی پیشین خداوند» و رابطه آن با «اختیار انسان» ازجمله موضوعات اختلافی در بین اندیشمندان است. برخی پیروان مکتب «تفکیک» که به دیدگاه تباین خالق و مخلوق باور دارند و از نظریه «تنزیه صرف» درباره صفات خداوند پیروی می کنند، برای توجیه «علم الهی و نسبت آن با اختیار»، به نظریه «علم بدون معلوم» پناه برده اند. یکی از استدلال های این مکتب آن است که فعل اختیاری به سبب اختیاری بودن، پیشی بینی ناپذیر است و ازاین رو، علم الهی نمی تواند مانند علم بشری و دارای ارتباط با معلوم باشد و چون علم الهی با علمی که در خود می یابیم متفاوت است و علمی است که «هیچ گونه ارتباطی با معلوم ندارد»، «هرچه در خصوص این علم گفته می شود باید صرفاً گزاره ها و گزارش هایی تنزیهی باشد». این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی نشان داده که نظریه «پیش بینی ناپذیری افعال اختیاری» اشکالات فراوانی دارد که ازجمله مهم ترین آنها تحلیل نادرست از «حقیقت اختیار» و «تنافی آن با ضرورت» است. بنابراین این استدلالِ مکتب تفکیک برای اثبات دیدگاه هایِ خود در زمینه «تنزیه صرف» و «علم بدون معلوم» باطل است.
واکاوی تأثیر اصل قدرت مطلق الهی در تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ تیر ۱۴۰۱ شماره ۲۹۵
37-48
حوزه های تخصصی:
علوم انسانی بر مبانی گوناگونی استوار است که می توان آنها را در پنج دسته مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی، دین شناختی و ارزش شناختی طبقه بندی کرد. یکی از مبانی دین شناختی علوم انسانی، قدرت مطلق الهی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد است تأثیر این مبنا را در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی نشان دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هرچند انسان موجودی مختار، با اراده و دارای قدرت است و همین ویژگی ها او را تربیت پذیر کرده است؛ اما توانایی او در طول قدرت الهی است. به همین دلیل، انسان معتقد می کوشد تا روش تربیتی ای را برگزیند که در افکار و اعمال خویش هیچ گاه خود را از سیطره قدرت الهی خارج نداند. همچنین، انسان که مرکب از جسم و روح است، ساحت های بینشی، گرایشی و رفتاری دارد؛ ساحت هایی که می توانند در حوزه تعلیم و تربیت به شکوفایی رسیده و در مسیر صحیح پرورش یابند. در سایه تعلیم و تربیت صحیح، جهان بینی فرد شکل می گیرد و بینش ها و گرایش های او در مسیر رسیدن به هدف نهایی وجودی انسان جهت دهی می شود و در نهایت، انسان با پذیرش قدرت مطلق الهی و توجه به ربط و وابسته بودن خود در تمام ابعاد فکری و حرکتی، رفتاری توحیدی و خدامحوری پیدا می کند.
تحلیل و تبیین مبانی انسان شناختی آینده پژوهی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۲۹۷
57-67
حوزه های تخصصی:
انسان، محور مباحث علوم انسانی است و پرداختن به مبانی انسان شناختی، اصلی ترین پیش نیاز تحول در علوم انسانی و تمدن سازی بشری است. هدف این تحقیق، بررسی و تبیین مبانی انسان شناختی مبتنی بر جهان بینی الهی است که مؤثر در آینده پژوهی دینی می باشد، و روش تحقیق حاضر، از نوع توصیفی تحلیلی و با صورت علمی و موضوع محور بوده و مطالب آن با روش کتابخانه ای در عرصه پدیده شناختی گردآوری شده است. یافته های این تحقیق حاکی است که آینده پژوهی اسلامی نسخه ای بدیل از آینده پژوهی عرفی است که مهم ترین ویژگی آن ارتباط با دین است و مکاتب دینی از هر دیدگاه فلسفی و علمی، آینده نگرتر هستند. اسلام ماهیت و حقیقت انسان و آینده جهان را ترسیم کرده و در چشم اندازی الهام بخش، وضعیت مطلوبی را برای بشریت نوید می دهد. رسیدن به آرمان ها و اعتقاد به هدفمندی رویدادهای آینده در بسیاری از تلاش های آینده پژوهانه وجود داشته و مرز مشترک بین بسیاری از آینده پژوهان است. نتیجه آنکه بدون شناخت مبانی انسان شناختی آینده پژوهی، توفیق زیادی در شناخت این علم و فن را نخواهیم داشت. در نظام جهان بینی الهی، انسان به صورت فطری، میل حرکت به سمت کمال بی نهایت را دارد و می خواهد با شناخت آینده، کمالات بیشتری را برای خود مهیا کند و همچنین او تنها موجودی است که با اختیار خود، آینده خودش را می سازد و تغییر در سرنوشت، وابسته به تغییر اراده هاست.
بررسی و نقد نظریۀ سویین برن دربارۀ علم مطلق خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
169 - 193
حوزه های تخصصی:
«علم مطلق» وصفی از خداباوری کلاسیک است که چگونگی فهم آن بر سایر آموزه های خداباوری کلاسیک، همانند تغییرناپذیری، اختیار خداوند، و اختیار انسان تأثیر گذار است. سویین برن، فیلسوف انگلیسی معاصر دین، بر این نظر است که تلقی کلاسیک علم مطلق، نگاه منسجمی نیست و با اختیار انسان، اختیار خداوند، گزاره های ناظر برشخصِ اول، گزاره های زمانمند و در نهایت متن مقدس ناسازگار است؛ لذا وی از تلقی کلاسیک «علم مطلق» گذر نموده و تبیینی تعدیل یافته تر از این مفهوم ارائه نموده است. وی معتقد است که چون محدود بودن علم خداوند یا به جهت قواعد منطقی یا برنامه هایی است که خداوند هنوز تصمیم نگرفته است؛ یا از این جهت است که خداوند خود علمش را محدود ساخته است، بنابراین چنین محدودیت هایی از پرستش او نمی کاهد. اما به نظر می رسد نظریه ی علم مطلق تعدیل یافته ی سویین برن با دیگر وصف خدا، یعنی خالقیت او سازگار نیست. همچنین سویین برن علم را منحصر در معرفت گزاره ای نموده است و از علم شهودی خدا، غفلت نموده است. از آنجا که سویین برن خداوند را زمانمند در نظر گرفته است برای زمانی که خداوند علم خود را محدود نموده است مرجحی نمی توان در نظر گرفت. توصیف و تفصیل منسجم مطالب فوق و بررسی آن ها به شیوه تحلیلی، موضوع و دغدغه اصلی این مقاله است.
بررسی دیدگاه صدرالمتألهین در تبیین سازگاری علم الهی و اختیار انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
130-113
حوزه های تخصصی:
دیدگاه ها در باب رابطه علم پیشین الهی و اختیار انسان، از تنوّع قابل توجّهی برخوردار است و از نفی علم پیشین از خداوند تا نفی اختیار را شامل می شود. غالب فیلسوفان اسلامی، با تبیین های مختلف، به اثبات سازگاری این دو اهتمام داشته اند. بنابراین مسئله این پژوهش کشف رویکرد صدرایی درخصوص این موضوع بر اساس مبانی هستی شناختی و جهان شناختی است، که پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل و تطبیق و استفاده از داده های کتابخانه ای انجام گرفته، به بررسی تحلیلی آثار صدرالمتألهین در این موضوع پرداخته است و با مقایسه فقرات مکتوب در این موضوع، به تطوّر در دیدگاه ملاصدرا تمرکز نموده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که صدرالمتألهین در آثار مختلف و برحسب مبانی هستی شناختی و انسان شناختی، به سه رویکرد متفاوت در تبیین سازگاری اختیار انسان و علم پیشین الهی دلالت نموده است. رأی نهایی صدرالمتألهین، مطابق با نگرش نهایی او در مبحث وحدت شخصی وجود و تجلی انگاری در باب عوالم خَلقی است.
جستاری فقهی در مستندات قاعده الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار
حوزه های تخصصی:
امتناع مکلف از اوامر و نواهی الهی چنانچه به سبب عدم قدرت وی باشد، رافع هرگونه تکلیف و عقاب است، اما اگر مکلف با سوء اختیار خویش شرایطی را سبب سازد که به موجب آن ناچار به عدم اتیان از اوامر الهی گردد به سبب قاعده الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار، عمل وی ارادی و نامشروع تلقی می شود. بنابراین، آثار حقوقی و کیفری متناسب با آن را به دنبال خواهد داشت. باتوجه به اهمیت قاعده مذکور و کاربرد گسترده آن در فقه اسلامی، بررسی مستندات آن ضرورت دارد. ازاین رو نوشتار حاضر با هدف تبیین مستندات قاعده مذکور با روش تحلیلی – توصیفی صورت گرفته است. نگارنده پس از جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تحلیل آن، بدین نتیجه دست یافت که هر چند بهترین مستند برای قاعده یاد شده، عقل است، اما می توان مستندات یا مؤیداتی در قرآن، سنت و اجماع برای این قاعده یافت.
مفهوم شناسی تطبیقی مساله اراده آزاد و اختیار در تعلیم و تربیت بر اساس الگوی «انسان مشکک»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
149 - 167
حوزه های تخصصی:
بحث پیرامون مساله اراده و نقش آن در حیات بشر، قدمتی طولانی دارد. در حوزه تمدنی اسلام، ریشه های این بحث به نیمه اول قرن اولیه و تقابل اشاعره و معتزله باز می گردد. این مقاله که با روش کیفی و رویکرد توصیفی تحلیلی به مفهوم شناسی تطبیقی مساله اراده و اختیار در حوزه تعلیم و تربیت پرداخته است، تلاش می کند تا با تکیه بر الگوی «انسان مشکّک»، استنتاجی تازه در باب انسان شناسی و مسأله اراده داشته باشد. در این مدل تطبیقی که از متن قرآن، متون عرفانی و فلسفه صدرایی استنتاج شده است، انسان در عین آنکه یک «مفهوم متواطی» است، «موجودی مشکّک» است که مراتب بی نهایتی از وجود را مترتب است. از یک منظر می توان مراتب وجودی انسان را در چهار سطح مادی، مثالی، عقلی و الهی طبقه بندی نمود. از آنجا که در حکمت صدرایی، وجود، مساوق با علم و اراده است، اراده انسان نیز مشکّک است. هر مرتبه از وجود مشکّک انسان نسبت به مرتبه پیشین خود دارای اراده ای شدیدتر و بیشتر و نسبت به مرتبه بعدی، دارای اراده ای ضعیف تر است. اگر انسان موجودی مشکّک باشد و مراتب آگاهی و اختیار او نیز بر همین اساس، مشکّک و ذومراتب باشد، طبیعتا دیگر نمی توان از یک نظام و روش تعلیم و تربیت واحد برای پرورش همه این مراتب سخن گفت. هر لایه از آگاهی انسان و هر سطح از اراده او، نیازمند روش و نظام تربیتی خاص خود است.
بررسی متناقض نمای اختیار انسان و تقدیر الهی در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
395 - 406
حوزه های تخصصی:
برخی تعارضاتِ فلسفی - کلامی در مبحث علم پیشین، اراده و قدرت خداوند با مساله جبر و اختیار انسان همچنان مورد نزاع و گفتگوی شارحان و صاحب نظران است. بازخوانی و تحلیل آراء ابن سینا درباره تأثیر اراده انسان در نظام علی و معلولی عالم و راهکار وی در حل متناقض نمای اختیار و تقدیر الهی تحقیق در این مسأله را ضرورت می بخشد. ابن سینا نظام اراده و اختیار را ضمن علم عنایی خداوند به نظامِ احسن تبیین می کند. نزد ابن سینا قضای الهی همان علم کلی خداوند به نظام احسن است و از این علم، موجودات ممکن پدید می آیند. به نظر او بر اساس قضای الهی، انسان دارای نوعی اراده است که با اختیار آنچه که قوه ناطقه آن را خیر تشخیص می دهد مورد اراده و مشیت خداوند قرار گرفته است. اختیار و اراده انسان می تواند قوه شوقیه یا عملی خود را - بجای آنکه تحتِ انگیزش قوای پست تر حیوانی نظیر قوای شهوانی یا غضبی باشد- در جهتِ تحقق صور عقلی متحقق سازد. در اخذ و التفات به چنین امکانی است که انسان در مسیر تقدیر یعنی اعطای اختیار به معنای گزینش خیر و زیبایی و خوبی، از طریق قوه عاقله قرار می گیرد. از دیدگاه شیخ الرییس اختیار انسان، به معنای قرار گرفتن در طول اراده الهی و عنایت او برای فعلیت و تحقق نظام احسن است. این جستار با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
اختیارات و مسؤولیت به کارگیری سلاح از سوی مأمورین در حقوق ایران و انگلیس
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
95 - 108
حوزه های تخصصی:
قدرت مادی نیروهای نظامی و انتظامی ابزارهای متفاوتی دارد که یکی از آن ها شدت عمل قانون در برخورد با متخلفان و تبهکاران است. بارزترین مصداق این شدت عمل، به کارگیری سلاح برای حفظ نظم و امنیت در جامعه است. اختیارات و مسؤولیت به کارگیری سلاح از سوی مأمورین ازآنجاکه به امنیت نظام سیاسی از یک سو و حقوق شهروندی افراد جامعه از سوی دیگر مرتبط است از اهمیت اساسی برخوردار بوده و بررسی آن در حقوق ایران و انگلیس به تبیین هرچه بیشتر موضوع کمک می کند. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که هم در حقوق ایران و هم در حقوق انگلیس، مأمورین در شرایط و موارد تعریف شده ای اختیار به کارگیری سلاح را دارند. این موارد در حقوق ایران گسترده تر از حقوق انگلیس است. حق دفاع مشروع، ضرورت و به کارگیری سلاح به عنوان راه حل آخر از وجوه اشتراک استفاده از سلاح در حقوق دو کشور است. مسؤولیت مدنی مأمورین نیز در حقوق دو کشور پذیرفته شده است. با این تفاوت که زیان دیده حق مراجعه به پلیس و نهاد متبوع مأمورین را به منظور جبران خسارت دارد که در حقوق ایران این امر محدود است و در حقوق انگلیس مصالبه خسارت در مواردی چون صدمه روانی نیز وجود دارد. همچنین مسؤولیت کیفری مأمورین در به کارگیری سلاح در دو کشور پذیرفته شده است و در صورت تخلف از شرایط مقرر، مجازات تعیین شده از سوی قانون در هر مورد خاص را به دنبال دارد.